تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۴۱
کد مطلب : ۴۰۲۳۵۷
یادداشت:
تاجگردون یا رقبا؟
سید رحمت الله خادمی
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛متن ارسالی
انتخابات آیندهی حوزهی گچساران و باشت میتواند حساس، تعیین کننده و البته پر حاشیه باشد.
پرواضح است تاجگردونی که ظاهراً خیال واگذاری کرسی نمایندگی مجلس را به این راحتیها ندارد باید رودروی رقبایی قرار بگیرد که خیلی زود اسبشان را برای در هم شکستن هیمنه اش زین کردهاند.
در گفتار پیش روی از دو زاویهی سیاسی و قومی به تحلیل و پیش بینی انتخابات آینده پرداخته خواهد شد.
از آنجا که زاویهی قومی را یک آفت بزرگ برای انتخابات کل استان می دانم و معتقدم این آفت همواره سد راه بهترین انتخابها در تمام انتخابات درون استانی شده است و به جهت اهمییت این مقوله ابتدائا از این منظر تحلیلم را شروع میکنم.
دو قطبی لرها و قشقاییها همواره نقش تعیین کنندهای در پر یا خالی بودن صندوقهای طرفین انتخابات داشته است تا این اندازه که از دست دادن اکثریت یک قطب میتواند به شکست بینجامد و یا دستکم انتخابات را نفس گیرتر کند.
سوی دیگرش اما سه قطبی به اوی ها (باشت نشین ها) و قشقاییها و غیر به اوی ها یا همان بویراحمدیهاست.
همین سوی دیگری که اشاره شد واقعیت کنونی زورآزماییهای انتخاباتی و حتی پساانتخاباتی است.
تاجگردون در سه دورهی گذشته که یک دورهاش به شکست خوردن از کاندیدایی با ردای به اوی و البته باادعای خواهرزادگی بویراحمدیها و دو دورهی دیگرش به پیروزیاش یا بهتر بگوییم پیروزی قاطع اش انجامیده است همواره بازیگر اصلی کارزار انتخاباتی گچساران و باشت بوده است اما رقبایش بی آنکه بعد از هر شکست آرایشی منظمتر اتخاذ نمایند همواره شلختهتر از دورهی قبل حاضر شدهاند و همین هم پاسخ اصلی به پرسش چرایی شکستشان است.
سید قدرت الله حسینی بحرینی پس از آنکه با اقبال عمومی مردم به دولت احمدی نژاد و البته تجمیع آرای اضلاع قومیتی توانست به مجلس راه یابد نتوانست از این فرصت مهم استفاده کند و خیلی زود توسط تاجگردون و تروکاژهای سیاسیاش به زیر کشیده شد.
علیمراد جعفری که میراث دار محبوبیت مرحوم نبی زاده از حوزهی دیل بود هم به مانند سید قدرت، قدر فرصتها را نیک ندانست و شکستش حتی اورا به شیراز هم تبعید کرد تا عملاً ناکامیهایش تکمیل گردد و با تیردانی خالی تنها در بخش کوچکی از فضای مجازی رسانهای رقیب میرشکار باشد.
علی فولادی وندا اما در دورهی گذشته خاصل خرد جمعی اجباری معتقدین به اهرم طایفهای بود تا بلکه با رویش آراء قشقایی بتواند از پس تاجگردون برآید اما شطرنج ماهرانهی تاجگردون اورا نیز ناکام گذاشت و قشقاییها ترجیح دادند در بلوار تاجگردون برای تاج گذاری غلام فریاد شادی سردهند تا اینکه ساختمان نیمه کاری کوچهی سوم سه راهی قبلهی آمالشان باشد.
شاید گفتن از احمد خورشیدی آزاد اضافه گویی باشد اما دستکم میتوان فامیل احمدی نژاد را هم فشنگ (مرویی) دانست که روزی سردار قشقاییها بهحساب میآمد برای شکار میرشکار.
اگر از مهره چینیهای غلط یدالله مرادی و اتاق فکر اصولگرایان برای بهره بردن از حربهی طایفهای بگذریم باید اردلان زینل زاده را قطبی جدید بهحساب آوریم.
شهردار سابق گچساران که سیاست مدارانه تر از نامبردگان فوق خود را مهیای کمرگیری با غلام و تیزهوشیهایش میکند، میتواند عملاً میز بازی را به هم بزند به سود خویش، اگر قدری هوشیارانهتر عمل کند.
بگذارید خیلی ساده بگویم، زینل زاده بخواهد یا نخواهد، بگوید یا نه، نمایندهی بویراحمدیهاست.
در واقع او در چشم بزرگان بویراحمدی ساکن گچساران (ککا) ترست تا تاجگردون، میماند قشقاییها و باشتی ها، اگر اردلان برای این بیاید که هیمنهی باوی ها را در هم بشکند راه را کج میرود اما اگر تیرش صرفاً به سمت غلام و تاجش باشد میتواند به اقبال باشتی ها امیدوار باشد، آنوقت میماند حساب و کتاب کردن باشتی ها، اگر یقین حاصل کنند که زینل زاده صرفاً میخواهد تاج را از سریر گچساران و باشت بردارد، احتمال روی خوش نشان داد، نشان کم نیست و میتوان صندوق پری برای اردلان کنار گذاشت اما چنانچه زینل اسبش را زین کرده باشد تا قدری از نفوذ باوی ها بکاهد شاید قصه، چیز دیگری باشد.
دستکم چینشهای دورهی شهرداریاش میگوید اردلان تک بعدی و تعصب آمیز به مدیریت نگاه نمیکند.
اما در بحث قشقاییها قدری موضوع سختتر میشود چرا که قشقایی با تاس اندازی های ماهرانهی تاج عملاً چند تکه شده است و آن وحدت قابل انتظار را ندارند شاید انتخابات شوراها این ادعا را به واقعیت نزدیکتر کند.
میتوان گفت تاجگردون کاری کرده است که قشقاییها یا انتخابشان تاج است و یا تاجگردون، در نظر داشته باشید حتی علی فولادی وندا هم نتوانست درصد بالای آرایی را به خود اختصاص دهد که جوهرهای آبی انگشتان (لو) ها باشد.
پس زینل زادهی مهندس، برای مهندسی جذب قشقاییها کاری دشوار پیش روی دارد.
مضافا اینکه در سویی دیگر غلامرضا پاکدل با فعالیت شتر گاو پلنگ چند وقت اخیرش تلاش میکند، یا احتمالاً خود را در قامت یک کاندیدای وحدت بخش معرفی کند که بی هیچ هراس و سیاستی به تاجگردون و سیاستهایش میتازد یا اینکه بنا دارد جاده صاف کن جریانهای فوق باشد و صندوق عربها و لیشتر و خیرآباد که حیاط خلوت تاجگردون بودهاند در دورههای اخیر، را قدری موزونتر کند به نفع هم قطارانش.
هر چند نمیتوان با قاطعیت گفت که تلاشهای پاکدل موثر است اما دستکم سوال هایش و جواب ندادنهای تاجگردون میتواند قدری ریزش داشته باشد برای تاج.
اما روی دیگر سکهی انتخابات که البته در نگرش طایفهای هم به آن پرداخته شد مقولهی البته کمتر اهمیت دار نگرش سیاسی رای دهندگان و بازیگران انتخابات است.
از این رهگذر تاجگردون درواقع میرشکاری تنهاست که در یک گردنهی سخت رود روی کمین کردگانی چریکی قرار گرفته است.
از این بابت تاجگردون دست بالاتری دارد چرا که خاصیت اصلی چریکها نامنظم بودن مبارزهشان است واین یک شمشیر دولبه است که هم میتواند ویرانگر باشد برای رقیب و هم دودش مستقیم به چشم خودی برود.
درواقع تاجگردون تنها گزینهی اصلاح طلب انتخابات است که چشم و امیدش به همان هوش بالایش در چیدمان بازیگران و مهرههای درست است و پر بیراه است اگر نگوییم او قاعدهی بازی را خوب بلد است.
شاید اگر قرار باشد رویهی چند سالهی اخیر کشور به هم بخورد و رئیس جمهور بعدی هم اصلاح طلب باشد یا اینکه دستکم اصولگرای مطلق نباشد تاجگردون نیم نگاهی به وزیر شدن داشته باشد آنوقت احتمال اینکه بازی جهانگیری_روحانی در انتخابات اخیر را آشکارا امتحان کند و فرماندار فعلی را در قامت یک نایب شایسته به خورد انتخابات دهد و خود عزمش را جزم کند تا به کابینه راه یابد.
البته این پیش بینی تنها میتواند یک گمانه زنی باشد اما احتمال وقوعش راهم نمیشود در نظر نداشت.
در سوی دیگر اما همانطور که گفته شد اصولگرایان هرکدام در گوشهای علم مخالفت با تاجگردون برداشتهاند بی آنکه سعی کنند یک هم پوشانی واحد و یا دستکم قابل پیش بینی برای انتخابات داشته باشند.
اگر در روزها و یا ماههای آینده اختلافات و منیت ها قدری آشکارتر شد، جای تعجب ندارد، چرا که نگارنده یقین دارد، اصولگرایان گچساران و باشت البته منظور کسانی که مخالف تاجگردون هستند تا این لحظه به هیچ تصمیم واحدی نرسیدهاند و چریکی رفتار کردنشان هم ازروی یک تصمیم از قبل گرفته شده برای تخریب رقیب تا نیل به اعلام واحد نمیباشد.
به هر حال واقعیت این است که انتخابات پیش روی حرارت و حساسیت بیشتری از چند انتخابات اخیر خواهد داشت و مطمئناً شعلههایش داغتر از شعلههای نرگسی و سقلاتون خواهد بود.
یا میرشکار، شکار میشود و یا ثابت میشود که تنها او میرِشکار است و رقبا توبره بردارش.
--------------------------------
سید رحمت الله خادمی
مرداد ۱۳۹۷
-------------------------------
انتخابات آیندهی حوزهی گچساران و باشت میتواند حساس، تعیین کننده و البته پر حاشیه باشد.
پرواضح است تاجگردونی که ظاهراً خیال واگذاری کرسی نمایندگی مجلس را به این راحتیها ندارد باید رودروی رقبایی قرار بگیرد که خیلی زود اسبشان را برای در هم شکستن هیمنه اش زین کردهاند.
در گفتار پیش روی از دو زاویهی سیاسی و قومی به تحلیل و پیش بینی انتخابات آینده پرداخته خواهد شد.
از آنجا که زاویهی قومی را یک آفت بزرگ برای انتخابات کل استان می دانم و معتقدم این آفت همواره سد راه بهترین انتخابها در تمام انتخابات درون استانی شده است و به جهت اهمییت این مقوله ابتدائا از این منظر تحلیلم را شروع میکنم.
دو قطبی لرها و قشقاییها همواره نقش تعیین کنندهای در پر یا خالی بودن صندوقهای طرفین انتخابات داشته است تا این اندازه که از دست دادن اکثریت یک قطب میتواند به شکست بینجامد و یا دستکم انتخابات را نفس گیرتر کند.
سوی دیگرش اما سه قطبی به اوی ها (باشت نشین ها) و قشقاییها و غیر به اوی ها یا همان بویراحمدیهاست.
همین سوی دیگری که اشاره شد واقعیت کنونی زورآزماییهای انتخاباتی و حتی پساانتخاباتی است.
تاجگردون در سه دورهی گذشته که یک دورهاش به شکست خوردن از کاندیدایی با ردای به اوی و البته باادعای خواهرزادگی بویراحمدیها و دو دورهی دیگرش به پیروزیاش یا بهتر بگوییم پیروزی قاطع اش انجامیده است همواره بازیگر اصلی کارزار انتخاباتی گچساران و باشت بوده است اما رقبایش بی آنکه بعد از هر شکست آرایشی منظمتر اتخاذ نمایند همواره شلختهتر از دورهی قبل حاضر شدهاند و همین هم پاسخ اصلی به پرسش چرایی شکستشان است.
سید قدرت الله حسینی بحرینی پس از آنکه با اقبال عمومی مردم به دولت احمدی نژاد و البته تجمیع آرای اضلاع قومیتی توانست به مجلس راه یابد نتوانست از این فرصت مهم استفاده کند و خیلی زود توسط تاجگردون و تروکاژهای سیاسیاش به زیر کشیده شد.
علیمراد جعفری که میراث دار محبوبیت مرحوم نبی زاده از حوزهی دیل بود هم به مانند سید قدرت، قدر فرصتها را نیک ندانست و شکستش حتی اورا به شیراز هم تبعید کرد تا عملاً ناکامیهایش تکمیل گردد و با تیردانی خالی تنها در بخش کوچکی از فضای مجازی رسانهای رقیب میرشکار باشد.
علی فولادی وندا اما در دورهی گذشته خاصل خرد جمعی اجباری معتقدین به اهرم طایفهای بود تا بلکه با رویش آراء قشقایی بتواند از پس تاجگردون برآید اما شطرنج ماهرانهی تاجگردون اورا نیز ناکام گذاشت و قشقاییها ترجیح دادند در بلوار تاجگردون برای تاج گذاری غلام فریاد شادی سردهند تا اینکه ساختمان نیمه کاری کوچهی سوم سه راهی قبلهی آمالشان باشد.
شاید گفتن از احمد خورشیدی آزاد اضافه گویی باشد اما دستکم میتوان فامیل احمدی نژاد را هم فشنگ (مرویی) دانست که روزی سردار قشقاییها بهحساب میآمد برای شکار میرشکار.
اگر از مهره چینیهای غلط یدالله مرادی و اتاق فکر اصولگرایان برای بهره بردن از حربهی طایفهای بگذریم باید اردلان زینل زاده را قطبی جدید بهحساب آوریم.
شهردار سابق گچساران که سیاست مدارانه تر از نامبردگان فوق خود را مهیای کمرگیری با غلام و تیزهوشیهایش میکند، میتواند عملاً میز بازی را به هم بزند به سود خویش، اگر قدری هوشیارانهتر عمل کند.
بگذارید خیلی ساده بگویم، زینل زاده بخواهد یا نخواهد، بگوید یا نه، نمایندهی بویراحمدیهاست.
در واقع او در چشم بزرگان بویراحمدی ساکن گچساران (ککا) ترست تا تاجگردون، میماند قشقاییها و باشتی ها، اگر اردلان برای این بیاید که هیمنهی باوی ها را در هم بشکند راه را کج میرود اما اگر تیرش صرفاً به سمت غلام و تاجش باشد میتواند به اقبال باشتی ها امیدوار باشد، آنوقت میماند حساب و کتاب کردن باشتی ها، اگر یقین حاصل کنند که زینل زاده صرفاً میخواهد تاج را از سریر گچساران و باشت بردارد، احتمال روی خوش نشان داد، نشان کم نیست و میتوان صندوق پری برای اردلان کنار گذاشت اما چنانچه زینل اسبش را زین کرده باشد تا قدری از نفوذ باوی ها بکاهد شاید قصه، چیز دیگری باشد.
دستکم چینشهای دورهی شهرداریاش میگوید اردلان تک بعدی و تعصب آمیز به مدیریت نگاه نمیکند.
اما در بحث قشقاییها قدری موضوع سختتر میشود چرا که قشقایی با تاس اندازی های ماهرانهی تاج عملاً چند تکه شده است و آن وحدت قابل انتظار را ندارند شاید انتخابات شوراها این ادعا را به واقعیت نزدیکتر کند.
میتوان گفت تاجگردون کاری کرده است که قشقاییها یا انتخابشان تاج است و یا تاجگردون، در نظر داشته باشید حتی علی فولادی وندا هم نتوانست درصد بالای آرایی را به خود اختصاص دهد که جوهرهای آبی انگشتان (لو) ها باشد.
پس زینل زادهی مهندس، برای مهندسی جذب قشقاییها کاری دشوار پیش روی دارد.
مضافا اینکه در سویی دیگر غلامرضا پاکدل با فعالیت شتر گاو پلنگ چند وقت اخیرش تلاش میکند، یا احتمالاً خود را در قامت یک کاندیدای وحدت بخش معرفی کند که بی هیچ هراس و سیاستی به تاجگردون و سیاستهایش میتازد یا اینکه بنا دارد جاده صاف کن جریانهای فوق باشد و صندوق عربها و لیشتر و خیرآباد که حیاط خلوت تاجگردون بودهاند در دورههای اخیر، را قدری موزونتر کند به نفع هم قطارانش.
هر چند نمیتوان با قاطعیت گفت که تلاشهای پاکدل موثر است اما دستکم سوال هایش و جواب ندادنهای تاجگردون میتواند قدری ریزش داشته باشد برای تاج.
اما روی دیگر سکهی انتخابات که البته در نگرش طایفهای هم به آن پرداخته شد مقولهی البته کمتر اهمیت دار نگرش سیاسی رای دهندگان و بازیگران انتخابات است.
از این رهگذر تاجگردون درواقع میرشکاری تنهاست که در یک گردنهی سخت رود روی کمین کردگانی چریکی قرار گرفته است.
از این بابت تاجگردون دست بالاتری دارد چرا که خاصیت اصلی چریکها نامنظم بودن مبارزهشان است واین یک شمشیر دولبه است که هم میتواند ویرانگر باشد برای رقیب و هم دودش مستقیم به چشم خودی برود.
درواقع تاجگردون تنها گزینهی اصلاح طلب انتخابات است که چشم و امیدش به همان هوش بالایش در چیدمان بازیگران و مهرههای درست است و پر بیراه است اگر نگوییم او قاعدهی بازی را خوب بلد است.
شاید اگر قرار باشد رویهی چند سالهی اخیر کشور به هم بخورد و رئیس جمهور بعدی هم اصلاح طلب باشد یا اینکه دستکم اصولگرای مطلق نباشد تاجگردون نیم نگاهی به وزیر شدن داشته باشد آنوقت احتمال اینکه بازی جهانگیری_روحانی در انتخابات اخیر را آشکارا امتحان کند و فرماندار فعلی را در قامت یک نایب شایسته به خورد انتخابات دهد و خود عزمش را جزم کند تا به کابینه راه یابد.
البته این پیش بینی تنها میتواند یک گمانه زنی باشد اما احتمال وقوعش راهم نمیشود در نظر نداشت.
در سوی دیگر اما همانطور که گفته شد اصولگرایان هرکدام در گوشهای علم مخالفت با تاجگردون برداشتهاند بی آنکه سعی کنند یک هم پوشانی واحد و یا دستکم قابل پیش بینی برای انتخابات داشته باشند.
اگر در روزها و یا ماههای آینده اختلافات و منیت ها قدری آشکارتر شد، جای تعجب ندارد، چرا که نگارنده یقین دارد، اصولگرایان گچساران و باشت البته منظور کسانی که مخالف تاجگردون هستند تا این لحظه به هیچ تصمیم واحدی نرسیدهاند و چریکی رفتار کردنشان هم ازروی یک تصمیم از قبل گرفته شده برای تخریب رقیب تا نیل به اعلام واحد نمیباشد.
به هر حال واقعیت این است که انتخابات پیش روی حرارت و حساسیت بیشتری از چند انتخابات اخیر خواهد داشت و مطمئناً شعلههایش داغتر از شعلههای نرگسی و سقلاتون خواهد بود.
یا میرشکار، شکار میشود و یا ثابت میشود که تنها او میرِشکار است و رقبا توبره بردارش.
--------------------------------
سید رحمت الله خادمی
مرداد ۱۳۹۷
-------------------------------