تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۰۵
کد مطلب : ۴۹۰۰۷۸
یادداشت ارسالی؛

آب که سر بالا بره قورباغه ابوعطا می‌خونه

سیدعلی عباس محدث
۰
آب که سر بالا بره قورباغه ابوعطا می‌خونه
کبنا ؛سیدعلی عباس محدث، روزنامه‌نگار، فعال سیاسی و جامعه شناس کهگیلویه و بویراحمد در یادداشتی خطاب به برخی از منتقدین خود نوشت: بالاخره صدایی از تهِ چاه گندیدۀ شبه سیاسیون مطاع و بی‌کفایت برای دفاع از «هیچ»، بیرون آمد. اکنون فردی نامعلوم که از بیان نام خود شرم دارد، از مقدمۀ یکی از متون سیاسی، این پاراگرافی را که؛ «نظا‌های سیاسی توسعه‌یافته در جهان امروز، نظام‌هایی چندحزبی و یا دو حزبی هستند. در این نظام‌ها، نمایندگان، اعضای دولت و رؤسای جمهور از دل احزاب پایدار بیرون می‌آیند..... » آورده است. نویسندۀ بی‌نام که شلاقِ نقد را تا فیها خالدون حس کرده است، بدون اینکه درصد کمی از مطلبم را فهمیده باشد، نتیجه‌ای گرفته که بیانگر ناشیانه بودنش در عالم نویسندگی و درک مطلب است. یعنی از شرحِ نقشِ احزاب در واگذاری مسئولیت سیاسی به افراد، نتیجه‌ای وارونه می‌گیرد. دقیقاً مشابه این حقیقت است که نقش پا‌ها را در دوی سرعت برایش توضیح داده‌اند اما او وارونه می‌شود و روی دست‌ها حرکت می‌کند. ‌ایشان فکر کرده که کنشگران، تنها در صورت وجود احزابِ پایدار، شکل می‌گیرند. یعنی نویسنده معیوب الفکر، نمی‌داند که اگر احزاب مستقل و پایداری در کشور نباشد، متخصصین و کنشگران اجتماعی و سیاسی برای تنویر افکار عمومی، مسئولیت بیشتری بر عهده خواهند داشت. ولذا مطلب‌ایشان بیانگر آن است که حضور وزغ‌های سیاسی در عالم سیاست، رسانه و نقد، حکایت از ناتوانی در فهم مفاهیم و گفتمان‌های سیاسی است که در اینجا، این بنده خدا مصداق آن است.
وقتی می‌نویسید که «در استان ما چون احزاب سیاسی رشد و بالندگی نداشته‌اند، پس هرکس قبول می‌شود، با رأی طایفه است»، باید تسریعاً حوض را پر آب کنیم تا‌ایشان بفهمند که موفقیتِ افرادی چون حاج غلام محمد زارعی، غلامرضا تاجگردون، ستارهدایتخواه، عدل هاشمی پور، مهندس بهرامی و دیگر کاندیدا‌های ۲۰ سال گذشته استان، تماماً طایفه‌ای نبود. اصلاً رأی طایفه در این استان قابل انکار نیست، اما متأسفانه بیسوادی محض و بی‌اطلاعی شما از رسانه‌ها و تشکل‌های سیاسی استان، مانع شده تا نقش گروه‌ها و جریان‌های سیاسی را کلاً نادیده بگیرید؟
مدعی هستی که بنده در همایش‌های اصلاح طلبان حضور داشته‌ام. فقط یک نفر را معرفی یا یک قطعه عکس، کلیپ یا تصویری از این موضوع را ارسال کنید تا اولاً شرمسار از بیان نام خود پشت مطلب‌تان نباشید و از طرفی هم بنده را دعاگوی خود برای همیشه داشته باشید. لازم است بدانید که بنده اصلاح طلب، اصولگرا و انقلابی هستم اما واحدتاً هیچ کدام نیستم. وقتی رهبر اصلاح طلبان فلان شهرستان در پستو‌ها با نماینده سوپر اصولگرا قرار می‌گذارد و بچه‌هایش را توسط‌ ایشان بکار مشغول می‌کند، یا فلان مدیر اصلاح طلب که ادعایش را بلدوزر هم نمی‌کشد، برای نجات‌فامیلش از قصاص نفس، خوش خدمت نماینده اصولگرا می‌شود و برخی از نیرو‌های منتسب‌ایشان را در سمت‌های معاونت دستگاهِ تحت مدیریت خود منصوب می‌کند و یا ۸ سال در بویراحمد، تمامی اصلاح طلبان، زیر علمِ فردِ اصولگرایی که از جمع خانواده اصولگرا‌ها رانده شده است، سر خم می‌کنند و دولا و راست می‌شوند، هرگز ذلت اصلاح طلبی این چنینی را نمی‌پذیرم. یا وقتی نامزد سوپر اصولگرایی از نشست با گروهی از شبه اصلاح طلبان، رقص کردی می‌کند و بشکن می‌زند و فلان لیدر اصولگرایی در دولت سیزدهم مُعرفِ نیرو‌های حامی دولت روحانی می‌شوند و در دفتر کارشان حاضر می‌شوند و ذلیلانه به‌ایشان لوح تقدیر می‌دهند، هرگز خِفت حضور در جریان اصولگرایی و شبه انقلابی را نمی‌پذیرم. بنابراین اگر فهمی در مطالعه رسانه‌ها داشته باشید، می‌توانید فقط در همین سایت کبنا نیوز جستجو کنید و نقد‌های مستند و مستدل بنده از استاندار استان، معاونت‌های سیاسی و اجتماعی، فرمانداران، و برخی از مدیران دولت سیزدهم را ملاحظه کنید. همچنین در توئیتر (شبکه مجازی x)، نقد‌ها و یادداشتهای بنده را در مورد آقای دکتر احمدزاده و معاونین‌شان ببینید. اما بعید می‌دانم که پس از رؤیت مطالب، شجاعت بیان نام خود را داشته باشید.
همۀ مردم کهگیلویه به غیر از جاهلان و پشمکی‌های شبه سیاسی چون شما می‌دانند که بنده در سه دورۀ آخر آقای موحد در دهه‌های هفتاد و هشتاد، با افتخار از همراهان و فعالان جریان سیاسی‌ایشان بودم. پس از حضور آقای موحد در بهبهان، تشخیصم بر اصلح بودن جناب آقای مژدهی پور بود. بعد از آن، از آقای هاشمی پور حمایت کردم که البته در روز‌های آخر آن دوره، حاج آقای موحد تأیید صلاحیت شدند و دیگر در همین مسیر ماندم به این دلیل؛
اعتقادم بر این است که کهگیلویۀ همیشه محروم، به لحاظ فقر معیشتی مردم در میان سرمایه‌های طبیعی همچون نفت و گاز، معادن، کشاورزی و طبیعت بالقوه‌ای برای دامپروری و... ، نیازمند زیرساخت‌های اقتصادی و تولیدی است تا از این بن بست‌ها خارج شود. برای تحقق این مهم، حتماً باید کسی با دانش، تخصص و مهارت کافی در رأس امور باشد و فداکارانه در این مسیر فعالیت کند. بر این عقیده بودم که عدل هاشمی پور با تجریه‌ای مفید و غیرقابل کتمان در حوزه‌های فنی و صنعتی، می‌تواند تنها نقطۀ‌امید این شهرستان‌ها باشد. پس از ۸ سال حمایت و هزینه‌های بسیار، تقریباً اواخر آبان سال ۱۴۰۲ متوجه شدم که همراهی من، ضربۀ اجتماعی به خودم است و آقای هاشمی پور در مسیری است که نتیجه‌ای مؤثر نخواهد گرفت. از‌ایشان جدا شدم و نتیجه هم آن شد که تشخیص داده بودم. علیرغم حضور دونفر از هم طایفه‌ای‌ها و بستگانم در رقابت انتخاباتی ۱۱ اسفند ۱۴۰۲، با آگاهی و تحلیل مسائل سیاسی در جمع‌های گسترده‌ای که از فهم شما خارج هستند، از حاج آقای موحد حمایت کردم.
اعتقادم بر این بود که وقتی فردی با تخصصِ فنی و صنعتی لازم در صحنۀ رقابت نباشد، عقل حکم می‌کند که سیاستمداری فعال، مجرب، کارآمد و حقوقدانی مسلط و آگاه مثل حاج آقای موحد را انتخاب کنم. و اگر شما ذره‌ای، فقط ذره‌ای دانش سیاسی می‌داشتید، قطعاً حضور کسی که منتقد فرد سیاسی است، در دورانی که حزب پایدار و شناسنامه داری وجود ندارد را، نشان از شجاعت و دانایی میدانستید که صددرصد، فهمش برای شما ثقیل و ناممکن است.
و اما در مورد حمایت‌های سیاسی‌ام از کاندیدا‌های ریاست جمهوری باید بدانید، اگر افرادی که از ۹۲ تا ۱۴۰۰، در دولت ناتوان و معیوب الفکرِ شیخ حسن روحانی بودند از آقای دکتر پزشکیان حمایت نمی‌کردند، بی‌تردید، حمایت قاطعانه‌ای از‌ایشان می‌نمودم. ولی چون میدانستم و الان هم یقین دارم که کمتر از یکسال آینده، افرادی چون جهانگیری، آخوندی، آذری جهرمی، ظریف و حتی شیخ حسن روحانی برای دولت چهاردهم مسأله ساز خواهند بود، روند پیش رو را برای نظام و مردم پُرچالش می‌دانم. پس محوریت را نظام و مردم و رهبری قرار دادم و از آقای قالیباف و سپس از آقای جلیلی حمایت کردم.
بنابراین می‌دانم که نوشتن این شرح، برای کسانی که شهامت بیان نام خود را همراه با ادعایشان ندارند، آب در هاون کوفتن است، اما خوب شد تا رسانه‌ای‌ها، مصمم‌تر باشند و مهارِ عقب مانده‌های سیاسیِ چون شما را در این استان کنترل کنند و به تشریح و تبیینِ ارجحیت مصلحت مردم و استان بر منفعت گروه، قبیله و افراد خاص، اهتمام نمایند. همچنین بدانید که اگر قرار بود در هر شرایطی و با هرکسی مسئولیت بگیرم، الان امثال شما ابوعطا نمی‌خواندید. به نظرم از درون جلبک‌هایی که دست و پایت را گرفته، بیرون بیا تا ببینی که مدیریت استان گرفتار چه نااهلی و ناتوانی شده است. در پایان برای نجات شما از این همۀ شرم و شکایتِ ناشی از جهل و بیسوادی، پیشنهاد کنم که حتماً کتابِ«کنشگران مرزی» نوشته مقصود فراستخواه را بیش از صدبار مطالعه کنید.
یا حق
نام شما

آدرس ايميل شما

چه کسی «امیرمحمد خالقی» را کشت؟!

چه کسی «امیرمحمد خالقی» را کشت؟!

واقعه‌ای که برای امیرمحمد خالقی رخ داد بسیار تاثر برانگیز است. ما این واقعه را با صدای ...
نقد بر سخنان رئیس‌جمهور در دیدار از وزارت راه و شهرسازی

نقد بر سخنان رئیس‌جمهور در دیدار از وزارت راه و شهرسازی

یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب نوشت: «رئیس‌جمهور در اظهارات ۱۷ بهمن‌ماه خود گفتند منابع ایران ...
آخرین اخبار از تخلف ۱۳ میلیون‌ دلاری کاغذ / ۵ هزار تن احیا شد

آخرین اخبار از تخلف ۱۳ میلیون‌ دلاری کاغذ / ۵ هزار تن احیا شد

پرونده تخلف ۱۳میلیون‌دلاری واردات کاغذ این روزها وارد فاز جدیدی شده است،‌ آخرین اخبار ...
1