تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۳۸
کد مطلب : ۴۱۵۱۵۷
یادداشتی از امیرحسین مهرداد
غروب نخبه گرائی سیاسی در انتخابات بویراحمد؛ افول چهرههای در تراز ملی در نسبت با کهگیلویه و گچساران
۵
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛یادداشتی از امیرحسین مهرداد؛ انتخابات تبلور حضور برترینها در معرض گزینش مردم است که هر دیاری بر آن است تا برای تحقق آرمانهای خود و دفاع از هویت و ثبات ارزش خود در سپهر سیاسی کشور، عصاره بهترینهای خود را برای عرضه به سیاست کشور در ساحت تقنینی پارلمانی به منصه ظهور برساند.
دیرزمانی است که در بویراحمد مرثیه نخبه گرائی سیاسی خوانده شده و در این معرکه کسانی حضور مییابند که هیچ قیاسی با آنچه میبایست باشد، ندارند و در سطح کمترینِ نمایندگان و چهرههای پارلمانی سایر نقاط کشور هستند. روزانه به تعداد کاندیداهای احتمالی بویراحمد اضافه میشود که هیچکدام از آنها نه در قامت این جایگاه و نه در سطح وکیلی مبرز و شاخص، برای دفاع از حقوق مردمان این دیار نیستند.
به موازات آن در دیگر مناطق استان چهرههایی اعلام حضور کردهاند که پتانسیل و ظرفیتهای آنها به مراتب از کاندیدهای مطرح در حوزه انتخابیه بویراحمد بیشتر است؛ در گچساران تاجگردون به عنوان چهرهای ملی که بیش و پیش از آنکه نماینده مردم شریف گچساران در مجلس باشد، «تاجگردون» است و محل شناخت برای سپهر سیاسی کشور. در کهگیلویه امثال موحد که سابقه فعالیت سیاسی به درازای مجلس در ایران را دارد که اگرچه چهرهای ملی و علمی نیست، ولی باور به ظرفیتهای وی در میان مردم استان، کم از منطقهای بودن آن ندارد.
تاجگردون به علت سابقه اجرائی بلند مدت در گلوگاههای برنامه ریزی و اقتصادی کشور با بسیاری از چهرههای سیاسی ملی از هر دو جناح، آشنایی دارد و در تعامل و چانه زنی، در هر دورهای میتواند محل اثر باشد. هژمونی وی در عرصه سیاسی گچساران حتی کارکرد جریان سیاسی منتسب به وی را خنثی کرده و خود آغاز و پایان آن جریان در این حوزه شده است. در دیار سیاست زده کهگیلویه بزرگ نیز، موحد با سابقه قضائی بلند مدت و سابقه هم سنگری با بسیاری از چهرههای سیاسی از دو جریان سیاسی در ادوار گذشته مجلس، وی را آشنای بسیاری از سیاسیون در مصادر قدرت نظام کرده است و مراودات قضائی وی در کنار سایر مراودات (در صورت قبولی) میتواند از وی نمایندهای با ضریب چانه زنی بالا حداقل در سطح استان و در مقابل تاجگردون برای حمایت از رشد منابع انسانی و تخصیص منافع بسازد.
اما در بویراحمد که مرکز استان است و طبیعتاً میبایست مرکز ثقل تحولات سیاسی باشد، به دلایلی همچون عدم کارکرد صحیح جریانهای سیاسی و مهمتر، به تحلیل رفتن فرهنگ انتخاباتی جامعه و اقبال معکوس مردم به امر سیاست و بازگشت به مؤلفههایی همچون منافع فردی، منافع طایفهای، منطقهای و ...، نخبگان سیاسی خود را در معرض انتخاب مردم قرار نمیدهند و عرصه برای چهرههای ناشناخته و کم توان و دارای خاستگاههای مبتنی بر شاخصهای غلط انتخاب، خالی میماند.
در ادوار اخیر، بویراحمد با وضعیتی شکننده دوره نمایندگی مجلس را سپری نموده و نماینده مستقر نتوانسه بیش از عنوان نمایندگی خود، نام و نشانی حتی در سطح استان برای خود بیابد و با توجه به فضای اجتماعی انتخاباتی موجود و فعالیت افرادی در همین سطح و خلأ حضور نخبگان سیاسی از هر دو جریان، نشان دهنده نومیدی دیگر در دوره چهار ساله و یا هشت ساله آتی خواهد بود و نهایتاً فردی در همان سطح شهرستانی بودن به نمایندگی این حوزه انتخاب خواهد شد و شهرستان بویراحمد در مواجه به سایر نقاط استان و کشور در موضع ضعف مجدد فرو خواهد رفت.
قطعاً در این نوشتار قبولی موحد در کهگیلویه و تاجگردون در گچساران قطعی قلمداد نخواهد شد و آن دو را صرفاً در سطح نهایی (فینال) این کارزار میداند و بر آن است تشریح نماید که فضای انتخاباتی این دو شهرستان از بویراحمد مناسبتر و مساعدتر است که چهرههای در سطوح بالا به خود اجازه حضور و عرض اندام دادهاند و به نسبت، در بویراحمد فضای انتخاباتی به گونهای شده که گاهی جریانها و گاهی فرهنگ انتخاباتی جامعه جسارت حضور به نخبگان سیاسی با نام و نشان در عرصه ملی را نمیدهد.
انتخابات در بویراحمد به جای «ظهور نخبگانی» به «افول نخبگانی» مبدل شده و باید به هوش بود که بویراحمد مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد است و طبیعتاً میبایست نماینده آن حداقل در سطح دیگر نمایندگان استان باشد و نباید در نسبت با انتخاب آنها دست به انتخابی ضعیف زد و در همین گام نخست قافیه را باخت؛ تا دیگر در عرصه پارلمانی نمود آن بیشتر شده و نام و نشانی از برگزیده این دیار در سپهر پارلمانی کشور یافت نشود و دل خوش به انتخاب نمایندهای در سطح نطقهای میان دستور بود.
باید افرادی در معرض انتخاب مردم قرار گیرند و مردم به آنها اقبال نشان دهند که قبل از آنکه نماینده بویراحمد باشند، خود نام و نشانی داشته و با آن نام و نشان در سطح سیاسی کشور شناخته شده باشد نه آنکه برای یک دیدار یا مکاتبه سیاسی در سطح ملی، صرفاً با پسوند «نماینده مردم شهرستانهای بویراحمد و دنا» شناخته شوند.
ضرورت دارد جریانهای سیاسی با تمام توان نیروهای شاخص خود را به این کارزار بکشانند تا فرهنگ انتخاباتی جامعه اصلاح شده و به رشد سیاسی جامعه کمک کنند و از طرفی رفتار انتخاباتی مردم اصلاح شود و با انتخاب چهرههای در تراز ملی، نام و آوازه دیار خود را در سطح کشور ارتقاء داده و بتوانند ضریب چانه زنی برای رشد نیروی انسانی منطقه و جذب منابع مالی را محقق نمایند که در غیر این صورت مجدداً بویراحمد قافیه را خواهد باخت و نمیتواند در کنار دیگر نمایندگان قویِ احتمالی استان به توسعه این دیار کمک نماید.
بدیهی است اگر از هر سه حوزه انتخابیه استان کهگیلویه و بویراحمد افرادی شاخص و اثرگذار به مجلس راه یابند به درستی خواهند توانست به رشد همه جانبه کمک نموده و اثرگذاری بسیاری در تصمیم گیریهای مجلس و دولت داشته باشند و میتوانند در بسیاری از امور آنان را به تمکین وادارند.
دیرزمانی است که در بویراحمد مرثیه نخبه گرائی سیاسی خوانده شده و در این معرکه کسانی حضور مییابند که هیچ قیاسی با آنچه میبایست باشد، ندارند و در سطح کمترینِ نمایندگان و چهرههای پارلمانی سایر نقاط کشور هستند. روزانه به تعداد کاندیداهای احتمالی بویراحمد اضافه میشود که هیچکدام از آنها نه در قامت این جایگاه و نه در سطح وکیلی مبرز و شاخص، برای دفاع از حقوق مردمان این دیار نیستند.
به موازات آن در دیگر مناطق استان چهرههایی اعلام حضور کردهاند که پتانسیل و ظرفیتهای آنها به مراتب از کاندیدهای مطرح در حوزه انتخابیه بویراحمد بیشتر است؛ در گچساران تاجگردون به عنوان چهرهای ملی که بیش و پیش از آنکه نماینده مردم شریف گچساران در مجلس باشد، «تاجگردون» است و محل شناخت برای سپهر سیاسی کشور. در کهگیلویه امثال موحد که سابقه فعالیت سیاسی به درازای مجلس در ایران را دارد که اگرچه چهرهای ملی و علمی نیست، ولی باور به ظرفیتهای وی در میان مردم استان، کم از منطقهای بودن آن ندارد.
تاجگردون به علت سابقه اجرائی بلند مدت در گلوگاههای برنامه ریزی و اقتصادی کشور با بسیاری از چهرههای سیاسی ملی از هر دو جناح، آشنایی دارد و در تعامل و چانه زنی، در هر دورهای میتواند محل اثر باشد. هژمونی وی در عرصه سیاسی گچساران حتی کارکرد جریان سیاسی منتسب به وی را خنثی کرده و خود آغاز و پایان آن جریان در این حوزه شده است. در دیار سیاست زده کهگیلویه بزرگ نیز، موحد با سابقه قضائی بلند مدت و سابقه هم سنگری با بسیاری از چهرههای سیاسی از دو جریان سیاسی در ادوار گذشته مجلس، وی را آشنای بسیاری از سیاسیون در مصادر قدرت نظام کرده است و مراودات قضائی وی در کنار سایر مراودات (در صورت قبولی) میتواند از وی نمایندهای با ضریب چانه زنی بالا حداقل در سطح استان و در مقابل تاجگردون برای حمایت از رشد منابع انسانی و تخصیص منافع بسازد.
اما در بویراحمد که مرکز استان است و طبیعتاً میبایست مرکز ثقل تحولات سیاسی باشد، به دلایلی همچون عدم کارکرد صحیح جریانهای سیاسی و مهمتر، به تحلیل رفتن فرهنگ انتخاباتی جامعه و اقبال معکوس مردم به امر سیاست و بازگشت به مؤلفههایی همچون منافع فردی، منافع طایفهای، منطقهای و ...، نخبگان سیاسی خود را در معرض انتخاب مردم قرار نمیدهند و عرصه برای چهرههای ناشناخته و کم توان و دارای خاستگاههای مبتنی بر شاخصهای غلط انتخاب، خالی میماند.
در ادوار اخیر، بویراحمد با وضعیتی شکننده دوره نمایندگی مجلس را سپری نموده و نماینده مستقر نتوانسه بیش از عنوان نمایندگی خود، نام و نشانی حتی در سطح استان برای خود بیابد و با توجه به فضای اجتماعی انتخاباتی موجود و فعالیت افرادی در همین سطح و خلأ حضور نخبگان سیاسی از هر دو جریان، نشان دهنده نومیدی دیگر در دوره چهار ساله و یا هشت ساله آتی خواهد بود و نهایتاً فردی در همان سطح شهرستانی بودن به نمایندگی این حوزه انتخاب خواهد شد و شهرستان بویراحمد در مواجه به سایر نقاط استان و کشور در موضع ضعف مجدد فرو خواهد رفت.
قطعاً در این نوشتار قبولی موحد در کهگیلویه و تاجگردون در گچساران قطعی قلمداد نخواهد شد و آن دو را صرفاً در سطح نهایی (فینال) این کارزار میداند و بر آن است تشریح نماید که فضای انتخاباتی این دو شهرستان از بویراحمد مناسبتر و مساعدتر است که چهرههای در سطوح بالا به خود اجازه حضور و عرض اندام دادهاند و به نسبت، در بویراحمد فضای انتخاباتی به گونهای شده که گاهی جریانها و گاهی فرهنگ انتخاباتی جامعه جسارت حضور به نخبگان سیاسی با نام و نشان در عرصه ملی را نمیدهد.
انتخابات در بویراحمد به جای «ظهور نخبگانی» به «افول نخبگانی» مبدل شده و باید به هوش بود که بویراحمد مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد است و طبیعتاً میبایست نماینده آن حداقل در سطح دیگر نمایندگان استان باشد و نباید در نسبت با انتخاب آنها دست به انتخابی ضعیف زد و در همین گام نخست قافیه را باخت؛ تا دیگر در عرصه پارلمانی نمود آن بیشتر شده و نام و نشانی از برگزیده این دیار در سپهر پارلمانی کشور یافت نشود و دل خوش به انتخاب نمایندهای در سطح نطقهای میان دستور بود.
باید افرادی در معرض انتخاب مردم قرار گیرند و مردم به آنها اقبال نشان دهند که قبل از آنکه نماینده بویراحمد باشند، خود نام و نشانی داشته و با آن نام و نشان در سطح سیاسی کشور شناخته شده باشد نه آنکه برای یک دیدار یا مکاتبه سیاسی در سطح ملی، صرفاً با پسوند «نماینده مردم شهرستانهای بویراحمد و دنا» شناخته شوند.
ضرورت دارد جریانهای سیاسی با تمام توان نیروهای شاخص خود را به این کارزار بکشانند تا فرهنگ انتخاباتی جامعه اصلاح شده و به رشد سیاسی جامعه کمک کنند و از طرفی رفتار انتخاباتی مردم اصلاح شود و با انتخاب چهرههای در تراز ملی، نام و آوازه دیار خود را در سطح کشور ارتقاء داده و بتوانند ضریب چانه زنی برای رشد نیروی انسانی منطقه و جذب منابع مالی را محقق نمایند که در غیر این صورت مجدداً بویراحمد قافیه را خواهد باخت و نمیتواند در کنار دیگر نمایندگان قویِ احتمالی استان به توسعه این دیار کمک نماید.
بدیهی است اگر از هر سه حوزه انتخابیه استان کهگیلویه و بویراحمد افرادی شاخص و اثرگذار به مجلس راه یابند به درستی خواهند توانست به رشد همه جانبه کمک نموده و اثرگذاری بسیاری در تصمیم گیریهای مجلس و دولت داشته باشند و میتوانند در بسیاری از امور آنان را به تمکین وادارند.
اما درباره آقایان موحد و تاجگردون، همه می دونند که اون ها در حضور مجالس همسو و نمایندگانی ، موفقیت نسبی داشتن اما استاد هدایتخواه در هر مجلسی و در حضور هر دولتی مؤثر و موفق هستند، کما این که یک سال و نیم اول نمایندگی ایشون، با یک سال و نیم اواخر دولت اصلاحات، همزمان و مصادف بود، اما مهره ای تاثیرگذار بودن. الان هم جاشون در مجلس خالیه که ان شاءالله به زودی به مجلس راه پیدا خواهند کرد.