تاریخ انتشار
دوشنبه ۲ تير ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۳۵
کد مطلب : ۴۲۲۳۷۰
دست خالی داوطلبان اطفای حریق و آتشهایی که دست بردار نیستند؛
قصه دنبالهدار «البرز»هایی که فدای زاگرس میشوند
۰
کبنا ؛دوباره آتش به جان زاگرس افتاده است. کوههای روستای کوشک سفلی بویراحمد از سمت شهرستان رستم از روز جمعه آتش گرفته و آتش به سمت این روستا در حال پیشروی است. در این بین سالهاست که کشور ما با کمبود نیروهای تعلیمدیده و مجهز برای اطفای حریق جنگلها و مراتع دستوپنجه نرم میکند و هر بار که آتشسوزی رخ میدهد، بسیاری از مردم بومی و داوطلب برای اطفای آتش به جنگلها و مراتع میروند و در این راه آنها بدون هیچ آموزش و تجهیزاتی، با بیل و شاخ برگ درختان هر کاری میکنند تا آتش خاموش شود. در این بین آنها چون آموزش ندیدهاند بیشترین آسیب را میبینند و اگر در مهار آتش ناتوان باشند کاری جز ضجه زدن برای طبیعت از دستشان برنمیآید. همواره خطراتی همچون سوختگی، خفگی از طریق دود، عقرب گزیدگی و... در کمین این افراد است، کمااینکه در آتشسوزیهای اخیر در مناطق زاگرس تاکنون دو نفر جان خود را از دست دادهاند. دو هفته پیش یک سرباز به نام احسان عزیزی در تلاش برای مهار آتشسوزی در منطقه زاگرس جان خود را از دست داد و ۳۰ خرداد نیز البرز زارعی، کوهنورد داوطلبی که در جریان مهار آتشسوزی جنگلها و مراتع گچساران به شدت دچار سوختگی شده بود، بعد از ۱۸ روز بر اثر شدت سوختگی در بیمارستان سوانح و سوختگی اصفهان جان سپرد.
زارعی که داوطلبانه در عملیات مهار آتشسوزی کوه دیل شرکت کرده بود در حالی که در محاصره آتش قرار گرفته بود و شدت آتش و باد زیاد بود به صخرهای پناه برد که دچار سانحه سقوط شد و پس از افتادن در آتش، به شدت دچار سوختگی شد. البرز زارعی چند روز در بیمارستان بهشتی یاسوج بستری بود و سپس به بیمارستان سوختگی اصفهان انتقال یافت و پس از چند روز جدال با سوختگی شدید، سرانجام جمعه ۳۰ خرداد ماه به دلیل شدت سوختگی و عوارض آن جان خود را از دست داد.
رها معیری
--------------------------
زارعی که داوطلبانه در عملیات مهار آتشسوزی کوه دیل شرکت کرده بود در حالی که در محاصره آتش قرار گرفته بود و شدت آتش و باد زیاد بود به صخرهای پناه برد که دچار سانحه سقوط شد و پس از افتادن در آتش، به شدت دچار سوختگی شد. البرز زارعی چند روز در بیمارستان بهشتی یاسوج بستری بود و سپس به بیمارستان سوختگی اصفهان انتقال یافت و پس از چند روز جدال با سوختگی شدید، سرانجام جمعه ۳۰ خرداد ماه به دلیل شدت سوختگی و عوارض آن جان خود را از دست داد.
يکي از دوستان او ميگويد که البرز به همراه چند نفر ديگر براي مهار آتشسوزيها به منطقه آمده بودند و بدون تجهيزات به ارتفاعات زاگرس رفتند. اما چون لباس مناسب اين کار بر تنش نبود و لباسهاي کوهنوردي از جنس پلاستيک هستند، وقتي آتش او را محاصره کرد، چارهاي جز تسليم شدن نداشت و بيشترين عامل سوختگي او لباسهايش بودند. به دليل نبود امکانات و بالگرد امداد او را به بيمارستاني در گچساران رسانديم. بعد به دليل شدت سوختگي بيمارستان او را قبول نکرد و مجبور شديم به ياسوج برويم. آنها نيز به ما گفتند که بايد به بيمارستان سوختگي اصفهان او را منتقل کنيم. به نظر من دليل مرگ او همين جابهجايي با شدت سوختگي بالا بوده است.
بند لايحهاي که حذف شد
هر چند دولت تمام هزينههاي درمان سوختگي البرز زارعي را پذيرفت، اما اين امر شامل همه افراد داوطلب نميشود. چندي پيش شوراي نگهبان بهدليل بار مالي، يک بند از لايحه حمايت از محيطبانان را رد کرد که بر اساس آن هزينه درماني داوطلبان مهار آتش بر عهده دولت بود و ظاهرا مورد موافقت مجلس قرار گرفت. زمانيکه در 27 ارديبهشت نمايندگان مجلس ايرادات شوراي نگهبان در لايحه حمايت قضائي و بيمهاي از ماموران يگان حفاظت محيطزيست را رفع و لايحه حمايت از محيطبانان را تصويب کردند، تبصره 2 ماده 2 اين لايحه حذف شد که در آن آمده بود سازمان حفاظت محيطزيست و سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري کشور موظف است هزينههاي درماني نيروهاي مردمي را که به صورت داوطلبانه در اقدامات مرتبط با پيشگيري و اطفاي حريق جنگلها و مراتع کشور همکاري ميکنند، پرداخت و صدمات و خسارات وارده به آنها را جبران کنند. در اين بين دولت نيز براي تربيت نيروهاي ماهر براي مهار آتش بيپولي را بهانه ميکند و در نتيجه مهار آتش که سالانه هزاران هکتار از جنگلها و مراتع کشور را نابود ميکند، بر دوش داوطلبان، نيروهاي اداري و سربازان هر منطقه ميافتد که با بيل و شاخه درخت به جنگ آتش ميروند و در اين راه بسياري از آنها دچار سوختگي ميشوند.
نقش مردم در خاموش کردن جنگالها
در تاييد اين موضوع يک فعال محيطزيست، ميگويد: من خودم چند سال پيش در جريان آتشسوزي منطقه ريمه در کوه دماوند اين موضوع را تجربه کردم. ما براي اينکه آتش درختان اورس (يا ارس) را که قدمت برخي از آنها به 700 سال ميرسد، نابود نکند به همراه مردم بومي به منطقه رفتيم. خيلي از ما در آن حادثه، دچار سوختگي شديم و زمانيکه به منابع طبيعي تلفن زديم که لطفا کمک و امکانات بفرستيد، بعد از چهار، پنج ساعت يک نفر آمد و براي اطفاي حريق شاخههاي تازه درخت بيد و يک عدد بيل آورده بود که ما با آنها بر سر آتش بزنيم و اينگونه آتش را خاموش کنيم. اسماعيل کهرم همچنين معتقد است که بيشترين نيروي اطفاي حريق در کشور ما مردم، انجياها، سربازان و البرزها هستند که براي اطفاي حريق به منطقه ميروند و بسياري از آنها فداي خشم طبيعت و بيامکاناتي ميشوند.
او در ادامه ميگويد: چندي پيش که در جنگلهاي بابل آتشسوزي رخ داد مردم وقتي خود را به ارتفاعات رساندند و يک شب کامل زمان صرف کردند تا با کپسولهاي آتشنشاني سرمنشأ آتش را خاموش کنند، وقتي رسيدند ديدند که کپسولهاي اطفاي حريق خالي است! در آتشسوزيهاي گچساران هم مشاهده کرديم که کپسولهاي آتشنشاني با الاغ حمل ميشود و محيطبانان و ماموران منابع طبيعي با بيل آتش را خاموش ميکنند. الان دو روز است که منطقه کوشک سفلي در منطقه بابا ميدان ياسوج ميسوزد، اگر همين الان به آنجا مراجعه کنيد ميبينيد نيروهاي منابع طبيعي و مردم بومي با بيل و شاخه درختان به جان آتش افتادهاند.
کهرم به موضوع نبود بيمه براي مردم داوطلب نيز اشاره ميکند و ميافزايد: متاسفانه سالهاست افرادي که به صورت داوطلبانه به نبرد آتش ميروند، حق بيمه ندارند و مجلس نيز تصويب کرده که حق تامين هزينههاي درماني آنها حذف شود. متاسفانه البرز زارعي و البرزهاي ديگر که در اين راه جانشان را از دست ميدهند يک ريال هم نميگيرند و آنها فداي عشقشان به طبيعت ميشوند. وقتي هر 17 هزار هکتار از جنگلها و مراتع در دست يک جنگلبان و محيطبان است شما چه انتظاري داريد که در صورت بروز آتش کسي به فرياد آنها برسد. اگر مردم و طبيعت دوستان و انجياها نباشند، آتش بسياري از مراتع و درختان کشور را نابود ميکند و در اين راه البرزها و احسان عزيزيها فداي بيامکاناتي ما ميشوند. سالانه تمام بودجه سازمان محيطزيست و منابع طبيعي براي پرداخت حقوق مصرف ميشود و چيزي براي خريد امکانات باقي نميماند. کمااينکه ما در جريان آتشسوزي گچساران ديديم که يک بالگرد براي آتشسوزي اختصاص داده نشد، چون در ماجراي آتشسوزيهاي قبل پول بنزين بالگردها و هواپيماهاي را دولت پرداخت نکرده بود.
--------------------------بند لايحهاي که حذف شد
هر چند دولت تمام هزينههاي درمان سوختگي البرز زارعي را پذيرفت، اما اين امر شامل همه افراد داوطلب نميشود. چندي پيش شوراي نگهبان بهدليل بار مالي، يک بند از لايحه حمايت از محيطبانان را رد کرد که بر اساس آن هزينه درماني داوطلبان مهار آتش بر عهده دولت بود و ظاهرا مورد موافقت مجلس قرار گرفت. زمانيکه در 27 ارديبهشت نمايندگان مجلس ايرادات شوراي نگهبان در لايحه حمايت قضائي و بيمهاي از ماموران يگان حفاظت محيطزيست را رفع و لايحه حمايت از محيطبانان را تصويب کردند، تبصره 2 ماده 2 اين لايحه حذف شد که در آن آمده بود سازمان حفاظت محيطزيست و سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري کشور موظف است هزينههاي درماني نيروهاي مردمي را که به صورت داوطلبانه در اقدامات مرتبط با پيشگيري و اطفاي حريق جنگلها و مراتع کشور همکاري ميکنند، پرداخت و صدمات و خسارات وارده به آنها را جبران کنند. در اين بين دولت نيز براي تربيت نيروهاي ماهر براي مهار آتش بيپولي را بهانه ميکند و در نتيجه مهار آتش که سالانه هزاران هکتار از جنگلها و مراتع کشور را نابود ميکند، بر دوش داوطلبان، نيروهاي اداري و سربازان هر منطقه ميافتد که با بيل و شاخه درخت به جنگ آتش ميروند و در اين راه بسياري از آنها دچار سوختگي ميشوند.
نقش مردم در خاموش کردن جنگالها
در تاييد اين موضوع يک فعال محيطزيست، ميگويد: من خودم چند سال پيش در جريان آتشسوزي منطقه ريمه در کوه دماوند اين موضوع را تجربه کردم. ما براي اينکه آتش درختان اورس (يا ارس) را که قدمت برخي از آنها به 700 سال ميرسد، نابود نکند به همراه مردم بومي به منطقه رفتيم. خيلي از ما در آن حادثه، دچار سوختگي شديم و زمانيکه به منابع طبيعي تلفن زديم که لطفا کمک و امکانات بفرستيد، بعد از چهار، پنج ساعت يک نفر آمد و براي اطفاي حريق شاخههاي تازه درخت بيد و يک عدد بيل آورده بود که ما با آنها بر سر آتش بزنيم و اينگونه آتش را خاموش کنيم. اسماعيل کهرم همچنين معتقد است که بيشترين نيروي اطفاي حريق در کشور ما مردم، انجياها، سربازان و البرزها هستند که براي اطفاي حريق به منطقه ميروند و بسياري از آنها فداي خشم طبيعت و بيامکاناتي ميشوند.
او در ادامه ميگويد: چندي پيش که در جنگلهاي بابل آتشسوزي رخ داد مردم وقتي خود را به ارتفاعات رساندند و يک شب کامل زمان صرف کردند تا با کپسولهاي آتشنشاني سرمنشأ آتش را خاموش کنند، وقتي رسيدند ديدند که کپسولهاي اطفاي حريق خالي است! در آتشسوزيهاي گچساران هم مشاهده کرديم که کپسولهاي آتشنشاني با الاغ حمل ميشود و محيطبانان و ماموران منابع طبيعي با بيل آتش را خاموش ميکنند. الان دو روز است که منطقه کوشک سفلي در منطقه بابا ميدان ياسوج ميسوزد، اگر همين الان به آنجا مراجعه کنيد ميبينيد نيروهاي منابع طبيعي و مردم بومي با بيل و شاخه درختان به جان آتش افتادهاند.
کهرم به موضوع نبود بيمه براي مردم داوطلب نيز اشاره ميکند و ميافزايد: متاسفانه سالهاست افرادي که به صورت داوطلبانه به نبرد آتش ميروند، حق بيمه ندارند و مجلس نيز تصويب کرده که حق تامين هزينههاي درماني آنها حذف شود. متاسفانه البرز زارعي و البرزهاي ديگر که در اين راه جانشان را از دست ميدهند يک ريال هم نميگيرند و آنها فداي عشقشان به طبيعت ميشوند. وقتي هر 17 هزار هکتار از جنگلها و مراتع در دست يک جنگلبان و محيطبان است شما چه انتظاري داريد که در صورت بروز آتش کسي به فرياد آنها برسد. اگر مردم و طبيعت دوستان و انجياها نباشند، آتش بسياري از مراتع و درختان کشور را نابود ميکند و در اين راه البرزها و احسان عزيزيها فداي بيامکاناتي ما ميشوند. سالانه تمام بودجه سازمان محيطزيست و منابع طبيعي براي پرداخت حقوق مصرف ميشود و چيزي براي خريد امکانات باقي نميماند. کمااينکه ما در جريان آتشسوزي گچساران ديديم که يک بالگرد براي آتشسوزي اختصاص داده نشد، چون در ماجراي آتشسوزيهاي قبل پول بنزين بالگردها و هواپيماهاي را دولت پرداخت نکرده بود.
رها معیری
--------------------------