یادداشت؛
حکمرانی کشور دچار بحران شده است / کشوری که نمی چرخد و فقط سرپاست، نمیتواند نیروی انسانی تربیت کند
محمدعلی وکیلی
24 مهر 1400 ساعت 1:23
ما در ده سال آینده به زحمت نیرویی ملّی، جدی و متخصص پیدا خواهیم کرد که حتی کابینه را با آن تکمیل کنیم. آموزش چنین نیروهایی تنها با کلاس درس دانشگاه ناممکن است. این نیروها در عرصه عملِ کشورداری ساخته میشوند. کشوری که نمی چرخد و فقط سرپاست، نمیتواند نیروی انسانی تربیت کند.
محمدعلی وکیلی در سرمقاله روزنامه ابتکار نوشت: یک دهه است که کشور گرفتار تحریمهای همه جانبه بینالمللی است. در پسِ یک دهه تحریم و جنگ اقتصادی، آواری از مشکلات بر سرمان ریخته است. امروز که به وضعیت واقعی کشور نیک مینگریم منابع عمومیِ بلعیده و لهیده شده و زیرساختهایی فرسوده شده در اطراف خود میبینیم. صنایع برق، نفت، صنایع سنگین، ایرانخودرو، سایپا، صنایع فولاد، صنایع حمل و نقل هوایی، دریایی و زمینی و... به علت عمر طولانی و عدم نوسازی و بروزرسانی گرفتار افت کیفیت و کاهش شدید راندمان شده اند. این خطوط تولیدی مضافاً گرفتار استهلاک بالا و متحمل هزینه سرسام آورِ نگهداری هم شدهاند. درواقع، یکی از عوامل مهم ناکارآمدی صنعت کشور در کنار سایر عوامل، فرسودگی این صنایع است. یک دهه است هیچ اتفاق مهمی در صنعت کشور رخ نداده و تقریباً تنها معدود صنایع بزرگی که از منابع کشور و یا رانت انحصار دوپینگ میکنند، هنوز فرو نریختهاند. اما قصه غمناک تر و فاجعه اصلی در منابع انسانی و مدیریتی کشور رخ داده است. ما امروز با فقر منابع انسانی خلاق و متخصص روبرو هستیم. شاهد این فقر، همین وضع موجود است. اینکه امروز با عدم نوآوری در روش های مدیریتی و عدم تحول در شرایط موجود و همچنین عدم ارائه نظریه در حوزه های نظری و عدم زایش و نشاط در فضاهای سیاسی، علمی، اجتماعی و اقتصادی روبرو هستیم، حکایت از فرسودگی منابع انسانی کشور میکند. امروز شاهد سکون در حوزه های عمومی و تخصصی هستیم.
معتقدم در این یک دهه، با تعطیلی بخش صنعت و عمران، عملاً چرخه تولید نیروی متخصص و تکنیکال متوقف شده است. میانگین رشد اقتصادی صفر درصد یعنی، عملاً اقتصاد در این یک دهه جای جدید به فرد جدید نداده است. چرخ ماشین کشور اقتصاد است. وقتی آن متوقف باشد، کل این ماشین حرکت نکرده است. لذا در سایر حوزهها نیز نتوانسته ایم نیروی انسانی درخوری تربیت کنیم. تعارف نداریم بیش از یک دهه است که کشور نچرخیده است. به همین خاطر میبینیم که در هیچ حوزهای نوآوری نداریم. نه فقط صنعت، فرسوده شده؛ بلکه دیوانداری ما هم کهنه شده است. نه تنها حکمرانی کشور دچار بحران شده بلکه حتی نظریه پردازی ها هم متوقف شده است. این شرایط حکایت از این میکند که همه چیز به هم ربط دارد. باید فکری عاجل کرد. ما در ده سال آینده به زحمت نیرویی ملّی، جدی و متخصص پیدا خواهیم کرد که حتی کابینه را با آن تکمیل کنیم. آموزش چنین نیروهایی تنها با کلاس درس دانشگاه ناممکن است. این نیروها در عرصه عملِ کشورداری ساخته میشوند. کشوری که نمی چرخد و فقط سرپاست، نمیتواند نیروی انسانی تربیت کند. ما امروز با پدیده عجیب میانساله های بیکار روبرو هستیم. افرادی که مرز چهل سال را رد کرده اند، تخصص هم دارند، تحصیلات هم دارند، سابقه کار هم دارند، اما شغل پیدا نمی کنند! این وضعیت هرچند خود وحشتناک است اما همچنین خبر از وضعیت فاجعهبارتری هم میدهد. باری، منابع انسانی با چرخش چرخ های کشور و رونق همه بخشهای کشور تقویت می شود. تا دیرتر نشده باید با رفع موانع، کشور را بازسازی و به ریل توسعه برگرداند. در غیر اینصورت در سال های آینده بحرانهای عجیبی افزون بر آنچه امروز شاهدیم دامن کشور را خواهد گرفت.
کد مطلب: 440190