تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۲۷
کد مطلب : ۴۱۵۲۰۹
یادداشتی از سیدعلی عباس محدث؛
سیاه بازی تشنگان بهارستان آغاز شد
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛اندک زمانی تا موسم انتخابات باقی مانده است. خدا را شکر، قبل از اینکه قسم حضرت عباسِ برخی از مجلسیونِ بی دغدغه و دولتمردان بی تدبیر، برفهم و آگاهی مردم غبار سیاست زدگی بیاندازد، دُم خروسشان از بی خیالی رئیسین مجلس و دولت و همکارانشان بیرون زد و گرچه دل مردم را محزون کرد ولی دانایی ملت را افزون داد. مردمی که قریب 6 سال دولتشان را در توهم برجام و آمال پس از برجام میدیدند و مجلسشان را در سکوت و سکون محض، خمود و خاموش مینگریستند، اکنون نظاره گرِ فتنهای بودند که برآمده از ناآگاهی این جماعتِ مسئولْ مآب بوده است. نمایندهای که میبایست، گوش به مردم باشد و چشم به رفتار دولتمردان داشته باشد، گوش از سخن ملت بسته بود و ثنای گوی ضعیفترین دولت بعد از انقلاب بود. هیچ وزیری به خاطر ناکارآمدیاش استیضاء نشد. هیچ وزیری به خاطر مردم از صندلیش بیرون کشیده نشد. هیچ وزیری به خاطر بی تفاوتیاش در تحمل مدیرانِ مستأصل استانی و عملکردهای ضعیف و اخذ رتبههای آخر کشوری، عزل نشد. نمایندهای که دغدغهاش انتقال پست سازمانیاش بوده است، وزیرش را که استیضاء نمیکند؟ نمایندهای که به دنبال التماس از وزیر برای انتصاب اقربا و انساب خود است، شجاعت دفاع از حق مردم را ندارد؟ نمایندهای که 28 روز از یک ماه کاری را به دنبال شناسایی کارمندان همسوی با خود است تا به هر نحوی آنها را بر صندلی ریاستی بنشاند که جسارت نظارت بر دولت را ندارد؟ نمایندهای که از استان تا نصف راه اصولگرا است و ماباقی را اصلاح طلب است، روی مؤاخده وزیری را ندارد؟ نمایندهای که استاندارش فردی خوشگذران بوده، معلوم است که به دنبال نظارت بر عملکرد استاندار و سایر مدیران نبودهاند و اِلا متوجه غیبتهای استاندارشان میشدند.
مگر میشود با مردم بود و درد مردم را ندید؟ مگر میشود نمایندهی مردم بود و از مدیران مفسد و بیسواد دفاع کرد؟ مگر میشود نماینده مردم بود و مدیران را ملزم به پاسخگو به مردم نکرد؟ مگر میشود نماینده مردم بود و از پروندههای مفسده آمیز مدیران در دستگاه قضایی و دوایر وابسته به آن بی اطلاع بود؟ اگر چنین بود که چرا باید از فضاحت آسیبهای اجتماعی در رنج باشیم؟ چرا باید از بیکاری و گرانی و بهم ریختگی بازار و دلال بازی در انتخاب مدیران متأثر باشیم؟ چرا باید مالیاتهای کلان مفسدان اقتصادی را ببخشند و نماینده سکوت کند ولی دکههای مردم مستمند را به بهانه عدم پرداخت مالیات و عوارضهای آن چنانی از نان خوردن بیاندازیم؟ آیا واقعاً شهرداران، منتخب شوراهای اسلامی است؟ آیا خدمات دستگاههای دولتی را بدون توصیه و نامههای پر رنگ و لعاب نمایندگان به دست مردم میرسانند؟ اگر چنین است، چرا باید کیف نمایندگان و میزِ اطرافیانِ نمایندگان، مملو از سربرگهای معرفی به مدیران باشد؟ اگر مدیران میتوانند که صادقانه به مردم خدمت کنند و در این مسیر خود را ملزم میدانند، چرا باید جامعه هدفشان در دفاتر نمایندگان و دفتر استاندار و فرمانداران باشند؟ چرا در مراسمات و جشنها و مجالس غیر رسمی، تعداد کثیری از مدیران، به جای پاسخگویی در محل کار خود، در صندلی عقب خودروی نمایندگان نشستهاند؟ چرا توجه نمیکنند که متنِ نامههای استمدادی مردم، با مفهوم بی عدالتی و رابطه بازی و جناح بازی نگاشته شده است؟ آیا این آسیب و آشوبها پیامی غیر از بی عدالتی مسئولان دارد؟ آیا نظام مدیریتی لیبرالی مجلس و دولت که با وهن گویی های امثال صادق زیباکلام بر مردم تحمیل شده است، نباید با وجود نمایندهی مقتدر و وکیل الملت، پاسخگوی این همه آشوب و تخریبِ تحمیل شده بر این مردم باشد؟ وقتی تئورسینِ لیبرالیزمِ بی تدبیران (صادق زیباکلام) اعتراف میکند که «نمیتوانم تو روی مردمی نگاه کنم که چند ماه در استانها مختلف وادارشان کردم که به حسن روحانی رأی بدهند»، مصداق عینی دغل بازی نیست؟ امثال این حرافان در کنار عدهای فوتبالیست بیسواد و بازیگرانِ سگ بازِ بزک شده باید مدل مدیریتی مجلسیون و دولتمردان ما را تعیین کنند؟
این روزهای نزدیک به انتخابات، گاهی نامههایی از سوی برخی نمایندگان به دستگاههای دولتی صادر میشود که لازم است استاندار محترم و دستگاههای قضایی، نظارتی و حتی امنیتی استان وارد شوند و جلوگیری کنند. مدیرانی که نفسشان نه به استعداد و صلاحیت و درایت خود، بلکه به صندوق نمایندگان بند است، قطع یقین به سمت حضرات غش میکنند. لازم است جناب استاندار که در منتهی الیه ساختمان استانداری، به حراست از منصب خودشان مشغولند تا منافع مردم، دستور نظارت بر مدیران و پاسخگویی از همین ته ماندههای شش، هفت سالهی نمایندگان غافل از مردم را، عملاً بدهند. شما که در جلسات اداری بر ناکارآمدی جماعت مدیران واقفید و از طرفی جسارتِ لازم برای نجات مردم از این طایفهی همواره خواب زده را ندارید، حداقل وقت بیشتری برای همدردی با مردم سایر شهرستانهای استان را در نظر بگیرید. اینکه نحوه انتخاب خیلی از این مدیران با نص صریح قوانین و مقررات اداری مغایر است و استاندار ما میداند و هیچ عکس العملی ندارد، یعنی اینکه استاندار هم بر طبل بی عاری میکوبد. با علم به همه این نامرادیهایی که در حق مردم میشود، از این پس لازم است مواظب تعداد و نوع مکاتبات بین نمایندگان و مدیران، و اقلیت خدمت بگیران خاصی که راضی میروند و اکثریت مغفول ماندههایی که باید شناسنامه را گروی خدمت بگذارند، باشیم. آیا نمایندگان به همه مکاتباتشان با مدیران تا حصول نتیجه پیگیری میکنند یا فقط به بعضی از آنها ارادت دارند؟ به نظر میرسد که کسانی که قانوناً وظیفه این مهم را بر عهده دارند پیگیر باشند تا حالا که نمیتوانند رویه منحط را برچینند، حداقل از عادی شدن آن جلوگیری کنند.
-------------------------------
سیدعلی عباس محدث
------------------------------
مگر میشود با مردم بود و درد مردم را ندید؟ مگر میشود نمایندهی مردم بود و از مدیران مفسد و بیسواد دفاع کرد؟ مگر میشود نماینده مردم بود و مدیران را ملزم به پاسخگو به مردم نکرد؟ مگر میشود نماینده مردم بود و از پروندههای مفسده آمیز مدیران در دستگاه قضایی و دوایر وابسته به آن بی اطلاع بود؟ اگر چنین بود که چرا باید از فضاحت آسیبهای اجتماعی در رنج باشیم؟ چرا باید از بیکاری و گرانی و بهم ریختگی بازار و دلال بازی در انتخاب مدیران متأثر باشیم؟ چرا باید مالیاتهای کلان مفسدان اقتصادی را ببخشند و نماینده سکوت کند ولی دکههای مردم مستمند را به بهانه عدم پرداخت مالیات و عوارضهای آن چنانی از نان خوردن بیاندازیم؟ آیا واقعاً شهرداران، منتخب شوراهای اسلامی است؟ آیا خدمات دستگاههای دولتی را بدون توصیه و نامههای پر رنگ و لعاب نمایندگان به دست مردم میرسانند؟ اگر چنین است، چرا باید کیف نمایندگان و میزِ اطرافیانِ نمایندگان، مملو از سربرگهای معرفی به مدیران باشد؟ اگر مدیران میتوانند که صادقانه به مردم خدمت کنند و در این مسیر خود را ملزم میدانند، چرا باید جامعه هدفشان در دفاتر نمایندگان و دفتر استاندار و فرمانداران باشند؟ چرا در مراسمات و جشنها و مجالس غیر رسمی، تعداد کثیری از مدیران، به جای پاسخگویی در محل کار خود، در صندلی عقب خودروی نمایندگان نشستهاند؟ چرا توجه نمیکنند که متنِ نامههای استمدادی مردم، با مفهوم بی عدالتی و رابطه بازی و جناح بازی نگاشته شده است؟ آیا این آسیب و آشوبها پیامی غیر از بی عدالتی مسئولان دارد؟ آیا نظام مدیریتی لیبرالی مجلس و دولت که با وهن گویی های امثال صادق زیباکلام بر مردم تحمیل شده است، نباید با وجود نمایندهی مقتدر و وکیل الملت، پاسخگوی این همه آشوب و تخریبِ تحمیل شده بر این مردم باشد؟ وقتی تئورسینِ لیبرالیزمِ بی تدبیران (صادق زیباکلام) اعتراف میکند که «نمیتوانم تو روی مردمی نگاه کنم که چند ماه در استانها مختلف وادارشان کردم که به حسن روحانی رأی بدهند»، مصداق عینی دغل بازی نیست؟ امثال این حرافان در کنار عدهای فوتبالیست بیسواد و بازیگرانِ سگ بازِ بزک شده باید مدل مدیریتی مجلسیون و دولتمردان ما را تعیین کنند؟
این روزهای نزدیک به انتخابات، گاهی نامههایی از سوی برخی نمایندگان به دستگاههای دولتی صادر میشود که لازم است استاندار محترم و دستگاههای قضایی، نظارتی و حتی امنیتی استان وارد شوند و جلوگیری کنند. مدیرانی که نفسشان نه به استعداد و صلاحیت و درایت خود، بلکه به صندوق نمایندگان بند است، قطع یقین به سمت حضرات غش میکنند. لازم است جناب استاندار که در منتهی الیه ساختمان استانداری، به حراست از منصب خودشان مشغولند تا منافع مردم، دستور نظارت بر مدیران و پاسخگویی از همین ته ماندههای شش، هفت سالهی نمایندگان غافل از مردم را، عملاً بدهند. شما که در جلسات اداری بر ناکارآمدی جماعت مدیران واقفید و از طرفی جسارتِ لازم برای نجات مردم از این طایفهی همواره خواب زده را ندارید، حداقل وقت بیشتری برای همدردی با مردم سایر شهرستانهای استان را در نظر بگیرید. اینکه نحوه انتخاب خیلی از این مدیران با نص صریح قوانین و مقررات اداری مغایر است و استاندار ما میداند و هیچ عکس العملی ندارد، یعنی اینکه استاندار هم بر طبل بی عاری میکوبد. با علم به همه این نامرادیهایی که در حق مردم میشود، از این پس لازم است مواظب تعداد و نوع مکاتبات بین نمایندگان و مدیران، و اقلیت خدمت بگیران خاصی که راضی میروند و اکثریت مغفول ماندههایی که باید شناسنامه را گروی خدمت بگذارند، باشیم. آیا نمایندگان به همه مکاتباتشان با مدیران تا حصول نتیجه پیگیری میکنند یا فقط به بعضی از آنها ارادت دارند؟ به نظر میرسد که کسانی که قانوناً وظیفه این مهم را بر عهده دارند پیگیر باشند تا حالا که نمیتوانند رویه منحط را برچینند، حداقل از عادی شدن آن جلوگیری کنند.
-------------------------------
سیدعلی عباس محدث
------------------------------
ترمز کن ما هم برسیم
یه جوری میگه انگار همه چی دست دولته.
برادر من زیبا کلام گفته به روحانی رای بدین تا گرفتار تفکر قرون وسطایی شما و امثال شما نشیم. حداقل اون شجاعت داره بگه اشتبه کردم، شما چی؟؟؟
اصلا گیرم حرفای شما درست، شما چه راهکاری دارین. فقط بلدین انتقاد کنید. یه راهکار هم میگفتی بد نبود. انصاف هم خوب چیزیه والا