تاریخ انتشار
شنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۴۰
کد مطلب : ۴۹۶۰۲۶
کبنا بررسی کرد؛
نیروهای ملی استان کهگیلویه و بویراحمد همچنان غرق روزمرگی / آیا وقت آن نرسیده نمایندگیهایی از هلدینگها و زیرمجموعههای شستا را در استان راهاندازی کنید؟
۰
کبنا ؛نگاهی به استانهای خوزستان، اصفهان یزد و ... نشان میدهد بخشی از بار اقتصادی را هلدینگها و شرکتهای زیرمجموعه شستا بر عهده گرفتهاند. اما بخشی از جوانان کهگیلویه و بویراحمد به دلیل نبود بستر اقتصادی مناسب همچنان باید با بیکاری دست و پنجه نرم کنند.
به گزارش کبنا، کهگیلویه و بویراحمد بر اساس شاخصهای چندگانه توسعه، نسبت به سایر استانهای کشور از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. عوامل زیادی در شکلگیری وضعیت کنونی این استان تأثیرگذار هستند. اما فارغ از عوامل متعددی که میتوان در اینجا لیست کرد، یکی از مهمترین عاملها برای برونرفت از وضعیت توسعهنیافتگی، نیروی انسانی ماهر و تأثیرگذار است. نیروی انسانی که در سطح ملی از جایگاه اثرگذاری برخوردار باشد، میتواند بهعنوان عامل پیشران توسعه عمل کند.
شاید در دورههای پیشین تعداد این نیروها از نظر کمی و کیفی چندان زیاد نبود، اما حالا بخش زیادی از نیروهای کهگیلویه و بویراحمدی، مناصب و جایگاههای مهمی در سطح کشور به دست آوردهاند. از وزارت ارتباطات و دفتر رئیس جمهوری بگیر تا رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس و این روزها نیز زمزمههایی در مورد ریاست بانک مرکزی. دیگر این افراد نمیتوانند به بهانههای واهی همچون عدم دسترسی به قدرت از زیر بار مسئولیت و پاسخگویی به افکار عمومی کهگیلویه و بویراحمد شانه خالی کنند.
شاخصها نشان میدهند این استان از نظر تورم، بیکاری، مشارکت اقتصادی، کارخانجات، واحدهای صنعتی و ... در وضعیت ناخوشایندی قرار دارد. بیکاری آنقدر ریشه دوانده که حتی آزمونهای استخدامی نیز حاشیهساز میشوند. پس از یک سال هنوز ابهامات طرح زینالدین برطرف نشده است. بخش زیادی از نیروهای برخی از ادارات نه از طریق آزمون استخدامی، بلکه با روشهای دیگری به کار گرفته شدهاند. همین عامل باعث کاهش کیفیت خدماترسانی در دستگاههای اداری شده است. فرصتهای مناسب برای اشتغال جوانان وجود ندارد؛ آنها نیز مجبورند به هر ریسمانی چنگ بزنند تا شاید بتوانند در جایی شاغل شوند. همین بیکاری علاوه بر کاهش نرخ ازدواج، افزایش تعداد طلاقها را نیز به دنبال داشته است؛ پدیدهای که چندی است مورد انتقاد نماینده نهاد رهبری و امام جمعه شهر یاسوج شده است.
برخی از مسئولین نیز آمار وامهای اشتغالزایی را به پای آمار اشتغال میگذارند و با این پیشفرض که هر کس که وام اشتغالزایی دریافت کرده، پس شاغل است، ادعای کاهش نرخ بیکاری در استان میکنند. این در حالی است که بخشی از اینوامها یه انحراف میروند. انحراف تسهیلات آنقدر در ادارهکلی همچون تعاون، کار و رفاه اجتماعی زیادی بود که سازمان بازرسی در آنجا حاضر شد که بر روند ارائه این تسهیلات نظارت کند.
بههر حال در نبود بستر مناسب اقتصادی، نرخ بیکاری بالاست و افراد جویای کار نیز نمیتوانند در واحدهای اقتصادی و صنعتی مشغول شوند؛ چرا که اساساً واحد اقتصادی و صنعتی چندانی در کهگیلویه و بویراحمد وجود ندارد؛ هر چه هست همان ادارات است که ظرفیتشان اشباع شده و در هر آزمون استخدامی فراگیر تنها چند نفر استخدام میشوند.
حال در این وضعیت چه باید کرد؟ شاید مقایسه کهگیلویه و بویراحمد با استانهایی همچون فارس، اصفهان و یا یزد به دلیل قدمت تاریخیشان چندان درست نباشد، اما واضح است که بخشی از توسعه این استانها مرهون وحدت و همدلی نخبگان آنجاست. یزد استانی کویری و اصفهان نیز کمآب است، اما با این وجود بخش زیادی از صنایع و ظرفیتهای اقتصادی کشور را در خود جای دادهاند. اما کهگیلویه و بویراحمد با سطح بالایی از مواهب طبیعی همچنان در رنج اقتصادی به سر میبرد.
نگاهی به استانهای خوزستان، اصفهان یزد و ... نشان میدهد بخشی از بار اقتصادی را هلدینگها و شرکتهای زیرمجموعه شستا بر عهده گرفتهاند. صنایع نفت و گاز، صنایع سلولزی، شرکتهای دارویی، شرکتهای زیرمجموعه سیمان، شرکتهای زیرمجموعه صدر تأمین، شرکتهای وابسته هلدینگ صبا تأمین، سرمایهگذاری صنایع عمومی تأمین، سرمایهگذاری توسعه انرژی تأمین و ... تنها بخشی از هلدینگها و زیرمجموعههای شستاست که میشد چندین نمایندگی در کهگیلویه و بویراحمد داشته باشند، اما متأسفانه رد و نشانی از آنها در این استان نیست.
برخی از نیروهای انسانی صاحب جایگاه و منصب در کهگیلویه و بویراحمد در ادوار گذشته تنها دست نزدیکان خود را گرفتند و بعضاً افرادی که کمترین شایستگی را نیز نداشتند در هلدینگها مشغول به کار شدند. اما چرا نباید مردم محروم این استان، از چنین بسترهای اقتصادیای محروم باشند و دههها بار این محرومیت را به دوش بکشند.
سالهای آینده همین مردم از این افراد خواهند پرسید چه اقدام بزرگ و اثرگذاری برای توسعه استان کردهاید؟ واضح است که اگر در چرخ بر همین منوال بچرخد، این افراد دیگر جایگاهی در بین مردم استان نخواهند داشت.
در آینده در همین پایگاه خبری، به بذل و بخشهای مدیریتی برخی از این نیروها به افراد نزدیک خود خواهیم پرداخت. اما حالا سؤالات اصلی ما این است که تا کی میخواهید به همین اقدامات روزمره بسنده کنید؟ آیا وقت آن نرسیده است که اقدامی اثرگذار همچون راهاندازی نمایندگی چندین هلدینگ در استان انجام دهید؟ روشن است که فردا دیگر برای این کارها دیر است؛ تا امروز که میتوانید و جایگاه دارید انجام دهید؛ چرا که اگر جایگاه مردمیتان در بین مردم استان متزلزل شود، در سطح ملی نیز جایگاهی نخواهید داشت.
به گزارش کبنا، کهگیلویه و بویراحمد بر اساس شاخصهای چندگانه توسعه، نسبت به سایر استانهای کشور از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. عوامل زیادی در شکلگیری وضعیت کنونی این استان تأثیرگذار هستند. اما فارغ از عوامل متعددی که میتوان در اینجا لیست کرد، یکی از مهمترین عاملها برای برونرفت از وضعیت توسعهنیافتگی، نیروی انسانی ماهر و تأثیرگذار است. نیروی انسانی که در سطح ملی از جایگاه اثرگذاری برخوردار باشد، میتواند بهعنوان عامل پیشران توسعه عمل کند.
شاید در دورههای پیشین تعداد این نیروها از نظر کمی و کیفی چندان زیاد نبود، اما حالا بخش زیادی از نیروهای کهگیلویه و بویراحمدی، مناصب و جایگاههای مهمی در سطح کشور به دست آوردهاند. از وزارت ارتباطات و دفتر رئیس جمهوری بگیر تا رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس و این روزها نیز زمزمههایی در مورد ریاست بانک مرکزی. دیگر این افراد نمیتوانند به بهانههای واهی همچون عدم دسترسی به قدرت از زیر بار مسئولیت و پاسخگویی به افکار عمومی کهگیلویه و بویراحمد شانه خالی کنند.
شاخصها نشان میدهند این استان از نظر تورم، بیکاری، مشارکت اقتصادی، کارخانجات، واحدهای صنعتی و ... در وضعیت ناخوشایندی قرار دارد. بیکاری آنقدر ریشه دوانده که حتی آزمونهای استخدامی نیز حاشیهساز میشوند. پس از یک سال هنوز ابهامات طرح زینالدین برطرف نشده است. بخش زیادی از نیروهای برخی از ادارات نه از طریق آزمون استخدامی، بلکه با روشهای دیگری به کار گرفته شدهاند. همین عامل باعث کاهش کیفیت خدماترسانی در دستگاههای اداری شده است. فرصتهای مناسب برای اشتغال جوانان وجود ندارد؛ آنها نیز مجبورند به هر ریسمانی چنگ بزنند تا شاید بتوانند در جایی شاغل شوند. همین بیکاری علاوه بر کاهش نرخ ازدواج، افزایش تعداد طلاقها را نیز به دنبال داشته است؛ پدیدهای که چندی است مورد انتقاد نماینده نهاد رهبری و امام جمعه شهر یاسوج شده است.
برخی از مسئولین نیز آمار وامهای اشتغالزایی را به پای آمار اشتغال میگذارند و با این پیشفرض که هر کس که وام اشتغالزایی دریافت کرده، پس شاغل است، ادعای کاهش نرخ بیکاری در استان میکنند. این در حالی است که بخشی از اینوامها یه انحراف میروند. انحراف تسهیلات آنقدر در ادارهکلی همچون تعاون، کار و رفاه اجتماعی زیادی بود که سازمان بازرسی در آنجا حاضر شد که بر روند ارائه این تسهیلات نظارت کند.
بههر حال در نبود بستر مناسب اقتصادی، نرخ بیکاری بالاست و افراد جویای کار نیز نمیتوانند در واحدهای اقتصادی و صنعتی مشغول شوند؛ چرا که اساساً واحد اقتصادی و صنعتی چندانی در کهگیلویه و بویراحمد وجود ندارد؛ هر چه هست همان ادارات است که ظرفیتشان اشباع شده و در هر آزمون استخدامی فراگیر تنها چند نفر استخدام میشوند.
حال در این وضعیت چه باید کرد؟ شاید مقایسه کهگیلویه و بویراحمد با استانهایی همچون فارس، اصفهان و یا یزد به دلیل قدمت تاریخیشان چندان درست نباشد، اما واضح است که بخشی از توسعه این استانها مرهون وحدت و همدلی نخبگان آنجاست. یزد استانی کویری و اصفهان نیز کمآب است، اما با این وجود بخش زیادی از صنایع و ظرفیتهای اقتصادی کشور را در خود جای دادهاند. اما کهگیلویه و بویراحمد با سطح بالایی از مواهب طبیعی همچنان در رنج اقتصادی به سر میبرد.
نگاهی به استانهای خوزستان، اصفهان یزد و ... نشان میدهد بخشی از بار اقتصادی را هلدینگها و شرکتهای زیرمجموعه شستا بر عهده گرفتهاند. صنایع نفت و گاز، صنایع سلولزی، شرکتهای دارویی، شرکتهای زیرمجموعه سیمان، شرکتهای زیرمجموعه صدر تأمین، شرکتهای وابسته هلدینگ صبا تأمین، سرمایهگذاری صنایع عمومی تأمین، سرمایهگذاری توسعه انرژی تأمین و ... تنها بخشی از هلدینگها و زیرمجموعههای شستاست که میشد چندین نمایندگی در کهگیلویه و بویراحمد داشته باشند، اما متأسفانه رد و نشانی از آنها در این استان نیست.
برخی از نیروهای انسانی صاحب جایگاه و منصب در کهگیلویه و بویراحمد در ادوار گذشته تنها دست نزدیکان خود را گرفتند و بعضاً افرادی که کمترین شایستگی را نیز نداشتند در هلدینگها مشغول به کار شدند. اما چرا نباید مردم محروم این استان، از چنین بسترهای اقتصادیای محروم باشند و دههها بار این محرومیت را به دوش بکشند.
سالهای آینده همین مردم از این افراد خواهند پرسید چه اقدام بزرگ و اثرگذاری برای توسعه استان کردهاید؟ واضح است که اگر در چرخ بر همین منوال بچرخد، این افراد دیگر جایگاهی در بین مردم استان نخواهند داشت.
در آینده در همین پایگاه خبری، به بذل و بخشهای مدیریتی برخی از این نیروها به افراد نزدیک خود خواهیم پرداخت. اما حالا سؤالات اصلی ما این است که تا کی میخواهید به همین اقدامات روزمره بسنده کنید؟ آیا وقت آن نرسیده است که اقدامی اثرگذار همچون راهاندازی نمایندگی چندین هلدینگ در استان انجام دهید؟ روشن است که فردا دیگر برای این کارها دیر است؛ تا امروز که میتوانید و جایگاه دارید انجام دهید؛ چرا که اگر جایگاه مردمیتان در بین مردم استان متزلزل شود، در سطح ملی نیز جایگاهی نخواهید داشت.