تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۴۸
کد مطلب : ۴۵۹۸۴۲
کبنا در گفتوگو با صاحبنظران و کنشگران سیاسی کهگیلویه و بویراحمد بررسی کرد؛
علت گزارشنویسی و تخریبها در فضای سیاسی کهگیلویه و بویراحمد چیست؟
۰
کبنا ؛
رقابتهای سیاسی در کهگیلویه و بویراحمد گاهی اوقات از قواعد خود خارج شده و بازیکنان این بازی برای در کردن رقیب، دست به گزارشنویسی میزنند.
پایگاه خبری کبنا نیوز طی گفتوگو با 11 صاحبنظر و کنشگر سیاسیِ این استان، علت این گزارشنویسیها را بررسی کرد. شروع این گفتوگوها با رامین مرادی جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه یاسوج و پایان آن با پرویز یزدانپناه رئیس اسبق دانشگاه علوم پزشکی یاسوج رقم خورد.
بر اساس گفتوگوها، گزارشنویسی طی فرایندها و رویههایی در این استان به وجود آمده است. در نظر این افراد، در وهله اول، گزارش نویسی ریشه در تاریخ کهگیلویه و بویراحمد دارد؛ این وضعیت ناشی از ساختار سیاسی و اجتماعی حاکم بر نظام سیاسی است. ساختار استبدادی، فضای رقابت بین نخبگان را محدود میکند. از سوی دیگر دولتها از گزارشنویسان حمایت کردهاند که باعث تشویق آنها و استمرار این پدیده شده است. گزارشنویسی نسبت مهمی با وضعیت توسعهیافتگی نیز دارد. در چنین بستری، که آزادی رسانهای کم است و پایبندی به قوانین چندان زیاد نیست، به گزارشنویسی دامن زده میشود. از طرف دیگر جامعه کهگیلویه و بویراحمد سازمان یافته نیست و هنوز به بلوغ نرسیده است.
در جامعهای که بلوغ نرسیده است، بازار شایعات داغ میشود و در نهایت گزارشها خریدار پیدا میکنند. در چنین جامعهای ویژگیهای شخصی و فردی به کمک گزارشنویسان میآید و آنهایی که از صعه صدر پایین، عقده، حسادت و کینه بالایی برخوردارند و در اعتقادات دینی نیز ضعف دارند، دست به گزارشنویسی میزنند. بنابراین به طور کلی میتوان گفت ساختار حاکم که ریشه در گذشتهای تاریخی دارد در نسبت به سازماننیافتگی جامعه عشیرهای کهگیلویه و بویراحمد فضا را برای عقدهگشایی فراهم میکند و در چنین فضایی برخی از سیاسیون برای رقابت با دیگران، دست به تخریب و گزارشنویسی میزنند.
در ادامه، به اهم گفتههای صاحبنظران اشاره میشود. مرادی علت تخریب و گزارشنویسی در کهگیلویه و بویراحمد را به وضعیت توسعهنیافتگی ربط داد و گفت: در این استان به دلیل بافت عشیرهای، رقبای سیاسی برای تخریب یکدیگر دست به گزارشنویسی در رسانهها میزنند. وی گفت: اگر فضای رسانهای جامعه مبتنی بر روابط عشیرهای، فامیلی و قبیلهای باشد، احتمالاٌ کسی که منصبی را از دست داده میتواند واکنشهای رسانهای ایجاد کند. حتی رسانهها میتوانند یک ادارهکل را تحت فشار قرار دهند که شخص مد نظر را منتصب کند که ریشه در روابط فامیلی و قومی دارد. بنابراین سطح توسعهیافتگی در رویکرد رسانهها تأثرگذار است و هر رسانهای که در شاخصهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی توسعهیافتهتر باشد رویکرد رسانهایِ همسو با تخریب و فشار، بهنوعی ضعیفتر میشود و رسانه به سمت حرفهای شدن حرکت میکند؛ حرفهای شدن در هر زمینهای کلیدی است.
از سوی دیگر، در نظر دادستان مرکز یاسوج در استان ما با کوچکترین صحبت علیه یک فرد یا جریان، سریع بازار شایعات داغ میشود. بنابراین بخش عظیمی از توان بسیاری از مسئولین، صرف پاسخگویی به حاشیه میشود.
وی تأکید کرد: نقد باید در یک فضای شیشه ای باشد؛ اختیارات، امکانات و وضعیت قبل و بعد را ببینیم و سپس نقد کنیم؛ برخی اوقات، ادارات کاری میتوانستند، اما نکردند، باید نقد شوند، اما گاهی اوقات امکان یک کار را نداشتهاند، آنجا باید نگاه ما منصفانه باشد.
بزرگواری که سابقه دو دوره نمایندگی در مجلس را دارد معتقد است: تخریب در همه جا کمابیش وجود دارد و در استان ما چون بار تحمل و فرهنگ گفتمان ضعیف است، عدهای گزارشگری میکنند.
وی میگوید: اگر یکی از نیروهای استان بخواهد در تهران یک جایگاهی پیدا کند، عدهای بر حسب سلیقه اصلاحطلب و اصولگرایی نامهپرانی میکنند گزارشات کذب میفرستند و به نحوی عقدهگشایی میکنند. این نشان میدهد هم ظرفیت ما کم است و هم گفتمان را درست نمیشناسیم و رعایت نمیکنیم وگرنه این مسائل پیش نمیآمد.
وی تأکید کرد: الان تنها استانی که در آن افرادی که میخواهند مسوولیت بگیرند بیشترین گزارشات را دنبالش میفرستند همین استان ماست.
نماینده ادوار کهگیلویه ادامه داد: آدمهای ضعیف، کمظرفیت و بیوجدانی در استان مسوولیت میگیرند و خودشان با همان عینک بدبینی با مردم و نیروها برخورد میکنند. اگر ما دنبال پیشرفتیم باید بار تحملمان برای پذیرش سلیقههای متفاوت بیشتر باشد و گفتمان را تقویت کنیم و از این تهمت و افتراها دست برداریم.
محمود منطقیان فعال سیاسی اصلاحطلب با رویکردی اخلاقگرایانه به این موضوع میپردازد و معتقد است با توسل به اخلاق میتوان از این رفتارها کاست. البته به نظر او عوامل دیگری نیز مهم هستند.
منطقیان یکی از دلایل این رفتارها را سرانه پایین مطالعه عنوان کرد و اظهار داشت: در ایران میزان مطالعه خیلی کم است و در استان خیلی کمتر؛ اگر یک جامعه با کتاب سر و کار داشته باشد، بعضی از خصلتهای منفی را کنار میگذارد.
اما مهمتر از همه نگاه منطقیان به گذشته این استان است و معتقد است که این نوع تخریبها ریشه تاریخی دارند؛ این چهره سیاسی گفت: ما از پدران و گذشتگانمان یاد گرفتهایم اگر کسی حرف بدی زد و توهینی کرد، باید فوری عصبانی شویم و این یکی از نشانههای عقبماندگی فرهنگی است. اما به نظر من باید گذشت کنیم تا تلطیفی از اخلاق در روابط انسانی به وجود بیاید.
تاجگردون که علیه او گزارشهای بسیاری نوشته شده و خود یکی از قربانیان گزارشنویسی است تا حدودی نظری همچون منطقیان دارد.
تاجگردون گفت: مسئولین و تصمیمگیران (نه تصمیمسازان) باید در یک «لولی» باشند و از یک حد بینش دینی، اخلاقی، ارتباطی و از یک ظرفیت بالایی برخوردار باشند که در مواجهه با این تخرببها احساس نکنند که حتماً باید کاری کنند. اگر این اتفاق بیفتد، کمکم من که هوس این کار را دارم با دومین برخورد پشیمان میشوم و متوجه میشوم دیگر این تخریبها اثر ندارد.
وی ادامه داد: باید اول از همه بالادست این فرهنگ را پیدا کند؛ بخشی از آن دینی است و فرد باید از آخرت بترسد و دیگر اینکه فرد ترس ریختن آبرویش را داشته باشد.
وی گفت: به نظر من برخی از افرادی که گزینش میشوند و در این مسندها قرار میگیرند دارای چنین ظرفیتی نیستند.
فتاح محمدی معاون سیاسی استاندار در دوره موسی خادمی نگاه جامعهشناسانهتری دارد. او میگوید: جامعه ما یک جامعه سازمانیافته نیست و به بلوغ نیز رسیده است. به همین خاطر شاهد گزارشنویسی و تخریب در آن هستیم.
رئیس دانشگاه یاسوج در خصوص علت تخریب و گزارش نویسی در استان کهگیلویه و بویراحمد میگوید: این مسئله میتواند منشأ مختلفی داشته باشد؛ مانند ضعف اعتقادات و باورهای دینی، بیتوجهی به روز حساب و اینکه روزی ما باید پاسخی برای اعمالمان داشته باشیم. دنیاپرستی، پستدوستی و جاه طلبیِ افراد برای رسیدن به جایگاهها، ناآگاهی افراد که تصور میکنند از این طریق میتوانند به جایی برسند و ندیدن نقاط مثبت طرف مقابل و توجه کردن به نقاط منفی و گاهی خود شخص حاکم جهاد تبیین خوبی ندارد، نقاط مثبت خود را نشان نمیدهد و دیگران فقط منفیها را میبینند و تحریک محیط اطراف، مسائل قومی و قبیلهای، حزب و گروه بازی.
غلام محمد زارع نماینده دو دوره مردم بویراحمد و دنا در مجلس شورای اسلامی نگاهی دینی دارد و معتقد است که باید به آموزههای دینی برگردیم.
وی علت بخشی از گزارشنویسیها در کهگیلویه و بویراحمد را ناشی از ویژگیهای فردی همچون، عقدهها، کینهها و حسادتهای درونی افراد میداند.
محمدمهدی روشنفکر عضو هیئت علمی دانشگاه یاسوج نگاه ساختاریتری به پدیده گزارشنویسی دارد و معتقد است از گذشتههای دور تاکنون، جامعه ما استبدادزده بوده وجوامع استبدادزده به این موضوعات گرایش دارند؛ چون در این جوامع شفافیت وجود ندارد و زور حاکم است و ما نمیتوانیم بحث گزارشنویسی و تخریب را به یک عامل خاص ربط دهیم و قطعاٌ عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در آن دخالت دارد و ما باید بپذیریم بخش زیادی از مشکلات ما ریشه در مسائل فرهنگی دارد. به نوعی رشد ما در حوزههای مختلف توازن ندارد و وقتی توازن نباشد مشکلات زیادی ایجاد میشود. مثلاٌ کسانی که متولی کار فرهنگی هستند، کار سیاسی میکنند و وقتی کار سیاسی سرلوحه کار قرارگیرد اعتماد مردم به نفس کار فرهنگی از بین میرود و فعالیت فرهنگی اثر خود را از دست میدهد.
اکرامی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج نیز در مورد گزارشنویسی گفت: گزارشنویسی نوعی ضعف، ناتوانی و عدم توجه به امر مهم گفتوگوست.
در نهایت پرویز یزدانپناه رئیس اسبق دانشگاه علوم پزشکی یاسوج گفت: علت گزارشنويسي اين است كه دولتها از گزارشنويسها حمايت كرده و منافع آنها و اميالشان را در تصميمگيريها لحاظ نمودهاند و گاهي همين گزارشدهيها باعث دادن رانت و مزاياي مادي و معنوي براي شخص گزارشنويس شده است.
وی اضافه کرد: معمولاً افراد گزارشنويس در رقابت با افراد شاخص و موفق، احساس حقارت ميكنند و جرأت ابراز بيان نقاط ضعف مدير و يا طرف مقابل خود را ندارندو كمهزينهترين راه را كه همان گزارشنويسي است، انتخاب مينمايند.
وی به برخی از زمینههای مناسب برای رشد گزارشنویسی اشاره کرد و گفت: گزارشنويسي در كشورهاي در حال توسعه و يا عقب مانده اتفاق میافتد كه پايبندي به قوانين از طرف مديران و تصميمگيرندگانِ آن کشور وجود ندارد؛ آزادي بيان و مطبوعات بهاندازه كافي و جود ندارد و يا اينكه آسيبهاي بعد از بيان، وجود دارد.
وی تأکید کرد: هر چه در جامعهاي پايبندي به قوانين توسط حكومت و مردم و همچنین آزادي بيان و مطبوعات آزاد وجود داشته باشد، گزارشنويسي كمارزشتر ميشود.
پایگاه خبری کبنا نیوز طی گفتوگو با 11 صاحبنظر و کنشگر سیاسیِ این استان، علت این گزارشنویسیها را بررسی کرد. شروع این گفتوگوها با رامین مرادی جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه یاسوج و پایان آن با پرویز یزدانپناه رئیس اسبق دانشگاه علوم پزشکی یاسوج رقم خورد.
بر اساس گفتوگوها، گزارشنویسی طی فرایندها و رویههایی در این استان به وجود آمده است. در نظر این افراد، در وهله اول، گزارش نویسی ریشه در تاریخ کهگیلویه و بویراحمد دارد؛ این وضعیت ناشی از ساختار سیاسی و اجتماعی حاکم بر نظام سیاسی است. ساختار استبدادی، فضای رقابت بین نخبگان را محدود میکند. از سوی دیگر دولتها از گزارشنویسان حمایت کردهاند که باعث تشویق آنها و استمرار این پدیده شده است. گزارشنویسی نسبت مهمی با وضعیت توسعهیافتگی نیز دارد. در چنین بستری، که آزادی رسانهای کم است و پایبندی به قوانین چندان زیاد نیست، به گزارشنویسی دامن زده میشود. از طرف دیگر جامعه کهگیلویه و بویراحمد سازمان یافته نیست و هنوز به بلوغ نرسیده است.
در جامعهای که بلوغ نرسیده است، بازار شایعات داغ میشود و در نهایت گزارشها خریدار پیدا میکنند. در چنین جامعهای ویژگیهای شخصی و فردی به کمک گزارشنویسان میآید و آنهایی که از صعه صدر پایین، عقده، حسادت و کینه بالایی برخوردارند و در اعتقادات دینی نیز ضعف دارند، دست به گزارشنویسی میزنند. بنابراین به طور کلی میتوان گفت ساختار حاکم که ریشه در گذشتهای تاریخی دارد در نسبت به سازماننیافتگی جامعه عشیرهای کهگیلویه و بویراحمد فضا را برای عقدهگشایی فراهم میکند و در چنین فضایی برخی از سیاسیون برای رقابت با دیگران، دست به تخریب و گزارشنویسی میزنند.
در ادامه، به اهم گفتههای صاحبنظران اشاره میشود. مرادی علت تخریب و گزارشنویسی در کهگیلویه و بویراحمد را به وضعیت توسعهنیافتگی ربط داد و گفت: در این استان به دلیل بافت عشیرهای، رقبای سیاسی برای تخریب یکدیگر دست به گزارشنویسی در رسانهها میزنند. وی گفت: اگر فضای رسانهای جامعه مبتنی بر روابط عشیرهای، فامیلی و قبیلهای باشد، احتمالاٌ کسی که منصبی را از دست داده میتواند واکنشهای رسانهای ایجاد کند. حتی رسانهها میتوانند یک ادارهکل را تحت فشار قرار دهند که شخص مد نظر را منتصب کند که ریشه در روابط فامیلی و قومی دارد. بنابراین سطح توسعهیافتگی در رویکرد رسانهها تأثرگذار است و هر رسانهای که در شاخصهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی توسعهیافتهتر باشد رویکرد رسانهایِ همسو با تخریب و فشار، بهنوعی ضعیفتر میشود و رسانه به سمت حرفهای شدن حرکت میکند؛ حرفهای شدن در هر زمینهای کلیدی است.
از سوی دیگر، در نظر دادستان مرکز یاسوج در استان ما با کوچکترین صحبت علیه یک فرد یا جریان، سریع بازار شایعات داغ میشود. بنابراین بخش عظیمی از توان بسیاری از مسئولین، صرف پاسخگویی به حاشیه میشود.
وی تأکید کرد: نقد باید در یک فضای شیشه ای باشد؛ اختیارات، امکانات و وضعیت قبل و بعد را ببینیم و سپس نقد کنیم؛ برخی اوقات، ادارات کاری میتوانستند، اما نکردند، باید نقد شوند، اما گاهی اوقات امکان یک کار را نداشتهاند، آنجا باید نگاه ما منصفانه باشد.
بزرگواری که سابقه دو دوره نمایندگی در مجلس را دارد معتقد است: تخریب در همه جا کمابیش وجود دارد و در استان ما چون بار تحمل و فرهنگ گفتمان ضعیف است، عدهای گزارشگری میکنند.
وی میگوید: اگر یکی از نیروهای استان بخواهد در تهران یک جایگاهی پیدا کند، عدهای بر حسب سلیقه اصلاحطلب و اصولگرایی نامهپرانی میکنند گزارشات کذب میفرستند و به نحوی عقدهگشایی میکنند. این نشان میدهد هم ظرفیت ما کم است و هم گفتمان را درست نمیشناسیم و رعایت نمیکنیم وگرنه این مسائل پیش نمیآمد.
وی تأکید کرد: الان تنها استانی که در آن افرادی که میخواهند مسوولیت بگیرند بیشترین گزارشات را دنبالش میفرستند همین استان ماست.
نماینده ادوار کهگیلویه ادامه داد: آدمهای ضعیف، کمظرفیت و بیوجدانی در استان مسوولیت میگیرند و خودشان با همان عینک بدبینی با مردم و نیروها برخورد میکنند. اگر ما دنبال پیشرفتیم باید بار تحملمان برای پذیرش سلیقههای متفاوت بیشتر باشد و گفتمان را تقویت کنیم و از این تهمت و افتراها دست برداریم.
محمود منطقیان فعال سیاسی اصلاحطلب با رویکردی اخلاقگرایانه به این موضوع میپردازد و معتقد است با توسل به اخلاق میتوان از این رفتارها کاست. البته به نظر او عوامل دیگری نیز مهم هستند.
منطقیان یکی از دلایل این رفتارها را سرانه پایین مطالعه عنوان کرد و اظهار داشت: در ایران میزان مطالعه خیلی کم است و در استان خیلی کمتر؛ اگر یک جامعه با کتاب سر و کار داشته باشد، بعضی از خصلتهای منفی را کنار میگذارد.
اما مهمتر از همه نگاه منطقیان به گذشته این استان است و معتقد است که این نوع تخریبها ریشه تاریخی دارند؛ این چهره سیاسی گفت: ما از پدران و گذشتگانمان یاد گرفتهایم اگر کسی حرف بدی زد و توهینی کرد، باید فوری عصبانی شویم و این یکی از نشانههای عقبماندگی فرهنگی است. اما به نظر من باید گذشت کنیم تا تلطیفی از اخلاق در روابط انسانی به وجود بیاید.
تاجگردون که علیه او گزارشهای بسیاری نوشته شده و خود یکی از قربانیان گزارشنویسی است تا حدودی نظری همچون منطقیان دارد.
تاجگردون گفت: مسئولین و تصمیمگیران (نه تصمیمسازان) باید در یک «لولی» باشند و از یک حد بینش دینی، اخلاقی، ارتباطی و از یک ظرفیت بالایی برخوردار باشند که در مواجهه با این تخرببها احساس نکنند که حتماً باید کاری کنند. اگر این اتفاق بیفتد، کمکم من که هوس این کار را دارم با دومین برخورد پشیمان میشوم و متوجه میشوم دیگر این تخریبها اثر ندارد.
وی ادامه داد: باید اول از همه بالادست این فرهنگ را پیدا کند؛ بخشی از آن دینی است و فرد باید از آخرت بترسد و دیگر اینکه فرد ترس ریختن آبرویش را داشته باشد.
وی گفت: به نظر من برخی از افرادی که گزینش میشوند و در این مسندها قرار میگیرند دارای چنین ظرفیتی نیستند.
فتاح محمدی معاون سیاسی استاندار در دوره موسی خادمی نگاه جامعهشناسانهتری دارد. او میگوید: جامعه ما یک جامعه سازمانیافته نیست و به بلوغ نیز رسیده است. به همین خاطر شاهد گزارشنویسی و تخریب در آن هستیم.
رئیس دانشگاه یاسوج در خصوص علت تخریب و گزارش نویسی در استان کهگیلویه و بویراحمد میگوید: این مسئله میتواند منشأ مختلفی داشته باشد؛ مانند ضعف اعتقادات و باورهای دینی، بیتوجهی به روز حساب و اینکه روزی ما باید پاسخی برای اعمالمان داشته باشیم. دنیاپرستی، پستدوستی و جاه طلبیِ افراد برای رسیدن به جایگاهها، ناآگاهی افراد که تصور میکنند از این طریق میتوانند به جایی برسند و ندیدن نقاط مثبت طرف مقابل و توجه کردن به نقاط منفی و گاهی خود شخص حاکم جهاد تبیین خوبی ندارد، نقاط مثبت خود را نشان نمیدهد و دیگران فقط منفیها را میبینند و تحریک محیط اطراف، مسائل قومی و قبیلهای، حزب و گروه بازی.
غلام محمد زارع نماینده دو دوره مردم بویراحمد و دنا در مجلس شورای اسلامی نگاهی دینی دارد و معتقد است که باید به آموزههای دینی برگردیم.
وی علت بخشی از گزارشنویسیها در کهگیلویه و بویراحمد را ناشی از ویژگیهای فردی همچون، عقدهها، کینهها و حسادتهای درونی افراد میداند.
محمدمهدی روشنفکر عضو هیئت علمی دانشگاه یاسوج نگاه ساختاریتری به پدیده گزارشنویسی دارد و معتقد است از گذشتههای دور تاکنون، جامعه ما استبدادزده بوده وجوامع استبدادزده به این موضوعات گرایش دارند؛ چون در این جوامع شفافیت وجود ندارد و زور حاکم است و ما نمیتوانیم بحث گزارشنویسی و تخریب را به یک عامل خاص ربط دهیم و قطعاٌ عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در آن دخالت دارد و ما باید بپذیریم بخش زیادی از مشکلات ما ریشه در مسائل فرهنگی دارد. به نوعی رشد ما در حوزههای مختلف توازن ندارد و وقتی توازن نباشد مشکلات زیادی ایجاد میشود. مثلاٌ کسانی که متولی کار فرهنگی هستند، کار سیاسی میکنند و وقتی کار سیاسی سرلوحه کار قرارگیرد اعتماد مردم به نفس کار فرهنگی از بین میرود و فعالیت فرهنگی اثر خود را از دست میدهد.
اکرامی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج نیز در مورد گزارشنویسی گفت: گزارشنویسی نوعی ضعف، ناتوانی و عدم توجه به امر مهم گفتوگوست.
در نهایت پرویز یزدانپناه رئیس اسبق دانشگاه علوم پزشکی یاسوج گفت: علت گزارشنويسي اين است كه دولتها از گزارشنويسها حمايت كرده و منافع آنها و اميالشان را در تصميمگيريها لحاظ نمودهاند و گاهي همين گزارشدهيها باعث دادن رانت و مزاياي مادي و معنوي براي شخص گزارشنويس شده است.
وی اضافه کرد: معمولاً افراد گزارشنويس در رقابت با افراد شاخص و موفق، احساس حقارت ميكنند و جرأت ابراز بيان نقاط ضعف مدير و يا طرف مقابل خود را ندارندو كمهزينهترين راه را كه همان گزارشنويسي است، انتخاب مينمايند.
وی به برخی از زمینههای مناسب برای رشد گزارشنویسی اشاره کرد و گفت: گزارشنويسي در كشورهاي در حال توسعه و يا عقب مانده اتفاق میافتد كه پايبندي به قوانين از طرف مديران و تصميمگيرندگانِ آن کشور وجود ندارد؛ آزادي بيان و مطبوعات بهاندازه كافي و جود ندارد و يا اينكه آسيبهاي بعد از بيان، وجود دارد.
وی تأکید کرد: هر چه در جامعهاي پايبندي به قوانين توسط حكومت و مردم و همچنین آزادي بيان و مطبوعات آزاد وجود داشته باشد، گزارشنويسي كمارزشتر ميشود.