تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۴۷
کد مطلب : ۴۹۷۳۴۲
کبنا بررسی کرد
آمارهای اشتغال در کهگیلویه و بویراحمد؛ رهگشا یا رهزن؟ / کمیته امداد و ۱۲ هزار شغل در سه سال! / منظور مبشری از شغل پایدار دقیقا چیست؟
۰
کبنا ؛مدیرکل پیشین کمیته امداد کهگیلویه و بویراحمد اعلام کرده بود که 15 هزار فقره وام پرداخت شده که 85 درصد آن منجر به اشتغال شده؛ یعنی حدود 12 هزار و 750 شغل باید ایجاد میشد، در حالی که آمارها نشان میدهد نرخ بیکاری در استان بالاتر از میانگین کشوری است. روشن نیست که منظور مدیرکل از شغل پایدار دقیقاً چیست.
به گزارش کبنا، یکی از مسائلی که نمودهای واضحی از آن را میتوان در استان کهگیلویه و بویراحمد دید، نفس اهمیت گزارشهای آماری است. روشن است که گزارش عملکرد به صورت آمار و عدد و رقم، میتواند اهمیت بسیاری در شفافسازی عملکرد داشته باشد. اما متأسفانه گاهی وسیله بر هدف غلبه پیدا میکند و آمار که قرار بود وسیلهای برای نشان دادن میزان رسیدن به هدف باشد، خود تبدیل به هدف شده است و بسیاری از دستگاههای اداری، به گونهای عمل میکنند که گویا تنها هدف آنها همین ارائه آمار است و بس.
متأسفانه برخی دستگاههای اداری بخش مهمی از اقدامات خود را کنار میگذارند تا بتوانند آماری از عملکرد خود ارائه دهند. آماری که هر چند صحیح است و اطلاعات آن دروغین نیست، اما حتماً باید تفسیر و با برخی دیگر از آمارها مقایسه شود.
یکی از مهمترین پدیدههایی که آمار و ارقام ارائه شده درباره آن باید تفسیر شود، آمار بیکاری و اشتغال در کهگیلویه و بویراحمد است. رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کهگیلویه و بویراحمد در بهار 1401، تعداد بیکاران استان را ۱۶ هزار و ۸۱۳ نفر اعلام کرد. همان سال معاون اقتصادی استاندار تعهد اشتغال استان کهگیلویه و بویراحمد را ۱۳ هزار و ۵۲۰ شغل عنوان کرد. یک سال پس از آن یعنی در فروردین ماه 1402، معاون اقتصادی استاندار اعلام کرد که بیش از 90 درصد تعهد اشتغال انجام شده و برای بیش از ۱۲ هزار و ۷۰۰ نفر شغل ایجاد شده است. یعنی از جمعیت بیکار استان تنها 4 هزار نفر باید باقی میماند.
سپس در سال 1402 همین مقام بیان کرد که تعهد اشتغال 10 هزار و ۱۸۰ فرصت شغلی بوده که ۸۵ درصد آن یعنی ۸ هزار و ۶۰۰ شغل ایجاد شده است.
در سال 1403 نیز بر اساس گزارش مدیرکل سرمایه گذاری استانداری کهگیلویه و بویراحمد تعهد اشتغال استان در سال 1403 در مجموع 7 هزار و 600 مورد بوده که 47 درصد آن معادل 3 هزار و 572 شغل محقق شده است.
آمار بیکاران کهگیلویه و بویراحمد در سال 1401 16 هزار نفر بوده، اگر همانها بیکار میماندند و در طول این سه سال نیز 4 هزار نفر به جمعیت بیکاران استان افزوده میشد، حالا باید 20 هزار نفر بیکار در استان وجود داشته باشد. اما از آنطرف، تعداد اشتغال ایجاد شده را با توجه به ادعاهای معاونت اقتصادی استانداری بسنجیم، الأن نباید حتی یک بیکار در کهگیلویه و بویراحمد وجود میداشت. مجموع اشتغالاتی که در طول این سه سال به ادعای معاون اقتصادی ایجاد شده، 24 هزار و 872 نفر است. یعنی این استان حتی نیازمند آن است که تعدادی از بیکاران استانهای دیگر را نیز جذب میکرد و به آنها شغل میداد.
حالا در کنار این آمارها، میتوان آمار اشتغالزایی دستگاههایی همچون کمیته امداد را فهمید. مدیرکل کمیته امداد کهگیلویه و بویراحمد که اخیراً از استان رفته و مدیرکل استان یزده شده است، چند روز پیش از جابهجایی آماری از پرداخت 15 هزار فقره وام اشتغالزایی ارائه داد که 85 درصد آن منجر به اشتغال شده است. 85 درصد این تعداد، معادل 12 هزار و 750 شغل است. یعنی اگر تنها همین وامهای کمیته را مد نظر قرار دهیم، دیگر هیچ استخدامی در استان صورت نمیگرفت، الأن بیکاری به کمتر از نصف رسیده بود. اما نه تنها بیکاری کاهش نیافته، بلکه بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری کهگیلویه و بویراحمد بالاتر از میانگین کشوری است.
26 درصد یعنی بیش از یکچهارم جمعیت کهگیلویه و بویراحمد تحت حمایت نهادهای حمایتی هستند. در سال 1402، تعداد خانوارهای مددجو در استان 49 هزار و 570 نفر بوده است. چنانچه تسهیلات به درستی به این خانوادهها پرداخت میشد، حالا دیگر نباید هیچ خانوادهای به چنین حمایتهایی نیازمند باشد. اما جالب اینجاست که تعداد خانوارهای مددجوی استان، در طول سالهای گذشته روندی افزایشی داشته است. بنابراین کمیته امداد نتوانسته سطح زندگی این خانوارها را افزایش دهد. گویا خانوارهای مددجو قرار است همیشه مددجو باقی بمانند. در حالی که فلسفه مددجویی، توانمندسازی چنین خانوادههایی است. به اشتغال نرسیدن وامهای کمیته امداد نیز از همین منظر قابل فهم است. گویا تنها وام پرداخت میشود که در پایان سال کمیته امداد با اعلام آمار آن، گزارش عملکرد پر و پیمانی از خود منتشر کند. آمار تنها ابزاری برای بیان اطلاعات است، اما متأسفانه همین آمارها تبدیل به هدف دستگاههایی همچون کمیته امداد شده است.
چنانچه 85 درصد اعلامی مدیرکل پیشین کمیته امداد صحت داشت، حالا نرخ بیکاری از نیم هم پایینتر بود. اما متأسفانه بخش زیادی از این وامها منجر به اشتغال نمیشوند. برخی از منابع میگویند نظارت چندانی بر رویههای پرداخت تسهیلات اشتغالزایی در کمیته امداد کهگیلویه و بویراحمد وجود ندارد. اگر چنین ادعاهایی صحت داشته باشد، میتوان علت به نتیجه نرسیدن وامهای اشتغال را در همین عامل جستوجو کرد.
اما بههرحال نگاهی به آمارهای ارائه شده در بالا نشان میدهد در نگاه اول میتوان امیدوار به تغییر نرخ بیکاری در استان بود، اما همین که آمارها با یکدیگر مقایسه و سپس تفسیر میشوند متوجه میشویم که آنها صرفاً آمار هستند و نمیتوانند گویای واقعیت استان کهگیلویه و بویراحمد باشند. بهتر است مسئولین کهگیلویه و بویراحمدی از ابزارهای دیگری برای اعلام نرخ بیکاری و اشتغال در استان استفاده کنند؛ چرا که با این آمارها، نه تنها بیکاری باید حل میشد، بلکه این استان نیازمند جذب نیروی کار از استانهای دیگر نیز بود.
به گزارش کبنا، یکی از مسائلی که نمودهای واضحی از آن را میتوان در استان کهگیلویه و بویراحمد دید، نفس اهمیت گزارشهای آماری است. روشن است که گزارش عملکرد به صورت آمار و عدد و رقم، میتواند اهمیت بسیاری در شفافسازی عملکرد داشته باشد. اما متأسفانه گاهی وسیله بر هدف غلبه پیدا میکند و آمار که قرار بود وسیلهای برای نشان دادن میزان رسیدن به هدف باشد، خود تبدیل به هدف شده است و بسیاری از دستگاههای اداری، به گونهای عمل میکنند که گویا تنها هدف آنها همین ارائه آمار است و بس.
متأسفانه برخی دستگاههای اداری بخش مهمی از اقدامات خود را کنار میگذارند تا بتوانند آماری از عملکرد خود ارائه دهند. آماری که هر چند صحیح است و اطلاعات آن دروغین نیست، اما حتماً باید تفسیر و با برخی دیگر از آمارها مقایسه شود.
یکی از مهمترین پدیدههایی که آمار و ارقام ارائه شده درباره آن باید تفسیر شود، آمار بیکاری و اشتغال در کهگیلویه و بویراحمد است. رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کهگیلویه و بویراحمد در بهار 1401، تعداد بیکاران استان را ۱۶ هزار و ۸۱۳ نفر اعلام کرد. همان سال معاون اقتصادی استاندار تعهد اشتغال استان کهگیلویه و بویراحمد را ۱۳ هزار و ۵۲۰ شغل عنوان کرد. یک سال پس از آن یعنی در فروردین ماه 1402، معاون اقتصادی استاندار اعلام کرد که بیش از 90 درصد تعهد اشتغال انجام شده و برای بیش از ۱۲ هزار و ۷۰۰ نفر شغل ایجاد شده است. یعنی از جمعیت بیکار استان تنها 4 هزار نفر باید باقی میماند.
سپس در سال 1402 همین مقام بیان کرد که تعهد اشتغال 10 هزار و ۱۸۰ فرصت شغلی بوده که ۸۵ درصد آن یعنی ۸ هزار و ۶۰۰ شغل ایجاد شده است.
در سال 1403 نیز بر اساس گزارش مدیرکل سرمایه گذاری استانداری کهگیلویه و بویراحمد تعهد اشتغال استان در سال 1403 در مجموع 7 هزار و 600 مورد بوده که 47 درصد آن معادل 3 هزار و 572 شغل محقق شده است.
آمار بیکاران کهگیلویه و بویراحمد در سال 1401 16 هزار نفر بوده، اگر همانها بیکار میماندند و در طول این سه سال نیز 4 هزار نفر به جمعیت بیکاران استان افزوده میشد، حالا باید 20 هزار نفر بیکار در استان وجود داشته باشد. اما از آنطرف، تعداد اشتغال ایجاد شده را با توجه به ادعاهای معاونت اقتصادی استانداری بسنجیم، الأن نباید حتی یک بیکار در کهگیلویه و بویراحمد وجود میداشت. مجموع اشتغالاتی که در طول این سه سال به ادعای معاون اقتصادی ایجاد شده، 24 هزار و 872 نفر است. یعنی این استان حتی نیازمند آن است که تعدادی از بیکاران استانهای دیگر را نیز جذب میکرد و به آنها شغل میداد.
حالا در کنار این آمارها، میتوان آمار اشتغالزایی دستگاههایی همچون کمیته امداد را فهمید. مدیرکل کمیته امداد کهگیلویه و بویراحمد که اخیراً از استان رفته و مدیرکل استان یزده شده است، چند روز پیش از جابهجایی آماری از پرداخت 15 هزار فقره وام اشتغالزایی ارائه داد که 85 درصد آن منجر به اشتغال شده است. 85 درصد این تعداد، معادل 12 هزار و 750 شغل است. یعنی اگر تنها همین وامهای کمیته را مد نظر قرار دهیم، دیگر هیچ استخدامی در استان صورت نمیگرفت، الأن بیکاری به کمتر از نصف رسیده بود. اما نه تنها بیکاری کاهش نیافته، بلکه بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری کهگیلویه و بویراحمد بالاتر از میانگین کشوری است.
26 درصد یعنی بیش از یکچهارم جمعیت کهگیلویه و بویراحمد تحت حمایت نهادهای حمایتی هستند. در سال 1402، تعداد خانوارهای مددجو در استان 49 هزار و 570 نفر بوده است. چنانچه تسهیلات به درستی به این خانوادهها پرداخت میشد، حالا دیگر نباید هیچ خانوادهای به چنین حمایتهایی نیازمند باشد. اما جالب اینجاست که تعداد خانوارهای مددجوی استان، در طول سالهای گذشته روندی افزایشی داشته است. بنابراین کمیته امداد نتوانسته سطح زندگی این خانوارها را افزایش دهد. گویا خانوارهای مددجو قرار است همیشه مددجو باقی بمانند. در حالی که فلسفه مددجویی، توانمندسازی چنین خانوادههایی است. به اشتغال نرسیدن وامهای کمیته امداد نیز از همین منظر قابل فهم است. گویا تنها وام پرداخت میشود که در پایان سال کمیته امداد با اعلام آمار آن، گزارش عملکرد پر و پیمانی از خود منتشر کند. آمار تنها ابزاری برای بیان اطلاعات است، اما متأسفانه همین آمارها تبدیل به هدف دستگاههایی همچون کمیته امداد شده است.
چنانچه 85 درصد اعلامی مدیرکل پیشین کمیته امداد صحت داشت، حالا نرخ بیکاری از نیم هم پایینتر بود. اما متأسفانه بخش زیادی از این وامها منجر به اشتغال نمیشوند. برخی از منابع میگویند نظارت چندانی بر رویههای پرداخت تسهیلات اشتغالزایی در کمیته امداد کهگیلویه و بویراحمد وجود ندارد. اگر چنین ادعاهایی صحت داشته باشد، میتوان علت به نتیجه نرسیدن وامهای اشتغال را در همین عامل جستوجو کرد.
اما بههرحال نگاهی به آمارهای ارائه شده در بالا نشان میدهد در نگاه اول میتوان امیدوار به تغییر نرخ بیکاری در استان بود، اما همین که آمارها با یکدیگر مقایسه و سپس تفسیر میشوند متوجه میشویم که آنها صرفاً آمار هستند و نمیتوانند گویای واقعیت استان کهگیلویه و بویراحمد باشند. بهتر است مسئولین کهگیلویه و بویراحمدی از ابزارهای دیگری برای اعلام نرخ بیکاری و اشتغال در استان استفاده کنند؛ چرا که با این آمارها، نه تنها بیکاری باید حل میشد، بلکه این استان نیازمند جذب نیروی کار از استانهای دیگر نیز بود.