تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۴ ساعت ۲۰:۵۸
کد مطلب : ۵۰۱۶۷۴
روایت یک ویرانه صنعتی در گچساران؛
فیلم | پشت درهای بسته صنعت؛ تاجگردون: هرچه در زدم، به درِ بسته خوردم / چرا شهرکهای صنعتی کهگیلویه و بویراحمد از نفس افتادهاند؟ / شهرک صنعتی یا شهرک سیاسی؟
۰
کبنا ؛نماینده پیشین گچساران و باشت، در بازدیدی سرزده از شهرک صنعتی گچساران با درهای بسته واحدهای تولیدی روبهرو شد و در واکنشی صریح نوشت: «هر چه در زدم، به در بسته خوردم». این بازدید، پرده از وضعیت نابسامان مدیریتی، بیتحرکی اقتصادی، و استخدامهای بیضابطه در یکی از مهمترین مراکز صنعتی استان برداشت.
تاجگردون در ادامه از وضعیت اسفبار نگهداری و حضور نیروی انسانی در این شهرک نیز نوشت و گفت: «کاش مدیر شهرکهای صنعتی استان، مدیرکل صنعت، معدن و تجارت، معاون اقتصادی استانداری و رئیس شرکت شهرکهای صنعتی کشور این پست را ببینند. رفتم شهرک صنعتی، یک بنده خدای زحمتکش که سالها در آنجا همه کاره بود—از نگهبانی و سرایداری تا در اختیار داشتن کلید فضاهای اداری و حتی ماشین آتشنشانی—تنها کسی بود که در را باز کرد. به او گفتم اگر جایی آتش بگیرد تا در را باز کنی کار تمام است؛ گفت نه همه چیز آماده است. گفتم یعنی ماشین آماده است؟ گفت بله، خودتان ببینید.»
«قلب تپنده صنعت» از تپش ایستاده است
وضعیت کنونی شهرکهای صنعتی استان کهگیلویه و بویراحمد، بهویژه گچساران، بههیچوجه مطلوب نیست. این مراکز صنعتی که باید موتور محرکه تولید و اشتغال باشند، سالهاست از کارکرد اصلی خود فاصله گرفتهاند و به حیاطخلوت برخی انتصابات و استخدامهای سفارشی بدل شدهاند.
در چهار سال گذشته، چهار مدیر در شرکت شهرکهای صنعتی تغییر کردهاند، آن هم در شرایطی که صنعتگران و تولیدکنندگان استان بیش از هر زمان دیگر نیازمند ثبات مدیریتی، تخصص و حمایت واقعیاند.
در دولت روحانی، سهراب بنام، بدون حتی یک استخدام در طول مدیریت چهار سالهاش، سکان این مجموعه را بر عهده داشت؛ اما انتخاب او نیز بر پایه فرایند سیاسی صورت گرفت، نه تخصص صنعتی.
نقطه عطف بحران در شرکت شهرکهای صنعتی را باید در دوران مدیریت مدیر اسبق دانست؛ فردی منتسب به یکی از چهرههای سیاسی استان (نماینده دوره ششم مجلس حوزه انتخابیه بویراحمد و دنا). وی نه تنها سابقهای در صنعت نداشت، بلکه در دوران او بیشترین حجم استخدامهای فلهای و بدون ضابطه انجام شد.
گزارشها از بیش از ۳۰ استخدام عمدتاً فامیلی و سفارشی در این شرکت دولتی حکایت دارد؛ مسئلهای که میگویند بهشدت بدنه کارشناسی و فنی این نهاد را تضعیف کرده و باعث شکلگیری نوعی «شبکه رفیق و آشنایان» در ساختار اداری آن شده است. در دولت احمدینژاد نیز در مقاطع مدیریت جمالنژاد و فیاضبخش مواردی از این نوع استخدامها مشاهده شد، اما در هیچ دورهای مانند دوره مدیریت اسبق ساختار اداری به این اندازه دچار مشکل نشده بود و کمترین در باره بهرسانه توضیح داده شود و نهایتاً هم مشخص نبود که حق بارسانهها بود یا مدیران.
نخستین مدیر جوان چهار سال اخیر، سهیل مرادنژاد بود. با آنکه کارمند این نهاد نبود و سابقه اجرایی چندانی داشت، اما اسیر حواشی، فشارهای سیاسی و شاید ضعف پختگی مدیریتی شد. در کنار او، مخالفت آشکار تیم استاندار وقت (احمدزاده) و حتی حواشی مرتبط با «پسر استاندار» نقش مهمی در برکناری او داشت.
پس از او، صدرا درست با سابقه مدیریت در شهرکهای صنعتی استان فارس منصوب شد. او در ابتدا برنامههایی کاربردی و جدی را کلید زد، اما به دلیل تحولات سیاسی پس از شهادت رئیسجمهور و تغییر دولت، دوره مدیریتش با بیثباتی مواجه شد و حکمش هرگز صادر نشد.
اکنون سکان هدایت شهرکهای صنعتی استان به محسن ضامنفر سپرده شده است؛ مدیری که در دولت گذشته مدیرکل سرمایهگذاری استانداری بود؛ اما بسیاری کارشناسان دوران او را جزء دورههای نچندان موفق سرمایهگذاری استان میدانند. او که صاحب ارتباط بسیار نزدیک با احسان عسکری، معاون اقتصادی استاندار و بازمانده دولت قبل دارد، که هر دوی آنها در این دولت هم ماندند و مسئولیتهای کلیدی هم دارند. و درباره عملکرد آنها هم نظرات مختلفی وجود دارد؛ نهایتاً مشخص نشد که استاندار کهگیلویه و بویراحمد چرا با مدیرکلی ضامنفر موافقت کرد و شنیدههایی هم وجود دارد که یدالله رحمانی چندان دلش با این انتصاب نبوده است.
حال این سوال مطرح است: ضامنفر که تجربه کافی صنعتی ندارد، چگونه میخواهد مدیریت این نهاد صنعتی مشکلدار را بر عهده بگیرد؟
ضامنفر باید به چالشهای پیشرو پاسخ دهد: ماجرای استخدام خواهر یکی از معاونان نهادهای نظارتی و محاسباتی چیست؟ هر چند؛ شنیده شده که فعلاً او سرکار حاضر نمیشود! شاید به کارش خاتمه داده است؟ و شاید جای دیگری رفته است؟ چرا فامیلهای مشابه در بخشهای مختلف شرکت دیده میشود؟ و آیا ماجرای تهاتر استخدامی معروف به «گا و گا» واقعیت دارد؟
در شرایطی که کشور درگیر تحریمها، رکود اقتصادی و چالشهای تولید است، شهرکهای صنعتی استان به جای آنکه پایگاه تولید و اشتغال باشند، محل بروز حواشی مدیریتی و سیاسی شدهاند.
بازدید امروز نماینده گچساران و باشت شاهد گویای این وضعیت است: هیچ واحد فعالی در شهرک صنعتی گچساران فعال نبود؛ حتی نگهبانی نیز برای باز کردن درب حضور نداشت.
تاجگردون در جمعبندی این بازدید نوشت: «امروز در بازدید از شهرک صنعتی گچساران، هر واحدی را که در زدم به در بسته خوردم. پنج ساعت وقت گذاشتم، اما جز درهای بسته چیزی ندیدم. اگر از مسئولان انتقاد کنیم، برمیخورد. امیدوارم مدیران ذیربط بعد از سالها به خودشان زحمت یک بازدید بدهند. مگر اشتغال و کار چیست؟ همین است!»
غلامرضا تاجگردون، نماینده مردم گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی، صبح امروز طی بازدیدی سرزده، از بخشهای مختلف شهرک صنعتی گچساران بازدید کرد. درب بسته ی اکثر واحدهای تولیدی این شهرک موضوعی بود که تاجگردون را به واکنش واداشت.
تاجگردون از تعطیلی و رکود حاکم بر تعداد قابل توجهی از واحدهای تولیدی انتقاد کرد و این وضعیت را نامناسب و نگرانکننده دانست. وی اظهار داشت: «هر چه در زدم به در بسته خوردم. بسیاری از واحدهای صنعتی در عمل متوقف یا نیمهفعال هستند و این مسئله نمیتواند برای منطقهای با ظرفیتهای بالا قابل قبول باشد.»
نماینده گچساران با اشاره به ظرفیتهای مغفولمانده شهرک صنعتی افزود: «انتظار میرود مسئولان استانی با بازدیدهای میدانی و اقدامات اجرایی، موانع فعالیت تولیدکنندگان را شناسایی و برای رفع آنها راهحلهای فوری ارائه دهند. موضوع اشتغال و تولید از مهمترین مسائل مردم منطقه است و نباید به آن کمتوجهی شود.»
آیا ضامنفر برنامهای دارد؟
اکنون همه نگاهها به سرپرست جدید شهرکهای صنعتی دوخته شده است. آیا ضامنفر برنامهای برای اصلاح این وضعیت دارد یا صرفاً قرار است حلقهای دیگر در زنجیره ناکارآمدی و سیاسیکاری باشد؟ اگر پاسخی ندارد، ادامه این مسیر برای مردم، سرمایهگذاران و رسانهها قابل تحمل نیست.
کبنا نیوز در ادامه این سلسله گزارشها، ابعاد دیگری از ایرادت، بیقانونیها و حواشی موجود در شرکت شهرکهای صنعتی استان کهگیلویه و بویراحمد را صرفاً در راستای اصلاح رویهها و فرایندها منتشر خواهد کرد.
دربهای بسته صنعت به روی نماینده سابق مجلس؛ تاجگردون: اشتغال یعنی همین!
تاجگردون در بازدید از شهرک صنعتی گچساران: هرچه در زدم، به درِ بسته خوردم!
چرا شهرکهای صنعتی کهگیلویه و بویراحمد از نفس افتادهاند؟
تاجگردون در ادامه از وضعیت اسفبار نگهداری و حضور نیروی انسانی در این شهرک نیز نوشت و گفت: «کاش مدیر شهرکهای صنعتی استان، مدیرکل صنعت، معدن و تجارت، معاون اقتصادی استانداری و رئیس شرکت شهرکهای صنعتی کشور این پست را ببینند. رفتم شهرک صنعتی، یک بنده خدای زحمتکش که سالها در آنجا همه کاره بود—از نگهبانی و سرایداری تا در اختیار داشتن کلید فضاهای اداری و حتی ماشین آتشنشانی—تنها کسی بود که در را باز کرد. به او گفتم اگر جایی آتش بگیرد تا در را باز کنی کار تمام است؛ گفت نه همه چیز آماده است. گفتم یعنی ماشین آماده است؟ گفت بله، خودتان ببینید.»

«قلب تپنده صنعت» از تپش ایستاده است
وضعیت کنونی شهرکهای صنعتی استان کهگیلویه و بویراحمد، بهویژه گچساران، بههیچوجه مطلوب نیست. این مراکز صنعتی که باید موتور محرکه تولید و اشتغال باشند، سالهاست از کارکرد اصلی خود فاصله گرفتهاند و به حیاطخلوت برخی انتصابات و استخدامهای سفارشی بدل شدهاند.
در چهار سال گذشته، چهار مدیر در شرکت شهرکهای صنعتی تغییر کردهاند، آن هم در شرایطی که صنعتگران و تولیدکنندگان استان بیش از هر زمان دیگر نیازمند ثبات مدیریتی، تخصص و حمایت واقعیاند.
در دولت روحانی، سهراب بنام، بدون حتی یک استخدام در طول مدیریت چهار سالهاش، سکان این مجموعه را بر عهده داشت؛ اما انتخاب او نیز بر پایه فرایند سیاسی صورت گرفت، نه تخصص صنعتی.
نقطه عطف بحران در شرکت شهرکهای صنعتی را باید در دوران مدیریت مدیر اسبق دانست؛ فردی منتسب به یکی از چهرههای سیاسی استان (نماینده دوره ششم مجلس حوزه انتخابیه بویراحمد و دنا). وی نه تنها سابقهای در صنعت نداشت، بلکه در دوران او بیشترین حجم استخدامهای فلهای و بدون ضابطه انجام شد.
گزارشها از بیش از ۳۰ استخدام عمدتاً فامیلی و سفارشی در این شرکت دولتی حکایت دارد؛ مسئلهای که میگویند بهشدت بدنه کارشناسی و فنی این نهاد را تضعیف کرده و باعث شکلگیری نوعی «شبکه رفیق و آشنایان» در ساختار اداری آن شده است. در دولت احمدینژاد نیز در مقاطع مدیریت جمالنژاد و فیاضبخش مواردی از این نوع استخدامها مشاهده شد، اما در هیچ دورهای مانند دوره مدیریت اسبق ساختار اداری به این اندازه دچار مشکل نشده بود و کمترین در باره بهرسانه توضیح داده شود و نهایتاً هم مشخص نبود که حق بارسانهها بود یا مدیران.
نخستین مدیر جوان چهار سال اخیر، سهیل مرادنژاد بود. با آنکه کارمند این نهاد نبود و سابقه اجرایی چندانی داشت، اما اسیر حواشی، فشارهای سیاسی و شاید ضعف پختگی مدیریتی شد. در کنار او، مخالفت آشکار تیم استاندار وقت (احمدزاده) و حتی حواشی مرتبط با «پسر استاندار» نقش مهمی در برکناری او داشت.
پس از او، صدرا درست با سابقه مدیریت در شهرکهای صنعتی استان فارس منصوب شد. او در ابتدا برنامههایی کاربردی و جدی را کلید زد، اما به دلیل تحولات سیاسی پس از شهادت رئیسجمهور و تغییر دولت، دوره مدیریتش با بیثباتی مواجه شد و حکمش هرگز صادر نشد.
اکنون سکان هدایت شهرکهای صنعتی استان به محسن ضامنفر سپرده شده است؛ مدیری که در دولت گذشته مدیرکل سرمایهگذاری استانداری بود؛ اما بسیاری کارشناسان دوران او را جزء دورههای نچندان موفق سرمایهگذاری استان میدانند. او که صاحب ارتباط بسیار نزدیک با احسان عسکری، معاون اقتصادی استاندار و بازمانده دولت قبل دارد، که هر دوی آنها در این دولت هم ماندند و مسئولیتهای کلیدی هم دارند. و درباره عملکرد آنها هم نظرات مختلفی وجود دارد؛ نهایتاً مشخص نشد که استاندار کهگیلویه و بویراحمد چرا با مدیرکلی ضامنفر موافقت کرد و شنیدههایی هم وجود دارد که یدالله رحمانی چندان دلش با این انتصاب نبوده است.
حال این سوال مطرح است: ضامنفر که تجربه کافی صنعتی ندارد، چگونه میخواهد مدیریت این نهاد صنعتی مشکلدار را بر عهده بگیرد؟
ضامنفر باید به چالشهای پیشرو پاسخ دهد: ماجرای استخدام خواهر یکی از معاونان نهادهای نظارتی و محاسباتی چیست؟ هر چند؛ شنیده شده که فعلاً او سرکار حاضر نمیشود! شاید به کارش خاتمه داده است؟ و شاید جای دیگری رفته است؟ چرا فامیلهای مشابه در بخشهای مختلف شرکت دیده میشود؟ و آیا ماجرای تهاتر استخدامی معروف به «گا و گا» واقعیت دارد؟
در شرایطی که کشور درگیر تحریمها، رکود اقتصادی و چالشهای تولید است، شهرکهای صنعتی استان به جای آنکه پایگاه تولید و اشتغال باشند، محل بروز حواشی مدیریتی و سیاسی شدهاند.
بازدید امروز نماینده گچساران و باشت شاهد گویای این وضعیت است: هیچ واحد فعالی در شهرک صنعتی گچساران فعال نبود؛ حتی نگهبانی نیز برای باز کردن درب حضور نداشت.
تاجگردون در جمعبندی این بازدید نوشت: «امروز در بازدید از شهرک صنعتی گچساران، هر واحدی را که در زدم به در بسته خوردم. پنج ساعت وقت گذاشتم، اما جز درهای بسته چیزی ندیدم. اگر از مسئولان انتقاد کنیم، برمیخورد. امیدوارم مدیران ذیربط بعد از سالها به خودشان زحمت یک بازدید بدهند. مگر اشتغال و کار چیست؟ همین است!»
غلامرضا تاجگردون، نماینده مردم گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی، صبح امروز طی بازدیدی سرزده، از بخشهای مختلف شهرک صنعتی گچساران بازدید کرد. درب بسته ی اکثر واحدهای تولیدی این شهرک موضوعی بود که تاجگردون را به واکنش واداشت.
تاجگردون از تعطیلی و رکود حاکم بر تعداد قابل توجهی از واحدهای تولیدی انتقاد کرد و این وضعیت را نامناسب و نگرانکننده دانست. وی اظهار داشت: «هر چه در زدم به در بسته خوردم. بسیاری از واحدهای صنعتی در عمل متوقف یا نیمهفعال هستند و این مسئله نمیتواند برای منطقهای با ظرفیتهای بالا قابل قبول باشد.»
نماینده گچساران با اشاره به ظرفیتهای مغفولمانده شهرک صنعتی افزود: «انتظار میرود مسئولان استانی با بازدیدهای میدانی و اقدامات اجرایی، موانع فعالیت تولیدکنندگان را شناسایی و برای رفع آنها راهحلهای فوری ارائه دهند. موضوع اشتغال و تولید از مهمترین مسائل مردم منطقه است و نباید به آن کمتوجهی شود.»
آیا ضامنفر برنامهای دارد؟
اکنون همه نگاهها به سرپرست جدید شهرکهای صنعتی دوخته شده است. آیا ضامنفر برنامهای برای اصلاح این وضعیت دارد یا صرفاً قرار است حلقهای دیگر در زنجیره ناکارآمدی و سیاسیکاری باشد؟ اگر پاسخی ندارد، ادامه این مسیر برای مردم، سرمایهگذاران و رسانهها قابل تحمل نیست.
کبنا نیوز در ادامه این سلسله گزارشها، ابعاد دیگری از ایرادت، بیقانونیها و حواشی موجود در شرکت شهرکهای صنعتی استان کهگیلویه و بویراحمد را صرفاً در راستای اصلاح رویهها و فرایندها منتشر خواهد کرد.
دربهای بسته صنعت به روی نماینده سابق مجلس؛ تاجگردون: اشتغال یعنی همین!
تاجگردون در بازدید از شهرک صنعتی گچساران: هرچه در زدم، به درِ بسته خوردم!
چرا شهرکهای صنعتی کهگیلویه و بویراحمد از نفس افتادهاند؟