وقتی «کوروش داوری» قرن 21 را با شاعران مدیحه سرا دربار غزنوی اشتباه می‌گیرد

کبنا ؛ متن ارسالی
 
غلو در تعریف دیگران از جمله خصوصیات زیانبار و ویرانگری است که در سال‌های اخیر به شدت در فضای سیاسی و اجتماعی جامعه ایرانی رواج پیدا کرده است اگر در گذشته نیز رگه‌هایی از این آفت وجود داشته است اما متاسفانه در این سالها نه تنها که کم نشده بلکه تشدید شده است به طوریکه قبح آن ریخته شده و تبدیل به یکی از بارزترین ویژگی‌های فضای سیاسی کشور شده است و افراد جهت رسیدن به منافع شخصی به‌صورت بسیار مشمئز کننده از طریق تریبون‌های رسمی و یا جایگاه حقوقی دست به این کار می‌زنند.
زمانی محمد رضا رحیمی معاون اول احمدی نژاد بعد از سفر به سوریه گفت: «یکی از مسلمانان سوریه معتقد بود اگر بنا بود بعد از پیامبر (ص)، پیامبری بیاید آن، احمدی نژاد بود».
زشتی این سخنان به حدی بود که غلامحسین الهام سخنگوی همان دولتی که رحیمی عضوش بود در جوابش گفت: «باید به دهان متملق و چاپلوس خاک پاشید».
 اخبار و صحبت‌های روزانه در عالم رسانه و سیاست آکنده از تیترهایی است که حال هر انسان آزاده‌ای را به درد می‌آورد و انسان بعد از مشاهده عمق تملقات برخی‌ها از انسان بودن خودش شرمگین می‌شود!
متاسفانه فضای سیاسی استان و بالاخص کهگیلویه از این پدیده زشت و مذموم خالی نبوده، میرشکارها، امیرکبیرها،... هر کدام از شماها می‌توانید موارد زیادی را مثال بزنید که از حوصله خارج می‌باشد انتخاب نیکبخت به عنوان فرماندار کهگیلویه کلکسیونی از تناقضات و خودخواهی‌ها و فرصت طلبی‌ها و بی اخلاقی‌ها و حتی سهل انگاری‌ها و اختلافات کهنه و چاپلوسی‌ها را به نمایش گذاشت...
اینک صحبت‌های عجیب و بیشتر شبیه شوخی یکی از مدیران شهرستان کهگیلویه و اطلاق لقب ماهاتیر محمد به فرماندار جدید کهگیلویه از سوی کوروش داوری ذهنم را درگیر کرده است و نمی‌دانم آیا می‌شود عنوان تملق بر چنین ادعایی را که آقای داوری هیچ چیز نشده در مورد فرماندار جدید این شهرستان بیان کرده است گذاشت یا نه؟.
 آیا اصلاً داوری نیتیش خیر بوده است و یا چون شناختی از ماهاتیر محمد و از اقتصاد و توسعه ندارد و از طرف دیگر از فلاکتی که در کهگیلویه حاکم است بی خبر است چنین جمله سنگینی را بر زبان رانده است؟ و شاید هم چون پوزش وی را تحویل نمی‌گرفت و معقتد بود داوری نیروی دولت نیست حالا که رفته است کبکش خروس می‌خواند (جهت اطلاع آقای پرواز که در همین جلسه گفته بود مدیرانی که با دولت نیستند باید بروند).
جناب داوری شعر هم که می‌گفته ادبیاتش پر از چنین جملات بلاموضوع و با عرض پوزش بی ربطی است پیش‌تر گفته بود ایلامی امیر کبیر استان است! در اینکه جناب داوری هرگز تاریخ نمی‌خواند و نمی‌داند دیگر شکی وجود ندارد چرا که اگر می‌داند و چنین ادعاهایی می‌کند همان بهتر که ما سکوت کنیم و اجازه دهیم جناب استاد در محفل خیالی شاعرانه خویش برای بزرگان مجلس مدح آفرینی کند و لقب‌های بزرگ اهدا نماید!.
 آقای داوری تاریخ و علم توسعه را خوب متوجه نشده است و گرنه می‌دانست صحبت از ماهاتیر محمد در استان جز توهم چیزی نیست و اگر می‌دانست که نمی‌داند قطع یقین پیش از این امیرکبیر را به ایلامی مدیرش که آن زمان هنوز حکم داوری قطعی نشده بود اطلاق نمی‌کرد. جهت اطلاع کوروش داوری باید بگویم بعضی مدیران امروز ما بیش از آنکه شبیه امیر کبیر باشند مدیرانی از جنس میرزا آقاخان نوری هستند که جز ستایش بادمجان کاری ازشان بر نمی‌آید.
 دوم اینکه جناب داوری مگر یکی از مدیران شهرستان کهگیلویه نیست مگر از میزان بودجه شهرستان خود خبر ندارد آن هم در جای بسیار مهمی مانند شبکه بهداشت و درمان که اما و اگرهای زیادی نسبت تامین بودجه الخصوص طرح سلامت وجود دارد! مگر خودش را به عنوان یک مدیر نمی‌بینید تا متوجه شود ماهاتیر محمد و مالزی شدن به حرف زیباست و در عمل جز سرابی بیش نیست!
پزشک بودن ماهاتیر محمد چه فرقی به حال ما دارد اگر قیاس ما پزشکان سیاسی چون علی اکبر ولایتی و یا یک کارمند حوزه بهداشت و درمان مانند خود آقای داوری است این قیاس زمین تا آسمان فاجعه است.
اتفاقاً خوب است آقای داوری بدانند که یکی از بزرگترین موانع عدم توسعه ما بر خلاف مالزی وجود مدیرانی است که به جای انجام وظایف محوله دنبال تملق و چرخش‌های سیاسی هستند و تا چنین افرادی مدیر هستند و به جای پرداختن به وظایفشان دنبال نزدیکی به نماینده و شعر گفتن برای نماینده است توسعه محال است.
 شایسته بود آقای داوری اول اجازه دهند اقای نیکبخت یک ماه کارشان شروع شود بعد از چنین القاب و صفاتی استفاده کنند. کاش نیکبخت بتواند یک اپسیلون از مشکلات کهگیلویه کم کند، قرار نیست هر کس اسم دو شخصیت بزرگ را که می‌داند بیاید و این عناوین را به بقیه اطلاق کند (باید در آینده متنظر باشیم داوری چه کسانی را گاندی، ماندلا، پوتین و .... می‌خواند)
 داوری نشان داده است اهل سیاست نیست و چنین رفتاری از ایشان مسبوق به سابقه می‌باشد که اگر غیر از این بود در انتخابات گذشته مجلس با تمامی ادعای اصلاحطلبی برای عدل هاشمی پور شعر سردارانه نمی‌سرود.
جناب داوری نشان داده است در مطالعاتش نیز عمیق نیست ورنه خوب می‌دانستشان امیر کبیر و ماهاتیر محمد بالاتر از این جلسات و ادم هایی است که باید این عناوین را در وصف آنها به کار برد. (ضمن احترام به این افراد).
ایشان نشان داده است اهل سخنرانی نیست که اگر بود نباید این القاب زیبا را به دو مدیر بالا دست تقدیم کند تا شاید چند صباحی بیشتر ......
جناب داوری را از قدیم می‌شناختم وقتی جوانتر بود و اندک ذوق شاعرانه‌ای داشت به جلسات شعر می‌آمد. آن روزها وی چنین می‌نمود که فارغ از عوالم و وابستگی سیاست و ریاست است حال چه شده است که استاد حق التدریسی درس تنظیم خانواده ما در دانشگاه آزاد دهدشت این روزها این گونه تاریخ، واقعیت تاریخی و توسعه جهانی را به سخره گرفته است.
جناب داوری اگر زیاد سیاست می‌داند اگر اهل مطالعه است و اگر سخنران است فکری و کمکی به حال همان مجموعه‌اش کند.
 -----------------------
عبدالوهاب سروش