تاریخ انتشار
چهارشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۳۷
کد مطلب : ۴۲۱۰۶۴
کبنا بررسی کرد
پرونده وکالت وکیلی
۰
کبنا ؛مجلس دهم برای نمایندگانی که در مجلس یازدهم نیستند از همان صبح شنبه سوم اسفند 1398 عملاً به پایان رسید و کرونا نیز اندک دلایل و انگیزه مانده برای فعالیت و یا کنش گری را از نمایندگان گرفت. با این وجود نمایندگانی بودند که تا این لحظه و در نزدیکترین روزها به پایان رسمی مجلس در پایان اردیبهشت همچنان فعال و معترض به محدودیتها و برخی مشکلات در سطح جامعه هستند. مجلس دهم بعد از مجلس ششم بیش از سایر مجالس در تاریخ ادوار مجلس در معرض شدیدترین فشارها و اتهام زنیها قرار داشت. در حالی که نهاد مجلس با اعمال فشار و سلایق خارج از اراده مجلس از شانیت گذشته افتاده بود با این وجود اصولگرایان این مجلس را به جهت حضور افزایش تعداد نمایندگان غیر اصولگرا بر خلاف سه مجلس هفتم، هشتم و نهم مطلوب خود نمیدانستند و مدام با برچسب مجلس دهم ضعیفترین مجلس تاریخ است سعی در به حاشیه بردن این مجلس داشتند. مجلس اما مظلوب اصلاح طلبان و اعتدالیون نیز نبود چرا که آنها نیز در یک شرایط سخت و با قلت ینروهای شاخص و به لطف سیاست ورزی آیت الله هاشمی رفسنجانی توانسته بودند به یک لیست برسند و نیروهایی که در مجلس بودند گزینههای اول، دوم و حتی سوم نبودند. اما با این وجود در هیمن مجلس تک چهرههایی خوش درخشیدند و توانستند نام نیکی از خود و مجلس دهم به یادگار بگذارند. تک چهرههایی که قطعاً در مجلس یازدهم شاهد ظهور آنها نخواهیم بود. علی مطهری، محمود صادقی، پروانه سلحشوری، بهرام پارسایی و.. از محدود نمایندگان موفق مجلس بودند که در مجلس یازدهم حتی فرصت حضور در عرصه رقابت به آنها داده نشد و رد صلاحیت شدند.
در این مطلب اما قصد داریم به صورت مستقل و تقریباً مفصل به کارنامه محمد علی وکیلی در مجلس دهم شورای اسلامی بپردازیم. وکیلی تا قبل از اسفند 1394 سیاستمداری شناختهای شدهای نبود. هر چند وکیلی تا آن زمان بیش از یک دهه روزنامه سراسری ابتکار را مدیریت میکرد ولی در سطوح مدیریتی و تصمیم گیری نظام حضور نداشت و به همین خاطر به آن اندازه که در کهگیلویه و بویراحمد وکیلیها را میشناختند در سایر نقاط کشور وی شناخته شده نبود. سابقه اجرایی وکیلی هم چنین به حضور در نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاههای کشور بر میگشت. وکیلی اما در روزنامهاش یک مشی میانه اصلاح طلبی را دنبال میکرد. برخی منتقدین روزنامه ابتکار به مدیرمسئولی وکیلی را ارگان آیت الله هاشمی رفسنجانی میدانستند. هیچ گاه مشاهده نشد که وکیلی از این موضوع ابا و یا انکاری داشته باشد. اندکی بعد از پیروزی حسن روحانی در خرداد 1392 وکیلی و سایر اعضای هیئت تحریریه روزنامه ابتکار همچون سید باقر موسوی، خداداد غریب پور، علی محقق، فضل الله یاری سوق و ... به دیدا ر آیت الله هاشمی رفسنجانی رفتند. با وجود این دیدار و صحبتهایی که راجع به نوع رابطه روزنامه ابتکار و مرحوم هاشمی رفسنجانی وجود داشت اما اینکه وکیلی تا چه اندازه به صورت جدی به هاشمی رفسنجانی نزدیک بوده است روشن نشد بویژه که هاشمی رفسنجانی معمولاً نیروهای فعال و مطرح نزدیک به خود را به مجمع تشخیص مصلحت نظام و هم چنین مرکز مطالعات استراتژیک این مجمع به ریاست حسن روحانی انتقال میداد.
روزنامه ابتکار از محدود روزنامههای اصلاح طلبی بود که در کنار دو روزنامه اعتماد به مدیرمسئولی الیاس حضرتی و روزنامه شرق به مدیر مسئولی مهدی رحمانیان در طول دوران هشت ساله احمدی نژاد فعالیت میکردند. چه در همان دوران احمدی نژاد و چه بعد از آن برخی مسائل راجع به رابطه وکیلی با جهانفکر و تیم مشایی مطرح شد که البته وکیلی و نزدیکانش به این به ادعای خودشان اتهامات واکنش نشان دادند و ان را نادرست خواندند. دیدار با آیت الله هاشمی رفسنجانی در فرجه زمانی که رایزنیها برای تعیین وزرا و مسئولین جدید دولت در جریان بود سبب گمانه زنیهای زیادی شد و وکیلی هم در گمانه زنی در مورد نهادها و مسئولیتهای رسانهای مطرح بود. در آن زمان گفته میشد وکیلی احتمالاً یا به مرکز اطلاع رسانی نهاد ریاست جمهوری خواهد رفت و یا مدیرعامل ایرنا خواهد شد. ولی وکیلی به هیچ نهاد دولتی نرفت و در روزنامه ابتکار به کار خود ادامه داد تا آنکه این روزنامه در 6 اردیبهشت 1393 با حکم دادسرای رسانه به دلیل نشر اکاذیب توقیف شد و مدتی بعد رفع توقیف شد.
نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی دهم نام وکیلی را بیش از گذشته بر سر زبانها می اندخت. برخی از نزدیکان وی از جمله حسن وکیلی برادر وی که از چهرههای پر ارتباط استان میباشد در تکاپوی کاندیداتوری وکیلی در استان بودند اما نه تنها استقبالی از آمدن وکیلی به استان نشد که برخی مخالفتهای تند نیز علیه وی شکل گرفت و سید باقر موسوی تا آخرین لحظه در پی کاندیداتوری خود بود. وکیلی در تهران ثبت نام کرد رد صلاحیت گسترده اصلاح طلبان این فرصت را به وکیلی داد تا وی وارد لیست سی نفره امید در تهران شود. خود نیز بعدها در یک مصاحبه گفت که اگر رد صلاحیتها اتفاق نمیافتاد وی شانسی برای حضور در لیست نداشت. شرایط عمومی وسیاسی کشور به همراه میدان داری آیت الله هاشمی رفسنجانی و حمایت محمد خاتمی از لیست امید پیروزی لیست را کاملاً محتمل مینمود ولی با این وجود وکیلی یکی از فعالترین نامزدها در حوزه انتخابیه تهران در امر تبلیغات و فعالیت بود. عمده و به عبارتی کل این تبلیغات نیز توسط نیروهای هم استانی مقیم در تهران انجام میشد. این سطح بالا از تبلیغات در نهایت کمک کرد که وکیلی با وجودی که بر اساس ترتیب حروف الفبا نامش در انتهای لیست قرار میگرفت خود را بالا بکشد و به عنوان نفر هجدهم لیست تهران وارد مجلس شورای اسلامی شود. وکیلی وارد مجلس شد و از همان ابتدا وی خود را در حلقه نزدیک به لاریجانی تعریف کرد. وکیلی توانست وارد هیئت رئیسه مجلس شود تا اولین کهگیلویه وبویراحمدی باشد که به این جایگاه دست پیدا میکند. هر چند قبل از وکیلی این غلامرضا تاجگردون بود که حتی در مجلس نهم نیز موفق به حضور در رأس کمیسیون مهم برنامه وبودجه قرار گرفته بود. این جایگاه ویژه تاجگردون در چهار سال بعد نیز وی ر ا کمک کرد تا یک نماینده اثرگذار و صاحب نفوذ باشد. وکیلی اما در مجلس نماینده فعالی بود وی نطقهای خوب و سیاسی در مجلس داشت. در مناظرههای مهمی شرکت میکرد و خوب هم از عهده مناظره بر میآمد. در برخی مصاحبههای تلویزیونی یا اینترنتی که چالشی بودند نیز وکیلی نشان داد کار خود را بلد است. وی از جمله نمایندگانی بود که به دیدار محمد خاتمی رفت و بعد هم طی یک نطق از محمد خاتمی دفاع کرد که مورد حمله زننده ذوالنور قرار گرفت.
نمایندگی او اما با حواشی زیادی نیز همراه بود که این حواشی اکثراً مربوط به فرزندان وکیلی و نحوه جواب دادن وکیلی بر میگشت. وی در مورد افشای نام فرزندانش در هلدینگ های اقتصادی جوابی داد که مدتها و هنوز هم به عنوان یک سوژه به آن نگاه میشود. هم چنین کارت ترافیک خبرنگاری یکی دیگر از فرزندان وکیلی مدتها محل بحث و انتقاد بود. یکی از دست آوردهای اصلی وکیلی موضوعی بیشتر رسانهای تحت عنوان «زاگرس نشینان» بود. وکیلی و تیم اطراف وی بر این موضوع تاکید زیادی داشتند و معقتد بودند که ضدیت شدیدی در مرکز علیه زاگرس نشینان وجود دارد و یک هسته مهندسی شده علیه هر کدام از فرزندان زاگرس که مسئولیتی میگیرند خیلی زود سریع به هجمه و تخریب مینمایند. راجع به گفتمان زاگرس محورانه وکیلی که بیشترمحدود بر لرمداری و آن هم در جغرافیای محدود کهگیلویه و بویراحمد و حتی از آن کوچکتر شهرستان بویراحمد بوده است انتقادات و تحلیلهای زیادی صورت گرفت و بسیاریها همین را که وکیلی خود نمایندهی حوزه انتخابیه زاگرس نشین نیست نقیض ادعاهای وی دانستند. متأثر از این تلاشها ادبیات نصف نیمهای نیز در حال شکل گیری است و برخی در تهران پیگیر این مووضع هستند و حتی جشنوارههایی در همین زمینه برگزار شد. ولی معلوم نیست بعد از وکیلی تکلیف نظری و عملیاتی مقوله زاگرس نشینان به کجا کشیده شود. هر چند خیلی زود غلامرضا تاجگردون با همین نگاه اقدام به تشکیل جلساتی با عنوان زاگرس نشینان کرده است که این جلسات با واکنشهای مثبت و منفی زیادی در سطح جامعه مواجه شده است. وکیلی با وجودی که نماینده تهران بود اما بخش زیادی از کنش گری اش معطوف به بویراحمد بود. او هم چنین از برخی نیروهای بویراحمدی برای پذیرش مسئولیتهای مختلف حمایت کرد. در رأس این نیروها حمایت وی از خداداد غریب پور نباید نادیده گرفته شود هرچند غریب پور به جهت کارنامه موفق در گروه توسعه ملی و موفقیت در اجرایی کردن چند پروژه مورد توجه بود اما بدون شک حمایت وکیلی در جلب نظر مجموعه دولت برای واگذاری یکی از قدرتمندترین سازمانهای اقتصادی به وی بی تأثیر نبوده است. وکیلی البته در پرونده مربوط به سقوط هواپیمای یاسوج ابتدا در نقش یک نماینده استانی فعال و پیگیر بود اما خیلی زود و بویژه در روز استیضاح آخوندی و ربیعی کنار کشید و مدعی شد که نظر جمعی فراکسیون امید بر این موضوع بوده است و وی نمیتوانسته است تخطی کند. موضوع پر انقتادی که در آخرین نقد روزنامه کیهان به مجلس دهم نیز آمده بود. بعدها برخی منتقدین وکیلی مدعی شدند که که وکیلی بر سر این موضوع به دلایلی غیر از نظر جمعی فراکسیون کوتاه آمده است.
او از محدود نمایندگانی بود که تمام قد از محمد علی افشانی حمایت میکرد و در حالی که زارعی، هاشمی پور و تاجگردون که البته آن ایام همزمان با تشدید بیماری وی بود سکوت کرده بودند تلاشهای زیادی برای ابقای شهردار تهران نمود که این تلاشها به جایی نرسید. فشار بر مجلس دهم و حملات به نمایندگان و نارضایتی شدید از دولت و مجلس کاملاً مشخص بود که نمایندگان لیست امید یا تأیید صلاحیت نخواهند شد و یا هم رأی نخواهند آورد. وکیلی بخوبی میدانست که در تهران هیچ شانسی ندارد وی اگر چه در تهران نامنویسی کرد ولی کاملاً مشخص بود نگاه وی به جایی غیر از تهران است. از مدتها قبل رایزنیهای زیادی برای آمدن وکیلی به بویراحمد در جریان بود اما پشت تمام این تلاشها عدم حمایت سید باقر موسوی موج میزد. موسوی ابتدا قوام فرزوان را روانه بویراحمد کرد تا عملاً مانع حضور وکیلی شود ولی قوام شرایط را مساعد ندید و کنار رفت. مدتی بعد این اردوان ایزدپناه بود که اعلام حضور کرد حضور ایزدپناه با یک بازتاب قوی رسانهای همراه بود ولی ایزدپناه رد صلاحیت شد. همزمان با رد صلاحیت ایزدپناه وکیلی نیز در تهران صلاحیتش تأیید نشد ولی در نهایت وکیلی موفق به گرفتن تأییدیه شد اما کمی دیر شده بود و او بخوبی عمق وضعیت در بویراحمد «ایل زده» را میدید و میدانست که شانس کمی دارد بویژه که زارعی و بهرامی نیز در صحنه بودند هر چند گفته میشود بهرامی به او قول داده بود که اگر وکیلی به بویراحمد میآمد او به نفع وکیلی کنار میرفت. اما وکیلی نیامد و در حالی که یک مدت کوتاه صحبت از حضور وی در در شیراز میشد اما در نهایت وکیلی در همان تهران ماند تا به مانند سایر هم لیستیهایش به سرنوشت تلخ با رایی غیر قابل باور دچار شوند. وکیلی آخرین ساعات نمایندگیاش را سپری میکند ولی پایان نمایندگی وکیلی پایان سیاسی و رسانهای او نیست و وکیلی در آینده ظهور و بروز بیشتری خواهد داشت. اینکه وکیلی در این یک سال مانده از دولت حسن روحانی که در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری سخنگوی ستاد وی بود آیا سمتی بدست خواهد آورد یا خیر بسته به نوع نگاه خود و نظر دولتیها دارد. چند وقت پیش گفته شد، قرار است ضیاء هاشمی به عنوان رایزن فرهنگی و یا سفیر به خارج از کشور میرود و وکیلی به ایرنا میرود، ولی بعید است وکیلی در این یک سال باقی مانده مسئولیت بزرگ بگیرد و احتمالاً ترجیح خواهد داد به یک مجموعه اقتصادی برود.
در مورد وکیلی اما یک چیز قطعی است او در هر کجا باشد باز هم نگاهش به بویراحمد خواهد بود و برای آینده در بویراحمد برنامه دارد. وکیلی میتواند همان گمشدهی بویراحمدیها برای احیای «عزت بویراحمد» باشد که آنها سالهاست مدعی هستند بر باد رفته است و بعید است با اتفاقات صورت گرفته در عرصه سیاسی کشور و استان این عزت به زودی به بویراحمد بازگردد. وکیلی در دوران نمایندگی از سوی مخالفان به وکیل الدوله متهم بود اما موافقانش وی را وکیل مله میخواندند. وکیلی چه وکیل دالوله و چه وکیل المله نماینده ضعیفی نبود. او تخصص فنی وعمرانی نداشت و یک چهره فرهنگی و سیاسی بود که مواضع و نطقهای خوبی از خود به یادگار گذاشت. در آینده در عرصه سیاسی استان و حتی کشور قطعاً باز هم از وکیلی و وکیلیها بیشتر وبیشتر خواهیم شنید.
در این مطلب اما قصد داریم به صورت مستقل و تقریباً مفصل به کارنامه محمد علی وکیلی در مجلس دهم شورای اسلامی بپردازیم. وکیلی تا قبل از اسفند 1394 سیاستمداری شناختهای شدهای نبود. هر چند وکیلی تا آن زمان بیش از یک دهه روزنامه سراسری ابتکار را مدیریت میکرد ولی در سطوح مدیریتی و تصمیم گیری نظام حضور نداشت و به همین خاطر به آن اندازه که در کهگیلویه و بویراحمد وکیلیها را میشناختند در سایر نقاط کشور وی شناخته شده نبود. سابقه اجرایی وکیلی هم چنین به حضور در نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاههای کشور بر میگشت. وکیلی اما در روزنامهاش یک مشی میانه اصلاح طلبی را دنبال میکرد. برخی منتقدین روزنامه ابتکار به مدیرمسئولی وکیلی را ارگان آیت الله هاشمی رفسنجانی میدانستند. هیچ گاه مشاهده نشد که وکیلی از این موضوع ابا و یا انکاری داشته باشد. اندکی بعد از پیروزی حسن روحانی در خرداد 1392 وکیلی و سایر اعضای هیئت تحریریه روزنامه ابتکار همچون سید باقر موسوی، خداداد غریب پور، علی محقق، فضل الله یاری سوق و ... به دیدا ر آیت الله هاشمی رفسنجانی رفتند. با وجود این دیدار و صحبتهایی که راجع به نوع رابطه روزنامه ابتکار و مرحوم هاشمی رفسنجانی وجود داشت اما اینکه وکیلی تا چه اندازه به صورت جدی به هاشمی رفسنجانی نزدیک بوده است روشن نشد بویژه که هاشمی رفسنجانی معمولاً نیروهای فعال و مطرح نزدیک به خود را به مجمع تشخیص مصلحت نظام و هم چنین مرکز مطالعات استراتژیک این مجمع به ریاست حسن روحانی انتقال میداد.
روزنامه ابتکار از محدود روزنامههای اصلاح طلبی بود که در کنار دو روزنامه اعتماد به مدیرمسئولی الیاس حضرتی و روزنامه شرق به مدیر مسئولی مهدی رحمانیان در طول دوران هشت ساله احمدی نژاد فعالیت میکردند. چه در همان دوران احمدی نژاد و چه بعد از آن برخی مسائل راجع به رابطه وکیلی با جهانفکر و تیم مشایی مطرح شد که البته وکیلی و نزدیکانش به این به ادعای خودشان اتهامات واکنش نشان دادند و ان را نادرست خواندند. دیدار با آیت الله هاشمی رفسنجانی در فرجه زمانی که رایزنیها برای تعیین وزرا و مسئولین جدید دولت در جریان بود سبب گمانه زنیهای زیادی شد و وکیلی هم در گمانه زنی در مورد نهادها و مسئولیتهای رسانهای مطرح بود. در آن زمان گفته میشد وکیلی احتمالاً یا به مرکز اطلاع رسانی نهاد ریاست جمهوری خواهد رفت و یا مدیرعامل ایرنا خواهد شد. ولی وکیلی به هیچ نهاد دولتی نرفت و در روزنامه ابتکار به کار خود ادامه داد تا آنکه این روزنامه در 6 اردیبهشت 1393 با حکم دادسرای رسانه به دلیل نشر اکاذیب توقیف شد و مدتی بعد رفع توقیف شد.
نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی دهم نام وکیلی را بیش از گذشته بر سر زبانها می اندخت. برخی از نزدیکان وی از جمله حسن وکیلی برادر وی که از چهرههای پر ارتباط استان میباشد در تکاپوی کاندیداتوری وکیلی در استان بودند اما نه تنها استقبالی از آمدن وکیلی به استان نشد که برخی مخالفتهای تند نیز علیه وی شکل گرفت و سید باقر موسوی تا آخرین لحظه در پی کاندیداتوری خود بود. وکیلی در تهران ثبت نام کرد رد صلاحیت گسترده اصلاح طلبان این فرصت را به وکیلی داد تا وی وارد لیست سی نفره امید در تهران شود. خود نیز بعدها در یک مصاحبه گفت که اگر رد صلاحیتها اتفاق نمیافتاد وی شانسی برای حضور در لیست نداشت. شرایط عمومی وسیاسی کشور به همراه میدان داری آیت الله هاشمی رفسنجانی و حمایت محمد خاتمی از لیست امید پیروزی لیست را کاملاً محتمل مینمود ولی با این وجود وکیلی یکی از فعالترین نامزدها در حوزه انتخابیه تهران در امر تبلیغات و فعالیت بود. عمده و به عبارتی کل این تبلیغات نیز توسط نیروهای هم استانی مقیم در تهران انجام میشد. این سطح بالا از تبلیغات در نهایت کمک کرد که وکیلی با وجودی که بر اساس ترتیب حروف الفبا نامش در انتهای لیست قرار میگرفت خود را بالا بکشد و به عنوان نفر هجدهم لیست تهران وارد مجلس شورای اسلامی شود. وکیلی وارد مجلس شد و از همان ابتدا وی خود را در حلقه نزدیک به لاریجانی تعریف کرد. وکیلی توانست وارد هیئت رئیسه مجلس شود تا اولین کهگیلویه وبویراحمدی باشد که به این جایگاه دست پیدا میکند. هر چند قبل از وکیلی این غلامرضا تاجگردون بود که حتی در مجلس نهم نیز موفق به حضور در رأس کمیسیون مهم برنامه وبودجه قرار گرفته بود. این جایگاه ویژه تاجگردون در چهار سال بعد نیز وی ر ا کمک کرد تا یک نماینده اثرگذار و صاحب نفوذ باشد. وکیلی اما در مجلس نماینده فعالی بود وی نطقهای خوب و سیاسی در مجلس داشت. در مناظرههای مهمی شرکت میکرد و خوب هم از عهده مناظره بر میآمد. در برخی مصاحبههای تلویزیونی یا اینترنتی که چالشی بودند نیز وکیلی نشان داد کار خود را بلد است. وی از جمله نمایندگانی بود که به دیدار محمد خاتمی رفت و بعد هم طی یک نطق از محمد خاتمی دفاع کرد که مورد حمله زننده ذوالنور قرار گرفت.
نمایندگی او اما با حواشی زیادی نیز همراه بود که این حواشی اکثراً مربوط به فرزندان وکیلی و نحوه جواب دادن وکیلی بر میگشت. وی در مورد افشای نام فرزندانش در هلدینگ های اقتصادی جوابی داد که مدتها و هنوز هم به عنوان یک سوژه به آن نگاه میشود. هم چنین کارت ترافیک خبرنگاری یکی دیگر از فرزندان وکیلی مدتها محل بحث و انتقاد بود. یکی از دست آوردهای اصلی وکیلی موضوعی بیشتر رسانهای تحت عنوان «زاگرس نشینان» بود. وکیلی و تیم اطراف وی بر این موضوع تاکید زیادی داشتند و معقتد بودند که ضدیت شدیدی در مرکز علیه زاگرس نشینان وجود دارد و یک هسته مهندسی شده علیه هر کدام از فرزندان زاگرس که مسئولیتی میگیرند خیلی زود سریع به هجمه و تخریب مینمایند. راجع به گفتمان زاگرس محورانه وکیلی که بیشترمحدود بر لرمداری و آن هم در جغرافیای محدود کهگیلویه و بویراحمد و حتی از آن کوچکتر شهرستان بویراحمد بوده است انتقادات و تحلیلهای زیادی صورت گرفت و بسیاریها همین را که وکیلی خود نمایندهی حوزه انتخابیه زاگرس نشین نیست نقیض ادعاهای وی دانستند. متأثر از این تلاشها ادبیات نصف نیمهای نیز در حال شکل گیری است و برخی در تهران پیگیر این مووضع هستند و حتی جشنوارههایی در همین زمینه برگزار شد. ولی معلوم نیست بعد از وکیلی تکلیف نظری و عملیاتی مقوله زاگرس نشینان به کجا کشیده شود. هر چند خیلی زود غلامرضا تاجگردون با همین نگاه اقدام به تشکیل جلساتی با عنوان زاگرس نشینان کرده است که این جلسات با واکنشهای مثبت و منفی زیادی در سطح جامعه مواجه شده است. وکیلی با وجودی که نماینده تهران بود اما بخش زیادی از کنش گری اش معطوف به بویراحمد بود. او هم چنین از برخی نیروهای بویراحمدی برای پذیرش مسئولیتهای مختلف حمایت کرد. در رأس این نیروها حمایت وی از خداداد غریب پور نباید نادیده گرفته شود هرچند غریب پور به جهت کارنامه موفق در گروه توسعه ملی و موفقیت در اجرایی کردن چند پروژه مورد توجه بود اما بدون شک حمایت وکیلی در جلب نظر مجموعه دولت برای واگذاری یکی از قدرتمندترین سازمانهای اقتصادی به وی بی تأثیر نبوده است. وکیلی البته در پرونده مربوط به سقوط هواپیمای یاسوج ابتدا در نقش یک نماینده استانی فعال و پیگیر بود اما خیلی زود و بویژه در روز استیضاح آخوندی و ربیعی کنار کشید و مدعی شد که نظر جمعی فراکسیون امید بر این موضوع بوده است و وی نمیتوانسته است تخطی کند. موضوع پر انقتادی که در آخرین نقد روزنامه کیهان به مجلس دهم نیز آمده بود. بعدها برخی منتقدین وکیلی مدعی شدند که که وکیلی بر سر این موضوع به دلایلی غیر از نظر جمعی فراکسیون کوتاه آمده است.
او از محدود نمایندگانی بود که تمام قد از محمد علی افشانی حمایت میکرد و در حالی که زارعی، هاشمی پور و تاجگردون که البته آن ایام همزمان با تشدید بیماری وی بود سکوت کرده بودند تلاشهای زیادی برای ابقای شهردار تهران نمود که این تلاشها به جایی نرسید. فشار بر مجلس دهم و حملات به نمایندگان و نارضایتی شدید از دولت و مجلس کاملاً مشخص بود که نمایندگان لیست امید یا تأیید صلاحیت نخواهند شد و یا هم رأی نخواهند آورد. وکیلی بخوبی میدانست که در تهران هیچ شانسی ندارد وی اگر چه در تهران نامنویسی کرد ولی کاملاً مشخص بود نگاه وی به جایی غیر از تهران است. از مدتها قبل رایزنیهای زیادی برای آمدن وکیلی به بویراحمد در جریان بود اما پشت تمام این تلاشها عدم حمایت سید باقر موسوی موج میزد. موسوی ابتدا قوام فرزوان را روانه بویراحمد کرد تا عملاً مانع حضور وکیلی شود ولی قوام شرایط را مساعد ندید و کنار رفت. مدتی بعد این اردوان ایزدپناه بود که اعلام حضور کرد حضور ایزدپناه با یک بازتاب قوی رسانهای همراه بود ولی ایزدپناه رد صلاحیت شد. همزمان با رد صلاحیت ایزدپناه وکیلی نیز در تهران صلاحیتش تأیید نشد ولی در نهایت وکیلی موفق به گرفتن تأییدیه شد اما کمی دیر شده بود و او بخوبی عمق وضعیت در بویراحمد «ایل زده» را میدید و میدانست که شانس کمی دارد بویژه که زارعی و بهرامی نیز در صحنه بودند هر چند گفته میشود بهرامی به او قول داده بود که اگر وکیلی به بویراحمد میآمد او به نفع وکیلی کنار میرفت. اما وکیلی نیامد و در حالی که یک مدت کوتاه صحبت از حضور وی در در شیراز میشد اما در نهایت وکیلی در همان تهران ماند تا به مانند سایر هم لیستیهایش به سرنوشت تلخ با رایی غیر قابل باور دچار شوند. وکیلی آخرین ساعات نمایندگیاش را سپری میکند ولی پایان نمایندگی وکیلی پایان سیاسی و رسانهای او نیست و وکیلی در آینده ظهور و بروز بیشتری خواهد داشت. اینکه وکیلی در این یک سال مانده از دولت حسن روحانی که در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری سخنگوی ستاد وی بود آیا سمتی بدست خواهد آورد یا خیر بسته به نوع نگاه خود و نظر دولتیها دارد. چند وقت پیش گفته شد، قرار است ضیاء هاشمی به عنوان رایزن فرهنگی و یا سفیر به خارج از کشور میرود و وکیلی به ایرنا میرود، ولی بعید است وکیلی در این یک سال باقی مانده مسئولیت بزرگ بگیرد و احتمالاً ترجیح خواهد داد به یک مجموعه اقتصادی برود.
در مورد وکیلی اما یک چیز قطعی است او در هر کجا باشد باز هم نگاهش به بویراحمد خواهد بود و برای آینده در بویراحمد برنامه دارد. وکیلی میتواند همان گمشدهی بویراحمدیها برای احیای «عزت بویراحمد» باشد که آنها سالهاست مدعی هستند بر باد رفته است و بعید است با اتفاقات صورت گرفته در عرصه سیاسی کشور و استان این عزت به زودی به بویراحمد بازگردد. وکیلی در دوران نمایندگی از سوی مخالفان به وکیل الدوله متهم بود اما موافقانش وی را وکیل مله میخواندند. وکیلی چه وکیل دالوله و چه وکیل المله نماینده ضعیفی نبود. او تخصص فنی وعمرانی نداشت و یک چهره فرهنگی و سیاسی بود که مواضع و نطقهای خوبی از خود به یادگار گذاشت. در آینده در عرصه سیاسی استان و حتی کشور قطعاً باز هم از وکیلی و وکیلیها بیشتر وبیشتر خواهیم شنید.