تاریخ انتشار
چهارشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۷
کد مطلب : ۴۰۹۹۵۸
حرفهای تلخی که مسئول قرارگاه پیشرفت و آبادانی سپاه در دیشموک زد
فیلم| بهانه دولتمردان؛ «سرگچ» دیشموک را بدبخت کرد/ صاحبخانه مدرسه را از دانشآموزان گرفت / از قطع راه ارتباطی ۳ ماهه تا سوار کردن زن باردار روی الاغ / ۱۹ میلیارد و ۷۰۰ میلیونی که زنده نشد/ اسب «معدن نیترات» دیشموک از نفس ایستاد
۲
کبنا ؛
سید عبدالهادی غفاری در گفتوگوی اختصاصی با کبنا نیوز اظهار داشت: مشکلات اصلی که در دیشموک وجود دارد فرهنگی است، منظور از فرهنگ این نیست که مردم نماز نمیخوانند، یا روزه نمیگیرند یا دروغ میگویند اصلاً این نیست؛ مردم دیشموک مردم باصفا و دینداری هستند، اما مشکلات بر روی مسائل اجتماعی و فرهنگ کار وجود دارد.
غفاری در ادامه افزود: روستای «سرگچ» چشمه و خاک حاصلخیزی دارد اما مردم تنها درختی که کاشتند درخت گردو هست، درخت گردو آب فراوان میخواهد، وقتی آب چشمهای قطع میشود باید با پمپاژ به درختان آب بدهند، به همین خاطر کشاورزان باید درختان دیم ازجمله انجیر، بادام و انگور بکارند متأسفانه درخت انگور آبی میکارند درخت انگور و انجیر دیم ندارند.
خاک روستای «سرگچ» حاصلخیز است و کشاورزان جو و گندم میکارند، اما چون متراژ زمین کم است به جای جو باید محصولاتی بکارند که به لحاظ اقتصادی جواب بدهد، اگر گل محمدی هم بکارند نیاز هست که پشتوانه باشد تا گلابگیری انجام شود.
زعفران، طلای سرخ «سرگچ»/ اصلاح الگوی کشت؛ کلید حل چالشهای کشاورزی
مردم میتوانند زعفران بکارند بدین ترتیب که خاک دیشموک برای کاشت زعفران فوقالعاده است و دیم محسوب میشود اما مردم از این طلای سرخ اطلاعی ندارند.
متأسفانه مردم در رابطه با کشاورزی و حتی دامداری اطلاعات ندارند، باوجوداینکه درگذشته مردم کشاورز و دامدار بودند، اما آمار سقطجنین دام در بخش دیشموک خیلی بالاست به خاطر اینکه دام ضعیف خرید و فروش میشود و دام اصیل اندک است که باید روی این موارد فعالیت شود تا اقتصاد مردم بهتر شود.
بهانه دولتمردان برای بیتوجهی به زیرساختهای سرگچ
مشکلاتی در حوزه زیرساختها وجود دارد 17 کیلومتر جاده خاکی است، این بخش چندین پل ارتباطی نیاز دارد و جادهها نه زیرسازی و نه بازگشاییشده، بهانهای که برای عدم انجام این کار هست این است که سدی در سرگچ احداث شود و به همین خاطر هیچ امکاناتی برای روستای سرگچ دیشموک ارائه نمیشود.
این روستا آب شرب ندارد، مشکل این روستا با یک پمپاژ و منبع آب برطرف میشود و مردم به راحتی میتوانند از آب شرب برخوردار شوند و این کار انجام نمیشود تنها به خاطر اینکه قرار هست سد احداث شود.
جاده ارتباطی بازگشایی هم نشده است چون دولت میگوید یکزمانی قرار هست سد احداث شود.
صاحبخانه مدرسه را از دانش آموزان گرفت
سال گذشته صاحبخانه که منزل مسکونی خود را به عنوان مدرسه سرگچ اجاره داده بود خانهاش را پس گرفت، دانش آموزان مدرسه نداشتند و دولت حاضر نشد اینجا یک مدرسه احداث کند، خیری پیدا شد و 2 کانکس اهدا کرد که دانشآموزان بتوانند درس بخوانند.
برای دولتمردان بهانهای شده که بگویند به خاطر سد نمیتوانیم جاده را زیرسازی و آسفالت کنیم، میگویند که به خاطر سد منبع آب نمیزنیم، نمیتوانیم مدرسه احداث کنیم؛ این روستا در زمستانها حدود 2 ماه قطع ارتباطات بوده، حتی مردم نمیتوانستند خوراک خود را تهیه کنند، در آخرین بارندگی شدید، برخی از مردم در جاده گرفتار شدند و از دامنه کوه به روستای سرگچ رسیدند.
لزوم مطالبه گری صحیح در سرگچ
نهایت مطالبه مردم این است که هر وقت به شهر دیشموک رفتند پیش بخشدار بروند و بگویند که روستای سرگچ جاده، برق، آب، مدرسه ندارد، نوع مطالبه مردم درست نیست، بحث جاده را باید از طریق راهداری، آموزش را از طریق آموزش و پرورش و آب را از طریق آب و فاضلاب روستایی پیگیری کنند که این به فرهنگ برمیگردد اینکه فرهنگ مطالبه پیش مردم اشتباه فرهنگسازی شده است.
دامهای اصیلی در کشور وجود دارد اما در دیشموک خیلی اندک است، به جز چند سالی هست که آنهایی که میش و گوسفند نگهداری میکنند، میگویند که برای دامها باید قوچ بختیاری بیاوریم که البته با پیگیریهای صورت گرفته این قوچها در اصل قوچ بهمئی هستند یک نژاد ثبتشده در کشور است، بدین ترتیب که 12 قوچ در کشور ثبتشده قوچ بهمئی هم ثبتی شده است.
لزوم حفاظت از قوچ بهمئی
متأسفانه در قسمت بهمئینشین و شهرستان بهمئی هم از این قوچ کم استفاده میشود، ارتفاع دیشموک از سطح دریا بالاست و به همین خاطر سقطجنین دام زیاد است و تنها اقدامی که میتوان انجام داد، این است که دام مقاوم شود تا بتوان استفاده اقتصادی از آن شود، اما چون فرهنگ کار ضعیف است و اطلاعات در این زمینه پایین است دام همین طور مانده است.
فرهنگ دیگر در روستاهای دیشموک نوع برخوردی است که در خانوادهها وجود دارد نوع برخوردی که همسر با همسر دارد، نوع برخوردی که مادر و پدر با فرزندان دارند، این موضوع نیاز به آگهی دارد، مردم اطلاع ندارند نه اینکه بخواهند از روی لجبازی نوع برخوردشان طور دیگر باشد.
در اینجا خیلی کم دیده میشود که همسری به همسرش بگوید که «من دوستت دارم» یا اینکه «من غذا نمیخورم تا اینکه تو بیایی و بنشینیم و باهم غذا بخوریم» «نوع حرف زدن که باهم دارند یک حرف زدن شبیه به پرخاشگرایانه است، فرزندان هم در این خانواده بزرگ میشوند و به همین سبک پرورش پیدا میکنند که اینها همه به فرهنگی برمیگردد که ما در منطقه داریم.
ضرورت احداث خانه معلم در روستاهای دیشموک
میگویند که تعداد معلمان در بخش دیشموک اندک است، از این بُعد که یک مدرسه در روستای سرگچ باشد و 6 معلم داشته باشد نه وجود ندارد، اما با توجه به چارت آموزش و پرورش و با توجه به تعداد دانشآموزان و تعداد پایهها، نسبت به آن چارت رعایت میشود و از این لحاظ کمبود معلم نداریم که مثلاً بگوییم روستای سرگچ معلم ندارد به همین خاطر مشکل آموزشی دارد.
در روستاها مکانی که معلمان در آن مستقر شوند وجود ندارد، منازل مسکونی وجود دارد اما برای معلم شهرنشین نمیتواند در آن زندگی کند در روستای سرگچ یک مکان برای معلمان هست که سنگ و سیمانی است و معلمان در آن هستند، همچنین معلمان دیگر از شهر دیشموک به روستا میآیند و برمیگردد.
برخی مواقع به دلیل بارندگی یا خرابی جاده معلمی 2 ساعت دیرتر خودش را به مدرسه میرساند و از آنطرف 2 ساعت مدرسه را زودتر تعطیل میکند تا به محل زندگیاش برسد، پیشنهاد این است که خانه معلم در روستاها احداث شود.
بحث این نیست که معلم فقط در کلاس درس حضور پیدا کند و «بابا آب داد» را آموزش دهد. معلمی که به روستا میآید نیاز هست در مسائل اقتصادی و اجتماعی قوی باشند و مردم را راهنمایی کند.
در بخش دیشموک مسافت زیاد جاده هست و شاهد بودیم که یکی از بانوان میگفت 2 ماه ماشین به روستا نیامد تا به پزشک مراجعه کند.
معلم در روستاهای دیشموک جایگاه دارد، اینجا به معلم میگویند مدیر، این مدیر میتواند قاضی بین مردم باشد پیش مردم احترام دارد و حتی نقش پزشک را دارد چون مردم به حرفهای معلم گوش میدهند.
نیاز هست معلمی که به این روستاها میآیند در این ابعاد آموزش و در این مسیر حرکت داده شود تا بتوانند فرهنگ منطقه را تغییر دهند و تنها ارگانی که میتواند در روستاها نیروی داشته باشد آموزش و پرورش است که از این فرصت استفاده کنند و از این دانشی که میشود به معلمان داد و به عنوان یک رهبر در روستا استفاده کرد بسیاری از مشکلات برطرف میشود.
این معلمان میتوانند نوع مطالبه گری مردم را تغییر دهند که برای هر چیزی باید به کجا برویم درخواست چه چیزی داشته باشیم، معلمان میتوانند مطالبه گر باشند، اقدامی که آقای «تقی زاده» یکی از معلمان همین روستا انجام داد و بچهها را از رودخانه عبور میداد و بعد طی مصاحبههایی که داشت توانست مقداری از مطالبه روستا را انجام دهد، اگر مطالبات به سمت مطالبهای که مردم خودشان میخواهند برود خیلی خوب میشود.
اسب «معدن نیترات دیشموک» از نفس ایستاد
در روستای لیراب، معدن نیترات پتاسیم وجود دارد که چهارمین معدن نیترات پتاسیم جهان است تحرکاتی برای ساخت سوله و جاده ارتباطی انجام شد اما دیگر اقدامی صورت نگرفت و گفتند که سرمایهگذار پیدا نمیشود و به تازگی گفتند که به سرمایهگذار تسهیلات دادند اما تا کنون این پروژه انجامنشده است، اگر این معدن فعال شود تعداد زیادی از مردم این روستاها را میتوان به کار گرفت و به وضعیت اقتصادی روستاها کمک شود.
این روستا باوجوداینکه این معدن را دارد و 5 کیلومتر با روستای «تنگ تی» فاصله دارد اما جاده بسیار بدی داشته، قبل از زمستان جاده را آسفالت کردند اما یک آسفالت بسیار نامناسبی بود که تفاوتی با جاده خاکی ندارد، این معدن نیترات و پتاسیم میتواند به اقتصاد کشور و دیشموک کمک کند، باید حداقل این 5 کیلومتر جاده آسفالت شود تا مشکلاتی در جاده ارتباطی وجود نداشته باشد.
روستای «بنه کلو» تقریباً 3 کیلومتری شهر دیشموک و در مسیر روستای سرگچ است، آماری که سال گذشته از این روستا گرفته شد در طی چند سال اخیر 16 دانشآموز دختر در این روستا ترک تحصیل کردند، این ترک تحصیلها را نمیشود همه را گذاشت گردن آموزش و پرورش که چرا برای اینها نتوانستید اقدامی کنید، سالی حدود 4 دختر در روستای سرگچ دیشموک ترک تحصیل میکنند و مشکل اساسی که داشتند مشکل جاده بود، آموزش و پرورش نمیتواند برای جاده اقدامی انجام دهد، نیاز هست مسئولین استانی، راهداری و اداره راه و شهرسازی فکری به حال این روستاها کنند تا حداقل این مردم از تحصیل محروم نشوند.
سال 95 بعد از سیلابی که در اسفندماه در روستای رودسمه آمد، پل ارتباطی روستا تخریب شد و به خاطر فشار آب، دانشآموزان مقطع راهنمایی بعدازآن نتوانستند خودشان را به مدرسه دلی برسانند نزدیک به 50 روز روستا راه ارتباطی نداشت، همان سال با تیم جهادی رسانهای به روستای رودسمه آمدیم پل ارتباطی وجود نداشت، هرساله روستا به خاطر نبود پل ارتباطی بسته میشود.
لولههایی برای ایجاد پل ارتباطی در رودخانه گذاشتیم و پل خاکی درست شد اما در سیلابها لولهها و خاک را آب با خود میبرد و پلی باقی نمیماند.
در همین روستای رودسمه امسال هم 3 دانشآموز ترک تحصیلکردهاند فقط به خاطر اینکه پل در روستا نبوده و دانشآموزان نمیتوانستند از رودخانه رد شوند و این مشکلات به راهداری و اداره راه و شهرسازی برمیگردد و آموزش و پرورش در این زمینه کاری از دستش برنمیآید و نمیتواند پل ارتباطی احداث کند.
یک ریال از 19 میلیارد و 700 میلیون تومان بودجه جادههای روستایی شهرستان کهگیلویه به استان نیامد
تقریباً 19 میلیارد و 700 میلیون تومان بودجه سال 94 جادههای روستایی شهرستان کهگیلویه بود، سال 95 برای آسفالت جاده روستای رودسمه از طریق اداره راه شهرستان پیگیری کردیم که از این اعتبار برای آسفالت جاده اختصاص داده شود اما یک ریال از این پول به استان نیامد.
الآن هم میگویند که جاده روستای دلی را آسفالت میکنیم و به پیمانکار بنیاد مسکن واگذار شد به خاطر اینکه پول به پیمانکار پرداخت نشد پلهای ارتباطی نیمهکاره رها شد، سیلاب پلهای خاکی را هم تخریب کرد.
انتظاری که از نماینده شهرستان و مسئولین راهداری و اداره راه و شهرسازی شهرستان و استان و استانداری این است که بودجههایی که تخصیص پیدا میکند را پیگیری کنند تا به منطقه بیاید و الآن سال 98 هستیم اگر بودجه سال 94 هم بیاید بخشی از مشکلات جادههای روستایی شهرستان برطرف میشود.
جادههای روستاهای «بناری» و «مورخانی» مشکل دارد، سال گذشته در زمستان برفی راه ارتباطی نبود تا خانم بارداری را به پزشک برسانیم مجبور شدیم روی الاغ سوار کردیم و با ماشین کمکدار سپاه به دیشموک رساندیم.
روستاهای «شرنگ رنگ» «نسه طاویس» جاده مشترک حدوداً 6 کیلومتری دارد اما هرساله این جاده ارتباطی قطع میشود و مردم به سختی میتوانستند عبور و مرور کنند.
هرساله پل خاکی «رودسمه» و «پای پره» را آب میبرد و مردم بدون پل میمانند.
هرساله روستای سرگچ به صورت کامل 3 ماه زمستان جاده قطع میشود و در آن مقطع لودر راهداری به سرگچ نیامد و شاید نتوانست که بیاید و باید این جاده بازگشایی و زیرسازی شود تا عبور و مرور صورت گیرد. برخی مکانها نیاز به لولهگذاری و پل دارد تا آب عبور کند و جاده تخریب نشود، قریب به 2 ماه این جاده بسته میشود و مردم برای تهیه مواد غذایی به مشکل برخورده بودند.
حدود 2 هفته هست که پل خاکی روستای رودسمه احداث شد از اواسط زمستان تا کنون این پل تخریب بوده و مردم از رودخانه رد میشدند.
============
مرضیه حسنپور
سید عبدالهادی غفاری در گفتوگوی اختصاصی با کبنا نیوز اظهار داشت: مشکلات اصلی که در دیشموک وجود دارد فرهنگی است، منظور از فرهنگ این نیست که مردم نماز نمیخوانند، یا روزه نمیگیرند یا دروغ میگویند اصلاً این نیست؛ مردم دیشموک مردم باصفا و دینداری هستند، اما مشکلات بر روی مسائل اجتماعی و فرهنگ کار وجود دارد.
غفاری در ادامه افزود: روستای «سرگچ» چشمه و خاک حاصلخیزی دارد اما مردم تنها درختی که کاشتند درخت گردو هست، درخت گردو آب فراوان میخواهد، وقتی آب چشمهای قطع میشود باید با پمپاژ به درختان آب بدهند، به همین خاطر کشاورزان باید درختان دیم ازجمله انجیر، بادام و انگور بکارند متأسفانه درخت انگور آبی میکارند درخت انگور و انجیر دیم ندارند.
خاک روستای «سرگچ» حاصلخیز است و کشاورزان جو و گندم میکارند، اما چون متراژ زمین کم است به جای جو باید محصولاتی بکارند که به لحاظ اقتصادی جواب بدهد، اگر گل محمدی هم بکارند نیاز هست که پشتوانه باشد تا گلابگیری انجام شود.
زعفران، طلای سرخ «سرگچ»/ اصلاح الگوی کشت؛ کلید حل چالشهای کشاورزی
مردم میتوانند زعفران بکارند بدین ترتیب که خاک دیشموک برای کاشت زعفران فوقالعاده است و دیم محسوب میشود اما مردم از این طلای سرخ اطلاعی ندارند.
متأسفانه مردم در رابطه با کشاورزی و حتی دامداری اطلاعات ندارند، باوجوداینکه درگذشته مردم کشاورز و دامدار بودند، اما آمار سقطجنین دام در بخش دیشموک خیلی بالاست به خاطر اینکه دام ضعیف خرید و فروش میشود و دام اصیل اندک است که باید روی این موارد فعالیت شود تا اقتصاد مردم بهتر شود.
بهانه دولتمردان برای بیتوجهی به زیرساختهای سرگچ
مشکلاتی در حوزه زیرساختها وجود دارد 17 کیلومتر جاده خاکی است، این بخش چندین پل ارتباطی نیاز دارد و جادهها نه زیرسازی و نه بازگشاییشده، بهانهای که برای عدم انجام این کار هست این است که سدی در سرگچ احداث شود و به همین خاطر هیچ امکاناتی برای روستای سرگچ دیشموک ارائه نمیشود.
این روستا آب شرب ندارد، مشکل این روستا با یک پمپاژ و منبع آب برطرف میشود و مردم به راحتی میتوانند از آب شرب برخوردار شوند و این کار انجام نمیشود تنها به خاطر اینکه قرار هست سد احداث شود.
جاده ارتباطی بازگشایی هم نشده است چون دولت میگوید یکزمانی قرار هست سد احداث شود.
صاحبخانه مدرسه را از دانش آموزان گرفت
سال گذشته صاحبخانه که منزل مسکونی خود را به عنوان مدرسه سرگچ اجاره داده بود خانهاش را پس گرفت، دانش آموزان مدرسه نداشتند و دولت حاضر نشد اینجا یک مدرسه احداث کند، خیری پیدا شد و 2 کانکس اهدا کرد که دانشآموزان بتوانند درس بخوانند.
برای دولتمردان بهانهای شده که بگویند به خاطر سد نمیتوانیم جاده را زیرسازی و آسفالت کنیم، میگویند که به خاطر سد منبع آب نمیزنیم، نمیتوانیم مدرسه احداث کنیم؛ این روستا در زمستانها حدود 2 ماه قطع ارتباطات بوده، حتی مردم نمیتوانستند خوراک خود را تهیه کنند، در آخرین بارندگی شدید، برخی از مردم در جاده گرفتار شدند و از دامنه کوه به روستای سرگچ رسیدند.
لزوم مطالبه گری صحیح در سرگچ
نهایت مطالبه مردم این است که هر وقت به شهر دیشموک رفتند پیش بخشدار بروند و بگویند که روستای سرگچ جاده، برق، آب، مدرسه ندارد، نوع مطالبه مردم درست نیست، بحث جاده را باید از طریق راهداری، آموزش را از طریق آموزش و پرورش و آب را از طریق آب و فاضلاب روستایی پیگیری کنند که این به فرهنگ برمیگردد اینکه فرهنگ مطالبه پیش مردم اشتباه فرهنگسازی شده است.
دامهای اصیلی در کشور وجود دارد اما در دیشموک خیلی اندک است، به جز چند سالی هست که آنهایی که میش و گوسفند نگهداری میکنند، میگویند که برای دامها باید قوچ بختیاری بیاوریم که البته با پیگیریهای صورت گرفته این قوچها در اصل قوچ بهمئی هستند یک نژاد ثبتشده در کشور است، بدین ترتیب که 12 قوچ در کشور ثبتشده قوچ بهمئی هم ثبتی شده است.
لزوم حفاظت از قوچ بهمئی
متأسفانه در قسمت بهمئینشین و شهرستان بهمئی هم از این قوچ کم استفاده میشود، ارتفاع دیشموک از سطح دریا بالاست و به همین خاطر سقطجنین دام زیاد است و تنها اقدامی که میتوان انجام داد، این است که دام مقاوم شود تا بتوان استفاده اقتصادی از آن شود، اما چون فرهنگ کار ضعیف است و اطلاعات در این زمینه پایین است دام همین طور مانده است.
فرهنگ دیگر در روستاهای دیشموک نوع برخوردی است که در خانوادهها وجود دارد نوع برخوردی که همسر با همسر دارد، نوع برخوردی که مادر و پدر با فرزندان دارند، این موضوع نیاز به آگهی دارد، مردم اطلاع ندارند نه اینکه بخواهند از روی لجبازی نوع برخوردشان طور دیگر باشد.
در اینجا خیلی کم دیده میشود که همسری به همسرش بگوید که «من دوستت دارم» یا اینکه «من غذا نمیخورم تا اینکه تو بیایی و بنشینیم و باهم غذا بخوریم» «نوع حرف زدن که باهم دارند یک حرف زدن شبیه به پرخاشگرایانه است، فرزندان هم در این خانواده بزرگ میشوند و به همین سبک پرورش پیدا میکنند که اینها همه به فرهنگی برمیگردد که ما در منطقه داریم.
ضرورت احداث خانه معلم در روستاهای دیشموک
میگویند که تعداد معلمان در بخش دیشموک اندک است، از این بُعد که یک مدرسه در روستای سرگچ باشد و 6 معلم داشته باشد نه وجود ندارد، اما با توجه به چارت آموزش و پرورش و با توجه به تعداد دانشآموزان و تعداد پایهها، نسبت به آن چارت رعایت میشود و از این لحاظ کمبود معلم نداریم که مثلاً بگوییم روستای سرگچ معلم ندارد به همین خاطر مشکل آموزشی دارد.
در روستاها مکانی که معلمان در آن مستقر شوند وجود ندارد، منازل مسکونی وجود دارد اما برای معلم شهرنشین نمیتواند در آن زندگی کند در روستای سرگچ یک مکان برای معلمان هست که سنگ و سیمانی است و معلمان در آن هستند، همچنین معلمان دیگر از شهر دیشموک به روستا میآیند و برمیگردد.
برخی مواقع به دلیل بارندگی یا خرابی جاده معلمی 2 ساعت دیرتر خودش را به مدرسه میرساند و از آنطرف 2 ساعت مدرسه را زودتر تعطیل میکند تا به محل زندگیاش برسد، پیشنهاد این است که خانه معلم در روستاها احداث شود.
بحث این نیست که معلم فقط در کلاس درس حضور پیدا کند و «بابا آب داد» را آموزش دهد. معلمی که به روستا میآید نیاز هست در مسائل اقتصادی و اجتماعی قوی باشند و مردم را راهنمایی کند.
در بخش دیشموک مسافت زیاد جاده هست و شاهد بودیم که یکی از بانوان میگفت 2 ماه ماشین به روستا نیامد تا به پزشک مراجعه کند.
معلم در روستاهای دیشموک جایگاه دارد، اینجا به معلم میگویند مدیر، این مدیر میتواند قاضی بین مردم باشد پیش مردم احترام دارد و حتی نقش پزشک را دارد چون مردم به حرفهای معلم گوش میدهند.
نیاز هست معلمی که به این روستاها میآیند در این ابعاد آموزش و در این مسیر حرکت داده شود تا بتوانند فرهنگ منطقه را تغییر دهند و تنها ارگانی که میتواند در روستاها نیروی داشته باشد آموزش و پرورش است که از این فرصت استفاده کنند و از این دانشی که میشود به معلمان داد و به عنوان یک رهبر در روستا استفاده کرد بسیاری از مشکلات برطرف میشود.
این معلمان میتوانند نوع مطالبه گری مردم را تغییر دهند که برای هر چیزی باید به کجا برویم درخواست چه چیزی داشته باشیم، معلمان میتوانند مطالبه گر باشند، اقدامی که آقای «تقی زاده» یکی از معلمان همین روستا انجام داد و بچهها را از رودخانه عبور میداد و بعد طی مصاحبههایی که داشت توانست مقداری از مطالبه روستا را انجام دهد، اگر مطالبات به سمت مطالبهای که مردم خودشان میخواهند برود خیلی خوب میشود.
اسب «معدن نیترات دیشموک» از نفس ایستاد
در روستای لیراب، معدن نیترات پتاسیم وجود دارد که چهارمین معدن نیترات پتاسیم جهان است تحرکاتی برای ساخت سوله و جاده ارتباطی انجام شد اما دیگر اقدامی صورت نگرفت و گفتند که سرمایهگذار پیدا نمیشود و به تازگی گفتند که به سرمایهگذار تسهیلات دادند اما تا کنون این پروژه انجامنشده است، اگر این معدن فعال شود تعداد زیادی از مردم این روستاها را میتوان به کار گرفت و به وضعیت اقتصادی روستاها کمک شود.
این روستا باوجوداینکه این معدن را دارد و 5 کیلومتر با روستای «تنگ تی» فاصله دارد اما جاده بسیار بدی داشته، قبل از زمستان جاده را آسفالت کردند اما یک آسفالت بسیار نامناسبی بود که تفاوتی با جاده خاکی ندارد، این معدن نیترات و پتاسیم میتواند به اقتصاد کشور و دیشموک کمک کند، باید حداقل این 5 کیلومتر جاده آسفالت شود تا مشکلاتی در جاده ارتباطی وجود نداشته باشد.
روستای «بنه کلو» تقریباً 3 کیلومتری شهر دیشموک و در مسیر روستای سرگچ است، آماری که سال گذشته از این روستا گرفته شد در طی چند سال اخیر 16 دانشآموز دختر در این روستا ترک تحصیل کردند، این ترک تحصیلها را نمیشود همه را گذاشت گردن آموزش و پرورش که چرا برای اینها نتوانستید اقدامی کنید، سالی حدود 4 دختر در روستای سرگچ دیشموک ترک تحصیل میکنند و مشکل اساسی که داشتند مشکل جاده بود، آموزش و پرورش نمیتواند برای جاده اقدامی انجام دهد، نیاز هست مسئولین استانی، راهداری و اداره راه و شهرسازی فکری به حال این روستاها کنند تا حداقل این مردم از تحصیل محروم نشوند.
سال 95 بعد از سیلابی که در اسفندماه در روستای رودسمه آمد، پل ارتباطی روستا تخریب شد و به خاطر فشار آب، دانشآموزان مقطع راهنمایی بعدازآن نتوانستند خودشان را به مدرسه دلی برسانند نزدیک به 50 روز روستا راه ارتباطی نداشت، همان سال با تیم جهادی رسانهای به روستای رودسمه آمدیم پل ارتباطی وجود نداشت، هرساله روستا به خاطر نبود پل ارتباطی بسته میشود.
لولههایی برای ایجاد پل ارتباطی در رودخانه گذاشتیم و پل خاکی درست شد اما در سیلابها لولهها و خاک را آب با خود میبرد و پلی باقی نمیماند.
در همین روستای رودسمه امسال هم 3 دانشآموز ترک تحصیلکردهاند فقط به خاطر اینکه پل در روستا نبوده و دانشآموزان نمیتوانستند از رودخانه رد شوند و این مشکلات به راهداری و اداره راه و شهرسازی برمیگردد و آموزش و پرورش در این زمینه کاری از دستش برنمیآید و نمیتواند پل ارتباطی احداث کند.
یک ریال از 19 میلیارد و 700 میلیون تومان بودجه جادههای روستایی شهرستان کهگیلویه به استان نیامد
تقریباً 19 میلیارد و 700 میلیون تومان بودجه سال 94 جادههای روستایی شهرستان کهگیلویه بود، سال 95 برای آسفالت جاده روستای رودسمه از طریق اداره راه شهرستان پیگیری کردیم که از این اعتبار برای آسفالت جاده اختصاص داده شود اما یک ریال از این پول به استان نیامد.
الآن هم میگویند که جاده روستای دلی را آسفالت میکنیم و به پیمانکار بنیاد مسکن واگذار شد به خاطر اینکه پول به پیمانکار پرداخت نشد پلهای ارتباطی نیمهکاره رها شد، سیلاب پلهای خاکی را هم تخریب کرد.
انتظاری که از نماینده شهرستان و مسئولین راهداری و اداره راه و شهرسازی شهرستان و استان و استانداری این است که بودجههایی که تخصیص پیدا میکند را پیگیری کنند تا به منطقه بیاید و الآن سال 98 هستیم اگر بودجه سال 94 هم بیاید بخشی از مشکلات جادههای روستایی شهرستان برطرف میشود.
جادههای روستاهای «بناری» و «مورخانی» مشکل دارد، سال گذشته در زمستان برفی راه ارتباطی نبود تا خانم بارداری را به پزشک برسانیم مجبور شدیم روی الاغ سوار کردیم و با ماشین کمکدار سپاه به دیشموک رساندیم.
روستاهای «شرنگ رنگ» «نسه طاویس» جاده مشترک حدوداً 6 کیلومتری دارد اما هرساله این جاده ارتباطی قطع میشود و مردم به سختی میتوانستند عبور و مرور کنند.
هرساله پل خاکی «رودسمه» و «پای پره» را آب میبرد و مردم بدون پل میمانند.
هرساله روستای سرگچ به صورت کامل 3 ماه زمستان جاده قطع میشود و در آن مقطع لودر راهداری به سرگچ نیامد و شاید نتوانست که بیاید و باید این جاده بازگشایی و زیرسازی شود تا عبور و مرور صورت گیرد. برخی مکانها نیاز به لولهگذاری و پل دارد تا آب عبور کند و جاده تخریب نشود، قریب به 2 ماه این جاده بسته میشود و مردم برای تهیه مواد غذایی به مشکل برخورده بودند.
حدود 2 هفته هست که پل خاکی روستای رودسمه احداث شد از اواسط زمستان تا کنون این پل تخریب بوده و مردم از رودخانه رد میشدند.
============
مرضیه حسنپور
درود بر چریک جهادی آسید عبدالهادی غفاری