تاریخ انتشار
سه شنبه ۳ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۱۸:۱۴
کد مطلب : ۴۷۱۷۲۶
یادداشت؛
ترسوها قهرمان نیستند / رسانهها در کهگیلویه و بویراحمد فعالاند؛ خوراک رسانهای نیست!
۰
کبنا ؛
باز هم اتفاق تلخ خودکشی از سوی یک نوجوان به گوش رسید. بارها عنوان کردند که از خودکشیها قهرمان پروری نکنیم، و این موضوع را اصحاب رسانه به خوبی درک میکنند. میگویند کسانی که خودکشی میکنند آنقدر ترسو هستند که توانایی حل مشکل خود را ندارند، بله ما هم میدانیم که ترسوها قهرمان نیستند و نباید قهرمان پروری کرد.
اما در عصر حاضر دیگر رسانههای برخط هم نمیتوانند به پای خبرپراکنی در فضای مجازی برسند. قبل از اینکه ما اخبار را در فضای رسمی رسانهای بخوانیم، آن را در فضای مجازی دیدهایم. فضای مجازی نیاز به مدیریت دارد، نیاز هست که سواد رسانهای عمومیتر شود، متأسفانه فقر آموزشی در مسائل مختلف فرهنگی، اجتماعی، رسانهای در کهگیلویه و بویراحمد بیداد میکند و اما دستگاههای فرهنگی نیز طرح جامعی برای کاهش فقر آموزشی ندارند.
ما در رسانهها میگوییم فقر فرهنگی بیداد میکند، و اما متأسفانه مدیرکل محترم اجتماعی نیز همین حرف را تکرار میکند، معاون سیاسی محترم نیز همین حرف را تکرار میکند، مدیران محترم فرهنگی نیز همین حرف را تکرار میکنند، و اما متأسفانه کمتر شاهد هستیم که عملی انجام بگیرد، و طرح جامع و کاملی را در حوزه خودکشی داشته باشیم.
در چند سال اخیر که کارگاه آموزشی خبرنویسی در حوزه خودکشی در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد برگزار میشود، آگاهسازی خوبی برای خبرنگاران انجام گرفته است، اما مسئولان محترم میگویند «نگویید، ننویسید»، آقایان، این نشد حرف! اگر واقعاً چیزی میدانید، خوراک رسانهای تأمین کنید! اگر میتوانید، طرح ارائه و اجرا کنید!
به عنوان یک درد دل، سال گذشته در یک طرح نانوشته، خبرنگار کبنا نیوز، به دنبال کیسهای خودکشی ناموفق رفت تا از این طریق تلاش کنیم و احساسات پشیمانی این افراد بعد از خودکشی را منتشر کنیم، و همچنین به عنوان مکمل این موضوع، بحث علمی در خصوص پیشگیری از خودکشی از سوی یک کارشناس اجتماعی مطرح شود، و این چنین گزارشهایی طی هفتههای متوالی نوشته شود، تا از این طریق آگاهسازی بیشتری نسبت به این مسأله انجام گیرد. متأسفانه هیچ گونه همکاری نشد، و ما هم کفش آهنین به پا نداشتیم که بتوانیم تمام وقت خود را صرف انجام گرفتن این موضوع بکنیم. چه انتظاری از رسانهها میرود که نه از نظر مالی حمایت میشوند و نه از نظر حقوقی.
مسأله اینجا است که کارشناسان فرهنگی دولتی که حجیم شده، هیچ طرح و برنامهای برای حل این معضل ارائه نمیکنند، و اگر هم ارائه میکنند، اجرا نمیشود، آقای معاون سیاسی محترم، کمیته خودکشی در استان چند ماه بطور متوالی برگزار شده است؟ آیا در این ۱۱ ماه گذشته، ۱۱ بار جلسه کمیته خودکشی در استانداری برگزار شده است؟ کاش حداقل این تعداد جلسه برگزار میشد! در شهرستانها چطور؟ واقعاً با یک جلسه خودکشی در سال میتوانیم به راه حلی برسیم؟
معاون محترم سیاسی و امنیتی استاندار چندین ماه است که درگیر انتخابات هستند، پس مسائل دیگر چه میشود؟ مدیرکل محترم اجتماعی در خصوص بحث خودکشی در این ۱۱ ماه چه کردهاید؟
اگر یک کارشناس هم بخواهد طرح پیشگیری از خودکشی را در سطح وسیع و در میان اقشار مختلف جامعه برگزار کند، اگر بخواهد آگاهسازی انجام دهد، نمیگویید بودجه نیست؟ اگر پاسخ شما «نه» است، اگر جدی نمیگیرید، پس هیچ حمایتی از سوی دولت وجود ندارد، و شما فقط موقعی که اتفاق تلخی میافتد، میخواهید به جان رسانهها بیفتید که ننویسید! ننویسید!
بحثهای زیادی در خصوص پیشگیری از خودکشی وجود دارد، اما رسانهها نمیتوانند همه بار را بر دوش بگیرند، نیاز به طرحهای آموزشی هست، نگاههای جالبی از مناظر مختلفی وجود دارد و میتوان از این طریق به سمت کاهش خودکشی رفت، اما تا به حال اجرایی نشدهاند.
--------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت: چندی پیش یک روانشناس داستانی از یکی از کیسهایش تعریف میکرد که به پوچی رسیده و به فکر خودکشی افتاده بود، و این روانشناس با یک راهنمایی کوچک او را نجات داده بود. این روانشناس به موضوع کمک کردن و انفاق اشاره کرده و از بیمارش خواسته بود که هر روز به مقدار کمی از چیزی که دارد انفاق کند، و از این طریق حس مثبتی در بیمارش ایجاد کرده بود، در نهایت این فرد سلامت خود را بطور کامل بدست آورد.
بخشی از خودکشیها در کهگیلویه و بویراحمد نتیجه افسردگی و بیماریهای روانی مثل اختلالهای دوقطبی است، بخشی مربوط به فقر اقتصادی، بخشی مربوط به فشار خانواده، بخشی مربوط به خانواده ناسالم و... است، همیشه در جلسات این مسائل عنوان میشوند، اما در همان جلسه هم به فراموشی سپرده میشوند، اما مرد عمل را پیدا کنید!
پایگاه خبری کبنا نیوز پرونده مربوط به بحث پیشگیری از خودکشی و آسیبهای اجتماعی را باز کرده، و در گزارشهای آتی به مباحثی در این خصوص میپردازیم.
اما در عصر حاضر دیگر رسانههای برخط هم نمیتوانند به پای خبرپراکنی در فضای مجازی برسند. قبل از اینکه ما اخبار را در فضای رسمی رسانهای بخوانیم، آن را در فضای مجازی دیدهایم. فضای مجازی نیاز به مدیریت دارد، نیاز هست که سواد رسانهای عمومیتر شود، متأسفانه فقر آموزشی در مسائل مختلف فرهنگی، اجتماعی، رسانهای در کهگیلویه و بویراحمد بیداد میکند و اما دستگاههای فرهنگی نیز طرح جامعی برای کاهش فقر آموزشی ندارند.
ما در رسانهها میگوییم فقر فرهنگی بیداد میکند، و اما متأسفانه مدیرکل محترم اجتماعی نیز همین حرف را تکرار میکند، معاون سیاسی محترم نیز همین حرف را تکرار میکند، مدیران محترم فرهنگی نیز همین حرف را تکرار میکنند، و اما متأسفانه کمتر شاهد هستیم که عملی انجام بگیرد، و طرح جامع و کاملی را در حوزه خودکشی داشته باشیم.
در چند سال اخیر که کارگاه آموزشی خبرنویسی در حوزه خودکشی در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد برگزار میشود، آگاهسازی خوبی برای خبرنگاران انجام گرفته است، اما مسئولان محترم میگویند «نگویید، ننویسید»، آقایان، این نشد حرف! اگر واقعاً چیزی میدانید، خوراک رسانهای تأمین کنید! اگر میتوانید، طرح ارائه و اجرا کنید!
به عنوان یک درد دل، سال گذشته در یک طرح نانوشته، خبرنگار کبنا نیوز، به دنبال کیسهای خودکشی ناموفق رفت تا از این طریق تلاش کنیم و احساسات پشیمانی این افراد بعد از خودکشی را منتشر کنیم، و همچنین به عنوان مکمل این موضوع، بحث علمی در خصوص پیشگیری از خودکشی از سوی یک کارشناس اجتماعی مطرح شود، و این چنین گزارشهایی طی هفتههای متوالی نوشته شود، تا از این طریق آگاهسازی بیشتری نسبت به این مسأله انجام گیرد. متأسفانه هیچ گونه همکاری نشد، و ما هم کفش آهنین به پا نداشتیم که بتوانیم تمام وقت خود را صرف انجام گرفتن این موضوع بکنیم. چه انتظاری از رسانهها میرود که نه از نظر مالی حمایت میشوند و نه از نظر حقوقی.
مسأله اینجا است که کارشناسان فرهنگی دولتی که حجیم شده، هیچ طرح و برنامهای برای حل این معضل ارائه نمیکنند، و اگر هم ارائه میکنند، اجرا نمیشود، آقای معاون سیاسی محترم، کمیته خودکشی در استان چند ماه بطور متوالی برگزار شده است؟ آیا در این ۱۱ ماه گذشته، ۱۱ بار جلسه کمیته خودکشی در استانداری برگزار شده است؟ کاش حداقل این تعداد جلسه برگزار میشد! در شهرستانها چطور؟ واقعاً با یک جلسه خودکشی در سال میتوانیم به راه حلی برسیم؟
معاون محترم سیاسی و امنیتی استاندار چندین ماه است که درگیر انتخابات هستند، پس مسائل دیگر چه میشود؟ مدیرکل محترم اجتماعی در خصوص بحث خودکشی در این ۱۱ ماه چه کردهاید؟
اگر یک کارشناس هم بخواهد طرح پیشگیری از خودکشی را در سطح وسیع و در میان اقشار مختلف جامعه برگزار کند، اگر بخواهد آگاهسازی انجام دهد، نمیگویید بودجه نیست؟ اگر پاسخ شما «نه» است، اگر جدی نمیگیرید، پس هیچ حمایتی از سوی دولت وجود ندارد، و شما فقط موقعی که اتفاق تلخی میافتد، میخواهید به جان رسانهها بیفتید که ننویسید! ننویسید!
بحثهای زیادی در خصوص پیشگیری از خودکشی وجود دارد، اما رسانهها نمیتوانند همه بار را بر دوش بگیرند، نیاز به طرحهای آموزشی هست، نگاههای جالبی از مناظر مختلفی وجود دارد و میتوان از این طریق به سمت کاهش خودکشی رفت، اما تا به حال اجرایی نشدهاند.
--------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت: چندی پیش یک روانشناس داستانی از یکی از کیسهایش تعریف میکرد که به پوچی رسیده و به فکر خودکشی افتاده بود، و این روانشناس با یک راهنمایی کوچک او را نجات داده بود. این روانشناس به موضوع کمک کردن و انفاق اشاره کرده و از بیمارش خواسته بود که هر روز به مقدار کمی از چیزی که دارد انفاق کند، و از این طریق حس مثبتی در بیمارش ایجاد کرده بود، در نهایت این فرد سلامت خود را بطور کامل بدست آورد.
بخشی از خودکشیها در کهگیلویه و بویراحمد نتیجه افسردگی و بیماریهای روانی مثل اختلالهای دوقطبی است، بخشی مربوط به فقر اقتصادی، بخشی مربوط به فشار خانواده، بخشی مربوط به خانواده ناسالم و... است، همیشه در جلسات این مسائل عنوان میشوند، اما در همان جلسه هم به فراموشی سپرده میشوند، اما مرد عمل را پیدا کنید!
پایگاه خبری کبنا نیوز پرونده مربوط به بحث پیشگیری از خودکشی و آسیبهای اجتماعی را باز کرده، و در گزارشهای آتی به مباحثی در این خصوص میپردازیم.