تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۲ ساعت ۰۱:۱۹
کد مطلب : ۴۷۱۳۶۷
تحلیل انتخاباتی؛
اختلاف در جبهه اصولگرایی / اصولگرایان گچساران و باشت حتی بعد از تأیید صلاحیتها هم سکوت پیشه کردهاند
۲
کبنا ؛هر چند که اصولگرایان گچساران و باشت از ماههای گذشته تاکنون سکوت کرده و شروع تحرک انتخاباتی خود را به بعد از اعلام تأیید صلاحیتها موکول میکردند، اما گویا روند بیتحرکی همچنان ادامه دارد.
غالب داوطلبان اصولگرایان به غیر از سیدقدرت حسینی از سوی هیئت نظارت انتخابات تأیید صلاحیت شدند، سیدناصر حسینی پور، علیمراد جعفری، اردلان زینلزاده، محمدباقر شریفی، ریحان محمدپور و دیگر اصولگرایان تأیید شدند، و فقط سیدقدرت حسینی تأیید نشد، اما گویا دور از آیین اصولگرایان است که بدون سید قدرت بخواهند به نتیجهای برسند!
سال ۹۸ اصولگرایان و طیفهای نزدیک به آنان بعد از برگزاری جلسات وحدت آفرین، دچار چندگانگی شدند، رقبای جوانتر میل به رقابت داشتند و میخواستند شانس خود را امتحان کنند، از طرفی سیدقدرت نیز نمیتوانست خود را فدای جریان کند، از این رو، دوقطبی اوصولگرایان و تاجگردون شکل نگرفت، اما سبد رأی سیدقدرت حسینی و تاجگردون بیشترین میزان را داشت، سیدقدرت حسینی ۲۱ هزار رای آورد و تاجگردون با ۳۸ هزار رأی راهی مجلس شد، بعد از رد شدن تاجگردون از مجلس، در میان دوره انتخاباتی اصلاح طلبان هیچ حضوری نداشتند و با رد شدن سیدقدرت حسینی در میان دوره، باز هم به هر طریقی که بود و گذشت و میدانیم، کسی از نزدیکان او، یعنی سید ناصر حسینی توانست بیشترین میزان رأی را کسب کند و با ۲۴ هزار رأی به مجلس رفت.
بعد از شکست سیاسی تاجگردون در مجلس، حالا در این دوره اصلاح طلبان دوباره میل به وحدت پیدا کرده، فعالیت بیشتری را شروع و از ابتدا تاکنون همدلی و وحدتی میان خود ایجاد کردهاند، به طوری که زارع پور که خود برای انتخابات ثبت نام کرده، اما در جلسه تاجگردون به عنوان یک لیدر وارد شده و هدفش از حضور در انتخابات را وحدت و حفظ جریان عنوان کرد.
اما اصولگرایان و طیفهای نزدیک به آنان، همچنان طی چند دوره دچار نفاق و چنددستگی هستند، اتفاقی که نه در این دوره، حداقل در سه دوره گذشته شاهدش هستیم.
پیر جریان اصولگرایی یعنی سیدقدرت رد صلاحیت شده و همین موضوع اختلاف میان اصولگرایان را بیشتر کرده، یعنی دیگر هیچ کسی به غیر از سیدقدرت «اصولگرا» نیست و هیچ کس دیگری نمیتواند رقیب اصلاح طلبان باشد! یا اینکه سیدقدرت ویژگیهایی داشت که میتوانست سبد رأی داشته باشد؟ آیا نفس رقابت فقط مهم است یا این مهم است که یک کاندیدا شایستگی داشته باشد؟
برخی از کاندیداهای اصولگرایان طی این چند دوره هیچ گونه پیشرفتی در کار خود نداشتهاند و انگار تنها کارشان داوطلبی برای انتخابات است، و حتی برای تبلیغات انتخاباتی، مردم را به خدمات و فعالیتهای خود در دهههای گذشته ارجاع میدهند!
عدم زایش و ناتوانی در معرفی افراد جدید، عدم ناتوانی در شناسایی جوانان کارآمد و کاندیداهای توانایی که قابلیت معرفی به مردم را داشته باشند، از ضعفهای بزرگ جریان اصولگرایان گچساران و باشت است که مشخصاً طی چند سال گذشته هیچ فعالیت حزبی نداشتهاند و فقط عدهای تحت عنوان جریان وحدت، در زمان انتخابات و برای کسب قدرت دور هم جمع میشدهاند و تصمیماتی میگرفتهاند که همین تصمیمات هم گرفتار منافع شخصی میشد.
حالا حتی بعد از تأیید صلاحیتها، یک بار هم اصولگرایان دور هم جمع نشده و هیچ برنامهای ارائه نکردهاند، چنین رفتارهایی که نشان از اختلاف دارد، قطعاً در خاطرهها میماند. اصولگرایان تنها در یک صورت توانایی رقابت دارند که بتوانند با وحدت آفرینی یک نفر را انتخاب و دست او را بالا ببرند، در غیر این صورت، شانسی برای رقابت و پیروزی ندارند. اصولگرایان که فقط در تصورات، بیشتر از بقیه، دینی و مذهبی بودن را یدک میکشند، اما خود در جریانشان بیشتر درگیر نفاق و دو رویی هستند.
غالب داوطلبان اصولگرایان به غیر از سیدقدرت حسینی از سوی هیئت نظارت انتخابات تأیید صلاحیت شدند، سیدناصر حسینی پور، علیمراد جعفری، اردلان زینلزاده، محمدباقر شریفی، ریحان محمدپور و دیگر اصولگرایان تأیید شدند، و فقط سیدقدرت حسینی تأیید نشد، اما گویا دور از آیین اصولگرایان است که بدون سید قدرت بخواهند به نتیجهای برسند!
سال ۹۸ اصولگرایان و طیفهای نزدیک به آنان بعد از برگزاری جلسات وحدت آفرین، دچار چندگانگی شدند، رقبای جوانتر میل به رقابت داشتند و میخواستند شانس خود را امتحان کنند، از طرفی سیدقدرت نیز نمیتوانست خود را فدای جریان کند، از این رو، دوقطبی اوصولگرایان و تاجگردون شکل نگرفت، اما سبد رأی سیدقدرت حسینی و تاجگردون بیشترین میزان را داشت، سیدقدرت حسینی ۲۱ هزار رای آورد و تاجگردون با ۳۸ هزار رأی راهی مجلس شد، بعد از رد شدن تاجگردون از مجلس، در میان دوره انتخاباتی اصلاح طلبان هیچ حضوری نداشتند و با رد شدن سیدقدرت حسینی در میان دوره، باز هم به هر طریقی که بود و گذشت و میدانیم، کسی از نزدیکان او، یعنی سید ناصر حسینی توانست بیشترین میزان رأی را کسب کند و با ۲۴ هزار رأی به مجلس رفت.
بعد از شکست سیاسی تاجگردون در مجلس، حالا در این دوره اصلاح طلبان دوباره میل به وحدت پیدا کرده، فعالیت بیشتری را شروع و از ابتدا تاکنون همدلی و وحدتی میان خود ایجاد کردهاند، به طوری که زارع پور که خود برای انتخابات ثبت نام کرده، اما در جلسه تاجگردون به عنوان یک لیدر وارد شده و هدفش از حضور در انتخابات را وحدت و حفظ جریان عنوان کرد.
اما اصولگرایان و طیفهای نزدیک به آنان، همچنان طی چند دوره دچار نفاق و چنددستگی هستند، اتفاقی که نه در این دوره، حداقل در سه دوره گذشته شاهدش هستیم.
پیر جریان اصولگرایی یعنی سیدقدرت رد صلاحیت شده و همین موضوع اختلاف میان اصولگرایان را بیشتر کرده، یعنی دیگر هیچ کسی به غیر از سیدقدرت «اصولگرا» نیست و هیچ کس دیگری نمیتواند رقیب اصلاح طلبان باشد! یا اینکه سیدقدرت ویژگیهایی داشت که میتوانست سبد رأی داشته باشد؟ آیا نفس رقابت فقط مهم است یا این مهم است که یک کاندیدا شایستگی داشته باشد؟
برخی از کاندیداهای اصولگرایان طی این چند دوره هیچ گونه پیشرفتی در کار خود نداشتهاند و انگار تنها کارشان داوطلبی برای انتخابات است، و حتی برای تبلیغات انتخاباتی، مردم را به خدمات و فعالیتهای خود در دهههای گذشته ارجاع میدهند!
عدم زایش و ناتوانی در معرفی افراد جدید، عدم ناتوانی در شناسایی جوانان کارآمد و کاندیداهای توانایی که قابلیت معرفی به مردم را داشته باشند، از ضعفهای بزرگ جریان اصولگرایان گچساران و باشت است که مشخصاً طی چند سال گذشته هیچ فعالیت حزبی نداشتهاند و فقط عدهای تحت عنوان جریان وحدت، در زمان انتخابات و برای کسب قدرت دور هم جمع میشدهاند و تصمیماتی میگرفتهاند که همین تصمیمات هم گرفتار منافع شخصی میشد.
حالا حتی بعد از تأیید صلاحیتها، یک بار هم اصولگرایان دور هم جمع نشده و هیچ برنامهای ارائه نکردهاند، چنین رفتارهایی که نشان از اختلاف دارد، قطعاً در خاطرهها میماند. اصولگرایان تنها در یک صورت توانایی رقابت دارند که بتوانند با وحدت آفرینی یک نفر را انتخاب و دست او را بالا ببرند، در غیر این صورت، شانسی برای رقابت و پیروزی ندارند. اصولگرایان که فقط در تصورات، بیشتر از بقیه، دینی و مذهبی بودن را یدک میکشند، اما خود در جریانشان بیشتر درگیر نفاق و دو رویی هستند.