تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۱۳
کد مطلب : ۵۰۴۸۴۸
کبنا گزارش میدهد؛
تاجگردون: از نمرات امسال اطلاعی ندارم، امیدوارم به فکر گزارشسازی نباشند که هستند / سکوت سنگین وزارت و ادارهکل آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد در برابر مطالبه تاجگردون و مردم در خصوص افت تحصیلی و نمرات خردادماه 1404 / همه منتظرند که مدیران فعلی و سابق آموزش و پرورش رودرو با مدیران بنشیند و پاسخگو باشند
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛در حالیکه شاخصهای آموزشی استان کهگیلویه و بویراحمد در سالهای اخیر روندی نزولی داشته، غلامرضا تاجگردون، رئیس کمیسیون مهم برنامه و بودجه مجلس، با انتقاد از تعلل وزارت آموزش و پرورش در ارائه آمار واقعی عملکرد تحصیلی دانشآموزان، از «گزارشسازی و پنهانکاری آماری» در این حوزه سخن گفته است. او در تازهترین موضعگیری خود، سکوت و بیعملی مدیران استانی را نیز به چالش کشیده است.
غلامرضا تاجگردون، نماینده مردم گچساران و باشت و از چهرههای با سابقه در عرصه سیاست و برنامهریزی کشور، بار دیگر در صفحه شخصی خود در اینستاگرام موضوعی را پیش کشیده که مدتهاست به دغدغه خانوادههای استان تبدیل شده است: افت تحصیلی نگرانکننده دانشآموزان در کهگیلویه و بویراحمد.
او در پست اخیر خود نوشت که بیش از سه هفته است از وزیر آموزش و پرورش، مدیرکل آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد و رئیس آموزش و پرورش گچساران خواسته تا معدل نمرات خردادماه ۱۴۰۴ را در سطح شهرستان، استان یا کشور اعلام کنند. اما به گفتهی وی، پاسخ مسئولان تنها یک جمله بوده است: «در حال استخراج آمار هستیم.»
تاجگردون با لحنی انتقادی و کنایهآمیز افزوده است: «تجربه ۳۰ تا ۴۰ ساله من میگوید این کار یک ساعت بیشتر وقت نمیبرد. امیدوارم به فکر گزارشسازی نباشند که هستند.»
این جمله کوتاه اما صریح، بیش از هر گزارش رسمی، تصویر دقیقی از وضعیت فعلی مدیریت آموزشی در استان کهگیلویه و بویراحمد ارائه میدهد. در شرایطی که دادهها و آمار باید مبنای تصمیمگیریهای کلان قرار گیرند، تعلل در ارائهی اطلاعات پایهای، نشانهای از بینظمی ساختاری، ضعف پاسخگویی و نبود شفافیت مدیریتی است.
افکار عمومی از خود میپرسد: چگونه ممکن است دستگاهی با هزاران نیروی اداری و آموزشی، از اعلام سادهی معدل نمرات دانشآموزان عاجز باشد؟ آیا مشکل در سامانهها و دادههاست یا در اراده و صداقت مدیریتی؟
در واقع، آنچه تاجگردون به زبان آورد، سخنی است که بسیاری از والدین، معلمان و حتی کارشناسان آموزشی مدتهاست در دل دارند اما کمتر کسی جرأت بیان علنی آن را پیدا کرده است. افت محسوس سطح علمی دانشآموزان، کاهش انگیزهی تحصیلی، و ضعف در مهارتهای پایهای، واقعیتهایی است که با انتشار آمار رسمی، دیگر قابل انکار نخواهد بود.

از سوی دیگر، سکوت مسئولان استانی در برابر این مسئله بسیار مهم (افت تحصیلی دانشآموزان کهگیلویه و بویراحمد)، پرسشبرانگیز است. تاجگردون با اشارهای معنادار نوشت: «جالب است هیچ مقامی در استان این مطالبه را تکرار نکرد.»
این سکوت، نهتنها نوعی بیتفاوتی نسبت به بحران آموزشی است، بلکه نشانهی ضعف در درک اهمیت دادههای آماری برای برنامهریزی آیندهی استان نیز به شمار میرود. در حالی که در سایر استانها، حتی کوچکترین نوسان در شاخصهای آموزشی مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد، در کهگیلویه و بویراحمد گویا هنوز پنهانکاری و توجیه جای شفافیت و پاسخگویی را گرفته است.
تحلیلگران معتقدند چنین روندی، نتیجهی سالها انتصابات غیرکارشناسی، مصلحتگرایی اداری و فقدان ارزیابی عملکرد واقعی مدیران آموزش و پرورش است. در چنین ساختاری، گزارشها اغلب به ابزار تبلیغاتی تبدیل میشوند تا آینهی واقعیت.
همچنین باید گفت: مطالبهی تاجگردون، صرفاً یک درخواست آماری نیست؛ بلکه تذکری جدی به ساختار مدیریتی آموزش و پرورش است. اگر دستگاهی بهسادگی از ارائهی دادههای واقعی ناتوان است، چگونه میتواند مسیر اصلاح را طراحی و اجرا کند؟ جامعه امروز، بیش از شعار و گزارش، به صداقت، شفافیت و پاسخگویی نیاز دارد. آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد اگر میخواهد اعتماد افکار عمومی را بازسازی کند، باید بهجای سکوت و تأخیر، با واقعیت روبهرو شود — حتی اگر این واقعیت تلخ باشد.
اما، آنچه در این میان قابل تأمل است، تلاش برخی اطرافیان نماینده گذشته بویراحمد، و تیم مدیریتی پیشین آموزش و پرورش برای تحریف مقصود تاجگردون و نسبت دادن انتقادات او به مدیریت کنونی است.
تاجگردون در استوریهای خود به سه محور اصلی اشاره کرده است که همگی ناظر بر عملکرد مدیریت پیشین آموزش و پرورش استان، بهویژه در دورهای که تحت نظارت تیم نزدیک به نماینده سابق اداره میشد، هستند. نخست، وی به دوگانگی در برخورد با تخلفات آموزشی انتقاد کرده و پرسیده است: چرا کاهش معدل دانشآموزان به زیر ۱۰ در گذشته مورد مؤاخذه قرار نگرفته، اما موضوعاتی چون بالا بردن دستمال توسط دانشآموزان دختر، که شاید در بستر فرهنگی خاصی معنا یابد، با سختگیری مواجه شده است؟ این نقد، به روشنی نشاندهنده ناهمگونی در اولویتبندیهای مدیریتی است که بیش از آنکه به ارتقای کیفیت آموزش معطوف باشد، به مسائل حاشیهای پرداخته است.
دومین محور، اعتراف صریح تاجگردون به بیاطلاعی از نمرات سال تحصیلی جاری است. او اعلام کرده که از وزیر آموزش و پرورش درخواست ارائه آمار نمرات کرده، اما هنوز پاسخی دریافت نکرده است. این بیخبری، نهتنها نقطهضعفی در دسترسی به اطلاعات برای فردی با جایگاه تاجگردون را نشان میدهد، بلکه پرسشی اساسی را مطرح میکند: چرا وزارتخانه، با وجود ادعاهای پرطمطراق درباره شفافیت، هنوز دادههای عملکردی سال جاری را در اختیار نمایندگان یا چهرههای سیاسی قرار نداده است؟ این موضوع، خود حکایت از شکافی عمیق میان نهادهای اجرایی، نمایندگان مجلس و کنشگران سیاسی دارد.
سومین و شاید مهمترین محور، اشاره تاجگردون به فاجعهبار بودن نمرات دانشآموزان در سالهای گذشته است. او صراحتاً اعلام کرده که معدلهای پیشین، که به زیر ۱۰ سقوط کردهاند، نتیجه عملکرد مدیریت سابق بوده و جبران این خسارت، به آسانی میسر نیست. آمار رسمی نیز این ادعا را تأیید میکند: معدل دانشآموزان استان در سال ۱۴۰۲، ۸.۰۱ بوده که در نوع خود، نشانهای از بحرانی عمیق در نظام آموزشی است. حال آنکه مدیریت کنونی، این معدل را در سال ۱۴۰۳ به ۸.۴۳ رسانده است – گامی رو به جلو، هرچند کوچک، که نشان میدهد انتقادات تاجگردون به هیچ روی متوجه تیم فعلی نیست، بلکه مستقیماً مدیریت پیشین را هدف قرار داده است.
با این حال، آنچه در این میان تأسفبار است، تلاش برخی از نزدیکان نماینده و تیم قبلی برای تحریف سخنان تاجگردون و نسبت دادن آنها به ایوب رضایی، مدیر کنونی آموزش و پرورش، است. این اقدام، که به نظر میرسد ریشه در هراس از مواجهه مستقیم با نقدهای تاجگردون دارد، نهتنها نشانه ضعف در سواد رسانهای این گروه است، بلکه به نوعی فرار از پاسخگویی به کارنامهای است که خود، معمار آن بودهاند. تاجگردون در آخرین استوری خود، با تأکید مجدد بر بیخبری از نمرات سال جاری، تیر خلاص را به این تحریفها شلیک کرد و روشن ساخت که هرگونه اشاره به معدلهای زیر ۱۰، ناظر بر سالهای گذشته و عملکرد تیم پیشین است.

این ماجرا، بیش از آنکه صرفاً یک جدال سیاسی باشد، زنگ خطری است برای نظام آموزشی کهگیلویه و بویراحمد. کاهش معدل به زیر ۱۰ در سالهای گذشته، نهتنها یک آمار، بلکه نشانهای از خلأهای ساختاری، سوءمدیریت، و فقدان برنامهریزی منسجم در حوزهای است که آینده یک نسل را رقم میزند.
در پایان، این پرسش باقی میماند: آیا زمان آن نرسیده که به جای بازیهای رسانهای و تحریف حقیقت، تمرکز بر اصلاح ریشهای نظام آموزشی استان باشد؟ تاجگردون، با نقد خود، آینهای پیش روی گذشته نهاده است. حال نوبت مدیران، سیاستمداران، و جامعه مدنی است که با نگاهی مسئولانه، این آینه را نه برای جدال، بلکه برای بازسازی به کار گیرند. آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد، نیازمند جراحی عمیق است، نه مرهمهای سطحی.
مدیریت فعلی آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد باید هرچه سریعتر برای اطلاع افکار عمومی نمرات خرداد ماه 1404 را منتشر کند و این حق مردم است که بدانند که آموزش و پرورش استان چه برنامهای برای رشد تحصیلی دانش آموزان و فرزندان این دیار دارند. همه ما منتظریم که مدیران فعلی و سابق آموزش و پرورش رودرو با مدیران بنشیند و پاسخگو باشند.
غلامرضا تاجگردون، نماینده مردم گچساران و باشت و از چهرههای با سابقه در عرصه سیاست و برنامهریزی کشور، بار دیگر در صفحه شخصی خود در اینستاگرام موضوعی را پیش کشیده که مدتهاست به دغدغه خانوادههای استان تبدیل شده است: افت تحصیلی نگرانکننده دانشآموزان در کهگیلویه و بویراحمد.
او در پست اخیر خود نوشت که بیش از سه هفته است از وزیر آموزش و پرورش، مدیرکل آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد و رئیس آموزش و پرورش گچساران خواسته تا معدل نمرات خردادماه ۱۴۰۴ را در سطح شهرستان، استان یا کشور اعلام کنند. اما به گفتهی وی، پاسخ مسئولان تنها یک جمله بوده است: «در حال استخراج آمار هستیم.»
تاجگردون با لحنی انتقادی و کنایهآمیز افزوده است: «تجربه ۳۰ تا ۴۰ ساله من میگوید این کار یک ساعت بیشتر وقت نمیبرد. امیدوارم به فکر گزارشسازی نباشند که هستند.»
این جمله کوتاه اما صریح، بیش از هر گزارش رسمی، تصویر دقیقی از وضعیت فعلی مدیریت آموزشی در استان کهگیلویه و بویراحمد ارائه میدهد. در شرایطی که دادهها و آمار باید مبنای تصمیمگیریهای کلان قرار گیرند، تعلل در ارائهی اطلاعات پایهای، نشانهای از بینظمی ساختاری، ضعف پاسخگویی و نبود شفافیت مدیریتی است.
افکار عمومی از خود میپرسد: چگونه ممکن است دستگاهی با هزاران نیروی اداری و آموزشی، از اعلام سادهی معدل نمرات دانشآموزان عاجز باشد؟ آیا مشکل در سامانهها و دادههاست یا در اراده و صداقت مدیریتی؟
در واقع، آنچه تاجگردون به زبان آورد، سخنی است که بسیاری از والدین، معلمان و حتی کارشناسان آموزشی مدتهاست در دل دارند اما کمتر کسی جرأت بیان علنی آن را پیدا کرده است. افت محسوس سطح علمی دانشآموزان، کاهش انگیزهی تحصیلی، و ضعف در مهارتهای پایهای، واقعیتهایی است که با انتشار آمار رسمی، دیگر قابل انکار نخواهد بود.

از سوی دیگر، سکوت مسئولان استانی در برابر این مسئله بسیار مهم (افت تحصیلی دانشآموزان کهگیلویه و بویراحمد)، پرسشبرانگیز است. تاجگردون با اشارهای معنادار نوشت: «جالب است هیچ مقامی در استان این مطالبه را تکرار نکرد.»
این سکوت، نهتنها نوعی بیتفاوتی نسبت به بحران آموزشی است، بلکه نشانهی ضعف در درک اهمیت دادههای آماری برای برنامهریزی آیندهی استان نیز به شمار میرود. در حالی که در سایر استانها، حتی کوچکترین نوسان در شاخصهای آموزشی مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد، در کهگیلویه و بویراحمد گویا هنوز پنهانکاری و توجیه جای شفافیت و پاسخگویی را گرفته است.
تحلیلگران معتقدند چنین روندی، نتیجهی سالها انتصابات غیرکارشناسی، مصلحتگرایی اداری و فقدان ارزیابی عملکرد واقعی مدیران آموزش و پرورش است. در چنین ساختاری، گزارشها اغلب به ابزار تبلیغاتی تبدیل میشوند تا آینهی واقعیت.
همچنین باید گفت: مطالبهی تاجگردون، صرفاً یک درخواست آماری نیست؛ بلکه تذکری جدی به ساختار مدیریتی آموزش و پرورش است. اگر دستگاهی بهسادگی از ارائهی دادههای واقعی ناتوان است، چگونه میتواند مسیر اصلاح را طراحی و اجرا کند؟ جامعه امروز، بیش از شعار و گزارش، به صداقت، شفافیت و پاسخگویی نیاز دارد. آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد اگر میخواهد اعتماد افکار عمومی را بازسازی کند، باید بهجای سکوت و تأخیر، با واقعیت روبهرو شود — حتی اگر این واقعیت تلخ باشد.
اما، آنچه در این میان قابل تأمل است، تلاش برخی اطرافیان نماینده گذشته بویراحمد، و تیم مدیریتی پیشین آموزش و پرورش برای تحریف مقصود تاجگردون و نسبت دادن انتقادات او به مدیریت کنونی است.
تاجگردون در استوریهای خود به سه محور اصلی اشاره کرده است که همگی ناظر بر عملکرد مدیریت پیشین آموزش و پرورش استان، بهویژه در دورهای که تحت نظارت تیم نزدیک به نماینده سابق اداره میشد، هستند. نخست، وی به دوگانگی در برخورد با تخلفات آموزشی انتقاد کرده و پرسیده است: چرا کاهش معدل دانشآموزان به زیر ۱۰ در گذشته مورد مؤاخذه قرار نگرفته، اما موضوعاتی چون بالا بردن دستمال توسط دانشآموزان دختر، که شاید در بستر فرهنگی خاصی معنا یابد، با سختگیری مواجه شده است؟ این نقد، به روشنی نشاندهنده ناهمگونی در اولویتبندیهای مدیریتی است که بیش از آنکه به ارتقای کیفیت آموزش معطوف باشد، به مسائل حاشیهای پرداخته است.
دومین محور، اعتراف صریح تاجگردون به بیاطلاعی از نمرات سال تحصیلی جاری است. او اعلام کرده که از وزیر آموزش و پرورش درخواست ارائه آمار نمرات کرده، اما هنوز پاسخی دریافت نکرده است. این بیخبری، نهتنها نقطهضعفی در دسترسی به اطلاعات برای فردی با جایگاه تاجگردون را نشان میدهد، بلکه پرسشی اساسی را مطرح میکند: چرا وزارتخانه، با وجود ادعاهای پرطمطراق درباره شفافیت، هنوز دادههای عملکردی سال جاری را در اختیار نمایندگان یا چهرههای سیاسی قرار نداده است؟ این موضوع، خود حکایت از شکافی عمیق میان نهادهای اجرایی، نمایندگان مجلس و کنشگران سیاسی دارد.
سومین و شاید مهمترین محور، اشاره تاجگردون به فاجعهبار بودن نمرات دانشآموزان در سالهای گذشته است. او صراحتاً اعلام کرده که معدلهای پیشین، که به زیر ۱۰ سقوط کردهاند، نتیجه عملکرد مدیریت سابق بوده و جبران این خسارت، به آسانی میسر نیست. آمار رسمی نیز این ادعا را تأیید میکند: معدل دانشآموزان استان در سال ۱۴۰۲، ۸.۰۱ بوده که در نوع خود، نشانهای از بحرانی عمیق در نظام آموزشی است. حال آنکه مدیریت کنونی، این معدل را در سال ۱۴۰۳ به ۸.۴۳ رسانده است – گامی رو به جلو، هرچند کوچک، که نشان میدهد انتقادات تاجگردون به هیچ روی متوجه تیم فعلی نیست، بلکه مستقیماً مدیریت پیشین را هدف قرار داده است.
با این حال، آنچه در این میان تأسفبار است، تلاش برخی از نزدیکان نماینده و تیم قبلی برای تحریف سخنان تاجگردون و نسبت دادن آنها به ایوب رضایی، مدیر کنونی آموزش و پرورش، است. این اقدام، که به نظر میرسد ریشه در هراس از مواجهه مستقیم با نقدهای تاجگردون دارد، نهتنها نشانه ضعف در سواد رسانهای این گروه است، بلکه به نوعی فرار از پاسخگویی به کارنامهای است که خود، معمار آن بودهاند. تاجگردون در آخرین استوری خود، با تأکید مجدد بر بیخبری از نمرات سال جاری، تیر خلاص را به این تحریفها شلیک کرد و روشن ساخت که هرگونه اشاره به معدلهای زیر ۱۰، ناظر بر سالهای گذشته و عملکرد تیم پیشین است.

این ماجرا، بیش از آنکه صرفاً یک جدال سیاسی باشد، زنگ خطری است برای نظام آموزشی کهگیلویه و بویراحمد. کاهش معدل به زیر ۱۰ در سالهای گذشته، نهتنها یک آمار، بلکه نشانهای از خلأهای ساختاری، سوءمدیریت، و فقدان برنامهریزی منسجم در حوزهای است که آینده یک نسل را رقم میزند.
در پایان، این پرسش باقی میماند: آیا زمان آن نرسیده که به جای بازیهای رسانهای و تحریف حقیقت، تمرکز بر اصلاح ریشهای نظام آموزشی استان باشد؟ تاجگردون، با نقد خود، آینهای پیش روی گذشته نهاده است. حال نوبت مدیران، سیاستمداران، و جامعه مدنی است که با نگاهی مسئولانه، این آینه را نه برای جدال، بلکه برای بازسازی به کار گیرند. آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد، نیازمند جراحی عمیق است، نه مرهمهای سطحی.
مدیریت فعلی آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد باید هرچه سریعتر برای اطلاع افکار عمومی نمرات خرداد ماه 1404 را منتشر کند و این حق مردم است که بدانند که آموزش و پرورش استان چه برنامهای برای رشد تحصیلی دانش آموزان و فرزندان این دیار دارند. همه ما منتظریم که مدیران فعلی و سابق آموزش و پرورش رودرو با مدیران بنشیند و پاسخگو باشند.