تاریخ انتشار
جمعه ۲۰ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۰۷
کد مطلب : ۴۴۵۶۶۳
کبنا گزارش می دهد؛
جنگ اوکراین؛ سرِ ایران باز هم بیکلاه میماند؟
۰
کبنا ؛جنگ اوکراین، فرصتی بی سابقه برای صادرات گاز به اروپا پدیده آورده و در این میان، این ماجرا با رفع احتمالی تحریمها علیه ایران هم همزمان شده است. جدا از اقدامات بهتآورِ روسها در تضمین خواهی از آمریکا در مذاکرات هسته ای، ترکیه و رژیم اسرائیل هم اخیرا به یکدیگر نزدیک شده اند و این، احتمالا به صادرات گاز از خاک ترکیه به اروپا (دور از چشم روس ها) ختم میشود. اما آیا باز هم سرِ ایران بی کلاه میماند؟
جنگ اوکراین، فرصتی بی سابقه برای صادرات گاز به اروپا پدیده آورده و در این میان، این ماجرا با رفع احتمالی تحریمها علیه ایران هم همزمان شده است. جدا از اقدامات بهتآورِ روسها در تضمین خواهی از آمریکا در مذاکرات هسته ای، ترکیه و رژیم اسرائیل هم اخیرا به یکدیگر نزدیک شده اند و این، احتمالا به صادرات گاز از خاک ترکیه به اروپا (دور از چشم روس ها) ختم میشود. اما آیا باز هم سرِ ایران بی کلاه میماند؟
رییس جمهور اسرائیل، به تازگی در سفری کم سابقه، به ترکیه رفته و با رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه دیدار داشته است. از آخرین باری که سفری مشابه رخ داده بود، ۱۸ سال میگذرد و این در حالی است که دست کم از سال ۲۰۰۷ میلادی به این سو، روابط میان ترکیه و اسرائیل تنش آمیز بوده است.
اهداف این سفر ممکن است از یکی دو مورد بیشتر باشند: از ایجاد جبههای جدید در مقابل بازگشت ایران به مدار اقتصاد جهانی گرفته، تا تمایل ترکیه به بهبود روابطش با کشورهای منطقه، به این قصد که راهی برای تخفیفِ شرایط ناگوار اقتصادی در ترکیه پیدا شود. با این همه، ظاهرا کاسههای دیگری هم ممکن است زیر نیم کاسه باشند.
بازگشتِ سهمگین اقتصاد ایران؟
اسرائیلیها خودشان از جمله اولین منابع خبری بودند که از نهایی شدن مذاکرات هستهای ایران و قدرتهای جهانی در وین پرده برداشتند. تا پیش از آنکه روسیه (و بعد هم چین) خواستار ارائه تضمین از سویِ آمریکا برای حفظ توانایی تجارت با ایران در فردایِ انعقاد توافق هستهای شوند، کشورهای درگیر در مذاکرات، عملا سکوت در مورد سمت و سویِ مذاکرات را ترجیح میدادند.
اما به نظر میرسد که همه چیز در وین تمام شده و هر لحظه ممکن است تحریم نفتی و بانکی ایران (دست کم در حدی که دولت ترامپ وضع کرده بود) رفع شود. در این صورت، عجیب نیست که کشورهای منطقه (از ترکیه گرفته تا عربستان، امارات و قطر) آماده ورود دوباره اقتصاد ایران به صحنه جهانی شوند.
سفر ابراهیم رئیسی به قطر که به تازگی انجام شده را میتوان در همین راستا در نظر گرفت و سفر اخیر رییس جمهور اسرائیل به ترکیه هم قطعا بی ربط به این موضوع نیست. از طرفی، منابع خبری میگویند یکی از محورهای مذاکرات میان آنکارا و تل آویو، دقیقا محدود کردنِ حوزه عمل ایران در فردای مذاکرات است. اما این تصمیم، از چه مسیری محقق خواهد شد؟
چراغهای قرمز برای ترکیه سبز میشوند
ترکیه چندی پیش اعلام کرده بود که آماده است گاز تولید شده در سرزمینهای اشغالی را از طریق خاک خود به اروپا برساند. حالا که جنگ اوکراین دارد به سمت یک بحران همه جانبه انرژی در سطح جهانی میرود، احتمالا بسیاری از چراغهای قرمز، حالا به چراغهای سبز بدل میشوند: اسرائیل ممکن است یک خط لوله به ترکیه بکشد و گازی را که در سواحل مدیترانه استحصال میشود، به اروپا برساند.
اما این گفتنش از انجامش دشوارتر است و البته زمانبر تر. احداث خط لوله (حتی با فرض انعقاد فوری قرارداد دوجانبه) چند سال طول میکشد. از طرفی، کشورهای دیگری هم در مسیر به سمت اروپای غربی هستند که باید با آنها هماهنگیهایی صورت بگیرد. اما وقتی همه چیز پیش از این به سرعت پیش رفته، بعید است پس از این هم به سرعت پیش نرود.
یک اتحاد و چندین رقیب
«مجمع گاز مدیترانه شرقی» (East Mediterranean Gas Forum)، سازمانی است که از عمر آن کمتر از ۱.۵ سال میگذرد (این سازمان در سپتامبر ۲۰۲۰ افتتاح شد). این اتحادِ جدیدِ گازی (که مصریها مبدع آن بوده اند)، متشکل از کشورهای یونان، اسرائیل، ایتالیا، فرانسه، اردن، فلسطین، مصر و قبرس است و ادعاهایی مبنی بر حجم عظیمی از منابع گازی در دریای مدیترانه دارد.
ترکیه تعمدا بیرون از این ماجرا قرار گرفته بود، چرا که در این اتحاد، با کشورهای فرانسه، یونان و قبرس مشکلات سیاسیِ عمیقی دارد. ترکها حتی هشدار داده بودند که این نهادِ تازه تشکل یافته، نمیتواند مدعی مالکیت بخش بزرگی از گازی باشد که آن را متعلق به خود میبیند.
ترکیه در واقع خودش هم در سالهای اخیر مدعی کشف میادین گازی بسیار بزرگی در سواحل مدیترانه شده و سیاستمدارانِ این کشور معتقدند با این اکتشافات، بسیاری از مشکلات اقتصاد ترکیه رفع و رجوع میشود.
اما جدا از اختلاف بر سر مالکیت میادین گازیِ متعدد در مدیترانه شرقی، روسیه هم میتواند بزرگترین «سنگ انداز» در مسیر انتقال گاز از این ناحیه به اروپا باشد. روسها همواره هر طرح رقیبی برای صادرات گاز به اروپا را از ریشه خشکانده اند.
با این همه، حالا که «جهان غرب» خیز بلندی برداشته تا اقتصاد روسیه را به منزویترین اقتصاد جهان بدل کند، ترکیه، مصر و حتی رژیم اسرائیل (که هر سه روابط خوبی هم با روسیه دارند) هم خیز برداشته اند تا جایِ گاز روسیه در اروپا را پر کنند.
ترکیه، مصر و اسرائیل در یک جبهه
ترکیه، مصر و اسرائیل حالا در یک جبهه هستند. مصر همین اواخر اعلام کرده بود که قصد دارد به «هاب گازی منطقه» بدل شود. مشکل، اما این بود که اگر ترکیه همکاری نکند، صادرات به اروپا باید از طریق کشتی (صادرات گاز مایع یا LNG) انجام شود که هم ظرفیت آن کمتر است و هم آنکه هزینه بیشتری در بر دارد. اما اگر ترکیه هم وارد بازی شود چطور؟
افزایش حجم مراودات سیاسی میان ترکیه و رژیم اسرائیل را میتوان در این راستا تحلیل کرد که مشکل با ترکیه هم حل شده است. ترکیه به درآمد حاصل از ماجرا نیازِ مبرم دارد؛ روسیه به دلیل حجم غیر قابل تصور تحریمها در دو هفته گذشته عملا نمیتواند سنگ اندازی کند و اروپاییها هم بی اندازه مشتاقند که منابع تامین گاز قاره سبز را متنوع کنند.
در این میان، سرِ ایران بی کلاه میماند. از یک سو، مذاکرات هستهای ایران در دقیقه نود با سنگ اندازی روسیه متوقف شده است. از سویِ دیگر، آمریکا حتی حاضر شده با رژیم حاکم بر ونزوئلا (که آمریکاییها آن را مشروع نمیدانستند) وارد مذاکره شود تا این کشور نفتش را روانه بازارها کند، اما صحبتی از چراغ سبز به ایران برای ورودِ دوباره نفتش به بازارها دیده نمیشود.
این در حالی است که تا طرفِ ایرانی بخواهد مشکلاتش را با روس ها، آمریکاییها و ترکها رفع و رجوع کند، گاز مدیترانه ممکن است در خطوط لوله به سمت اروپا جاری شده باشد.
در واقع، در حالی که ایران کانالهای دیپلماتیک اندکی با کشورهای درگیر در ماجرا دارد (از جمله با مصر) و جریان یافتنِ سرمایه و فناوری به ایران برای ایجاد خط لوله گازی به سمت اروپا هم ممکن است سالها طول بکشد (تازه اگر تمایلی دو طرفه در کار باشد!)، کشورهای دیگر کارِ خودشان را کرده اند. منابع گازیِ ایران ظاهرا قرار است زیر زمین باقی بمانند.
جنگ اوکراین، فرصتی بی سابقه برای صادرات گاز به اروپا پدیده آورده و در این میان، این ماجرا با رفع احتمالی تحریمها علیه ایران هم همزمان شده است. جدا از اقدامات بهتآورِ روسها در تضمین خواهی از آمریکا در مذاکرات هسته ای، ترکیه و رژیم اسرائیل هم اخیرا به یکدیگر نزدیک شده اند و این، احتمالا به صادرات گاز از خاک ترکیه به اروپا (دور از چشم روس ها) ختم میشود. اما آیا باز هم سرِ ایران بی کلاه میماند؟
رییس جمهور اسرائیل، به تازگی در سفری کم سابقه، به ترکیه رفته و با رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه دیدار داشته است. از آخرین باری که سفری مشابه رخ داده بود، ۱۸ سال میگذرد و این در حالی است که دست کم از سال ۲۰۰۷ میلادی به این سو، روابط میان ترکیه و اسرائیل تنش آمیز بوده است.
اهداف این سفر ممکن است از یکی دو مورد بیشتر باشند: از ایجاد جبههای جدید در مقابل بازگشت ایران به مدار اقتصاد جهانی گرفته، تا تمایل ترکیه به بهبود روابطش با کشورهای منطقه، به این قصد که راهی برای تخفیفِ شرایط ناگوار اقتصادی در ترکیه پیدا شود. با این همه، ظاهرا کاسههای دیگری هم ممکن است زیر نیم کاسه باشند.
بازگشتِ سهمگین اقتصاد ایران؟
اسرائیلیها خودشان از جمله اولین منابع خبری بودند که از نهایی شدن مذاکرات هستهای ایران و قدرتهای جهانی در وین پرده برداشتند. تا پیش از آنکه روسیه (و بعد هم چین) خواستار ارائه تضمین از سویِ آمریکا برای حفظ توانایی تجارت با ایران در فردایِ انعقاد توافق هستهای شوند، کشورهای درگیر در مذاکرات، عملا سکوت در مورد سمت و سویِ مذاکرات را ترجیح میدادند.
اما به نظر میرسد که همه چیز در وین تمام شده و هر لحظه ممکن است تحریم نفتی و بانکی ایران (دست کم در حدی که دولت ترامپ وضع کرده بود) رفع شود. در این صورت، عجیب نیست که کشورهای منطقه (از ترکیه گرفته تا عربستان، امارات و قطر) آماده ورود دوباره اقتصاد ایران به صحنه جهانی شوند.
سفر ابراهیم رئیسی به قطر که به تازگی انجام شده را میتوان در همین راستا در نظر گرفت و سفر اخیر رییس جمهور اسرائیل به ترکیه هم قطعا بی ربط به این موضوع نیست. از طرفی، منابع خبری میگویند یکی از محورهای مذاکرات میان آنکارا و تل آویو، دقیقا محدود کردنِ حوزه عمل ایران در فردای مذاکرات است. اما این تصمیم، از چه مسیری محقق خواهد شد؟
چراغهای قرمز برای ترکیه سبز میشوند
ترکیه چندی پیش اعلام کرده بود که آماده است گاز تولید شده در سرزمینهای اشغالی را از طریق خاک خود به اروپا برساند. حالا که جنگ اوکراین دارد به سمت یک بحران همه جانبه انرژی در سطح جهانی میرود، احتمالا بسیاری از چراغهای قرمز، حالا به چراغهای سبز بدل میشوند: اسرائیل ممکن است یک خط لوله به ترکیه بکشد و گازی را که در سواحل مدیترانه استحصال میشود، به اروپا برساند.
اما این گفتنش از انجامش دشوارتر است و البته زمانبر تر. احداث خط لوله (حتی با فرض انعقاد فوری قرارداد دوجانبه) چند سال طول میکشد. از طرفی، کشورهای دیگری هم در مسیر به سمت اروپای غربی هستند که باید با آنها هماهنگیهایی صورت بگیرد. اما وقتی همه چیز پیش از این به سرعت پیش رفته، بعید است پس از این هم به سرعت پیش نرود.
یک اتحاد و چندین رقیب
«مجمع گاز مدیترانه شرقی» (East Mediterranean Gas Forum)، سازمانی است که از عمر آن کمتر از ۱.۵ سال میگذرد (این سازمان در سپتامبر ۲۰۲۰ افتتاح شد). این اتحادِ جدیدِ گازی (که مصریها مبدع آن بوده اند)، متشکل از کشورهای یونان، اسرائیل، ایتالیا، فرانسه، اردن، فلسطین، مصر و قبرس است و ادعاهایی مبنی بر حجم عظیمی از منابع گازی در دریای مدیترانه دارد.
ترکیه تعمدا بیرون از این ماجرا قرار گرفته بود، چرا که در این اتحاد، با کشورهای فرانسه، یونان و قبرس مشکلات سیاسیِ عمیقی دارد. ترکها حتی هشدار داده بودند که این نهادِ تازه تشکل یافته، نمیتواند مدعی مالکیت بخش بزرگی از گازی باشد که آن را متعلق به خود میبیند.
ترکیه در واقع خودش هم در سالهای اخیر مدعی کشف میادین گازی بسیار بزرگی در سواحل مدیترانه شده و سیاستمدارانِ این کشور معتقدند با این اکتشافات، بسیاری از مشکلات اقتصاد ترکیه رفع و رجوع میشود.
اما جدا از اختلاف بر سر مالکیت میادین گازیِ متعدد در مدیترانه شرقی، روسیه هم میتواند بزرگترین «سنگ انداز» در مسیر انتقال گاز از این ناحیه به اروپا باشد. روسها همواره هر طرح رقیبی برای صادرات گاز به اروپا را از ریشه خشکانده اند.
با این همه، حالا که «جهان غرب» خیز بلندی برداشته تا اقتصاد روسیه را به منزویترین اقتصاد جهان بدل کند، ترکیه، مصر و حتی رژیم اسرائیل (که هر سه روابط خوبی هم با روسیه دارند) هم خیز برداشته اند تا جایِ گاز روسیه در اروپا را پر کنند.
ترکیه، مصر و اسرائیل در یک جبهه
ترکیه، مصر و اسرائیل حالا در یک جبهه هستند. مصر همین اواخر اعلام کرده بود که قصد دارد به «هاب گازی منطقه» بدل شود. مشکل، اما این بود که اگر ترکیه همکاری نکند، صادرات به اروپا باید از طریق کشتی (صادرات گاز مایع یا LNG) انجام شود که هم ظرفیت آن کمتر است و هم آنکه هزینه بیشتری در بر دارد. اما اگر ترکیه هم وارد بازی شود چطور؟
افزایش حجم مراودات سیاسی میان ترکیه و رژیم اسرائیل را میتوان در این راستا تحلیل کرد که مشکل با ترکیه هم حل شده است. ترکیه به درآمد حاصل از ماجرا نیازِ مبرم دارد؛ روسیه به دلیل حجم غیر قابل تصور تحریمها در دو هفته گذشته عملا نمیتواند سنگ اندازی کند و اروپاییها هم بی اندازه مشتاقند که منابع تامین گاز قاره سبز را متنوع کنند.
در این میان، سرِ ایران بی کلاه میماند. از یک سو، مذاکرات هستهای ایران در دقیقه نود با سنگ اندازی روسیه متوقف شده است. از سویِ دیگر، آمریکا حتی حاضر شده با رژیم حاکم بر ونزوئلا (که آمریکاییها آن را مشروع نمیدانستند) وارد مذاکره شود تا این کشور نفتش را روانه بازارها کند، اما صحبتی از چراغ سبز به ایران برای ورودِ دوباره نفتش به بازارها دیده نمیشود.
این در حالی است که تا طرفِ ایرانی بخواهد مشکلاتش را با روس ها، آمریکاییها و ترکها رفع و رجوع کند، گاز مدیترانه ممکن است در خطوط لوله به سمت اروپا جاری شده باشد.
در واقع، در حالی که ایران کانالهای دیپلماتیک اندکی با کشورهای درگیر در ماجرا دارد (از جمله با مصر) و جریان یافتنِ سرمایه و فناوری به ایران برای ایجاد خط لوله گازی به سمت اروپا هم ممکن است سالها طول بکشد (تازه اگر تمایلی دو طرفه در کار باشد!)، کشورهای دیگر کارِ خودشان را کرده اند. منابع گازیِ ایران ظاهرا قرار است زیر زمین باقی بمانند.