تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۵۹
کد مطلب : ۴۳۸۹۱۸
سالروز حملات تروریستی یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱؛
11 سپتامبر زیر سایه شرم
۰
کبنا ؛«در نبرد برای پاسداری از روح آمریکا، وحدت بزرگترین نقطه قوت ماست!». این جمله شاهبیت پیام ویدئویی جو بایدن به مناسبت سالروز حملات تروریستی یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ بود. او كه همراه همسرش از ساختمان وزارت دفاع آمریکا و همچنین «منطقه صفر»، بنای یادبود در محل برجهای دوقلوی تجارت جهانی دیدن كرد، خلاف رسم هرساله رؤسای جمهوری آمریكا ترجیح داد سخنرانی نكند و تنها به پیام ویدئویی قناعت كرد. براساس گزارشها، دلیل عدم سخنرانی بایدن عقبنشینی ناموفق از افغانستان و بحران کرونا در آمریكاست. رئیسجمهوری آمریکا در پیام شش دقیقهای خود، حس همبستگی و اتحاد را مهمترین خصیصه آمریکاییان خواند. او گفت در روزهای پس از حملات تروریستی، اقدامات قهرمانانه امدادگران، توان مقاومت مردم و حس واقعی تعلق به یکدیگر و همبستگی جلوههایی از وحدت ملی را به نمایش گذارد. بایدن در بخش دیگری از اظهارات خود گفت که وحدت به معنای باور مشترک و یکسان نیست و پایههای این حس وحدت برخاسته از احترام و اعتمادی است که در مردم آمریکا مشاهده میشود. او نسبت به پیشداوریها و همچنین اعمال خشونت علیه شهروندان مسلمان آمریکا پس از حملات تروریستی ابراز تأسف کرد و گفت حملات ۱۱ سپتامبر باعث شده بود که پلشتی نهفته در ذات انسانها، نظیر خشم و نفرت در رفتار برخی از شهروندان نمود یابد. در جریان حمله به ساختمان وزارت دفاع آمریکا، پنتاگون، سقوط هواپیمای مسافربری در پنسیلوانیا و برجهای دوقلو در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ حدود سه هزار نفر کشته و تقریبا دو برابر این تعداد نیز زخمی شدند. رویداد 11 سپتامبر نهتنها در ایالات متحده، بلکه در افغانستان نیز تغییرات عمیقی را به وجود آورد، زیرا آمریکا شبکه القاعده را مسئول این حملات دانست و چند هفته بعد ائتلاف بینالمللی به رهبری این کشور، رژیم طالبان را که به اسامه بن لادن رهبر شبکه القاعده پناه داده بود، سرنگون کرد؛ اما اكنون بعد از گذشت 20 سال، طالبان با تسلط بر كابل بار دیگر كنترل این كشور را در دست گرفته است. بن رودس، معاون مشاور امنیت ملی دولت اسبق آمریکا تحت رهبری باراک اوباما، رئیسجمهوری سابق آمریكا با گفتن اینکه تصمیم جو بایدن در قبال خروج از افغانستان باعث برملاشدن شکاف ژرف موجود بین تشکیلات امنیت ملی آمریکا و مردم این کشور شده است، در مقالهای در روزنامه گاردین نوشت: «این اتفاق ما را مجبور کرد تصدیق کنیم که قرار نیست در به اصطلاح «جنگ با تروریسم» در ضمن آکندگی با شوک و تعصبات مدتزمان بعد از حملات ۱۱ سپتامبر پیروزی وجود داشته باشد. من باید تصدیق کنم کشوری در مواجهه با ملیگرایی قومیتی زهرآگین در داخل، مناسب ساختن ملتهای دیگر در خارج از خود نیست؛
اما من بهعنوان یک انسان باید با این حقیقت مواجه شوم که ما چطور مردم افغانستان را تحقیر کردیم و چطور همپیمانانی مانند بریتانیا که بعد از حملات ۱۱ سپتامبر کنار ما ایستادند با مشاهده نحوه اتمام این کمپین سرخورده شدند. این یک طنز بیرحمانه است که این بار دومین باری است که آمریکا علاقهاش را به افغانستان از دست میدهد. نخستین بار این اتفاق در دهه ۱۹۹۰ و بعد از آن افتاد که بحث عمده مجاهدین مورد حمایت آمریکا در فرایند شکست شوروی تبدیل به افراطگرانی خطرناک شده و افغانستان را در جنگی داخلی غرق کردند و اجازه دادند حکومت طالبان روی کار بیاید».
اما من بهعنوان یک انسان باید با این حقیقت مواجه شوم که ما چطور مردم افغانستان را تحقیر کردیم و چطور همپیمانانی مانند بریتانیا که بعد از حملات ۱۱ سپتامبر کنار ما ایستادند با مشاهده نحوه اتمام این کمپین سرخورده شدند. این یک طنز بیرحمانه است که این بار دومین باری است که آمریکا علاقهاش را به افغانستان از دست میدهد. نخستین بار این اتفاق در دهه ۱۹۹۰ و بعد از آن افتاد که بحث عمده مجاهدین مورد حمایت آمریکا در فرایند شکست شوروی تبدیل به افراطگرانی خطرناک شده و افغانستان را در جنگی داخلی غرق کردند و اجازه دادند حکومت طالبان روی کار بیاید».