در این شب، در «مَجْمعه» ای مُزین به «گندم بِرِشْته»، «گِمَکْ»، «مَویْز»، «کَلَهْ خُنْگْ»، «بَنْ»، «سِیْسه»، و «نار» و تنقلات محلی استان که محصول طبیعت زیبای استان هستند، از میهمانان پذیرایی میشود. امروزه، آجیل، هندوانه و شیرینی و شکلات به بهای خونبهای پدر مفسدان اقتصادی، بر سفرههای یلدا دیده میشود که در این استان، ...
کهگیلویه و بویراحمد ریشه دارد؛ نیاز بهاندیشه دارد. اندیشهها در مدارس مدرن، مجهز و تکنولوژیک ساخته و پرداخته میشود. جشنواره مدرسهسازی کهگیلویه و بویراحمد، جشنواره ریشهها واندیشه ست. مدرسهسازی فرهنگ است، در تقویت و توسعه این فرهنگ ناب ایرانی بکوشیم و بکوشید.
«اگر در تدبر مدیریتی، نابلدید و دانش تجربی مدیریت ندارید؛ بسم الله! لطفا از ساحت مردمان فهیم این بخش، شهرستان بویراحمد و بالطبع استان مظلوم کهگیلویه و بویراحمد، طلب اعتذار داشته و استعفای خویش را - صریح و سریع- تقدیم وزارت خانه مربوطه نمایید تا به قول حضرت لسان الغیب: «خوش بُوَدگر مَحک تجربه آید به میان/ تا سیه روی شود ...
نامرد، نامرادی ست که تخصص ندارد و به گاهی که پست و مقامی به وی پیشنهاد میشود، به جای امتناع و امتنا، پای در کفش مدیران و رجلان تدبیر میکند. دو دستی بر میز مدیریت میچسبد و چسان با مهارت به مقام و میز صدارت میچسبد.
بلادشاهپور، نامیست پرافتخار بر تارک میراث فرهنگی و تاریخی استان متمدن و کهن کهگیلویه و بویراحمد. این بافت تاریخی، یادگاری زنده، پویا و زیباست که در شمال شهر دهدشت، مقصد جدید گردشگران و جهانگردان خواهد شد.
ابتدا، آلازنگی، در سکوت، با زبان زنگی و دلنشینی گفت: «زبان لری یا همان زبان مادری به بچه هاتون یاد ندهید! …سرخورده خواهند شد! …در مدرسه لال مونی میگیرند و فردا روزی نمیتوانند پیشرف کنند! …»
سید حمدالله عزیز! هیچگاه زِ یادم نخواهد رفت که در سوگ و آیین سوگ فرهنگیان این دیار، چگونه آستین همیاری و همگامی با خانوادههای معزا را گره میزدی! هیچگاه درس معرفتت، اشک هایتت و حرفهای تسلای جویت در سوگ برادرم زنده نام «رشید درست» ”رحمة الله علیه“ را ز یاد نخواهم برد و هیچگاه لحن و لبخند زیبایت را.
برخی مواقع حقوقشان دیر میرسد، اما لبخند هرگز بر لبشان دیر نمیشود. برخوردهای غیرتخصصی را میبینند؛ اما برخوردشان تخصصیست. به اضافه کارشان بیمه و مالیات تعلق میگیرد، اما بیم ندارند زِ مال آتی را.
چه حکایت غریبی ست دل کُر یا همان شاه پسر ایل، که خدایش، دلی شبیه برگ کارده به او بخشیده است. شاهدخت نازبانو، یا باید دست از دل بِکَشد و یا باید کارده را بُکُشَد. عجب گرفتارمان کرده است این دل لامصب! کارد بر کارده آشناست و دل کُر یا همان شاه پسر عاشق با دل کاردی شاهدخت ایل. دل عاشق، دل معشوقش را ریز ریز کرده است، این رسم ...
به پاس زبان لری و تداوم تنها زبان باقیمانده از زبان شیرین پهلوی ساسانی در حد و هنر خویش، کمک کرد. تصنیفهای مکرر نامکرری چکامه سرایی کرد و برای جوانان و مردمان لر زبان، بزمی برافروخت، عزمی و خاطرهای ساخت.
نویسنده لر طی نامهای خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در باب توهین نویسنده کتاب فرهنگ واژگان محاورهای به تألیف «مهدی صدر الحفاظی» به قوم لر نوشت: با دستور صریح و سریع در باب اصلاح و حذف چنین تعبیر نامیمون و مثالی بیریشه در ادبیات این دیار ادیب پرور، نسبت به دقّت در ممیزی آثار مکتوب، دستورات بایسته و شایسته بذل و عنایت ...
ماجرای مهر و مدادهای رنگارنگ، نوشتافزار و ابزار سرنوشت، بدسرنوشتیِ پور، پدر، شهروند و شهر و دیاری را نشان میدهد که در آرزوی داشتن شهردارِ شهریار و استاندارِ استان دار، بسان خاکی تشنه، هنوز بندیر- بخوانید در انتظار- است و بَن دیر. بَن نوعی درخت است در رویشگاه زاگرس!
کتاب فاخر «این چهل و یک مرد» با روایتی داستانی، زاویه دید اول شخص و با رعایت اصول خاطرهنویسی، به بخشی از خاطرات مشترک سرهنگ «علی ثابتی» با چهل شهید قدسی پرداخته است. چهل دلاور شجاع و چهل مرد میدانی که رسم مردانگی را بهجای آوردند تا امروزه، هموطنان عزیز در آرامش و امنیت روزگار بگذرانند. این دلیر مردان از جان خویش، در ...