تاریخ انتشار
شنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۲۵
کد مطلب : ۴۳۷۸۳۶
کبنا بررسی کرد
کهگیلویه و بویراحمدیهای ملی در دولت جدید / نقش نمایندگان مجلس در چانه زنی ملی
۹
کبنا ؛ در سفر دوم محمود احمدی نژاد به کهگیلویه و بویراحمد بود که در دیدار با نخبگان استان شیرعلی خرامین از اصولگرایان و رئیس آن زمان دانشگاه پیام نور استان طی یک سخنرانی توجه و حمایت از نیروهای شایسته هم استانی در سطوح مدیریتی ملی را مطرح کرد. پیشنهادی که با استقبال محمود احمدی نژاد مواجه شد و وی وعده داد که چنین پیشنهادی را بررسی و مورد توجه قرار خواهد داد. البته در عمل و در دوره احمدی نژاد اتفاق خاصی در این حوزه برای استان نیفتاد که شاید بتوان علت را در دو مسئله جست. اول: عدم سابقه ملی کهگیلویه و بویراحمدیها در سطوح میانی مسئولیتهای کشوری تا قبل از این موضوع بود و طبیعی بود امکان ارتقاء مستقیم یک مدیر از سطح استان به سطح بالای وزارت سخت خواهد بود حتی در دولتی همچون دولت احمدی نژاد که چندان تابع قوانین و تعاریف بروکراسی نبود. دوم: بخشی از موضوع احتمالاً به عدم وجود لابی تاریخی بر میگشت، اینکه از ابتدا چنین فضایی ایجاد نشده بود تا به شکل زنجیروار نیروهای هم استانی با حمایت و شناخت از همدیگر و معرفی به ارتقاء خود کمک کنند و مهمتر از همه نمایندگان استان در این بخش اساساً علاقهای به حمایت و پیگیری جدی از خود نشان ندادند. همیشه و همچنان این عدم پیگیری به عنوان یک ضعف برای نمایندگان محسوب میشود و حتی برخیها نمایندگان را متهم به عمد در کم کاری در این حوزه میدانند و دلیل آن را عدم علاقه به رشد و پدید آمدن رقیب از سوی نمایندگان میدانند. نمایندگان از محدود نیروهای استان هستند که در تهران و در دل مناسبات سیاسی حضور دارند و با وجود توان کم چانه زنی به جهت کوچک بودن مجمع نمایندگان استان اما حداقلی از امکان برای معرفی نیرو در سطح برخی مسئولیتهای ملی وجود داشته و دارد. دولت روحانی اما گویا آن نقطه عطف تاریخی برای کهگیلویه و بویراحمد بود که تعدادی از مدیران این استان در آن دولت در برخی مناصب دولتی قرار گیرند. سقف این مناصب سرپرستی وزارت علوم بود و همزمان در یک دوره کوتاه شهرداری کلان شهر تهران نیز به یک کهگیلویه وبویراحمدی رسید که در یک اتفاق نادر و زیر فشارهایی که مشخصاً متوجه شخص افشانی بود این سمت از وی پس گرفته شد. اما در حوزه معاونین وزارت خانه چندین مورد به هم استانیها رسید و چهرههای بیشتری به عنوان مدیران کل ستادی وزارتخانهها معرفی شدند.
نکته مهمتر اما سپردن سکان استانداری استان کهگیلویه و بویراحمد به یک نیروی بومی بود. هر چند در ابتدای دولت احمدی نژاد این سمت نیز به یک نیروی بومی داده شده بود اما با تجربه ناموفق سید مسعود حسینی این احتمال میرفت که تهران بعد از آن چنین تصمیمی نخواهد گرفت که از قضا این بار تجربه، تجربهای بود که به باور وزارت کشور موفق بود و از قِبَل این موفقیت خادمی در ابتدای دولت دوم روحانی استاندار استان لرستان شد و حتی گفته میشد برای یکی دو سازمان کشوری نیز گزینه مطرح بود. در کنار این موارد دولتی نباید جایگاه مهم و تاثیرگذار غلام رضا تاجگردون در رأس کمیسیون بودجه فراموش شود جایگاهی که در نهایت سبب تحریک حلقههایی از اصولگرایان به رهبری علیرضا زاکانی برای رد اعتبارنامه وی شد.
دولت روحانی با این فرصت طلایی برای استان کهگیلویه و بویراحمد حالا به پایان رسیده است و در آستانه شروع به کار دولت سیزدهم یکی از مهمترین مطالبات مردم استان کهگیلویه و بویراحمد توجه به نیروهای هم استانی در سطح مسئولیتهای ملی است. بدون شک حضور هم استانیها در سطح ملی علاوه بر بالا رفتن اعتماد بنفس عمومی در تقسیم عادلانه بودجه و امکانات نیز تأثیر گذار است و سطح مجادلات سیاسی درون استان را از سطح خودزنیهای فعلی بالاتر خواهد برد و افق دید بلندتری برای مدیران و سیاسیون هم استانی ترسیم خواهد شد. تاثیرات مثبت برخی از این مدیران ملی بر استان همچون خداداد غریب پور و تا حدودی سید کامل تقوی نژاد بر کسی پوشیده نیست. خداداد غریب پور در طول 8 سال گذشته حضور در مناصب بالای ملی حمایتهای قابل قبولی از چهرهها وجوانان استان داشته است و عملکرد وی نمونهای از یک موفقیت قابل قبول در سطح ملی بوده است. در دوره حضور غریب پور در ایمیدرو نیز برنامههای خوب در حوزه معدنی استان پیگیری و نیمه اجرایی شد. وی در یک مرحله تا معرفی به عنوان وزیر صمت نیز پیش رفت اما حضور یک رقیب قدرتمند به نام رزم حسینی این شانس را از وی گرفت و رزم چون وی را یک رقیب بالقوه میدانست در یک صبح زود و بدون هر گونه هماهنگی حکم عزل غریب پور را امضا کرد. سید کامل تقوی نژاد نیز در دولت قبل مسئولیتهای بسیار سطح بالایی داشته است مدیرعاملی بانک سپه، ریاست سازمان مالیاتی کشور و معاونت وزارت بهداشت از جمله مسئولیتهای تقوی نژاد بوده است که بویژه در دوره حضور وی در معاونت وزارت بهداشت و به جهت روابط نزدیک میان وی و سید محمد موحد حمایتهای خوبی در بخشهای مختلف از استان صورت گرفته است. شاید در قدم اول لابی برای حفظ مدیرانی از جنس تقوی نژاد و غریب پور در دولتی که شعار فراجناحی سر میدهد یک گام مؤثر در تقویت حضور نیروهای هم استانی در تهران باشد.
در آخر دولت روحانی به شدت اواسط آن دولت دیگر خبری از حضور نیروهای هم استانی در سطوح مدیریتی نبود با این وجود اما بسیار سخت است نیروهای هم استانی که در حال حاضر مسئولیتهایی دارند شانسی برای ماندن در دولت جدید داشته باشند چرا که برای هر صندلی بسیاری خود را آماده کردهاند. از این میان شاید تنها محمدعلی وکیلی به جهت حمایتهای زیادی که مستقیم و غیرمستقیم از رئیسی داشت بتواند خود را در معاونت فرهنگی مناطق آزاد کشور حفظ و یا حتی ارتقاء دهد. همانگونه که در ابتدا نیز آمد برای تحقق چنین مهمی یعنی حضور نیروهای هم استانی در مسئولیتهای ملی و کشوری نقش نمایندگان مجلس و برخی چهرههای شاخص سیاسی بسیار تاثیرگذار و به عبارتی تعیین کننده خواهد بود. تاکید بر توجه به نیروهای جوان در طول سالهای اخیر که در ادبیات و شعارهای رئیس جمهور جدید نیز مشهود بود فرصت دیگری است که با اتکا به این اصل میتوان انتظار رشد و ارتقا مدیران هم استانی را داشت و کمتر نگران قواعد و مناسبات سابق فارغ از خوب و بد آنها بود. لیست کردن این افراد کار دشواری است ولی همیشه این امکان وجود دارد چهرههایی که کمتر در رسانهها حضور دارند در تهران جایگاه و پایگاه لازم را داشته باشند و برخی نیز از سر حادثه و یا برخی روابط مورد عنایت ویژه در سازمان و یا وزارتخانهای قرار گیرند. بعد از راه اندازی سامانه معرفی مدیران در دولت رئیسی امیدواریهای زیادی برای هم استانیها پیش آمد و بسیاری از آنها با راه اندازی کمپینهای حمایتی بسیاری برای خود وزارت خانهها و مسئولیتها مهمی را نشانه گرفتند که در عمل ثابت شد سامانه یک حرکت تبلیغاتی و بی اثر در روند تصمیم گیریها میباشد. در حال حاضر مهمترین جایگاه برای نمایندگان و سیاسیون استان منصب استانداری استان است که حیات و ممات هر کدام از آنها به نوع رابطهشان با چنین جایگاهی ارتباط دارد. معرفی احمد وحیدی به عنوان وزیر کشور فرصت گمانه زنی را از همگان گرفته است چرا که وحیدی یک نیروی خارج از مناسبات سیاسی و جریانی بوده است و کمترین ارتباط با سیاسیون و نمایندگان را دارد. هر چند وی در دورهای که در دولت احمدی نژاد در سمت وزیر دفاع حضور داشت احتمالاً روابطی میان وی و افرادی همچون هدایتخواه نماینده پرنفوذ آن زمان بویراحمد و دنا در مجلس شورای اسلامی وجود داشته است اما بعید است وی شناخت چندانی از نمایندگان داشته باشد و شاید هم دلیل اصلی در معرفی نیرویی از این جنس همین عدم نزدیکی به نمایندگان باشد و این مطلقاً نمیتواند نشانه خوبی برای نمایندگان شهرستانی باشد. برخیها بر معرفی یک استاندار غیر بومی تاکید دارند و معتقدند برای پرهیز از حاشیه و فشارهای قومی بهتر آن است که استاندار غیر بومی معرفی شود ولی گروهی دیگر بر معرفی استاندار بومی به جهت اشراف بر مشکلات و واقعیات استان تاکید دارند. قبل از دولت روحانی و در دولت اصولگرای محمود احمدی نژاد برخی نیروهای هم استانی به برخی مناصب میانی در برخی دستگاهها و وزارت خانهها رسیده بودند نیروهای اصولگرایی همچون ایروان مسعودی اصل، ذوالفقار زمان، سید نظام الدین سجادی، صدرالله دولت، قادر آشنا، عدل هاشمی پور و .... که این نیروها به اتکا رزومه و روابطی که قطعاً دارند امیدوار به کسب همان مسئولیتها و یا حتی ارتقاء هستند. برخی نیروهای جوانتر و یا جدید نیز هستند که با توجه به رزومه سیاسی و مدیریتی در درون استان کهگیلویه و بویراحمد و پایگاه اجتماعی و سیاسی سطح خود را ملی میدانند و قطعاً در پی کسب مسئولیتهای بالایی خواهند بود. نیروهایی همچون ستار هدایتخواه، خلیفه خلقی پور، شیرعلی خرامین، علی مبشری، محمد علی جاوید و ... را میتوان از این گروه دانست. البته ذکر یک نکته لازم است و آن اینکه در هر دو گروه و بویژه گروه اول بخشی از این نیروها قانونا بازنشسته هستند و اگر ملاک قانون منع بکارگیری بازنشستگان در مجلس دهم باشد امکانی برای حضور آنها در هیچ منصب و جایگاه به غیر از سمت وزارت وجود ندارد اما به نظر میرسد آن قانون دیگر موضوعیت ندارد و محل توجه هیچ کس نیست و همین موضوع بهانهای است تا نیروهای قدیمی این روزها در تکاپو باشند. اما گروه سوم و مدعیتر جوانانی هستند که در دولت احمدی نژاد وارد سیستم اداری شدند و حالا به اتکای فعالیتهای سیاسی مدعی مسئولیتهای مهم از یاسوج تا تهران هستند و صدای این گروه بسیار بلند است. باید منتظر ماند و دید نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد در این زمینه تا چه اندازه پیش قدم خواهند شد و یا قانع به همان مدیران شهرستانی خواهند بود و یا در نشست با وزیران چانه زنی برای نیروهای هم استانی را در دستور کار قرار خواهند داد که این موضوع میتواند سنجه خوبی برای سنجش آنها باشد.
نکته مهمتر اما سپردن سکان استانداری استان کهگیلویه و بویراحمد به یک نیروی بومی بود. هر چند در ابتدای دولت احمدی نژاد این سمت نیز به یک نیروی بومی داده شده بود اما با تجربه ناموفق سید مسعود حسینی این احتمال میرفت که تهران بعد از آن چنین تصمیمی نخواهد گرفت که از قضا این بار تجربه، تجربهای بود که به باور وزارت کشور موفق بود و از قِبَل این موفقیت خادمی در ابتدای دولت دوم روحانی استاندار استان لرستان شد و حتی گفته میشد برای یکی دو سازمان کشوری نیز گزینه مطرح بود. در کنار این موارد دولتی نباید جایگاه مهم و تاثیرگذار غلام رضا تاجگردون در رأس کمیسیون بودجه فراموش شود جایگاهی که در نهایت سبب تحریک حلقههایی از اصولگرایان به رهبری علیرضا زاکانی برای رد اعتبارنامه وی شد.
دولت روحانی با این فرصت طلایی برای استان کهگیلویه و بویراحمد حالا به پایان رسیده است و در آستانه شروع به کار دولت سیزدهم یکی از مهمترین مطالبات مردم استان کهگیلویه و بویراحمد توجه به نیروهای هم استانی در سطح مسئولیتهای ملی است. بدون شک حضور هم استانیها در سطح ملی علاوه بر بالا رفتن اعتماد بنفس عمومی در تقسیم عادلانه بودجه و امکانات نیز تأثیر گذار است و سطح مجادلات سیاسی درون استان را از سطح خودزنیهای فعلی بالاتر خواهد برد و افق دید بلندتری برای مدیران و سیاسیون هم استانی ترسیم خواهد شد. تاثیرات مثبت برخی از این مدیران ملی بر استان همچون خداداد غریب پور و تا حدودی سید کامل تقوی نژاد بر کسی پوشیده نیست. خداداد غریب پور در طول 8 سال گذشته حضور در مناصب بالای ملی حمایتهای قابل قبولی از چهرهها وجوانان استان داشته است و عملکرد وی نمونهای از یک موفقیت قابل قبول در سطح ملی بوده است. در دوره حضور غریب پور در ایمیدرو نیز برنامههای خوب در حوزه معدنی استان پیگیری و نیمه اجرایی شد. وی در یک مرحله تا معرفی به عنوان وزیر صمت نیز پیش رفت اما حضور یک رقیب قدرتمند به نام رزم حسینی این شانس را از وی گرفت و رزم چون وی را یک رقیب بالقوه میدانست در یک صبح زود و بدون هر گونه هماهنگی حکم عزل غریب پور را امضا کرد. سید کامل تقوی نژاد نیز در دولت قبل مسئولیتهای بسیار سطح بالایی داشته است مدیرعاملی بانک سپه، ریاست سازمان مالیاتی کشور و معاونت وزارت بهداشت از جمله مسئولیتهای تقوی نژاد بوده است که بویژه در دوره حضور وی در معاونت وزارت بهداشت و به جهت روابط نزدیک میان وی و سید محمد موحد حمایتهای خوبی در بخشهای مختلف از استان صورت گرفته است. شاید در قدم اول لابی برای حفظ مدیرانی از جنس تقوی نژاد و غریب پور در دولتی که شعار فراجناحی سر میدهد یک گام مؤثر در تقویت حضور نیروهای هم استانی در تهران باشد.
در آخر دولت روحانی به شدت اواسط آن دولت دیگر خبری از حضور نیروهای هم استانی در سطوح مدیریتی نبود با این وجود اما بسیار سخت است نیروهای هم استانی که در حال حاضر مسئولیتهایی دارند شانسی برای ماندن در دولت جدید داشته باشند چرا که برای هر صندلی بسیاری خود را آماده کردهاند. از این میان شاید تنها محمدعلی وکیلی به جهت حمایتهای زیادی که مستقیم و غیرمستقیم از رئیسی داشت بتواند خود را در معاونت فرهنگی مناطق آزاد کشور حفظ و یا حتی ارتقاء دهد. همانگونه که در ابتدا نیز آمد برای تحقق چنین مهمی یعنی حضور نیروهای هم استانی در مسئولیتهای ملی و کشوری نقش نمایندگان مجلس و برخی چهرههای شاخص سیاسی بسیار تاثیرگذار و به عبارتی تعیین کننده خواهد بود. تاکید بر توجه به نیروهای جوان در طول سالهای اخیر که در ادبیات و شعارهای رئیس جمهور جدید نیز مشهود بود فرصت دیگری است که با اتکا به این اصل میتوان انتظار رشد و ارتقا مدیران هم استانی را داشت و کمتر نگران قواعد و مناسبات سابق فارغ از خوب و بد آنها بود. لیست کردن این افراد کار دشواری است ولی همیشه این امکان وجود دارد چهرههایی که کمتر در رسانهها حضور دارند در تهران جایگاه و پایگاه لازم را داشته باشند و برخی نیز از سر حادثه و یا برخی روابط مورد عنایت ویژه در سازمان و یا وزارتخانهای قرار گیرند. بعد از راه اندازی سامانه معرفی مدیران در دولت رئیسی امیدواریهای زیادی برای هم استانیها پیش آمد و بسیاری از آنها با راه اندازی کمپینهای حمایتی بسیاری برای خود وزارت خانهها و مسئولیتها مهمی را نشانه گرفتند که در عمل ثابت شد سامانه یک حرکت تبلیغاتی و بی اثر در روند تصمیم گیریها میباشد. در حال حاضر مهمترین جایگاه برای نمایندگان و سیاسیون استان منصب استانداری استان است که حیات و ممات هر کدام از آنها به نوع رابطهشان با چنین جایگاهی ارتباط دارد. معرفی احمد وحیدی به عنوان وزیر کشور فرصت گمانه زنی را از همگان گرفته است چرا که وحیدی یک نیروی خارج از مناسبات سیاسی و جریانی بوده است و کمترین ارتباط با سیاسیون و نمایندگان را دارد. هر چند وی در دورهای که در دولت احمدی نژاد در سمت وزیر دفاع حضور داشت احتمالاً روابطی میان وی و افرادی همچون هدایتخواه نماینده پرنفوذ آن زمان بویراحمد و دنا در مجلس شورای اسلامی وجود داشته است اما بعید است وی شناخت چندانی از نمایندگان داشته باشد و شاید هم دلیل اصلی در معرفی نیرویی از این جنس همین عدم نزدیکی به نمایندگان باشد و این مطلقاً نمیتواند نشانه خوبی برای نمایندگان شهرستانی باشد. برخیها بر معرفی یک استاندار غیر بومی تاکید دارند و معتقدند برای پرهیز از حاشیه و فشارهای قومی بهتر آن است که استاندار غیر بومی معرفی شود ولی گروهی دیگر بر معرفی استاندار بومی به جهت اشراف بر مشکلات و واقعیات استان تاکید دارند. قبل از دولت روحانی و در دولت اصولگرای محمود احمدی نژاد برخی نیروهای هم استانی به برخی مناصب میانی در برخی دستگاهها و وزارت خانهها رسیده بودند نیروهای اصولگرایی همچون ایروان مسعودی اصل، ذوالفقار زمان، سید نظام الدین سجادی، صدرالله دولت، قادر آشنا، عدل هاشمی پور و .... که این نیروها به اتکا رزومه و روابطی که قطعاً دارند امیدوار به کسب همان مسئولیتها و یا حتی ارتقاء هستند. برخی نیروهای جوانتر و یا جدید نیز هستند که با توجه به رزومه سیاسی و مدیریتی در درون استان کهگیلویه و بویراحمد و پایگاه اجتماعی و سیاسی سطح خود را ملی میدانند و قطعاً در پی کسب مسئولیتهای بالایی خواهند بود. نیروهایی همچون ستار هدایتخواه، خلیفه خلقی پور، شیرعلی خرامین، علی مبشری، محمد علی جاوید و ... را میتوان از این گروه دانست. البته ذکر یک نکته لازم است و آن اینکه در هر دو گروه و بویژه گروه اول بخشی از این نیروها قانونا بازنشسته هستند و اگر ملاک قانون منع بکارگیری بازنشستگان در مجلس دهم باشد امکانی برای حضور آنها در هیچ منصب و جایگاه به غیر از سمت وزارت وجود ندارد اما به نظر میرسد آن قانون دیگر موضوعیت ندارد و محل توجه هیچ کس نیست و همین موضوع بهانهای است تا نیروهای قدیمی این روزها در تکاپو باشند. اما گروه سوم و مدعیتر جوانانی هستند که در دولت احمدی نژاد وارد سیستم اداری شدند و حالا به اتکای فعالیتهای سیاسی مدعی مسئولیتهای مهم از یاسوج تا تهران هستند و صدای این گروه بسیار بلند است. باید منتظر ماند و دید نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد در این زمینه تا چه اندازه پیش قدم خواهند شد و یا قانع به همان مدیران شهرستانی خواهند بود و یا در نشست با وزیران چانه زنی برای نیروهای هم استانی را در دستور کار قرار خواهند داد که این موضوع میتواند سنجه خوبی برای سنجش آنها باشد.