تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۵۳
کد مطلب : ۴۲۴۵۴۸
کبنا از وضعیت توسعهی فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد گزارش میدهد
چرا ما هنوز در مرحلهی اول توسعهی فرهنگی قرار داریم؟ / آیا مسئولین کهگیلویه و بویراحمد چارهای برای این وضعیت اندیشیدهاند؟ / نمود آن کجاست؟
۱
کبنا ؛
و اما برگردیم به سؤال اصلی؛ ما در کجای این طیف قرار داریم؟ معمولاً پژوهشگران، استانهای کشور را در پنج خوشه از بسیار محروم تا بسیار توسعهیافته دستهبندی میکنند. جایگاه فرهنگیِ استان در کشور در جدول زیر از سال 1378 تا 1394 ارائه شده است. دادههای جدیدتری دیگر در دست نداریم. اما بر اساس همین دادهها میتوان گفت وضعیت توسعۀ فرهنگیِ استان در سالهای اخیر رو به نزول و سراشیبی گرفته است. حل این وضعیت حتماً نیازمند فکری اساسی و اصولی است.
اما سؤال دیگرمان، در بین خودِ شهرستانهای استان وضعیت توسعۀ فرهنگی چگونه است؟ تحقیقات موجود در سه دورۀ زمانی ارائه شده است؛ شهرستان بهمئی در سال 1390 و 1392 رتبۀ اول و در سال 1394 رتبۀ دوم را داشته است. نکتۀ جالب این است که مرکز استان نیز در یک سال رتبۀ اول و در دو سال پیاپی در جایگاه دوم قرار گرفته است. امّا در همۀ این سالها، شهرستان باشت، از نابرخوردارترین شهرستانهای استان از لحاظ نسبت توسعۀ فرهنگی بوده است.
متأسفانه نهادهای فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد، مانند ادارهی فرهنگ و ارشاد، فعالیتهای فرهنگی خود را صرفاً به برگزاری تعدادی نمایشگاه و تئاتر و مسائلی از این قبیل محدود کرده و به مسائل زیربنایی فرهنگی استان ورودی نمیکند.
به گزارش کبنا، ایران از دیرباز جامعهای فرهنگی به شمار میآمده است؛ اصلاً مگر در سابقۀ تاریخیِ ایران، بهجز تمدن و فرهنگِ ایرانی- اسلامیِ پُربار، غنی و سرشار، وجه مهمِ دیگری هم هست؟ نکتۀ مهم، سطح برخورداریِ از توسعۀ فرهنگی است. در ایران میتوان مناطق مختلفِ کشور را از لحاظ میزان برخورداری از توسعۀ فرهنگی در پیوستاری از برخوردار و توسعهیافته تا نابرخوردار و محروم قرار داد. حال پرسشِ ما این است که استان ما در کجای این طیف قرار دارد؟ استان کهگیلویه و بویراحمد از لحاظِ سطح توسعۀ فرهنگی در چه جایگاهی در کشور قرار دارد؟ سؤال دیگر اینکه، سطح توسعۀ فرهنگی شهرستانهای خود استان چگونه است؟ برای پاسخ به این پرسشها میتوان به تحقیقاتی ارجاع داد که در چند دهۀ اخیر در کشور انجام شده است. شاخصهای توسعۀ فرهنگی بر اساس این تحقیقات در جدول زیر آمده است. لازم به ذکر است که تمامی شاخصهای زیر بر اساس تعداد آنها نسبت به جمعیت آن شهر و استان محاسبه شده است.
به گزارش کبنا، ایران از دیرباز جامعهای فرهنگی به شمار میآمده است؛ اصلاً مگر در سابقۀ تاریخیِ ایران، بهجز تمدن و فرهنگِ ایرانی- اسلامیِ پُربار، غنی و سرشار، وجه مهمِ دیگری هم هست؟ نکتۀ مهم، سطح برخورداریِ از توسعۀ فرهنگی است. در ایران میتوان مناطق مختلفِ کشور را از لحاظ میزان برخورداری از توسعۀ فرهنگی در پیوستاری از برخوردار و توسعهیافته تا نابرخوردار و محروم قرار داد. حال پرسشِ ما این است که استان ما در کجای این طیف قرار دارد؟ استان کهگیلویه و بویراحمد از لحاظِ سطح توسعۀ فرهنگی در چه جایگاهی در کشور قرار دارد؟ سؤال دیگر اینکه، سطح توسعۀ فرهنگی شهرستانهای خود استان چگونه است؟ برای پاسخ به این پرسشها میتوان به تحقیقاتی ارجاع داد که در چند دهۀ اخیر در کشور انجام شده است. شاخصهای توسعۀ فرهنگی بر اساس این تحقیقات در جدول زیر آمده است. لازم به ذکر است که تمامی شاخصهای زیر بر اساس تعداد آنها نسبت به جمعیت آن شهر و استان محاسبه شده است.
شاخصهای سنجش توسعۀ فرهنگی در کشور
تعداد دانشجویان | جمعیت باسواد | اماکن مذهبی | سالنهای فرهنگی هنری |
کتابخانهها و کتابفروشیها | مراکز نشر | میزان تولید رادیویی و تلویزیونی | کانونهای پرورش فکری |
تعداد سینماها | موزهها | تعداد کتب منتشر شده | تعداد کارکنان آموزشی |
شمارگان روزنامهها | سالنهای هنری | مدت پخش برنامههای تلویزیونی | نسبت آموزشگاهها |
درصد شهرنشینی | نسبت دانشجویان | سالنهای ورزشی | فراغالتحصیلان دانشگاهی |
مراجعین به کتابخانهها | انتشارات | نسبت اعضای کتابخانهها | نسبت برنامههای نمایشی |
و اما برگردیم به سؤال اصلی؛ ما در کجای این طیف قرار داریم؟ معمولاً پژوهشگران، استانهای کشور را در پنج خوشه از بسیار محروم تا بسیار توسعهیافته دستهبندی میکنند. جایگاه فرهنگیِ استان در کشور در جدول زیر از سال 1378 تا 1394 ارائه شده است. دادههای جدیدتری دیگر در دست نداریم. اما بر اساس همین دادهها میتوان گفت وضعیت توسعۀ فرهنگیِ استان در سالهای اخیر رو به نزول و سراشیبی گرفته است. حل این وضعیت حتماً نیازمند فکری اساسی و اصولی است.
جایگاه فرهنگی استان در کشور
سال | رتبۀ توسعۀ فرهنگی |
1378 | رتبۀ 24 |
1385 | رتبۀ 17 |
1392 | رتبۀ 25 |
1393 | رتبۀ 28 |
1394 | رتبۀ 31 |
اما سؤال دیگرمان، در بین خودِ شهرستانهای استان وضعیت توسعۀ فرهنگی چگونه است؟ تحقیقات موجود در سه دورۀ زمانی ارائه شده است؛ شهرستان بهمئی در سال 1390 و 1392 رتبۀ اول و در سال 1394 رتبۀ دوم را داشته است. نکتۀ جالب این است که مرکز استان نیز در یک سال رتبۀ اول و در دو سال پیاپی در جایگاه دوم قرار گرفته است. امّا در همۀ این سالها، شهرستان باشت، از نابرخوردارترین شهرستانهای استان از لحاظ نسبت توسعۀ فرهنگی بوده است.
وضعیت توسعۀ فرهنگی شهرستانهای استان کهگیلویه و بویراحمد
سال | رتبه |
1390 | یک) بهمئی/ دو) بویراحمد/ سه) کهگیلویه/ چهار) چرام/ پنج) دنا/ شش) باشت/ هفت) گچساران |
1392 | یک) بهمئی/ دو) بویراحمد/ سه) کهگیلویه/ چهار) گچساران/ پنج) چرام/ شش) دنا/ هفت) باشت |
1394 | یک) بویراحمد/ دو) بهمئی/ سه) کهگیلویه/ چهار) چرام/ پنج) دنا/ شش) گچساران/ هفت) باشت |
قبل از بحث و بررسی دربارۀ این دادهها بد نیست نگاهی نیز به نتیجه گزارش مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری دربارۀ مسائل اصلی توسعۀ اجتماعی- فرهنگیِ استان داشت. نتیجۀ این گزارش در جدول زیر آمده است. بر این اساس، مهمترین مسائل فرهنگی اجتماعیِ استان، رقابتهای طایفهای و در مرتبۀ بعدی نزاعهای دستهجمعی میباشد.
مسائل راهبردی در حوزۀ فرهنگی اجتماعی
1 | رقابتهای طایفهای |
2 | نزاع دستهجمعی |
3 | حاشیهنشینی |
4 | خودکشی |
5 | آمار بالای تلفات جادهای برونشهری |
حتماً خوانندۀ پیگیر با دیدن این آمارها بر میگردد به همان سؤالی که سالها پیش برای عباس میرزا پیش آمده بود؛ «چرا و به چه علت ما اینگونه شدهایم؟». واقعاً به چه دلیل ما هنوز در مرحلۀ اول توسعۀ فرهنگی قرار داریم و قدمی جلوتر نرفتهایم که هیچ، حتّی در این سالها عقبگرد هم داشتهایم؟ چرا مسئولین استانی و کشوری چارهای برای این وضعیت نمیاندیشند؟ اگر تا بهحال پیرامون آن اندیشیدهاند پس نمود آن در کجاست؟ نمود برگزاریِ اینهمه جلسات دربارۀ وضعیت فرهنگی را در کجا میتوان دید؟
ناگفته نماند که فرهنگ غریزی نیست و نمیتوان سطح توسعۀ فرهنگیِ شهری را به خصایص مردمشناختیِ آنجا نسبت داد؛ یعنی ضعفِ فرهنگ بیش از آنکه مربوط به مردم باشد، مربوط به بسترها و زمینههایی است که مردم در آن قرار گرفتهاند. درواقع، شیوۀ سیاستگذاری از متمهمان اصلیِ این وضعیت هست. اینکه استان تهران در اغلب این سالها توسعهیافتهترین استان فرهنگیِ کشور بوده است آیا به معنای ویژگیهای مردمشناختی آنجا است یا به دلیل پایتخت بودنِ آن؟ مسلماً اگر نهادهای سیاسی هم گوشۀ چشمی به استان ما داشتند ما در چنین دُوری از نابرخورداری فرهنگی قرار نمیگرفتیم. در واقع، سطح توسعۀ فرهنگی، نمودی از سیاستگذاری موجود است و از طرف دیگر با سیاستگذاریهای ناکارآمد، سطح توسعۀ فرهنگی نزول بیشتری پیدا میکند؛ بهعبارت دیگر ارتباط متقابلی بین این دو شکل میگیرد.
متأسفانه نهادهای فرهنگی استان، مانند ادارۀ فرهنگ و ارشاد اسلامی، فعالیتهای فرهنگی خود را صرفاً به برگزاری تعدادی نمایشگاه و تئاتر و مسائلی از این قبیل محدود کرده و به مسائل زیربنایی فرهنگی استان ورودی نمیکند. از طرف دیگر، مخاطبان آن هم برخی هنرمندان و خواص هستند و در مقابل، بدنۀ اجتماعیِ مردم، حتّی شناخت چندانی از وظایف این نهاد فرهنگی ندارند. برای مثال، چرا تاریخ شفاهی استان کهگیلویه و بویراحمد هنوز مکتوب نشده است؟ چرا سنتهای فرهنگی محلیِ استان در دست فراموشی قرار گرفتهاند؟ و صدها چرای دیگر. در واقع، همانطور که گفتیم فرهنگ غریزی نیست، یادگرفتنی است. بنابراین اگر منطقهای برای مدتی طولانی نتواند به سطحی بالاتر از فرهنگ دست یابد، متهمان نه مردم، که مسئولین هستند.
ناگفته نماند که فرهنگ غریزی نیست و نمیتوان سطح توسعۀ فرهنگیِ شهری را به خصایص مردمشناختیِ آنجا نسبت داد؛ یعنی ضعفِ فرهنگ بیش از آنکه مربوط به مردم باشد، مربوط به بسترها و زمینههایی است که مردم در آن قرار گرفتهاند. درواقع، شیوۀ سیاستگذاری از متمهمان اصلیِ این وضعیت هست. اینکه استان تهران در اغلب این سالها توسعهیافتهترین استان فرهنگیِ کشور بوده است آیا به معنای ویژگیهای مردمشناختی آنجا است یا به دلیل پایتخت بودنِ آن؟ مسلماً اگر نهادهای سیاسی هم گوشۀ چشمی به استان ما داشتند ما در چنین دُوری از نابرخورداری فرهنگی قرار نمیگرفتیم. در واقع، سطح توسعۀ فرهنگی، نمودی از سیاستگذاری موجود است و از طرف دیگر با سیاستگذاریهای ناکارآمد، سطح توسعۀ فرهنگی نزول بیشتری پیدا میکند؛ بهعبارت دیگر ارتباط متقابلی بین این دو شکل میگیرد.
متأسفانه نهادهای فرهنگی استان، مانند ادارۀ فرهنگ و ارشاد اسلامی، فعالیتهای فرهنگی خود را صرفاً به برگزاری تعدادی نمایشگاه و تئاتر و مسائلی از این قبیل محدود کرده و به مسائل زیربنایی فرهنگی استان ورودی نمیکند. از طرف دیگر، مخاطبان آن هم برخی هنرمندان و خواص هستند و در مقابل، بدنۀ اجتماعیِ مردم، حتّی شناخت چندانی از وظایف این نهاد فرهنگی ندارند. برای مثال، چرا تاریخ شفاهی استان کهگیلویه و بویراحمد هنوز مکتوب نشده است؟ چرا سنتهای فرهنگی محلیِ استان در دست فراموشی قرار گرفتهاند؟ و صدها چرای دیگر. در واقع، همانطور که گفتیم فرهنگ غریزی نیست، یادگرفتنی است. بنابراین اگر منطقهای برای مدتی طولانی نتواند به سطحی بالاتر از فرهنگ دست یابد، متهمان نه مردم، که مسئولین هستند.