تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۴۷
کد مطلب : ۴۱۲۰۲۶
تحلیلی از احتمالات سیاسی گچساران؛
شیر یا خط؛ رفتار دوگانه تاجگردون با بختیاریها / ترفند اصولگرایان گچساران تغییر می کند؟ / فصل جدیدی از «علیرضا کفایی»؟
۱
کبنا ؛
اصولگرایان گچساران و باشت دو دوره از غلامرضا تاجگردون به هر دلیلی شکست خوردند، در دوره اول پیروزی تاجگردون؛ اصولگرایان با تعدد کاندیداها روبرو بودند و گسل اختلافات بین اصولگرایان آنقدر عمیق بود که تا انتخابات 94 هم کش داده شد، و دوره دوم تاجگردون، علی فولادی وندا را تنها گذاشتند، اصولگرایان اکنون به این نتیجه رسیدهاند که باید از آن دوران دور شوند و هدفها و خبرها را یکی کنند.
نشست عید قربان اصولگرایان گچساران و باشت زلزله سیاسی بود که فضای سیاسی گچساران را حسابی تکان داد، گرد و غباری ایجاد کرد که رقیبشان را به واکنش وا داشت. دست به دامان سخنان قدیمی بزرگواری شدند، حتی اظهارات افراد «دم دستی» را به عنوان واکنش به جلسه اصولگرایان منتشر میکنند و کردند که به نوعی آن نشست را زیر سایه خودشان ببرند.
فضای سیاسی گچساران شیر یا خط شده، اصولگرایان نه در حیاط خلوتی سیاسی بلکه در فضایی کاملا رسانه ای به ارائه تاکتیک ها و تئوری های خود می پردازند و شاید دیگر هیچ موضوعی برای ابهام باقی نمانده باشد، در واقع اصولگرایان در سکوت اصلاح طلب ها و فضای سنگین رسانه ای تاجگردونی ها به قدرت نمایی پرداختند، اظهارات یدالله مرادی تئورسین اصولگرایان و خورشیدی تحلیلگر همین جریان در رسانه ها، نشان میدهد که آنها هنوز به یک نظر واحد برای رقابت با تاجگردون نرسیدهاند. مرادی تئوری چند کاندیدایی را مطرح کرد و خورشیدی خیلی سریع این نظریه را رد و گفت؛ این تاکتیک شکست میخورد. در حالی که سکوت اصلاح طلبان شهرستان بسیار سنگین نمود یافت و وقت آن بود که اصلاح طلبان تکانی به خود و به کنش های تاجگردون بدهند، علیرضا کفایی که به نظر میرسید نمایندگی همه اصلاح طلبان را برعهده نداشت، با علم بر اینکه بخشی یا شاید اکثریت اصلاح طلبان از تاجگردون ناراضی هستند، اما میگوید؛ «اصلاح طلبان از تاجگردون عبور نکردهاند و تاجگردون هم اصلاحات را رها نکرده است. تاجگردون تنها نمیماند.» این در حالی است که علیرضا کفایی پیش از این یکی از منتقدان جدی تاجگردون بوده! چه اتفاقی پشت پرده این دوگانگی وجود دارد؟ آیا کفایی به مصلحت گرایی روی آورده یا عوامل دیگری پشت این تغییر رفتار وجود دارد؟ به هر حال این موضوع که در دستگاه تاجگردون عده زیادی از اصلاح طلبان با بی اعتنایی روبرو شدند و جوانان اصلاح طلبی هم به ورطه فراموشی سپرده شد، در خور توجه است و بازگوکننده این است که کفایی اگر بزرگ اصلاح طلبان است باید نماینده ای از همه این تفکرات باشد و صدای آنان باشد!
اما زمانی که رقابت جانانهای بین موافقان و مخالفان اصولگرایان و تاجگردون در فضای مجازی و گروههای واتس آپ ی شکل گرفته بود، تاجگردون به رئیس شورای شهر تبریز نامه ای با این شرح نوشت : «بسیاری از خیابانهای شهرهای لرنشین از جمله شهر یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد مزین به نام های پر افتخار ستارخان و باقرخان میباشد و قطعاً وجود چنین نام هایی یادآور رشادت، دلاوری، همبستگی و پایداری اقوام در نگهداشت تاریخ ایران اسلامی عزیزمان است. پیشنهاد میگردد موافقت و مقرر فرمائید در جهت توسعه این فرهنگ یکی از خیابانهای مهم شهر تبریز به نام پر افتخار سردار اسعد بختیاری نامگذاری شده و این افتخار ماندگار متقابل گردد. امیدوارم این پیشنهاد مورد پذیرش واقع گردد. مزید استحضار قبلاً و به شکل عام این مطالبه توسط جوانان لر مطرح شده است.» رفتارهای سیاسی تاجگردون با بختیاریهای مقیم گچساران متفاوت است با آنچه که او در نامهاش به رئیس شورای شهر تبریز نوشته، نامهای که هنوز «شکور اکبرنژاد» به آن پاسخ نداده و به نظر میآید که یا نامه به او نرسیده و یا هم صلاح ندیدهاند که به این نامه پاسخی بدهند.
اینگونه رفتارها و نامه نوشتن ها پوپولیستی است، از این رو که چهار سال پیش بعد از غلامرضا پاکدل مدیرعامل اسبق شرکت نفت و گاز گچساران «باورصاد» که اصالتاً از قوم بزرگ بختیاری بود، سکان نفت گچساران را برعهده گرفت که توانست با عملکردش رضایت همه مردم گچسارن را جلب کند، باورصاد اعتقاد داشت نفت را باید نفتی اداره کرد و حتی اجازه دخالت تاج گردون در کارهایش را نداد، اختلاف او با نماینده مجلس سبب گردید تا تاجگردون با فشار به وزیرنفت وی را عزل کند و «محمدی بهبهانی» را جایگزین «باورصاد» کرد.
«غفاری» که بختیاری و از مدیران نفت بود در دوران تاجگردون کنار گذاشته می شود، رئیس میراث فرهنگی گچساران «میرپور زاده» که زمان «سید قدرت حسینی» رئیس شده بود، نیز برکنار شد. با این حرکتها و نامه فرستادن ها برای نام گذاری خیابان، که پوپولیستی خوانده میشود، نمیتوان برای بختیاریها دایه مهربانتر از مادر شد. باید در این هشت سال به فکر بختیاریها و یا بهبهانیها میبود.
در کنار نشست اصولگرایان و تلاش تاجگردون برای کمرنگ جلوه دادن نشست اصولگرایان، «خورشیدی» به صحبت های در گوشی و حواشی اخیر واکنش نشان داده؛ تاجگردون را مولتی میلیاردر و دیوی در گچساران و باشت خواند و گفت: «هم لرزبانان و هم قشقاییها در اقدامی بی سابقه برای اولین بار کنار هم نشستند تا برای پیشرفت و آبادانی شهر و همچنین کاندیداتوری انتخابات مجلس شور کنند. این نشست چهل سال دیر اتفاق افتاد، اما سود این نشست برای شهر ما طوری خواهد بود که همه را راضی خواهد کرد. در ائتلاف اخیر همه کمک میکنند یک نفر پیروز شود و بعد بقیه هم سهم خواهند برد. این نشست برای رقیب خیلی گران تمام شد بطوری که تیم رقیب از زمان خبر نشست، شروع به حاشیه سازی کردند و گفتند بعید است اصولگرایان وحدت کنند. آنان به دنبال کم اثر کردن نشست بودند. خروجی این نشست این است که هر کسی نماینده شد نماینده همه است.
او ادامه داد «آقایان جناح مقابل شایعه کردند که خورشیدی با این نشست موافق نبوده و نیامدهام اما میگویم بنده از برنامه ریزان این نشست بودهام و از چهار ماه پیش بحث آن را استارت زدهام. کمک خواهم کرد شهر نجات پیدا کند، از دست یک خانوادهای که هیچ چیز را به غیر از خودشان نمیپسندند.» اما صحبتهای خورشیدی با واکنشهای حمید بخشایی روبرو شد و او گفت: گفتمان شما گفتمان تقابل و ستیز است که ناشی از روحیه نظامیگری شما است.
با همه این شرایط، فضای سیاسی گچساران پر از احتمالات است، شیر یا خط که احتمال دارد هر اتفاقی بیفتد. از این صحبتها عبور کنیم، باید ببینم که آیا اصولگرایان که با تأسی از عید قربان، منیت را کنار گذشته، در عید غدیر هم نشستی برگزار میکنند یا خیر؟!آیا فضای پر از احتمال سیاسی گچساران و باشت به نشست اصولگرایان هم رسوخ می یابد؟ آیا آنها ترفندشان را برای رویارویی با رقیبشان در انتخابات تغییر خواهند داد؟ آیا سه گزینه زینل زاده، حسینی و زراعت کیش خواهد بود؟ آیا گزینه های دیگری روی میز اصولگرایان قرار می گیرد و احتمال دارد با اتحادی که در پیش گرفته اند گزینه ای جدید را مطرح کنند؟ آیا کفایی در یادداشت خود به مصلحت اصلاح طلبان عمل کرده یا عده ای را قربانی صلح با تاجگردون کرده است؟
نشست عید قربان اصولگرایان گچساران و باشت زلزله سیاسی بود که فضای سیاسی گچساران را حسابی تکان داد، گرد و غباری ایجاد کرد که رقیبشان را به واکنش وا داشت. دست به دامان سخنان قدیمی بزرگواری شدند، حتی اظهارات افراد «دم دستی» را به عنوان واکنش به جلسه اصولگرایان منتشر میکنند و کردند که به نوعی آن نشست را زیر سایه خودشان ببرند.
فضای سیاسی گچساران شیر یا خط شده، اصولگرایان نه در حیاط خلوتی سیاسی بلکه در فضایی کاملا رسانه ای به ارائه تاکتیک ها و تئوری های خود می پردازند و شاید دیگر هیچ موضوعی برای ابهام باقی نمانده باشد، در واقع اصولگرایان در سکوت اصلاح طلب ها و فضای سنگین رسانه ای تاجگردونی ها به قدرت نمایی پرداختند، اظهارات یدالله مرادی تئورسین اصولگرایان و خورشیدی تحلیلگر همین جریان در رسانه ها، نشان میدهد که آنها هنوز به یک نظر واحد برای رقابت با تاجگردون نرسیدهاند. مرادی تئوری چند کاندیدایی را مطرح کرد و خورشیدی خیلی سریع این نظریه را رد و گفت؛ این تاکتیک شکست میخورد. در حالی که سکوت اصلاح طلبان شهرستان بسیار سنگین نمود یافت و وقت آن بود که اصلاح طلبان تکانی به خود و به کنش های تاجگردون بدهند، علیرضا کفایی که به نظر میرسید نمایندگی همه اصلاح طلبان را برعهده نداشت، با علم بر اینکه بخشی یا شاید اکثریت اصلاح طلبان از تاجگردون ناراضی هستند، اما میگوید؛ «اصلاح طلبان از تاجگردون عبور نکردهاند و تاجگردون هم اصلاحات را رها نکرده است. تاجگردون تنها نمیماند.» این در حالی است که علیرضا کفایی پیش از این یکی از منتقدان جدی تاجگردون بوده! چه اتفاقی پشت پرده این دوگانگی وجود دارد؟ آیا کفایی به مصلحت گرایی روی آورده یا عوامل دیگری پشت این تغییر رفتار وجود دارد؟ به هر حال این موضوع که در دستگاه تاجگردون عده زیادی از اصلاح طلبان با بی اعتنایی روبرو شدند و جوانان اصلاح طلبی هم به ورطه فراموشی سپرده شد، در خور توجه است و بازگوکننده این است که کفایی اگر بزرگ اصلاح طلبان است باید نماینده ای از همه این تفکرات باشد و صدای آنان باشد!
اما زمانی که رقابت جانانهای بین موافقان و مخالفان اصولگرایان و تاجگردون در فضای مجازی و گروههای واتس آپ ی شکل گرفته بود، تاجگردون به رئیس شورای شهر تبریز نامه ای با این شرح نوشت : «بسیاری از خیابانهای شهرهای لرنشین از جمله شهر یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد مزین به نام های پر افتخار ستارخان و باقرخان میباشد و قطعاً وجود چنین نام هایی یادآور رشادت، دلاوری، همبستگی و پایداری اقوام در نگهداشت تاریخ ایران اسلامی عزیزمان است. پیشنهاد میگردد موافقت و مقرر فرمائید در جهت توسعه این فرهنگ یکی از خیابانهای مهم شهر تبریز به نام پر افتخار سردار اسعد بختیاری نامگذاری شده و این افتخار ماندگار متقابل گردد. امیدوارم این پیشنهاد مورد پذیرش واقع گردد. مزید استحضار قبلاً و به شکل عام این مطالبه توسط جوانان لر مطرح شده است.» رفتارهای سیاسی تاجگردون با بختیاریهای مقیم گچساران متفاوت است با آنچه که او در نامهاش به رئیس شورای شهر تبریز نوشته، نامهای که هنوز «شکور اکبرنژاد» به آن پاسخ نداده و به نظر میآید که یا نامه به او نرسیده و یا هم صلاح ندیدهاند که به این نامه پاسخی بدهند.
اینگونه رفتارها و نامه نوشتن ها پوپولیستی است، از این رو که چهار سال پیش بعد از غلامرضا پاکدل مدیرعامل اسبق شرکت نفت و گاز گچساران «باورصاد» که اصالتاً از قوم بزرگ بختیاری بود، سکان نفت گچساران را برعهده گرفت که توانست با عملکردش رضایت همه مردم گچسارن را جلب کند، باورصاد اعتقاد داشت نفت را باید نفتی اداره کرد و حتی اجازه دخالت تاج گردون در کارهایش را نداد، اختلاف او با نماینده مجلس سبب گردید تا تاجگردون با فشار به وزیرنفت وی را عزل کند و «محمدی بهبهانی» را جایگزین «باورصاد» کرد.
«غفاری» که بختیاری و از مدیران نفت بود در دوران تاجگردون کنار گذاشته می شود، رئیس میراث فرهنگی گچساران «میرپور زاده» که زمان «سید قدرت حسینی» رئیس شده بود، نیز برکنار شد. با این حرکتها و نامه فرستادن ها برای نام گذاری خیابان، که پوپولیستی خوانده میشود، نمیتوان برای بختیاریها دایه مهربانتر از مادر شد. باید در این هشت سال به فکر بختیاریها و یا بهبهانیها میبود.
در کنار نشست اصولگرایان و تلاش تاجگردون برای کمرنگ جلوه دادن نشست اصولگرایان، «خورشیدی» به صحبت های در گوشی و حواشی اخیر واکنش نشان داده؛ تاجگردون را مولتی میلیاردر و دیوی در گچساران و باشت خواند و گفت: «هم لرزبانان و هم قشقاییها در اقدامی بی سابقه برای اولین بار کنار هم نشستند تا برای پیشرفت و آبادانی شهر و همچنین کاندیداتوری انتخابات مجلس شور کنند. این نشست چهل سال دیر اتفاق افتاد، اما سود این نشست برای شهر ما طوری خواهد بود که همه را راضی خواهد کرد. در ائتلاف اخیر همه کمک میکنند یک نفر پیروز شود و بعد بقیه هم سهم خواهند برد. این نشست برای رقیب خیلی گران تمام شد بطوری که تیم رقیب از زمان خبر نشست، شروع به حاشیه سازی کردند و گفتند بعید است اصولگرایان وحدت کنند. آنان به دنبال کم اثر کردن نشست بودند. خروجی این نشست این است که هر کسی نماینده شد نماینده همه است.
او ادامه داد «آقایان جناح مقابل شایعه کردند که خورشیدی با این نشست موافق نبوده و نیامدهام اما میگویم بنده از برنامه ریزان این نشست بودهام و از چهار ماه پیش بحث آن را استارت زدهام. کمک خواهم کرد شهر نجات پیدا کند، از دست یک خانوادهای که هیچ چیز را به غیر از خودشان نمیپسندند.» اما صحبتهای خورشیدی با واکنشهای حمید بخشایی روبرو شد و او گفت: گفتمان شما گفتمان تقابل و ستیز است که ناشی از روحیه نظامیگری شما است.
با همه این شرایط، فضای سیاسی گچساران پر از احتمالات است، شیر یا خط که احتمال دارد هر اتفاقی بیفتد. از این صحبتها عبور کنیم، باید ببینم که آیا اصولگرایان که با تأسی از عید قربان، منیت را کنار گذشته، در عید غدیر هم نشستی برگزار میکنند یا خیر؟!آیا فضای پر از احتمال سیاسی گچساران و باشت به نشست اصولگرایان هم رسوخ می یابد؟ آیا آنها ترفندشان را برای رویارویی با رقیبشان در انتخابات تغییر خواهند داد؟ آیا سه گزینه زینل زاده، حسینی و زراعت کیش خواهد بود؟ آیا گزینه های دیگری روی میز اصولگرایان قرار می گیرد و احتمال دارد با اتحادی که در پیش گرفته اند گزینه ای جدید را مطرح کنند؟ آیا کفایی در یادداشت خود به مصلحت اصلاح طلبان عمل کرده یا عده ای را قربانی صلح با تاجگردون کرده است؟