تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۰۵
کد مطلب : ۴۵۴۲۶۹
کبنا بررسی کرد؛
ترافیک در یاسوج تبدیل به یک غده سرطانی شده است / پل چهارم بشار؛ قوز بالای قوز / چه کسانی از فرسایشی شدن پروژهها سود میبرند؟
۰
کبنا ؛پل چهارم بشار که برای رفع گره ترافیکی شهر یاسوج کلید خورده بود، با گذشت سالها، نه تنها کمکی به رفع ترافیک نکرده است، بلکه خود تبدیل به یکی از معضلات کهگیلویه و بویراحمد شده است.
به گزارش کبنا، یکی از معضلات اصلیِ کشور و به تبع آن استان کهگیلویه و بویراحمد، مسأله گرههای ترافیکی است. ترافیک در مرکز استان تبدیل به یک غده سرطانی شده است. شهروندانی که در یاسوج زندگی میکنند متوجه افزایش حجم ترافیک بهویژه در چند سال اخیر شدهاند. از شنبه تا چهارشنبه که مدارس باز هستند، حجم ترافیک بیش از روزهای دیگر است.
ترافیک در یاسوج دلایل متعددی دارد. اما با شیوع ویروس کرونا و غیرحضوری شدن مدارس، روشن شد که بخش زیادی از بار ترافیکی بر عهده مدارس است. پس از حضوری شدن مدارس، دوباره حجم عظیم ترافیک را شاهد هستیم. مدارس در یاسوج اغلب به درستی جانمایی نشدهاند. اغلب در مکانهایی احداث شدهاند که مسکونی هستند و در این مکانها تجمع تردد وجود دارد. روشن نسیت شورای ترافیک در این استان دقیقاً به چه کاری مشغول است که اینچنین مجوز مدارس را بدون توجه به معضل ترافیکی صادر میکنند. اعضای شورای ترافیک استان کهگیلویه و بویراحمد گویی به جای اینکه با تصمیماتشان باعث بازگشایی گرههای ترافیک شوند،
با اقداماتشان عملاً ترافیک ایجاد میکنند.
پروژههایی در شهر یاسوج برای رفع معضل ترافیک از گذشته در نظر گرفته شده است. یکی از این پروژهها پل چهارم بشار است که سال 1394 با حضور نیکبخت معاون رئیس جمهور کلنگزنی شد. اما با وجود گذشت هفت سال از آن هنوز به بهرهبرداری نرسیده است.
پیمانکار پل چهارم بشار شرکتی است که در قریب به 20 نقطه کشور پروژه دارد. در واقع، این شرکت یکی از شرکتهای معروف و خوشنام در سطح کشور است. نگاهی به تاریخچه این شرکت نشان میدهد که ضعف در رکود پل چهارم ناشی از عملکرد این شرکت نیست. بررسیها نشان میدهد بخش زیادی از علت فرسایشی شدن این پروژه، ناشی از عدم تحصیص بودجه است. اما با این وجود حاجیزاده معاون عمرانی استاندار کهگیلویه و بویراحمد، در جلسهای گفته بود که بیشترین اعتبار را به آن تخصیص دادهاند. جناب حاجیزاده بیشترین اعتبار نسبت به چه چیزی؟ کلیگویی مسألهای را حل نمیکند. باید نسبتی برای قیاس وجود داشته باشد که متوجه کفایت یا عدم کفایت بودجه تخصیصی شد. از ادعاهای حاجیزاده که بگذریم، یکی از کارکنان این شرکت گفته بود 15 میلیارد طلب داریم و هر اعتباری هم که دریافت کردهاند هزینه پروژه شده است.
بنابراین هماکنون پروژه به دلیل کمبود اعتبار خوابیده است. معلوم نیست چرا پروژهای که تعریف میشود، از اول به آن اعتبار اختصاص داده نمیشود.
در واقع فرسایشی شدن، یکی از ویژگیهای پروژهها در کهگیلویه و بویراحمد است. اغلب پروژهها در این استان یا به اتمام نمیرسند یا سالها طول میکشد به بهرهبرداری برسند. بخش زیادی از پروژههای راه و شهرسازی کهگیلویه و بویراحمد از همین قاعده تبعیت میکند. پل سریز نیز که در همان سال 1394 کلید خورد حال با گذشت 7 سال، هنوز سرنوشت روشنی ندارد و بارها تجدید مناقصه شده است. آن پروژه در طول این 7 سال، اعتباری 70 برابری لازم دارد. بر همین اساس، پل چهارم بشار نیز احتمالاً چنین وضعیتی دارد.
پل چهارم بشار که قرار بود یکی از راهکارهای شورای ترافیک برای گشایش گرههای ترافیکی باشد، نه تنها گرهی را باز نکرده است بلکه حال که خاک میخورد، خود تبدیل به یکی از معضلات استان شده است. حاجیزاده گفته بود که 90 درصد پیشرفت فیزیکی دارد. بر این اساس، تنها 10 درصد از آن باقی مانده تا به بهرهبرداری برسد. باید پرسید مگر این 10 درصد چقدر اعتبار نیاز دارد که مسئولین استانی قادر به تأمین آن نیستند.
کارفرمای این پروژه شهرداری یاسوج است که در حل مشکلات خود نیز ناتوان است. با حجم زیاد نیروی انسانی که بدون ضابطه در این شهرداری به کار گرفته شدهاند، دور از انتظار نیست که بخش زیادی از اعتبار شهرداری به تأمین حقوق آنها اختصاص داده شود. بنابراین طبیعی است که شهرداری نتواند این پروژه را به اتمام برساند. نستهن مقدم باید پاسخگوی وضعیت موجود باشد. شهرداری که وارد سال ششم شهرداری خود میشود و هنوز نتوانسته است، این پروژه را به اتمام برساند، باید روشن و شفاف علل آن را توضیح دهد. اگر نمیتواند و یا مسائل دیگری در این زمینه وجود دارد، به او پیشنهاد میشود با استعفای خود، اعتراضش را نشان دهد.
17 بهمن ماه سال گذشته گفته بودند تا یک ماه دیگر پروژه پل چهارم بشار به اتمام میرسد. اما یک ماه که هیچ، حدود یک سال از آن زمان میگذرد و هنوز تغییر محسوسی در این پل دیده نشده است.
پل چهارم بشار تنها یکی از پروژههایی است که اینگونه به درازا کشیده میشوند و با فرسایشی شدن، علاوه بر حیف و میل بیتالمال، به حقوق اساسی شهروندان کهگیلویه و بویراحمدی آسیب میرسانند. باید از افرادی که در پیدایی وضعیت موجود مقصر هستند پرسید چنانچه فردی بیمار شود و به دلیل ترافیک نتواند به بیمارستان یا درمانگاه برسد، چه کسی باید پاسخ دهد؟ از طرف دیگر، یکی از سوالات مهم که مسئولین استانی لازم است به آن پاسخ دهند این است که چه کسانی از طولانی شدن پروژهها نفع میبرند و کدام رویهها و فرایندها اینچنین پروژهها را فرسایشی میکنند؟
به گزارش کبنا، یکی از معضلات اصلیِ کشور و به تبع آن استان کهگیلویه و بویراحمد، مسأله گرههای ترافیکی است. ترافیک در مرکز استان تبدیل به یک غده سرطانی شده است. شهروندانی که در یاسوج زندگی میکنند متوجه افزایش حجم ترافیک بهویژه در چند سال اخیر شدهاند. از شنبه تا چهارشنبه که مدارس باز هستند، حجم ترافیک بیش از روزهای دیگر است.
ترافیک در یاسوج دلایل متعددی دارد. اما با شیوع ویروس کرونا و غیرحضوری شدن مدارس، روشن شد که بخش زیادی از بار ترافیکی بر عهده مدارس است. پس از حضوری شدن مدارس، دوباره حجم عظیم ترافیک را شاهد هستیم. مدارس در یاسوج اغلب به درستی جانمایی نشدهاند. اغلب در مکانهایی احداث شدهاند که مسکونی هستند و در این مکانها تجمع تردد وجود دارد. روشن نسیت شورای ترافیک در این استان دقیقاً به چه کاری مشغول است که اینچنین مجوز مدارس را بدون توجه به معضل ترافیکی صادر میکنند. اعضای شورای ترافیک استان کهگیلویه و بویراحمد گویی به جای اینکه با تصمیماتشان باعث بازگشایی گرههای ترافیک شوند،
با اقداماتشان عملاً ترافیک ایجاد میکنند.
پروژههایی در شهر یاسوج برای رفع معضل ترافیک از گذشته در نظر گرفته شده است. یکی از این پروژهها پل چهارم بشار است که سال 1394 با حضور نیکبخت معاون رئیس جمهور کلنگزنی شد. اما با وجود گذشت هفت سال از آن هنوز به بهرهبرداری نرسیده است.
پیمانکار پل چهارم بشار شرکتی است که در قریب به 20 نقطه کشور پروژه دارد. در واقع، این شرکت یکی از شرکتهای معروف و خوشنام در سطح کشور است. نگاهی به تاریخچه این شرکت نشان میدهد که ضعف در رکود پل چهارم ناشی از عملکرد این شرکت نیست. بررسیها نشان میدهد بخش زیادی از علت فرسایشی شدن این پروژه، ناشی از عدم تحصیص بودجه است. اما با این وجود حاجیزاده معاون عمرانی استاندار کهگیلویه و بویراحمد، در جلسهای گفته بود که بیشترین اعتبار را به آن تخصیص دادهاند. جناب حاجیزاده بیشترین اعتبار نسبت به چه چیزی؟ کلیگویی مسألهای را حل نمیکند. باید نسبتی برای قیاس وجود داشته باشد که متوجه کفایت یا عدم کفایت بودجه تخصیصی شد. از ادعاهای حاجیزاده که بگذریم، یکی از کارکنان این شرکت گفته بود 15 میلیارد طلب داریم و هر اعتباری هم که دریافت کردهاند هزینه پروژه شده است.
بنابراین هماکنون پروژه به دلیل کمبود اعتبار خوابیده است. معلوم نیست چرا پروژهای که تعریف میشود، از اول به آن اعتبار اختصاص داده نمیشود.
در واقع فرسایشی شدن، یکی از ویژگیهای پروژهها در کهگیلویه و بویراحمد است. اغلب پروژهها در این استان یا به اتمام نمیرسند یا سالها طول میکشد به بهرهبرداری برسند. بخش زیادی از پروژههای راه و شهرسازی کهگیلویه و بویراحمد از همین قاعده تبعیت میکند. پل سریز نیز که در همان سال 1394 کلید خورد حال با گذشت 7 سال، هنوز سرنوشت روشنی ندارد و بارها تجدید مناقصه شده است. آن پروژه در طول این 7 سال، اعتباری 70 برابری لازم دارد. بر همین اساس، پل چهارم بشار نیز احتمالاً چنین وضعیتی دارد.
پل چهارم بشار که قرار بود یکی از راهکارهای شورای ترافیک برای گشایش گرههای ترافیکی باشد، نه تنها گرهی را باز نکرده است بلکه حال که خاک میخورد، خود تبدیل به یکی از معضلات استان شده است. حاجیزاده گفته بود که 90 درصد پیشرفت فیزیکی دارد. بر این اساس، تنها 10 درصد از آن باقی مانده تا به بهرهبرداری برسد. باید پرسید مگر این 10 درصد چقدر اعتبار نیاز دارد که مسئولین استانی قادر به تأمین آن نیستند.
کارفرمای این پروژه شهرداری یاسوج است که در حل مشکلات خود نیز ناتوان است. با حجم زیاد نیروی انسانی که بدون ضابطه در این شهرداری به کار گرفته شدهاند، دور از انتظار نیست که بخش زیادی از اعتبار شهرداری به تأمین حقوق آنها اختصاص داده شود. بنابراین طبیعی است که شهرداری نتواند این پروژه را به اتمام برساند. نستهن مقدم باید پاسخگوی وضعیت موجود باشد. شهرداری که وارد سال ششم شهرداری خود میشود و هنوز نتوانسته است، این پروژه را به اتمام برساند، باید روشن و شفاف علل آن را توضیح دهد. اگر نمیتواند و یا مسائل دیگری در این زمینه وجود دارد، به او پیشنهاد میشود با استعفای خود، اعتراضش را نشان دهد.
17 بهمن ماه سال گذشته گفته بودند تا یک ماه دیگر پروژه پل چهارم بشار به اتمام میرسد. اما یک ماه که هیچ، حدود یک سال از آن زمان میگذرد و هنوز تغییر محسوسی در این پل دیده نشده است.
پل چهارم بشار تنها یکی از پروژههایی است که اینگونه به درازا کشیده میشوند و با فرسایشی شدن، علاوه بر حیف و میل بیتالمال، به حقوق اساسی شهروندان کهگیلویه و بویراحمدی آسیب میرسانند. باید از افرادی که در پیدایی وضعیت موجود مقصر هستند پرسید چنانچه فردی بیمار شود و به دلیل ترافیک نتواند به بیمارستان یا درمانگاه برسد، چه کسی باید پاسخ دهد؟ از طرف دیگر، یکی از سوالات مهم که مسئولین استانی لازم است به آن پاسخ دهند این است که چه کسانی از طولانی شدن پروژهها نفع میبرند و کدام رویهها و فرایندها اینچنین پروژهها را فرسایشی میکنند؟
خود شهردار یاسوج هم قبلا تعریف خوبی های پیمانکار رو کرده بود