تاریخ انتشار
دوشنبه ۶ دی ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۲۰
کد مطلب : ۴۴۲۸۶۲
کبنا وضعیت مسائل فرهنگی را مورد بررسی قرار میدهد
بخش چهارم) ادارات فرهنگی کهگیلویه و بویراحمد در حیطه سیاستگذاری و اجرایی ضعیف عمل کردهاند / مسئولانی که حتی نمیدانند، یک مکان فرهنگی باید کجا باشد! / اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد کاملاً تقویم محور است، نه مسئله محور و نه مخاطب محور
۱
کبنا ؛نهادهای فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد نیاز به نوگرایی دارند، نوگرایی که از نوع نیرو و قوه جوانی باشد، نیرویی که مدیریت بداند، مشکلات فرهنگی عامه مردم را فهم کرده باشد، از جنس هنرمندان باشد و مسائل فرهنگی مربوط به عامه مردم را دنبال کند.
به گزارش کبنا نیوز، ولی متأسفانه مسئولان بارها و بارها با انتخابهای سیاسی و جناحی خود، زخمی کاری بر تن این استان زدهاند. غافل از اینکه این مسئولان، چه انقلابی و چه غیرانقلابی با انتخاب خود در آسیبهای اجتماعی که در استان اتفاق می افتد شریک هستند.
اخیراً انتقادهای زیادی به کلیت نهادهای فرهنگی و اجتماعی استان کهگیلویه و بویراحمد وارد میشود که کم هم نیستند، از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفته، تا حوزه هنری، تبلیغات اسلامی، حوزههای علمیه، شهرداری، اداره ورزش و جوانان، و دیگر اداراتی هستند که بودجههای فرهنگی میگیرند، اما متأسفانه این ادارات یا در حیطه سیاست گذاری یا در حیطه اجرایی کاملاً ضعیف عمل کردهاند.
ادارهای که بیشترین بار فرهنگ را به دوش میکشد اما در واقعیت کوله باری خالی از فرهنگ دارد اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی است، این اداره نه از خیابانهای یاسوج خبر دارد، نه از آسیبهای دختران در روستاها، نه از مشکلات مردم حاشیه نشین.
بیشتر بخوانید:
بخش دوم) فرهنگ و هنر در استان کهگیلویه و بویراحمد یتیم است / غایب بزرگ هیئت دولت در سفر به استان چه کسی بود؟
بخش اول) تکصدایی در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد، فرهنگ و هنر را به تعطیلی کشانده است
بخش سوم) مسئولین استان کهگیلویه و بویراحمد نگاه سازمانی و اداری به فرهنگ و هنر دارند / در این حوزه کارها صرفاً رفع تکلیفی است
هر مدیری که پشت میز ریاست این ادارهکل مینشیند، چه استاد دانشگاه باشد و چه خاک خورده هنر، هیچکدام نه خلاقیتی به خرج داد و نه کاری که بین مردم ماندگار باشد انجام داد. عموماً مدیران این ادارات به یک نوع بیماری «خود روشنفکرپندار» دچار شده، کنج عزلت میگزینند، در برابر مدیران دینی زبان انتقاد باز نمیکنند، در سخنرانی و جلسه با هنرمندانی که دیدگاههای چپ و منتقد دارند، انتقاد میکنند و بطور کلی به یک نوع محافظه کاری تمام عیار دچار میشوند؛ منتقد هستند اما کاری از دستش بر نمیآید.
این اداره کل که هنرمندان هم در دوره اخیر خون دل از آن خوردهاند و به بی توجهی اداره ارشاد انتقادات زیادی دارند، جز این که یک تقویم مناسبتی دارد و برای مناسبتهای مختلف تقویم برنامه برگزار میکند، کار دیگری نتوانسته بکند. چند درصد از جامعه استان کهگیلویه و بویراحمد با این اداره ارتباط دارد؟ 100 درصد؟ پنجاه درصد، 20 درصد؟ 10 درصد؟ 1 درصد؟ یا کمتر.
روشنترین نمود این رکود و نبود نهادهای فرهنگ در استان کهگیلویه و بویراحمد، نبود سینما است. گچساران که 20 سال پیش و حتی قبل از انقلاب سینما داشت، الان به چه رنج و فلاکتی دچار شده، که قبل از دوره کرونا مردم باید از بلیت سینما نفت برای دیدن فیلم استفاده میکردند، یاسوج که مرکز استان است هنوز سینما ندارد، تنها سالن تئاتر شهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد، در همین اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی موجود است.
اگر شهروندی بخواهد تئاتر ببیند، باید طی یک فرایند، وارد اداره ارشاد اسلامی شود و از آنجا به سمت در سالن راهنمایی شود، و عموماً هم یک طیف خاص و آشنا با کارمندان این اداره و یا برخی از هنرمندان وارد این سالن میشوند. در حالی که شما در شهرهای دیگر، نهادهای فرهنگی را در مرکز شهر پیدا میکنید، کتابفروشیها را در پیادهروهای خیابان مییابید. میتوانید در پارکی که قدم میزنید، همانجا هم بروید و تئاتر ببینید. میتوانید بروید سینما. این مسئولانی که پشت میزهای خود هستند و در جامعه حضور ندارند پاسخ دهند که چه تعداد از مردم معمولی و علاقه مند به فرهنگ و هنر وارد سالنهای تئاتر این ادارات میشوند؟
پردیس سینمایی گچساران بدون هیچ گونه تفکر و اندیشهای، جنب ادارات جانمایی شده و هزینههای میلیاردی برای این پردیس در جایی متروک و به دور از شهر هزینه میشود.
در حالی که قلب نهادهای فرهنگی، با نفس و جنبش مردم باید بتپد، اما مسئولان استانی که اندیشه و تفکری در خصوص فرهنگ ندارند و نمیدانند که حتی جانمایی یک مکان فرهنگی کجا باید باشد!
مخلص کلام اینکه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد کاملاً تقویم محور به موضوع فرهنگ نگاه کرده و میکند، نه مسئله محور و نه مخاطب محور بوده است.
مسئولانی که نمایشگاه خوشنویسی برگزار میکنند، مسائل و مشکلات جوانانی که جیب پرپول دارند و در خیابانهای یاسوج ویراژ میدهند و مزاحم ناموس مردم میشوند را نمیشناسند. مسئولانی که مراسمات تقویمی و اقشار خاص را اجرا میکنند و پز روشنفکری دارند و به دیگران فخر میفروشند، برای زنان روستایی، برای زنان خانه دار شهری، برای دخترهای جوانی که ازدواج نکرده و تعدادشان در کهگیلویه و بویراحمد زیاد شده، هیچ فکری نمیاندیشند، مسئولانی که کتابهای چپ گرایانه یا کتابهای سیاست زده راستی میخوانند و بلد نیستند در یک روستا کودکان را به کتابخوانی تشویق کنند و فقط بلدند واژههایی از انقلاب و گفتمان را بلغور کنند، نطق کردن را خوب بلدند، اما علاوه بر نطق کردن، موضوع دیگری که مسئولان عموماً به آن واقف هستند این است که زیرساخت نیست. هیچ علم و سوادی از رسانه و فضای مجازی ندارند و بلد نیستند از آن به عنوان فرهنگ سازی استفاده کنند. مسئولانی که فقط میتوانند با چپ و راست جلسه و گفت و گو بگذارند تا جای گرم و نرمشان را حفظ کنند.
در روزهای آینده مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد نیز انتخاب میشود اما درد و مسئله این تغییرات چپی و راستی نیست، بلکه درد همان مسائلی است که مسئولان در حد حرف درمانی به آن میپردازند و هنر دیگری هم جز حرف درمانی ندارند.
این تنها بخش کوچکی از انتقادات به این اداره مدعی فرهنگی است،پ
ادامه دارد ...
به گزارش کبنا نیوز، ولی متأسفانه مسئولان بارها و بارها با انتخابهای سیاسی و جناحی خود، زخمی کاری بر تن این استان زدهاند. غافل از اینکه این مسئولان، چه انقلابی و چه غیرانقلابی با انتخاب خود در آسیبهای اجتماعی که در استان اتفاق می افتد شریک هستند.
اخیراً انتقادهای زیادی به کلیت نهادهای فرهنگی و اجتماعی استان کهگیلویه و بویراحمد وارد میشود که کم هم نیستند، از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفته، تا حوزه هنری، تبلیغات اسلامی، حوزههای علمیه، شهرداری، اداره ورزش و جوانان، و دیگر اداراتی هستند که بودجههای فرهنگی میگیرند، اما متأسفانه این ادارات یا در حیطه سیاست گذاری یا در حیطه اجرایی کاملاً ضعیف عمل کردهاند.
ادارهای که بیشترین بار فرهنگ را به دوش میکشد اما در واقعیت کوله باری خالی از فرهنگ دارد اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی است، این اداره نه از خیابانهای یاسوج خبر دارد، نه از آسیبهای دختران در روستاها، نه از مشکلات مردم حاشیه نشین.
بیشتر بخوانید:
بخش دوم) فرهنگ و هنر در استان کهگیلویه و بویراحمد یتیم است / غایب بزرگ هیئت دولت در سفر به استان چه کسی بود؟
بخش اول) تکصدایی در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد، فرهنگ و هنر را به تعطیلی کشانده است
بخش سوم) مسئولین استان کهگیلویه و بویراحمد نگاه سازمانی و اداری به فرهنگ و هنر دارند / در این حوزه کارها صرفاً رفع تکلیفی است
محمدعلی پیرسبزی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد
هر مدیری که پشت میز ریاست این ادارهکل مینشیند، چه استاد دانشگاه باشد و چه خاک خورده هنر، هیچکدام نه خلاقیتی به خرج داد و نه کاری که بین مردم ماندگار باشد انجام داد. عموماً مدیران این ادارات به یک نوع بیماری «خود روشنفکرپندار» دچار شده، کنج عزلت میگزینند، در برابر مدیران دینی زبان انتقاد باز نمیکنند، در سخنرانی و جلسه با هنرمندانی که دیدگاههای چپ و منتقد دارند، انتقاد میکنند و بطور کلی به یک نوع محافظه کاری تمام عیار دچار میشوند؛ منتقد هستند اما کاری از دستش بر نمیآید.
این اداره کل که هنرمندان هم در دوره اخیر خون دل از آن خوردهاند و به بی توجهی اداره ارشاد انتقادات زیادی دارند، جز این که یک تقویم مناسبتی دارد و برای مناسبتهای مختلف تقویم برنامه برگزار میکند، کار دیگری نتوانسته بکند. چند درصد از جامعه استان کهگیلویه و بویراحمد با این اداره ارتباط دارد؟ 100 درصد؟ پنجاه درصد، 20 درصد؟ 10 درصد؟ 1 درصد؟ یا کمتر.
روشنترین نمود این رکود و نبود نهادهای فرهنگ در استان کهگیلویه و بویراحمد، نبود سینما است. گچساران که 20 سال پیش و حتی قبل از انقلاب سینما داشت، الان به چه رنج و فلاکتی دچار شده، که قبل از دوره کرونا مردم باید از بلیت سینما نفت برای دیدن فیلم استفاده میکردند، یاسوج که مرکز استان است هنوز سینما ندارد، تنها سالن تئاتر شهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد، در همین اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی موجود است.
اگر شهروندی بخواهد تئاتر ببیند، باید طی یک فرایند، وارد اداره ارشاد اسلامی شود و از آنجا به سمت در سالن راهنمایی شود، و عموماً هم یک طیف خاص و آشنا با کارمندان این اداره و یا برخی از هنرمندان وارد این سالن میشوند. در حالی که شما در شهرهای دیگر، نهادهای فرهنگی را در مرکز شهر پیدا میکنید، کتابفروشیها را در پیادهروهای خیابان مییابید. میتوانید در پارکی که قدم میزنید، همانجا هم بروید و تئاتر ببینید. میتوانید بروید سینما. این مسئولانی که پشت میزهای خود هستند و در جامعه حضور ندارند پاسخ دهند که چه تعداد از مردم معمولی و علاقه مند به فرهنگ و هنر وارد سالنهای تئاتر این ادارات میشوند؟
پردیس سینمایی گچساران بدون هیچ گونه تفکر و اندیشهای، جنب ادارات جانمایی شده و هزینههای میلیاردی برای این پردیس در جایی متروک و به دور از شهر هزینه میشود.
در حالی که قلب نهادهای فرهنگی، با نفس و جنبش مردم باید بتپد، اما مسئولان استانی که اندیشه و تفکری در خصوص فرهنگ ندارند و نمیدانند که حتی جانمایی یک مکان فرهنگی کجا باید باشد!
مخلص کلام اینکه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد کاملاً تقویم محور به موضوع فرهنگ نگاه کرده و میکند، نه مسئله محور و نه مخاطب محور بوده است.
مسئولانی که نمایشگاه خوشنویسی برگزار میکنند، مسائل و مشکلات جوانانی که جیب پرپول دارند و در خیابانهای یاسوج ویراژ میدهند و مزاحم ناموس مردم میشوند را نمیشناسند. مسئولانی که مراسمات تقویمی و اقشار خاص را اجرا میکنند و پز روشنفکری دارند و به دیگران فخر میفروشند، برای زنان روستایی، برای زنان خانه دار شهری، برای دخترهای جوانی که ازدواج نکرده و تعدادشان در کهگیلویه و بویراحمد زیاد شده، هیچ فکری نمیاندیشند، مسئولانی که کتابهای چپ گرایانه یا کتابهای سیاست زده راستی میخوانند و بلد نیستند در یک روستا کودکان را به کتابخوانی تشویق کنند و فقط بلدند واژههایی از انقلاب و گفتمان را بلغور کنند، نطق کردن را خوب بلدند، اما علاوه بر نطق کردن، موضوع دیگری که مسئولان عموماً به آن واقف هستند این است که زیرساخت نیست. هیچ علم و سوادی از رسانه و فضای مجازی ندارند و بلد نیستند از آن به عنوان فرهنگ سازی استفاده کنند. مسئولانی که فقط میتوانند با چپ و راست جلسه و گفت و گو بگذارند تا جای گرم و نرمشان را حفظ کنند.
در روزهای آینده مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد نیز انتخاب میشود اما درد و مسئله این تغییرات چپی و راستی نیست، بلکه درد همان مسائلی است که مسئولان در حد حرف درمانی به آن میپردازند و هنر دیگری هم جز حرف درمانی ندارند.
این تنها بخش کوچکی از انتقادات به این اداره مدعی فرهنگی است،پ
ادامه دارد ...
در کجای دنیا با فرهنگ بومی و هزاران ساله اینطور برخورد می شود؟؟
شاهنامه فردوسی بخش وجودی زاگرس نشینان به ویژه استان کهگیلویه و بویراحمد است
با شاهنامه خوانی حس وطن دوستی و عشق به کشور بیشتر و پر رنگ تر می شود
افسوس و صد افسوس در شرایطی که هیچ امکاناتی برای همایش های فرهنگی و هنری وجود ندارد تنها نشست هفتگی شاهنامه خوانی باید در مرکز استان تعطیل شود