تاریخ انتشار
شنبه ۹ تير ۱۴۰۳ ساعت ۲۰:۵۱
کد مطلب : ۴۷۷۶۷۵
کبنا بررسی کرد؛
بیتحرکی و انفعال اصلاحطلبان کهگیلویه و بویراحمد در انتخابات ریاست جمهوری
۰
کبنا ؛اصولگرایان استان کهگیلویه و بویراحمد که روزی رقیب سرسخت یکدیگر بودند حول نامزد شکستخورده انتخابات اجماع کردند، اما اصلاحطلبان با وجود اینکه نامزدشان نفر نخست انتخابات شد، تاکنون هیچ فعالیت قابل توجهی از خود نشان ندادهاند و کنج عزلت گزیدهاند؛ دور نیست روزی که پیامد این بیتحرکی و انفعال، دامان خود آنها را بگیرد.
به گزارش کبنا، نتایج دور نخست انتخابات ریاست جمهوری اعلام شد؛ مسعود پزشکیان به عنوان نفر نخست و سعید جلیلی به عنوان نفر دوم راهی مرحله بعد شدند تا در 15 تیر ماه به مصاف هم بروند و در نهایت یک نفر از آنها برای چهار سال سکان ریاست جمهوری را بر عهده بگیرد. فارق از حواشی پیرامون این رقابتها در کل کشور، در استان کهگیلویه و بویراحمد در طول رقابتهای انتخاباتی شاهد اتفاقات جالب توجهی بودیم که کنکاش نسبت به آنها، بسیاری از زوایای فعالیت سیاسی و اجتماعی در استان را روشن میکند.
پیشبینی ما در کبنا نیوز در خصوص نتایج احتمالی انتخابات به واقعیت پیوست؛ [برای مطالعه بیشتر اینجا و اینجا کلیک کنید]. در مجموعه گزارشهایی که درباره انتخابات ریاست جمهوری 1403 نوشته بودیم، پیشبینی کرده بودیم در نهایت رقابت بین مسعود پزشکیان و سعید جلیلی خواهد بود و به احتمال بسیار زیاد، انتخابات به دور دوم کشیده میشود. گفتنی است همچنین تأکید کرده بودیم قالیباف رأی چندانی در کهگیلویه و بویراحمد ندارد و رقابت برای اول و دومی بین پزشکیان و جلیلی است. اما با این وجود، بسیاری از سیاسیون استان جانب قالیباف را گرفته بودند. تا جایی که رقبای دیروز، بر سر اجماع برای قالیباف، تبدیل به دوستان امروز شدند. هر چند در گچساران ما شاهد فعالیت سیاسی چندانی در حمایت از یکی از نامزدهای انتخاباتی نبودیم، اما در دو حوزه کهگیلویه و بویراحمد، فعالیتهای سیاسی انتخاباتی بسیار داغ بود.
برخی از اعضای شورای وحدت اصولگرایان و شورای ائتلاف اصولگرایان قالیباف را نامزد مطبوع خود اعلام کردند؛ در حالی که مهدی روشنفکر و غلام محمد زارعی از رقبای سیاسی یکدیگر به حساب میآمدند، این بار هر دو بر سر حمایت از قالیباف متحد شده بودند. اتحادی بسیار شکننده که به دلیل رقابتهای سیاسی در سالهای آینده احتمال ماندگای چندانی نمیتوان برای آن تصور نمود. ریاست ستاد مرکزی قالیباف به حبیبالله پیشوا و ستاد مردمی او نیز به خلیفه خلقیپور سپرده شد. محمد رحیم دهرابپور و برخی دیگر از چهرههای اصولگرای استان نیز جانب قالیباف را گرفتند.
به نظر میرسد پس از شکست اصولگرایان در رقابت با محمد بهرامیِ اصلاحطلب در انتخابات مجلس، حالا همگی متحد شدهاند که حداقل نهاد ریاست جمهوری را از دست ندهند. اما تحلیلهای آنها اشتباه از آب درآمد و قالیباف نه تنها اول و دوم نشد، بلکه با پایینترین رأی در طول حضورش در انتخابات ریاست جمهوری، نفر سوم شد. در حالی که آنها در نطقهای انتخاباتی، طوری فریاد میزدند که رئیس جمهور آینده ایران کسی نیست جز محمدباقر قالیباف. باید به این موضوع اندیشید که اگر سیاسیون بویراحمد در تحلیل چنین پدیدهای به راحتی اشتباه میکنند و نتیجه فعالیتهای سیاسیشان به ثمر نمینشیند، آیا نباید به سایر توصیههای سیاسی آنها نیز به دیده تردید نگریست؟
اما در دیگر حوزه انتخاباتی استان یعنی کهگیلویه بزرگ نیز شاهد همین پدیده بودیم. در حالی که سید محمد موحد، عدل هاشمیپور و علی مژدهی تا همین چند ماه پیش طوری با یکدیگر رقابت میکردند که انگار دشمن قسم خورده یکدیگر هستند، این بار بر سر اتحاد برای قالیباف با یکدیگر اجماع کردند. اما باز هم به دلیل شکست قالیباف و رقابتهای احتمالی در آینده، نهال دوستی آنها چند روز بیشتر دوام نمیآورد و خشک میشود. در یکی از نطقهای انتخاباتی در حمایت از قالیباف، عدل هاشمیپور گفت: «از نماینده محترم و ارزشی و ولایی (سید محمد موحد؛ رقیب دیروز) تشکر میکنم؛ خدا را شاکرم بابت اتحاد و یکپارچگیای که اکنون دور هم جمع شدیم؛ این نعمتی بود که آقای قالیباف ما را با سلایقهای مختلف دور هم جمع کرد». هاشمیپور که چند ماه پیش در رقابت بسیار سختی با موحد بود، آن شب را بهترین شب خود دانست و گفت: «امشب شبی است که به لطف دکتر قالیباف، بعد از وسوسههای شیاطین و ایجاد اختلافات دور هم جمع شدیم». حال که قالیباف وسیلهای شده بود تا وسوسههای شیاطین از آنها دور شود، امروز که قالیباف به راحتی از صحنه کنار رفت، آیا نباید به این فکر کرد که این وسوسههای شیاطین باز هم ممکن است برگردند؟
البته با بیانیهای که قالیباف پس از شکست در انتخابات، در حمایت از جلیلی صادر کرد، سیاسیون طرفدار قالیباف در استان، امروز به سمت جلیلی خواهند رفت. همانها که در حمایت از قالیباف شکست خوردند، امروز به سمت جلیلی میروند و باز همان نطقها را اما این بار در حمایت از جلیلی ایراد میکنند؛ فارغ از اینکه شاخصهای اجتماعی چه میگویند و در زیر پوست کهگیلویه و بویراحمد چه چیزی در جریان است. جلیلی خود بدون حمایت این افراد توانست 102 هزار رأی به دست آورد، اما حالا حمایت این سیاسیون شکست خورده از جلیلی، حتی ممکن است موجب ریزش آرای او در استان در دور دوم انتخابات شود. پدیدهای که در علم ارتباطات به آن اثر بومرنگ میگویند.
با همه اینها، فعالان سیاسی اصلاحطلب کهگیلویه و بویراحمد سکوت پیشه کرده و در حمایت از نامزد خود تلاش چندانی از سوی آنها دیده نمیشود. در آخرین مناظرات ریاست جمهوری، علیرضا زاکانی تاجگردون را گردنکلفتی نامید که مجلس او را اخراج کرده است. اما بلافاصله، پزشکیان پاسخ او را داد. در حالی این اتفاق افتاد که اصلاحطلبان کهگیلویه و بویراحمد، واکنش چندان نشانی نداند و هیچ بیانیه یا پاسخی از سوی آنها منتشر نشد.
غلامرضا تاجگردون که به عنوان نفر نخست در حوزه انتخابیه گچساران و باشت، وارد مجلس شد، تاکنون مستقیماً از پزشکیان به عنوان نامزد همسو با خود، حمایت نکرده است. حمایت، چیزی است که اصولگرایان استان از قالیباف به عمل آوردند اما شکست خوردند. وقتی از حمایت میگوییم منظور نطقهای آتشین و فعالیت میدانی است که تاکنون از سوی چهرهای همچون تاجگردون دیده نشده است. لازم است تاجگردون در فرصت باقیمانده وارد میدان شود و حمایت خود را از پزشکیان علناً اعلام کند؛ حتی اگر شده میتینگ انتخاباتی برگزار کند. چرا که در صورت پیروزی پزشکیان، او کار راحتتری در پیش دارد و با آرامش و طیب خاطر بیشتری میتواند برای حوزه انتخابیه خود فعالیت کند. یادمان نرفته نمایندگان اصلاحطلب در دولت غیرهمسو با چه مشکلات و موانعی روبهرو بودند. همانطور که تاجگردون توانست بیشترین آراء را در بین شهروندان گچساران و باشت کسب کند، اگر حالا وارد میدان شوند و از پزشکیان حمایت کند، طرفداران او نیز به حمایت از پزشکیان و تاجگردون، هم ترغیب به شرکت در انتخابات میشوند و هم موجبات پیروزی پزشکیان را فراهم میآورند.
محمد بهرامی دیگر نماینده اصلاحطلب استان هر چند در گفتوگویی، از پزشکیان حمایت کرد، اما او نیز تلاش چندانی برای پیروزی پزشکیان نکرده است؛ نمیتوان با بیان چند جمله انتظار داشت افکار عمومی ترغیب شوند به سمت پزشکیان بروند. ممکن است بهرامی چند صباح آینده ادعا کند از پزشکیان حمایت نموده است، اما کیست که نداند صرف بیان چند جمله، حمایت محسوب نمیشود. حمایت همان است که لیدرهای انتخاباتی او در اسفند ماه از او به عمل آوردند و روستا به روستای استان میگشتند و از بهرامی میگفتند. حالا نیز فرصتی پیش آمده که یک نامزد اصلاحطلب، سکان ریاست جمهوری را بر عهده بگیرد. چنانچه بهرامی بر عهد خود با مردم پایبند است، باید وارد میدان شود و قشر خاکستری که رأی ندادهاند را به رأی دادن به پزشکیان ترغیب کند.
اصلاحطلبان استان که میتوانند برای نامزد همسو با خود فعالیت کنند، محدود به همین چند نفر نمیشود؛ خداداد غریبپور، محمد علی وکیلی، سید باقر موسوی، غلامرضا پناه، محمدعلی افشانی،سید کامل تقوی و دیگرانی که در دولتهای همسو با خود مناصب مهم و اثرگذاری داشتهاند، همگی باید پای کار بیایند و در تلاش برای استقرار دولت پزشکیان دست به حمایت آشکار و علنی بزنند. اگر این افراد ادعای اصلاحطلبی دارند، در این دوره تمام تلاش خود را به کار نبرند، ممکن است در آینده از آنها با عنوان عافیتطلب، محافظهکار و صفاتی از این دست یاد شود.
تا زمان باقی هست، اصلاحطلبان استان باید برای آرمانی که زمانی سنگ آن را سینه میزدند به پا خیزند و همان نقشی را که آذری جهرمی و محمد جواد ظریف در سطح کشور ایفا کردند، در سطح استان و یا حتی فراتر از آن اجرا کنند. و گرنه با پیروزی طیف مقابل، خود همین افراد نیز ممکن است با محدودیتهای بسیاری روبهرو شوند.
به گزارش کبنا، نتایج دور نخست انتخابات ریاست جمهوری اعلام شد؛ مسعود پزشکیان به عنوان نفر نخست و سعید جلیلی به عنوان نفر دوم راهی مرحله بعد شدند تا در 15 تیر ماه به مصاف هم بروند و در نهایت یک نفر از آنها برای چهار سال سکان ریاست جمهوری را بر عهده بگیرد. فارق از حواشی پیرامون این رقابتها در کل کشور، در استان کهگیلویه و بویراحمد در طول رقابتهای انتخاباتی شاهد اتفاقات جالب توجهی بودیم که کنکاش نسبت به آنها، بسیاری از زوایای فعالیت سیاسی و اجتماعی در استان را روشن میکند.
پیشبینی ما در کبنا نیوز در خصوص نتایج احتمالی انتخابات به واقعیت پیوست؛ [برای مطالعه بیشتر اینجا و اینجا کلیک کنید]. در مجموعه گزارشهایی که درباره انتخابات ریاست جمهوری 1403 نوشته بودیم، پیشبینی کرده بودیم در نهایت رقابت بین مسعود پزشکیان و سعید جلیلی خواهد بود و به احتمال بسیار زیاد، انتخابات به دور دوم کشیده میشود. گفتنی است همچنین تأکید کرده بودیم قالیباف رأی چندانی در کهگیلویه و بویراحمد ندارد و رقابت برای اول و دومی بین پزشکیان و جلیلی است. اما با این وجود، بسیاری از سیاسیون استان جانب قالیباف را گرفته بودند. تا جایی که رقبای دیروز، بر سر اجماع برای قالیباف، تبدیل به دوستان امروز شدند. هر چند در گچساران ما شاهد فعالیت سیاسی چندانی در حمایت از یکی از نامزدهای انتخاباتی نبودیم، اما در دو حوزه کهگیلویه و بویراحمد، فعالیتهای سیاسی انتخاباتی بسیار داغ بود.
برخی از اعضای شورای وحدت اصولگرایان و شورای ائتلاف اصولگرایان قالیباف را نامزد مطبوع خود اعلام کردند؛ در حالی که مهدی روشنفکر و غلام محمد زارعی از رقبای سیاسی یکدیگر به حساب میآمدند، این بار هر دو بر سر حمایت از قالیباف متحد شده بودند. اتحادی بسیار شکننده که به دلیل رقابتهای سیاسی در سالهای آینده احتمال ماندگای چندانی نمیتوان برای آن تصور نمود. ریاست ستاد مرکزی قالیباف به حبیبالله پیشوا و ستاد مردمی او نیز به خلیفه خلقیپور سپرده شد. محمد رحیم دهرابپور و برخی دیگر از چهرههای اصولگرای استان نیز جانب قالیباف را گرفتند.
به نظر میرسد پس از شکست اصولگرایان در رقابت با محمد بهرامیِ اصلاحطلب در انتخابات مجلس، حالا همگی متحد شدهاند که حداقل نهاد ریاست جمهوری را از دست ندهند. اما تحلیلهای آنها اشتباه از آب درآمد و قالیباف نه تنها اول و دوم نشد، بلکه با پایینترین رأی در طول حضورش در انتخابات ریاست جمهوری، نفر سوم شد. در حالی که آنها در نطقهای انتخاباتی، طوری فریاد میزدند که رئیس جمهور آینده ایران کسی نیست جز محمدباقر قالیباف. باید به این موضوع اندیشید که اگر سیاسیون بویراحمد در تحلیل چنین پدیدهای به راحتی اشتباه میکنند و نتیجه فعالیتهای سیاسیشان به ثمر نمینشیند، آیا نباید به سایر توصیههای سیاسی آنها نیز به دیده تردید نگریست؟
اما در دیگر حوزه انتخاباتی استان یعنی کهگیلویه بزرگ نیز شاهد همین پدیده بودیم. در حالی که سید محمد موحد، عدل هاشمیپور و علی مژدهی تا همین چند ماه پیش طوری با یکدیگر رقابت میکردند که انگار دشمن قسم خورده یکدیگر هستند، این بار بر سر اتحاد برای قالیباف با یکدیگر اجماع کردند. اما باز هم به دلیل شکست قالیباف و رقابتهای احتمالی در آینده، نهال دوستی آنها چند روز بیشتر دوام نمیآورد و خشک میشود. در یکی از نطقهای انتخاباتی در حمایت از قالیباف، عدل هاشمیپور گفت: «از نماینده محترم و ارزشی و ولایی (سید محمد موحد؛ رقیب دیروز) تشکر میکنم؛ خدا را شاکرم بابت اتحاد و یکپارچگیای که اکنون دور هم جمع شدیم؛ این نعمتی بود که آقای قالیباف ما را با سلایقهای مختلف دور هم جمع کرد». هاشمیپور که چند ماه پیش در رقابت بسیار سختی با موحد بود، آن شب را بهترین شب خود دانست و گفت: «امشب شبی است که به لطف دکتر قالیباف، بعد از وسوسههای شیاطین و ایجاد اختلافات دور هم جمع شدیم». حال که قالیباف وسیلهای شده بود تا وسوسههای شیاطین از آنها دور شود، امروز که قالیباف به راحتی از صحنه کنار رفت، آیا نباید به این فکر کرد که این وسوسههای شیاطین باز هم ممکن است برگردند؟
البته با بیانیهای که قالیباف پس از شکست در انتخابات، در حمایت از جلیلی صادر کرد، سیاسیون طرفدار قالیباف در استان، امروز به سمت جلیلی خواهند رفت. همانها که در حمایت از قالیباف شکست خوردند، امروز به سمت جلیلی میروند و باز همان نطقها را اما این بار در حمایت از جلیلی ایراد میکنند؛ فارغ از اینکه شاخصهای اجتماعی چه میگویند و در زیر پوست کهگیلویه و بویراحمد چه چیزی در جریان است. جلیلی خود بدون حمایت این افراد توانست 102 هزار رأی به دست آورد، اما حالا حمایت این سیاسیون شکست خورده از جلیلی، حتی ممکن است موجب ریزش آرای او در استان در دور دوم انتخابات شود. پدیدهای که در علم ارتباطات به آن اثر بومرنگ میگویند.
با همه اینها، فعالان سیاسی اصلاحطلب کهگیلویه و بویراحمد سکوت پیشه کرده و در حمایت از نامزد خود تلاش چندانی از سوی آنها دیده نمیشود. در آخرین مناظرات ریاست جمهوری، علیرضا زاکانی تاجگردون را گردنکلفتی نامید که مجلس او را اخراج کرده است. اما بلافاصله، پزشکیان پاسخ او را داد. در حالی این اتفاق افتاد که اصلاحطلبان کهگیلویه و بویراحمد، واکنش چندان نشانی نداند و هیچ بیانیه یا پاسخی از سوی آنها منتشر نشد.
غلامرضا تاجگردون که به عنوان نفر نخست در حوزه انتخابیه گچساران و باشت، وارد مجلس شد، تاکنون مستقیماً از پزشکیان به عنوان نامزد همسو با خود، حمایت نکرده است. حمایت، چیزی است که اصولگرایان استان از قالیباف به عمل آوردند اما شکست خوردند. وقتی از حمایت میگوییم منظور نطقهای آتشین و فعالیت میدانی است که تاکنون از سوی چهرهای همچون تاجگردون دیده نشده است. لازم است تاجگردون در فرصت باقیمانده وارد میدان شود و حمایت خود را از پزشکیان علناً اعلام کند؛ حتی اگر شده میتینگ انتخاباتی برگزار کند. چرا که در صورت پیروزی پزشکیان، او کار راحتتری در پیش دارد و با آرامش و طیب خاطر بیشتری میتواند برای حوزه انتخابیه خود فعالیت کند. یادمان نرفته نمایندگان اصلاحطلب در دولت غیرهمسو با چه مشکلات و موانعی روبهرو بودند. همانطور که تاجگردون توانست بیشترین آراء را در بین شهروندان گچساران و باشت کسب کند، اگر حالا وارد میدان شوند و از پزشکیان حمایت کند، طرفداران او نیز به حمایت از پزشکیان و تاجگردون، هم ترغیب به شرکت در انتخابات میشوند و هم موجبات پیروزی پزشکیان را فراهم میآورند.
محمد بهرامی دیگر نماینده اصلاحطلب استان هر چند در گفتوگویی، از پزشکیان حمایت کرد، اما او نیز تلاش چندانی برای پیروزی پزشکیان نکرده است؛ نمیتوان با بیان چند جمله انتظار داشت افکار عمومی ترغیب شوند به سمت پزشکیان بروند. ممکن است بهرامی چند صباح آینده ادعا کند از پزشکیان حمایت نموده است، اما کیست که نداند صرف بیان چند جمله، حمایت محسوب نمیشود. حمایت همان است که لیدرهای انتخاباتی او در اسفند ماه از او به عمل آوردند و روستا به روستای استان میگشتند و از بهرامی میگفتند. حالا نیز فرصتی پیش آمده که یک نامزد اصلاحطلب، سکان ریاست جمهوری را بر عهده بگیرد. چنانچه بهرامی بر عهد خود با مردم پایبند است، باید وارد میدان شود و قشر خاکستری که رأی ندادهاند را به رأی دادن به پزشکیان ترغیب کند.
اصلاحطلبان استان که میتوانند برای نامزد همسو با خود فعالیت کنند، محدود به همین چند نفر نمیشود؛ خداداد غریبپور، محمد علی وکیلی، سید باقر موسوی، غلامرضا پناه، محمدعلی افشانی،سید کامل تقوی و دیگرانی که در دولتهای همسو با خود مناصب مهم و اثرگذاری داشتهاند، همگی باید پای کار بیایند و در تلاش برای استقرار دولت پزشکیان دست به حمایت آشکار و علنی بزنند. اگر این افراد ادعای اصلاحطلبی دارند، در این دوره تمام تلاش خود را به کار نبرند، ممکن است در آینده از آنها با عنوان عافیتطلب، محافظهکار و صفاتی از این دست یاد شود.
تا زمان باقی هست، اصلاحطلبان استان باید برای آرمانی که زمانی سنگ آن را سینه میزدند به پا خیزند و همان نقشی را که آذری جهرمی و محمد جواد ظریف در سطح کشور ایفا کردند، در سطح استان و یا حتی فراتر از آن اجرا کنند. و گرنه با پیروزی طیف مقابل، خود همین افراد نیز ممکن است با محدودیتهای بسیاری روبهرو شوند.
شجاع نیست
میترسند از مجلس و قالیباف
بهرامی فقیر هنوز دنبال صندلی برا نشستن هست