تاریخ انتشار
شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ساعت ۰۱:۲۸
کد مطلب : ۴۹۰۳۸۳
یادداشت؛

اندر احوالات اصطلاحاً ستاد و شورای سیاست‌گذاری و هم‌اندیشی پزشکیان در بویراحمد؛ از چهره‌های تکراری و مشمئزکننده تا فرار مردم/سهم این افراد چقدر است و کی بازنشسته می‌شوند؟!

۰
اندر احوالات اصطلاحاً ستاد و شورای سیاست‌گذاری و هم‌اندیشی پزشکیان در بویراحمد؛ از چهره‌های تکراری و مشمئزکننده تا فرار مردم/سهم این افراد چقدر است و کی بازنشسته می‌شوند؟!
کبنا ؛پایگاه رأی مردمی نامزدهای انتخاباتی ربط و دخل چندانی به ستادها و ترکیب آنها و دورهمی و گعده‌های سیاسی برخی به‌اصطلاح رؤسا و سردمداران ستاد و احکام بگیران ستادی ندارد و غالباً بالای 95 درصد رأی‌دهندگان اصلاً نمی‌دانستند ستادها کجا هستند و به این ستادهای سری نمی‌زدند و اتفاقاً بدون حساب‌کتاب منفعتی و رقابتی در تصدی مسئولیت‌های ستادی و آینده‌نگری در غارت مسئولیت‌ها و سهم‌های خود و نوچه‌ها از پست‌های مدیریتی، خودجوش و متعهدانه رأی دادند؛ بدون ریا، بدون طمع و بدون حساب و کتاب و انتفاعی رأی دادند.
این روزها به‌تناسب حال و هوای انتخابات و با تمام دل‌زدگی که به‌واسطه مدیرانی که قبلاً در جایگاه‌های مدیریتی با کاهلی و سستی و عدم پاسخگویی مردم و با قلمدادکردن جایگاه مدیریتی خود به‌عنوان سهم خود و خانواده که همه منافع آن را به نزدیکان خانوادگی و یا نوچه‌ها و تملق‌گوها و یا تیم خود در گعده سیاسی اختصاص می‌دادند و حتی تصدی‌های حزبی در حزب‌های مربوط به خود را با حساب و کتاب‌های قرابتی و فامیلی و... تقسیم می‌کردند و همین کارهایشان عامل فرار مردم و حذف خودشان از صحنه سیاسی بود، مجدداً برگشته‌اند و ادعای پرچم‌دار دارند و باز با همان قیافه‌های تکراری درصدد بازگشت و تصدی مسئولیت‌ها و غارت منافع مردم بعد از پیروزی در انتخابات هستند.

در یکی دو هفته اخیر افراد زیادی بوده‌اند که در عین کم رغبتی و بی‌رغبتی برای حضور در انتخابات به‌واسطه دوستان ترغیب‌کننده و... برای مشارکت، سروگوشی در ستادهای پزشکیان آب داده‌اند که به‌محض دیدن برخی از مسئولان سابق که هشت سال دولت‌های گذشته را در تصدی‌های شهرستانی و استانی لمیده بودند و با منم‌منم و منیت و... برای خود حکومت می‌کردند و با انواع حیل در حذف بقیه کوشیدند و دارودسته بازی می‌کردند و دست آخر با نفرت مردم از همین مدیرانِ سیری‌ناپذیر، از صحنه سیاسی حذف شدند، مجدداً سکان ستادی پزشکیان را به دست گرفتند تا رأی مردم را به نام و کام خود مصادره کرده که بعله این رأی محصول تلاش ما بوده است و یاالله حالا سهم ما را از مدیریت‌ها بدهید و غنیمت‌ها را بین خود و دوستان تقسیم کنند و باز مردم را به‌حساب نیاورند و به فنا بدهند!
برخی از این مدیران هنوز جا دارد که پست بگیرند و برخی دیگر هم که بازنشسته اداری هستند و برای نوچه‌ها و نزدیکان خانوادگی و نزدیکان دسته‌ای خود در تیم سیاسی تلاش می‌کنند و به‌گونه‌ای این افراد میدان‌داری می‌کنند که نماینده مجلس و استاندار هم باید از آنها حساب ببرند، در حالیکه این افراد کمترین پایگاه اجتماعی رأی‌آوری را داشته و دارند و اساساً برخی از آنها نزد مردم جایگاهی ندارند و موجب فرار مردم می‌شوند و با پناه‌بردن به این ستادها و جلسات هم‌اندیشی و... سعی در بالابردن وزنه‌ی بی وزنه‌ی خود دارند. برخی دیگر از این افراد هم گاهی خود مسئولیت نگرفته، ولی درصدد کاشت و برداشت مسئولیتی برای دارودسته خود را دارند. برخی از این افراد که حزبی را در اختیار دارند یا حزبشان خانوادگی هست که تقریباً تعطیل هست و راکد و غیرفعال و برخی دیگر حزبشان کلاً تعطیل و منحل و برخی دیگر هم‌حزبشان فقط در حکم کاغذی است که برایشان از تهران صادر کردند و هیچ تشکیلات ولو صوری هم ندارند.
خلاصه ازجمله آنکه این افراد درگذشته باعث فراری‌دادن مردم بودن و هم اکنون نیز باعث دلسردی مردم در رأی به دکتر پزشکیان هستند و باید در خصوص این وضعیت چاره‌اندیشی و پوست‌اندازی شود. مردم می‌گویند اگر قرار باشد رأی بدهیم باز این افراد تکراری اندر تکراری برگردند و مسئولیت‌ها، مدیرکلی‌ها و فرمانداری‌ها و معاونت‌های استانداری و... را به دست بگیرند، چرا رأی بدهیم؟! اینها کی باید انحصارطلبی و خودخواهی و منفعت‌طلبی و خودبینی را کنار گذاشته و به مردم میدان دهند؟ به افراد خوش‌فکر و صدیق و بدون چشم داشت و مردم‌گرا، کی باید میدان داد؟!
 
نام شما

آدرس ايميل شما

1