تاریخ انتشار
شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۱۶
کد مطلب : ۴۴۲۲۲۹
یادداشت ارسالی؛
توافق هستهای، خیلی دور خیلی نزدیک از 5 بعلاوه 1 تا 4 بعلاوه 1
ابراهیم قنبری
۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛ ابراهیم قنبری: دوشنبه آینده هشتم آذرماه دور جدید مذاکرات هستهای ایران و گروه 4 بعلاوه 1 با هدف احیای برجام در هتل کوبورگ وین آغاز خواهد شد.
شاید بتوان ویژگی بارز این دور از مذاکرات را تغییر تیم مذاکره کننده ایرانی بعد از حصول توافق برجام دانست، کنار رفتن ظریف و تیمش بعد از 8 سال و روی کار آمدن دولت رییسی و تیم مذاکره کننده جدید به ریاست دکتر باقری کنی که جهان را بیش از پیش مشتاق شنیدن لحن جدید مقامات تهران نموده است.
پرونده پر فراز و نشیب برنامه هستهای ایران از سال 2002 که از سوی سازمان منافقین به سازمانهای اطلاعاتی غرب گزارش شد تا کنون در صدر دغدغههای امنیتی دول غربی علی الخصوص اسراییل قرار دارد و اکنون در آستانه دور تازه این مذاکرات شاید بد نباشد نگاهی فهرست وار به پروندهای بیندازیم که در طول عمر خود متأثر از عوامل و پدیدههای بسیار امنیتی، سیاسی، اقتصادی و داخلی بوده است.
سال 82 در دور دوم دولت خاتمی، حسن روحانی دبیر شورای ملی امنیت کشور به همراه دکتر کمال خرازی ریاست تیم مذاکرات ایران در برابر 3 دولت اروپایی (انگلیس فرانسه و آلمان) را بر عهده داشتند نتایج این مذاکرات منجر به عقد بیانیه سعدآباد و تعلیق محدود فعالیتهای غنی سازی اورانیوم با هدف عدم ارجاع پرونده به شورای امنیت گردید، این بیانیه در تاریخ 4 اسفند 82 پس از امضای روحانی و خاویر سولانا به توافق بروکسل مشهور شد.
در تاریخ 24 آبان 83 ایران به صورت داوطلبانه پذیرفت که کلیه فعالیتهای غنی سازی و بازفراوری اورانیوم و جدا سازی پلوتونیوم را متوقف و در عوض سه کشور اروپایی سعی در پذیرش ایران در سازمان تجارت جهانی را پذیرفتند این بیانیه که از سوی ایران به امضای سیروس ناصری مسوول وقت کشور در شعبه اروپایی سازمان ملل رسید به توافق نامه پاریس مشهور شد.
عدم ایفای تعهدات طرفهای اروپایی در سالهای بعد که مهمترین دلیل آن عدم برآورد صحیح امکانات و توان این دول در ایفای تعهدات واسپاری شده و نقش و وزن آنان در صحنه بین الملل از سوی دولت ایران، در آخرین روزهای دولت هشتم، ایران را بر آن داشت تا کلیه اقدامات قبلی تعلیقی را جبران و در برابر بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی اقدام به فک پلمپ از تاسیسات نطنز و ucf اصفهان نماید امری که منجر به صدور قطعنامه 1696 در ژوییه 2006 و 1737 در دسامبر همان سال از سوی شورای امنیت علیه ایران شد.
در دولتهای نهم و دهم و با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد ایران، پرونده هستهای تغییرات بزرگی داشت، پیوستن دول بزرگ چین و روسیه و آمریکا تحت ترکیب 5 بعلاوه 1 به مذاکرات با هدف افزایش وزن بین المللی طرفهای مقابل از یکسو و تغییر فاز تاکتیکی ایران از دفاعی به فاز حمله، مذاکرات طرفین در شهرهای ژنو، بغداد، استانبول، مسکو و آلماآتی را وارد جوی تازه کرد مذاکراتی که از سوی ایران به رهبری دکتر جلیلی رییس شورای عالی امنیت ملی نمایندگی و از سوی 5 بعلاه 1 به رهبری مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا کاترین اشتون ادامه یافت، مذاکراتی که در نهایت بی نتیجه ماند و با صدور قطعنامههای جدید 1747 و 1803 و 1835 و 1992 شورای امنیت فشارها بر ایران فزونی یافت.
دهمین سالگرد مذاکرات هستهای مصادفت پیدا کرد با روی کار آمدن دولت میانه رو روحانی در ایران، مهمترین تحول حاصله در این مقطع بیرون آوردن پرونده مذاکرات از شورای امنیت ملی و سپردن آن به وزارت امورر خارجه بود، با تغییر ماهیت پرونده از امنیتی به دیپلماسی از این به بعد شاهد اتفاقات جدیدی خواهیم بود که منجر به ایجاد راهی جدید در مذاکرات گردید، مذاکراتی که از طلیعه دیدار 30 دقیقهای ظریف و جان کری در حاشیه مجمع سازمان ملل در نیویورک سال 92 آغاز و در طی سالیان بعد در ایستگاههای ژنو 4 و 5 و 6 و لوزان با پیوستن علی اکبر صالحی رییس سازمان انرژی اتمی و همتای امریکایی وی ارنست مونیر جان تازهای یافت و در مذاکرات نهایی وین پس از 12 سال از شروع مذاکرات منجر به توافق جامع اقدام مشترک موسوم به برجام گردید، خواستههای ایران در این پروسه مذاکراتی لغو کلیه قطعنامههای شورای امنیت که پرونده ایران را ذیل فصل 7 منشور سازمان ملل سوق داده بود به همراه لغو کلیه تحریمهای مرتبط و غیرر مرتبط بود و مطالبات طرفین 5 بعلاوه 1 شامل طیفی از محدودیتهای غنی سازی 5 و 20 درصد به همراه حذف 50 و 75 درصد سانتریفیوژ های نصب شده در نطنز و فردو و باز طراحی رآکتور آب سنگین اراک و افزایش بازرسیهای پادمانی و پذیرس و تصویب NPT بود، مؤلفههایی که بیش از آن که توافق برجام را حاصل نوعی اشتراک مساعی جهانی بر پایه معاهدات عدم اشاعه سلاحهای هستهای جلوه گر نماید آنرا توافقی بر پایههای سست و لرزان بی اعتمادی طرفین بنا شده باید دانست که از همان ابتدا شک و تردیدهای بسیاری را در خصوص پادار ماندن آن در زمان 25 ساله توافق چه در داخل و چه در فضای بین المللی بر انگیخت.
با روی کار آمدن ترامپ به عنوان 45 مین ربیس جمهوری امریکا در 2017 و عملی ساختن وعده انتخاباتیاش مبنی بر خروج یکطرفه از برجام در اردیبهشت 97 و اعلام سیاست فشار حداکثری بر ایران، برجام در واقع از روح خود تهی شد، اقدامات محافظه کارانه ایران در عدم اعلام خروج متقابل از برجام و در عین حال کاهش تدریجی تعهدات برجامی از یکسو و زیاده خواهی های غرب در ورود مباحث جدید فرابرجامی در مذاکرات شش گانه وین در سالهای پایانی دولت روحانی (مانند مباحث موشکی و وضعیت منطقهای ایران) وضعیت فعلی مذاکرات رابه تعلیقی رسانده که نه میتوان شروع دور جدید مذاکرات در دوشنبه آینده 8 آذر ماه را نقطه شروع صفر دانست و نه ادامه شش دور مذاکرات تیم ظریف در وین.
اکنون مهمترین پرسش، ماهیت سیاست دولت جدید در مذاکرات پیش رو است، مذاکراتی که تنها تشابه آن با 6 دور مذاکرات وین در سالهای آخر دولت روحانی در آن است که از 5 بعلاوه 1 رسیدهایم به 4 بعلاوه 1 چرا که امریکا در این مذاکرات به طور مستقیم در پشت میز حضور ندارد، شاید بسیاری نگران مواضع تند روانه تیم جدید و تکرار خاطرات دکتر جلیلی در مذاکرات باشند اما به اعتقاد نگارنده این سطور مواضع شخصی رییس دولت و تیم مذاکره بسیار فاصله دارد با استراتژی کلی نطام، شاهد این مدعا مصاحبه دکتر باقری کنی سر تیم مذاکرات است که در پاسخ به خبرنگار انگلیسی مواضع گذشته را شخصی دانسته و تاکید نمود که در این دور نماینده منویات نظام خواهد بود.
در وضعیت فعلی کشور علی الخصوص اقتصادی و معیشتی مردم در داخل و بحرانهای فزاینده بین المللی علی الخصوص افزایش تنشهای چین و آمریکا در شرق دور به عنوان 2 فاکتور مهم و تاثیرگذار خارجی و داخلی بر مذاکرات میتوان نتیجه گرفت عجله برای تعیین تکلیف موضوع و نه الزاماً نیل به هر گونه توافق احتمالی در صدر دستور کار طرفین مذاکرات قرار دارد، این را میشود در اعلام موضع طرفین قبل از مذاکرات جستجو کرد آنجا که نخست وزیر انگلیس از دنیایی میگوید که برای توافق با ایران تا ابد فرصت ندارد.
اکنون هر چند رافائل گروسی مدیر آژانس بین الملل اتمی از شکست مذاکراتش در تهران با مقامات ایرانی بر سر بازرسی از مجتمع تسا در کرج میگوید اما ناگفته پیداست که در ملاقاتهای قبل از 8 آذر طرفین کف و سقف مطالبات طرفین هویدا شده است، توافق موقت یا همان گام به گام در ازای آزاد سازی بخشی از پولهای بلوکه شده ایران در قبال رفع تدریجی برنامههای هستهای ایران به عنوان کف مطالبات و توافق کامل به عنوان سقف مطالبات دستور کار طرفین را در مذاکرات آتی نشان میدهد.
در بیستمین سالگرد مذاکرات هستهای دعای خیرمان را بدرقه راه دیپلماتهایمان میکنیم تا شاهد بهترینن تدبیرهایشان برای کشور باشیم مذکراتی که از تکمیل زنجیره سوخت در اولین سال شروع شد و حالا به مرحله ذخیره 200 کیلوگرمی اورانیوم 60 درصد رسیده اما بر خلاف رشد در این بعد در اقتصاد شاهد ریزش ارزش چند صد درصدی واحد پول ملی طی این 20 سال بودهایم.
شاید بتوان ویژگی بارز این دور از مذاکرات را تغییر تیم مذاکره کننده ایرانی بعد از حصول توافق برجام دانست، کنار رفتن ظریف و تیمش بعد از 8 سال و روی کار آمدن دولت رییسی و تیم مذاکره کننده جدید به ریاست دکتر باقری کنی که جهان را بیش از پیش مشتاق شنیدن لحن جدید مقامات تهران نموده است.
پرونده پر فراز و نشیب برنامه هستهای ایران از سال 2002 که از سوی سازمان منافقین به سازمانهای اطلاعاتی غرب گزارش شد تا کنون در صدر دغدغههای امنیتی دول غربی علی الخصوص اسراییل قرار دارد و اکنون در آستانه دور تازه این مذاکرات شاید بد نباشد نگاهی فهرست وار به پروندهای بیندازیم که در طول عمر خود متأثر از عوامل و پدیدههای بسیار امنیتی، سیاسی، اقتصادی و داخلی بوده است.
سال 82 در دور دوم دولت خاتمی، حسن روحانی دبیر شورای ملی امنیت کشور به همراه دکتر کمال خرازی ریاست تیم مذاکرات ایران در برابر 3 دولت اروپایی (انگلیس فرانسه و آلمان) را بر عهده داشتند نتایج این مذاکرات منجر به عقد بیانیه سعدآباد و تعلیق محدود فعالیتهای غنی سازی اورانیوم با هدف عدم ارجاع پرونده به شورای امنیت گردید، این بیانیه در تاریخ 4 اسفند 82 پس از امضای روحانی و خاویر سولانا به توافق بروکسل مشهور شد.
در تاریخ 24 آبان 83 ایران به صورت داوطلبانه پذیرفت که کلیه فعالیتهای غنی سازی و بازفراوری اورانیوم و جدا سازی پلوتونیوم را متوقف و در عوض سه کشور اروپایی سعی در پذیرش ایران در سازمان تجارت جهانی را پذیرفتند این بیانیه که از سوی ایران به امضای سیروس ناصری مسوول وقت کشور در شعبه اروپایی سازمان ملل رسید به توافق نامه پاریس مشهور شد.
عدم ایفای تعهدات طرفهای اروپایی در سالهای بعد که مهمترین دلیل آن عدم برآورد صحیح امکانات و توان این دول در ایفای تعهدات واسپاری شده و نقش و وزن آنان در صحنه بین الملل از سوی دولت ایران، در آخرین روزهای دولت هشتم، ایران را بر آن داشت تا کلیه اقدامات قبلی تعلیقی را جبران و در برابر بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی اقدام به فک پلمپ از تاسیسات نطنز و ucf اصفهان نماید امری که منجر به صدور قطعنامه 1696 در ژوییه 2006 و 1737 در دسامبر همان سال از سوی شورای امنیت علیه ایران شد.
در دولتهای نهم و دهم و با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد ایران، پرونده هستهای تغییرات بزرگی داشت، پیوستن دول بزرگ چین و روسیه و آمریکا تحت ترکیب 5 بعلاوه 1 به مذاکرات با هدف افزایش وزن بین المللی طرفهای مقابل از یکسو و تغییر فاز تاکتیکی ایران از دفاعی به فاز حمله، مذاکرات طرفین در شهرهای ژنو، بغداد، استانبول، مسکو و آلماآتی را وارد جوی تازه کرد مذاکراتی که از سوی ایران به رهبری دکتر جلیلی رییس شورای عالی امنیت ملی نمایندگی و از سوی 5 بعلاه 1 به رهبری مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا کاترین اشتون ادامه یافت، مذاکراتی که در نهایت بی نتیجه ماند و با صدور قطعنامههای جدید 1747 و 1803 و 1835 و 1992 شورای امنیت فشارها بر ایران فزونی یافت.
دهمین سالگرد مذاکرات هستهای مصادفت پیدا کرد با روی کار آمدن دولت میانه رو روحانی در ایران، مهمترین تحول حاصله در این مقطع بیرون آوردن پرونده مذاکرات از شورای امنیت ملی و سپردن آن به وزارت امورر خارجه بود، با تغییر ماهیت پرونده از امنیتی به دیپلماسی از این به بعد شاهد اتفاقات جدیدی خواهیم بود که منجر به ایجاد راهی جدید در مذاکرات گردید، مذاکراتی که از طلیعه دیدار 30 دقیقهای ظریف و جان کری در حاشیه مجمع سازمان ملل در نیویورک سال 92 آغاز و در طی سالیان بعد در ایستگاههای ژنو 4 و 5 و 6 و لوزان با پیوستن علی اکبر صالحی رییس سازمان انرژی اتمی و همتای امریکایی وی ارنست مونیر جان تازهای یافت و در مذاکرات نهایی وین پس از 12 سال از شروع مذاکرات منجر به توافق جامع اقدام مشترک موسوم به برجام گردید، خواستههای ایران در این پروسه مذاکراتی لغو کلیه قطعنامههای شورای امنیت که پرونده ایران را ذیل فصل 7 منشور سازمان ملل سوق داده بود به همراه لغو کلیه تحریمهای مرتبط و غیرر مرتبط بود و مطالبات طرفین 5 بعلاوه 1 شامل طیفی از محدودیتهای غنی سازی 5 و 20 درصد به همراه حذف 50 و 75 درصد سانتریفیوژ های نصب شده در نطنز و فردو و باز طراحی رآکتور آب سنگین اراک و افزایش بازرسیهای پادمانی و پذیرس و تصویب NPT بود، مؤلفههایی که بیش از آن که توافق برجام را حاصل نوعی اشتراک مساعی جهانی بر پایه معاهدات عدم اشاعه سلاحهای هستهای جلوه گر نماید آنرا توافقی بر پایههای سست و لرزان بی اعتمادی طرفین بنا شده باید دانست که از همان ابتدا شک و تردیدهای بسیاری را در خصوص پادار ماندن آن در زمان 25 ساله توافق چه در داخل و چه در فضای بین المللی بر انگیخت.
با روی کار آمدن ترامپ به عنوان 45 مین ربیس جمهوری امریکا در 2017 و عملی ساختن وعده انتخاباتیاش مبنی بر خروج یکطرفه از برجام در اردیبهشت 97 و اعلام سیاست فشار حداکثری بر ایران، برجام در واقع از روح خود تهی شد، اقدامات محافظه کارانه ایران در عدم اعلام خروج متقابل از برجام و در عین حال کاهش تدریجی تعهدات برجامی از یکسو و زیاده خواهی های غرب در ورود مباحث جدید فرابرجامی در مذاکرات شش گانه وین در سالهای پایانی دولت روحانی (مانند مباحث موشکی و وضعیت منطقهای ایران) وضعیت فعلی مذاکرات رابه تعلیقی رسانده که نه میتوان شروع دور جدید مذاکرات در دوشنبه آینده 8 آذر ماه را نقطه شروع صفر دانست و نه ادامه شش دور مذاکرات تیم ظریف در وین.
اکنون مهمترین پرسش، ماهیت سیاست دولت جدید در مذاکرات پیش رو است، مذاکراتی که تنها تشابه آن با 6 دور مذاکرات وین در سالهای آخر دولت روحانی در آن است که از 5 بعلاوه 1 رسیدهایم به 4 بعلاوه 1 چرا که امریکا در این مذاکرات به طور مستقیم در پشت میز حضور ندارد، شاید بسیاری نگران مواضع تند روانه تیم جدید و تکرار خاطرات دکتر جلیلی در مذاکرات باشند اما به اعتقاد نگارنده این سطور مواضع شخصی رییس دولت و تیم مذاکره بسیار فاصله دارد با استراتژی کلی نطام، شاهد این مدعا مصاحبه دکتر باقری کنی سر تیم مذاکرات است که در پاسخ به خبرنگار انگلیسی مواضع گذشته را شخصی دانسته و تاکید نمود که در این دور نماینده منویات نظام خواهد بود.
در وضعیت فعلی کشور علی الخصوص اقتصادی و معیشتی مردم در داخل و بحرانهای فزاینده بین المللی علی الخصوص افزایش تنشهای چین و آمریکا در شرق دور به عنوان 2 فاکتور مهم و تاثیرگذار خارجی و داخلی بر مذاکرات میتوان نتیجه گرفت عجله برای تعیین تکلیف موضوع و نه الزاماً نیل به هر گونه توافق احتمالی در صدر دستور کار طرفین مذاکرات قرار دارد، این را میشود در اعلام موضع طرفین قبل از مذاکرات جستجو کرد آنجا که نخست وزیر انگلیس از دنیایی میگوید که برای توافق با ایران تا ابد فرصت ندارد.
اکنون هر چند رافائل گروسی مدیر آژانس بین الملل اتمی از شکست مذاکراتش در تهران با مقامات ایرانی بر سر بازرسی از مجتمع تسا در کرج میگوید اما ناگفته پیداست که در ملاقاتهای قبل از 8 آذر طرفین کف و سقف مطالبات طرفین هویدا شده است، توافق موقت یا همان گام به گام در ازای آزاد سازی بخشی از پولهای بلوکه شده ایران در قبال رفع تدریجی برنامههای هستهای ایران به عنوان کف مطالبات و توافق کامل به عنوان سقف مطالبات دستور کار طرفین را در مذاکرات آتی نشان میدهد.
در بیستمین سالگرد مذاکرات هستهای دعای خیرمان را بدرقه راه دیپلماتهایمان میکنیم تا شاهد بهترینن تدبیرهایشان برای کشور باشیم مذکراتی که از تکمیل زنجیره سوخت در اولین سال شروع شد و حالا به مرحله ذخیره 200 کیلوگرمی اورانیوم 60 درصد رسیده اما بر خلاف رشد در این بعد در اقتصاد شاهد ریزش ارزش چند صد درصدی واحد پول ملی طی این 20 سال بودهایم.