واکنش جالب «پاکدل»؛ منطقه ویژه اقتصادی دروغین یا سرمایه گذاران دروغین / آقای نماینده فقط به فکر بستگانش بود

کبنا ؛غلامرضا پاکدل
در اولین مرقومه ام در تاریخ ۲۲ اسفند ۹۶ در سومین دیدارم با نماینده محترم از سرمایه گذاران دروغین یاد کرده بودم. اکنون که خدا را شکر خبر تصویب منطقه ویژه اقتصادی را خواندم به یاد خاطره‌ای تلخ و عدم صداقت در آن روزها افتادم و به منظور شفاف سازی اشاره آن روز و تاکیدی بر اینکه ان‌شاالله این بار به واقعیت بپیوندد، این مرقومه را نگاشتم؛

مردم محترم شهرستانهای گچساران، باشت و حومه
با سلام و احترام
اگر ناگفته‌ها و نقدهای بنده را دنبال نموده و عرایضم را که همواره تاکید می‌کنم مستند و مستدل هستند جدی گرفته باشید و چنانچه عضو کانال اینجانب تحت عنوان " نقدها و مستندها " باشید و در صورتیکه خاطر مبارکتان باشد در اولین مرقومه بنده به تاریخ 22/12/96 در بخشی از آن به " استقبال از سرمایه گذاران دروغین" اشاره‌ای کرده بودم! و بنا داشتم در راستای روشنگری و شفاف سازی در فرصتی مناسب و در صورت نیاز، پیرامون آن توضیحی دهم. چند روز پیش که در سایتها خبر مصوب شدن مناطق ویژه اقتصادی، منجمله منطقه ویژه اقتصادی گچساران را مطالعه کردم ضمن خوشحالی و تعجب، یاد آن خاطره افتادم. اکنون جدا از اینکه در این شرایط اقتصادی و نوسان شدید و بی سابقه ارز، تصویب این تعداد منطقه ویژه اقتصادی در این روزها و در کمتر از 18 ماه به پایان هشت سال نمایندگی، از سوی صاحب نظران سیاسی و اقتصادی چگونه ارزیابی می‌شود و اینکه آیا وقتی برای کارخانه لاستیک سازی سرمایه گذاری حاضر به سرمایه گذاری نشد در این شرایط امیدی به سرمایه گذاری در آن منطقه هست یا خیر بماند. (هر چند سرمایه گذاری در منطقه ویژه معافیتهایی هم دارد)، ولی آن را به فال نیک می‌گیریم و وظیفه خود می دانیم که از همه کسانی که در این راه از طریق قدمی، قلمی یا حرفی، نقشی ایفاد کرده‌اند تشکر کنیم و دعا می‌کنیم که این تصمیم مبارک ره به جایی ببرد و خود را موظف می دانیم که چنانچه بتوانیم کمکی کنیم، دریغ ننمایم ولی
خاطره‌ای که می‌خواستم عرض کنم به این شرح است:
در ابتدای دوره اول نمایندگی نماینده محترم فعلی که اینجانب به عنوان مدیرعامل شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران مشغول بکار بودم، در دو جلسه که خدمت ایشان بودم تمامی فکر و ذکر و خواسته ایشان این بود که نیروهای ارزشی و با تجربه را عزل نموده و بستگان نسبی و سببی ایشان را جایگزینشان کنم که بنده خدمتشان عرض می‌کردم بهتر است در عزل و نصبها دخالت نفرمایند و به فکر وظایف اصلی قانون گذاری، نظارت و در کنار آن خدمت به مردم، رفع نگرانی‌های آنها، ایجاد فرصتهای شغلی، توسعه، عمران و آبادی باشند تا بنده نیز در این راستا در کنارشان باشم. روزی جناب نماینده با اینجانب تماس گرفتند و با حالت شوخی و شاید کنایه، فرمودند شما که اینقدر به فکر توسعه و عمران و آبادی هستید امروز قرار است گروهی سرمایه گذار برای ایجاد و سرمایه گذاری در منطقه ویژه اقتصادی به گچساران بیایند، حاضرید بیاید به استقبالشان برویم؟ بنده عرض کردم: با کمال میل. فرمودند: پس به خاطر اینکه بتوانیم صحبتهایی را هم با هم داشته باشیم در صورت امکان تنها تشریف بیاورید. در طول مسیر صحبتهای تکراری ایشان برای منصوب کردن بستگانشان و پاسخهای تکراری اینجانب مبنی بر شایسته سالاری رد و بدل گردید. خلاصه بنده و ایشان غروب یکی از روزهای آخر یک ماه قمری بود، کنار پاسگاه عبداللهی لیشتر منتظر میهمانان بودیم که حدوداً ساعت 9 شب رسیدند بسیار تاریک بود پس از سلام و احوالپرسی، ایشان خطاب به سرمایه گذاران فرمودند: باید در منطقه‌ای به نام خشاب سرمایه گذاری کنید و با دست از پاسگاه عبداللهی به جنوب (سمت خشاب)، اشاره کردند در آن تاریکی شب، در فاصله 20 متری چیزی دیده نمی‌شد. در حالیکه منطقه خشاب کیلومترها فاصله و پشت کوههای بلند حد فاصل لیشتر بزرگ و لیشتر کوچک بود. به هر حال وقتی سوار خودرو شدیم خدمتشان عرض کردم که سرمایه گذاران باید منطقه را از نزدیک به ببینند و با توجه به وضعیت پستی و بلندی، فاصله از جاده، منابع آب، برق، گاز و سایر عوامل تصمیم بگیریند، این اشاره‌ای که شما کردید 20 متری‌شان را هم نمی‌دیدند. ایشان با خنده فرمودند: درست می‌فرمایید، فردا به منطقه مراجعه می‌کنیم و از نزدیک بررسی دقیق انجام خواهد شد. فقط باید امشب خوب از آنها پذیرایی شود که تشویق شوند. بنده که حضور سرمایه گذاران و توسعه منطقه از آرزوهایم بوده و هست عرض کردم: مطمئن باشید بهترین پذیرایی از آنها خواهد شد. خلاصه در مهمانسرای نفت پذیرایی، شام و استراحت انجام شد و قرار شد فردا صبح به اتقاق سرمایه گذاران و نماینده محترم عازم منطقه خشاب شویم. صبح زود بنده جلو درب مهمانسرا آماده بودم، آقای نماینده هم تشریف آورند. عرض کردم: بسم الله، حرکت کنیم. در کمال ناباوری فرمودند: نه. نیازی نیست! دیشب نشانشان دادم. کافیست!!!، من و این آقایان اعضای هیات مدیره شرکتی به نام پتروامید آسیا هستیم که در حال اجرای پروژه مخازن ذخیره سازی نفت بعد از تلمبه خانه گوره می‌باشد. این‌ها می‌خواهند به آن پروژه سرکشی کنند و ظهر هم بلیط پرواز به تهران از بوشهر را دارند دیگر نیازی به رفتن به خشاب نیست. و این بود که فقط همکارانشان خوب پذیرایی شدند و تا امروز خبری از آن سرمایه گذاران نشد. این شد که بنده آنرا «منطقه ویژه اقتصادی دروغین یا سرمایه گذاران دروغین» نامیدم. بماند که شرکت پترو امید آسیا چه قصه‌ای دارد
حال بگذریم که قبل از ایشان و در زمان نمایندگان قبلی هم موضوع منطقه ویژه اقتصادی تحت پیگیری بود وبیاد دارم جلسه آن با حمایت نفت به‌عنوان بزرگترین بنگاه اقتصادی منطقه و با تعهد اینجانب به‌عنوان مدیر عامل در استانداری برگزار و سرمایه گذارانی به همین منظور از منطقه خشاب بازدید کرده بودند و نیز بگذریم که چرا قصه عجیب و غریبِ خاطره تلخ و شاید باور نکردنی فوق رقم خورد و نیز بگذریم که در روز طرح و تصویب این موضوع نماینده محترم ما در جلسه حضور نداشتند و از اخبار تصویب مناطق ویژه را شنیدند، ولی امیدواریم که این تعداد مناطق ویژه با مطالعه دقیق و همه جانبه و این بار با هدف خدمت به مردم مصوب شده باشند و اولاٌ روی کاغذ و در سایتها و در حد مصاحبه نمانند، ثانیاٌ اگر به مرحله اجرا رسیدند تدابیری اندیشیده شود تا از امتیازات لحاظ شده برای جذب سرمایه گذاران واقعی و تلاش برای توسعه منطقه و ایجاد اشتغال و رفع گرهی از مشکلات معیشتی مردم استفاده شود و نه محلی شود برای رانت و وامهای آنچنانی و غنی‌تر شدن اغنیاء.
 
 به امید موفقیت خدمتگذاران راستین
 غلامرضا پاکدل
 17 شهریور 97