تاریخ انتشار
جمعه ۲۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۱۳
کد مطلب : ۴۲۴۳۴۷
متن ارسالی:
موحد و سکوتی سرشار از ناگفتهها!
یونس هدایت مقدم
۸
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛متن ارسالی: ماجرای ردصلاحیت تاجگردون آنچنان عمق و وسعت یافته و مییابد که احتمالاً از پرونده انتخابات اسفند ۹۸ قطورتر خواهد شد. در انبوه نقدهای کتبی و شفاهی اجمالاً موارد زیر توجه ام را بیش از همه جلب کرده است. مواردی که دسته بندی آنها در یکجا شاید برای شما هم خواندنی باشد.
۱-پروندههای فساد اقتصادی و پذیرش تلویحی تاجگردون بخصوص در موارد استانی (اعمال نفوذ و دستکاری بودجه شهرستانهای مجاور - تاجگردون هنوز هم در رابطه با اتهامات وارده دفاعی نداشته است- همچنین لفظ شیشهی کثیف قبول تلویحی همه چیز بود)
۲-ایجاد و تاکید بر گسلهای جغرافیایی سیاسی و اجتماعی و قومیتی (ما به همان واو قانعیم! - مهمترین شعار تاجگردون بود تا جایی که یکی از عوامل زمینه ساز بازی تغییر نام استان شد- نامی برازنده-موجز و تاریخی که بخش مهمی از هویت ما را میسازد! متعلق به هیچ شهری نبوده و نیست همچنانکه نام هیچ شهری را در صورت خود ندارد.)
۳-عدم حمایت و توجه نخبههای سیاسی- فرهنگی و هنری استان و بخصوص حوزهی انتخابیه که میتوانست نقطهی امنی برای شکل دهی موج حمایت از ایشان باشد. (تاجگردون مدام تکدر خاطر نخبهها را فراهم مینمود. در آخرین مورد حسن بهرامی را با کلماتی ناروا خطاب قرار داد که موجی از اعتراض هنرمندان استان را در میداشت)
۴-عدم اعتنا به چالشهای شکل گرفتهی فرزندان استان ک اندکسرمایه های انسانی استان ما در سطح ملی بودند؛ بخصوص جبههی فکری-سیاسی که تاجگردون از آن ارتزاق مینمود. ( با توجه به نقش کلیدی ایشان در مجلس و دولت میتوانست در تعدیل فشارها بر افشانی مثمر ثمر باشد. اما دران هنگام نه تنها در مجلس که احتمال در تهران هم حضور نداشت. حال چطور ایشان انتظار اجماع عمومی در طیفها و طبقات مختلف اجتماعی را دنبال میکرد و میکند؟)
۵-دخالت در مسائل مختلف شهرستانهای کهگیلویه و بویراحمد و ایجاد حساسیتهای مختلف در سالهای گذشته که منشأ کینههای عمیقی شد.
۶-تاجگردون هرگز خود را فرزند استان کهگیلویه و بویر احمد نمیداند چرا که در عمل برای شکل دهی یک اتحاد و همدلیِ استانی چه در تعریف پروژههای سیاسی اقتصادی اجتماعی فرهنگی و... و چه در تلاش برای ارتقاع و پیشرفت سرمایههای انسانی استان هرگز قدمی بر نداشت. عجیب اینکه هنوز تیم رسانهای تاجگردون توپخانهی رسانهی خود را فعال نگه داشتهاند. میتازند جوری که انگار عدم حمایت از تاجگردون فعلی حرام و گناهی نابخشودنی بوده و ظلمی بزرگ در حق استان روا یافته است. در حالی که حتی دوستان سیاسی ایشان نیز چنین باوری ندارند.
در کنار موارد فوق سؤالات زیادی نیز اذهان مردم و فعالین سیاسی اجتماعی را نیز درگیر کرده است.
برای مثال:
آیا در رابطه با رشد و توسعه حوزهی انتخابیه تاجگردون که بسیار هم بر آن تاکید میشود هرگز مستنداتی مبتنی بر شاخصهای توسعه پایدار ارائه شده است؟
آیا تاکید بر توانمندی تاجگردون نسبت به نمایندگان پیشین حوزهی انتخابیه و حتی نسبت به نمایندگان حوزههای مجاور در ادوار مختلف، با عنایت به وضعیت توسعه سرمایههای انسانی- اشتغال و بحرانها و معضلات اجتماعی و... حوزهی انتخابیه ایشان همخوانی دارد؟
در این بین رفتار سید محمد موحد جنبهای خاص دارد که به نظرم بسیار قابل ستایش است. سکوتی سرشار از ناگفتهها که نشان از روح متواضع و متعالی ایشان دارد.
موحد شرافتمندانه و اخلاق مدارانه نه از دستمال کثیف حمایت کرد و نه از شیشهی کثیف، تا هم مغضوب رسانههای تاجگردون و هم مقهور اکثریت نمایندگان مجلس در آن روزهای حساس شود.
سکوتی با وقار، پرمعنا و البته متفاوتتر از سکوتهای تاجگردون در موارد مشابه!
باری قطع به یقین برای همهی ما که در صحنههای سیاسی و اجتماعی نقشهای متفاوتی بر عهده میگیریم درسهای آموزندهای در این داستان وجود دارد.
که به مرور زمان شکوفا و هویدا خواهند شد. پس زیبندهتر آنکه بجای کندوکاو داستان حامیان و ساکتان ردصلاحیت تاجگردون به آنچه که گذشت، واقعبینانه تر و به دیدهی پندی آموزنده بنگریم!
به یمن پرودگار هنوز زندگی جریان دارد و عرصههای مختلف خدمت به خلق خدا و تلاش برای آبادی وطن پیش روی همه ما بخصوص آقای تاجگردون گسترده است.
با آرزوی عطف به ارزشهای اصیل انسانی برای همهی سیاستمداران استان کهگیلویه و بویراحمد
__________________
یونس هدایت مقدم
۱-پروندههای فساد اقتصادی و پذیرش تلویحی تاجگردون بخصوص در موارد استانی (اعمال نفوذ و دستکاری بودجه شهرستانهای مجاور - تاجگردون هنوز هم در رابطه با اتهامات وارده دفاعی نداشته است- همچنین لفظ شیشهی کثیف قبول تلویحی همه چیز بود)
۲-ایجاد و تاکید بر گسلهای جغرافیایی سیاسی و اجتماعی و قومیتی (ما به همان واو قانعیم! - مهمترین شعار تاجگردون بود تا جایی که یکی از عوامل زمینه ساز بازی تغییر نام استان شد- نامی برازنده-موجز و تاریخی که بخش مهمی از هویت ما را میسازد! متعلق به هیچ شهری نبوده و نیست همچنانکه نام هیچ شهری را در صورت خود ندارد.)
۳-عدم حمایت و توجه نخبههای سیاسی- فرهنگی و هنری استان و بخصوص حوزهی انتخابیه که میتوانست نقطهی امنی برای شکل دهی موج حمایت از ایشان باشد. (تاجگردون مدام تکدر خاطر نخبهها را فراهم مینمود. در آخرین مورد حسن بهرامی را با کلماتی ناروا خطاب قرار داد که موجی از اعتراض هنرمندان استان را در میداشت)
۴-عدم اعتنا به چالشهای شکل گرفتهی فرزندان استان ک اندکسرمایه های انسانی استان ما در سطح ملی بودند؛ بخصوص جبههی فکری-سیاسی که تاجگردون از آن ارتزاق مینمود. ( با توجه به نقش کلیدی ایشان در مجلس و دولت میتوانست در تعدیل فشارها بر افشانی مثمر ثمر باشد. اما دران هنگام نه تنها در مجلس که احتمال در تهران هم حضور نداشت. حال چطور ایشان انتظار اجماع عمومی در طیفها و طبقات مختلف اجتماعی را دنبال میکرد و میکند؟)
۵-دخالت در مسائل مختلف شهرستانهای کهگیلویه و بویراحمد و ایجاد حساسیتهای مختلف در سالهای گذشته که منشأ کینههای عمیقی شد.
۶-تاجگردون هرگز خود را فرزند استان کهگیلویه و بویر احمد نمیداند چرا که در عمل برای شکل دهی یک اتحاد و همدلیِ استانی چه در تعریف پروژههای سیاسی اقتصادی اجتماعی فرهنگی و... و چه در تلاش برای ارتقاع و پیشرفت سرمایههای انسانی استان هرگز قدمی بر نداشت. عجیب اینکه هنوز تیم رسانهای تاجگردون توپخانهی رسانهی خود را فعال نگه داشتهاند. میتازند جوری که انگار عدم حمایت از تاجگردون فعلی حرام و گناهی نابخشودنی بوده و ظلمی بزرگ در حق استان روا یافته است. در حالی که حتی دوستان سیاسی ایشان نیز چنین باوری ندارند.
در کنار موارد فوق سؤالات زیادی نیز اذهان مردم و فعالین سیاسی اجتماعی را نیز درگیر کرده است.
برای مثال:
آیا در رابطه با رشد و توسعه حوزهی انتخابیه تاجگردون که بسیار هم بر آن تاکید میشود هرگز مستنداتی مبتنی بر شاخصهای توسعه پایدار ارائه شده است؟
آیا تاکید بر توانمندی تاجگردون نسبت به نمایندگان پیشین حوزهی انتخابیه و حتی نسبت به نمایندگان حوزههای مجاور در ادوار مختلف، با عنایت به وضعیت توسعه سرمایههای انسانی- اشتغال و بحرانها و معضلات اجتماعی و... حوزهی انتخابیه ایشان همخوانی دارد؟
در این بین رفتار سید محمد موحد جنبهای خاص دارد که به نظرم بسیار قابل ستایش است. سکوتی سرشار از ناگفتهها که نشان از روح متواضع و متعالی ایشان دارد.
موحد شرافتمندانه و اخلاق مدارانه نه از دستمال کثیف حمایت کرد و نه از شیشهی کثیف، تا هم مغضوب رسانههای تاجگردون و هم مقهور اکثریت نمایندگان مجلس در آن روزهای حساس شود.
سکوتی با وقار، پرمعنا و البته متفاوتتر از سکوتهای تاجگردون در موارد مشابه!
باری قطع به یقین برای همهی ما که در صحنههای سیاسی و اجتماعی نقشهای متفاوتی بر عهده میگیریم درسهای آموزندهای در این داستان وجود دارد.
که به مرور زمان شکوفا و هویدا خواهند شد. پس زیبندهتر آنکه بجای کندوکاو داستان حامیان و ساکتان ردصلاحیت تاجگردون به آنچه که گذشت، واقعبینانه تر و به دیدهی پندی آموزنده بنگریم!
به یمن پرودگار هنوز زندگی جریان دارد و عرصههای مختلف خدمت به خلق خدا و تلاش برای آبادی وطن پیش روی همه ما بخصوص آقای تاجگردون گسترده است.
با آرزوی عطف به ارزشهای اصیل انسانی برای همهی سیاستمداران استان کهگیلویه و بویراحمد
__________________
یونس هدایت مقدم