دریافت لینک صفحه با کد QR
کبنا گزارش میدهد
۱۴۰۱ کهگیلویه و بویراحمد چگونه گذشت؟
1 فروردين 1402 ساعت 1:59
روشنفکر و موحد در زمان بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی دولت سیزدهم در دفاع از توانمندیهای غیر موجود عبدالملکی گزینه وزارت رفاه با هم در رقابت بودند اما وقتی عبدالملکی با استعفای خود اقرار کرد که ناتوان است آن دو هیچ حرفی نزدند. روشنفکر در یک نطق در صحن مجلس از اصلاحات ساختاری سخن گفت ولی بعدها امضای وی پای یک طرح محدودکننده آزادی برای کنترل اظهار نظرها نشان داد آن ادعای اصلاحات ساختاری بیشتر یک شعار بوده است. افشای یک نامه از وی خطاب به قالیباف برای بکارگیری نزدیکانش در هلدینگهای اقتصادی در این اواخر نیز با واکنشهای زیادی روبرو شد.
سال ۱۴۰۱ به سان یک چشم به هم زدن گذشت و حالا در آستانه سال ۱۴۰۲ قرار داریم. سال ۱۴۰۱ به نام سال «تولید؛ دانش بنیان و اشتغال آفرین» نامگذاری شده بود ولی هیچ اتفاقی در حوزه دانش بنیان در استان نیفتاد و حتی تا امروز که سال دم پایانی خود را سپری میکند متولی چنین حوزهای مشخص نشد و ظاهراً برای دانشگاهها بکارگیری نیرو و برخی مناسبات غیر دانش بنیان بر هر چیزی ارجحیت داشته است. 30 خرداد 1401 محسن فرزین رئیس پارک علم و فناوری کهگیلویه و بویراحمد شد. تعداد شرکتهای دانشبنیان در دوره او از 9 شرکت به 14 شرکت افزایش داشت و تعداد 35 شرکت در حال طی مراحل ارزیابی و اخذ گواهی دانشبنیان از معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری هستند. درآمداین شرکتها واحدهای مستقر در پارک علم و فناوری 20 برابر شد و 300 میلیارد تومان درآمد کسب کردند. البته تنها حوزه دانش بنیان نبود که در سایر دستگاههای مربوطه و دانشگاهها انفعال محض سال را سپری کرد، در سایر حوزهها و بویژه حوزه عمرانی نیز هیچ اتفاقی در استان کهگیلویه و بویراحمد نیفتاد تا احتمالی که در پایان ۱۴۰۰ متذکر شده بودیم که بخشی از عملکرد مدیریتی دولت سیزدهم در استان ضعیف است و حالا عدهای آن احتمال در مورد این تیم، که تیمی ضعیف در تاریخ مدیریت استان کهگیلویه و بویراحمد در چهل و چهار سال گذشته هستند را همدل و همراه هستند. سال با کم شدن از شدت کرونا و همهگیری آن آغاز شد و این موضوع سبب حضور دانشآموزان در مدارس شد. مدارسی که چند مورد آن در استان و در انتهای سال دچار حادثه تلخ مسمومیت دانشآموزان شدند.
با وجود تبلیغات گستردهی بلندگوهای نمایندگان مبنی بر اینکه فلان شهرستان و یا حوزه انتخابیه به یک کارگاه عمرانی تبدیل شده است اما بطور نمونه جاده دهدشت به پاتاوه کماکان معطل همان تونل و جاده انحرافی در نزدیک منطقه آبمورد است. گچساران بعد از تاجگردون به تعطیلی مطلق کشیده شده است و کهگیلویه بزرگ نیز همان کهگیلویهای است که در تمام سالهای نمایندگی موحد هیچ اتفاقی را به چشم ندیده است. البته اتفاق عمرانی در جهت معکوس آن در چندین مورد در استان کهگیلویه و بویراحمد رخ داد اتفاقاتی که نه تنها خیری برای استان نخواهند داشت که طبیعت استان و محیط زیست آن را آن گونه که برخی کارشناسان مدعیاند به باد خواهد داد. سدهایی که نه کارشناسیاند و نه پیوست محیط زیستی دارند. سد چم شیر، سد خرسان ۳ و سد تنگ سرخ سه سدی هستند که با وجود نامهای پر رنگ و لعاب اما از ابتدا در تعریف آنها صدور و انتقال آب استان به خارج از استان آمده است.
با وجود هشدارهای فراوان مبنی از خطرات بزرگ سد چم شیر و تکرار فاجعه سد گتوند اما ارادههایی از بالا بر آبگیری این سد است و بعدها آن گونه که کاوه مدنی معاون سابق محیط زیست کشور و یکی از فعالترین شخصیتهای محیط زیستی به مدد عکسهای ماهواره مدعی شد این سد در سکوت خبری آبگیری شده است.
حکایت سد تنگ سرخ نیز حکایت آشنا و تکراری است و آنقدر صدای مخالفین احداث این سد به جایی نرسید که گویا آن صداها نیز دلسرد شدهاند و به خاموشی گراییدهاند. جالب آن که مسئولان کشوری در هر سفری به استان در اولین بازدید خود به محل این سد میروند. سدی که ظاهراً بخش زیادی از آب آن برای استان فارس است.
حالا یک پروژه جدید سدی دیگر به دو سد قبلی اضافه شده است که قرار است ته مانده آب استان را به کویر لم یزرع کشور و احتمالاً برای رونق صنعت منتقل کند. سد خرسان ۳ که از هم اکنون باید ناامیدانه منتظر اجرایی شدن این سد و هزینههای سنگین اجتماعی، فرهنگی و محیط زیستی آن بود.
جالب آن که اما تنها پروژه سد درون استانی که از قضا بسیار کوچک و کم حجم تعریف شده است نه تنها فراموش شده است که گویی به بایگانی سپرده شده است تا حتی اندازه یک گالن آب، مابه ازای فریادهای سید محمد موحد در جلوی احمد وحیدی وزیر کشور در پی نداشته باشد و قدرت مافیای پایین دست رودخانه مارون بسیار قویتر از بیصدایی بالادستیهای مارون باشد. اما در آن سو و در بخشهای دیگر عمرانی بویژه راه اتفاق خاصی نیفتاد و هنوز هم اداره عریض و طویل راه و شهرسازی از نصب نیوجرسی در بعضی جادههای استان و بویژه جاده یاسوج به اصفهان عاجز است و روزانه شاهد اخبار تلخ از تصادف و مرگ هموطنان عزیزمان در جادههای استان هستیم. کمربندی شهر یاسوج یکی از نقاط حادثه خیز استان است که با وجود مسافت کم آن و وعدههای بسیار مَرد وعده دهنده یعنی کیومرث حاجیزاده معاون سابق عمرانی استاندار هیچ گشایشی در این مسیر اتفاق نیفتاد.
سفر وحیدی، وزیر کشور به یاسوج
حالا اگر چه حاجیزاده رفته است ولی هیچامیدی به بهبود اوضاع نیست و فرقی هم ندارد که جانشین وی چه کسی است و اگر شبیه حاجیزاده نباشد قطع و یقین از وی ضعیفتر خواهد بود. هر چند مدتها خالی بودن جای حاجیزاده و بیش از یک سال نبود معاونت توسعه و پشتیبانی و مدتها بلاتکلیفی سید جواد هاشمی در معاونت سیاسی نشان داد که گویا بود و یا نبود معاونین استاندار فرقی ندارد و برای کسی مهم نیست.
اینکه کیومرث حاجیزاده با حمایت چه کسانی مدتها در دولت جدید بر مسند خود باقی ماند جای سؤال است. جواد هاشمی نیز مدتها معلق در ماندن و رفتن بود ولی هر چه بود در نهایت حکم وی صادر شد اما او مدتهاست در سکوت مطلق خبری و فعالیتی به سر میبرد. فرمانداران چرام و کهگیلویه نیز مدتها حکمشان صادر نشد و این گمان میرفت که با ماندن آنها موافقت نشود اما با پیگیری موحد در نهایت این حکم صادر شد تا عکسهای عجیب و غریب عبدالرحمان توفیقیان در سیل تابستان امسال دل تهران را به رحم آورد و حکم وی صادر شد. سیل تابستان اگر چه به مانند سایر استانها شدید و پر خطر نبود اما در برخی مناطق از جمله شهرستان چرام خرابیهای زیادی به بار آورد که طبیعتاً در این مورد ستاد بحران مدیریت خاصی نداشت و تنها عملکرد همان عکس مدیران با لباسهای رسمی و کت و شلوار در دل بحران بود. همچنان که وقتی در زمستان امسال شاهد بارش برفی جزیی در یاسوج بودیم همه دستگاههای مربوطه و بویژه شهرداری یاسوج غافلگیر شدند تا شاهد شکستن ساقههای درختان بسیاری باشیم. دو مدیرعامل برق و آب و فاضلاب استان به جهت عدم مدیریت در بحران بارش برف عذرشان خواسته شد مدیرانی که از دولت قبل به جا مانده بودند.
داستان معاونین استاندار تنها داستان انتصابات استان نبود. شهابی فر، رئیس سازمان برنامه و بودجه به عنوان یکی از حساسترین دستگاهها مدتها در این دولت بر مسند خود باقی ماند تا در نهایت در همین اواخر یک نیروی غیر بومی و بدون رزومه جانشین وی شود. سال گذشته اسفند ماه بود که با پیگیری سید ناصر حسینی پور و حمایت استاندار یکی از نیروهای غلام رضا تاجگردون یعنی محمد غلام نژاد به ریاست دانشگاه علوم پزشکی رسید و خیلی زود هم حکم وی در شورای انقلاب فرهنگی تصویب شد اما غلام نژاد با رفتارهای لجوجانه و هیجانی از همان روز اول دانشگاه و خود را وارد حاشیه کرد تا درنهایت قبل از رسیدن به یک سالگی حکمش، عذرش از ریاست دانشگاه خواسته شود و سعید جاودان سیرت جانشین وی گردد. در حالی که دانشگاه علوم پزشکی یک مکان مهم و علمی است و بیش از هر چیز به ثبات و تخصص نیاز دارد گویی شیفت نگهبانی است که زود به زود شاهد تغییرات از بالا تا پایین در آن هستیم. معارفه جاودان سیرت بدون حضور غلام نژاد در روزهای پایانی سال در نوع خود جالب توجه بود و این مراسم به هر چیزی شباهت داشت الا معارفه رئیس یک دانشگاه.
در دانشگاه بزرگ دیگر استان اما حکم بهادر کرمی بعد از مدتها در شورای انقلاب فرهنگی به تصویب رسید. او یک دوره نچندان مطلوب در دانشگاه را سپری کرده است و در این اواخر نیز روشن شده است که وی در یک عمل غیر دانشگاهی و با نوعی برنامهریزی اقدام به بکارگیری اصطلاحاً «گابه گا» یکی از نزدیکان خود با رئیس شبکه بهداشت کهگیلویه کرده است. موضوعی که مطرح شدن آن از سوی کیان دهراب پور رئیس بیمه سلامت استان در جلسهای مربوط به ایثارگران با حواشی زیادی روبرو شد و علاوه بر اخراج دهراب پور از آن جلسه عذر وی از ریاست بیمه سلامت نیز خواسته شد. در آن جلسه معاون سیاسی علیه دهراب پور موضع گرفتند و این در حالی است که اندکی بعد از موضع معاون سیاسی برخیها مدعی شدند که در سفر علی عسکری مدیرعامل هلدینگ خلیج فارس معاون سیاسی استان نامهای برای بکارگیری فرزندش به عسکری داده است که البته این موضوع تأیید و یا تکذیب نشد.
دولت تدبیر و امید یک دوره طلایی برای حضور نیروی انسانی استان در برخی مسئولیتهای ملی بود اما پایان آن دولت پایان حضور نیروهای استان در تهران بود و اگر چه برخی رسانهها سعی دارند با تیترهای آنچنانی از مسئولیتهای خیالی فرزندان شایسته استان بنویسند اما در واقعیت جز یکی دو مورد هیچ خبری نبوده است و بعد از هیاهوی تبلیغاتی زیاد فرزاد نجات نیا در معاونت وزارت راه و شهرسازی خیلی زود عذر وی بخاطر برخی اظهارات در یکی از سفرهای وی خواسته شد. و یک اتفاق طنزگونه نیز برای یک هم استانی در منصب شهرداری یکی از نواحی تهران پیش آمد که بعدها روشن شدن داستان ساختگی حمله به وی سبب عزلش شد.
اتفاقات پاییز امسال یکی از حوادث مهم نه تنها سال گذشته که عمر انقلاب اسلامی بود. حوادثی که در پی مرگ مهساامینی در یکی از مراکز پلیس گشت ارشاد رخ داد. این حادثه سبب برخی تجمعات و اعتراضات بسیاری شد که اگرچه در استان به نسبت سایر کشور اتفاق چندانی نیفتاد اما در تجمعی در مرکز شهر دهدشت حوادث تلخی رخ داد. فیلترینگ شبکههای اجتماعی از قِبَل این حادثه فعالیتهای این شبکهها در استان را کاملاً به محاق برد و فعالیتهای سیاسی – قومی تحت تأثیر این شبکهها به سردی گرایید و شاید در سال آینده که سال انتخابات خواهد بود آن فعالیتها دوباره رونق گیرد.
حوادث بعد از مرگ مهسا امینی
اگر چه اکثر حوزهها در استان کهگیلویه و بویراحمد بویژه حوزه فرهنگی که با وجود برخیامیدواریها در سال گذشته در همین زمان اما در مجموع تعطیل بودند و هیچ خروجی نداشتند و حالا روشن شده است که از دل مدیریت و دستگاههای فرهنگی نیزامیدی نیست و در بر همان پاشنه سابق میچرخد.
وضعیت شوراها و شهرداریهای استان کهگیلویه و بویراحمد به مانند همیشه پرحاشیه بود و در نهایت عذر نکوییزاده شهردار دهدشت که از ابتدا نیز انتخاب وی غریب مینمود خواسته شد. بارها و بارها شاهد اعتراض و تحصن کارگران شهرداری یاسوج بودیم و شورای این شهر در جلسه استیضاح قصد کنار گذاشتن نستیهن مقدم را داشت که به نتیجه نرسید. مرگ آبدار چارؤسایی یکی از اتفاقات تلخ 1401 استان بود.
تجمع کارگران شهرداری یاسوج
محیط زیست و منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد 1401 نیز حال و روز خوشی سپری نکردند. از سفر سلاجقه که در کنار سفر ریس کمیته امداد امام خمینی به بهمئی و سفر قاضیزاده هاشمی از محدود سفر مسئولین به استان بود چیزی نصیب استان نشد. البته تابستان ۱۴۰۱ هرگز شباهتی به آتش سوزیها در تابستان بد ۱۴۰۰ نداشت و جز یکی و دو مورد خوشبختانه این اتفاق نیفتاد. آفت بزرگ کرم پروانه سفید برگ خوار امسال به جان بلوطهای زاگرس افتاد و لطمات زیادی به منابع طبیعی استان وارد شد.
سفر سلاجقه، رئیس سازمان محیط زیست کشور به یاسوج
در کنار سفرهایی که اشاره شد تابستان امسال قالیباف ریس مجلس هم به استان آمد و برگشت. وزیر کشور نیز دو سفر به استان داشت.
سفر قالیباف، رئیس مجلس به یاسوج
در عوض این رکود و تعطیلی اما بازار فعالیتهای انتخاباتی و بویژه فاتحه خوانی گرم گرم بود و در این بازار برای نمایندگان فعلی نیز فعالیت برای انتخابات آینده مهمتر از نفس نمایندگی بود. هیچ حرکت و یا حتی نطق خاصی از نمایندگان استان به گوش نرسید و طبق برخی گزارشات وضعیت بودجهای استان یک وضعیت غیر قابل قبول برای سال ۱۴۰۲ خواهد بود. تنها کارکرد نمایندگان دخالت در امورات اجرایی است موضوعی که همین اواخر با انتقاد شدید نماینده ولی فقیه در استان مواجه شد و بعید نیست این رفتارها در تصمیمات شورای نگهبان در بررسی صلاحیت نامزدها نیز تأثیرگذار باشد. خرم روز رئیس دفتر بازرسی انتخابات استان بعد از سالها حضور در این جایگاه امسال جایش را به جوکار داد.
سال ۱۴۰۲ سال انتخابات مجلس خواهد بود ولی هنوز نمیتوان تحلیلی از آن انتخابات خواهد داشت. رونق و هیجان سابق کمتر دیده میشود و بسیاریها منتظر اتفاقات سیاسی در سال جدید خواهند بود. چهره جدیدی برای حضور در انتخابات دیده نمیشود و اکثرا صحبت از همان چهرههای تکراری است. در کهگیلویه علاوه بر موحد و هاشمی پور صحبت از بازگشت مجدد بزرگواری آنهم بعد از خداحافظی وی از این عرصه بوده است هم چنین رضا دهبانی پور نیز در این حوزه در حال فعالیت انتخاباتی است. در بویراحمد نیز شیرعلی خرامین رسما وارد عرصه فعالیت انتخاباتی شده است و نام تشکیلات انتخاباتی خود را جبهه مردمی نجات گذاشته است. محمد بهرامی برای چهارمین بار و نادر منتظریان برای دومین دفعه در صحنه حاضر خواهند بود این تعداد از حضور بهرامی در عرصه انتخابات و عدم توفیق در نوع خود جالب توجه است. در گچساران حتی حضور و یا عدم حضور سید ناصر حسینی پور در هالهای از ابهام است و احتمال حضور سید قدرت حسینی در کنار حضور قطعی یکی از تاجگردونها در عرصه میرود.
نمایندگان استان کمترین کنش و نطق ملی را داشتند. روشنفکر و موحد در زمان بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی دولت سیزدهم در دفاع از توانمندیهای غیر موجود عبدالملکی گزینه وزارت رفاه با هم در رقابت بودند اما وقتی عبدالملکی با استعفای خود اقرار کرد که ناتوان است آن دو هیچ حرفی نزدند. روشنفکر در یک نطق در صحن مجلس از اصلاحات ساختاری سخن گفت ولی بعدها امضای وی پای یک طرح محدودکننده آزادی برای کنترل اظهار نظرها نشان داد آن ادعای اصلاحات ساختاری بیشتر یک شعار بوده است. افشای یک نامه از وی خطاب به قالیباف برای بکارگیری نزدیکانش در هلدینگهای اقتصادی در این اواخر نیز با واکنشهای زیادی روبرو شد.
در کنار این اتفاقات اما برخی اتفاقات مردمی نیز رخ داد از جمله موفقیت فرناز حسنزاده دانشآموز هم استانی در کنکور سراسری و کسب رتبه یک رشته تجربی برای اولین بار در تاریخ استان بود که موجبات خوشحالی مردم استان شد. حضور چند هزار نفری مردم استان در مراسم تشییع پیکر سید قادر لاهوتی یکی دیگر از اتفاقات خاص استان بود مراسمی که با سخنرانی آیت الله ملک حسینی در دهدشت برگزار شد و پیامهای زیاد تسلیت برای درگذشت وی صادر شد که از جمله میتوان به پیام تسلیت سید محمد خاتمی اشاره کرد. در سال گذشته همچنین شاهد درگذشت امام جمعه سابق یاسوج بودیم که مراسم تشییع وی در یاسوج و دهدشت برگزار شد. شهادت چندین هم استانی در برخی اتفاقات از جمله حمله تروریستی به شاهچراغ و شهادت یکی از هم استانی در منطقه مرزی کردستان و تشییع آنها در استان و استقبالهای مردمی از دیگر اتفاقات استان در سال گذشته بود. البته در کنار این موارد تصادفات جادهای و برخی خودکشیها در برخی مناطق استان به همراه حادثه تلخ مسمومیت الکی تعدادی از جوانان استان از اتفاقات تلخ در استان بود. و البته در این سال خوشبختانه خبری از تراژدی غمبار مرگهای کرونایی نبود.
آیتالله ملکحسینی مراسم تشییع سید قادر لاهوتی
برخی موفقیتهای جزیی فرهنگی و ورزشی نیز همانند سالهای گذشته برای بچههای استان حاصل شد که معمولاً این موفقیتها نتیجه تلاشهای فردی است و سازمانهای مربوطه تنها بعد از این موفقیت هاست که سعی میکنند با برگزاری مراسم استقبال و یا تجلیل گزارش عملکردی برای خود دست و پا کند. موفقیتهای فرازبام خاییز همچون سالهای گذشته امسال نیز تکرار شد.
استان سال آینده انتخابات مجلس را خواهد داشت و اصولگرایان سنتی و در رأس آنها علی محمد بزرگواری به صورت جدی علیه مدیران ارشد فعال هستند. شاید حرف بزرگواری در تهران خریداری نداشته باشد زیرا وی علیه رئیسی نیز موضع گرفته است اما نمیتوان از طرحهای برخی جریانهای سیاسی اصولگرا برای بر زمین زدن مدیران ارشد کهگیلویه و بویراحمد به سادگی گذشت بویژه که گفته میشود رئیسی در ابتدای سال ۱۴۰۲ به کهگیلویه و بویراحمد خواهد آمد.
هوشنگ و امید خوب دو شهید حادثه تروریستی شاهچراغ بود که با بدرقه مردم یاسوج و بهمئی خاکسپاری و تشییع شدند.
تشییع شهیدان خوب
امسال و بویژه در این اواخر بیکاری، گرانی و تورم به اوج خود رسید و نگرانی از تداوم ان در سال ۱۴۰۲ هراس همه ایرانیها و بویژه کهگیلویه و بویراحمدی هاست. با وجود این معضل اما اخباری از بکارگیریهای سلیقهای در برخی ادارات سبب نارضایتیهای بسیاری شده است که اوج آن در افشای نامهنگاری برای بکارگیری ۱۰۰ نیروی انقلابی در استانداری مشاهده شد.
شاید تنها دلخوشی ۱۴۰۱ بارشهای خوب در این سال تاکنون بوده است کهامیدواریم ۱۴۰۲ نیز تکرار شود.
سالها به سرعت برق و باد میگذرند و تنها میراث بعضی مدیران بومی و غیر بومی برای کهگیلویه و بویراحمد یک «هیچ » بزرگ در تمامی حوزههاست و خدا کند که ۱۴۰۲ اندکی بوی بهبود به مشام برسد.
کد مطلب: 460030
کبنانیوز
https://www.kebnanews.ir