تاریخ انتشار
دوشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۴۴
کد مطلب : ۴۰۹۷۵۳
متن ارسالی:
سخنی دردمندانه با حضرت آیت الله رئیسی
سیدعلی عباس محدث
۹
کبنا ؛متن ارسالی-سیدعلی عباس محدث:
ریاست محترم قوه قضائیه
مدتها بود که علیرغم درایت و عدالت نگری قضات محترم کشورمان، کسی را که زندگی و جان خود را فدای اجرای عدالت کند، نداشتیم. وقتی حرف از توسعه همه جانبه میزنیم، وقتی داعیه حکومت جهانی داریم و وقتی قرار هست در بین کشورهای اسلامی که فقط اسمی از اسلام را دارند، نشان اقتدار و اعتدال را داشته باشیم، و اگر بخواهیم نمادی از حکومت عادلانه منجی عالم بشریت را داشته باشیم، مدیریت بخشهای مختلف کشوری و استانی دستگاه قضا را به آدمهای فاضل، فرهیخته، شجاع، مدبر و عادل واگذار کنید. این خواستگاه ملت ایران و رهبرجهان اسلام امام خمینی (ره) برای تبیین نظام اسلامی بود که قضات وابسته و دست نشانده را از مسند عدالت نگری به زیر آورند و آغازگر حکومت عادلانه مستضعفین باشند. تأکید بر مستضعفین به این خاطر بود که در روح این واژهی به ظاهره علیل و ضعیف و وامانده، مستعمره، بی عدالتی، نابرابری، تضییع حقوق شهروندی و بی انصافی قضات وجود دارد. ولی آغار انقلاب اسلامی بر این باور بود که جایگاه امام علی (ع) را به خردمندترین آدمهایی از جنس انصاف، ایمان، دانش و شجاعت بدهند تا در هنگام قضاوت، امتیازهایی از قبیل نژاد، قومیت، طبقهی اجتماعی، جناح سیاسی، وابستگی در حکومت و حاکمیت زمینهای برای عدول از واقعیت نشوند.
سالهای گذشت و حوادث متعدد را در جای جای مملکت تجربه کردیم و به این نتیجه رسیدیم که مملکت قاضی شجاع و عادل میخواهد. اینکه رسیدگی برای احقاق حقی به طول میانجامد شاید ریشه در دانش قضات داشته باشد ولی اینکه صدای ظالمی را بلند بشنویم یعنی قاضی شجاع نداریم. اینکه آراء صادره به نفع محکوم علیه و به مصداق جایگاهش تغییر میکند به عدم تهذیب نفس قاضی بر میگردد ولی اینکه قاضی نمیتواند خود را در مقابل سفارشات بیمه کند و متخلفین جرأت عرض اندام میکنند به فقرِ شجاعت در قضات بر میگردد. اینکه رشوه و زیر میزی و معامله و تهاتر با قضات صورت میگیرد به ضعف ایمان و فَشَل شدن ساختار دستگاه قضا بر میگردد ولی اینکه متخلف و متهم جرأت میکنند به قاضی پیشنهاد رشوه بدهند و او را تطمیع میکنند و تهدیدش میکنند یعنی که قاضی از شجاعت به دور است.
هرچه دامنه عدالت کوتاهتر باشد، قلمرو ظالم، متخلف و هنجار شکنان بیشتر شده و مبارزه با این قوم، سختتر و ناممکن خواهد شد. هرچه از عدالت نگری و انصاف مداری در قضات کمتر شود، بی اعتمادی مردم و قانون گریزی متخلفین، بیشتر و بیشتر خواهد شد. چنانچه علم قاضی به مصلحت گروه و تبار و کیان و نژاد و جریان، رأی صادر نماید، شجاعت و بلاغت و فصاحت و عدالت از دستگاه قضا دور خواهد شد. وقتی چشم قاضی به اشارهی ابروی حاکم باشد، زبان مظلوم چارهای جز سکوت ندارد. هرگاه تدبیر قاضی به مصلحت قدرتمندان باشد، گره مشکلات مردم در پاچه خواری و برده بودن و ریاکاری و دین گریزی وا میشود.
اینها از آسیبهایی است که یه ذرهشان هم برای ملت ما آسیب است و خدای ناکرده، مملکت را از آرمانهایش دور میکند. مردی از جنس اقتدار و شجاعت علی (ع) آغاز گر این نهضت بود و حالا هم مرادی از تبار سالار شهیدان داریم که خود و زندگیشان را وقف شرافت و شجاعت حاکمان و قضات کردهاند. هزاران جوان و نوجوان بی گناه و پاره تن این ملت را فدای این انقلاب کردیم تا حکام و قضات شجاع و منصف داشته باشیم. هزاران جانباز و آزاده و ایثارگر داریم که همه بخشی از وجودشان را برای دفاع از عدالت و انصاف حاکم و قاضیمان دادهاند. میلیونها خانواده نیازمند و بی بضاعت به امید انصاف حاکم و عدالت قاضی سر بر بالین میگذارند که حقی از آنها در خفا و آشکار ضایع نخواهد شد.
حضرت آیت الله رئیسی؛
مردم استان کهگیلویه وبویراحمد، مصداق عدالت را در وجود روحانی شجاع و فاضل دیارمان میبینند که بر مسند دستگاه قضایی استان، اخبار درایت و هوشمندیش به دنیا مخابره شده است. در روزهایی که مردم استان و بلکه کشورمان، کلیپ سخنرانی مقتدرانهاش مبنی بر افشاگری علیه تیمهای فساد اقتصادی و همچنین صدور آراء مدیران متخلف را منتشر میکردند، هر کس به هر طریقی که ممکن بود خوشحالی و موج شعف و نشاط خود را ابراز میکرد و اعلام حمایت مینمود. آیا وقتی مردم بی ادعای استان ما خواهان راهپیمایی در دفاع از رئیس دستگاه قضایی استان هستند، لازم نبود که مدیران ارشد استانی و نمایندگان ملت در مجالس مختلف کشوری، از این مدیر انقلابی و سالم تمام قد دفاع کنند و بر ماندنش اصرار نمایند؟ آیا همینکه در این استان کوچک، اقتدار نظام را در برخورد با فساد اداری و مالی نشان داد تا مردمی که در حکومت ستم شاهی تماماً در تیر رس بلا و ستم خوانین و حکومت پهلوی بودند، دوباره سایه شوم طبقه برتر و خوی خان زادگی را احساس نکنند، شرم آور نیست که دستانی آلوده و تجمیع افکاری منفعت طلبانه، نه تنها مانع اجرای حکم مدییران متخلف باشند بلکه پیگیر عزل رئیس دستگاه قضایی استان بشوند؟
آیا مردمی که هر روز، در جای جای خیابانها و کوچههای شهر و روستای خود، تمثال مبارک شهدایی ر ا میبینند که برای امروز، عدالت میخواستند و شجاعت و شرافت قضات در برابر نابرابریها و بی عدالتها را خواستار بودند، شایسته چنین قاضی فاضل و فرهیختهای نیستند؟ آیا فردی چون حاج آقای مزارعی که خود از جنس خانوادة شهدا میباشد و در تراز مدیران قضایی اصلح کشور هستند، نباید در کنار این مردم باشند؟ آیا عدهای خواص- در هر لباس و منصب و موقعیتی که باشند- میبایست حق این ملت را که ماندگاری حاج آقای مزارعی است تا بتوانند در سایه امنیت قضایی و اجرای به حق عدالت اجتماعی و حقوقی زندگی آرامی داشته باشند، به میل و صلاح خود تضییع کنند؟ آیا برازنده این ملت است مدیرانی که محکومیت قطعیشان صادر شده است، بر مسند خود ابقاء باشند و عدهای از کارگزاران استان، به دنبال عزل قاضی عادل استانمان باشند؟ داستان ابو هرمه (مأمور بازار اهواز) در زمان خلافت امیرالمؤمنین را شنیدهاید. هنگامی که امیر مومنان علی علیه السلام از خیانت ابن هَرمَه (مأمور بازار اهواز) اطلاع پیدا کرد، به رفاعه (حاکم اهواز) نوشت: وقتی که نامهام به دستت رسید، فوراً ابن هرمه را از مسئولیت بازار عزل کن، به خاطر حقوق مردم، او را زندانی کن و همه را از این کار با خبر نما تا اگر شکایتی دارند، بگویند. این حکم را به همه کارمندان زیر دستت، گزارش کن تا نظر مرا بدانند. در این کار، نسبت به ابن هرمه نباید غفلت و کوتاهی شود و الاّ نزد خدا هلاک خواهی شد و من هم به بدترین وجه تو را از کار برکنار میکنم، و تو را به خدا پناه میدهم از این که در این کار، کوتاهی کنی.
و یا در عهدنامه مالک اشتر نسبت به کارگزاران خائن چنین دستور میدهند: «...اگر یکی از آنان دست به خیانت زد و گزارش بازرسان تو هم آن خیانت را تأیید کردند، به همین مقدار گواهی قناعت کرده، او را با تازیانه کیفر کن، و آنچه را که از اموال در اختیار دارد از او باز پس گیر، سپس او را خوار دار و خیانت کار بشمار و قلاده بدنامی به گردنش بیفکن.»
جناب آقای رئیسی؛
متأسفانه در استان ما هم فسادها محرز شد و هم آراء محکم صادر گردید و به اندازه کافی و بیش از آن، مردم و رئیس دستگاه قضایی استان تاوان دادند ولی هیچ محکومی عزل نشد، هیچ مفسدی برکنار نشد، هیچ متهمی شلاق نخورد و حکمش اجرا نشد، و از همه بدتر، آن کس که متهم به فساد بود، ارتقاء پیدا کرد و اقتدار یافت. دستهایی از منفعت طلبان و بلکه قدرت طلبان استان نیز علیه ایشان به استمداد، نزد مدیران قضایی کشور آمدند کهای بسا دست عدالت را کوتاه کنند و حق را از این مردم بگیرند. مصدق این گفتهام، بیانات رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس و از نمایندگان استان در جلسة کمیسیون اقتصادی استان با حضور اعضاء کمیسیون برنامه و بودجه مجلس بود که به صراحت گفتند که به آقای (مزارعی) تماس گرفتم و گفتم که در تهران به مبلغ 1000 میلیارد اختلاس نمیگویند آن وقت شما سرمایه گزاری با 10 شغل را به اتهام برداشت 100 میلیارد مختلس میگوید؟ آبرویش را بردهاید.
حضرت آیت الله رئیسی؛
اگر نیاز به جمع آوری پارچه نوشته هست که مردم آمادهاند. اگر به راهپیمایی و تجمعات حمایتی مردم نیاز هست که این آمادگی وجود دارد. اگر به حضور در تهران و تجمعات مردمی است که مردم آماده هستند. فقط بفرمائید برای اینکه جای مظلوم و ظالم عوض نشود باید چکار کنیم؟ اگر قرار هست عدهای خواص منفعت طلب و فرصت سوز برای مردم بینوا و تنگدست تصمیم نگیرند و شما به مردم اعتماد کنید و به فرموده مولا علی (ع) تمکین نمائید، باید چکار بشود؟
شما می دانید که افراد سرشناس متخلفی هم بودند که آوازة نامشان باعث نمیشد علی (ع) آنان را مصون از تعقیب بدانند. به عنوان مثال نجاشی شاعر، که دارای موقیعت اجتماعی و فرهنگی رفیعی بود و اشعار و قصایدش در تقویت روحیه سپاه امیرمؤمنان (ع) در نبرد صفین بسیار مؤثر بود. او درماه مبارک رمضان مرتکب شرب خمر شده بود و حضرت بر او اجرای حکم کرد و از سرزنش دیگران باکی نداشت. سرانجام وی به سبب قتل عمد، از ترس عدالت علی (ع) به معاویه پیوست. همه اینها نشان میدهد که حضرت علی (ع) معتقد بودند ناهنجاریهای برخی از کارگزاران سبب میشود مردم نسبت به دولتمردان و حاکمان بدبین شده، و اعتمادشان را به آنان از دست بدهند و مسلم است که بی اعتمادی مردم نسبت عنوان عنصر تهدیدکننده حکومت به شمار میآید. ولذا از سر حسن نیت و خیرخواهی که مصلحت مردم و نظام و پایداری این مردم سختکوش و محروم میباشد از حضرتعالی انتظار داریم که قاطعانه، ضمن ابقاء رئیس محترم دادگستری استان حضرت حجت الاسلام و المسلمن حاج آقای مزارعی، از ایشان حمایت نموده و همچنین اجرای حکم مدیران متخلف استان و نیز دستور رسیدگی آنی به پروندههای مدیران متخلف در بازرسی و دیوان محاسبات استان را به شخصه پیگیری نمائید.
ریاست محترم قوه قضائیه
مدتها بود که علیرغم درایت و عدالت نگری قضات محترم کشورمان، کسی را که زندگی و جان خود را فدای اجرای عدالت کند، نداشتیم. وقتی حرف از توسعه همه جانبه میزنیم، وقتی داعیه حکومت جهانی داریم و وقتی قرار هست در بین کشورهای اسلامی که فقط اسمی از اسلام را دارند، نشان اقتدار و اعتدال را داشته باشیم، و اگر بخواهیم نمادی از حکومت عادلانه منجی عالم بشریت را داشته باشیم، مدیریت بخشهای مختلف کشوری و استانی دستگاه قضا را به آدمهای فاضل، فرهیخته، شجاع، مدبر و عادل واگذار کنید. این خواستگاه ملت ایران و رهبرجهان اسلام امام خمینی (ره) برای تبیین نظام اسلامی بود که قضات وابسته و دست نشانده را از مسند عدالت نگری به زیر آورند و آغازگر حکومت عادلانه مستضعفین باشند. تأکید بر مستضعفین به این خاطر بود که در روح این واژهی به ظاهره علیل و ضعیف و وامانده، مستعمره، بی عدالتی، نابرابری، تضییع حقوق شهروندی و بی انصافی قضات وجود دارد. ولی آغار انقلاب اسلامی بر این باور بود که جایگاه امام علی (ع) را به خردمندترین آدمهایی از جنس انصاف، ایمان، دانش و شجاعت بدهند تا در هنگام قضاوت، امتیازهایی از قبیل نژاد، قومیت، طبقهی اجتماعی، جناح سیاسی، وابستگی در حکومت و حاکمیت زمینهای برای عدول از واقعیت نشوند.
سالهای گذشت و حوادث متعدد را در جای جای مملکت تجربه کردیم و به این نتیجه رسیدیم که مملکت قاضی شجاع و عادل میخواهد. اینکه رسیدگی برای احقاق حقی به طول میانجامد شاید ریشه در دانش قضات داشته باشد ولی اینکه صدای ظالمی را بلند بشنویم یعنی قاضی شجاع نداریم. اینکه آراء صادره به نفع محکوم علیه و به مصداق جایگاهش تغییر میکند به عدم تهذیب نفس قاضی بر میگردد ولی اینکه قاضی نمیتواند خود را در مقابل سفارشات بیمه کند و متخلفین جرأت عرض اندام میکنند به فقرِ شجاعت در قضات بر میگردد. اینکه رشوه و زیر میزی و معامله و تهاتر با قضات صورت میگیرد به ضعف ایمان و فَشَل شدن ساختار دستگاه قضا بر میگردد ولی اینکه متخلف و متهم جرأت میکنند به قاضی پیشنهاد رشوه بدهند و او را تطمیع میکنند و تهدیدش میکنند یعنی که قاضی از شجاعت به دور است.
هرچه دامنه عدالت کوتاهتر باشد، قلمرو ظالم، متخلف و هنجار شکنان بیشتر شده و مبارزه با این قوم، سختتر و ناممکن خواهد شد. هرچه از عدالت نگری و انصاف مداری در قضات کمتر شود، بی اعتمادی مردم و قانون گریزی متخلفین، بیشتر و بیشتر خواهد شد. چنانچه علم قاضی به مصلحت گروه و تبار و کیان و نژاد و جریان، رأی صادر نماید، شجاعت و بلاغت و فصاحت و عدالت از دستگاه قضا دور خواهد شد. وقتی چشم قاضی به اشارهی ابروی حاکم باشد، زبان مظلوم چارهای جز سکوت ندارد. هرگاه تدبیر قاضی به مصلحت قدرتمندان باشد، گره مشکلات مردم در پاچه خواری و برده بودن و ریاکاری و دین گریزی وا میشود.
اینها از آسیبهایی است که یه ذرهشان هم برای ملت ما آسیب است و خدای ناکرده، مملکت را از آرمانهایش دور میکند. مردی از جنس اقتدار و شجاعت علی (ع) آغاز گر این نهضت بود و حالا هم مرادی از تبار سالار شهیدان داریم که خود و زندگیشان را وقف شرافت و شجاعت حاکمان و قضات کردهاند. هزاران جوان و نوجوان بی گناه و پاره تن این ملت را فدای این انقلاب کردیم تا حکام و قضات شجاع و منصف داشته باشیم. هزاران جانباز و آزاده و ایثارگر داریم که همه بخشی از وجودشان را برای دفاع از عدالت و انصاف حاکم و قاضیمان دادهاند. میلیونها خانواده نیازمند و بی بضاعت به امید انصاف حاکم و عدالت قاضی سر بر بالین میگذارند که حقی از آنها در خفا و آشکار ضایع نخواهد شد.
حضرت آیت الله رئیسی؛
مردم استان کهگیلویه وبویراحمد، مصداق عدالت را در وجود روحانی شجاع و فاضل دیارمان میبینند که بر مسند دستگاه قضایی استان، اخبار درایت و هوشمندیش به دنیا مخابره شده است. در روزهایی که مردم استان و بلکه کشورمان، کلیپ سخنرانی مقتدرانهاش مبنی بر افشاگری علیه تیمهای فساد اقتصادی و همچنین صدور آراء مدیران متخلف را منتشر میکردند، هر کس به هر طریقی که ممکن بود خوشحالی و موج شعف و نشاط خود را ابراز میکرد و اعلام حمایت مینمود. آیا وقتی مردم بی ادعای استان ما خواهان راهپیمایی در دفاع از رئیس دستگاه قضایی استان هستند، لازم نبود که مدیران ارشد استانی و نمایندگان ملت در مجالس مختلف کشوری، از این مدیر انقلابی و سالم تمام قد دفاع کنند و بر ماندنش اصرار نمایند؟ آیا همینکه در این استان کوچک، اقتدار نظام را در برخورد با فساد اداری و مالی نشان داد تا مردمی که در حکومت ستم شاهی تماماً در تیر رس بلا و ستم خوانین و حکومت پهلوی بودند، دوباره سایه شوم طبقه برتر و خوی خان زادگی را احساس نکنند، شرم آور نیست که دستانی آلوده و تجمیع افکاری منفعت طلبانه، نه تنها مانع اجرای حکم مدییران متخلف باشند بلکه پیگیر عزل رئیس دستگاه قضایی استان بشوند؟
آیا مردمی که هر روز، در جای جای خیابانها و کوچههای شهر و روستای خود، تمثال مبارک شهدایی ر ا میبینند که برای امروز، عدالت میخواستند و شجاعت و شرافت قضات در برابر نابرابریها و بی عدالتها را خواستار بودند، شایسته چنین قاضی فاضل و فرهیختهای نیستند؟ آیا فردی چون حاج آقای مزارعی که خود از جنس خانوادة شهدا میباشد و در تراز مدیران قضایی اصلح کشور هستند، نباید در کنار این مردم باشند؟ آیا عدهای خواص- در هر لباس و منصب و موقعیتی که باشند- میبایست حق این ملت را که ماندگاری حاج آقای مزارعی است تا بتوانند در سایه امنیت قضایی و اجرای به حق عدالت اجتماعی و حقوقی زندگی آرامی داشته باشند، به میل و صلاح خود تضییع کنند؟ آیا برازنده این ملت است مدیرانی که محکومیت قطعیشان صادر شده است، بر مسند خود ابقاء باشند و عدهای از کارگزاران استان، به دنبال عزل قاضی عادل استانمان باشند؟ داستان ابو هرمه (مأمور بازار اهواز) در زمان خلافت امیرالمؤمنین را شنیدهاید. هنگامی که امیر مومنان علی علیه السلام از خیانت ابن هَرمَه (مأمور بازار اهواز) اطلاع پیدا کرد، به رفاعه (حاکم اهواز) نوشت: وقتی که نامهام به دستت رسید، فوراً ابن هرمه را از مسئولیت بازار عزل کن، به خاطر حقوق مردم، او را زندانی کن و همه را از این کار با خبر نما تا اگر شکایتی دارند، بگویند. این حکم را به همه کارمندان زیر دستت، گزارش کن تا نظر مرا بدانند. در این کار، نسبت به ابن هرمه نباید غفلت و کوتاهی شود و الاّ نزد خدا هلاک خواهی شد و من هم به بدترین وجه تو را از کار برکنار میکنم، و تو را به خدا پناه میدهم از این که در این کار، کوتاهی کنی.
و یا در عهدنامه مالک اشتر نسبت به کارگزاران خائن چنین دستور میدهند: «...اگر یکی از آنان دست به خیانت زد و گزارش بازرسان تو هم آن خیانت را تأیید کردند، به همین مقدار گواهی قناعت کرده، او را با تازیانه کیفر کن، و آنچه را که از اموال در اختیار دارد از او باز پس گیر، سپس او را خوار دار و خیانت کار بشمار و قلاده بدنامی به گردنش بیفکن.»
جناب آقای رئیسی؛
متأسفانه در استان ما هم فسادها محرز شد و هم آراء محکم صادر گردید و به اندازه کافی و بیش از آن، مردم و رئیس دستگاه قضایی استان تاوان دادند ولی هیچ محکومی عزل نشد، هیچ مفسدی برکنار نشد، هیچ متهمی شلاق نخورد و حکمش اجرا نشد، و از همه بدتر، آن کس که متهم به فساد بود، ارتقاء پیدا کرد و اقتدار یافت. دستهایی از منفعت طلبان و بلکه قدرت طلبان استان نیز علیه ایشان به استمداد، نزد مدیران قضایی کشور آمدند کهای بسا دست عدالت را کوتاه کنند و حق را از این مردم بگیرند. مصدق این گفتهام، بیانات رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس و از نمایندگان استان در جلسة کمیسیون اقتصادی استان با حضور اعضاء کمیسیون برنامه و بودجه مجلس بود که به صراحت گفتند که به آقای (مزارعی) تماس گرفتم و گفتم که در تهران به مبلغ 1000 میلیارد اختلاس نمیگویند آن وقت شما سرمایه گزاری با 10 شغل را به اتهام برداشت 100 میلیارد مختلس میگوید؟ آبرویش را بردهاید.
حضرت آیت الله رئیسی؛
اگر نیاز به جمع آوری پارچه نوشته هست که مردم آمادهاند. اگر به راهپیمایی و تجمعات حمایتی مردم نیاز هست که این آمادگی وجود دارد. اگر به حضور در تهران و تجمعات مردمی است که مردم آماده هستند. فقط بفرمائید برای اینکه جای مظلوم و ظالم عوض نشود باید چکار کنیم؟ اگر قرار هست عدهای خواص منفعت طلب و فرصت سوز برای مردم بینوا و تنگدست تصمیم نگیرند و شما به مردم اعتماد کنید و به فرموده مولا علی (ع) تمکین نمائید، باید چکار بشود؟
شما می دانید که افراد سرشناس متخلفی هم بودند که آوازة نامشان باعث نمیشد علی (ع) آنان را مصون از تعقیب بدانند. به عنوان مثال نجاشی شاعر، که دارای موقیعت اجتماعی و فرهنگی رفیعی بود و اشعار و قصایدش در تقویت روحیه سپاه امیرمؤمنان (ع) در نبرد صفین بسیار مؤثر بود. او درماه مبارک رمضان مرتکب شرب خمر شده بود و حضرت بر او اجرای حکم کرد و از سرزنش دیگران باکی نداشت. سرانجام وی به سبب قتل عمد، از ترس عدالت علی (ع) به معاویه پیوست. همه اینها نشان میدهد که حضرت علی (ع) معتقد بودند ناهنجاریهای برخی از کارگزاران سبب میشود مردم نسبت به دولتمردان و حاکمان بدبین شده، و اعتمادشان را به آنان از دست بدهند و مسلم است که بی اعتمادی مردم نسبت عنوان عنصر تهدیدکننده حکومت به شمار میآید. ولذا از سر حسن نیت و خیرخواهی که مصلحت مردم و نظام و پایداری این مردم سختکوش و محروم میباشد از حضرتعالی انتظار داریم که قاطعانه، ضمن ابقاء رئیس محترم دادگستری استان حضرت حجت الاسلام و المسلمن حاج آقای مزارعی، از ایشان حمایت نموده و همچنین اجرای حکم مدیران متخلف استان و نیز دستور رسیدگی آنی به پروندههای مدیران متخلف در بازرسی و دیوان محاسبات استان را به شخصه پیگیری نمائید.