تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۴۳
کد مطلب : ۴۵۲۰۲۱
پیامدها و تحولات انتخابات سیزدهم مجلس در کهگیلویه و بویراحمد ( قسمت هفتم)
تاجگردون
۲
کبنا ؛«با توجه به حضور دائمی اعضای خانواده تاجگردون در فرآیند انتخابات گچساران و باشت در ادامه این سلسله مطالب در این قسمت به غلامرضا تاجگردون و در قسمتهای بعد به خانواده تاجگردون و قسمت بعد از آن نیروها و لیدرهای تاجگردون که گزینههای بالقوه نمایندگی هستند پرداخته میشود.» در طول سالهای گذشته و هنوز هم به کرات از «غلامرضا تاجگردون» گفته و نوشته میشود. اگر چه باید تاجگردون را مهمترین و شاخصترین چهره سیاسی چهل سال اخیر استان کهگیلویه و بویراحمد در سطح ملی دانست به همان میزان وی علاوه بر تعاریف و تمجیدهای مرسوم مورد هجمه و انتقادات شدید نیز بوده است. بیراه نیست اگر بگوییم علاوه بر برخی مدافعین متعصب تاجگردون خود وی به تنهایی یک رسانه قوی در مقابل هجمهها بوده است و برخی توئیتها و پستهای اینستاگرامی و یا مصاحبههای وی سبب ایجاد موج و حواشی زیادی حتی در سطح کشور شده است. آخرین مورد نیز به نامه «سید ناصر حسینیپور» خطاب به تاجگردون، سید قدرت حسینی پور و علیمراد جعفری بر میگردد که از آنها خواسته بود اجازه دهند وی کارش را انجام دهد که آنگونه که انتظار میرفت تاجگردون پاسخ قوی به وی داد. عملکرد پر انتقاد و به اعتقاد مخالفان و حتی موافقان «سید ناصر حسینیپور» در طول یک سال گذشته حالا بیش از هر زمان دیگری قدرت و توانمندی تاجگردون را به چشم میآورد. نماینده قدرتمندی که در دوره حضور در مجلس دهم حداقل یکی از سه نماینده ذی نفوذ و قدرتمند مجلس بود و بعدها در ۱۳۹۸ بسختی تأیید صلاحیت خود را از شورای مرکزی نگهبان دریافت کرد و در انتخابات و با رأی مردم پیروز شد اما در نهایت با بهانه یک اصل قانونی در مجلس یعنی بررسی اعتبارنامه به رهبری علیرضا زاکانی از ادامه کار منع شد. هر چند برخی نمایندگان مجلس و برخی طراحان اولیه این موضوع بعدها مدعی شدند که اصرار بر مراحل پایانی فرآیند بررسی اعتبارنامه تاجگردون غیر قانونی بوده است. گچساران و تاجگردون حیاتشان حداقل در این مقطع زمانی به هم گره خورده است و فرض گچساران بدون تاجگردون فرضی همراه با مشکلات و بلاتکلیفی بیشمار پروژهای است که با لابی وی تعریف شدند و به آنها بودجه تخصیص داده شد و برخی کلنگ زنی شدند و برخی در مراحل پایانی بودند که حالا اغلب به یک خواب عمیق فرو رفتهاند. از آن طرف نیز تاجگردون میداند در شرایط فعلی تنها کانال برای ادامه عمر سیاسیاش از معبر نمایندگی مجلس در گچساران میگذرد. بنابراین وی عملاً نمیتواند این صحنه را ترک کند و کنش گریهای وی تماماً نشان میدهند وی برای آینده در این حوزه انتخابیه برنامه دارد.
اگر چه موضوع بررسی اعتبارنامه یک موضوع مستقل از پرونده بررسی صلاحیت نامزدها در شورای نگهبان است اما قطعاً آن رد اعتبارنامه سبب ایجاد تردیدهایی در مورد مورد پرونده تأیید صلاحیت شد و از این جهت باید گفت آن رد اعتبارنامه با هزینههای زیادی برای تاجگردون، خانواده تاجگردون، تاجگردونیها، گچساران، استان و مجلس سیزدهم همراه به همین علت کمی سخت مینماید که وی بتواند به راحتی در انتخابات دوازدهم مجلس نامزد شود و از آن مهمتر پروژه سخت تأیید صلاحیت را به مانند حتی دوره سخت قبلی با موفقیت پشت سر بگذارد. با این وجود این هزینهها و سختیها عملاً منع و یا ممانعت قانونی برای تاجگردون نیستند و یقیناً او برای ثبت نام مجدد برنامه دارد. در عالم سیاست گزاره قطعی و حتمی برای آینده نداریم اما در مورد تاجگردون و با توجه به اتفاقات یکی دو سال اخیر و عملکرد نماینده فعلی باید گفت ثبت نام او و تأیید صلاحیتش همان و قبولیاش همان.
اما سختی کار تاجگردون به قبل از بررسی پرونده تأیید صلاحیتها بر میگردد. وی تا آخرین بار که گذر پروندهاش به شورای نگهبان خورده است مورد تأیید آن شورا است و بعدها نیز یکی یا دو کمیسیون مربوطه به بررسی اعتبارنامه صلاحیت وی را تأیید کرد اما اصرار زاکانی برای رأیگیری جهت آوردن «اعتبارنامه» به صحن باعث شد تاجگردون با دو رأی کمتر از نمایندگی ساقط شود جلسهای که دو نماینده دیگر استان «محمد موحد» به بهانه کرونا در جلسه حضور نداشت و به گفته خود «تاجگردون» نیز «مهدی روشنفکر» به وی رأی نداد.
در ادامه فرض حضور تاجگردون در دور آینده انتخابات باید گفت: بعد از مرحله تأیید صلاحیت و حضور در انتخابات که مطابق برداشتهای امروزی از فضای گچساران و باشت کار راحتی برای کسب رای مردم خواهد داشت یک دوره سخت در مجلس در آینده در پیش رو دارد. مجلس آینده با توجه به شرایط فعلی یعنی کنارهگیری اصلاح طلبان از فضای سیاسی یک مجلس اصولگرا باقی خواهد ماند و دولت نیز تکلیفش روشن است. پس برای تاجگردون هرگز مجلس دهم و دولت یازدهم و دوازدهم تکرار نخواهد شد. اما نباید فراموش کرد که هنر تاجگردون همین توانایی در نزدیکی و کنار آمدن با دولت و چهرههای سیاسی به اتکا، ظرفیت و سابقه و تیپ سیاسیاش است. در واقعیت همه چیز به خوبی این مدل از خیال پردازانه و مهندسی ذهنی پیش نخواهد رفت. تاجگردون بخوبی میداند در واکنشها باید جانب احتیاط را رعایت کند چرا که هر بحران و حاشیهی از کنترل خارج شده به پای وی نوشته خواهد شد و دست کوتاه وی از قدرت ممکن است آسیبپذیریاش را به حداکثر برساند. از طرف دیگر او بخوبی میداند که سکوتش میتواند منتقدین و مخالفانش را جریتر نماید و مقصر وضع موجود را تاجگردون معرفی کنند. وی نیز نشان داده است کمی در مدیریت امور هیجانی عمل میکند و بیشتر مسائلی که وارد آنها میشود ضرورتی به آنها نیست و اظهار نظر وی در مورد مرحوم پدرش و مباشری خان تا مدتها سبب ایجاد حاشیه و فشار بر وی شد.
نام تاجگردون در دهه نود بر استان سنگینی میکرد و هر عزل و نصبی و هر سفر مقام مسئولی به استان به تاجگردون ربط داده میشد. حتی در یک دوره اکثر وزرا سفر به کهگیلویه بویراحمد را از گچساران آغاز میکردند. قدرت و نفوذ وی سبب تولید کلید واژهای اول در بویراحمد و بعد در کهگیلویه به نام «عزت» شد که منتقدین در دو شهرستان معتقد بودند ضعف نمایندگانش و قدرت تاجگردون سبب به تاراج رفت عزت حوزه انتخابیهشان شده است. تاجگردون زمانی گفته بود اگر ما هم در صحنه انتخابات باشت و گچساران حضور نداشته باشیم ولی باز خودمان تعیین میکنیم چه کسی باشد که بعدتر در انتخابات میان دوره ثابت شد اتفاقات همه قابل پیشبینی و در کنترل تاجگردون نیستند. وی اگرچه در ابتدا تلاش کرد برادرش را نامزد انتخابات کند اما رد صلاحیت «ساسان» برادر بزرگتر که برای حضور در انتخابات از معاونت وزارت میراث استعفا داده بود و هم چنین رحیمی که او نیز برای نامزدی در انتخابات از فرمانداری بروجرد در استان لرستان استعفا داد بود عملاً فرصت هر نوع مانوری را از تاجگردون گرفت و وی در ایام انتخابات میان دورهای با یک استیصال در تصمیمگیری مواجه شد تا از دل همان استیصال و جو عمومی کشور و همین طور گچساران و باشت قافیه را به خانواده اصلی رقیب تاجگردونها یعنی حسینیهای ده بزرگی واگذار کنند.
اما از قضا بیتجربهگی نماینده و سایه سنگین برادر بزرگتر نماینده یعنی «سید قدرت حسینی» که بنظر میرسد کارد به استخوانش از عملکرد برادر کوچکتر رسیده است باعث شد وی ملاحظه را کنار بگذارد و به عنوان بزرگترین منتقد برادر ظاهر شود. کاری که تاجگردون کمتر به آن ورود کرده بود و حتی در آخرین پاسخ به سید ناصر گفته بود از ابتدا قصدش آن بوده است که در رابطه با عملکرد نماینده ورودی نداشته باشد.
از روز اول تاریخ انتخابات در گچساران و باشت انتخابات این حوزه با نام تاجگردونها گرهی محکم و سفت خوره است و هیچ انتخاباتی در تاریخ این حوزه انتخابیه نبوده است که برکنار از حضور، کنش و نام تاجگردونها بوده باشد. اما پای حاج غلام از انتخابات میاندروه مجلس ششم به این عرصه باز شد. انتخابات میاندوره در شرایطی برگزار شد که انتخابات ششم سلامتش تأیید نشده بود و ابطال شد و حاج بهرام نتوانست به مجلس راه پیدا کند و در انتخابات میاندوره حاج بهرام و حاج غلام رد صلاحیت شدند و مرحوم نبیزاده راهی مجلس شد. برای اولین بار «غلامرضا» در آن انتخابات نامزد شد ولی صلاحیتش تأیید نشد او در چهار سال بعد از آن به گونهای رفتار کرد که توانست نظر مثبت شورای نگهبان را برای تأیید صلاحیت خود در ۱۳۸۶ به دست آورد و در دوره هشتم تأیید صلاحیت شد. در انتخابات ۱۳۸۶ تا آخرین ساعات گزارشها حاکی از پیروزی تاجگردون بود اما در آخرین لحظات این سید قدرت حسینی بود که با اندکی اختلاف انتخابات را پیروز شد. چهار سال دیگر باید میگذشت تا تاجگردون شانس خود را امتحان کند. حتی تحولات و اتفاقات سال ۱۳۸۸ باعث نشد که تاجگردون رفتار یا گفتاری از خود بروز دهد که صلاحیتش در ۱۳۹۰ مورد تردید قرار گیرد. وی در ۱۳۹۰ با اقتدار به پیروزی رسید و این پیروزی و از آن بزرگتر را در ۱۳۹۴ تکرار کرد. اما ۱۳۹۸ از ابتدا تا به میانه ۱۳۹۹ برای وی بسیار نحس بود و در نهایت با پوشهای در دست در حالی که عمیقاً کینه زاکانی را به دل داشت از گیتهای ورودی مجلس خارج شد تا بعد از آن هر گاه بهانه پیش آمده باشد بیصدایی چوب خدا را به زاکانی یادآوری کند.
اینک نیز تردیدی نیست که این سنت در انتخابات آینده نیز حفظ خواهد شد و نه تنها در انتخابات آینده که حالا حالا تاجگردونها بخشی از این فرآیند هستند و مشخصاً غلامرضا تاجگردون باز هم خواهد آمد و در میدان خواهد بود.
تاجگردون هم اهل ریسکها و موفقیتهای بزرگ است و هم اشتباهات بزرگتر. او سابقه حمایت از محسن رضایی حتی در ۹۲ را دارد و در ۱۴۰۰ نیز به ستاد رضایی رفت. رفتن تاجگردون به بیمه سرمد و افشای فیش حقوقیاش توسط کاتب و اخراجش از آن بیمه نه چندان مهم تنها یکی از دهها اشتباه بزرگ تاجگردون در حیات سیاسیاش میباشد. در کنار این او هم هم اهل رسانه است و هم اهل کافه نشینی. هم با هنرمندان دوست است و با اهالی موسیقی نشست و برخاست دارد و هم به کوه میرود بویژه حالا که دستش از دنیای قدرت دور است. برخی فیلمسازان با وی دوستند و برایش کلیپهای ویژه میسازند. تاجگردون با وجود برخی اشکالات اما نمونهای از یک سیاستمدار مدرن ایرانی و به روز در کهگیلویه و بویراحمد است که هم اهل پوشش مناسب است و هم در سخنرانی توانایی دارد و هم مناسبات ظاهری را خوب رعایت میکند. وی هر وقت در صداوسیما حضور داشته است در قامت یک کارشناس خوب ظاهر شده است.
در کنار همه اینها نباید شهامت وی در بیان برخی مطالب نادیده گرفته شود از جمله وقتی از برخی ردیفهای بودجه نام برد که بعضا وجود خارجی ندارند. هر چند وی همیشه از سوی برخی به دست داشتن در فساد و یا حمایتها متهم بوده است ولی حتی در اوج فشارها هیچ چیز علیه وی ثابت نشد و قوه قضاییه هم فعلن وی را احضار نکرده است که این عدم احضار را باید بر سطحی از سلامت وی دانست حداقل تا این زمان.
بیشتر بخوانید:
قسمت اول) پیشامدها و تحولات انتخاباتی در کهگیلویه و بویراحمد / خرامین میآید یا نمیآید؟
قسمت دوم) پیشامدها و تحولات انتخاباتی در کهگیلویه و بویراحمد/ غریبپور بیاید یا نیاید؟
قسمت سوم) یشامدها و تحولات انتخاباتی در کهگیلویه و بویراحمد / برادران حسینی بحرینی دهبزرگی
قسمت چهارم) عدل هاشمی پور؛ احیاء یا تکرار شکست
قسمت پنجم) زارعی میآید یا نمیآید؟
قسمت ششم) سید موسی خادمی میآید یا نمیآید؟
اگر چه موضوع بررسی اعتبارنامه یک موضوع مستقل از پرونده بررسی صلاحیت نامزدها در شورای نگهبان است اما قطعاً آن رد اعتبارنامه سبب ایجاد تردیدهایی در مورد مورد پرونده تأیید صلاحیت شد و از این جهت باید گفت آن رد اعتبارنامه با هزینههای زیادی برای تاجگردون، خانواده تاجگردون، تاجگردونیها، گچساران، استان و مجلس سیزدهم همراه به همین علت کمی سخت مینماید که وی بتواند به راحتی در انتخابات دوازدهم مجلس نامزد شود و از آن مهمتر پروژه سخت تأیید صلاحیت را به مانند حتی دوره سخت قبلی با موفقیت پشت سر بگذارد. با این وجود این هزینهها و سختیها عملاً منع و یا ممانعت قانونی برای تاجگردون نیستند و یقیناً او برای ثبت نام مجدد برنامه دارد. در عالم سیاست گزاره قطعی و حتمی برای آینده نداریم اما در مورد تاجگردون و با توجه به اتفاقات یکی دو سال اخیر و عملکرد نماینده فعلی باید گفت ثبت نام او و تأیید صلاحیتش همان و قبولیاش همان.
اما سختی کار تاجگردون به قبل از بررسی پرونده تأیید صلاحیتها بر میگردد. وی تا آخرین بار که گذر پروندهاش به شورای نگهبان خورده است مورد تأیید آن شورا است و بعدها نیز یکی یا دو کمیسیون مربوطه به بررسی اعتبارنامه صلاحیت وی را تأیید کرد اما اصرار زاکانی برای رأیگیری جهت آوردن «اعتبارنامه» به صحن باعث شد تاجگردون با دو رأی کمتر از نمایندگی ساقط شود جلسهای که دو نماینده دیگر استان «محمد موحد» به بهانه کرونا در جلسه حضور نداشت و به گفته خود «تاجگردون» نیز «مهدی روشنفکر» به وی رأی نداد.

در ادامه فرض حضور تاجگردون در دور آینده انتخابات باید گفت: بعد از مرحله تأیید صلاحیت و حضور در انتخابات که مطابق برداشتهای امروزی از فضای گچساران و باشت کار راحتی برای کسب رای مردم خواهد داشت یک دوره سخت در مجلس در آینده در پیش رو دارد. مجلس آینده با توجه به شرایط فعلی یعنی کنارهگیری اصلاح طلبان از فضای سیاسی یک مجلس اصولگرا باقی خواهد ماند و دولت نیز تکلیفش روشن است. پس برای تاجگردون هرگز مجلس دهم و دولت یازدهم و دوازدهم تکرار نخواهد شد. اما نباید فراموش کرد که هنر تاجگردون همین توانایی در نزدیکی و کنار آمدن با دولت و چهرههای سیاسی به اتکا، ظرفیت و سابقه و تیپ سیاسیاش است. در واقعیت همه چیز به خوبی این مدل از خیال پردازانه و مهندسی ذهنی پیش نخواهد رفت. تاجگردون بخوبی میداند در واکنشها باید جانب احتیاط را رعایت کند چرا که هر بحران و حاشیهی از کنترل خارج شده به پای وی نوشته خواهد شد و دست کوتاه وی از قدرت ممکن است آسیبپذیریاش را به حداکثر برساند. از طرف دیگر او بخوبی میداند که سکوتش میتواند منتقدین و مخالفانش را جریتر نماید و مقصر وضع موجود را تاجگردون معرفی کنند. وی نیز نشان داده است کمی در مدیریت امور هیجانی عمل میکند و بیشتر مسائلی که وارد آنها میشود ضرورتی به آنها نیست و اظهار نظر وی در مورد مرحوم پدرش و مباشری خان تا مدتها سبب ایجاد حاشیه و فشار بر وی شد.
نام تاجگردون در دهه نود بر استان سنگینی میکرد و هر عزل و نصبی و هر سفر مقام مسئولی به استان به تاجگردون ربط داده میشد. حتی در یک دوره اکثر وزرا سفر به کهگیلویه بویراحمد را از گچساران آغاز میکردند. قدرت و نفوذ وی سبب تولید کلید واژهای اول در بویراحمد و بعد در کهگیلویه به نام «عزت» شد که منتقدین در دو شهرستان معتقد بودند ضعف نمایندگانش و قدرت تاجگردون سبب به تاراج رفت عزت حوزه انتخابیهشان شده است. تاجگردون زمانی گفته بود اگر ما هم در صحنه انتخابات باشت و گچساران حضور نداشته باشیم ولی باز خودمان تعیین میکنیم چه کسی باشد که بعدتر در انتخابات میان دوره ثابت شد اتفاقات همه قابل پیشبینی و در کنترل تاجگردون نیستند. وی اگرچه در ابتدا تلاش کرد برادرش را نامزد انتخابات کند اما رد صلاحیت «ساسان» برادر بزرگتر که برای حضور در انتخابات از معاونت وزارت میراث استعفا داده بود و هم چنین رحیمی که او نیز برای نامزدی در انتخابات از فرمانداری بروجرد در استان لرستان استعفا داد بود عملاً فرصت هر نوع مانوری را از تاجگردون گرفت و وی در ایام انتخابات میان دورهای با یک استیصال در تصمیمگیری مواجه شد تا از دل همان استیصال و جو عمومی کشور و همین طور گچساران و باشت قافیه را به خانواده اصلی رقیب تاجگردونها یعنی حسینیهای ده بزرگی واگذار کنند.
اما از قضا بیتجربهگی نماینده و سایه سنگین برادر بزرگتر نماینده یعنی «سید قدرت حسینی» که بنظر میرسد کارد به استخوانش از عملکرد برادر کوچکتر رسیده است باعث شد وی ملاحظه را کنار بگذارد و به عنوان بزرگترین منتقد برادر ظاهر شود. کاری که تاجگردون کمتر به آن ورود کرده بود و حتی در آخرین پاسخ به سید ناصر گفته بود از ابتدا قصدش آن بوده است که در رابطه با عملکرد نماینده ورودی نداشته باشد.
از روز اول تاریخ انتخابات در گچساران و باشت انتخابات این حوزه با نام تاجگردونها گرهی محکم و سفت خوره است و هیچ انتخاباتی در تاریخ این حوزه انتخابیه نبوده است که برکنار از حضور، کنش و نام تاجگردونها بوده باشد. اما پای حاج غلام از انتخابات میاندروه مجلس ششم به این عرصه باز شد. انتخابات میاندوره در شرایطی برگزار شد که انتخابات ششم سلامتش تأیید نشده بود و ابطال شد و حاج بهرام نتوانست به مجلس راه پیدا کند و در انتخابات میاندوره حاج بهرام و حاج غلام رد صلاحیت شدند و مرحوم نبیزاده راهی مجلس شد. برای اولین بار «غلامرضا» در آن انتخابات نامزد شد ولی صلاحیتش تأیید نشد او در چهار سال بعد از آن به گونهای رفتار کرد که توانست نظر مثبت شورای نگهبان را برای تأیید صلاحیت خود در ۱۳۸۶ به دست آورد و در دوره هشتم تأیید صلاحیت شد. در انتخابات ۱۳۸۶ تا آخرین ساعات گزارشها حاکی از پیروزی تاجگردون بود اما در آخرین لحظات این سید قدرت حسینی بود که با اندکی اختلاف انتخابات را پیروز شد. چهار سال دیگر باید میگذشت تا تاجگردون شانس خود را امتحان کند. حتی تحولات و اتفاقات سال ۱۳۸۸ باعث نشد که تاجگردون رفتار یا گفتاری از خود بروز دهد که صلاحیتش در ۱۳۹۰ مورد تردید قرار گیرد. وی در ۱۳۹۰ با اقتدار به پیروزی رسید و این پیروزی و از آن بزرگتر را در ۱۳۹۴ تکرار کرد. اما ۱۳۹۸ از ابتدا تا به میانه ۱۳۹۹ برای وی بسیار نحس بود و در نهایت با پوشهای در دست در حالی که عمیقاً کینه زاکانی را به دل داشت از گیتهای ورودی مجلس خارج شد تا بعد از آن هر گاه بهانه پیش آمده باشد بیصدایی چوب خدا را به زاکانی یادآوری کند.
اینک نیز تردیدی نیست که این سنت در انتخابات آینده نیز حفظ خواهد شد و نه تنها در انتخابات آینده که حالا حالا تاجگردونها بخشی از این فرآیند هستند و مشخصاً غلامرضا تاجگردون باز هم خواهد آمد و در میدان خواهد بود.
تاجگردون هم اهل ریسکها و موفقیتهای بزرگ است و هم اشتباهات بزرگتر. او سابقه حمایت از محسن رضایی حتی در ۹۲ را دارد و در ۱۴۰۰ نیز به ستاد رضایی رفت. رفتن تاجگردون به بیمه سرمد و افشای فیش حقوقیاش توسط کاتب و اخراجش از آن بیمه نه چندان مهم تنها یکی از دهها اشتباه بزرگ تاجگردون در حیات سیاسیاش میباشد. در کنار این او هم هم اهل رسانه است و هم اهل کافه نشینی. هم با هنرمندان دوست است و با اهالی موسیقی نشست و برخاست دارد و هم به کوه میرود بویژه حالا که دستش از دنیای قدرت دور است. برخی فیلمسازان با وی دوستند و برایش کلیپهای ویژه میسازند. تاجگردون با وجود برخی اشکالات اما نمونهای از یک سیاستمدار مدرن ایرانی و به روز در کهگیلویه و بویراحمد است که هم اهل پوشش مناسب است و هم در سخنرانی توانایی دارد و هم مناسبات ظاهری را خوب رعایت میکند. وی هر وقت در صداوسیما حضور داشته است در قامت یک کارشناس خوب ظاهر شده است.
در کنار همه اینها نباید شهامت وی در بیان برخی مطالب نادیده گرفته شود از جمله وقتی از برخی ردیفهای بودجه نام برد که بعضا وجود خارجی ندارند. هر چند وی همیشه از سوی برخی به دست داشتن در فساد و یا حمایتها متهم بوده است ولی حتی در اوج فشارها هیچ چیز علیه وی ثابت نشد و قوه قضاییه هم فعلن وی را احضار نکرده است که این عدم احضار را باید بر سطحی از سلامت وی دانست حداقل تا این زمان.
بیشتر بخوانید:
قسمت اول) پیشامدها و تحولات انتخاباتی در کهگیلویه و بویراحمد / خرامین میآید یا نمیآید؟
قسمت دوم) پیشامدها و تحولات انتخاباتی در کهگیلویه و بویراحمد/ غریبپور بیاید یا نیاید؟
قسمت سوم) یشامدها و تحولات انتخاباتی در کهگیلویه و بویراحمد / برادران حسینی بحرینی دهبزرگی
قسمت چهارم) عدل هاشمی پور؛ احیاء یا تکرار شکست
قسمت پنجم) زارعی میآید یا نمیآید؟
قسمت ششم) سید موسی خادمی میآید یا نمیآید؟