تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۷ شهريور ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۳۸
کد مطلب : ۴۱۲۵۴۷
یادداشت مذهبی /
نهضت حسینی، فرهنگ عاشورایی
جهانبخشمحبی نیا
۰
کبنا ؛جهانبخشمحبی نیا؛ واقعه کربلا در جهان اسلام ظرفیتی بس بزرگ خلق کرده است که هیچ نهاد مدنی یا سیاسی در کره زمین یارای رقابت و یا مقابله با آن را نداشته است. هرچند در جوامعی مثل ایران بخش اعظمی از آیین و گرامیداشت عاشورای حسینی از صورتبندی مذهبی خارج و به حوزه فرهنگ انتقال یافته است، اما جای دلهره و نگرانی ندارد، مگر اینکه روح و جان این نهضت با استحاله مواجه شود و حواشی بر متن سنگینی کند. در نتیجه هدف و مقصد مولا علیبنالحسین(ع) در لابهلای تکریم آیینها خاک خورد و سالانه میلیونها نفر از شیفتگان حضرت در جهان جمع شوند و با بزرگداشت صوری واقعه از درونی کردن ارزشهای الهی و انسانی سید و سالار شهیدان عاجز بمانند.
تا حال از علل عدم توفیق یاران امام حسین(ع) در رسیدن به کوفه سخن زیاد گفته شده است و شاید دلیل اولیه آن رویگردانی مردم آن دیار از عهد و پیمان الهی بوده است. بدون شک، استبداد، خفقان و قتل و غارت دارالعماره در این گسست نقش اول را ایفا کرده است. در طول تاریخ تخریب بنیانهای اجتماعی و مهیا کردن شرایط سخت سیاسی از اهداف بارز نظامهای ستمگر بوده است.
در بعضی از تحلیلهای تاریخی، متاسفانه بحث به انحراف کشیده شده است، از جمله پیکربندی مباحث مربوط به شهید آگاه و شهید جاوید که مولود همین شرایط بوده است. اما آنچه از منظر تحلیل اجتماعی و اندیشه سیاسی قابل ارائه است، اتکای برداشتها به بخش اول قیام حضرت ابیعبدالله است، اما در بدنه اصلی نهضت که انجام اصلاحات واقعی است و مشمول باورها، عقاید، قضاوت و نحوه حکمرانی بر مبنای سیره رسولالله است، پیشرفتی به چشم نمیخورد.
در بحبوبه بوق و کرنای مکاتب سیاسی جهان که به نام آزادی، وقیحترین اعمال بشری به عیان در ویترین بازارهای مکّاره به نمایش گذاشته میشود، شاید واجبتر از اقبال ایدههای درونی و معنوی نهضت کربلا تفکری نباشد.
رقابتهای منفی در هیئتهای عزاداری، جدال بر انجام عزاداری در جغرافیای خاصی از شهرها، نفوذ موسیقی خارج از عرف در هیئتها، قمهزنی که با تدبیر بسیار خاص آیتالله خامنهای به نحو زیبایی مهار شد، استفاده ابزاری بعضی از عناصر سیاسی از عزاداریها و توسل به مقاتل غیرموثق و صحنهسازیهای روانی برای رسیدن به گریه و بزک کردن مقتل از آسیبها و تهدیدهایی است که استقلال، خلوص و هویت واقعی تاسوعا و عاشورا را نشانه گرفته است. متاسفانه در بعضی شهرستانها، پالایش سر و صورت جوانان در ایام عزاداری به ایام نوروز طعنه میزند و این نوع رفتارها بدون شک مطلوب و مراد نهضت عاشورا نمیتواند باشد. البته جمهوری اسلامی ایران هم در صورت و هم در سیرت بایسته و شایسته است با فرهنگ عاشورا هم آغوش شود و صد البته، بعد از انقلاب اسلامی، نهادهای فرهنگی به خوبی در گسترش کمّی نهضت عاشورا خدمات قابل توجهی انجام داده است و ایران به معنای واقعی مرکز و هسته اصلی گسترش و عمق بخشیدن به باورهای عاشورایی است، اما در عاشورایی کردن روابط اجتماعی، فرهنگی و دینی موفقیتها آبدار نبوده است. اکنون در اوضاع و احوال جهانی که مکاتبی چون لیبرالیسم، فاشیسم، آنارشیسم، نئولیبرالیسم، مارکسیسم و دولتهای ارتجاعی و مدعی اسلام، بشریت را بیشتر تشنه عدالت، آزادی، انصاف، اخلاق و عرفان کرده است، میتوان از نهضت حضرت ابیعبدالله در رنگ و رو بخشیدن واقعی اسلام و عدالت اجتماعی به شهرهای مکه و مدینه و دیاران اسلام و حتی جهان بهرهها رساند، به شرط اینکه حوزههای علمیه و دانشگاه ها در کشورهای اسلامی عمق فاجعه را در سطح جهانی باور کنند و خود را به دود و دم مسموم برخواسته از آنها نیالایند. واقعه کربلا در اعتراض به جهنمی کردن حیات مردم، فراغت از سنت رسولالله، شیفت خلافت به سلطنت و شورا به استبداد، دروغ، حیله و نیرنگ شکل گرفت و برای آراستن جهان به فضیلت و سعادت استمرار یافت. هم اینک گشودن بازفهم واقعه در تفسیر، تبیین و تکامل از ضروریترین گامهای دینی، سیاسی و جامعهشناختی است.
تا حال از علل عدم توفیق یاران امام حسین(ع) در رسیدن به کوفه سخن زیاد گفته شده است و شاید دلیل اولیه آن رویگردانی مردم آن دیار از عهد و پیمان الهی بوده است. بدون شک، استبداد، خفقان و قتل و غارت دارالعماره در این گسست نقش اول را ایفا کرده است. در طول تاریخ تخریب بنیانهای اجتماعی و مهیا کردن شرایط سخت سیاسی از اهداف بارز نظامهای ستمگر بوده است.
در بعضی از تحلیلهای تاریخی، متاسفانه بحث به انحراف کشیده شده است، از جمله پیکربندی مباحث مربوط به شهید آگاه و شهید جاوید که مولود همین شرایط بوده است. اما آنچه از منظر تحلیل اجتماعی و اندیشه سیاسی قابل ارائه است، اتکای برداشتها به بخش اول قیام حضرت ابیعبدالله است، اما در بدنه اصلی نهضت که انجام اصلاحات واقعی است و مشمول باورها، عقاید، قضاوت و نحوه حکمرانی بر مبنای سیره رسولالله است، پیشرفتی به چشم نمیخورد.
در بحبوبه بوق و کرنای مکاتب سیاسی جهان که به نام آزادی، وقیحترین اعمال بشری به عیان در ویترین بازارهای مکّاره به نمایش گذاشته میشود، شاید واجبتر از اقبال ایدههای درونی و معنوی نهضت کربلا تفکری نباشد.
رقابتهای منفی در هیئتهای عزاداری، جدال بر انجام عزاداری در جغرافیای خاصی از شهرها، نفوذ موسیقی خارج از عرف در هیئتها، قمهزنی که با تدبیر بسیار خاص آیتالله خامنهای به نحو زیبایی مهار شد، استفاده ابزاری بعضی از عناصر سیاسی از عزاداریها و توسل به مقاتل غیرموثق و صحنهسازیهای روانی برای رسیدن به گریه و بزک کردن مقتل از آسیبها و تهدیدهایی است که استقلال، خلوص و هویت واقعی تاسوعا و عاشورا را نشانه گرفته است. متاسفانه در بعضی شهرستانها، پالایش سر و صورت جوانان در ایام عزاداری به ایام نوروز طعنه میزند و این نوع رفتارها بدون شک مطلوب و مراد نهضت عاشورا نمیتواند باشد. البته جمهوری اسلامی ایران هم در صورت و هم در سیرت بایسته و شایسته است با فرهنگ عاشورا هم آغوش شود و صد البته، بعد از انقلاب اسلامی، نهادهای فرهنگی به خوبی در گسترش کمّی نهضت عاشورا خدمات قابل توجهی انجام داده است و ایران به معنای واقعی مرکز و هسته اصلی گسترش و عمق بخشیدن به باورهای عاشورایی است، اما در عاشورایی کردن روابط اجتماعی، فرهنگی و دینی موفقیتها آبدار نبوده است. اکنون در اوضاع و احوال جهانی که مکاتبی چون لیبرالیسم، فاشیسم، آنارشیسم، نئولیبرالیسم، مارکسیسم و دولتهای ارتجاعی و مدعی اسلام، بشریت را بیشتر تشنه عدالت، آزادی، انصاف، اخلاق و عرفان کرده است، میتوان از نهضت حضرت ابیعبدالله در رنگ و رو بخشیدن واقعی اسلام و عدالت اجتماعی به شهرهای مکه و مدینه و دیاران اسلام و حتی جهان بهرهها رساند، به شرط اینکه حوزههای علمیه و دانشگاه ها در کشورهای اسلامی عمق فاجعه را در سطح جهانی باور کنند و خود را به دود و دم مسموم برخواسته از آنها نیالایند. واقعه کربلا در اعتراض به جهنمی کردن حیات مردم، فراغت از سنت رسولالله، شیفت خلافت به سلطنت و شورا به استبداد، دروغ، حیله و نیرنگ شکل گرفت و برای آراستن جهان به فضیلت و سعادت استمرار یافت. هم اینک گشودن بازفهم واقعه در تفسیر، تبیین و تکامل از ضروریترین گامهای دینی، سیاسی و جامعهشناختی است.