تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۰۱
کد مطلب : ۴۵۵۵۴۹
حجتالاسلام حسین انصاری راد، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و فعال سیاسی اصلاحطلب؛
حاکمیت اجازه بدهد اصلاحطلبان وساطت کنند
۲
کبنا ؛ اصلاحطلبان چگونه میتوانند در عبور کشور از شرایط کنونی نقش ایفا کنند؟ آیا حاکمیت چنین اجازهای به اصلاحطلبان خواهد داد؟ مهمترین راهکارها برای عبور از شرایط کنونی چیست؟ برای پاسخ به این سوالات آرمان ملی با حجتالاسلام حسین انصاری راد، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و فعال سیاسی اصلاحطلب گفتوگو کرده است.
انصاریراد معتقد است: در شرایط کنونی حاکمیت باید از جریانهای سیاسی برای حل مشکلات کشور و عبور از بحرانها کمک بگیرد. به هر حال اتفاقاتی که در ماههای گذشته در کشور رخ داده از نظر داخلی و خارجی برای حاکمیت هزینه ایجاد کرده است. همه دولتها تمایل دارند میزان مشروعیت و مقبولیت بیشتری در بین مردم داشته باشند و جمهوری اسلامی نیز از این قاعده مستثنا نیست. به همین دلیل حاکمیت باید از هر فرصتی که میتواند شرایط را بهتر کند و کشور را به سمت آرامش رهنمون کند، بهره ببرد. در چنین شرایطی واسطهای به نام اصلاحطلبان میتواند به شرایط موجود کمک کند و شرایط حاکمیت و کشور را به سمتی ببرد که حاکمیت هزینههای کمتری متحمل شود.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
اصلاحطلبان چگونه میتوانند به برون رفت کشور از شرایط کنونی کمک کنند؟
واقعیت این است که اصلاحطلبی به معنای متداول دیگر از بین رفته است. اصلاحطلبی به معنای اینکه در جامعه دارای پایگاه بودند و میتوانستند در مناسبات قدرت تأثیرگذار باشند دیگر معنای خود را از دست داده و این پایگاه از بین رفته است. اینکه فکر کنیم مردم دیگر به حرف اصلاحطلبان گوش میدهند منتفی است و با واقعیتهای موجود در جامعه همخوانی ندارد. در گذشته اصلاحطلبان نسبت به برخی مسائل عقب نشینیهایی انجام دادند که جامعه را نسبت به آنها مأیوس کرده است. به همین دلیل امروز دیگر اصلاحطلبی کارکرد خود را از دست داده است. در شرایط کنونی اصلاحطلبان میتوانند به عنوان کارشناس و دلسوز در مدیریت بحران به کشور کمک کنند. این وضعیت تنها مختص به اصلاحطلبان نیست و بقیه جریانهای فکری و سیاسی کشور را نیز در برمیگیرد. ممکن است احزاب اصلاحطلب مانند کارگزاران سازندگی و اتحاد ملت وجود داشته باشند و به فعالیتهای سیاسی خود به نام اصلاحطلبی ادامه بدهند. با این وجود پایگاه اجتماعی ندارند و در جامعه نقش تعیین کنندهای ندارند. با این وجود در شرایط کنونی اصلاحطلبان میتوانند در حل بحران کنونی کشور وساطت کنند. حاکمیت نیز باید اجازه بدهد این اتفاق رخ بدهد و زمینه را برای وساطت اصلاحطلبان فراهم کند. در مرحله نخست لازم است اصلاحطلبان در زمینه برون رفت از شرایط کنونی به یک جمع بندی برسند.
آیا شرایط برای وساطت اصلاحطلبان فراهم است؟آیا حاکمیت تمایل دارد زمینه را برای وساطت اصلاحطلبان فراهم کند؟
حاکمیت باید از جریانهای سیاسی برای حل مشکلات کشور و عبور از بحرانها کمک بگیرد. به هر حال اتفاقاتی که در ماههای گذشته در کشور رخ داده از نظر داخلی و خارجی برای حاکمیت هزینه ایجاد کرده است. هر حکومتی تمایل دارد میزان مشروعیت و مقبولیت بیشتری در بین مردم داشته باشد و جمهوری اسلامی نیز از این قاعده مستثنا نیست. به همین دلیل حاکمیت باید از هر فرصتی که میتواند شرایط را بهتر کند و کشور را به سمت آرامش رهمنون کند استفاده کند. در چنین شرایطی واسطهای به نام اصلاحطلبان میتواند به شرایط موجود کمک کند و شرایط حاکمیت و کشور را به سمتی ببرد که حاکمیت هزینههای کمتری متحمل شود. ادامه این وضعیت نه به سود کشور است و نه حاکمیت. به هر حال در شرایط کنونی افرادی از هر دو طرف کشته شدهاند و خانوادههایی داغدار و عزادار شدهاند. در طول سالهای گذشته کشور هزینههای زیادی به دلیل اشتباهات مدیریتی داده است. اقتصاد، فرهنگ وآسیبهای اجتماعی در سالهای گذشته وضعیت خوبی نداشته است. این وضعیت باعث شده مردم امروز نسبت به وضعیت مدیریت کشور و زندگی خود رضایت درونی نداشته باشند و به همین دلیل نیز مجبور شدهاند نارضایتیهای خود را در خیابانها بیان کنند. دست غرب برای مصالحه دراز است. این وضعیت برای کشورهای شرقی نیز وجود دارد. ایران باید با آنها رابطه اقتصادی برقرار کند. نکته مهمی که درباره اعتراضات اخیر وجود داشت این بود که اگر برجام به نتیجه رسیده بود و وضعیت اقتصادی کشور بهتر شده بود اعتراضات شکل نمیگرفت.
مسائل سیاست خارجی و به نتیجه نرسیدن برجام به چه میزان در اوضاع کنونی کشور نقش داشته است؟
ما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که سیاست یکجانبه گرایی در عرصه بینالمللی به نتیجه مطلوب نمیرسد. اینکه ما تلاش کنیم تنها با کشورهای شرقی مراوده اقتصادی داشته باشیم و از کشورهای غربی دوری کنیم نتیجه بخش نیست. موضوع برجام یکی از راههایی است که میتوانست مشکلات سیاست خارجی ما را کاهش بدهد. این در حالی است که به اندازهای در تصمیمگیری در این زمینه تأخیر صورت گرفت که تاکنون به نتیجه نرسیده است. این در حالی است که مدتها پیش میتوانست به نتیجه برسد و کشور از وضعیت تحریم خارج شود. متأسفانه برخی سوءمدیریتها اجازه نداد این اتفاق رخ بدهد و در شرایط کنونی به جای اینکه تحریمهای بینالمللی کاهش پیدا کند در زمینههای مختلف افزایش نیز داشته است. امروز برخی در داخل کشور به شرق تکیه کرده و با غرب دشمنی میکنند. این وضعیت یکی از عواملی است که برای کشور چالش ایجاد کرده است. سیاست خارجی باید مورد تجدیدنظر قرار بگیرد. امروز روسیه در وضعیت تحریم قرار دارد و چیزی هم ندارد که به ما بدهد. تنها چیزی که دارد نفت و گاز است که در این زمینه نیز رقیب ایران به شمار میرود. به همین دلیل باید برجام به سرانجام برسد تا بتوانیم نفت و گاز خود را بفروشیم و از سوی دیگر بتوانیم از تکنولوژی غرب استفاده کنیم. ایران باید با کشورهای جهان به مصالحه زندگی کنیم. ما درگذشته در برخی سیاستهای خود اشتباه کردهایم. همه دولتها اشتباهاتی دارند و این وضعیت طبیعی است. با اینوجود نکته مهم این است که باید درک کنیم و بپذیریم که در برخی زمینهها اشتباه کردهایم تا بتوانیم آن را اصلاح کنیم. بهعنوانمثال ما در برخی رویکردها در عرصه بینالمللی اشتباه کردهایم و در مسیری حرکت کردهایم که امروز در این نقطه ایستادهایم. ایران دارای منابع متعدد طبیعی و سرمایه عظیم انسانی است و کشور فقیری به شمار نمیرود. درنتیجه وضعیت زندگی مردم ثروتمندی مانند ایران نباید چنین باشد که بهسختی دغدغههای معیشتی خود را مرتفع کنند. نکته دیگر اینکه برای همه ما اثباتشده که برخی از مدیران توانایی مدیریت ندارند و نباید در چرخه مدیریت کشور حضورداشته باشند. اینگونه مدیران تنها به منابع فردی خود فکر میکنند و منافع ملی را فدای منافع فردی میکنند. با اینوجود همچنان مشاهده میکنیم برخی از این مدیران در جایگاه خود باقیماندهاند. من همواره دغدغههایی که مطرح میکنم به دلیل دلسوزی و از سر خیرخواهی است. نباید اقداماتی صورت بگیرد که کشورهای دیگر ایران را بهعنوان دشمن خود قلمداد کنند و از آن هراس داشته باشند. این وضعیت هم در منطقه و هم در عرصه بینالمللی باید موردتوجه قرار بگیرد. زمینه برای دولت فراهم است که در این رویه تغییر ایجاد کند و درمسیری حرکت کند که درنهایت به سود منافع ملی تمام شود.
با توجه به شرایط موجود و چالشهای داخلی و بیرونی که کشور با آن مواجه است چه راهکاری برای عبور از این چالشها پیشنهاد میکنید؟
مصلحت امروز ایران این است که کشور به صورت همزمان در زمینههای مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی با غرب و شرق در ارتباط باشد. این موضوع میتواند بسیاری از چالشهای ما را از بین ببرد. نکته دیگر این است که برجام به سرانجام برسد و از مواهب برجام به سود بهبود زندگی مردم استفاده کرد. بدون تردید اگر مسئولان جمهوری اسلامی برجام را بپذیرند میتواند تا حدود زیادی مشکلات کشور را حل کند و به همین دلیل شرایط برای عبور از بحران کنونی کشور فراهم شود. نکته دیگر اینکه باید همه جریانها و نیروهای فکری و سیاسی در انتخابات نماینده داشته باشند. متأسفانه رویهای که نهادهای نظارتی در سالهای اخیر در پیش گرفتهاند باعث شده که برخی از نیروهای متخصص و متعهد نظام فرصت برای حضور در چرخه مدیریت کشور را از دست بدهند. بسیاری از این افراد سرباز جمهوری اسلامی بودهاند که به دلایل نامشخص رد صلاحیت شدهاند. افرادی مانند آقایان لاریجانی، جهانگیری و پزشکیان و بسیاری از کسانی که در انتخابات مجلس کاندیدا شده بودند سربازان جمهوری اسلامی بودند و در گذشته منشأ خدمات زیادی برای کشور بودهاند. به همین دلیل یکی از اتفاقاتی که میتواند شرایط را تغییر بدهد به وجود آوردن زمینه برگزاری یک انتخابات با مشارکت بالای مردم است. آرمان اصلی انقلاب اسلامی و توصیههای حضرت امام همواره انتخاب و مشارکت مردم بوده و بارها به این نکته تأکید شده است. راهی به جز دادن حق انتخاب و شکل گیری یک مجلس قوی و منتخب اکثریت مردم وجود ندارد. آیا مجلسی که امروز شکل گرفته در راستای مطالبات اصلی مردم حرکت میکند و دارای توانایی و کارآمدی لازم است؟ باید از نمایندگانی که در مجلس حضور دارند این سوال را پرسید که در طول دوران نمایندگی خود به چه میزان مشکلات اساسی مردم را کاهش دادهاند و چه برنامهای برای حل مشکلات داشتهاند؟ واقعیت این است که شرایط انتخابات مجلس یازدهم به صورتی رقم خورد که مردم نتوانستند نمایندگان واقعی خود را به مجلس بفرستند. رد صلاحیتهایی که در این زمینه صورت گرفت چنین اجازهای را به مردم نداد. با این وجود اصلاحطلبان باید اصلاحطلبی و مطالبهگری کنند و این موضوع باید در دستور کار اصلاحطلبان قرار داشته باشد. اصلاحطلبان باید در مسیری گام بردارند که مورد درخواست مردم است.
انصاریراد معتقد است: در شرایط کنونی حاکمیت باید از جریانهای سیاسی برای حل مشکلات کشور و عبور از بحرانها کمک بگیرد. به هر حال اتفاقاتی که در ماههای گذشته در کشور رخ داده از نظر داخلی و خارجی برای حاکمیت هزینه ایجاد کرده است. همه دولتها تمایل دارند میزان مشروعیت و مقبولیت بیشتری در بین مردم داشته باشند و جمهوری اسلامی نیز از این قاعده مستثنا نیست. به همین دلیل حاکمیت باید از هر فرصتی که میتواند شرایط را بهتر کند و کشور را به سمت آرامش رهنمون کند، بهره ببرد. در چنین شرایطی واسطهای به نام اصلاحطلبان میتواند به شرایط موجود کمک کند و شرایط حاکمیت و کشور را به سمتی ببرد که حاکمیت هزینههای کمتری متحمل شود.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
اصلاحطلبان چگونه میتوانند به برون رفت کشور از شرایط کنونی کمک کنند؟
واقعیت این است که اصلاحطلبی به معنای متداول دیگر از بین رفته است. اصلاحطلبی به معنای اینکه در جامعه دارای پایگاه بودند و میتوانستند در مناسبات قدرت تأثیرگذار باشند دیگر معنای خود را از دست داده و این پایگاه از بین رفته است. اینکه فکر کنیم مردم دیگر به حرف اصلاحطلبان گوش میدهند منتفی است و با واقعیتهای موجود در جامعه همخوانی ندارد. در گذشته اصلاحطلبان نسبت به برخی مسائل عقب نشینیهایی انجام دادند که جامعه را نسبت به آنها مأیوس کرده است. به همین دلیل امروز دیگر اصلاحطلبی کارکرد خود را از دست داده است. در شرایط کنونی اصلاحطلبان میتوانند به عنوان کارشناس و دلسوز در مدیریت بحران به کشور کمک کنند. این وضعیت تنها مختص به اصلاحطلبان نیست و بقیه جریانهای فکری و سیاسی کشور را نیز در برمیگیرد. ممکن است احزاب اصلاحطلب مانند کارگزاران سازندگی و اتحاد ملت وجود داشته باشند و به فعالیتهای سیاسی خود به نام اصلاحطلبی ادامه بدهند. با این وجود پایگاه اجتماعی ندارند و در جامعه نقش تعیین کنندهای ندارند. با این وجود در شرایط کنونی اصلاحطلبان میتوانند در حل بحران کنونی کشور وساطت کنند. حاکمیت نیز باید اجازه بدهد این اتفاق رخ بدهد و زمینه را برای وساطت اصلاحطلبان فراهم کند. در مرحله نخست لازم است اصلاحطلبان در زمینه برون رفت از شرایط کنونی به یک جمع بندی برسند.
آیا شرایط برای وساطت اصلاحطلبان فراهم است؟آیا حاکمیت تمایل دارد زمینه را برای وساطت اصلاحطلبان فراهم کند؟
حاکمیت باید از جریانهای سیاسی برای حل مشکلات کشور و عبور از بحرانها کمک بگیرد. به هر حال اتفاقاتی که در ماههای گذشته در کشور رخ داده از نظر داخلی و خارجی برای حاکمیت هزینه ایجاد کرده است. هر حکومتی تمایل دارد میزان مشروعیت و مقبولیت بیشتری در بین مردم داشته باشد و جمهوری اسلامی نیز از این قاعده مستثنا نیست. به همین دلیل حاکمیت باید از هر فرصتی که میتواند شرایط را بهتر کند و کشور را به سمت آرامش رهمنون کند استفاده کند. در چنین شرایطی واسطهای به نام اصلاحطلبان میتواند به شرایط موجود کمک کند و شرایط حاکمیت و کشور را به سمتی ببرد که حاکمیت هزینههای کمتری متحمل شود. ادامه این وضعیت نه به سود کشور است و نه حاکمیت. به هر حال در شرایط کنونی افرادی از هر دو طرف کشته شدهاند و خانوادههایی داغدار و عزادار شدهاند. در طول سالهای گذشته کشور هزینههای زیادی به دلیل اشتباهات مدیریتی داده است. اقتصاد، فرهنگ وآسیبهای اجتماعی در سالهای گذشته وضعیت خوبی نداشته است. این وضعیت باعث شده مردم امروز نسبت به وضعیت مدیریت کشور و زندگی خود رضایت درونی نداشته باشند و به همین دلیل نیز مجبور شدهاند نارضایتیهای خود را در خیابانها بیان کنند. دست غرب برای مصالحه دراز است. این وضعیت برای کشورهای شرقی نیز وجود دارد. ایران باید با آنها رابطه اقتصادی برقرار کند. نکته مهمی که درباره اعتراضات اخیر وجود داشت این بود که اگر برجام به نتیجه رسیده بود و وضعیت اقتصادی کشور بهتر شده بود اعتراضات شکل نمیگرفت.
مسائل سیاست خارجی و به نتیجه نرسیدن برجام به چه میزان در اوضاع کنونی کشور نقش داشته است؟
ما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که سیاست یکجانبه گرایی در عرصه بینالمللی به نتیجه مطلوب نمیرسد. اینکه ما تلاش کنیم تنها با کشورهای شرقی مراوده اقتصادی داشته باشیم و از کشورهای غربی دوری کنیم نتیجه بخش نیست. موضوع برجام یکی از راههایی است که میتوانست مشکلات سیاست خارجی ما را کاهش بدهد. این در حالی است که به اندازهای در تصمیمگیری در این زمینه تأخیر صورت گرفت که تاکنون به نتیجه نرسیده است. این در حالی است که مدتها پیش میتوانست به نتیجه برسد و کشور از وضعیت تحریم خارج شود. متأسفانه برخی سوءمدیریتها اجازه نداد این اتفاق رخ بدهد و در شرایط کنونی به جای اینکه تحریمهای بینالمللی کاهش پیدا کند در زمینههای مختلف افزایش نیز داشته است. امروز برخی در داخل کشور به شرق تکیه کرده و با غرب دشمنی میکنند. این وضعیت یکی از عواملی است که برای کشور چالش ایجاد کرده است. سیاست خارجی باید مورد تجدیدنظر قرار بگیرد. امروز روسیه در وضعیت تحریم قرار دارد و چیزی هم ندارد که به ما بدهد. تنها چیزی که دارد نفت و گاز است که در این زمینه نیز رقیب ایران به شمار میرود. به همین دلیل باید برجام به سرانجام برسد تا بتوانیم نفت و گاز خود را بفروشیم و از سوی دیگر بتوانیم از تکنولوژی غرب استفاده کنیم. ایران باید با کشورهای جهان به مصالحه زندگی کنیم. ما درگذشته در برخی سیاستهای خود اشتباه کردهایم. همه دولتها اشتباهاتی دارند و این وضعیت طبیعی است. با اینوجود نکته مهم این است که باید درک کنیم و بپذیریم که در برخی زمینهها اشتباه کردهایم تا بتوانیم آن را اصلاح کنیم. بهعنوانمثال ما در برخی رویکردها در عرصه بینالمللی اشتباه کردهایم و در مسیری حرکت کردهایم که امروز در این نقطه ایستادهایم. ایران دارای منابع متعدد طبیعی و سرمایه عظیم انسانی است و کشور فقیری به شمار نمیرود. درنتیجه وضعیت زندگی مردم ثروتمندی مانند ایران نباید چنین باشد که بهسختی دغدغههای معیشتی خود را مرتفع کنند. نکته دیگر اینکه برای همه ما اثباتشده که برخی از مدیران توانایی مدیریت ندارند و نباید در چرخه مدیریت کشور حضورداشته باشند. اینگونه مدیران تنها به منابع فردی خود فکر میکنند و منافع ملی را فدای منافع فردی میکنند. با اینوجود همچنان مشاهده میکنیم برخی از این مدیران در جایگاه خود باقیماندهاند. من همواره دغدغههایی که مطرح میکنم به دلیل دلسوزی و از سر خیرخواهی است. نباید اقداماتی صورت بگیرد که کشورهای دیگر ایران را بهعنوان دشمن خود قلمداد کنند و از آن هراس داشته باشند. این وضعیت هم در منطقه و هم در عرصه بینالمللی باید موردتوجه قرار بگیرد. زمینه برای دولت فراهم است که در این رویه تغییر ایجاد کند و درمسیری حرکت کند که درنهایت به سود منافع ملی تمام شود.
با توجه به شرایط موجود و چالشهای داخلی و بیرونی که کشور با آن مواجه است چه راهکاری برای عبور از این چالشها پیشنهاد میکنید؟
مصلحت امروز ایران این است که کشور به صورت همزمان در زمینههای مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی با غرب و شرق در ارتباط باشد. این موضوع میتواند بسیاری از چالشهای ما را از بین ببرد. نکته دیگر این است که برجام به سرانجام برسد و از مواهب برجام به سود بهبود زندگی مردم استفاده کرد. بدون تردید اگر مسئولان جمهوری اسلامی برجام را بپذیرند میتواند تا حدود زیادی مشکلات کشور را حل کند و به همین دلیل شرایط برای عبور از بحران کنونی کشور فراهم شود. نکته دیگر اینکه باید همه جریانها و نیروهای فکری و سیاسی در انتخابات نماینده داشته باشند. متأسفانه رویهای که نهادهای نظارتی در سالهای اخیر در پیش گرفتهاند باعث شده که برخی از نیروهای متخصص و متعهد نظام فرصت برای حضور در چرخه مدیریت کشور را از دست بدهند. بسیاری از این افراد سرباز جمهوری اسلامی بودهاند که به دلایل نامشخص رد صلاحیت شدهاند. افرادی مانند آقایان لاریجانی، جهانگیری و پزشکیان و بسیاری از کسانی که در انتخابات مجلس کاندیدا شده بودند سربازان جمهوری اسلامی بودند و در گذشته منشأ خدمات زیادی برای کشور بودهاند. به همین دلیل یکی از اتفاقاتی که میتواند شرایط را تغییر بدهد به وجود آوردن زمینه برگزاری یک انتخابات با مشارکت بالای مردم است. آرمان اصلی انقلاب اسلامی و توصیههای حضرت امام همواره انتخاب و مشارکت مردم بوده و بارها به این نکته تأکید شده است. راهی به جز دادن حق انتخاب و شکل گیری یک مجلس قوی و منتخب اکثریت مردم وجود ندارد. آیا مجلسی که امروز شکل گرفته در راستای مطالبات اصلی مردم حرکت میکند و دارای توانایی و کارآمدی لازم است؟ باید از نمایندگانی که در مجلس حضور دارند این سوال را پرسید که در طول دوران نمایندگی خود به چه میزان مشکلات اساسی مردم را کاهش دادهاند و چه برنامهای برای حل مشکلات داشتهاند؟ واقعیت این است که شرایط انتخابات مجلس یازدهم به صورتی رقم خورد که مردم نتوانستند نمایندگان واقعی خود را به مجلس بفرستند. رد صلاحیتهایی که در این زمینه صورت گرفت چنین اجازهای را به مردم نداد. با این وجود اصلاحطلبان باید اصلاحطلبی و مطالبهگری کنند و این موضوع باید در دستور کار اصلاحطلبان قرار داشته باشد. اصلاحطلبان باید در مسیری گام بردارند که مورد درخواست مردم است.