کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

یادداشت؛

کوه گل، نماد اتحاد یا تفرقه؟؛ بررسی رفتارهای سیاسی نمایندگان

5 خرداد 1404 ساعت 10:24

چطور موقع به‌کارگیری نیروهای سفارشی در دستگاه‌های دولتی یا معرفی نورچشمی‌ها در شرکت‌های کلان و هلدینگ‌های نفت و گاز، وفاق و اتحادی دیده نمی‌شود؟ چرا بعضاً هنگام تقسیم و تخصیص سمت‌های مدیریتی به بستگان و وابستگان، برای اتحاد و انسجام، به کوه گل نمی‌روید؟ چرا برای واگذاری خدمات دولتی و پروژه‌های اقتصادی و نفتی و راه و هر آنچه مربوط به سرمایه‌گذاری است، همه مردم به‌ویژه نخبگانِ دانشگاهی را در این سفرۀ اتحاد و همگرایی کوه گل دعوت نمی‌کنید؟


یادداشت - سید علی‌عباس محدث - روزنامه‌نگار و جامعه‌شناس - اصطلاح‌سازی یا انتخاب شعار در ساختار کلان جامعه ما، به یک گفتمانِ الزامی و نه جهت‌بخش، تبدیل شده است. بیش از دو دهه است که مقام معظم رهبری به‌منظور اولویت بخشیدن به ضرورت‌های مردم، در آغاز هر سال، شعاری را محوریت قرار می‌دهند و سپس در تمامی ملاقات مردمی و دیدار با دولت مردان و نمایندگان مجلس و فعالان اقتصادی، راهکارهایی را نیز بر اساس همان شعار معین شده، ابلاغ می‌کنند. در اینکه تمامی شعارهای سال، توسط دولتمردان به‌ویژه در 8 سال دولت وامانده، مستهلک و خودباختۀ تدبیر و امید، فقط در حد همان شعار باقی ماند، شکی نیست. در کنار شعارهای مردم محوریِ مقام معظم رهبری، دولت‌ها نیز بر اساس ایدئولوژی سیاسی خود، شعارهایی را انتخاب می‌کنند و به مصداق همان شعارها، اعتماد مردم را اخذ و فعالیت سیاسی خود را آغاز می‌کنند. چراکه شعار، برای هر دولتی به نوعی بازاریابی سیاسی است که متناسب با هدف گذاری و توانمندی کاندیداها و البته بر اساس قوانین و اصول معینی نیز طراحی و به مردم عرضه می‌شود. مثلاً دولت چهاردهم که با شعار «وفاق ملی» موفق به اخذ حداکثر آراء شد، این ذهنیت را به جامعه القاء نمود که دولت آقای پزشکیان به دنبال نخبه گرایی و استفاده از تمام ظرفیت‌های فکری، علمی و دانشگاهی برای حل مشکلات مردم و جامعه است. یعنی تمام قابلیت‌های انسانی جامعه را برای پایان دادن به ناکارآمدی‌های سیاست خارجی و امور داخلی بکار خواهد گرفت.
بنابراین، اصطلاح‌سازی در کشورهای درحال‌توسعه را نوعی محرک می‌دانم که اگر ساختار مدیریتی و سیستم اجرایی سالم، شفاف و هدفمندی وجود داشته باشد، می‌تواند از انگیزۀ کارکردی خود به نحو شایسته‌ای بهره‌مند بشوند. به قول پارسنز؛ «هر سیستم نیازهایی خاص خود را دارد و بقای هر سیستم منوط به رفع این نیازهاست.» متأسفانه در جامعه ما، هرگز این شعار سازی‌ها، مطلوبیت لازم را به‌ویژه از طرف سیاست‌زده‌های صاحب قدرت، نداشته است. پس، هرچه سطح فکری و باورمندی مدیریت‌ها در بین قوم، ایل، منطقه، بخش، شهر و استان، ضعیف‌تر و ناتوان‌تر و منسوخ‌تر باشد، تضاد اجتماعی و نهایتاً فساد مدیریتی بیشتر خواهد شد.
این مقدمه در راستای شعارِ کوه گل گردی (گرامیداشت سوم خرداد و آزادسازی خرمشهر)، نمایندگان بویراحمد پایتخت‌طبیعت و گچساران نفت‌خیز، در دلِ گِرداب بی‌مدیریتی و بعضاً اشکالات نگران‌کننده اداری استان، کافی است. مخصوصاً که در کنار سکوت ناشی از بی‌توجهی مدیر بنیاد شهید استان، این غلط مصطلح خودشان را با اصطلاحی من‌درآوردی «شهید شاخص» که هیچ شهید و خانواده شهیدی از این مرزبندی بین شهدا رضایت ندارد، مثبت جلوه دادند. البته کسی مخالف اتحاد مردم و مسئولان، و همچنین انسجام اجتماعی در جامعه نیست. ضمن اینکه افتراق و فاصلۀ بین مردم و مسئولان و هر آنچه حال مردم را ناخوش کند، شرط انصاف هم نیست. باید بپذیریم که همۀ سازوکارهای سیاسی و اجتماعی در کنار برنامه‌ریزی‌های اقتصادی و فرهنگی دولت‌ها و مسئولان در هر نظامی با هر سیستم مدیریتی، برای آن است که مردم را در بست‌ها گرفتار نکنند و عقلانیت مدیریتی را به‌منظور استفاده از منطق و روش‌های علمی در مدیریت سازمان‌ها و تصمیم‌گیری‌ها برای دستیابی به اهداف به طور مؤثر و کارا، بکار گیرند. این مفهوم شامل استفاده از داده‌ها، تحلیل‌های منطقی و ارزیابی‌های دقیق برای اتخاذ تصمیمات است. پس آیا با شعار گرامیداشت سالروز آزادسازی خرمشهر در کوه گل، وفاق و انسجامی صورت گرفت؟
چطور موقع به‌کارگیری نیروهای سفارشی در دستگاه‌های دولتی یا معرفی نورچشمی‌ها در شرکت‌های کلان و هلدینگ‌های نفت و گاز، وفاق و اتحادی دیده نمی‌شود؟ چرا بعضاً هنگام تقسیم و تخصیص سمت‌های مدیریتی به بستگان و وابستگان، برای اتحاد و انسجام، به کوه گل نمی‌روید؟ چرا برای واگذاری خدمات دولتی و پروژه‌های اقتصادی و نفتی و راه و هر آنچه مربوط به سرمایه‌گذاری است، همه مردم به‌ویژه نخبگانِ دانشگاهی را در این سفرۀ اتحاد و همگرایی کوه گل دعوت نمی‌کنید؟
حضرات نماینده؛
آیا گرامیداشت خرمشهر با گرامیداشت نیازمندی‌های آزادسازان خرمشهر، منافاتی دارد؟ شما هیچ دستاوردی برای ایثارگران نداشته و ندارید. تا جای که وقتی فرزند شهید در نتیجه بی‌توجهی و بی‌مسئولیتی مدیران انتصابی شما، دچار مشکلات نگران کننده‌ای می‌شود، حتی یک دقیقه هم به فکر حماسه‌آفرینان خرمشهر نبودید. کدام چراغ مدیریتی،  اقتصادی و فرهنگی را برای این مردم روشن کردید که اکنون گرامیداشت خرمشهر را به نام اتحاد و هم محوری با مردم استان برگزار می‌کنید؟ شما با برخی از این بادمجان دور بشقاب چین‌ها با کوله‌های پر از مواد غذایی و تأمین امنیت و هزینه‌های بیت‌المال توسط برخی از مدیران و... به کوه گل می‌روید تا آزادی خرمشهر را پاس بدارید؟ پس چرا در پاسخ به سؤالی در مورد سدسازی آن‌سوی کوه گل، با تکبر می‌گویید، «من خودم کارم را بلدم»، درحالی‌که مسئولان اصفهان هم تخصیص لازم را گرفته، هم ماده 23 سد ماندگان را اخذ کرده و هم دستور معاون اول رئیس‌جمهور را برای تسریع در انجام پروژه در دست دارند؟
این روش شما دغدغه مردم نیست. اگر کوه گل گردی شما برای گرامیداشت آزادسازی خرمشهر است، پس چرا مدیر  بنیاد شهدا استان همراهتان نبود؟ چرا مدیران ستاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس یا ستاد کنگرۀ شهدا، این گرامیداشت را به سبک شما گرامی نداشتند؟ چرا مسئولانی که باید در متن چنین برنامه‌هایی باشند، نبودند؟ این را می‌پذیرم که گرامیداشت چنین برنامه‌هایی، ملی است و صاحبی به غیر از مردم ندارند، اما تقسیم امور و مدیریت ساختار نظام را که حتماً قبول دارید؟ قبول دارید که شاخص و شناسۀ اصلی این برنامه، باید کسان دیگری می‌بودند؟ پس این رسم غلط که بر پایۀ نامی مقدس و با هر انگیزه‌ای بنا نهاده‌اید، نه شمولیت عام دارد، نه ضرورتاً الزامی در آن است و نه در این گرفتاری‌های مدیریتی، اقتصادی، فرهنگی و فکری که خود در آن سهیم و عامل هستید، موضوعیت دارد.
پیشنهاد می‌کنم، جایی قدم بردارید که قدم‌های خستۀ ناتوانان و گرفتاران جامعه نیز شما را همراهی کنند. برای مردم باشید و گرامیداشت و یادبودهایتان را برای مردم نمایش بدهید تا ذهنیت و افکار عامه مردم را همراه داشته باشید. این نوع‌ رفتارهای مقطعی و زودگذر در ساختار مدیریتی ما پذیرفته شده است و با انتصاب و انتخاب‌هایی که شما بر مردم تحمیل می‌کنید، اگر برای تمام روزهای سال، سالروز بنامید و گرامیداشت بگیرید، قطعاً کولبرانِ شیفتۀ شماها، بازهم حضور خواهند داشت. لیکن یادآوری می‌کنم که همان روز، آن مرد روستایی که در تأمین یک وعدۀ غذایی برای خانواده‌اش مستأصل مانده بود نیز، یاد آزادی خرمشهر را نیز گرامی داشت. یا آن زنِ بی‌سرپرستی که برای تهیه نان خانواده‌اش، در دل کوه‌ها و بین سخره‌ها، برای تهیه گیاهان دارویی و غذایی، مرارت‌ها تحمل می‌کند نیز، یاد خرمشهر را گرامی داشت. یا آن دست‌فروش، آن رانندۀ تاکسی، آن معلول محروم از حق شهروندی، آن دانشجویی که در تهیه شهریۀ خود در تشویش قرار دارد، آن کارمند مستأجری که در نتیجه بی‌خیالی بعضی از شماها و دیگر مسئولان، شرمنده خانواده‌اش هست، آن جماعت افرادی که هر روز با پدیده‌های شوم رانت و اختلاس و پارتی‌بازی مواجه هستند، آن گروهی از مردم که منت‌ها می‌کشند تا حداقل وام با بهرۀ 23% بگیرند و بالاخره، آن تحصیلکرده ای که در به در به دنبال روزنه‌ای برای اشتغال بوده و می‌بینند که چگونه افراد بدون صلاحیت و شایستگی‌های لازم را با نامه‌ها و توصیه‌های امثالهم مشغول می‌کنید نیز، آزادسازی خرمشهر را با تمام وجودشان گرامی داشتند، ولی شما نبودید.
به گفته جورج اورول؛
مردمی که سیاست‌مداران اینچنین را انتخاب می‌کنند!
قربانی نیستند...
در واقع آنها شریک کارهای آنها هستند!
 


کد مطلب: 499965

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/499965/کوه-گل-نماد-اتحاد-یا-تفرقه-بررسی-رفتارهای-سیاسی-نمایندگان

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1