تاریخ انتشار
شنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۱۳
کد مطلب : ۴۰۹۳۰۸
در همایش تجلیل از ورزشکاران شهرستان گچساران:
حرفهای انتخاباتی تاجگردون: همه با هم ادامه میدهیم / این شهر مال یک گروه خاص نیست، مال همه هست / 100 نفر کیست؟
۰
کبنا ؛همایش بزرگ ورزشی با هدف تجلیل از ورزشکاران، قهرمانان و مدال آوران شهرستان گچساران برگزار شد. در این همایش که عصر روز جمعه (13 اردیبهشت ماه 98) با حضور سید محمد تقی علوی مدیرکل ورزش و جوانان و جمعی از مسئولان استانی و شهرستانی برگزار شد، غلامرضا تاجگردون نماینده مردم شهرستانهای گچساران و باشت در این همایش گفت: به اندازه 15 سال در عرض سه سال در حوزه زیرساختهای ورزشی کار کردیم، تاجایی که مسئولان استانی به من ایراد هم میگرفتند.
تاجگردون تلویحاً برخی منتقدانش را هم نشانه گرفت و گفت: «چه عیب دارد در یک نقطهای شادی کنیم و در نقطه دیگر دعای ندبه بخوانیم و هنرآموزی کنیم.»
نماینده مردم شهرستانهای گچساران و باشت در ادامه صحبتهایش به بچههای محله سادات قول داد که محلشان را بانشاطترو زیباتر میسازیم و گفت: «اینها کارهای است که باید ادامه بدهیم و شما هم باید ادامه بدهید و همه با هم ادامه میدهیم.» به نظر میرسد که «غلامرضا تاجگردون» خود را نماینده آینده مجلس میداند و از محله سادات و کل گچسارانیها میخواهد که برای اینکه شهر دوگنبدان زیباتر شود او را در آینده همراهی کنند.
تاجگردون این را هم گفت که «این جامعه و این نظام و این ساختار و این شهر و این مملکت مال یک قشر خاص و یک گروه خاص نیست. مال تاجگردون به تنهایی هم نیست. مال حاکمان وقت هم نیست. مال همه هست. مال این نسل و نسلهای بعد هم هست. این را اگر یاد گرفتیم، بهتر میتوانیم با هم زندگی کنیم.»
متن کامل سخنرانی تاجگردون به شرح زیر است؛
سلام عرض میکنم، به حضورهمشهریان و ورزشکاران عزیز، پیشکسوتان، مربیان و آنهایی که افتخار آفریدند برای شهرمان و استان عزیزمان کهگیلویه و بویراحمد. و موجب شد تا افتخار بلندی بر پیشانی شهرستان گچساران همواره به احتزاز درآید، تا شهر دوگنبدان و شهرستان گچساران، شهر افتخارآفرینان و ورزشکاران بزرگ میهن است.
ابتدای عرایضم از کسانی که زحمت کشیدند و این برنامه خوب را فراهم کردند به سهم خودم تشکر میکنم، از اداره ورزش و جوانان شهرستان و استان، و سروران عزیزم که همچنین برنامهای را تدارک دیدهاند. و همه عواملی که زحمت این کار را کشیدند.
این کار و این نشست با حضور بانوان در همچنین محیطی در نوع خودش ضرورت دارد و بی نظیر است و باید هم تداوم پیدا کند. روشهای خاصی ما باید برای تجلیل، شادی و نشاط جامعه فراهم کنیم. یکی از این روشها همین است. از همه ظرفیتها باید استفاده کرد. به قول سرکار خانم () چرا مردم شهر ما، ورزشکاران را نشناسند. چرا ورزشکارانی که در دنیا و کشور افتخار میآفرینند، در شهرشان آنان را نشناسند. ما چند سال پیش مراسم تجلیل از ورزشکاران عزیز را داشتیم و برنامه بسیار جالب و با نشاطی بود. برنامه رسمی است، وزیر میآید و معاون وزیر میآید و شکل میگیرد. به من گفتند که یک مسئول کشوری را دعوت کنید که در این برنامه باشد، گفتم چرا دعوت کنیم، این برنامه که مال خودمان است. و دور هم جمع میشویم و خودمان از خودمان تشکر میکنیم و اینها که افتخار آفریدند. و افتخار شهرشان هستند و خواهند بود. بگذارید تک تک ستونهای این شهر بشنوند و ببینند که ما چه افتخاری در شهرمان داشتیم و داریم.
اینگونه فضاها که تکرار و بیشتر خواهد شد. نرم افزار موضوع است. من یک روزی خدمت مدیرکل محترم ورزش و جوانان عرض کردم، ما امروز از نظر سخت افزار ورزشی امکاناتمان خوب است و بالای متوسط و سرانه کشور هستیم. من یادم هست وقتی میخواستیم منابع زیادی را برای ورزش و ساخت زمینهای چمن در روستا و محلات بگیریم، مسئولان استان میگفتند که اینقدر منابع را برای ورزش نگذارید، میگفتیم، چرا. میگفتند سرانه بالا میرود و بعد اعتبارات کم میشود. من هم گفتم، چه اشکالی دارد، ما وقتی کاری را که میخواستیم طول 10 سال و 15 سال دیگر به آن برسیم، در عرض 3 سال به آن رسیدیم. اما وقتی نرم افزار کار درست باشد، احتمال دوستانی که به شهرهای بزرگ و کشورهای دیگر رفتهاند، دیدهاند که نشاط، ورزش و همه اینها را چطوری میآورند، وسط جامعه.
هنرمند، در همین شهر هنرنمایی میکند. زیر این خیمه آقا اباالفضل العباس (ع) صبح جمعه دعای ندبه میخوانیم، در نقطه دیگری شادی کنیم و هنرآموزی کنیم، هنرمان را به نمایش بگذاریم. اینها ابتدای کار ما است به خاطر اینکه نرم افزار جامعهمان را زنده کنیم.
من این قول را به شما میدهم تا ان شاء الله یک تا دو ما دیگر محیط بسیار زیباتر و با نشاطتر از این را در محله سادات خواهیم داشت.
تا بچه محله سادات دیگر به خودش افتخار کند که من می دانم درصد بالای از ورزشکاران این شهرمان حداقل از این محله نروند بیرون. حالا جای دیگر هستند من کاری ندارم. افتخار این را داشته باشند که بروند در محله خودشان و جشن بگیرند. سرشان را بلند کنند و به جاهای برسند. اینها کارهای است که باید ادامه بدهیم و شما هم باید ادامه بدهید و هم با هم ادامه میدهیم. مسئولان ادارت تربیت بدنی و ارشاد و شما جوانان یک چیزی را فراموش نکنید. یک چیز را هیچ گاه فراموش نکنید. این جامعه و این نظام و این ساختار و این شهر و این مملکت مال یک قشر خاص و یک گروه خاص نیست. مال تاجگردون به تنهایی هم نیست. مال حاکمان وقت هم نیست. مال همه هست. مال این نسل و نسلهای بعد هم هست. این را اگر یاد گرفتیم، بهتر میتوانیم با هم زندگی کنیم. امشب کار خاصی انجام ندادند، دوستان. چند صدتایی ورزشکار نمونه، چند صدتایی از بچههای این شهر که افتخار آفریدند، دور هم جمع کردند و میخواهند از آنها تجلیل کنند. سخت نیست. کار خوبی است و سالی 10 بار هم باید تکرار شود. چرا باید فراموش شود. چرا باید «آقای نوروزی» فراموش شود. چرا «مظاهری» باید فراموش شود. چرا ده ها دیگر ورزشکار این شهر باید فراموش شوند. اینها هیچ کدام نباید فراموش شوند. شهدای ورزشکارامان و کشتی گیرانمان و پناهپوری ها و همه اینها را باید کنار هم داشته باشیم. الان وقتش است که پیشکسوتان بیایند. و آنها را دور هم جمع کنند و میدان دستشان بدهند و به آنها انگیزه و نشاط بدهند.
و اگر نه همه ماها با هم داریم، کارهای را انجام میدهیم. حالا خوب یا بد، سطل زباله یک موقع اشکال پیدا میکند، به من می گویند. اگر یک اداره مشکلی پیدا کرد، به من می گویند. ماشین خراب میشود، به من می گویند. ببخشید؛ زن با شوهر، شوهر با زن که دعوا میکنند به من می گویند. اما یک چیز مهم را بدانید که همهمان در مقابل جامعهمان مسئول هستیم. همه در مقابل شهر و اطرافمان مسئول هستیم. مشکلات زیاد است، ورزشکار، هنرمند، بازاری، کشاورز، صنعت گر و معلم، همه مشکل داریم. مشکلاتی هست که اگر بخواهیم بزرگش کنیم، وقتمان تلف میشود. مشکلاتی هم هست که نباید کوچکش کنیم، چون می افتیم. ورزش و هنر چیزی که دوستان امروز هنرنمایی کردند و دارند نشان میدهند. هیچ کاری خاصی انجام نشده، یک محفل دوستانه و یک تشکل دوستانه از بچههای خودتان. من فقط به عنوان یک مهمان امدم و فقط خواستم از انها تشکر کنم. خواستم به آنها انگیزه بدهم، خواستم به آن کسی که هیچ احتیاجی ندارد و هیچ احتیاجی که این کار را انجام بدهد، ندارد. ده ها نفر مثل «سید امین کشاوز» هستند که انگیزه دارند از این کارها انجام بدهند. هر کدام تان ماه یک بار مطلبی بگذارید و دور هم جمع بشوید. یکی درد دل میکند. یکی شادی میکند و یکی میخواند و یک خاطره خوب از هم در ذهنمان میماند و میرویم، خانههایمان. سعی کنیم تا جایی که میتوانیم، خاطرههای خوبی داشته باشیم. تقریباً اتفاق نیفتاده که من یک جایی نباشم که شماها حضور پیدا نکنید. خدایا کی میشود که من از دست 100 نفر توی این شهر راحت بچرخم که هر جا میروم، «وبال جونم هستند» و نمیگذارند من راحت مردمم را ببینم. امشب زیاد شاد باشید و سربلند.
تاجگردون تلویحاً برخی منتقدانش را هم نشانه گرفت و گفت: «چه عیب دارد در یک نقطهای شادی کنیم و در نقطه دیگر دعای ندبه بخوانیم و هنرآموزی کنیم.»
نماینده مردم شهرستانهای گچساران و باشت در ادامه صحبتهایش به بچههای محله سادات قول داد که محلشان را بانشاطترو زیباتر میسازیم و گفت: «اینها کارهای است که باید ادامه بدهیم و شما هم باید ادامه بدهید و همه با هم ادامه میدهیم.» به نظر میرسد که «غلامرضا تاجگردون» خود را نماینده آینده مجلس میداند و از محله سادات و کل گچسارانیها میخواهد که برای اینکه شهر دوگنبدان زیباتر شود او را در آینده همراهی کنند.
تاجگردون این را هم گفت که «این جامعه و این نظام و این ساختار و این شهر و این مملکت مال یک قشر خاص و یک گروه خاص نیست. مال تاجگردون به تنهایی هم نیست. مال حاکمان وقت هم نیست. مال همه هست. مال این نسل و نسلهای بعد هم هست. این را اگر یاد گرفتیم، بهتر میتوانیم با هم زندگی کنیم.»
متن کامل سخنرانی تاجگردون به شرح زیر است؛
سلام عرض میکنم، به حضورهمشهریان و ورزشکاران عزیز، پیشکسوتان، مربیان و آنهایی که افتخار آفریدند برای شهرمان و استان عزیزمان کهگیلویه و بویراحمد. و موجب شد تا افتخار بلندی بر پیشانی شهرستان گچساران همواره به احتزاز درآید، تا شهر دوگنبدان و شهرستان گچساران، شهر افتخارآفرینان و ورزشکاران بزرگ میهن است.
ابتدای عرایضم از کسانی که زحمت کشیدند و این برنامه خوب را فراهم کردند به سهم خودم تشکر میکنم، از اداره ورزش و جوانان شهرستان و استان، و سروران عزیزم که همچنین برنامهای را تدارک دیدهاند. و همه عواملی که زحمت این کار را کشیدند.
این کار و این نشست با حضور بانوان در همچنین محیطی در نوع خودش ضرورت دارد و بی نظیر است و باید هم تداوم پیدا کند. روشهای خاصی ما باید برای تجلیل، شادی و نشاط جامعه فراهم کنیم. یکی از این روشها همین است. از همه ظرفیتها باید استفاده کرد. به قول سرکار خانم () چرا مردم شهر ما، ورزشکاران را نشناسند. چرا ورزشکارانی که در دنیا و کشور افتخار میآفرینند، در شهرشان آنان را نشناسند. ما چند سال پیش مراسم تجلیل از ورزشکاران عزیز را داشتیم و برنامه بسیار جالب و با نشاطی بود. برنامه رسمی است، وزیر میآید و معاون وزیر میآید و شکل میگیرد. به من گفتند که یک مسئول کشوری را دعوت کنید که در این برنامه باشد، گفتم چرا دعوت کنیم، این برنامه که مال خودمان است. و دور هم جمع میشویم و خودمان از خودمان تشکر میکنیم و اینها که افتخار آفریدند. و افتخار شهرشان هستند و خواهند بود. بگذارید تک تک ستونهای این شهر بشنوند و ببینند که ما چه افتخاری در شهرمان داشتیم و داریم.
اینگونه فضاها که تکرار و بیشتر خواهد شد. نرم افزار موضوع است. من یک روزی خدمت مدیرکل محترم ورزش و جوانان عرض کردم، ما امروز از نظر سخت افزار ورزشی امکاناتمان خوب است و بالای متوسط و سرانه کشور هستیم. من یادم هست وقتی میخواستیم منابع زیادی را برای ورزش و ساخت زمینهای چمن در روستا و محلات بگیریم، مسئولان استان میگفتند که اینقدر منابع را برای ورزش نگذارید، میگفتیم، چرا. میگفتند سرانه بالا میرود و بعد اعتبارات کم میشود. من هم گفتم، چه اشکالی دارد، ما وقتی کاری را که میخواستیم طول 10 سال و 15 سال دیگر به آن برسیم، در عرض 3 سال به آن رسیدیم. اما وقتی نرم افزار کار درست باشد، احتمال دوستانی که به شهرهای بزرگ و کشورهای دیگر رفتهاند، دیدهاند که نشاط، ورزش و همه اینها را چطوری میآورند، وسط جامعه.
هنرمند، در همین شهر هنرنمایی میکند. زیر این خیمه آقا اباالفضل العباس (ع) صبح جمعه دعای ندبه میخوانیم، در نقطه دیگری شادی کنیم و هنرآموزی کنیم، هنرمان را به نمایش بگذاریم. اینها ابتدای کار ما است به خاطر اینکه نرم افزار جامعهمان را زنده کنیم.
من این قول را به شما میدهم تا ان شاء الله یک تا دو ما دیگر محیط بسیار زیباتر و با نشاطتر از این را در محله سادات خواهیم داشت.
تا بچه محله سادات دیگر به خودش افتخار کند که من می دانم درصد بالای از ورزشکاران این شهرمان حداقل از این محله نروند بیرون. حالا جای دیگر هستند من کاری ندارم. افتخار این را داشته باشند که بروند در محله خودشان و جشن بگیرند. سرشان را بلند کنند و به جاهای برسند. اینها کارهای است که باید ادامه بدهیم و شما هم باید ادامه بدهید و هم با هم ادامه میدهیم. مسئولان ادارت تربیت بدنی و ارشاد و شما جوانان یک چیزی را فراموش نکنید. یک چیز را هیچ گاه فراموش نکنید. این جامعه و این نظام و این ساختار و این شهر و این مملکت مال یک قشر خاص و یک گروه خاص نیست. مال تاجگردون به تنهایی هم نیست. مال حاکمان وقت هم نیست. مال همه هست. مال این نسل و نسلهای بعد هم هست. این را اگر یاد گرفتیم، بهتر میتوانیم با هم زندگی کنیم. امشب کار خاصی انجام ندادند، دوستان. چند صدتایی ورزشکار نمونه، چند صدتایی از بچههای این شهر که افتخار آفریدند، دور هم جمع کردند و میخواهند از آنها تجلیل کنند. سخت نیست. کار خوبی است و سالی 10 بار هم باید تکرار شود. چرا باید فراموش شود. چرا باید «آقای نوروزی» فراموش شود. چرا «مظاهری» باید فراموش شود. چرا ده ها دیگر ورزشکار این شهر باید فراموش شوند. اینها هیچ کدام نباید فراموش شوند. شهدای ورزشکارامان و کشتی گیرانمان و پناهپوری ها و همه اینها را باید کنار هم داشته باشیم. الان وقتش است که پیشکسوتان بیایند. و آنها را دور هم جمع کنند و میدان دستشان بدهند و به آنها انگیزه و نشاط بدهند.
و اگر نه همه ماها با هم داریم، کارهای را انجام میدهیم. حالا خوب یا بد، سطل زباله یک موقع اشکال پیدا میکند، به من می گویند. اگر یک اداره مشکلی پیدا کرد، به من می گویند. ماشین خراب میشود، به من می گویند. ببخشید؛ زن با شوهر، شوهر با زن که دعوا میکنند به من می گویند. اما یک چیز مهم را بدانید که همهمان در مقابل جامعهمان مسئول هستیم. همه در مقابل شهر و اطرافمان مسئول هستیم. مشکلات زیاد است، ورزشکار، هنرمند، بازاری، کشاورز، صنعت گر و معلم، همه مشکل داریم. مشکلاتی هست که اگر بخواهیم بزرگش کنیم، وقتمان تلف میشود. مشکلاتی هم هست که نباید کوچکش کنیم، چون می افتیم. ورزش و هنر چیزی که دوستان امروز هنرنمایی کردند و دارند نشان میدهند. هیچ کاری خاصی انجام نشده، یک محفل دوستانه و یک تشکل دوستانه از بچههای خودتان. من فقط به عنوان یک مهمان امدم و فقط خواستم از انها تشکر کنم. خواستم به آنها انگیزه بدهم، خواستم به آن کسی که هیچ احتیاجی ندارد و هیچ احتیاجی که این کار را انجام بدهد، ندارد. ده ها نفر مثل «سید امین کشاوز» هستند که انگیزه دارند از این کارها انجام بدهند. هر کدام تان ماه یک بار مطلبی بگذارید و دور هم جمع بشوید. یکی درد دل میکند. یکی شادی میکند و یکی میخواند و یک خاطره خوب از هم در ذهنمان میماند و میرویم، خانههایمان. سعی کنیم تا جایی که میتوانیم، خاطرههای خوبی داشته باشیم. تقریباً اتفاق نیفتاده که من یک جایی نباشم که شماها حضور پیدا نکنید. خدایا کی میشود که من از دست 100 نفر توی این شهر راحت بچرخم که هر جا میروم، «وبال جونم هستند» و نمیگذارند من راحت مردمم را ببینم. امشب زیاد شاد باشید و سربلند.