تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۲۰
کد مطلب : ۴۶۲۰۴۱
برای یکبار موضوع نام را تعیین تکلیف نمایید
تغییر یا عدم تغییر نام استان کهگیلویه و بویراحمد / روشنفکر از کدام خواست مردم مایه میگذارد؟
۰
کبنا ؛گویی موضوع تغییر نام استان کهگیلویه و بویراحمد و مطرح شدن پیشنهاداتی در این زمینه به یک دور تکراری تبدیل شده است که هر چند سال یک بار این بحث به میان میآید کلی حاشیه و اختلاف ایجاد میکند و بعد حتی بدون برگزاری یک نشست دانشگاهی و مناظره در بین موافقان و مخالفان به فراموشی سپرده میشود.
در اینکه یک نام بخشی از هویت و تاریخ هر منطقه وسرزمین و حتی فرد محسوب میشود شکی وجود ندارد اما در اینکه نامها از نام افراد، استان، شهر و حتی کشورها گرفته ممکن است بنا به دلایلی تغییر کنند نیز تردیدی نیست. دلیل برای تغییر یک نام نیز میتواند یک موضوع ساده همچون طولانی بودن و تلفظ سخت آن باشد. موضوعی که به باور بسیاریها متوجه نام کهگیلویه و بویراحمد است. استانی که جز کوچکترین استانهای کشور محسوب میشود اما بلندترین نام را دارد و حتی پیش آمده است که تلفظ آن برای هم استانی نیز سخت بوده باشد. البته سختی تلفظ نمیتواند بهانه کافی برای تغییر باشد اما اینکه بحث تغییر همیشه احوال به میان میآید نشان میدهد که در میان جامعه نیز چنین مطالبهای وجود دارد. آمار دقیقی از طرفداران و یا مخالفان این پروژه در میان نیست و اگر روزی ضرورت تعیین تکلیف این موضوع به میان آید قطعاً راهکارهای قانونی برای تعیین این موضوع پیشبینی شده است. هر چند خیلی زود مهدی روشنفکر و در پی نوع جواب دادن عجیبش به استاندار در پی اصلاح آن اشتباه برآمده است از طرف همه مردم استان مدعی شده است کسی دنبال تغییر نام نیست و باید از روشنفکر این سؤال پرسیده شود شما چنین آماری را از کجا دسترسی دارید؟ آن هم در حالی که بالاترین مقام سیاسی استان خود مطرحکننده موضوع است.
در دوره استانداری اکبر نیکزاد استاندار دولت محمود احمدی نژاد در استان کهگیلویه و بویراحمد بود که بحث تغییر نام استان به میان آمد و با وجودی که رسانهها در آن زمان کمیت امروز را نداشتند ولی بحثهای زیادی در رسانهها و در افکار عمومی شکل گرفت. معمولاً وقتی بنا بر تغییر چیزی است مخالفان تغییر طلبکارانهتر در مباحث ورود میکنند و چون در این موارد هیچ انسجام و سازمان قبلی برای تغییر پیشبینی نشده است خیلی زود فیتیله حتی ارزیابی شرایط تغییر پایین کشیده میشود. و اینچنین بود که در آن دوره این بحث و با وجود درگیر کردن بخشهایی از جامعه ره به جایی نبرد.
اوج حاشیه و تنش در رابطه با تغییر نام استان به دوره استانداری سید موسی خادمی استاندار اول دولت تدبیر وامید در استان بر میگردد. احتمالاً پشت پیشنهاد خادمی مشورت و فکر قبلی پنهان بود و او ترجیح داد که آن را در شورای فرهنگ عمومی استان مطرح نماید و بخشی از آن را نیز از زبان سایر اعضا از جمله امام جمعه وقت یاسوج سید علی اصغر حسینی پیش بکشد. اما خادمی یک اشتباه داشت و آن که در آن جلسه آیت الله ملک حسینی حاضر نبود تا صرف حضور وی بتواند نوعی رسمیت بر این درخواست باشد. بحث احتمالاً به پیشنهاد استاندار ابتدا از زبان رضا دهبانی پور مدیرکل وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیش کشیده شد. نه خادمی و نه دهبانی پور و نه هیچ کس دیگر فکرش را هم نمیکردند آن پیشنهاد در ظاهر ساده آن گونه بسان کبریتی بر بشکه باروت باشد.
واکنشهای تند و بعضا ادبیات تهدیدآمیز به میان آمد. رسانههای استان محل جدال طرفداران و مخالفان شد. ولی همچون گذشته باز این موافقان نام فعلی بودند که با جسارت بیشتر و نوعی صاحب حقی به مخالفان نام این بحث حمله رو شدند.
اگر چه موسی خادمی و مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرحکنندگان اولین بحث بودند اما نوک انتقادات متوجه شخص اول آن روزهای استان یعنی غلامرضا تاجگردون بود. یک سال قبل از همین مباحث بود که سید باقر موسوی در یک مراسم ختم مدعی شده بود کسانی در پی از بین بردن عزت بویراحمد هستند. کلید واژهای که حداقل تا سال ۱۳۹۸ در سپهر سیاسی بویراحمد سنجهای برای ارزیابی مدیران و نمایندگان بود. منتقدین معتقد بودند ضعف زارع نماینده وقت بویراحمد و اقتدار غلامرضا تاجگردون این عزت را به حاشیه برده است و حالا پروژه تغییر نام که بخشی از آن متوجه تاریخ و هویت بویراحمد است از سوی تاجگردون کلیدزده شده است.
در رأس مخالفان فردی به نام حمید طاهری بیش از بقیه فعال بود وی جمعی از مخالفان و شخصیتهای محلی و حتی تحصیل کردگان و نماینده چند رسانه استان را به خانه شخصی بزرگش در خیابان قرنی دعوت کرد و در آنجا تصمیم گرفته شد که همان گونه که پدران در گذشتهی بویراحمد «آنقدر دست به ماشه بردند و پا در رکاب فشردند تا از یک دهستان، استان آفریدند» حالا نیز دست بر ماشه بویژه قلمها و سایتها و با مقاومت و فشار اجازه تغییر نام را ندهند.
موسی خادمی فردای آن روز مخالفان را به استانداری دعوت کرد و حرفهای آنها را شنید او اگر چه بعد از این جلسه به نشست مشاورین و نزدیکان خود رفت و توصیههایی برای ادامه این پروژه به آنها داشت اما کاملاً روشن بود که ادامه این روند کمی غیر ممکن است و زمانی که آیت الله ملک حسینی بصورت غیر مستقیم و با استنادات فقهی و موضوعات و تردیدات وقفی تردید اساسی بر تغییر نام ایجاد کرد. پروژه تغییر نام بدون کوچکترین توفیق و اتفاقاً به نفع موافقان حفظ نام به پایان رسید تا بعد از آن تنها در برخی شبکههای اجتماعی و موردی برخی نسبت به بلندی نام استان، سختی در تلفظ آن و موضوع اشتباه گرفتن نام استان با چهارمحال و بختیاری اشاره داشته باشند و برخی نیز کماکان در پی پیشنهاد نامهای خیالی همچون دنا و زاگرس و بلوط برای استان باشند.
اما مخالفین تاجگردون نمیخواستند معرکه را رها کنند و فرصت زهر چشم گرفتن از وی را از دست بدهند. تاجگردون نیز چارهای جز مدیریت موضوع نداشت. نزدیکان پرنفوذ آن زمان وی در مرکز استان یک جلسه بزرگ برای وی در سالن همایشهای کتابخانه عمومی استان در بلوار کاشانی ترتیب دادند و او در آن جا گفت که اگرچه گچساران از نام استان تنها «واو» میانی «کهگیلویه» و « بویراحمد» سهمش شده است اما آنها به آن واو نیز راضیاند. تاجگردون در جواب مخالفان نیز گفت که همین «واو» در پی وصل شدن به بنادر است و برایش این مهم است نه وارد شدن به بازیهای بیحاصل. البته در جواب تاجگردون باید گفت قرار نیست همهی امورات متمرکز بر یک حوزه باشند بلکه میتوان کار اقتصادی کرد و مسائل فرهنگی و اجتماعی را نیز پیگیر بود و مقوله نام نیز در این راستا باید دیده شود.
حالا بعد از مدتها بار دیگر احمدزاده استاندار استان کهگیلویه و بویراحمد در یک پیشنهاد ساده که احتمالاً فی البداهه به ذهن وی رسیده است و هدفش نیز تسهیل در امورات و مکاتبات بوده است این بحث را مطرح کرده است و نه آن که خواستار تغییر حتمی باشد بلکه یقیناً منظور وی مطرح شدن بحثهای کارشناسی و بررسی ضرورتها و در صورت نیاز مراجعه به افکار عمومی است.
البته صحبتهای احمدزاده تا اینجا چندان هم جدی گرفته نشده است و بعید هم است برنامهای برای درگیر شدن کلیت جامعه در این موضوع باشد و بحث بدون آن که شروع شود زود تمام خواهد شد و اسم استان همچنان کهگیلویه وبویراحمد باقی خواهد ماند. ولی بد نیست برای یک بار هم که شده است واقعاً برای تعیین تکلیف این موضع یک کارگروه تخصصی از میان گروههای مختلف اجتماعی، دانشگاهی، قومی و فرهنگی تشکیل و راجع به آن در فضاهای عمومی صحبت شود. نام نه آنقدر مقدس است که قابل بحث و تغییر نباشد و نه آن قدر نیز بیپشتوانه است که به سادگی بتوان آن را کنار گذاشت. پس گفت و گو و استفاده از نظرات کارشناسی میتواند بهترین راهکار برای مدیریت و بعبارتی تعیین تکلیف این موضوع حداقل در این مقطع زمانی باشد. و مهمتر از همه اگر قرار است استاندار و یا نمایندهای چنین بحثی را مطرح نماید بهتر آن است اول تیم و ستاد پای کار و جدی تشکیل دهد و سپس این موضوع مطرح شود.
و بهتر نیز آن است امثال آقای روشنفکر و یا هرکس دیگر اگر میخواهند مخالفتی داشته باشند؛ مخالفت را حق خود بدانند اما فقط از طرف خود و یا کسانی که بر روی این موضوع مشخص اجازه ویژه به آنها داده است حرف بزنند و چه بهتر که اگر ملاک را نظر و خواست مردم میدانند برای آن یک ترتیب قانونی در نظر بگیرند.
در اینکه یک نام بخشی از هویت و تاریخ هر منطقه وسرزمین و حتی فرد محسوب میشود شکی وجود ندارد اما در اینکه نامها از نام افراد، استان، شهر و حتی کشورها گرفته ممکن است بنا به دلایلی تغییر کنند نیز تردیدی نیست. دلیل برای تغییر یک نام نیز میتواند یک موضوع ساده همچون طولانی بودن و تلفظ سخت آن باشد. موضوعی که به باور بسیاریها متوجه نام کهگیلویه و بویراحمد است. استانی که جز کوچکترین استانهای کشور محسوب میشود اما بلندترین نام را دارد و حتی پیش آمده است که تلفظ آن برای هم استانی نیز سخت بوده باشد. البته سختی تلفظ نمیتواند بهانه کافی برای تغییر باشد اما اینکه بحث تغییر همیشه احوال به میان میآید نشان میدهد که در میان جامعه نیز چنین مطالبهای وجود دارد. آمار دقیقی از طرفداران و یا مخالفان این پروژه در میان نیست و اگر روزی ضرورت تعیین تکلیف این موضوع به میان آید قطعاً راهکارهای قانونی برای تعیین این موضوع پیشبینی شده است. هر چند خیلی زود مهدی روشنفکر و در پی نوع جواب دادن عجیبش به استاندار در پی اصلاح آن اشتباه برآمده است از طرف همه مردم استان مدعی شده است کسی دنبال تغییر نام نیست و باید از روشنفکر این سؤال پرسیده شود شما چنین آماری را از کجا دسترسی دارید؟ آن هم در حالی که بالاترین مقام سیاسی استان خود مطرحکننده موضوع است.
در دوره استانداری اکبر نیکزاد استاندار دولت محمود احمدی نژاد در استان کهگیلویه و بویراحمد بود که بحث تغییر نام استان به میان آمد و با وجودی که رسانهها در آن زمان کمیت امروز را نداشتند ولی بحثهای زیادی در رسانهها و در افکار عمومی شکل گرفت. معمولاً وقتی بنا بر تغییر چیزی است مخالفان تغییر طلبکارانهتر در مباحث ورود میکنند و چون در این موارد هیچ انسجام و سازمان قبلی برای تغییر پیشبینی نشده است خیلی زود فیتیله حتی ارزیابی شرایط تغییر پایین کشیده میشود. و اینچنین بود که در آن دوره این بحث و با وجود درگیر کردن بخشهایی از جامعه ره به جایی نبرد.
اوج حاشیه و تنش در رابطه با تغییر نام استان به دوره استانداری سید موسی خادمی استاندار اول دولت تدبیر وامید در استان بر میگردد. احتمالاً پشت پیشنهاد خادمی مشورت و فکر قبلی پنهان بود و او ترجیح داد که آن را در شورای فرهنگ عمومی استان مطرح نماید و بخشی از آن را نیز از زبان سایر اعضا از جمله امام جمعه وقت یاسوج سید علی اصغر حسینی پیش بکشد. اما خادمی یک اشتباه داشت و آن که در آن جلسه آیت الله ملک حسینی حاضر نبود تا صرف حضور وی بتواند نوعی رسمیت بر این درخواست باشد. بحث احتمالاً به پیشنهاد استاندار ابتدا از زبان رضا دهبانی پور مدیرکل وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیش کشیده شد. نه خادمی و نه دهبانی پور و نه هیچ کس دیگر فکرش را هم نمیکردند آن پیشنهاد در ظاهر ساده آن گونه بسان کبریتی بر بشکه باروت باشد.
واکنشهای تند و بعضا ادبیات تهدیدآمیز به میان آمد. رسانههای استان محل جدال طرفداران و مخالفان شد. ولی همچون گذشته باز این موافقان نام فعلی بودند که با جسارت بیشتر و نوعی صاحب حقی به مخالفان نام این بحث حمله رو شدند.
اگر چه موسی خادمی و مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرحکنندگان اولین بحث بودند اما نوک انتقادات متوجه شخص اول آن روزهای استان یعنی غلامرضا تاجگردون بود. یک سال قبل از همین مباحث بود که سید باقر موسوی در یک مراسم ختم مدعی شده بود کسانی در پی از بین بردن عزت بویراحمد هستند. کلید واژهای که حداقل تا سال ۱۳۹۸ در سپهر سیاسی بویراحمد سنجهای برای ارزیابی مدیران و نمایندگان بود. منتقدین معتقد بودند ضعف زارع نماینده وقت بویراحمد و اقتدار غلامرضا تاجگردون این عزت را به حاشیه برده است و حالا پروژه تغییر نام که بخشی از آن متوجه تاریخ و هویت بویراحمد است از سوی تاجگردون کلیدزده شده است.
در رأس مخالفان فردی به نام حمید طاهری بیش از بقیه فعال بود وی جمعی از مخالفان و شخصیتهای محلی و حتی تحصیل کردگان و نماینده چند رسانه استان را به خانه شخصی بزرگش در خیابان قرنی دعوت کرد و در آنجا تصمیم گرفته شد که همان گونه که پدران در گذشتهی بویراحمد «آنقدر دست به ماشه بردند و پا در رکاب فشردند تا از یک دهستان، استان آفریدند» حالا نیز دست بر ماشه بویژه قلمها و سایتها و با مقاومت و فشار اجازه تغییر نام را ندهند.
موسی خادمی فردای آن روز مخالفان را به استانداری دعوت کرد و حرفهای آنها را شنید او اگر چه بعد از این جلسه به نشست مشاورین و نزدیکان خود رفت و توصیههایی برای ادامه این پروژه به آنها داشت اما کاملاً روشن بود که ادامه این روند کمی غیر ممکن است و زمانی که آیت الله ملک حسینی بصورت غیر مستقیم و با استنادات فقهی و موضوعات و تردیدات وقفی تردید اساسی بر تغییر نام ایجاد کرد. پروژه تغییر نام بدون کوچکترین توفیق و اتفاقاً به نفع موافقان حفظ نام به پایان رسید تا بعد از آن تنها در برخی شبکههای اجتماعی و موردی برخی نسبت به بلندی نام استان، سختی در تلفظ آن و موضوع اشتباه گرفتن نام استان با چهارمحال و بختیاری اشاره داشته باشند و برخی نیز کماکان در پی پیشنهاد نامهای خیالی همچون دنا و زاگرس و بلوط برای استان باشند.
اما مخالفین تاجگردون نمیخواستند معرکه را رها کنند و فرصت زهر چشم گرفتن از وی را از دست بدهند. تاجگردون نیز چارهای جز مدیریت موضوع نداشت. نزدیکان پرنفوذ آن زمان وی در مرکز استان یک جلسه بزرگ برای وی در سالن همایشهای کتابخانه عمومی استان در بلوار کاشانی ترتیب دادند و او در آن جا گفت که اگرچه گچساران از نام استان تنها «واو» میانی «کهگیلویه» و « بویراحمد» سهمش شده است اما آنها به آن واو نیز راضیاند. تاجگردون در جواب مخالفان نیز گفت که همین «واو» در پی وصل شدن به بنادر است و برایش این مهم است نه وارد شدن به بازیهای بیحاصل. البته در جواب تاجگردون باید گفت قرار نیست همهی امورات متمرکز بر یک حوزه باشند بلکه میتوان کار اقتصادی کرد و مسائل فرهنگی و اجتماعی را نیز پیگیر بود و مقوله نام نیز در این راستا باید دیده شود.
حالا بعد از مدتها بار دیگر احمدزاده استاندار استان کهگیلویه و بویراحمد در یک پیشنهاد ساده که احتمالاً فی البداهه به ذهن وی رسیده است و هدفش نیز تسهیل در امورات و مکاتبات بوده است این بحث را مطرح کرده است و نه آن که خواستار تغییر حتمی باشد بلکه یقیناً منظور وی مطرح شدن بحثهای کارشناسی و بررسی ضرورتها و در صورت نیاز مراجعه به افکار عمومی است.
البته صحبتهای احمدزاده تا اینجا چندان هم جدی گرفته نشده است و بعید هم است برنامهای برای درگیر شدن کلیت جامعه در این موضوع باشد و بحث بدون آن که شروع شود زود تمام خواهد شد و اسم استان همچنان کهگیلویه وبویراحمد باقی خواهد ماند. ولی بد نیست برای یک بار هم که شده است واقعاً برای تعیین تکلیف این موضع یک کارگروه تخصصی از میان گروههای مختلف اجتماعی، دانشگاهی، قومی و فرهنگی تشکیل و راجع به آن در فضاهای عمومی صحبت شود. نام نه آنقدر مقدس است که قابل بحث و تغییر نباشد و نه آن قدر نیز بیپشتوانه است که به سادگی بتوان آن را کنار گذاشت. پس گفت و گو و استفاده از نظرات کارشناسی میتواند بهترین راهکار برای مدیریت و بعبارتی تعیین تکلیف این موضوع حداقل در این مقطع زمانی باشد. و مهمتر از همه اگر قرار است استاندار و یا نمایندهای چنین بحثی را مطرح نماید بهتر آن است اول تیم و ستاد پای کار و جدی تشکیل دهد و سپس این موضوع مطرح شود.
و بهتر نیز آن است امثال آقای روشنفکر و یا هرکس دیگر اگر میخواهند مخالفتی داشته باشند؛ مخالفت را حق خود بدانند اما فقط از طرف خود و یا کسانی که بر روی این موضوع مشخص اجازه ویژه به آنها داده است حرف بزنند و چه بهتر که اگر ملاک را نظر و خواست مردم میدانند برای آن یک ترتیب قانونی در نظر بگیرند.
پژو پارس هم نمبارک