کبنا ؛دو خاندان بزرگ تاجگردون و حسینی بحرینی از خانوادههای بزرگ و ریشه دار در منطقه باشت هستند که تاجگردونها متعلق به خود باشت و حسینیها اهل روستای ده بزرگ هستند. این دو خانواده قبل از انقلاب چه در مناسبات منطقهای و بعدها در تحولات منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی نیز حضور داشتند. خانواده حسینی ده بزرگی در حادثه انفجار ده بزرگ متحمل آسیبهای زیادی گردید و بعد از آن این خانواده و خانواده تاجگردون در جنگ ۸ ساله حضور و شهیدان و جانباران و آزادهای را تحویل انقلاب اسلامی دادند.
خانواده تاجگردون اما با بهرام تاجگردون زودتر وارد منازعات سیاسی و انتخابات در جمهوری اسلامی شدند. بهرام تاجگردون بخش مهم و جداناشدنی از تاریخ انتخابات گچساران و حتی کهگیلویه است که در سه دوره یک حوزه مشترک را تشکیل میدادند.
اما کم کم با شکلگیری و قالببندی جریانهای سیاسی این جریانها و گروهها در گچساران بیش از هر جای دیگر استان حضور فعالی داشتند و هنوز هم از مرحوم نبیزاده به عنوان نماد نیروهای معروف به «حزبی» یاد میشود.
فعالیت این جریانها منازعه در گچساران را به اوج خود رساند. وقتی تاجگردون در ۱۳۷۴ برای حوزه گچساران و کهگیلویه رد صلاحیت شد موحد برای دومین بار نماینده این حوزه انتخابیه شد. اما جدا شدن این دو حوزه فرصتی برای احیا تاجگردون بود. او در انتخابات ۱۳۷۸ ابتدا به عنوان پیروز انتخابات معرفی شد. اما تصمیمات شورای نگهبان سبب ابطال آن حوزه و درگیریهایی زیادی در گچساران و باشت شد. مرحوم نبیزاده در انتخابات میان دورهای به مجلس رفت اما درگذشت وی سبب ایجاد فرصت برای یک نیروی حزبی دیگر یعنی علیمراد جعفری گردید. تاجگردون دوم در ۱۳۸۲ رونمایی انتخاباتی خود را کلید زد. او البته در آن انتخابات رد صلاحیت شد ولی چهارسال بعد و تأیید صلاحیتش از همان ابتدا نشان داد اهل مدیریت و کنترل فضا و شرایط است. غلامرضا تاجگردون در ۱۳۸۶ در اوج عسرت اصلاح طلبان و آقایی اصولگرایان بر تمام قوا نامزد انتخابات گچساران و باشت شد و در حالی که تا آخرین لحظات صحبت از پیروزی وی بود در نهایت با کمترین اختلاف بازی را به سید قدرت حسینی بحرینی ده بزرگی واگذار کرد.
این اولین تقابل مستقیمتاجگردون و سید قدرت حسینی بود که در اعلام آراء به کام سید قدرت تمام شد.
در سال پایانی نمایندگی سید قدرت حسینی بود که سید ناصر برادر کوچکترش با انتشار کتاب خاطراتش از سالهای جنگ و اسارت دفاع مقدس با عنوان «پایی که جا ماند» به یک چهره ملی تبدیل شد و عملاً یک رقیب جدید از درون خانوادهی بزرگ ده بزرگی قد علم کرد. اسفند سال ۹۰ انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار گردید تاجگردون این بار پیروز انتخابات شد و سید قدرت با نهایت آرامش این پیروزی را پذیرفت و به تاجگردون تبریک گفت. دو سال بعد در ۱۳۹۲ روی کار آمدن دولت حسن روحانی اوج ستاره اقبال تاجگردون بود. او تصمیم گیرنده بلامنازع در استان بود و بقیه قدرتها یا سکوت اختیار کرده بودند و یا خرده قدرتهایی بودند که در نسبت با تاجگردون معنادار و اثرگذار میشدند. سال ۹۴ اصولگرایان گچساران و باشت ترجیح دادند وارد بازیای که تکلیف آن از ابتدا روشن است نشوند. فولادی وندا رقیب تاجگردون شد تاجگردون پیروز آن انتخابات گردید. گفته میشود که سید قدرت حسینی حتی اگر به تاجگردون رای نداده باشد ولی نظر مثبتی بر تاجگردون داشت.
انتقادات و فشارها به تاجگردون بیشتر شد. ادبیات تند و هیجانی تاجگردون در کوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری در سال ۹۶ او را در معرض ترکشهای جدی قرار داد. سال ۹۸ سال سختی بود. اصلاح طلبان یا نیامدند و یا اگر آمدند رد صلاحیت شدند و در نهایت تعداد کمی از آنها باقی ماند تا جبهه اصلاحات لیست انتخاباتی ارایه ندهد. تاجگردون اما فارغ از این تحولات برنامه خود را داشت. تقابلات و تنشها در گچساران از همان پاییز در اوج بود. دخالت نهادهای قضایی و امنیتی بخشی از فضا را کنترل کرد. نام تاجگردون در مقابل رقیب اصلیاش یعنی سید قدرت حسینی به عنوان پیروز آن انتخابات نیز اعلام شد اما خیلی زود او وارد یک شرایط خاص یعنی بررسی «اعتبارنامه» با مدیریت «علیرضا زاکانی» شد. حسینی دهبزرگی هیچ ابایی از اینکه آشکارا و رسماً علیه تاجگردون دست به کار شود نداشت. حتی گفته میشود جمالی معاون سیاسی دولت روحانی در استان هم در پروژه «حذف تاجگردون» و بهعبارت بهتر ساقط شدن گچساران از داشتن نماینده نقش داشت. در فرآیندی کاملاً سیاسی اعتبارنامه رد شد و خروج غمانگیز تاجگردون از گیتهای ورودی صحن مجلس پایانی برای وی فرض میشد. انتخابات میان دورهای بدون حضور تاجگردونها و سید قدرت برگزار شد. اما یک ده بزرگی دیگر از خانواده حسینیهای بحرینی در آن انتخابات حاضر بود و در فضایی کاملاً اصولگرایانه پیروز انتخابات شد. «سید ناصر حسینیپور»، نماینده گچساران و باشت شد.
دو سال فرصت نمایندگی کارنامهی خوبی برای او در پی نداشت. حتی برادرش سید قدرت به جمع منتقدین وی پیوست و ثبت نام سید قدرت نوعی کوتای آشکار برای کنار زدن برادر کوچکتر بود. اما سید قدرت رد صلاحیت شد و تاجگردون تأیید صلاحیت.
تا در تقابل سوم فعلاً تاجگردون شانس برخاستن از خاکستر را داشته باشد. اما هنوز هم بارقههایی برای بازگشت سید قدرت وجود دارد و احتمال خطر برای تاجگردونی که رقبایش حتی تا مرحله اعتبارنامه دست از سرش بر نمیدارند احساس شود.
هر چه پیش آید و نیاید یک موضوع مشخص است که بند ناف انتخابات در گچساران و باشت با نام تاجگردونها و بعد حسینیهای بحرینی دهبزرگی گره خورده است.
خانواده تاجگردون اما با بهرام تاجگردون زودتر وارد منازعات سیاسی و انتخابات در جمهوری اسلامی شدند. بهرام تاجگردون بخش مهم و جداناشدنی از تاریخ انتخابات گچساران و حتی کهگیلویه است که در سه دوره یک حوزه مشترک را تشکیل میدادند.
اما کم کم با شکلگیری و قالببندی جریانهای سیاسی این جریانها و گروهها در گچساران بیش از هر جای دیگر استان حضور فعالی داشتند و هنوز هم از مرحوم نبیزاده به عنوان نماد نیروهای معروف به «حزبی» یاد میشود.
فعالیت این جریانها منازعه در گچساران را به اوج خود رساند. وقتی تاجگردون در ۱۳۷۴ برای حوزه گچساران و کهگیلویه رد صلاحیت شد موحد برای دومین بار نماینده این حوزه انتخابیه شد. اما جدا شدن این دو حوزه فرصتی برای احیا تاجگردون بود. او در انتخابات ۱۳۷۸ ابتدا به عنوان پیروز انتخابات معرفی شد. اما تصمیمات شورای نگهبان سبب ابطال آن حوزه و درگیریهایی زیادی در گچساران و باشت شد. مرحوم نبیزاده در انتخابات میان دورهای به مجلس رفت اما درگذشت وی سبب ایجاد فرصت برای یک نیروی حزبی دیگر یعنی علیمراد جعفری گردید. تاجگردون دوم در ۱۳۸۲ رونمایی انتخاباتی خود را کلید زد. او البته در آن انتخابات رد صلاحیت شد ولی چهارسال بعد و تأیید صلاحیتش از همان ابتدا نشان داد اهل مدیریت و کنترل فضا و شرایط است. غلامرضا تاجگردون در ۱۳۸۶ در اوج عسرت اصلاح طلبان و آقایی اصولگرایان بر تمام قوا نامزد انتخابات گچساران و باشت شد و در حالی که تا آخرین لحظات صحبت از پیروزی وی بود در نهایت با کمترین اختلاف بازی را به سید قدرت حسینی بحرینی ده بزرگی واگذار کرد.
این اولین تقابل مستقیمتاجگردون و سید قدرت حسینی بود که در اعلام آراء به کام سید قدرت تمام شد.
در سال پایانی نمایندگی سید قدرت حسینی بود که سید ناصر برادر کوچکترش با انتشار کتاب خاطراتش از سالهای جنگ و اسارت دفاع مقدس با عنوان «پایی که جا ماند» به یک چهره ملی تبدیل شد و عملاً یک رقیب جدید از درون خانوادهی بزرگ ده بزرگی قد علم کرد. اسفند سال ۹۰ انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار گردید تاجگردون این بار پیروز انتخابات شد و سید قدرت با نهایت آرامش این پیروزی را پذیرفت و به تاجگردون تبریک گفت. دو سال بعد در ۱۳۹۲ روی کار آمدن دولت حسن روحانی اوج ستاره اقبال تاجگردون بود. او تصمیم گیرنده بلامنازع در استان بود و بقیه قدرتها یا سکوت اختیار کرده بودند و یا خرده قدرتهایی بودند که در نسبت با تاجگردون معنادار و اثرگذار میشدند. سال ۹۴ اصولگرایان گچساران و باشت ترجیح دادند وارد بازیای که تکلیف آن از ابتدا روشن است نشوند. فولادی وندا رقیب تاجگردون شد تاجگردون پیروز آن انتخابات گردید. گفته میشود که سید قدرت حسینی حتی اگر به تاجگردون رای نداده باشد ولی نظر مثبتی بر تاجگردون داشت.
انتقادات و فشارها به تاجگردون بیشتر شد. ادبیات تند و هیجانی تاجگردون در کوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری در سال ۹۶ او را در معرض ترکشهای جدی قرار داد. سال ۹۸ سال سختی بود. اصلاح طلبان یا نیامدند و یا اگر آمدند رد صلاحیت شدند و در نهایت تعداد کمی از آنها باقی ماند تا جبهه اصلاحات لیست انتخاباتی ارایه ندهد. تاجگردون اما فارغ از این تحولات برنامه خود را داشت. تقابلات و تنشها در گچساران از همان پاییز در اوج بود. دخالت نهادهای قضایی و امنیتی بخشی از فضا را کنترل کرد. نام تاجگردون در مقابل رقیب اصلیاش یعنی سید قدرت حسینی به عنوان پیروز آن انتخابات نیز اعلام شد اما خیلی زود او وارد یک شرایط خاص یعنی بررسی «اعتبارنامه» با مدیریت «علیرضا زاکانی» شد. حسینی دهبزرگی هیچ ابایی از اینکه آشکارا و رسماً علیه تاجگردون دست به کار شود نداشت. حتی گفته میشود جمالی معاون سیاسی دولت روحانی در استان هم در پروژه «حذف تاجگردون» و بهعبارت بهتر ساقط شدن گچساران از داشتن نماینده نقش داشت. در فرآیندی کاملاً سیاسی اعتبارنامه رد شد و خروج غمانگیز تاجگردون از گیتهای ورودی صحن مجلس پایانی برای وی فرض میشد. انتخابات میان دورهای بدون حضور تاجگردونها و سید قدرت برگزار شد. اما یک ده بزرگی دیگر از خانواده حسینیهای بحرینی در آن انتخابات حاضر بود و در فضایی کاملاً اصولگرایانه پیروز انتخابات شد. «سید ناصر حسینیپور»، نماینده گچساران و باشت شد.
دو سال فرصت نمایندگی کارنامهی خوبی برای او در پی نداشت. حتی برادرش سید قدرت به جمع منتقدین وی پیوست و ثبت نام سید قدرت نوعی کوتای آشکار برای کنار زدن برادر کوچکتر بود. اما سید قدرت رد صلاحیت شد و تاجگردون تأیید صلاحیت.
تا در تقابل سوم فعلاً تاجگردون شانس برخاستن از خاکستر را داشته باشد. اما هنوز هم بارقههایی برای بازگشت سید قدرت وجود دارد و احتمال خطر برای تاجگردونی که رقبایش حتی تا مرحله اعتبارنامه دست از سرش بر نمیدارند احساس شود.
هر چه پیش آید و نیاید یک موضوع مشخص است که بند ناف انتخابات در گچساران و باشت با نام تاجگردونها و بعد حسینیهای بحرینی دهبزرگی گره خورده است.