کبنانیوز - «ندای وحدت» شعار نیست، آرمان و رنسانس فکریست

«ندای وحدت» شعار نیست، آرمان و رنسانس فکریست

«انتخاب کور» مُرد، و مردی از جنس مردم که هم برای انقلاب خون داد، و هم انچه در توان داشت و دارد را برای سرافرازی و اعتلای بویراحمد متحد در طبق اخلاص گذاشت و آن کسی نیست جز فرمانده شجاع و قهرمان تاریخ ساز ندای وحدت دکتر مهدی روشنفکر. همو که بر بام هر خانه‌ی بویراحمدی پرچم عزت را به احتزاز درآورد.

یادداشت - سالار شکوهی مهر؛ گیرم که در باورتان به خاک نشسته‌ام و ساقه‌های جوانم از ضربه‌های تبرهاتان زخم‌دا‌ر است، با ریشه چه می‌کنید؟
یکی از اصول و قابلیت‌های اساسی در بحث حکومت‌های مردم بر مردم که با اقبال عمومی و مشارکت حداکثری همراه است؛ شعار‌هایی است که سیاسیون برای رقابت‌های انتخاباتی تعیین می‌کنند.
گاهی واژه‌ها و کلمات، انقلاب ایجاد می‌کنند. گاهی مردم گمشد‌های خود را در دل شعار‌ها پیدا می‌کنند؛ و غرور، هیبت، جلال و شکوه فراموش شده خود را در بطن شعار‌ها، نوش دارویی می‌دانند که از وجود انسان‌های جویای نام میتراود!
در سپهر سیاسیِ رقابت‌های انتخاباتی استان؛ نامزد‌ها با شعار‌ها و آرایش خاص تبلیغاتی به میدان آمدند. امّا؛ هیچ شعار و شانتاژ تبلیغاتی نتوانست در رقابت‌های سیاسیون ماندگار و تاریخ ساز شود. بدون حب و بغض و لحاظ کردن هر گونه تعصب و مرزبندی‌های مرسوم، باید پذیرفت که جنبشِ «ندای وحدت» را نباید به عنوان یک شعار تبلیغاتی از آن یاد کرد؛ بلکه باید پذیرفت یک «آرمان» برخواسته از تفکر مردمی تاریخ ساز است که برای بویراحمد واحد، تداعی‌کننده‌ی «بازگشت به خویشتن»، «هویت یابی»، «خویشتن‌شناسی» و تکمیل‌کننده ارزش‌ها، قابلیت و آفرینش فرصت هاست.
ندای وحدت «نه گفتن» و اعتراض برخواسته از حنجره‌های مردمی است که سال‌های سال فرزندانشان به جرم همنوا نشدن با کانون‌های قدرت و ثروت، درجا زدند، و رسیدن به مدیریت یک مدرسه‌ی ابتدایی را برای آنان اوج پیشرفت و بلوغ فکری میدانستند. و سال‌های سال با سیاست تفرقه افکنانه، بنای اختلافات ایلی و خانوادگی را رقم میزدند!
آری! ندای وحدت؛ به حق، پایان قرون وسطایی است در بویراحمد واحد! پایان دادن به اتاق‌های فکری بود که تعداد آن‌ها از انگشتان دست تجاوز نمی‌کرد وادعای خروجی جریان سر می‌دادند! مردود شدن تفکرات پوسیده‌ای بود که به زعم خودشان بهشت قرق شده‌ی مرام آنهاست!
جریان ندای وحدت؛ نهالی است غرس شده در‌اندیشه جوانان بویراحمد واحد، که می‌رود تا با همت دلسوزان و فرهیختگان، به درختی تنومند تبدیل شود. و این جریان، فرصت‌ها و جایگاه‌ها را برای همه جوانان و اهالی بویراحمد فراهم آورده است.
به دنیا پرستان و اغفال شدگان صندلی‌های گردان توصیه و تأکید می‌نمایم که جریان ندای وحدت بر گرفته از یک مطالبه بحق، عقلایی و مدبرانه‌ی جوانان فراموش شده در ده کوره‌ها، و دغدغه‌مندان بویراحمد واحد است و می‌رود که در تاریخ سراسر حماسه مردمان این استان به رنسانس فکری مبدل شود! قهر و ایرادتان از نرسیدن به فلان جایگاه را به پای این جریان نگذارید. که همانا باید در پاسخ به آیندگان، جواب‌های معقول و قانع‌کننده‌ای بدهید و بدانید اولین استیضاح‌کنندگان شما، جوانان خوش فکر و فرزندان شما خواهند بود! بدون فوت وقت، مواظب اغفال نفوذی‌ها بوده و مسیرتان را اصلاح کنید؛ تا دچار زیان و خسران نشوید، و روزی را شاهد خواهید بود که همه زنان و مردان بویراحمد از ثمره تنومند درخت ندای وحدت متنعم خواهند شد!
اینجانب از اصولگرا‌های با سابقه و وفادار به ارزش‌ها و آرمان‌های ناب نظام مقدس جمهوری اسلامی هستم، و خواهم بود. بی‌اخلاقی‌ها و تهمت‌ها، این روز‌ها در فضای رسانه‌ای و مجازی که بسیار خطر آفرین بوده؛ مرا بر آن داشت تا هویت و خویشتن خویش را از دل جریان فرهنگی ندای وحدت باز یابم.
با نگاهی به رزومه‌ی خود، و تامل در گذشته و جفایی که دوستان و قدیسین در حقم روا داشتند؛ دیگر نمی‌خواهم شاهد بی‌عدالتی‌ها و بی‌مهری‌های چنین مجموعه‌هایی در حق فرزندان نخبه‌ی دیارم باشم! به جریان مردمی و شفافِ ندای وحدت و قافله سالار آن -اخ الشهید- که بنا به فرمایش رهبر انقلاب ( خانواده‌های شهدا چشم و چراغ این ملت‌اند) پیوسته‌ام، تا با وجدانی راحت و طیب خاطر شاهد پیشرفت شایستگان باشم!
ضمن احترام خاص و ویژه‌ای که برای آقای منتظریان قائلم؛ امّا بار‌ها در جلسات خصوصی آسیب‌ها را برشمردم و به عدم صداقت و همراهی دوستان اشاره کردم، اما متأسفانه مفید واقع نگردید، تا اینکه صلاح را بر آن دانستیم با جمعی از ذی نفوذان به اردوگاه مقتدر و مردمی ندای وحدت بپیوندیم تا با نگاه ارزشی از نهال چهار ساله ندای وحدت از دل و جان پاسبانی کرده و برای اعتلای بویراحمد واحد همراه و همانند دنای استوار بعنوان یک سرمایه ماندگار، این‌امانت گرانقدر به دست نسل‌های بعدی سپرده شود!
با افتخار؛ پیشنهاد می‌شود اِلمان و نماد این ابتکارِ هویت یاب «ندای وحدت» توسط اصحاب هنر در میادین مرکزی شهرستان‌های بویراحمد، دنا، مارگون و لوداب طراحی و نصب گردد تا شهره و آوازه‌اش برای همیشه در خاطر مردم تداعی گردد!
از آنجائیکه از اوایل انقلاب تاکنون (به غیر از یک واحد کارخانه سیمان و چند‌ایستگاه تقویت فشار گاز به کام اصفهانیها) هیچکدام از نمایندگان ادوار قبل نتوانستند به زیر ساخت‌های توسعه‌ای در منطقه همت بگمارند، اما با وجود تحریم‌ها و سیاست‌های انقباضی دولت و کاهش نقدینگی، باید به جریان ندای وحدت در بخش‌های عمرانی، ارتباطی، آموزشی و بهداشتی نمره قابل قبولی داد و تخریب‌ها و تهمت‌ها توسط طالبان و تشنگان صندلی‌های گردان هم قصه درد‌آوری است که دمینو‌وار در تخریب این جریان نوپا سر از پا نمی‌شناسد!
از آنجائیکه فرهنگ شامل مجموعه‌ی آداب، رسوم، باور‌ها، و ارزشهاست؛ ندای وحدت به یک باور قلبی تبدیل گردیده و بویراحمد واحد می‌رود تا این شعار نمادین که در پرتو آن هویت واقعی آنان بازیابی شده را به آرمان واقعی خود تبدیل کند، تا بعنوان نماد فرهنگی، تعصبات قومی و سوگیری‌های قومی و ایلی که چون خوره به جان این استان افتاده را از رخسار این استان بزدایند، و عرصه‌ی خدمت برای نخبگان و شایستگان بیش از پیش مهیا گردد.
رقبای و کاندیدا‌های مقابل کارزار انتخاباتی ندای وحدت، همه شما مورد تکریم و احترامید و با توجه به پتانسیل‌های موجود در تفکر سیاسی شما‌ها، خلق یک رفراندم سیاسی در شهرستان‌های بویراحمد، دنا و مارگون منجر به بلوغ فکری و مشروعیت نظام سیاسی خواهد شد! اما ذکر این مطلب خالی از لطف نیست که کمتر به حیاط خلوت فرزندان ندای وحدت سرک بکشید، بگو مگو، اختلاف سلیقه‌ها، قهر‌های خانوادگی و گلایه‌های برادرانه‌ی این حرکت معنا دار( ندای معرفت) را به حساب برگ برنده‌ی خود ندانید، بلکه تله‌ای برق‌آسا بدانید که توسط کار کشته‌ها و‌اندیشمندان جریان برایتان طراحی و تدوین کرده‌اند، و علت آن بی‌احترامی به حریم خصوصی مردم است،
اما به حق باید پذیرفت مقبولیت و محبوبیت ندای وحدت با پشتوانه بویراحمد واحد، همه‌ی معادلات شهرستان‌های حوزه انتخابیه را بهم خواهد زد!
به هوش باشید، که حامیان این جریان خیلی خوب قاعده بازی را بلدند و حتی منسجم‌تر از قبل خود را نشان خواهد داد؛ با خیال‌های واهی خدفریبی نکنید که افراد این جریان مرد روز‌های سخت‌اند! از سوی دیگر، نظر به یافته‌های مردم‌شناسی و گمانه‌های مستند و مستدل هر چه به زمان انتخابات نزدیکتر می‌شویم وفاداری به این جریان در میان مردم بیشتر نمود پیدا می‌کند، و روحیه‌ی کدخدامنشأنه و مراودات این جریان؛ قهر‌کنندگان را بر موج‌های مهربانی سوار کرده و هیچگاه با دست خود، خویشتن را به هلاکت نمی‌رسانند!
هنوز روایت‌های اتاق فکر‌های بیمار و بیماری ساز آن دوران را به یاد داریم، که فتوای سیاسی می‌دادند: فلان روستا در شب انتخابات یکدست می‌شود؛ و با انگ، برچسب، تهدید و تطمیع آبروی مردم را به حراج می‌گذاشتند. چون با استفاده از پول‌های کثیف ضیافت‌های شبانه راه میانداختند و تورِ صیدشان را بر انسان‌های نجیب و البته ندار پهن می‌کردند!
اما ندای وحدت با آمدنش بساط همه‌ی این غیر اخلاقی‌ها را بهم زد و اسم رمز چابک سوران و نیاکان جوانانی شد که بویراحمد را در تمام دوران تاریخی پر آوازه کرده بودند. و عزت نفس این دیار سوخته از آتش قدرت طلبی‌ها را به آنان بازگرداند.
اعلامیه حقوق بویراحمد یا همان «ندای وحدت» فریاد رسا و خشم فرو خورده زنان و مردانی اصیل بود، علیه کارناوال مردان مغرور و مست ثروت، در پشت پاترول سوار‌های دیروز و پرادو سواران امروز!
رستاخیز عقیدتی «ندای وحدت» تکرار رشادت‌ها و تمرین شیهه‌ی اسبان کهر بویراحمدی‌های اصیل بوده در گذرگاه تاریخ. مرام نامه‌ی ندای وحدت؛ جلال، جبروت، همدلی و عرق همه‌ی ایلاتی است که هر بامدادان از دنای افسانه‌ای روایت می‌کنند، وفتح و ظفر سیاسی‌شان را در دهلیز‌ها و اشکفت‌های آن نظاره می‌کنند.
فریاد دادخواهی ندای وحدت از گلویِ دانشگاهیان، فضلا، عالمان و متخصصین بلند شد، تا دگر بار گروه‌های فشار، معلم دینی و عربی را به حساس‌ترین جایگاه مدیریتی نگمارند. ( ضمن احترام به قاطبه‌ی فرهنگیان «بوریا باف گرچه بافنده است نبرندش به کارگاه حریر») که نتیجه آن برگشت بودجه به بهانه برخوردار بودن استان از همه‌ی امکانات بوده است.
عصر دانایی که در پرتو ندای وحدت محقق شد از آن جهت شعار نیست، که زمان نواختن سیلی محکم به صورت سران مکار چپ و راست فرا رسیده بود، و زیبنده‌تر از آن کشیده‌ی آبداری بود به صورت رفقای اصولی ما، که اعلام داشتند: خروجی ما گزینه‌ی دیگری را موجه می‌داند و...
«انتخاب کور» مُرد، و مردی از جنس مردم که هم برای انقلاب خون داد، و هم انچه در توان داشت و دارد را برای سرافرازی و اعتلای بویراحمد متحد در طبق اخلاص گذاشت و آن کسی نیست جز فرمانده شجاع و قهرمان تاریخ ساز ندای وحدت دکتر مهدی روشنفکر. همو که بر بام هر خانه‌ی بویراحمدی پرچم عزت را به احتزاز درآورد.
چشم‌ها را باید شست؛ جور دیگر باید دید
سالار شکوهی مهر (درج) آذر ۱۴۰۲