تاریخ انتشار
شنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۳ ساعت ۲۲:۲۲
کد مطلب : ۴۹۰۲۰۹
معاون اقتصادی استانداری کهگیلویه و بویراحمد تسهیلکننده تولید است یا مانع آن؟
روایت تعطیلی کارخانه آب معدنی سیسخت و بیکاری 15 نفر / وقتی سرمایهگذار را بهروز سیاه میکشانند / سرمایهگذار: بحث تندی پیش آمد و آقای عسکری میکروفن را روی من قطع کرد و یکبار گفت؛ این همه آدم بیکار در کهگیلویه و بویراحمد این 15نفر روی آنها / / همان روز که عسکری به ما گفت شما کار نمیکنید، بطریهای آب معدنی ما روی میزش بود!
۰
کبنا ؛درحالیکه کهگیلویه و بویراحمد یکی از بالاترین نرخهای بیکاری در کشور را دارد، با سرمایهگذاران و کارآفرینان تعامل مناسبی صورت نمیگیرد؛ در کارخانه آبمعدنی سی سخت 15 نفر مشغول به کار بودند، اما حکم به تخلیه سوله محل کارخانه داده شد و همه آن افراد شغلشان را از دست دادند.
به گزارش کبنا، بر اساس آخرین آمارهای اعلامی از سوی مرکز آمار ایران، کهگیلویه و بویراحمد در بین استانهای کشور، رتبه هفتم نرخ بیکاری را به خود اختصاص داده و از نظر میزان مشارکت اقتصادی نیز در وضعیت مناسبی قرار ندارد. حتی بر اساس گفتههای استاندار کهگیلویه و بویراحمد به دلیل اتمام پروژههایی همچون سد چم شیر، نرخ بیکاری نیز کمی افزایش یافته است.
البته تنها به همین آمارهای اعلامی نمیتوان اکتفا کرد. نوعی خلط مبحث بین وامهای پرداخت شده و میزان اشتغال به وجود آمده است. گویا معاونت اقتصادی استانداری، هر فقره وام اشتغالزایی را با اشتغالزایی یکسان میگیرد. این در حالی است که بخش زیادی از کسانی که وام اشتغالزایی دریافت میکنند، شاغل نمیشوند. بگذریم؛ به طور کلی هدف این است که نشان دهیم کهگیلویه و بویراحمد در نرخ بیکاری و مشارکت اقتصادی در وضعیت مناسبی قرار ندارد؛ فاقد کارخانه و شرکتهای بزرگ است و چشمانداز روشنی نیز برای به اتمام رسیدن پروژههای بزرگ اقتصادی و گردشگری در آن وجود ندارد. با اینحال رویههای اداری در اینجا آنقدر دست و پاگیر است که اغلب سرمایهگذاران را فراری میدهد. این قصه پرغصهای است که بسیاری از سرمایهگذاران با آمدن به کهگیلویه و بویراحمد، به درجاتی آن را تجربه کردهاند.
آب معدنی سیسخت که روزی بر سر میز جلسات ادارات استان کهگیلویه و بویراحمد وجود داشت، حالا تعطیل شده و 15 نیرو که با امیدهای بسیاری در آن مشغول به کار بودند، همگی بیکار شدهاند. برقرار، سرمایهگذار آب معدنی سیسخت، با حضور در دفتر کبنا نیوز به بیان سرگذشت راهاندازی کارخانه آب معدنی و تا تعطیلی آن پرداخت.
در ادامه، متن مستتد به صحبتهای سرمایهگذار آب معدنی سیسخت است؛ سال 1393 نخستین استارت کار زده میشود. البته کارخانه از سال 1384 تا همان 1393 راکد بوده و برقرار و تیمش آن را راهاندازی میکنند. قرداد با شهرداری سیسخت منعقد میشود و روال آن سه سال به درازا میکشد تا اینکه در سال 1396 راه میافتد. به صورت شفاهی با شهرداری سیسخت قول و قرار صورت میگیرد که سوله به تدریج به کارخانه واگذار میشود. اما شهردار وقت _محمدحسینی_ در سال 1396 دستور به تعطیلی کارخانه میدهد.
سپس برقرار به احمدی استاندار وقت مراجعه میکند. احمدی نیز دستور میدهد سوله به کارخانه واگذار شود. استدلال استاندار نیز این بود که 15 نفر در آن واحد مشغول به کار هستند و برای رونق تولید باید کار ادامه پیدا کند.
آن موقع شهرداری قبول میکند و سپس بنا بر دلایلی خصومت شخصی بین رئیس شورای شهر سیسخت و سرمایهگذار به وجود میآید و باز در ادامه روند اختلال رخ میدهد. در نهایت استاندار اعلام میکند این زمین، متعلق به مابع طبیعی است نه شهرداری. او مصوبهای نشان میدهد که این زمین متعلق به منابع طبیعی است و چون شهرداری به تعهداتش عمل نکرده، منابع طبیعی میتواند زمین را پس بگیرد و در اختیار کارخانه قرار دهد.
در آن موقع، قراردادی شش ساله با سرمایهگذار منعقد میشود که یک بند آن شامل این است منابع طبیعی زمین را در اختیار کارخانه قرار دهد و بند دوم آن نیز این بود که شهرداری هر چه در آن زمین و برای سوله هزینه کرده، محاسبه کند و از کارخانه بگیرد.
شش سال ادامه میدهند تا اینکه در سال 1401 ظرف مدت کمتر از یک سال شهردار وقت سیسخت حکم تخلیه را میگیرد. در روزی که 15 نیرو در کارخانه مشغول به کار بود و هنوز ماده اولیه برای 10 روز نیز در دست کار بود، کارخانه را تعطیل کرده و وسایل آن را بیرون میریزند.
سپس سرمایهگذار به معاون اقتصادی استاندار مراجعه میکند؛ اما احسان عسکری دست رد به سینه او میزند. بر اساس گفتههای برقرار، عسکری گفته که شما به دنبال ملک مردم افتادید و میخواهید زمینخواری کنید. اما سرمایهگذار میگوید من حتی اگر بخواهم زمین بگیرم هم پولش را هم پرداخت میکنم و به نرخ روز هم میدهیم اما ما را آواره نکنید. ما برند ساختیم و شغل ایجاد کردیم. ولی بدون توجه به تمام اینها حکم به تخلیه و تعطیلی کارخانه دادند.
سرمایهگذار ادامه داد: من خطاب به عسکری گفتم ما شغل ایجاد کردهایم. اما او توجهی نکرد. حتی در جلسه با عسکری سر این موضوع بحث تندی پیش آمد و میکروفن را به روی من قطع کردند. عسکری به من گفت شما کار نمیکنید؛ اما همان روز آب معدنی ما روی میز همان جلسه بود. گفتم اگر کار نمیکنیم پس تولیدات ما اینجا چکار میکند؟
او گفت: یکبار وقتی به آقای عسکری گفتم؛ کارکنان این کارخانه بیکار میشوند، او گفت: اینهمه بیکار در استان کهگیلویه و بویراحمد این هم سر آنها.
بالاخره گذشت و گذشت تا ما گشتیم و زمینی در سرابتاوه پیدا کردیم. گفتند اینجا مشکلی ندارد. البته شرایط احداث کارخانه آب معدنی سخت است؛ اداره استاندارد و سازمان غذا و داور در هر جایی اجازه نمیدهد آب برداشت کنیم. میگویند باید جایی باشد که تا 50 سال آینده در شعال 500 متری آن صنعت و کشاورزی نباشد. ما نیز در نهایت در سرابتاوه چنین زمینی را پیدا کردیم؛ زمین مورد نظر سه هزار متر بود که قرار بود در 100 متر آن چاه احداث کنیم. اما همین سه هزار متر باز برای ما درد سر شد و عسکری بهانه تراشی کرد. در نهایت ما او را قانع کردیم که هر در هر کجای این 100 متر بتوانیم چاه بزنیم همان مقدار زمین را میگیریم. او هم نامه داد. اما حالا یک سال از آن ماجرا گذشته و هیچ خبری نشده است.
سرمایهگذار میگوید: من 15 نفر شغل ایجاد کردهام؛ هیچ وام و تسهیلاتی نمیخواهم؛ حتی آن 100 متر زمین را هم با هر مبلغی که بگویند میخرم. اما متأسفانه همکاری صورت نمیگیرد.
حالا یک سال است که سرمایهگذار به دنبال 100 متر زمین برای حفر چاه است؛ حتی گویا جلسهای سه نفره با وساطت او بین معاون وزیر صمت، معاون وزیر کشور و احسان عسکری برقرار شده، اما باز هم عسکری همکاری نکرده است.
البته احسان عسکری معاون اقتصادی استاندار کهگیلویه و بویراحمد میگوید سرمایهگذار روال معمول و مرسوم را در پیش نگرفته و سوله را از شهرداری گرفته اما میخواسته در پشت پرده در نهایت با منابع طبیعی همکاری کند و سوله را از چنگ شهرداری سیسخت بیرون بکشد. شهرداری نیز شکایت کرده و سوله را پس گرفته است.
عسکری میگوید: مسأله که قضایی و دادگاهی شد، ما دیگر به عنوان بخش اجرایی نمیتوانستیم ورود کنیم. دادگاه حکم صادر کرد و ما دیگر کاری از دستمان برنمیآمد. تخلیه سوله نیز با حکم دادگاه بوده است.
اما سرمایهگذار معتقد است که استاندار وقت گفته که زمین نه متعلق به شهرداری بلکه متعلق به منابع طبیعی است. از سوی دیگر، چه اهمیتی دارد که زمین متعلق به کیست؛ قرار است واحدی تولیدی در یک مکان احداث شود و 15 نفر به کار گرفته شوند. چنانچه نفس اشتغالزایی و تولید اهمیت داشته باشد، همه این موانع کنار زده میشوند.
حتی در جلسهای که معاونین وزیر صمت و کشور با عسکری داشتهاند به او میگویند میتوانید به شهرداری فشار بیاورید که سوله را تخلیه نکند. اما عسکری زیر بار نمیرود. به هر حال سوله تخلیه شد و 15 نفر نیز بیکار شدند. حالا که 100 متر زمین برای حفر چاه مورد نیاز است دیگر چرا کارشکنی صورت میگیرد و تمهیداتی برای بازگشت این 15 نیرو به کار صورت نمیگیرد؟ مگر نه اینکه وظیفه معاون اقتصادی استاندار تسهیل تولید و رفع موانع است؟ پس چرا خود او به عنوان یک مانع در این میان عمل میکند؟ شاید عسکری دلخوش به همین آمارهایی است که نرخ وامهای اشتغالزایی را با نرخ اشتغال یکی میگیرند و بر همین اساس نتیجه میگیرد بیکاری در استان کهگیلویه و بویراحمد کاهش یافته و دیگر نیازی به اشتغالزایی نیست.
به گزارش کبنا، بر اساس آخرین آمارهای اعلامی از سوی مرکز آمار ایران، کهگیلویه و بویراحمد در بین استانهای کشور، رتبه هفتم نرخ بیکاری را به خود اختصاص داده و از نظر میزان مشارکت اقتصادی نیز در وضعیت مناسبی قرار ندارد. حتی بر اساس گفتههای استاندار کهگیلویه و بویراحمد به دلیل اتمام پروژههایی همچون سد چم شیر، نرخ بیکاری نیز کمی افزایش یافته است.
البته تنها به همین آمارهای اعلامی نمیتوان اکتفا کرد. نوعی خلط مبحث بین وامهای پرداخت شده و میزان اشتغال به وجود آمده است. گویا معاونت اقتصادی استانداری، هر فقره وام اشتغالزایی را با اشتغالزایی یکسان میگیرد. این در حالی است که بخش زیادی از کسانی که وام اشتغالزایی دریافت میکنند، شاغل نمیشوند. بگذریم؛ به طور کلی هدف این است که نشان دهیم کهگیلویه و بویراحمد در نرخ بیکاری و مشارکت اقتصادی در وضعیت مناسبی قرار ندارد؛ فاقد کارخانه و شرکتهای بزرگ است و چشمانداز روشنی نیز برای به اتمام رسیدن پروژههای بزرگ اقتصادی و گردشگری در آن وجود ندارد. با اینحال رویههای اداری در اینجا آنقدر دست و پاگیر است که اغلب سرمایهگذاران را فراری میدهد. این قصه پرغصهای است که بسیاری از سرمایهگذاران با آمدن به کهگیلویه و بویراحمد، به درجاتی آن را تجربه کردهاند.
آب معدنی سیسخت که روزی بر سر میز جلسات ادارات استان کهگیلویه و بویراحمد وجود داشت، حالا تعطیل شده و 15 نیرو که با امیدهای بسیاری در آن مشغول به کار بودند، همگی بیکار شدهاند. برقرار، سرمایهگذار آب معدنی سیسخت، با حضور در دفتر کبنا نیوز به بیان سرگذشت راهاندازی کارخانه آب معدنی و تا تعطیلی آن پرداخت.
در ادامه، متن مستتد به صحبتهای سرمایهگذار آب معدنی سیسخت است؛ سال 1393 نخستین استارت کار زده میشود. البته کارخانه از سال 1384 تا همان 1393 راکد بوده و برقرار و تیمش آن را راهاندازی میکنند. قرداد با شهرداری سیسخت منعقد میشود و روال آن سه سال به درازا میکشد تا اینکه در سال 1396 راه میافتد. به صورت شفاهی با شهرداری سیسخت قول و قرار صورت میگیرد که سوله به تدریج به کارخانه واگذار میشود. اما شهردار وقت _محمدحسینی_ در سال 1396 دستور به تعطیلی کارخانه میدهد.
سپس برقرار به احمدی استاندار وقت مراجعه میکند. احمدی نیز دستور میدهد سوله به کارخانه واگذار شود. استدلال استاندار نیز این بود که 15 نفر در آن واحد مشغول به کار هستند و برای رونق تولید باید کار ادامه پیدا کند.
آن موقع شهرداری قبول میکند و سپس بنا بر دلایلی خصومت شخصی بین رئیس شورای شهر سیسخت و سرمایهگذار به وجود میآید و باز در ادامه روند اختلال رخ میدهد. در نهایت استاندار اعلام میکند این زمین، متعلق به مابع طبیعی است نه شهرداری. او مصوبهای نشان میدهد که این زمین متعلق به منابع طبیعی است و چون شهرداری به تعهداتش عمل نکرده، منابع طبیعی میتواند زمین را پس بگیرد و در اختیار کارخانه قرار دهد.
در آن موقع، قراردادی شش ساله با سرمایهگذار منعقد میشود که یک بند آن شامل این است منابع طبیعی زمین را در اختیار کارخانه قرار دهد و بند دوم آن نیز این بود که شهرداری هر چه در آن زمین و برای سوله هزینه کرده، محاسبه کند و از کارخانه بگیرد.
شش سال ادامه میدهند تا اینکه در سال 1401 ظرف مدت کمتر از یک سال شهردار وقت سیسخت حکم تخلیه را میگیرد. در روزی که 15 نیرو در کارخانه مشغول به کار بود و هنوز ماده اولیه برای 10 روز نیز در دست کار بود، کارخانه را تعطیل کرده و وسایل آن را بیرون میریزند.
سپس سرمایهگذار به معاون اقتصادی استاندار مراجعه میکند؛ اما احسان عسکری دست رد به سینه او میزند. بر اساس گفتههای برقرار، عسکری گفته که شما به دنبال ملک مردم افتادید و میخواهید زمینخواری کنید. اما سرمایهگذار میگوید من حتی اگر بخواهم زمین بگیرم هم پولش را هم پرداخت میکنم و به نرخ روز هم میدهیم اما ما را آواره نکنید. ما برند ساختیم و شغل ایجاد کردیم. ولی بدون توجه به تمام اینها حکم به تخلیه و تعطیلی کارخانه دادند.
سرمایهگذار ادامه داد: من خطاب به عسکری گفتم ما شغل ایجاد کردهایم. اما او توجهی نکرد. حتی در جلسه با عسکری سر این موضوع بحث تندی پیش آمد و میکروفن را به روی من قطع کردند. عسکری به من گفت شما کار نمیکنید؛ اما همان روز آب معدنی ما روی میز همان جلسه بود. گفتم اگر کار نمیکنیم پس تولیدات ما اینجا چکار میکند؟
او گفت: یکبار وقتی به آقای عسکری گفتم؛ کارکنان این کارخانه بیکار میشوند، او گفت: اینهمه بیکار در استان کهگیلویه و بویراحمد این هم سر آنها.
بالاخره گذشت و گذشت تا ما گشتیم و زمینی در سرابتاوه پیدا کردیم. گفتند اینجا مشکلی ندارد. البته شرایط احداث کارخانه آب معدنی سخت است؛ اداره استاندارد و سازمان غذا و داور در هر جایی اجازه نمیدهد آب برداشت کنیم. میگویند باید جایی باشد که تا 50 سال آینده در شعال 500 متری آن صنعت و کشاورزی نباشد. ما نیز در نهایت در سرابتاوه چنین زمینی را پیدا کردیم؛ زمین مورد نظر سه هزار متر بود که قرار بود در 100 متر آن چاه احداث کنیم. اما همین سه هزار متر باز برای ما درد سر شد و عسکری بهانه تراشی کرد. در نهایت ما او را قانع کردیم که هر در هر کجای این 100 متر بتوانیم چاه بزنیم همان مقدار زمین را میگیریم. او هم نامه داد. اما حالا یک سال از آن ماجرا گذشته و هیچ خبری نشده است.
سرمایهگذار میگوید: من 15 نفر شغل ایجاد کردهام؛ هیچ وام و تسهیلاتی نمیخواهم؛ حتی آن 100 متر زمین را هم با هر مبلغی که بگویند میخرم. اما متأسفانه همکاری صورت نمیگیرد.
حالا یک سال است که سرمایهگذار به دنبال 100 متر زمین برای حفر چاه است؛ حتی گویا جلسهای سه نفره با وساطت او بین معاون وزیر صمت، معاون وزیر کشور و احسان عسکری برقرار شده، اما باز هم عسکری همکاری نکرده است.
البته احسان عسکری معاون اقتصادی استاندار کهگیلویه و بویراحمد میگوید سرمایهگذار روال معمول و مرسوم را در پیش نگرفته و سوله را از شهرداری گرفته اما میخواسته در پشت پرده در نهایت با منابع طبیعی همکاری کند و سوله را از چنگ شهرداری سیسخت بیرون بکشد. شهرداری نیز شکایت کرده و سوله را پس گرفته است.
عسکری میگوید: مسأله که قضایی و دادگاهی شد، ما دیگر به عنوان بخش اجرایی نمیتوانستیم ورود کنیم. دادگاه حکم صادر کرد و ما دیگر کاری از دستمان برنمیآمد. تخلیه سوله نیز با حکم دادگاه بوده است.
اما سرمایهگذار معتقد است که استاندار وقت گفته که زمین نه متعلق به شهرداری بلکه متعلق به منابع طبیعی است. از سوی دیگر، چه اهمیتی دارد که زمین متعلق به کیست؛ قرار است واحدی تولیدی در یک مکان احداث شود و 15 نفر به کار گرفته شوند. چنانچه نفس اشتغالزایی و تولید اهمیت داشته باشد، همه این موانع کنار زده میشوند.
حتی در جلسهای که معاونین وزیر صمت و کشور با عسکری داشتهاند به او میگویند میتوانید به شهرداری فشار بیاورید که سوله را تخلیه نکند. اما عسکری زیر بار نمیرود. به هر حال سوله تخلیه شد و 15 نفر نیز بیکار شدند. حالا که 100 متر زمین برای حفر چاه مورد نیاز است دیگر چرا کارشکنی صورت میگیرد و تمهیداتی برای بازگشت این 15 نیرو به کار صورت نمیگیرد؟ مگر نه اینکه وظیفه معاون اقتصادی استاندار تسهیل تولید و رفع موانع است؟ پس چرا خود او به عنوان یک مانع در این میان عمل میکند؟ شاید عسکری دلخوش به همین آمارهایی است که نرخ وامهای اشتغالزایی را با نرخ اشتغال یکی میگیرند و بر همین اساس نتیجه میگیرد بیکاری در استان کهگیلویه و بویراحمد کاهش یافته و دیگر نیازی به اشتغالزایی نیست.
شما میخواستی به بهانه اشتغال 15 نفر، هزاران متر مربع از اراضی ملی اونجارو تصرف و به املاکتون اضافه کنید و اتفاقا جیب منابع طبیعی/ خب مسئولین متوجه شدند و جلوتونو گرفتند. حالا بهانه و هموغمتونو گذاشتن روی بیکاری 15 نفر اما نمیگید پشت پرده نقشتون تصرف منابع طبیعی بنام کارخانه بوده... بس کنید اقا
منابع طبیعی رو نابود کردید ..