تاریخ انتشار
دوشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۱۸
کد مطلب : ۴۲۴۷۷۵
یادداشت ارسالی:
پاسخی به مطلب «حمیده هدایت خواه»؛ اگر هدایتخواه، مسعود حسینی، منتطریان انقلابی هستند تاجگردون را باید سوپر انقلابی و الگوی انقلابیون نامید
۳
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛مطلبی در پایگاه خبری کبنا به قلم سرکار خانم حمیده هدایتخواه [کلیک کنید] منتشر گردیده که به ظاهر رگ غیرت انقلابی ایشان برای حمایت از دکتر مسعودی باد کرده است و با ژست روشنفکری به مجلس اصولگرا حمله کرده و مجلس را بی اختیار خوانده است اما در حقیقت سه هدف دیگر را دنبال میکند یکی ضربه زدن به مهدی روشنفکر و تفرقه افکنی در جریان منتسب به جناب روشنفکر دوم انتقامگیری به دلیل دیدن بغض و ناراحتی پدر در ماههای گذشته و سوم ....!!(البته از یک جهت حضور زنان در فضای سیاسی را باید تحسین کرد چه این خواهر عزیز و هر خواهر محترم دیگری) در زیر چند نقد نسبت به مطلب منتشره توسط خواهر گرامی ذکر خواهد شد.
۱_خانم هدایتخواه از تفکر درختی و ریزومی گفتهاید با ناکارآمد نشان دادن مجلس و تسلیم بودن و گوش به فرمان بودن و ارتباطان به تفکر درختی، قصد داشتهاید از روشنفکر و کسانی که حاضر به قرار دادن پدر بزرگوار در لیست نبودند و حتی اگر قراربود تا پنج لیست ارائه شود بازهم حاضر به استفاده از نام پدر شما نبودند انتقام بگیرید اما ناخواسته تمام نظام را به بدترین شکل زیر سؤال بردهاید و مجلس را همانند یک ربات، کاملاً بدون اختیار به تصویر کشیدهاید!! باید از شما پرسید تفکر حاکم بر نظام از دیدگاه شما تفکر ریزومیست یا درختی؟ و ایا این نگاه شما به تفکر ریزوماتیک و حکومت دینی مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه زیر سؤال نخواهد برد؟(حاکمیت ساقه درخت بر همه عناصر درخت حتی اوندهای ابکشی و چوبی)
و با اجازه، بنده احتمالاً این مطلب شما را برای سه نفر از جمله یاسر جبرییلی ارسال خواهم کرد و به ایشان خواهم گفت حتی فرزندان افرادی همانند جناب هدایتخواه (البته اگر شناختی از ایشان داشته باشند) در جبهه پایداری نیز در حال فاصله گرفتن از تفکر اصول گرای سنتی میباشند اما با این تفاوت که به دلیل عدم انعطاف پدیری و شکستن با شتاب و دست فرمون و این تفکر ریزومی، اصلاحات را نیز رد خواهند کرد.
۲_تفکر درختی را نماد درجازدن و انتساب دانستهاید که نوعی تمامیت خواهی و تفکر مبتنی بر نظم از بالا به پایین میباشد.
بر اساس مطالب مربوط به فلاسفه بزرگ مسلمان، هر حکومت دینی به طور قطع هم جهت با تفکر ریزوماتیک نیست بالعکس!! و ایا استقبال از تئوری ریزوماتیک بدون در نظر گرفتن شرایط محیطی کشور با قیاس با حکومتهای غربی، عدم بلوغ فکری سیاسی جامعه و مشخص نشدن حد و مرز چنین تفکری، به تقابل با ولایت مطلقه فقیه معنی نمیشود؟
۳_ تئوری ریزوم، تفکری است که به چندگانگیها، به فضای ازاد، رقابت، استقلال و در عین حال تحمل اندیشههای مخالف، بها میدهد
ایا پدر بزرگوار جنابعالی و دیگر پیران سنتی اصول گرا حاضر به میدان دادن به جوانان و کادرسازی در طی ۱۶ سال گذشته بودند؟ یا حاضر به تحمل اندیشههای مخالف و چندگانگی و میل به تکثر گرایی هستند؟ و یا هنوز پدر جنابعالی در توهم انتخابات سال ۹۸ به سر میبرند؟ که خود و اطرافیان خود و جناب منتظریان را جبهه حق، صالحتر، ولایتمدار و انقلابی میدانستند؟ و دیگران را به صورت غیر مستقیم در سپاه مقابل؟
۴_لیست بورسیههای سفارشی پدر بزرگوار بدون توجه به شایسته سالاری و تنها بر اساس قومیت سیاسی و نورچشمی و حمایت عرفی در انتصاب مدیرانی که برخی از انان کوچکترین تخصصی نداشتند!! دستمال کثیف بوده یا شیشه کثیف؟ یا هیچ کدام؟ و بد به حال انقلابی که سرنوشتش اینگونه به رقابت دستمال کثیف و شیشه کثیف رسیده است.
۵_فرمودهاید تخصص و حسن سابقه جناب مسعودی بر اهل فن اشکار است و ایشان را نیروی انقلابی دانستهاید و روشنفکر را به دلیل عدم حمایت از ایشان توبیخ کردهاید
قطعاً در هیچ یک از موارد بالا اطلاعی در دست ندارید و فقط با تعریف و تمجید از ایشان قصد قصد فریب و تفرقه افکنی و ایجاد تقابل میان جناب مسعودی و جناب روشنفکر را دارید.
۶_نگاه صفر و صد به واژهی انقلابی جاهلانه است که متاسفانه توسط عدهای در این چند سال اخیر در کشور باب شده است!!
باید گفت فلان تفکر و عملکرد به اهداف انقلاب نزدیکتر یا دورتر میباشد نه اینکه با دستهبندی مردم به انقلابی و غیر انقلابی تفرقه افکنی کرد. و به صورت سفید و سیاه مردم را قضاوت کرد!!
۷_ ایا انتصابات و به کارگیری فامیلی سیاسی و خونی بدون شایسته سالاری در عملکرد پدر جنابعالی (لیست بورسیهها)، حاج مسعود حسینی، سید قدرت حسینی و جناب منتظریان وجود داشته؟ و اگر پاسخ مثبت است و با این شرایط و استخدامهای فامیلی سیاسی و خونی، این افراد را انقلابی میدانید و زاکانی هم امتحان خود را در انتصاب اخیرش پس داده است بنابر این، جناب تاج گردون را به دلیل تخصصی دهها برابر این افراد، با به کار گیری چند هزار نیرو از جوانان استان به قول برخی از اصول گراها، باید سوپر انقلابی یا ابر انقلابی نامید!! نه اینکه توسط پدر جنابعالی و انبوهی از کینه شخصی، به بهانه حامیان زیاد، با یزید ابن معاویه شبیه سازی شود.
۸_ جناب مسعودی و جناب روشنفکر ظاهراً همسو و هم جهت میباشند و یکی از اهداف شما ایجاد تفرقه میان این دو برادر بوده است اما توصیه میکنم به فکر جلوگیری از اختلاف میان جناب منتظریان و جناب هدایتخواه باشید زیرا انگونه که شنیدهایم یکی دو نفر از بزرگان پیر اصولگرایی از جناب منتطریان درخواست داشتهاند به شدت فعالیت حقیقی و مجازی شبه تبلیغاتی داشته باشدتا جناب هدایتخواه و هر شخص دیگری، به دلیل عشق به قدرت در اندیشه ورود به صحنه انتخابات نباشند و مردم از همین امروز جناب منتظریان را خروجی شانا بدانند. و پدر بزرگوار نیز با شک کردن به این موضوع و حب قدرت، بدجور دلپیچک سیاسی گرفته است. البته در آینده شاهد جبهه گیری شما بر علیه جناب منتطریان خواهیم بود این خط و این هم نشان!!(پیشنهاد میدهم اصول گرایان سنتی به جای تشییع؛ تدفین و خاکسپاری اسامی و تغییر نام شورا از جمنا به شانا و از شانا به فلان، تفکرات پیر و فرسوده خویش را تدفین و خاکسپاری کنند و اینگونه اگر هشتاد میلیون ستار هدایتخواه، مسعود حسینی و نادر منتظریان در مجلس داشته باشیم در عقبماندگی، دست و پا خواهیم زد و در مطالب بعدی از تمام مصوبات دوره هفتم و هشتم مجلس با برخی مفادشان رونمایی خواهیم کرد تا حداقل انسانهای صادق و مظلوم جریان اصولگرایی، از مظلومیت خویش اگاه گردند)
۹_ از شفافیت رأی جناب روشنفکر و اعتبارنامه تاجگردون گفتهاید
بسیاری از حامیان اگاه اصلاحات، اصولگرا خواستار حاکمیت قانون هستیم حتی اگر هر اصلاح طلبی و اصول گرای نامداری در این میان خسارت ببیند و هیچ کدام از حامیان اگاه و سیاس تاجگردون، خواهان شفافیت رأی جناب روشنفکر نبوده و نیستند زیرا ابتدا خود تاجگردون مخالف شفافیت ارا در مجلس بودند و سپس هیچ دلیل عقلانی، شرعی و قانونی مبنی بر لزوم شفافیت رأی جناب روشنفکر وجود ندارد و کسانی که به نام تاجگردون یا به نام شفافیت چنین تقاضایی از روشنفکر دارند چیزی جز نوعی جهل سیاسی یا بغض و کینه سیاسی نیست.
۱۰_به جای کینه توزی با تاجگردونها و روشنفکرها و پرداختن به حاشیه و سواری گرفتن از متن و معیار قراردادن کنار گذاشتن یا حفظ اشخاصی همچون تاجگردون و مسعودی برای مشخص شدن غیرانقلابی یا انقلابی بودن اشخاص و مجلس، بهتر است بر متن تمرکز کنید و از روشنفکر به عنوان عضویت در نظام اموزشی، مطالبه اموزشی داشته باشید و از ایشان بخواهید ایا مجلس طرح و برنامهای برای حمایت از محرومین و نخبگان جامعه دارند. و این ظاهر اندیشی، حاشیه سالاری و بعض آلود بودن تفکر و عملکرد شما نشان میدهد اگرچه ژست تفکری نو گرفتهاید اما تفکری به مراتب خطرناکتر از اصول گرایان سنتی دارید.
۱۱_ادعا کردهاید تصمیمات مجلس به دلیل تسلیم بودن و گوش به فرمان بودن از جای دیگر نشات میگیرند و مجلس یازدهم اختیاری از خود ندارد! اگر ممکن است بفرمائید مرکز تصمیم گیری مجلس دقیقاً کجا یا چه کسانی هستند؟ و ایا تاجگردونی که شما پرونده ایشان را سیاه و مملو از رذیلت میدانستید با تصمیم همان اشخاص و مرکز کنار گذاشته شد؟
۱۲_ توصیهای برادرانه خدمت شما دارم
روانشناسی سیاسی میگوید شما هم دوست دارید نقش دختر قهرمان پدر را بازی کنید و انتقامش را از هر منتقد و رقیبی بگیرید هم دوست دارید برای کسب محبوبیتی هر چند پوشالی نقش یک روشنفکر اصولگرا را بازی کنید و به مردم بگویید تفکر سنتی اصولگرایی را قبول ندارم اما تا زمانی تعصبات کورکورانه، را کنار نگذارید حتی در رشته تخصصی خود و مطالعات مربوط به زنان، ناموفق خواهید بود و قادر به کمترین کمکی به زندگی حتی یک زن در جامعه نخواهید بود!!
اگر غرق در کینه، حسادت و به جهت تفرقه افکنی در اردوگاه ندای وحدت نبودید در تمام مطالب این چند مدت نقدی حداقلی هرچند اشتباه نسبت به برادر عزیزمان جناب موحد که در تمامی این موضوعات همراه و همفکر جناب روشنفکر بودهاند میزدید.
اگر شخصی در نوشتن این مطالب شما را یاری میرساند؟ و قبل از انتشار نیز اشخاصی برای شما اظهار نظر میکنند و ژست مورگنتایی میگیرند؟ به ایشان بگویید از رگ گردن به انها نزدیکتریم.
در نهایت بدانید بسیاری از اطرافیان امام حسین ع، با وجودچهچه زدن در لحطات خوشی، کنار ایشان با ان دریای بیکران مردانگی نماندند شما که جای خود دارید! پس دلخوش بهبه گفتنها و مشاورهای مضحکانه، افرادی از نسل دوم جریان اصول گرایی نباشید زیرا همین افراد بعد از اتمام زنگ زدن، در محافل خصوصی به شما سنگ میزنند و با وجود ناتوانی شدید، به دلیل نااگاهی و عدم شفافیت در جریان اصول گرایی، فقط به دنبال اسم و رسم و خودنمایی میباشند!!
-------------------------------------------
دکتر آرمان حیدری اصل
۱_خانم هدایتخواه از تفکر درختی و ریزومی گفتهاید با ناکارآمد نشان دادن مجلس و تسلیم بودن و گوش به فرمان بودن و ارتباطان به تفکر درختی، قصد داشتهاید از روشنفکر و کسانی که حاضر به قرار دادن پدر بزرگوار در لیست نبودند و حتی اگر قراربود تا پنج لیست ارائه شود بازهم حاضر به استفاده از نام پدر شما نبودند انتقام بگیرید اما ناخواسته تمام نظام را به بدترین شکل زیر سؤال بردهاید و مجلس را همانند یک ربات، کاملاً بدون اختیار به تصویر کشیدهاید!! باید از شما پرسید تفکر حاکم بر نظام از دیدگاه شما تفکر ریزومیست یا درختی؟ و ایا این نگاه شما به تفکر ریزوماتیک و حکومت دینی مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه زیر سؤال نخواهد برد؟(حاکمیت ساقه درخت بر همه عناصر درخت حتی اوندهای ابکشی و چوبی)
و با اجازه، بنده احتمالاً این مطلب شما را برای سه نفر از جمله یاسر جبرییلی ارسال خواهم کرد و به ایشان خواهم گفت حتی فرزندان افرادی همانند جناب هدایتخواه (البته اگر شناختی از ایشان داشته باشند) در جبهه پایداری نیز در حال فاصله گرفتن از تفکر اصول گرای سنتی میباشند اما با این تفاوت که به دلیل عدم انعطاف پدیری و شکستن با شتاب و دست فرمون و این تفکر ریزومی، اصلاحات را نیز رد خواهند کرد.
۲_تفکر درختی را نماد درجازدن و انتساب دانستهاید که نوعی تمامیت خواهی و تفکر مبتنی بر نظم از بالا به پایین میباشد.
بر اساس مطالب مربوط به فلاسفه بزرگ مسلمان، هر حکومت دینی به طور قطع هم جهت با تفکر ریزوماتیک نیست بالعکس!! و ایا استقبال از تئوری ریزوماتیک بدون در نظر گرفتن شرایط محیطی کشور با قیاس با حکومتهای غربی، عدم بلوغ فکری سیاسی جامعه و مشخص نشدن حد و مرز چنین تفکری، به تقابل با ولایت مطلقه فقیه معنی نمیشود؟
۳_ تئوری ریزوم، تفکری است که به چندگانگیها، به فضای ازاد، رقابت، استقلال و در عین حال تحمل اندیشههای مخالف، بها میدهد
ایا پدر بزرگوار جنابعالی و دیگر پیران سنتی اصول گرا حاضر به میدان دادن به جوانان و کادرسازی در طی ۱۶ سال گذشته بودند؟ یا حاضر به تحمل اندیشههای مخالف و چندگانگی و میل به تکثر گرایی هستند؟ و یا هنوز پدر جنابعالی در توهم انتخابات سال ۹۸ به سر میبرند؟ که خود و اطرافیان خود و جناب منتظریان را جبهه حق، صالحتر، ولایتمدار و انقلابی میدانستند؟ و دیگران را به صورت غیر مستقیم در سپاه مقابل؟
۴_لیست بورسیههای سفارشی پدر بزرگوار بدون توجه به شایسته سالاری و تنها بر اساس قومیت سیاسی و نورچشمی و حمایت عرفی در انتصاب مدیرانی که برخی از انان کوچکترین تخصصی نداشتند!! دستمال کثیف بوده یا شیشه کثیف؟ یا هیچ کدام؟ و بد به حال انقلابی که سرنوشتش اینگونه به رقابت دستمال کثیف و شیشه کثیف رسیده است.
۵_فرمودهاید تخصص و حسن سابقه جناب مسعودی بر اهل فن اشکار است و ایشان را نیروی انقلابی دانستهاید و روشنفکر را به دلیل عدم حمایت از ایشان توبیخ کردهاید
قطعاً در هیچ یک از موارد بالا اطلاعی در دست ندارید و فقط با تعریف و تمجید از ایشان قصد قصد فریب و تفرقه افکنی و ایجاد تقابل میان جناب مسعودی و جناب روشنفکر را دارید.
۶_نگاه صفر و صد به واژهی انقلابی جاهلانه است که متاسفانه توسط عدهای در این چند سال اخیر در کشور باب شده است!!
باید گفت فلان تفکر و عملکرد به اهداف انقلاب نزدیکتر یا دورتر میباشد نه اینکه با دستهبندی مردم به انقلابی و غیر انقلابی تفرقه افکنی کرد. و به صورت سفید و سیاه مردم را قضاوت کرد!!
۷_ ایا انتصابات و به کارگیری فامیلی سیاسی و خونی بدون شایسته سالاری در عملکرد پدر جنابعالی (لیست بورسیهها)، حاج مسعود حسینی، سید قدرت حسینی و جناب منتظریان وجود داشته؟ و اگر پاسخ مثبت است و با این شرایط و استخدامهای فامیلی سیاسی و خونی، این افراد را انقلابی میدانید و زاکانی هم امتحان خود را در انتصاب اخیرش پس داده است بنابر این، جناب تاج گردون را به دلیل تخصصی دهها برابر این افراد، با به کار گیری چند هزار نیرو از جوانان استان به قول برخی از اصول گراها، باید سوپر انقلابی یا ابر انقلابی نامید!! نه اینکه توسط پدر جنابعالی و انبوهی از کینه شخصی، به بهانه حامیان زیاد، با یزید ابن معاویه شبیه سازی شود.
۸_ جناب مسعودی و جناب روشنفکر ظاهراً همسو و هم جهت میباشند و یکی از اهداف شما ایجاد تفرقه میان این دو برادر بوده است اما توصیه میکنم به فکر جلوگیری از اختلاف میان جناب منتظریان و جناب هدایتخواه باشید زیرا انگونه که شنیدهایم یکی دو نفر از بزرگان پیر اصولگرایی از جناب منتطریان درخواست داشتهاند به شدت فعالیت حقیقی و مجازی شبه تبلیغاتی داشته باشدتا جناب هدایتخواه و هر شخص دیگری، به دلیل عشق به قدرت در اندیشه ورود به صحنه انتخابات نباشند و مردم از همین امروز جناب منتظریان را خروجی شانا بدانند. و پدر بزرگوار نیز با شک کردن به این موضوع و حب قدرت، بدجور دلپیچک سیاسی گرفته است. البته در آینده شاهد جبهه گیری شما بر علیه جناب منتطریان خواهیم بود این خط و این هم نشان!!(پیشنهاد میدهم اصول گرایان سنتی به جای تشییع؛ تدفین و خاکسپاری اسامی و تغییر نام شورا از جمنا به شانا و از شانا به فلان، تفکرات پیر و فرسوده خویش را تدفین و خاکسپاری کنند و اینگونه اگر هشتاد میلیون ستار هدایتخواه، مسعود حسینی و نادر منتظریان در مجلس داشته باشیم در عقبماندگی، دست و پا خواهیم زد و در مطالب بعدی از تمام مصوبات دوره هفتم و هشتم مجلس با برخی مفادشان رونمایی خواهیم کرد تا حداقل انسانهای صادق و مظلوم جریان اصولگرایی، از مظلومیت خویش اگاه گردند)
۹_ از شفافیت رأی جناب روشنفکر و اعتبارنامه تاجگردون گفتهاید
بسیاری از حامیان اگاه اصلاحات، اصولگرا خواستار حاکمیت قانون هستیم حتی اگر هر اصلاح طلبی و اصول گرای نامداری در این میان خسارت ببیند و هیچ کدام از حامیان اگاه و سیاس تاجگردون، خواهان شفافیت رأی جناب روشنفکر نبوده و نیستند زیرا ابتدا خود تاجگردون مخالف شفافیت ارا در مجلس بودند و سپس هیچ دلیل عقلانی، شرعی و قانونی مبنی بر لزوم شفافیت رأی جناب روشنفکر وجود ندارد و کسانی که به نام تاجگردون یا به نام شفافیت چنین تقاضایی از روشنفکر دارند چیزی جز نوعی جهل سیاسی یا بغض و کینه سیاسی نیست.
۱۰_به جای کینه توزی با تاجگردونها و روشنفکرها و پرداختن به حاشیه و سواری گرفتن از متن و معیار قراردادن کنار گذاشتن یا حفظ اشخاصی همچون تاجگردون و مسعودی برای مشخص شدن غیرانقلابی یا انقلابی بودن اشخاص و مجلس، بهتر است بر متن تمرکز کنید و از روشنفکر به عنوان عضویت در نظام اموزشی، مطالبه اموزشی داشته باشید و از ایشان بخواهید ایا مجلس طرح و برنامهای برای حمایت از محرومین و نخبگان جامعه دارند. و این ظاهر اندیشی، حاشیه سالاری و بعض آلود بودن تفکر و عملکرد شما نشان میدهد اگرچه ژست تفکری نو گرفتهاید اما تفکری به مراتب خطرناکتر از اصول گرایان سنتی دارید.
۱۱_ادعا کردهاید تصمیمات مجلس به دلیل تسلیم بودن و گوش به فرمان بودن از جای دیگر نشات میگیرند و مجلس یازدهم اختیاری از خود ندارد! اگر ممکن است بفرمائید مرکز تصمیم گیری مجلس دقیقاً کجا یا چه کسانی هستند؟ و ایا تاجگردونی که شما پرونده ایشان را سیاه و مملو از رذیلت میدانستید با تصمیم همان اشخاص و مرکز کنار گذاشته شد؟
۱۲_ توصیهای برادرانه خدمت شما دارم
روانشناسی سیاسی میگوید شما هم دوست دارید نقش دختر قهرمان پدر را بازی کنید و انتقامش را از هر منتقد و رقیبی بگیرید هم دوست دارید برای کسب محبوبیتی هر چند پوشالی نقش یک روشنفکر اصولگرا را بازی کنید و به مردم بگویید تفکر سنتی اصولگرایی را قبول ندارم اما تا زمانی تعصبات کورکورانه، را کنار نگذارید حتی در رشته تخصصی خود و مطالعات مربوط به زنان، ناموفق خواهید بود و قادر به کمترین کمکی به زندگی حتی یک زن در جامعه نخواهید بود!!
اگر غرق در کینه، حسادت و به جهت تفرقه افکنی در اردوگاه ندای وحدت نبودید در تمام مطالب این چند مدت نقدی حداقلی هرچند اشتباه نسبت به برادر عزیزمان جناب موحد که در تمامی این موضوعات همراه و همفکر جناب روشنفکر بودهاند میزدید.
اگر شخصی در نوشتن این مطالب شما را یاری میرساند؟ و قبل از انتشار نیز اشخاصی برای شما اظهار نظر میکنند و ژست مورگنتایی میگیرند؟ به ایشان بگویید از رگ گردن به انها نزدیکتریم.
در نهایت بدانید بسیاری از اطرافیان امام حسین ع، با وجودچهچه زدن در لحطات خوشی، کنار ایشان با ان دریای بیکران مردانگی نماندند شما که جای خود دارید! پس دلخوش بهبه گفتنها و مشاورهای مضحکانه، افرادی از نسل دوم جریان اصول گرایی نباشید زیرا همین افراد بعد از اتمام زنگ زدن، در محافل خصوصی به شما سنگ میزنند و با وجود ناتوانی شدید، به دلیل نااگاهی و عدم شفافیت در جریان اصول گرایی، فقط به دنبال اسم و رسم و خودنمایی میباشند!!
-------------------------------------------
دکتر آرمان حیدری اصل