تاریخ انتشار
سه شنبه ۳۱ تير ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۰۰
کد مطلب : ۵۰۲۱۴۰
کبنا بررسی کرد؛
گردشگری بدون نقشه جامع؛ گزارشی از یک مدیریت پراکنده و غیرسیستماتیک / از نمایشگاه تا موجهای آبی؛ چرا گردشگری در استان هنوز از حاشیه خارج نشده است؟
۰
کبنا ؛با وجود تسهیلاتی که برای راهاندازی طرحهای گردشگری در کهگیلویه و بویراحمد پرداخت میشود، اما به دلیل عدم وجود یک نگاه منسجم و سیستماتیک مبتنی بر زنجیره ارزش، بسیاری از این طرحها حتی در صورت افتتاح هم نمیتوانند در جذب گردشگر، موفقیت چندانی کسی کنند؛ موجهای آبی یاسوج یکی از همین طرحهای گردشگری است.
به گزارش کبنا، در طول سالهای گذشته، ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کهگیلویه و بویراحمد نهتنها نتوانسته در قامت متولی اصلی صنعت گردشگری استان نقشی مؤثر ایفا کند، بلکه بر اساس آنچه آمار و مستندات رسمی و مشاهدات میدانی نشان میدهد، بیشتر درگیر امور روتین و تا حدی کمثمر بوده است. این ادعا، برگرفته از شواهد رسمی و حتی اظهارات صریح شخص مدیرکل است که اذعان کرد گردشگری تاکنون نتوانسته نقش موثری در اقتصاد استان ایفا کند. اما سؤال مهم این است که چرا این ادارهکل در مسیر فعالسازی یکی از ثروتمندترین حوزههای اشتغالزا و ارزآور، یعنی صنعت گردشگری، عملکرد چندان موفقی نداشته است؟
یکی از اقدامات همیشگی این ادارهکل، حضور در نمایشگاههای گردشگری بهویژه در تهران است. در این نمایشگاهها، عملاً افراد اثرگذار ملی و سرمایهگذاران قدرتمند حضور پیدا نمیکنند. مهمتر از آن، گویی ارادهای برای دعوت از چهرههای مؤثر و معرفی هدفمند جاذبههای گردشگری استان هم دیده نمیشود. بنابراین فرصتهایی که میتواند سکوی پرتاب کهگیلویه و بویراحمد به عرصه ملی باشد، معمولاً به چند غرفه صنایع دستی و عکس یادگاری ختم میشود.
نمایشگاهها تنها زمانی میتوانند فرصتساز باشند که ارتباطات ملی و شبکهسازی حرفهای با بدنه تصمیمگیر کشور برقرار شود. اما این کار متأسفانه تا امروز یا جدی گرفته نشده یا مهارت و برنامهای برای آن وجود نداشته است.
از سوی دیگر، ادارهکل بارها از اعطای تسهیلات و تخصیص اعتبارات برای پروژههای گردشگری در استان خبر داده است. روشن است که اعطای تسهیلات برای انجام طرحهای گردشگری به خودی خود بسیار پسندیده است، اما باید دید خروجی این طرحها چه بوده؟ واقعیت این است که بسیاری از این طرحها یا با تأخیر طولانیمدت و فرساینده روبرو شده، یا پس از افتتاح، به حال خود رها میشوند و عملاً جذب گردشگر و بازگشت سرمایه در آنها به قدر کافی اتفاق نمیافتد.
نمونهاش طرح موجهای آبی یاسوج است که هرچند اکنون فعال است، اما هنوز نتوانسته مقصدی جدی برای گردشگران خارج از استان باشد. دلیل هم مشخص است. یک مجموعه موجهای آبی بهتنهایی نمیتواند انگیزه سفر ایجاد کند. در شهری مانند مشهد، موجهای آبی بخشی از یک کل منسجم است. زیارت، مراکز خرید، اقامتگاههای استاندارد، فضای شهری مطلوب و شبکه حملونقل فعال در آنجا وجود دارد. گردشگر زمانی که به آن شهر میرود، در کنار این زیرساختها از موجهای آبی هم استفاده میکند. اما در یاسوج نه زیرساختها کامل است و نه تبلیغ مؤثری صورت گرفته است.
این نشان میدهد که در استان، به گردشگری در قالب یک زنجیره ارزش و یک کل منسجم نگاه نمیشود. گویی هدف فقط ساختن و افتتاح کردن است، بدون اینکه برنامهای جدی برای بعد از افتتاح در نظر گرفته شود.
مسئله آنجا عمیقتر میشود که بدانیم نگاه به صنعت گردشگری در استان هنوز خام و ابتدایی است. در گزارشهای رسمی ارزیابی عملکرد کشوری، ادارهکل گردشگری استان در طول سالهای گذشته در رتبههای آخر کشوری قرار داشته است.
نمونه بارز خلأ رویکرد حرفهای در این ادارهکل، سفر اخیر معاون گردشگری کشور به استان بود. در حالی که این سفر میتوانست با برگزاری نشستهای تخصصی با فعالان گردشگری، جامعه بومگردی و بخش خصوصی همراه باشد، به چند بازدید میدانی و گرفتن عکس ختم شد. حتی معاون وزیر را به سیسخت نبردند. این در حالی است که این شهر با ظرفیتهای گردشگری بکر، استعداد بالای تبدیلشدن به یک مقصد ملی را هم دارد.
اگر هدف از این سفر صرفاً گرفتن چند عکس بود، چرا این همه هزینه برای سفر یک مقام بلندپایه انجام شد؟ مگر نه اینکه حضور او میتوانست فرصتی برای طرح مشکلات و جذب حمایتهای ملی باشد؟ اگر صرفاً قرار بود چند بازدید و عکس هدف این سفر باشد، آیا بهتر نبود همین ادارهکل عکسها را میگرفت و برای معاون وزیر میفرستاد؟
ناهماهنگیهای داخلی ادارهکل هم کم از سایر ناکارآمدیها ندارد. بر اساس گفتههای برخی کارکنان، فضای اداره تا حدی دچار بینظمی است. روشن است که تا زمانی که بدنه داخلی ادارهکل منسجم و هماهنگ نباشد، نمیتوان از آن انتظار تحول در سطح استان را داشت.
بهطور کلی با رصد این شرایط، احساس میشود اراده جدی برای نقشآفرینی صنعت گردشگری در اقتصاد استان وجود ندارد. برخی از طرحها مقطعی هستند و برخی دیگر روند پیشرفت کندی دارند، برخی از بازدیدها به نظر میرسد تشریفاتی باشند، نمایشگاهها هم معمولاً موجب جذب سرمایهگذار و رفع موانع این صهعت در استان نمیشوند، از طرف دیگر، ارتباط با مرکز ضعیف، و از همه مهمتر، مشارکت بخش خصوصی چندان بالا نیست.
این یادداشت نافی خدمات ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کهگیلویه و بویراحمد نیست و صرفاً در راستای اصلاح برخی رویهها و فرایندهای نادرست منتشر شده است. کبنا نیوز آمادگی درج جوابیه مدیرکل آن دستگاه را دارد.
به گزارش کبنا، در طول سالهای گذشته، ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کهگیلویه و بویراحمد نهتنها نتوانسته در قامت متولی اصلی صنعت گردشگری استان نقشی مؤثر ایفا کند، بلکه بر اساس آنچه آمار و مستندات رسمی و مشاهدات میدانی نشان میدهد، بیشتر درگیر امور روتین و تا حدی کمثمر بوده است. این ادعا، برگرفته از شواهد رسمی و حتی اظهارات صریح شخص مدیرکل است که اذعان کرد گردشگری تاکنون نتوانسته نقش موثری در اقتصاد استان ایفا کند. اما سؤال مهم این است که چرا این ادارهکل در مسیر فعالسازی یکی از ثروتمندترین حوزههای اشتغالزا و ارزآور، یعنی صنعت گردشگری، عملکرد چندان موفقی نداشته است؟
یکی از اقدامات همیشگی این ادارهکل، حضور در نمایشگاههای گردشگری بهویژه در تهران است. در این نمایشگاهها، عملاً افراد اثرگذار ملی و سرمایهگذاران قدرتمند حضور پیدا نمیکنند. مهمتر از آن، گویی ارادهای برای دعوت از چهرههای مؤثر و معرفی هدفمند جاذبههای گردشگری استان هم دیده نمیشود. بنابراین فرصتهایی که میتواند سکوی پرتاب کهگیلویه و بویراحمد به عرصه ملی باشد، معمولاً به چند غرفه صنایع دستی و عکس یادگاری ختم میشود.
نمایشگاهها تنها زمانی میتوانند فرصتساز باشند که ارتباطات ملی و شبکهسازی حرفهای با بدنه تصمیمگیر کشور برقرار شود. اما این کار متأسفانه تا امروز یا جدی گرفته نشده یا مهارت و برنامهای برای آن وجود نداشته است.
از سوی دیگر، ادارهکل بارها از اعطای تسهیلات و تخصیص اعتبارات برای پروژههای گردشگری در استان خبر داده است. روشن است که اعطای تسهیلات برای انجام طرحهای گردشگری به خودی خود بسیار پسندیده است، اما باید دید خروجی این طرحها چه بوده؟ واقعیت این است که بسیاری از این طرحها یا با تأخیر طولانیمدت و فرساینده روبرو شده، یا پس از افتتاح، به حال خود رها میشوند و عملاً جذب گردشگر و بازگشت سرمایه در آنها به قدر کافی اتفاق نمیافتد.
نمونهاش طرح موجهای آبی یاسوج است که هرچند اکنون فعال است، اما هنوز نتوانسته مقصدی جدی برای گردشگران خارج از استان باشد. دلیل هم مشخص است. یک مجموعه موجهای آبی بهتنهایی نمیتواند انگیزه سفر ایجاد کند. در شهری مانند مشهد، موجهای آبی بخشی از یک کل منسجم است. زیارت، مراکز خرید، اقامتگاههای استاندارد، فضای شهری مطلوب و شبکه حملونقل فعال در آنجا وجود دارد. گردشگر زمانی که به آن شهر میرود، در کنار این زیرساختها از موجهای آبی هم استفاده میکند. اما در یاسوج نه زیرساختها کامل است و نه تبلیغ مؤثری صورت گرفته است.
این نشان میدهد که در استان، به گردشگری در قالب یک زنجیره ارزش و یک کل منسجم نگاه نمیشود. گویی هدف فقط ساختن و افتتاح کردن است، بدون اینکه برنامهای جدی برای بعد از افتتاح در نظر گرفته شود.
مسئله آنجا عمیقتر میشود که بدانیم نگاه به صنعت گردشگری در استان هنوز خام و ابتدایی است. در گزارشهای رسمی ارزیابی عملکرد کشوری، ادارهکل گردشگری استان در طول سالهای گذشته در رتبههای آخر کشوری قرار داشته است.
نمونه بارز خلأ رویکرد حرفهای در این ادارهکل، سفر اخیر معاون گردشگری کشور به استان بود. در حالی که این سفر میتوانست با برگزاری نشستهای تخصصی با فعالان گردشگری، جامعه بومگردی و بخش خصوصی همراه باشد، به چند بازدید میدانی و گرفتن عکس ختم شد. حتی معاون وزیر را به سیسخت نبردند. این در حالی است که این شهر با ظرفیتهای گردشگری بکر، استعداد بالای تبدیلشدن به یک مقصد ملی را هم دارد.
اگر هدف از این سفر صرفاً گرفتن چند عکس بود، چرا این همه هزینه برای سفر یک مقام بلندپایه انجام شد؟ مگر نه اینکه حضور او میتوانست فرصتی برای طرح مشکلات و جذب حمایتهای ملی باشد؟ اگر صرفاً قرار بود چند بازدید و عکس هدف این سفر باشد، آیا بهتر نبود همین ادارهکل عکسها را میگرفت و برای معاون وزیر میفرستاد؟
ناهماهنگیهای داخلی ادارهکل هم کم از سایر ناکارآمدیها ندارد. بر اساس گفتههای برخی کارکنان، فضای اداره تا حدی دچار بینظمی است. روشن است که تا زمانی که بدنه داخلی ادارهکل منسجم و هماهنگ نباشد، نمیتوان از آن انتظار تحول در سطح استان را داشت.
بهطور کلی با رصد این شرایط، احساس میشود اراده جدی برای نقشآفرینی صنعت گردشگری در اقتصاد استان وجود ندارد. برخی از طرحها مقطعی هستند و برخی دیگر روند پیشرفت کندی دارند، برخی از بازدیدها به نظر میرسد تشریفاتی باشند، نمایشگاهها هم معمولاً موجب جذب سرمایهگذار و رفع موانع این صهعت در استان نمیشوند، از طرف دیگر، ارتباط با مرکز ضعیف، و از همه مهمتر، مشارکت بخش خصوصی چندان بالا نیست.
این یادداشت نافی خدمات ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کهگیلویه و بویراحمد نیست و صرفاً در راستای اصلاح برخی رویهها و فرایندهای نادرست منتشر شده است. کبنا نیوز آمادگی درج جوابیه مدیرکل آن دستگاه را دارد.