تاریخ انتشار
جمعه ۱۷ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۱۲
کد مطلب : ۵۰۲۷۱۷
یادداشتی از سید علی عباس محدث؛
چه کسانی نباید روز خبرنگار را تبریک بگویند
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛
یادداشت - سید علیعباس محدث - روزنامهنگار و جامعهشناس - در 17 مرداد ماه سال 1377، هشت دیپلمات سیاسی کشورمان به همراه محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی، در شهر مزارشریف افغانستان به دست گروهک جنایتکار طالبان، به شهادت رسیدند. از آن تاریخ، 17 مرداد هر سال را به نام روز خبرنگار، در تقویم رسمی کشور ثبت و گاهاً از برخی خبرنگاران تجلیل میکنند.
اصالت موضوع و نفس قضیه بسیار زیبا است و باید از کسانی که شأن و منزلت خبرنگاران را پاس میدارند، تشکر کرد. اما این تمام ماجرا نیست. به قول فرخی یزدی، مبادا روزی نام ملتی بهخاطر آشفتگی «اصحاب قلم» از قلم بیفتد!... و این یک هشدار است که خبرنگاران را در یابید. نه بهخاطر منافع شخصی و سیاسی و ارتقای شغلیتان، بلکه به دلیل جایگاه رفیع و شأن بالای این حرفه.
این رفعت و شأنیتِ خبرنگار، همان مفهوم گُنگ و مجهول معادلۀ عقلانیت در نظام مدیریتی، سیاسی و حتی قضایی جامعه است. خبرنگاری که آبرو میگذارد تا مردم آبرومند زندگی کنند، برای مردم جان میدهد تا غاصب، جایگزین عادل نشود، و تریبون آزاد و تبیینکنندة هدف میشود تا مسئولان بدانند که ملزم به «وَإِذَا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ آنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ» هستند و دیگر نگاه به دوست و فامیل و جناح و قبیله، معنایی ندارد، شایسته ملامت نیست. خبرنگاری که تنها یک خودکار و چند صفحۀ کاغذسفید در دست دارد و حتی در بازی، مغلوب سنگ و قیچی است، یعنی مقتدرترین رکن بیسلاح و مزد و مقام جامعه است. این قلم، اصالتاً برای گناه آفریده نشده است که با شلاق و زندان و ارعاب، محکوم شود. خبرنگار، زره و سنگر و محافظی ندارد که در مقابل گلوله و شمشیر و نیزه، مقاومت کند.
کسانی که با فلش دوربینهای خبرنگاران اعتبار میگیرند و منزلت و مقامشان، به مرحمت قلم، به مردم معرفی میشود، آیا ضرورت تحلیل را میفهمند؟
کسانی که جلوی دوربین خبرنگاران، ژست ریاست میگیرند و وظایف ذاتی دستگاه خود را بهغلط، بهعنوان عملکرد و برنامه مدیریتیشان، بر سر مردم میکوبند، آیا از لزوم تبیین میدانند؟
آنهایی که با ادبیات کتابی و گاهی عامیانه، کارکردهایی را که هرگز نمیشناسند، بهعنوان برنامه، معرفی میکنند، آیا از مفهوم نقد آگاهاند؟
پس آقای مدیری که برای سرپوشگذاشتن بر تخلفات مدیریتی و اداری خود و همراهان، علیه خبرنگاران طرح دعوی نمودهای، امروز روز خبرنگار است. لطفاً شما تبریک نگوئید!
آقای مدیری که برای فرار از واقعیت، سیاهنمایی کرده و درحالیکه میدانی تنها مرجعی که قبل از دستگاههای متولی، قلم بر ضعف و ضعیفکشی تو نهاده است، خبرنگار است، تو هم روز خبرنگار را تبریک نگو!
جناب مسئولی که فهم تو از پاسخگویی بهنقد و تحلیل و تبیین و تفسیرهای خبرنگاران، شکایت قضایی و عموماً طرح «تشویش اذهان عمومی» است، تو نیز نباید روز خبرنگار را تبریک بگویی!
کسانی که نمیدانی یا نمیخواهی بپذیری که خبرنگاران، مجریان اجتماعی و فرهنگی دستگاهتان هستند و بجای درخواست دلیلهای عدم فساد و تضییع حقوق و توزیع نابرابر خدمات از مدیران، قلم خبرنگار را محکوم میکنی، شما هم حق نداری روز خبرنگار را تبریک بگویی!
مدیرانی که فرق رسانه با فضای مجازی، خبرنگاران خودی را با معاندین نظام اسلامی، منتقدین فضای مدیریتی را با مخالفین اصلاحات اداری و اجتماعی نمیدانید، نباید خود را محقِ به تبریک روز خبرنگار بدانید!
مگر خبرنگار در بایگانیها و آرشیوهای مالی و اداری دستگاههای دولتی هستند، یا خبرنگاران میتوانند در دستگاههای دولتی جاسوس بگیرند که نسبت به اخبار منتشرۀ آنها، مؤاخذه و محکوم میکنید؟
خبرنگار، سرفصل مسائل، راهنمای حرکت بهسوی اصلاحات، امین و هادی و رسول مردم، همراهِ مدیران پاکدست، سخنگوی خدمات ارزنده به مردم و بالاخره خبرنگار، چراغ روشنگری و اتاق شیشهای مسئولان است که شأن هیچکس را آرزو نمیکند، هرکسی مفتخر بهعنوان خبرنگار نمیشود و به تبر و دشنه و تحکم و دستور هیچکس نیز، خسته و درمانده و محکوم نمیشود.
خبرنگار، را شغلی پر درآمد و حتی جزء اقشار متوسط جامعه از نظر مالی تصور نکنید. بیدفاعترین مدافعِ اقشار مختلف جامعه، خبرنگار، و مهمترین سرمایه و پشتوانۀ خبرنگار نیز مردم هستند. در تمامی جوامع، وقتی که مسئولان، حاکم و والیِ ظالم میشوند، تنها پناه مردم، خبرنگار است. در روزهایی که مردم، صدایشان در زیر چکمههای بیعدالتی مسئولان به هیچ جایی نمیرسد، این خبرنگار است که فریاد ملت شده و دادگران عادل را به دادخواهی میخواند. خبرنگار، استخوانی در گلوی حاکمان مستبد، شمشیری بر گردن رهبران دیکتاتور، محکمهای برای سیاستمدار انحصارطلب، برهمزنندة تصمیمات جریانها نفاق و در یک نگاه، موتور حرکت تاریخ برای نسلها است. از طرفی نیز، خبرنگار را باید تحلیلگر نرمهای اجتماعی، راهبردهای سیاسی، نابرابریهای اقتصادی و مسائل فرهنگی است. تبیین کنند، او را باید انتقالدهندة رسالت الهی، مُعرف خادمان عادل و مشاورِ دادگر وارستهای برای مردم و حکومتهای مردممحور بدانیم. اگر خبرنگاری تحلیلی را مینویسد یا مطلبی را منتشر میکند، یقین بدانید که سخنش، فریادِ بخشی از مردمی است که از دستگاههای اجرایی، مسندهایی که بر آن نشستهاید و از اقتداری که در وجودتان احساس میکنید، ترس دارند، گلهمند بوده و خواهان عدالت هستند. پس چرا صدای مردم باید پاسخگو و محکوم باشد؟
خبرنگاری که از جذب نیروهای سفارشی در فلان دستگاه قلم میزند، آیا خودش باید قانون جذب، علت جذب و زمان بهکارگیری و حتی چگونگی واگذاری مسئولیت به افراد ناکارآمد و ناتوان را ارائه بدهد؟
خبرنگاری که افشای تخلفات، دخالت در واگذاری مسئولیتها، ترک تشریفات غیرقانونی در انجام مناقصات، سهلانگاری مجریان در کیفیت خدمات قابلارائه به مردم، استفاده از مقام و مناصب توسط مدیران، انتصابهای غیرقانونی و ناعادلانه در مسئولیتهای حساس مدیریتی، و دهها موضوع دیگری که هر روز در رسانهها منتشر میکنند، جرم نکرده، دروغ ننوشته و تشویش اذهان ننمودهاند، بلکه فریاد قرآن برای اجرای عدالت، احترام به انسانیت و تعالی حاکمیت اصیل اسلامی و جمهوری نظام هستند.
پس شماهایی که در قدرت هستید و جرئت شنیدن سخن مولا علی (ع) در پاکدستی مسئولان و نوکری برای مردم را ندارید، نباید روز خبرنگار را تبریک بگوید که اگر گفتید هم دروغ محض است.
شمایی که آزادی رسانه و بیان را فقط به حرف قبول دارید و از زیر سایۀ اقتدار قلم، فرار میکنید، 17 مرداد را تبریک نگویید که سخنتان توهین به مردم است.
اما آنجایی که مسئولان متدین و خداترس، گوش و چشم خود را به جوهرهای فراوانِ قلمِ خبرنگاران، بدهکار کردهاند، تبریکشان صادقانه و صدق کلامشان، بر جانِ قلمها مینشیند.
آنجایی که قلم به احترام سوگندی که خداوند بر آن دارد، دارای آزادی بیان و صالح به مطالبهگری شناخته میشود، مدیران او را چشم، مردم او را هادی، جامعه او را رهبر، و تاریخ از تحریف و انحراف مصون میشود.
ضمن تبریک 17 مرداد و روز خبرنگار به تمامی خبرنگاران و اهالی رسانه و مطبوعات، که شجاعانه مینویسند، دلاورانه میگویند و صادقانه پای مردم ایستادهاند، یاد خبرنگاران شهید را گرامی میدارم و دست پرتوانِ صاحبان قلم و اندیشه، که آبروی خود را سپرِ مردم نموده تا آزاد باشند و آزادیشان را مطالبه میکنند، بوسه میزنم.
جان نباشد جز خبر در آزمون
هر که را افزون خبر جانش فزون

اصالت موضوع و نفس قضیه بسیار زیبا است و باید از کسانی که شأن و منزلت خبرنگاران را پاس میدارند، تشکر کرد. اما این تمام ماجرا نیست. به قول فرخی یزدی، مبادا روزی نام ملتی بهخاطر آشفتگی «اصحاب قلم» از قلم بیفتد!... و این یک هشدار است که خبرنگاران را در یابید. نه بهخاطر منافع شخصی و سیاسی و ارتقای شغلیتان، بلکه به دلیل جایگاه رفیع و شأن بالای این حرفه.
این رفعت و شأنیتِ خبرنگار، همان مفهوم گُنگ و مجهول معادلۀ عقلانیت در نظام مدیریتی، سیاسی و حتی قضایی جامعه است. خبرنگاری که آبرو میگذارد تا مردم آبرومند زندگی کنند، برای مردم جان میدهد تا غاصب، جایگزین عادل نشود، و تریبون آزاد و تبیینکنندة هدف میشود تا مسئولان بدانند که ملزم به «وَإِذَا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ آنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ» هستند و دیگر نگاه به دوست و فامیل و جناح و قبیله، معنایی ندارد، شایسته ملامت نیست. خبرنگاری که تنها یک خودکار و چند صفحۀ کاغذسفید در دست دارد و حتی در بازی، مغلوب سنگ و قیچی است، یعنی مقتدرترین رکن بیسلاح و مزد و مقام جامعه است. این قلم، اصالتاً برای گناه آفریده نشده است که با شلاق و زندان و ارعاب، محکوم شود. خبرنگار، زره و سنگر و محافظی ندارد که در مقابل گلوله و شمشیر و نیزه، مقاومت کند.
کسانی که با فلش دوربینهای خبرنگاران اعتبار میگیرند و منزلت و مقامشان، به مرحمت قلم، به مردم معرفی میشود، آیا ضرورت تحلیل را میفهمند؟
کسانی که جلوی دوربین خبرنگاران، ژست ریاست میگیرند و وظایف ذاتی دستگاه خود را بهغلط، بهعنوان عملکرد و برنامه مدیریتیشان، بر سر مردم میکوبند، آیا از لزوم تبیین میدانند؟
آنهایی که با ادبیات کتابی و گاهی عامیانه، کارکردهایی را که هرگز نمیشناسند، بهعنوان برنامه، معرفی میکنند، آیا از مفهوم نقد آگاهاند؟
پس آقای مدیری که برای سرپوشگذاشتن بر تخلفات مدیریتی و اداری خود و همراهان، علیه خبرنگاران طرح دعوی نمودهای، امروز روز خبرنگار است. لطفاً شما تبریک نگوئید!
آقای مدیری که برای فرار از واقعیت، سیاهنمایی کرده و درحالیکه میدانی تنها مرجعی که قبل از دستگاههای متولی، قلم بر ضعف و ضعیفکشی تو نهاده است، خبرنگار است، تو هم روز خبرنگار را تبریک نگو!
جناب مسئولی که فهم تو از پاسخگویی بهنقد و تحلیل و تبیین و تفسیرهای خبرنگاران، شکایت قضایی و عموماً طرح «تشویش اذهان عمومی» است، تو نیز نباید روز خبرنگار را تبریک بگویی!
کسانی که نمیدانی یا نمیخواهی بپذیری که خبرنگاران، مجریان اجتماعی و فرهنگی دستگاهتان هستند و بجای درخواست دلیلهای عدم فساد و تضییع حقوق و توزیع نابرابر خدمات از مدیران، قلم خبرنگار را محکوم میکنی، شما هم حق نداری روز خبرنگار را تبریک بگویی!
مدیرانی که فرق رسانه با فضای مجازی، خبرنگاران خودی را با معاندین نظام اسلامی، منتقدین فضای مدیریتی را با مخالفین اصلاحات اداری و اجتماعی نمیدانید، نباید خود را محقِ به تبریک روز خبرنگار بدانید!
مگر خبرنگار در بایگانیها و آرشیوهای مالی و اداری دستگاههای دولتی هستند، یا خبرنگاران میتوانند در دستگاههای دولتی جاسوس بگیرند که نسبت به اخبار منتشرۀ آنها، مؤاخذه و محکوم میکنید؟
خبرنگار، سرفصل مسائل، راهنمای حرکت بهسوی اصلاحات، امین و هادی و رسول مردم، همراهِ مدیران پاکدست، سخنگوی خدمات ارزنده به مردم و بالاخره خبرنگار، چراغ روشنگری و اتاق شیشهای مسئولان است که شأن هیچکس را آرزو نمیکند، هرکسی مفتخر بهعنوان خبرنگار نمیشود و به تبر و دشنه و تحکم و دستور هیچکس نیز، خسته و درمانده و محکوم نمیشود.
خبرنگار، را شغلی پر درآمد و حتی جزء اقشار متوسط جامعه از نظر مالی تصور نکنید. بیدفاعترین مدافعِ اقشار مختلف جامعه، خبرنگار، و مهمترین سرمایه و پشتوانۀ خبرنگار نیز مردم هستند. در تمامی جوامع، وقتی که مسئولان، حاکم و والیِ ظالم میشوند، تنها پناه مردم، خبرنگار است. در روزهایی که مردم، صدایشان در زیر چکمههای بیعدالتی مسئولان به هیچ جایی نمیرسد، این خبرنگار است که فریاد ملت شده و دادگران عادل را به دادخواهی میخواند. خبرنگار، استخوانی در گلوی حاکمان مستبد، شمشیری بر گردن رهبران دیکتاتور، محکمهای برای سیاستمدار انحصارطلب، برهمزنندة تصمیمات جریانها نفاق و در یک نگاه، موتور حرکت تاریخ برای نسلها است. از طرفی نیز، خبرنگار را باید تحلیلگر نرمهای اجتماعی، راهبردهای سیاسی، نابرابریهای اقتصادی و مسائل فرهنگی است. تبیین کنند، او را باید انتقالدهندة رسالت الهی، مُعرف خادمان عادل و مشاورِ دادگر وارستهای برای مردم و حکومتهای مردممحور بدانیم. اگر خبرنگاری تحلیلی را مینویسد یا مطلبی را منتشر میکند، یقین بدانید که سخنش، فریادِ بخشی از مردمی است که از دستگاههای اجرایی، مسندهایی که بر آن نشستهاید و از اقتداری که در وجودتان احساس میکنید، ترس دارند، گلهمند بوده و خواهان عدالت هستند. پس چرا صدای مردم باید پاسخگو و محکوم باشد؟
خبرنگاری که از جذب نیروهای سفارشی در فلان دستگاه قلم میزند، آیا خودش باید قانون جذب، علت جذب و زمان بهکارگیری و حتی چگونگی واگذاری مسئولیت به افراد ناکارآمد و ناتوان را ارائه بدهد؟
خبرنگاری که افشای تخلفات، دخالت در واگذاری مسئولیتها، ترک تشریفات غیرقانونی در انجام مناقصات، سهلانگاری مجریان در کیفیت خدمات قابلارائه به مردم، استفاده از مقام و مناصب توسط مدیران، انتصابهای غیرقانونی و ناعادلانه در مسئولیتهای حساس مدیریتی، و دهها موضوع دیگری که هر روز در رسانهها منتشر میکنند، جرم نکرده، دروغ ننوشته و تشویش اذهان ننمودهاند، بلکه فریاد قرآن برای اجرای عدالت، احترام به انسانیت و تعالی حاکمیت اصیل اسلامی و جمهوری نظام هستند.
پس شماهایی که در قدرت هستید و جرئت شنیدن سخن مولا علی (ع) در پاکدستی مسئولان و نوکری برای مردم را ندارید، نباید روز خبرنگار را تبریک بگوید که اگر گفتید هم دروغ محض است.
شمایی که آزادی رسانه و بیان را فقط به حرف قبول دارید و از زیر سایۀ اقتدار قلم، فرار میکنید، 17 مرداد را تبریک نگویید که سخنتان توهین به مردم است.
اما آنجایی که مسئولان متدین و خداترس، گوش و چشم خود را به جوهرهای فراوانِ قلمِ خبرنگاران، بدهکار کردهاند، تبریکشان صادقانه و صدق کلامشان، بر جانِ قلمها مینشیند.
آنجایی که قلم به احترام سوگندی که خداوند بر آن دارد، دارای آزادی بیان و صالح به مطالبهگری شناخته میشود، مدیران او را چشم، مردم او را هادی، جامعه او را رهبر، و تاریخ از تحریف و انحراف مصون میشود.
ضمن تبریک 17 مرداد و روز خبرنگار به تمامی خبرنگاران و اهالی رسانه و مطبوعات، که شجاعانه مینویسند، دلاورانه میگویند و صادقانه پای مردم ایستادهاند، یاد خبرنگاران شهید را گرامی میدارم و دست پرتوانِ صاحبان قلم و اندیشه، که آبروی خود را سپرِ مردم نموده تا آزاد باشند و آزادیشان را مطالبه میکنند، بوسه میزنم.
جان نباشد جز خبر در آزمون
هر که را افزون خبر جانش فزون