تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۵۸
کد مطلب : ۵۰۵۲۱۸
کبنا گزارش میدهد؛
فوری / نشست مهم شورای آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد به پیشنهاد تاجگردون برگزار شد / گزارش تاجگردون در خصوص افت تحصیلی: ما وظیفه داریم، خودمان به فکر خودمان باشیم / یک شکاف عمیق آموزشی است که باید برای آن چارهاندیشی کنیم / در رشته ریاضی و فیزیک، ۶۷ تا ۶۸ درصد دانشآموزان در سال ۱۴۰۴ نمراتی زیر ۱۰ کسب کردهاند / در رشته ادبیات و علوم انسانی، وضعیت نگرانکنندهتر است، ۷۸ تا ۸۰ درصد دانشآموزان نمراتی زیر ۱۰، ۱۳ درصد بین ۱۰ تا ۱۴ و تنها ۸ درصد بالای ۱۴ کسب کردهاند / اختلاف میانگین استان در سال ۱۴۰۴ با میانگین کشوری نسبت به سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ وضعیت بهتری دارد؛ اما شرایط آموزشی استان و کشور نگران کننده است / مگر نمیشود، اگر تمام کشور شرایط کاهشی داشته باشد روند ما افزایشی باشد
۰
کبنا ؛به گزارش کبنا نیوز، جلسه شورای آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد روز یکشنبه، ۲۷ مهرماه ۱۴۰۴، به ریاست یدالله رحمانی، استاندار استان، و با حضور آیتالله سید نصیر حسینی، نماینده ولی فقیه در استان، غلامرضا تاجگردون، نماینده مردم شهرستانهای گچساران و باشت، محمد بهرامی، نماینده مردم شهرستانهای بویراحمد، دنا و مارگون و جمعی از مسئولان استانی و شهرستانی برگزار شد.
این جلسه به پیشنهاد غلامرضا تاجگردون تشکیل شد و در جریان آن، وی در حال ارائه توضیحاتی در خصوص افت تحصیلی دانشآموزان است.
تاجگردون، نماینده مردم شهرستانهای گچساران و باشت، که این روزها انتقادات تندی نسبت به افت تحصیلی دانشآموزان و پایین بودن معدل میانگین دانشآموزان استان کهگیلویه و بویراحمد داشت، در این جلسه اظهار کرد:
در شورای آموزش، گزارشی را درخواست کردیم و از مسئولان خواستیم که شورای آموزش را تشکیل دهند. پس از آن، مروری بر واکنشها نسبت به این موضوعات خواهیم داشت. در این مباحث، از همه شما خواهش میکنم بر مسائل فنی، علمی و مواردی که به جامعه ما ارتباط دارد تمرکز کنیم و از نگاههای خاص سیاسی یا اداری پرهیز نماییم.
گزارش بنده در حد بررسی چند شاخص است و هدف اصلی آن این است که حتی اگر شرایط کشور مناسب نیست، در استان تلاشهای خود را مضاعف کنیم. ما در حال بحث درباره آینده فرزندانمان و جامعه هستیم تا ناترازی سنگینی در جامعه ایجاد نشود. مدیرکل محترم درخواست یک سری اطلاعات داشت، اما به دلیل سیستم فناوری متمرکز در وزارت آموزش و پرورش، امکان ارائه این گزارش به وی و دیگران وجود نداشت. از وزارت آموزش و پرورش درخواست کردم و آنها گزارش را در اختیارمان قرار دادند. من بخشهای لازم را اینجا مطرح میکنم: وضعیت کشور و مقایسه آن با استان، اتفاقاتی که باید رخ دهد و در نهایت، پیشنهادها.
این موضوع در شورای آموزش بیان میشود تا همه با هم به آموزش و پرورش و ساختار آموزشی استان کمک کنیم و بسیاری از معضلات را رفع نماییم. فرهنگیان و مدیران محترم حتماً تلاش میکنند تا اتفاقات بهتری رخ دهد، اما تذکر و کمک بیجا نیست و در نهایت، به بهبود زندگی آینده فرزندانمان منجر خواهد شد. من سعی میکنم گزارش را در اختیار شما قرار دهم تا وضعیت را بهتر بشناسید، اما نگرانی اصلی از افت تحصیلی و لزوم چارهاندیشی برای افت تحصیلی در کل کشور است. در استان ما، این فاصله معناداری نسبت به میانگین کشور دارد. اگر ما به فکر خودمان نباشیم، کسی بیرون از استان قطعاً به فکر ما نخواهد بود. مشکلات زندگی معلمان، آموزش و پرورش و کل جامعه آنقدر زیاد شده که حتی خود ما به فکر تحصیل و پیشرفت دیگران نیستیم. بگذریم.
از وزیر آموزش و پرورش خواستم که آمار عملکرد دانشآموزان در رشتههای مختلف و مدارس مختلف را در سه سال گذشته، در مقایسه با کشور، به تفکیک رشتههای دولتی، غیرانتفاعی، مدارس خاص و غیره، و بر اساس سن بالای ۱۴ سال و زیر ۱۴ سال، و ترکیب مدارس، در اختیارمان قرار دهد. میانگین نمرات ما رو به کاهش است و نباید فکر کنیم که وضعیتمان خوب است یا اگر تعداد قبولیهایمان امسال کمی افزایش یابد، وضعیت عالی شده است. بیایید به این موضوع بپردازیم.
مکاتباتی که زحمت کشیده شد و وزارتخانه آمار را در اختیار ما گذاشت، نشان میدهد که وضعیت استان در مقایسه با کشور چگونه است. این آمار مربوط به سه سال ۱۴۰۲، ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ است. وضعیت کلی کشور خوب نیست و وضعیت استان ما کمی هم با فاصله، وضعیتش خوب نیست. میانگین نمرات از 8.43 به 8.15 رسیده است. در سال ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ رسیده، حتی یکدهم هم افزایش یافته، واقعاً جلسهای درخواست نمیکردم.
روند کاهشی عملکرد تحصیلی در سطح کشور متوقف شده و به سمت رشد حرکت کرده است، اما در سطح استان ما همچنان چالشهایی وجود دارد. به همین دلیل، در کمیسیون مربوطه و در جلسه غیرعلنی، این موضوع را مطرح کردم و در نامهای به رئیسجمهور نیز به آن اشاره داشتم. امروز، دانشآموزانی که وارد دانشگاه میشوند، نتیجه عملکرد آموزشی ما هستند. اگر به فرآیندهای آموزشی کشور توجه نکنیم، خروجی دانشگاهها نیز مشخص خواهد بود.
بر اساس آمار رسمی مربوط به خردادماه سال جاری و دو سال گذشته، میانگین نمرات دانشآموزان در استان ما حدود دو نمره کمتر از میانگین کشوری است. اگر چه نسبت به سالهای گذشته شرایط بهتری داریم؛ اما باید تلاش کنیم این رویه را تغییر دهیم. این اختلاف ثابت و معنادار است و حتی اگر کشور با مشکلات متعددی مواجه باشد، ما در استان وظیفه داریم این شکاف را برطرف کنیم. اگر این شکاف از بین برود، میتوانیم انتظار داشته باشیم که وضعیت آموزشی استان بهبود یابد. این امر نیازمند کمک و همکاری همه ماست.
در سال ۱۴۰۲، وضعیت از این هم بدتر بود، اما اکنون باید به فکر چارهاندیشی باشیم. بر اساس آمار، میانگین نمرات در مدارس مختلف استان در سال ۱۴۰۴ به این شرح است:
به تفکیک دروس و رشتهها، وضعیت به این صورت است:
در رشته ادبیات و علوم انسانی، میانگین نمره درس فارسی ۷.۱ است.
در رشته ریاضی و فیزیک، میانگین نمره درس ریاضی ۶.۷۸ و درس فیزیک ۶.۴۹ است.درس عربی در همین رشته ۵.۸۲ و در ادبیات و علوم انسانی، درس مرتبط ۵.۹۱ است.
این اعداد نشان میدهد که در برخی دروس، مانند ریاضی در رشته ریاضی و فیزیک که انتظار میرود نمره بالاتری داشته باشد، عملکرد بسیار پایینتر از حد انتظار است. بهعنوان مثال، درس فارسی در رشته ادبیات و علوم انسانی باید حداقل ۱۲ یا ۱۳ باشد، اما اکنون ۷ است.
من متخصص این حوزه نیستم، اما پیشنهاد میکنم شورای آموزش و پرورش استان به این موضوعات بهطور جدی توجه کند. در تحلیل آمار، اگر فرض کنیم ۲۰ درصد دانشآموزان نمره زیر ۱۰ دارند، این وضعیت نگرانکننده است و باید برای آن چارهاندیشی کرد. پیشنهاد میکنم جداول آماری دقیقتر بررسی شوند و با همکاری استانداری، مدیران و معلمان، راهکارهایی برای بهبود این وضعیت ارائه شود.
وضعیت آماری عملکرد دانشآموزان بسیار نگرانکننده است. در رشته ریاضی و فیزیک، ۶۷ تا ۶۸ درصد دانشآموزان در سال ۱۴۰۴ نمراتی زیر ۱۰ کسب کردهاند. این به این معناست که نباید به نتایج کنکور یا افزایش اندک میانگین نمرات دلخوش باشیم. حدود ۸۵ درصد دانشآموزان این رشته نمراتی زیر ۱۴ دارند؛ ۶۷ درصد زیر ۱۰، ۱۷ درصد بین ۱۰ تا ۱۴ و تنها ۱۹ درصد بین ۱۴ تا ۲۰. این یعنی بخش عمده دانشآموزان ما در این رشته در وضعیت نامناسبی قرار دارند.
این وضعیت در سالهای ۱۴۰۳ و ۱۴۰۲ نیز مشابه بوده و حتی در سال ۱۴۰۱ احتمالاً بدتر بوده است. در رشته علوم تجربی نیز وضعیت چندان بهتر نیست؛ حدود ۵۸ تا ۶۰ درصد دانشآموزان نمراتی زیر ۱۰، ۲۰ درصد بین ۱۰ تا ۱۴ و تنها ۱۹ درصد بین ۱۴ تا ۲۰ کسب کردهاند. این اعداد نشان میدهد که تنها ۲۰ درصد دانشآموزان در این رشتهها شانس قبولی در کنکور یا رشتههای مناسب را دارند و مابقی یا در رشتههای نامرتبط ادامه تحصیل میدهند یا از چرخه آموزش عالی خارج میشوند.
در رشته ادبیات و علوم انسانی، وضعیت حتی نگرانکنندهتر است. ۷۸ تا ۸۰ درصد دانشآموزان نمراتی زیر ۱۰، ۱۳ درصد بین ۱۰ تا ۱۴ و تنها ۸ درصد بالای ۱۴ کسب کردهاند. این آمار بهعنوان یک آسیب جدی در نظام آموزشی استان مطرح است. من بهعنوان یک غیرمتخصص، تنها این اعداد را ارائه میکنم و از کارشناسان و مسئولان آموزش و پرورش میخواهم که تحلیل دقیقتری ارائه دهند.
این وضعیت نشاندهنده یک شکاف عمیق آموزشی است که باید برای آن چارهاندیشی کنیم. از همه شما، بهویژه مدیران، معلمان و اعضای شورای آموزش و پرورش، درخواست دارم که این موضوع را جدی بگیرید و با همکاری هم، راهکارهایی برای بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان ارائه دهیم. این اعداد نهتنها یک هشدار، بلکه یک ضرورت برای اقدام فوری است تا آینده بهتری برای فرزندانمان رقم بزنیم.
با بررسی آمار عملکرد تحصیلی، اگر نتایج مدارس خاص مانند تیزهوشان را کنار بگذاریم، میانگین نمرات استان کهگیلویه و بویراحمد و حتی کشور به حدود ۷ میرسد. این شکاف قابلتوجه میانگین نمرات در مدارس عادی و مدارس استعدادهای درخشان نشاندهنده ناترازی جدی در نظام آموزشی است. پیشنهاد من این است که بهجای افزایش تعداد مدارس استعدادهای درخشان، از نظام آموزشی این مدارس الگوبرداری کنیم تا شکاف میان دانشآموزان کاهش یابد. وجود میانگین ۵ در برخی مدارس و ۷ در مدارس دیگر، یعنی دو برابر اختلاف، در هیچ جامعهای قابلقبول نیست. این ناترازی نشان میدهد که بهره هوشی یا تواناییهای دانشآموزان بهصورت نابرابر توزیع نشده، بلکه نظام آموزشی ما نیاز به اصلاح دارد.
یکی از راهکارهای کاهش این ناترازی، استفاده از الگوهای آموزشی موفق و حتی برنامههای نرمافزاری مانند آموزش قرآن است که میتواند به بهبود انگیزه و عملکرد دانشآموزان کمک کند. گزارشهایی که دریافت کردهام نشاندهنده بحرانی جدی است که باید برای عبور از آن چارهاندیشی کنیم. یکی از چالشهای اصلی، افت شدید انگیزه در میان دانشآموزان است. نمرات پایین و مردودیهای مکرر، بیمیلی به جبران و یادگیری را در دانشآموزان ایجاد میکند. این وضعیت به «لنگر منفی» در ذهن دانشآموز منجر میشود که نهتنها در تحصیل، بلکه در تمام جنبههای زندگی او اثر منفی میگذارد.
ناکارآمدی نظام آموزشی در مقطع ابتدایی و متوسطه به مقاطع بالاتر، از جمله آموزش عالی، نیز تسری مییابد. این ناکارآمدی پیامدهای روانی و اجتماعی جدی به همراه دارد. دانشآموزی که به دلیل مردودی یا نمرات پایین احساس میکند استعدادی ندارد، ممکن است استعدادهایش در حوزههای دیگر نادیده گرفته شود. این وضعیت به «استعدادسوزی» منجر میشود و آینده شغلی و روانی دانشآموزان را به خطر میاندازد.
برای رفع این مشکلات، باید نظام آموزشی را بازنگری کنیم و از روشهایی مانند الگوبرداری از مدارس موفق و استفاده از فناوریهای آموزشی بهره ببریم. همچنین، لازم است با همکاری کارشناسان، معلمان و مدیران، راهکارهایی برای افزایش انگیزه دانشآموزان و کاهش نرخ مردودی ارائه دهیم. این اقدامات نهتنها به بهبود عملکرد تحصیلی، بلکه به ساختن آیندهای بهتر برای نسل بعدی کمک خواهد کرد.
مشکلات اقتصادی و اجتماعی موجود در جامعه، پیامدهای روانی و اجتماعی نامناسبی به دنبال دارد. پیشنهاد من به شورای آموزش و پرورش، مدیرکل محترم و همکاران ایشان این است که این مسائل را بهعنوان چالشی جدی در نظام آموزشی در نظر بگیرند. در شرایط کنونی، همه ما، از جمله استاندار، مدیرکل و سایر مسئولان، باید تلاش کنیم تا از این وضعیت عبور کنیم. نباید به نمرات پایین دانشآموزان، بهویژه نمرات زیر ۱۰، بیتوجه باشیم. این نمرات نشاندهنده آسیبهای جدی در نظام آموزشی است.
برای رفع این مشکلات، نیاز به تحلیل دقیق عملکرد آموزشی در هر رشته، درس، شهرستان و حتی مدرسه داریم. باید مشخص شود که کدام معلم در کدام مدرسه و در چه رشتهای عملکرد بهتری دارد. این اطلاعات باید بهصورت متمرکز جمعآوری و تحلیل شود. اگرچه ممکن است این کار در حال حاضر انجام شود، اما باید هدفمندتر و دقیقتر باشد. بهعنوان مثال، در بازدیدی که از یکی از مدارس تیزهوشان در شهرستان داشتم، دانشآموزان به عدم ارتباط برخی دروس با نیازهای کنکور اعتراض داشتند. برای نمونه، دانشآموزی میگفت: «چرا باید درس محیطزیست بخوانم وقتی تأثیری در کنکور ندارد؟» یا «چرا باید اینهمه کتاب بخوانم وقتی هدفم قبولی در کنکور است؟»
این شکاف میان دیدگاه دانشآموزان، که موفقیت در کنکور را هدف اصلی خود میدانند، و سیاستگذاران آموزشی، که به دنبال تربیت دانشآموزانی با دانش جامع هستند، باید پر شود. معلمان باید بتوانند اهمیت دروس را برای دانشآموزان توجیه کنند. بهعنوان مثال، معلم ریاضی یا علوم باید با روشهای تدریس مناسب و ارزیابی مداوم، انگیزه دانشآموزان را تقویت کند. پشتیبانی انگیزشی و تدریس هدفمند میتواند به بهبود وضعیت کمک کند، هرچند این فرآیند یکساله یا دوساله نیست و نیازمند برنامهریزی بلندمدت است.
اگر از همین امروز شروع کنیم، شاید بتوانیم به نتایج مطلوبی برسیم. من تخصص کافی در این حوزه ندارم، اما این پیشنهادات را مطرح میکنم تا موضوع باز شود و کارشناسان و مسئولان بتوانند راهکارهای مناسبتری ارائه دهند. هدف اصلی، کاهش ناترازی آموزشی و ایجاد انگیزه در دانشآموزان برای ساختن آیندهای بهتر است.
نظام آموزشی و مشاورانی که در آموزش و پرورش فعالیت میکنند، باید محتوای آموزشی را بهگونهای تنظیم کنند که انگیزه و نشاط را در دانشآموزان تقویت کند. پیشنهاد من این است که ارزیابیهای مستمر و هدفمند در دستور کار قرار گیرد. اگرچه این اقدامات ممکن است در حال حاضر انجام شوند، اما باید با دقت بیشتری دنبال شوند تا اثرات مثبت آنها افزایش یابد.
یکی از چالشهای جدی در نظام آموزشی، مشکلات منابع انسانی، بهویژه وضعیت معیشتی معلمان است. مشکلات اقتصادی و سختیهای زندگی معلمان تأثیر منفی بر عملکرد آنها گذاشته است. در این میان، نقش مشاورههای آموزشی و برنامههای منظم برای افزایش انگیزه و نشاط دانشآموزان بسیار کلیدی است. باید از پاداشهای انگیزشی و برنامههای منظم برای کار با دانشآموزان، چه از نظر آموزشی و چه از نظر ایجاد فضای شاد و پویا، استفاده کنیم.
بار دیگر تأکید میکنم که این گزارش و تحلیلها برای آینده فرزندانمان، جامعه ایران و استان عزیزمان تهیه شده است. این موضوع بدون هیچ نگاه سیاسی یا منطقهای مطرح میشود. هدف ما کاهش شکاف آموزشی موجود در استان کهگیلویه و بویراحمد است. این شکاف در مقایسه با استانهای پیشرفتهای مانند یزد یا گیلان بسیار مشهود است. اگرچه در یکی دو سال اخیر نشانههایی از بهبود دیده میشود، اما شکستن این دیوار سنگین و کاهش فاصله دو درصدی با میانگین کشوری، کاری دشوار است که نیازمند تلاش جمعی و برنامهریزی دقیق است.
در پایان، از همه شما که وقت گذاشتید، سپاسگزارم.
این جلسه به پیشنهاد غلامرضا تاجگردون تشکیل شد و در جریان آن، وی در حال ارائه توضیحاتی در خصوص افت تحصیلی دانشآموزان است.
تاجگردون، نماینده مردم شهرستانهای گچساران و باشت، که این روزها انتقادات تندی نسبت به افت تحصیلی دانشآموزان و پایین بودن معدل میانگین دانشآموزان استان کهگیلویه و بویراحمد داشت، در این جلسه اظهار کرد:
در شورای آموزش، گزارشی را درخواست کردیم و از مسئولان خواستیم که شورای آموزش را تشکیل دهند. پس از آن، مروری بر واکنشها نسبت به این موضوعات خواهیم داشت. در این مباحث، از همه شما خواهش میکنم بر مسائل فنی، علمی و مواردی که به جامعه ما ارتباط دارد تمرکز کنیم و از نگاههای خاص سیاسی یا اداری پرهیز نماییم.
گزارش بنده در حد بررسی چند شاخص است و هدف اصلی آن این است که حتی اگر شرایط کشور مناسب نیست، در استان تلاشهای خود را مضاعف کنیم. ما در حال بحث درباره آینده فرزندانمان و جامعه هستیم تا ناترازی سنگینی در جامعه ایجاد نشود. مدیرکل محترم درخواست یک سری اطلاعات داشت، اما به دلیل سیستم فناوری متمرکز در وزارت آموزش و پرورش، امکان ارائه این گزارش به وی و دیگران وجود نداشت. از وزارت آموزش و پرورش درخواست کردم و آنها گزارش را در اختیارمان قرار دادند. من بخشهای لازم را اینجا مطرح میکنم: وضعیت کشور و مقایسه آن با استان، اتفاقاتی که باید رخ دهد و در نهایت، پیشنهادها.
این موضوع در شورای آموزش بیان میشود تا همه با هم به آموزش و پرورش و ساختار آموزشی استان کمک کنیم و بسیاری از معضلات را رفع نماییم. فرهنگیان و مدیران محترم حتماً تلاش میکنند تا اتفاقات بهتری رخ دهد، اما تذکر و کمک بیجا نیست و در نهایت، به بهبود زندگی آینده فرزندانمان منجر خواهد شد. من سعی میکنم گزارش را در اختیار شما قرار دهم تا وضعیت را بهتر بشناسید، اما نگرانی اصلی از افت تحصیلی و لزوم چارهاندیشی برای افت تحصیلی در کل کشور است. در استان ما، این فاصله معناداری نسبت به میانگین کشور دارد. اگر ما به فکر خودمان نباشیم، کسی بیرون از استان قطعاً به فکر ما نخواهد بود. مشکلات زندگی معلمان، آموزش و پرورش و کل جامعه آنقدر زیاد شده که حتی خود ما به فکر تحصیل و پیشرفت دیگران نیستیم. بگذریم.
از وزیر آموزش و پرورش خواستم که آمار عملکرد دانشآموزان در رشتههای مختلف و مدارس مختلف را در سه سال گذشته، در مقایسه با کشور، به تفکیک رشتههای دولتی، غیرانتفاعی، مدارس خاص و غیره، و بر اساس سن بالای ۱۴ سال و زیر ۱۴ سال، و ترکیب مدارس، در اختیارمان قرار دهد. میانگین نمرات ما رو به کاهش است و نباید فکر کنیم که وضعیتمان خوب است یا اگر تعداد قبولیهایمان امسال کمی افزایش یابد، وضعیت عالی شده است. بیایید به این موضوع بپردازیم.
مکاتباتی که زحمت کشیده شد و وزارتخانه آمار را در اختیار ما گذاشت، نشان میدهد که وضعیت استان در مقایسه با کشور چگونه است. این آمار مربوط به سه سال ۱۴۰۲، ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ است. وضعیت کلی کشور خوب نیست و وضعیت استان ما کمی هم با فاصله، وضعیتش خوب نیست. میانگین نمرات از 8.43 به 8.15 رسیده است. در سال ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ رسیده، حتی یکدهم هم افزایش یافته، واقعاً جلسهای درخواست نمیکردم.

بر اساس آمار رسمی مربوط به خردادماه سال جاری و دو سال گذشته، میانگین نمرات دانشآموزان در استان ما حدود دو نمره کمتر از میانگین کشوری است. اگر چه نسبت به سالهای گذشته شرایط بهتری داریم؛ اما باید تلاش کنیم این رویه را تغییر دهیم. این اختلاف ثابت و معنادار است و حتی اگر کشور با مشکلات متعددی مواجه باشد، ما در استان وظیفه داریم این شکاف را برطرف کنیم. اگر این شکاف از بین برود، میتوانیم انتظار داشته باشیم که وضعیت آموزشی استان بهبود یابد. این امر نیازمند کمک و همکاری همه ماست.

- علوم تجربی: ۸.۷۴
ریاضی و فیزیک: ۷.۸۴
ادبیات و علوم انسانی: ۶.۵۵
علوم و معارف اسلامی: ۱۰.۸۴
به تفکیک دروس و رشتهها، وضعیت به این صورت است:
در رشته ادبیات و علوم انسانی، میانگین نمره درس فارسی ۷.۱ است.
در رشته ریاضی و فیزیک، میانگین نمره درس ریاضی ۶.۷۸ و درس فیزیک ۶.۴۹ است.درس عربی در همین رشته ۵.۸۲ و در ادبیات و علوم انسانی، درس مرتبط ۵.۹۱ است.
این اعداد نشان میدهد که در برخی دروس، مانند ریاضی در رشته ریاضی و فیزیک که انتظار میرود نمره بالاتری داشته باشد، عملکرد بسیار پایینتر از حد انتظار است. بهعنوان مثال، درس فارسی در رشته ادبیات و علوم انسانی باید حداقل ۱۲ یا ۱۳ باشد، اما اکنون ۷ است.
من متخصص این حوزه نیستم، اما پیشنهاد میکنم شورای آموزش و پرورش استان به این موضوعات بهطور جدی توجه کند. در تحلیل آمار، اگر فرض کنیم ۲۰ درصد دانشآموزان نمره زیر ۱۰ دارند، این وضعیت نگرانکننده است و باید برای آن چارهاندیشی کرد. پیشنهاد میکنم جداول آماری دقیقتر بررسی شوند و با همکاری استانداری، مدیران و معلمان، راهکارهایی برای بهبود این وضعیت ارائه شود.
وضعیت آماری عملکرد دانشآموزان بسیار نگرانکننده است. در رشته ریاضی و فیزیک، ۶۷ تا ۶۸ درصد دانشآموزان در سال ۱۴۰۴ نمراتی زیر ۱۰ کسب کردهاند. این به این معناست که نباید به نتایج کنکور یا افزایش اندک میانگین نمرات دلخوش باشیم. حدود ۸۵ درصد دانشآموزان این رشته نمراتی زیر ۱۴ دارند؛ ۶۷ درصد زیر ۱۰، ۱۷ درصد بین ۱۰ تا ۱۴ و تنها ۱۹ درصد بین ۱۴ تا ۲۰. این یعنی بخش عمده دانشآموزان ما در این رشته در وضعیت نامناسبی قرار دارند.
این وضعیت در سالهای ۱۴۰۳ و ۱۴۰۲ نیز مشابه بوده و حتی در سال ۱۴۰۱ احتمالاً بدتر بوده است. در رشته علوم تجربی نیز وضعیت چندان بهتر نیست؛ حدود ۵۸ تا ۶۰ درصد دانشآموزان نمراتی زیر ۱۰، ۲۰ درصد بین ۱۰ تا ۱۴ و تنها ۱۹ درصد بین ۱۴ تا ۲۰ کسب کردهاند. این اعداد نشان میدهد که تنها ۲۰ درصد دانشآموزان در این رشتهها شانس قبولی در کنکور یا رشتههای مناسب را دارند و مابقی یا در رشتههای نامرتبط ادامه تحصیل میدهند یا از چرخه آموزش عالی خارج میشوند.

این وضعیت نشاندهنده یک شکاف عمیق آموزشی است که باید برای آن چارهاندیشی کنیم. از همه شما، بهویژه مدیران، معلمان و اعضای شورای آموزش و پرورش، درخواست دارم که این موضوع را جدی بگیرید و با همکاری هم، راهکارهایی برای بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان ارائه دهیم. این اعداد نهتنها یک هشدار، بلکه یک ضرورت برای اقدام فوری است تا آینده بهتری برای فرزندانمان رقم بزنیم.
با بررسی آمار عملکرد تحصیلی، اگر نتایج مدارس خاص مانند تیزهوشان را کنار بگذاریم، میانگین نمرات استان کهگیلویه و بویراحمد و حتی کشور به حدود ۷ میرسد. این شکاف قابلتوجه میانگین نمرات در مدارس عادی و مدارس استعدادهای درخشان نشاندهنده ناترازی جدی در نظام آموزشی است. پیشنهاد من این است که بهجای افزایش تعداد مدارس استعدادهای درخشان، از نظام آموزشی این مدارس الگوبرداری کنیم تا شکاف میان دانشآموزان کاهش یابد. وجود میانگین ۵ در برخی مدارس و ۷ در مدارس دیگر، یعنی دو برابر اختلاف، در هیچ جامعهای قابلقبول نیست. این ناترازی نشان میدهد که بهره هوشی یا تواناییهای دانشآموزان بهصورت نابرابر توزیع نشده، بلکه نظام آموزشی ما نیاز به اصلاح دارد.
یکی از راهکارهای کاهش این ناترازی، استفاده از الگوهای آموزشی موفق و حتی برنامههای نرمافزاری مانند آموزش قرآن است که میتواند به بهبود انگیزه و عملکرد دانشآموزان کمک کند. گزارشهایی که دریافت کردهام نشاندهنده بحرانی جدی است که باید برای عبور از آن چارهاندیشی کنیم. یکی از چالشهای اصلی، افت شدید انگیزه در میان دانشآموزان است. نمرات پایین و مردودیهای مکرر، بیمیلی به جبران و یادگیری را در دانشآموزان ایجاد میکند. این وضعیت به «لنگر منفی» در ذهن دانشآموز منجر میشود که نهتنها در تحصیل، بلکه در تمام جنبههای زندگی او اثر منفی میگذارد.
ناکارآمدی نظام آموزشی در مقطع ابتدایی و متوسطه به مقاطع بالاتر، از جمله آموزش عالی، نیز تسری مییابد. این ناکارآمدی پیامدهای روانی و اجتماعی جدی به همراه دارد. دانشآموزی که به دلیل مردودی یا نمرات پایین احساس میکند استعدادی ندارد، ممکن است استعدادهایش در حوزههای دیگر نادیده گرفته شود. این وضعیت به «استعدادسوزی» منجر میشود و آینده شغلی و روانی دانشآموزان را به خطر میاندازد.
برای رفع این مشکلات، باید نظام آموزشی را بازنگری کنیم و از روشهایی مانند الگوبرداری از مدارس موفق و استفاده از فناوریهای آموزشی بهره ببریم. همچنین، لازم است با همکاری کارشناسان، معلمان و مدیران، راهکارهایی برای افزایش انگیزه دانشآموزان و کاهش نرخ مردودی ارائه دهیم. این اقدامات نهتنها به بهبود عملکرد تحصیلی، بلکه به ساختن آیندهای بهتر برای نسل بعدی کمک خواهد کرد.
مشکلات اقتصادی و اجتماعی موجود در جامعه، پیامدهای روانی و اجتماعی نامناسبی به دنبال دارد. پیشنهاد من به شورای آموزش و پرورش، مدیرکل محترم و همکاران ایشان این است که این مسائل را بهعنوان چالشی جدی در نظام آموزشی در نظر بگیرند. در شرایط کنونی، همه ما، از جمله استاندار، مدیرکل و سایر مسئولان، باید تلاش کنیم تا از این وضعیت عبور کنیم. نباید به نمرات پایین دانشآموزان، بهویژه نمرات زیر ۱۰، بیتوجه باشیم. این نمرات نشاندهنده آسیبهای جدی در نظام آموزشی است.
برای رفع این مشکلات، نیاز به تحلیل دقیق عملکرد آموزشی در هر رشته، درس، شهرستان و حتی مدرسه داریم. باید مشخص شود که کدام معلم در کدام مدرسه و در چه رشتهای عملکرد بهتری دارد. این اطلاعات باید بهصورت متمرکز جمعآوری و تحلیل شود. اگرچه ممکن است این کار در حال حاضر انجام شود، اما باید هدفمندتر و دقیقتر باشد. بهعنوان مثال، در بازدیدی که از یکی از مدارس تیزهوشان در شهرستان داشتم، دانشآموزان به عدم ارتباط برخی دروس با نیازهای کنکور اعتراض داشتند. برای نمونه، دانشآموزی میگفت: «چرا باید درس محیطزیست بخوانم وقتی تأثیری در کنکور ندارد؟» یا «چرا باید اینهمه کتاب بخوانم وقتی هدفم قبولی در کنکور است؟»
این شکاف میان دیدگاه دانشآموزان، که موفقیت در کنکور را هدف اصلی خود میدانند، و سیاستگذاران آموزشی، که به دنبال تربیت دانشآموزانی با دانش جامع هستند، باید پر شود. معلمان باید بتوانند اهمیت دروس را برای دانشآموزان توجیه کنند. بهعنوان مثال، معلم ریاضی یا علوم باید با روشهای تدریس مناسب و ارزیابی مداوم، انگیزه دانشآموزان را تقویت کند. پشتیبانی انگیزشی و تدریس هدفمند میتواند به بهبود وضعیت کمک کند، هرچند این فرآیند یکساله یا دوساله نیست و نیازمند برنامهریزی بلندمدت است.
اگر از همین امروز شروع کنیم، شاید بتوانیم به نتایج مطلوبی برسیم. من تخصص کافی در این حوزه ندارم، اما این پیشنهادات را مطرح میکنم تا موضوع باز شود و کارشناسان و مسئولان بتوانند راهکارهای مناسبتری ارائه دهند. هدف اصلی، کاهش ناترازی آموزشی و ایجاد انگیزه در دانشآموزان برای ساختن آیندهای بهتر است.
نظام آموزشی و مشاورانی که در آموزش و پرورش فعالیت میکنند، باید محتوای آموزشی را بهگونهای تنظیم کنند که انگیزه و نشاط را در دانشآموزان تقویت کند. پیشنهاد من این است که ارزیابیهای مستمر و هدفمند در دستور کار قرار گیرد. اگرچه این اقدامات ممکن است در حال حاضر انجام شوند، اما باید با دقت بیشتری دنبال شوند تا اثرات مثبت آنها افزایش یابد.
یکی از چالشهای جدی در نظام آموزشی، مشکلات منابع انسانی، بهویژه وضعیت معیشتی معلمان است. مشکلات اقتصادی و سختیهای زندگی معلمان تأثیر منفی بر عملکرد آنها گذاشته است. در این میان، نقش مشاورههای آموزشی و برنامههای منظم برای افزایش انگیزه و نشاط دانشآموزان بسیار کلیدی است. باید از پاداشهای انگیزشی و برنامههای منظم برای کار با دانشآموزان، چه از نظر آموزشی و چه از نظر ایجاد فضای شاد و پویا، استفاده کنیم.
بار دیگر تأکید میکنم که این گزارش و تحلیلها برای آینده فرزندانمان، جامعه ایران و استان عزیزمان تهیه شده است. این موضوع بدون هیچ نگاه سیاسی یا منطقهای مطرح میشود. هدف ما کاهش شکاف آموزشی موجود در استان کهگیلویه و بویراحمد است. این شکاف در مقایسه با استانهای پیشرفتهای مانند یزد یا گیلان بسیار مشهود است. اگرچه در یکی دو سال اخیر نشانههایی از بهبود دیده میشود، اما شکستن این دیوار سنگین و کاهش فاصله دو درصدی با میانگین کشوری، کاری دشوار است که نیازمند تلاش جمعی و برنامهریزی دقیق است.
در پایان، از همه شما که وقت گذاشتید، سپاسگزارم.