تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۹:۳۴
کد مطلب : ۴۷۷۱۵۴
مردم را عصبانی نکنید؛
ریاست و عضویت در ستاد انتخاباتی اسم رمزی برای منفعتطلبی؟
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛در حالی که هنوز فعالیتهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری در اغلب استانها شکل جدی به خود نگرفته، در کهگیلویه و بویراحمد برای هر نامزد چندین ستاد و رئیس ستاد انتخاب شده است.
به گزارش کبنا، با حادثه بالگرد حامل رئیس جمهور، شروع بهکار دولت چهاردهم یک سال جلوتر افتاد. هر چند این اتفاق باعث شد نامزدهای انتخاباتی شوکه شوند و فعالیتهای خود را یک سال زودتر شروع نمایند، اما شوک بزرگتر را در کهگیلویه و بویراحمد باید دید.
نظام اداری کهگیلویه و بویراحمد تحت تأثیر دو عامل سیاسی است: انتخابات مجلس و انتخابات ریاست جمهوری. هنوز رئیس جمهور در قید حیات بود که نتایج انتخابات مجلس مشخص شد. بنابراین سه ماه پیش از این حادثه، زمزمههایی از تغییر برخی مدیران شنیده میشد.
اما حالا که قرار است انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود، هر مدیری جانب یکی از نامزدهای انتخاباتی را گرفته است.
البته برخی از آنها هنوز در تصمیمگیری مردد هستند. حق هم دارند، چون هنوز مشخص نیست پیروزی چه کسی قطعی است! جالبتر از همه اینکه برخی یک پا در زمین نامزدی اصولگرا دارند و پای دیگرشان در زمین نامزد اصلاحطلب است. منطق این افراد هم این است: «اینطوری هر کدام که برنده شد، من به سهمم میرسم». برخی دیگر نیز صبح از شانس قالیباف میگویند و ظهر از پیروزی پزشکیان، صبح خود را قالیبافی مینامند و ظهر اصلاحطلب!
مدیرانی که تا چندی پیش از هر وسیلهای استفاده میکردند که نشان دهند سرسپرده کامل دولت رئیسی هستند، امروز رنگ عوض کرده و به سمت کسی تمایل پیدا کردهاند که فکر میکنند شانس بیشتری دارد و در صورت پیروزی ابقاء میشوند.
مدیران کنونی در کهگیلویه و بویراحمد بهجز عدهای معدود که طرف پزشکیان را گرفتهاند، بقیه همگی را میتوان در ستادهای نامزدهای اصولگرا دید. اما مدیران دولت قبل که برخی چهار، برخی هم هشت سال مدیر بودهاند، اغلب در ستاد پزشکیان جمع شده و از هماکنون تقسیم غنائم احتمالی را شروع کردهاند.
بدیهی است که این مدیران اغلب آزمون خود را پس دادهاند. نتیجه مدیریت و مناصبشان را در دهه ۹۰ دیدیم. گویا آنها که در نظر از چرخش نخبگان دفاع میکنند، در عمل تنها خود را نخبه میدانند. خودنخبهپنداری این افراد، فرصت را از کسانی که از شایستگی و مهارت لازم برخوردار هستند، اما رانت ندارند، میگیرد. آنها به همین سادگی ضرورت چرخش نخبگان را به پای منفعت و منصب قربانی میکنند.
جالب است برخی از همینها که امروز در ستاد پزشکیان بر روی صندلیهای آنچنانی نشسته بودند و برنامه برای پس از پیروزی طراحی میکردند، چند باری شانس خود را برای همرنگ شدن با دولت سیزدهم امتحان کرده بودند، اما نتیجهای عایدشان نشده بود.
تعدد ستادهای انتخاباتی در کهگیلویه و بویراحمد را از همین زاویه میتوان تفسیر کرد. عدهای که به دنبال نام و نان از انتخابات هستند، در گوشهای از این استان ستادی علم کردهاند. اما حساب این افراد را باید از مردم استان کهگیلویه و بویراحمد جدا کرد. در حالی که دغدغه شهروندان کهگیلویه و بویراحمدی، وضعیت کنونی و آینده کشور است، تمام هم و غم این گروه از منفعتطلبان ستادی، غنائم و فرصتهایی است که در دولت چهاردهم میتوانند جمع کنند.
بدیهی است مردم بهخاطر اینکه فلان شخص رئیس ستاد قالیباف و یا مثلا پزشکیان است، به قالیباف و پزشکیان رأی نمیدهند. آنها نگران آینده ایران هستند و با همین منطق رأی میدهند.
به گزارش کبنا، با حادثه بالگرد حامل رئیس جمهور، شروع بهکار دولت چهاردهم یک سال جلوتر افتاد. هر چند این اتفاق باعث شد نامزدهای انتخاباتی شوکه شوند و فعالیتهای خود را یک سال زودتر شروع نمایند، اما شوک بزرگتر را در کهگیلویه و بویراحمد باید دید.
نظام اداری کهگیلویه و بویراحمد تحت تأثیر دو عامل سیاسی است: انتخابات مجلس و انتخابات ریاست جمهوری. هنوز رئیس جمهور در قید حیات بود که نتایج انتخابات مجلس مشخص شد. بنابراین سه ماه پیش از این حادثه، زمزمههایی از تغییر برخی مدیران شنیده میشد.
اما حالا که قرار است انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود، هر مدیری جانب یکی از نامزدهای انتخاباتی را گرفته است.
البته برخی از آنها هنوز در تصمیمگیری مردد هستند. حق هم دارند، چون هنوز مشخص نیست پیروزی چه کسی قطعی است! جالبتر از همه اینکه برخی یک پا در زمین نامزدی اصولگرا دارند و پای دیگرشان در زمین نامزد اصلاحطلب است. منطق این افراد هم این است: «اینطوری هر کدام که برنده شد، من به سهمم میرسم». برخی دیگر نیز صبح از شانس قالیباف میگویند و ظهر از پیروزی پزشکیان، صبح خود را قالیبافی مینامند و ظهر اصلاحطلب!
مدیرانی که تا چندی پیش از هر وسیلهای استفاده میکردند که نشان دهند سرسپرده کامل دولت رئیسی هستند، امروز رنگ عوض کرده و به سمت کسی تمایل پیدا کردهاند که فکر میکنند شانس بیشتری دارد و در صورت پیروزی ابقاء میشوند.
مدیران کنونی در کهگیلویه و بویراحمد بهجز عدهای معدود که طرف پزشکیان را گرفتهاند، بقیه همگی را میتوان در ستادهای نامزدهای اصولگرا دید. اما مدیران دولت قبل که برخی چهار، برخی هم هشت سال مدیر بودهاند، اغلب در ستاد پزشکیان جمع شده و از هماکنون تقسیم غنائم احتمالی را شروع کردهاند.
بدیهی است که این مدیران اغلب آزمون خود را پس دادهاند. نتیجه مدیریت و مناصبشان را در دهه ۹۰ دیدیم. گویا آنها که در نظر از چرخش نخبگان دفاع میکنند، در عمل تنها خود را نخبه میدانند. خودنخبهپنداری این افراد، فرصت را از کسانی که از شایستگی و مهارت لازم برخوردار هستند، اما رانت ندارند، میگیرد. آنها به همین سادگی ضرورت چرخش نخبگان را به پای منفعت و منصب قربانی میکنند.
جالب است برخی از همینها که امروز در ستاد پزشکیان بر روی صندلیهای آنچنانی نشسته بودند و برنامه برای پس از پیروزی طراحی میکردند، چند باری شانس خود را برای همرنگ شدن با دولت سیزدهم امتحان کرده بودند، اما نتیجهای عایدشان نشده بود.
تعدد ستادهای انتخاباتی در کهگیلویه و بویراحمد را از همین زاویه میتوان تفسیر کرد. عدهای که به دنبال نام و نان از انتخابات هستند، در گوشهای از این استان ستادی علم کردهاند. اما حساب این افراد را باید از مردم استان کهگیلویه و بویراحمد جدا کرد. در حالی که دغدغه شهروندان کهگیلویه و بویراحمدی، وضعیت کنونی و آینده کشور است، تمام هم و غم این گروه از منفعتطلبان ستادی، غنائم و فرصتهایی است که در دولت چهاردهم میتوانند جمع کنند.
بدیهی است مردم بهخاطر اینکه فلان شخص رئیس ستاد قالیباف و یا مثلا پزشکیان است، به قالیباف و پزشکیان رأی نمیدهند. آنها نگران آینده ایران هستند و با همین منطق رأی میدهند.