تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۰ تير ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۵۰
کد مطلب : ۴۷۷۶۸۴
یادداشت؛
جلیلی، رهبر فراموششدگان، سانسور شدگان، و به حاشیه راندهشدهها
۰
کبنا ؛یادداشت - سید وحید موسوی - در دنیای سیاست که فریاد نخبگان و دغدغههای شهرنشینی گوش فلک را کر میکند، یکصدا متفاوت به گوش میرسد؛ صدای رسای، سعید جلیلی، سیاستمداری که پیامی عمیق برای اقشار خاموش و به حاشیه رانده جامعه دارد. او در آخرین پیام خود به مردم فریاد میزند: "به روستاها بروید، صدای ما را به آنها برسانید. به حاشیه شهرها سر بزنید، حرفهای ما را به آنها بگویید! " این ندای رسا، خواستار جامعهای فراگیر و شناسایی هویت همه شهروندان، بهویژه آنهایی است که تاکنون در سایه بودهاند.
پیام جلیلی فراتر از یک شعار است؛ این پیام، نقشه راهی برای دموکراسیای عادلانهتر و جامعتر به شمار میرود. فرمان او به رفتن به سراغ «گروههایی که سانسور میشوند و دیده نمیشوند، گویی هیچکس ارزشی برای رأی، نظر و انتخاب آنها قائل نیست... »، اذعانی شجاعانه به نابرابریهای نظاممند و محرومیتهایی است که گریبانگیر بسیاری از ایرانیان است. در کشوری که در چند دهه گذشته به دلیل حاکمیت تفکرات نئولیبرالی هاشمی، خاتمی و روحانی گفتمان سیاسی غالباً در چارچوب مراکز شهری و رسانههای جریان اصلی محدود میشود، این سیاستمدار خواهان گفتگویی گستردهتر و منصفانهتر است؛ گفتگویی که صدای فقرای روستایی، حاشیهنشینان و اقشار به حاشیه رانده شده اجتماعی را نیز در برگیرد.
این رویکرد در عین سادگی، انقلابی و در پیامدهایش ژرف است. با تأکید بر اینکه هوادارانش «بروید و از این انتخاب، از این دیدگاه، از این معضلی که ملت ایران با آن روبروست برایشان بگویید»، این سیاستمدار بر اهمیت ارتباط مستقیم و بسیج مردمی صحه میگذارد. این استراتژی نهتنها اطلاعات را به شیوهای دموکراتیک در اختیار همگان قرار میدهد، بلکه جوامع را نیز برای مشارکت فعال در روند سیاسی توانمند میسازد و حسّ مسئولیتپذیری و تعلق خاطر را در آنها تقویت میکند.
فراخوان جلیلی، بیانگر درک عمیقی از پویاییهای اجتماعی - سیاسی کشور است. روستاها و حاشیه شهرها در ایران، خانه میلیونها نفرند که دغدغهها و آرزوهایشان غالباً در هیاهوی زندگی شهری گم میشود. این سیاستمدار با تمرکز بر این مناطق، به کانون نابرابریهای اجتماعی - اقتصادی کشور میپردازد. این رویکرد اذعان میکند که پیشرفت واقعی و وحدت حقیقی تنها زمانی میسر میشود که به صدای همه شهروندان، فارغ از موقعیت یا جایگاه اجتماعیشان، گوش فراداده شود و برایشان ارزش قائل شویم.
علاوه بر این، پیام جلیلی یادآوری به موقعی از قدرت جنبشهای مردمی در شکلدهی به سیاست و گفتمان ملی است. در عصری که سانسور رسانهای و سرکوب سیاسی بیداد میکند، برقراری ارتباط با «سانسور شدگان» و «دیدهنشدهگان» اقدامی شجاعانه و نمادی از همبستگی است. این پیام تأکیدی دوباره بر این نکته است که هر صدایی ارزشمند است و تحول واقعی از دل مردم و با مشارکت آنها آغاز میشود.
در واقع، چشمانداز جلیلی، ترسیمگر دموکراسیای مشارکتجویانه است که در آن، رأیدهندگان صرفاً تماشاگران منفعل وعدههای سیاسی نیستند، بلکه نقشی فعال در روند دموکراتیک ایفا میکنند. این فراخوان، خواهان شکستن موانعی در زمینه ارتباطات و نمایندگی است که دیر زمانی است ملت را دوپاره کرده است. این دعوتی است برای پر کردن شکاف بین حاکمان و مردم تا اطمینان حاصل شود که سیاستها و تصمیمات، بازتابدهنده اراده و نیاز واقعی همه ایرانیان باشند.
این پیام فراگیر و مبتنی بر مشارکت مردمی، نهتنها برای ایران حائز اهمیت است، بلکه الهامبخش دموکراسیها در سراسر جهان نیز خواهد بود. این پیام یادآور میشود که قدرت یک ملت در توانایی آن در شنیدن صدای آسیبپذیرترین و به حاشیه راندهشدهترین اعضای خود و ارتقای جایگاه آنها نهفته است. با نظاره بر مسیر پیشرفت این سیاستمدار، بار دیگر به قدرت ماندگار یک ملت متحد، آگاه و درگیر در شکلدهی به آینده خود پی میبریم.
پیام جلیلی فراتر از یک شعار است؛ این پیام، نقشه راهی برای دموکراسیای عادلانهتر و جامعتر به شمار میرود. فرمان او به رفتن به سراغ «گروههایی که سانسور میشوند و دیده نمیشوند، گویی هیچکس ارزشی برای رأی، نظر و انتخاب آنها قائل نیست... »، اذعانی شجاعانه به نابرابریهای نظاممند و محرومیتهایی است که گریبانگیر بسیاری از ایرانیان است. در کشوری که در چند دهه گذشته به دلیل حاکمیت تفکرات نئولیبرالی هاشمی، خاتمی و روحانی گفتمان سیاسی غالباً در چارچوب مراکز شهری و رسانههای جریان اصلی محدود میشود، این سیاستمدار خواهان گفتگویی گستردهتر و منصفانهتر است؛ گفتگویی که صدای فقرای روستایی، حاشیهنشینان و اقشار به حاشیه رانده شده اجتماعی را نیز در برگیرد.
این رویکرد در عین سادگی، انقلابی و در پیامدهایش ژرف است. با تأکید بر اینکه هوادارانش «بروید و از این انتخاب، از این دیدگاه، از این معضلی که ملت ایران با آن روبروست برایشان بگویید»، این سیاستمدار بر اهمیت ارتباط مستقیم و بسیج مردمی صحه میگذارد. این استراتژی نهتنها اطلاعات را به شیوهای دموکراتیک در اختیار همگان قرار میدهد، بلکه جوامع را نیز برای مشارکت فعال در روند سیاسی توانمند میسازد و حسّ مسئولیتپذیری و تعلق خاطر را در آنها تقویت میکند.
فراخوان جلیلی، بیانگر درک عمیقی از پویاییهای اجتماعی - سیاسی کشور است. روستاها و حاشیه شهرها در ایران، خانه میلیونها نفرند که دغدغهها و آرزوهایشان غالباً در هیاهوی زندگی شهری گم میشود. این سیاستمدار با تمرکز بر این مناطق، به کانون نابرابریهای اجتماعی - اقتصادی کشور میپردازد. این رویکرد اذعان میکند که پیشرفت واقعی و وحدت حقیقی تنها زمانی میسر میشود که به صدای همه شهروندان، فارغ از موقعیت یا جایگاه اجتماعیشان، گوش فراداده شود و برایشان ارزش قائل شویم.
علاوه بر این، پیام جلیلی یادآوری به موقعی از قدرت جنبشهای مردمی در شکلدهی به سیاست و گفتمان ملی است. در عصری که سانسور رسانهای و سرکوب سیاسی بیداد میکند، برقراری ارتباط با «سانسور شدگان» و «دیدهنشدهگان» اقدامی شجاعانه و نمادی از همبستگی است. این پیام تأکیدی دوباره بر این نکته است که هر صدایی ارزشمند است و تحول واقعی از دل مردم و با مشارکت آنها آغاز میشود.
در واقع، چشمانداز جلیلی، ترسیمگر دموکراسیای مشارکتجویانه است که در آن، رأیدهندگان صرفاً تماشاگران منفعل وعدههای سیاسی نیستند، بلکه نقشی فعال در روند دموکراتیک ایفا میکنند. این فراخوان، خواهان شکستن موانعی در زمینه ارتباطات و نمایندگی است که دیر زمانی است ملت را دوپاره کرده است. این دعوتی است برای پر کردن شکاف بین حاکمان و مردم تا اطمینان حاصل شود که سیاستها و تصمیمات، بازتابدهنده اراده و نیاز واقعی همه ایرانیان باشند.
این پیام فراگیر و مبتنی بر مشارکت مردمی، نهتنها برای ایران حائز اهمیت است، بلکه الهامبخش دموکراسیها در سراسر جهان نیز خواهد بود. این پیام یادآور میشود که قدرت یک ملت در توانایی آن در شنیدن صدای آسیبپذیرترین و به حاشیه راندهشدهترین اعضای خود و ارتقای جایگاه آنها نهفته است. با نظاره بر مسیر پیشرفت این سیاستمدار، بار دیگر به قدرت ماندگار یک ملت متحد، آگاه و درگیر در شکلدهی به آینده خود پی میبریم.
خدا کمکش کنه