تاریخ انتشار
دوشنبه ۴ دی ۱۴۰۲ ساعت ۲۰:۰۰
کد مطلب : ۴۷۰۷۵۸
یادداشت؛
پاسخی به مطلبی در دفاع از بزرگواری
۰
کبنا ؛امین هادیفر- یک سایت خبری نزدیک به علیمحمد بزرگواری یادداشتی با عنوان «کهگیلویه بزرگ آماده رأی آری به خادم صادق، «بزرگواری» / سوت پایان پیش از موعد، پایان موحد/ هاشمیپور ناکام وعده کارآفرینی و ضعف در تعامل/ دهبانی، باقریان، جلیل فر، مژدهی و سعادتیان در تلاش برای جریانداری و جانشینی در طیفهای سیاسی» منتشر کرد که ضمن تشکر از رسانهها، لازم میدانم پاسخی بر این سطحی نگریها بنگارم.
مخاطب گرامی؛
جنابعالی با تحلیل خود، عین بلدوزر تمام محسابات و نگرشهای حال و عملکرده گذشتگان را زیر گرفتی تا در پارگراف آخر بنویسید که آقای بزرگواری، به «فهم حامیانش خادمی صادق... » است. در اینکه آقای موحد قریب نیمی از عمر جمهوری اسلامی را در کهگیلویه بزرگ باید پاسخگو باشد و دستاوردهایش را در حوزههای مختلف به مردم معرفی کند، شکی نیست. اما خود آقای بزرگواری هم کمتر از او بدهکار مردم آن منطقه نیستند. آیا ۲ سال فعالیت حسنعلی نجفی، همراه فکری و مراد حاج آقای بزرگواری نبودند؟ آیا ۸ سال نمایندگی همراه با مردمیترین دولت این نظام، در رأس امور نبودند، آیا بارها خدمات ۴ سالۀ جناب آقای هاشمی پور را مختص به خود نمیدانستند؟
در ادامه به ناصواب ذهن خوانی کردی و اصلاحطلبانی را که نام بردی، برای معرفی و شناخته شدن و محاسبه نکردن شرایط موجود تحلیل کردی که نتیجه لازم را بگیرید. همچنین، پس از دوران ۱۶ سالۀ نمایندگی آقای موحد، جفت پا پریدی و ۸ سال نمایندگی آقای بزرگواری را رد کرده که با عجله و حسادت و بیسوادی، یقیه آقای هاشمیپور را بگیری و ایشان را هم ناکارآمدی معرفی کنی.
آقایان سعادتیان و مژدهیپور را نیز برای دور آینده مناسب دیدی. نوشتهای که «باید برای تحلیل منطبق با حقیقت، کهگیلویه را آنگونه که هست، ببینیم». این اولین راه فرار شما از تحلیل منطبق با واقعیت است. چون آنچه انجام گرفته است را مختص به نظام میدانی اما در آخر آقای بزرگواری را مردی با صداقت و کارآمد معرفی کردی. با این حساب، نگفتید که آقای بزرگواری در آن ۸ سال که فرصتی بس گرانبها برای توسعه منطقه بود، دستاوردی داشت یا خیر؟ اگر خدمتی انجام شد، از برکات نظام بود یا از کرامات آقای بزرگواری؟
به زعم شما آقای بزرگواری برای استفاده از جوانان از صحنه کنار رفت و به لحاظ «تکرار حضور افراد متنفذ، بستن فضای سیاسی جهت عرض اندام جوانان، تداوم ناکارآمدی و دعوتهای گسترده مردمی برای تغییر وضع موجود» مجدداً به صحنه آمد. فیالحال یاد همون ضرب المثل لری افتادم که میگفت: «یه زنی ایخاس بره و قهر، گفت مواظب بیتو که گُووَر گا سوزو شیرگانه نخره». نپرسیدی حاج آقا، شما که بیش از ۳ سال برای مهندس هاشمیپور تبلیغ میکردید، در حضور افراد متنفذ سیاسی، اجتماعی به صراحت از ضرورت حضور آقای هاشمیپور میگفتید، به اکثریت هم طایفۀ خودتون سفارش کردید که باید از مهندس هاشمیپور حمایت کنند، پایان دورۀ ۸ ساله نمایندگی، با مردم سخن گفتید که من به شما قول صادق دادم که بیش از ۸ سال نمیمانم، پس، این بود صداقت؟ راستی معنی کذاب چیست؟ آیا حاج آقای بزرگواری در سایتهای مختلف بیانه عدم حضور در مجلس را منتشر نکردند؟ این صداقت است؟ همه این موارد را در کنار کدام کار مؤثر آقای بزرگواری بگذاریم که دلیلی باشد بر اینکه مردم تشنۀ حضورشان بودهاند؟ چند درصد مردم و در کدام اجتماع از ایشان التماس برگشت داشتند؟ آیا میدانید که چند درصد از بزرگان و متنفذین و جوانان طایفۀ سادات امامزاده علی(ع) عضو ستادهای تصمیمگیری آقایان موحد و هاشمیپور هستند؟
بنابراین مغلطهگویی در کنار ادعاهای واهی نمیتواند راه درست را به شما نشان دهد. اگر مردم میخواستند ایشان را چهرهای صادق در سیاست بدانند، خداوند با مردم یار بود و نگذاشت آنچه از خودش پنهان نیست از مردم پنهان بماند. «وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماكِرینَ». بله.... و الا تکرار حضور افراد متنفذ بدیهی است! حضور جوانان حتی از طایفۀ محترم سادات امامزاده علی(ع) مثل آقایان نجاتنیا و نبوی، یعنی باز بودن فضای سیاسی برای حضور جوانان و کذب بودن چنین ادعایی! و در نهایت تداوم ناکارآمدی، که ۸ سال را مستقیماً خودشان رقم زدند و استقبال مردم هم ادعایی بیش نیست!
توصیه آخرم این است که عالیجناب؛ «بیصداقتی و عدم پایبندی به تعهدات دینی و اخلاقی برخی مسئولان بدترین آسیب به نظام است».
به گزارش کبنا، مطلب منتشر شده در سایت نزدیک به بزرگواری به شرح زیر است.
تنور انتخابات در حوزه انتخابیه کهگیلویه گرمتر از گذشته است. در آوردگاه رقابت، هرکدام از مدعیان با داشتهها و محاسباتی وارد عرصه انتخابات شدهاند.
موحد به لطف جایگاه نمایندگی و تأثیرگذاری بر سیستم بوروکراسی، انتظار دارد بتواند با تکیه بر این مؤلفه رقبا را از میدان خارج کند.
هاشمی پور، نماینده ادوار و تک دورهای مجلس دهم نیز انتظار دارد رقابت دوره دهم را یکبار دیگر تکرار و صندلی سبز بهارستان را در اسفند ۱۴۰۲ بنام خود تثبیت نماید.
مژدهی پور و سعادتیان نیز با توجه به دوره پایانی حضور موحد در انتخابات، از هم اکنون برای جریانداری در آینده وارد گود رقابت شدهاند.
دهبانی پور، باقریان و جلیل فر نیز برای تثبیت حضور خود به عنوان نیروی شاخص جریان اصلاحات در این دوره و دورههای بعد، گام در عرصه رقابت با رقبای درون جناحی و انتخاباتی گذاشتهاند.
هر چند در بررسی محاسبات مدعیان نامبرده پارهای از واقعیات وجود دارد اما، به نظر میرسد افراد مذکور در محاسبات خود چالشهای پیش رو را آن گونه که وجود دارد لحاظ نکردهاند.
برای فهم درست مطلب و ارائه تحلیلی متناسب با حقیقت، لازم است کهگیلویه را آن گونه که هست شناخت. حوزه انتخابیه کهگیلویه از مناطقی است که هر چند به لطف عدالت گستری نظام اسلامی در توزیع امکانات از سالهای نخست پیروزی انقلاب شاهد ایجاد زیرساختهایی همانند راه، تأسیسات آب، برق، گاز، خدمات ارتباطی، تأسیس نهادهای آموزشی عمومی و دانشگاهی، خدمات رفاهی و بهداشتی و … بوده است اما، هنوز در ریف مناطق محروم قرار دارد.
کهگیلویه هر چند توانمندیهایی در زمینه منابع نفتی و معادن دارد اما، این توانمندی یا همانند منابع نفتی بهمئی به مرحله استخراج نرسیده است یا با تاراج خام معادن به خارج از استان و عدم ایجاد زمینه فرآوری آن در منطقه، آوردهای اقتصادی در راستای توسعه و اشتغال پایدار برای اهالی با خود به همراه نداشته است.
ظرفیت کشاورزی کهگیلویه نیز یکی از توانمندیهای اقتصادی این حوزه انتخابیه است. این پتانسیل به واسطه ضعف در بهرهمندی حق آبه و ضایع شدن حق این مردم و تعریف حق آبه سدها به مناطق پائین دست خارج از استان، اثر خود در تحول اقتصادی و ایجاد اشتغال پایدار را از دست داده است. مضاف بر این، مصیبت زیست محیطی استفاده از منابع زیرزمینی آب برای مصارف شُرب و کشاورزی معضلی است که سرانجام دامن این سرزمین و اهالی آن را خواهد گرفت.
سرزمین چهار فصل کهگیلویه بزرگ با اقلیمی گرمسیری و سردسیری، ظرفیت اقتصادی عظیمی به ویژه در اکوتوریسم و اقتصاد توریسم دارد که متأسفانه این پتانسیل نیز همانند سایر توانمندیها و شاید با اولویتی بالاتر، محجور و دست نخورده باقی مانده است.
با در نظر گرفتن ملاحظات فوق، آرزوی اشتغال اهالی به ویژه جوانان این دیار، محدود به استخدام در بوروکراسی اداری، مشاغل فصلی، فروشندگی یا مهاجرت به استانهای مجاور جهت کار در صنایع نفتی و کشاورزی است.
در اسفند ۱۴۰۲ اهالی کهگیلویه باید انتخاب کنند و این واقعیات بر انتخاب آنها اثرگذار است. موحد به واسطه جایگاه نمایندگی بر بوروکراسی مسلط است و انتظار دارد سبد رای خود را حفظ و برنده این رقابت باشد اما، این ظاهر قصه است، واقعیت چالش موحد در همین به اصطلاح ظرفیت است.
نخست آن که ظرفیت بوروکراسی کهگیلویه محدود است و نمیتوان از این رهگذر همه را راضی نگهداشت. علاوه بر این، توده مردم فهمشان از چنین رویکردی، تبعیض است و این خود عاملی مسبوق به سابقه در تقابل ذهنیت جامعه با استمرار حضور موحد بر صندلی سبز بهارستان است. ، مضاف بر این، موحد بعد از ۶ دوره نمایندگی آوردهای برای رفاه و توسعه حوزه انتخابیه نداشته است و شرایط کنونی او بسیار مشابه با رقابت مجلس دهم و خبر از افول مقبولیت اجتماعی او دارد. شرایط سنی موحد و منع قانونی برای حضور در رقابتهای بعد از ۱۴۰۲ مزید بر علت شده و چالش بزرگتری را در همراهی رایدهندگان، حتی حلقه اولیه او به وجود آورده است. ذهنیت جامعه این حقیقت را با خود نجوا میکند که حتی در صورت پیروزی نیز دیگر نمیتوانند به وعدههای پس از اسفند ۱۴۰۲ موحد اعتماد کنند.
در روزهای اخیر خطاب به موحد در مطلبی آورده شده بود؛ « کسی که ۲۴ سال نتوانست یا نخواست در این ۴ سال نیز نه میتواند و نه خواهد خواست. » این قضاوت، فهم امروز مردم کهگیلویه از ۶ دوره حضور موحد در مجلس است. چنین ذهنیت عمومی فراگیری که امروزه به شدت افکار عمومی را تحت تأثیر خود قرار داده است نمیتواند برای موحد تا رسیدن به موعد انتخابات در اسفند ۱۴۰۲امید آفرین باشد بلکه، ریزشهای موحد نه در حامیان، که در حلقه نخست او آغاز شده و هر چه به فصل انتخابات نزدیکتر شویم شدیدتر نیز خواهد شد. بر این اساس، باید منتظر پایان تلخ موحد با رای نه قاطع مردم بود.
هاشمی پور در رقابتهای مجلس دهم توانست با شکست موحد به مجلس راه یابد. در دوره نهم ناکارآمدی موحد به دلایلی که برخی از آنها پیش از این آورده شد و تبلیغ چهرهای کارآمد و کارآفرین از هاشمی، منجر به پیروزی او در رقابت با موحد شد. هاشمی پور در دوره چهار ساله نمایندگی نه فقط وعدههایی که داده بود تجلی خاصی در تغییر وضع موجود کهگیلویه و کارآفرینی با خود به همراه نداشت بلکه، تحت تأثیر نمایش مقتدرانه و کارآمد تاجگردون در مجلس و بوروکراسی ملی، این ذهنیت را برای اهالی کهگیلویه به وجود آورد که کهگیلویه حتی داشتههایش را نیز باخته است. علاوه بر این، ضعف تعامل هاشمی پور با مردم در چهارساله نمایندگی عرصه را برای رقیب کهنه کار او فراهم کرد تا با استفاده حداکثری از واقعیت موجود و شعار «عزت» هاشمی را شکست دهد. موحد توانست با مدیریت افکار عمومی بر اساس واقعیات موجود، وعده تغییر مشی سیاسی و توجه به خدمات عمومی و اعاده عزت از دست رفته، اعتماد مردم را به دست آورد. امری که در ادامه و در دوره نمایندگی اخیر به آن پایبند نبود و سوت پایان موحد را پیش از موعد به صدا در آورده است.
بر این اساس، هاشمی پور به رغم به خدمت گرفتن رسانهها، آوردهای برای اقناع ذهنیت جامعه برا اعتماد به او با خود به همراه ندارد.
مژدهی و سعادتیان بهامید ایجاد زمینهای برای جریانداری در آینده وارد عرصه رقابت شدهاند. برای تأثیرگذاری این طیف از نامزدها باید منتظر آینده و دوره بعد بدون موحد بود.
دهبانی پور، مجیدیان و جلیل فر با رویکرد اصلاح طلبی سعی در تثبیت حضور خود به عنوان جریان دار شدن در این طیف را دارند که نتیجه چنین طرحی در زمان محدود باقی مانده به نتیجه نخواهد رسید و باید منتظر تحولات آینده و انتخابات ۱۴۰۶ بود.
این روزها واقعیت موجود کهگیلویه افکار عمومی را متوجه بزرگواری نموده است. بزرگواری نماینده ادوار کهگیلویه است که بعد از دو دوره متوالی نمایندگی با هدف واگذاری عرصه به جوانان از حضور در رقابتهای انتخاباتی کنار کشید. تکرار حضور افراد متنفذ، بستن فضای سیاسی جهت عرض اندام جوانان، تداوم ناکارآمدی و دعوتهای گسترده مردمی برای تغییر وضع موجود از او، بزرگواری را قانع به حضور در عرصه انتخابات نمود. دقت در افکار عمومی و قضاوت مردم در خصوص بزرگواری، نشانگر مساعد بودن ذهنیت اجتماعی برای پذیرش و اعتماد به او است. حامیانش بر اساس چنین فهمی از فضای عمومی او را خادم صادق توصیف و جریان خود را خیزشی برای احیای کهگیلویه معرفی میکنند. آنها معتقدند کهگیلویه بزرگ آماده رای آری به خادم صادق کهگیلویه است.
مخاطب گرامی؛
جنابعالی با تحلیل خود، عین بلدوزر تمام محسابات و نگرشهای حال و عملکرده گذشتگان را زیر گرفتی تا در پارگراف آخر بنویسید که آقای بزرگواری، به «فهم حامیانش خادمی صادق... » است. در اینکه آقای موحد قریب نیمی از عمر جمهوری اسلامی را در کهگیلویه بزرگ باید پاسخگو باشد و دستاوردهایش را در حوزههای مختلف به مردم معرفی کند، شکی نیست. اما خود آقای بزرگواری هم کمتر از او بدهکار مردم آن منطقه نیستند. آیا ۲ سال فعالیت حسنعلی نجفی، همراه فکری و مراد حاج آقای بزرگواری نبودند؟ آیا ۸ سال نمایندگی همراه با مردمیترین دولت این نظام، در رأس امور نبودند، آیا بارها خدمات ۴ سالۀ جناب آقای هاشمی پور را مختص به خود نمیدانستند؟
در ادامه به ناصواب ذهن خوانی کردی و اصلاحطلبانی را که نام بردی، برای معرفی و شناخته شدن و محاسبه نکردن شرایط موجود تحلیل کردی که نتیجه لازم را بگیرید. همچنین، پس از دوران ۱۶ سالۀ نمایندگی آقای موحد، جفت پا پریدی و ۸ سال نمایندگی آقای بزرگواری را رد کرده که با عجله و حسادت و بیسوادی، یقیه آقای هاشمیپور را بگیری و ایشان را هم ناکارآمدی معرفی کنی.
آقایان سعادتیان و مژدهیپور را نیز برای دور آینده مناسب دیدی. نوشتهای که «باید برای تحلیل منطبق با حقیقت، کهگیلویه را آنگونه که هست، ببینیم». این اولین راه فرار شما از تحلیل منطبق با واقعیت است. چون آنچه انجام گرفته است را مختص به نظام میدانی اما در آخر آقای بزرگواری را مردی با صداقت و کارآمد معرفی کردی. با این حساب، نگفتید که آقای بزرگواری در آن ۸ سال که فرصتی بس گرانبها برای توسعه منطقه بود، دستاوردی داشت یا خیر؟ اگر خدمتی انجام شد، از برکات نظام بود یا از کرامات آقای بزرگواری؟
به زعم شما آقای بزرگواری برای استفاده از جوانان از صحنه کنار رفت و به لحاظ «تکرار حضور افراد متنفذ، بستن فضای سیاسی جهت عرض اندام جوانان، تداوم ناکارآمدی و دعوتهای گسترده مردمی برای تغییر وضع موجود» مجدداً به صحنه آمد. فیالحال یاد همون ضرب المثل لری افتادم که میگفت: «یه زنی ایخاس بره و قهر، گفت مواظب بیتو که گُووَر گا سوزو شیرگانه نخره». نپرسیدی حاج آقا، شما که بیش از ۳ سال برای مهندس هاشمیپور تبلیغ میکردید، در حضور افراد متنفذ سیاسی، اجتماعی به صراحت از ضرورت حضور آقای هاشمیپور میگفتید، به اکثریت هم طایفۀ خودتون سفارش کردید که باید از مهندس هاشمیپور حمایت کنند، پایان دورۀ ۸ ساله نمایندگی، با مردم سخن گفتید که من به شما قول صادق دادم که بیش از ۸ سال نمیمانم، پس، این بود صداقت؟ راستی معنی کذاب چیست؟ آیا حاج آقای بزرگواری در سایتهای مختلف بیانه عدم حضور در مجلس را منتشر نکردند؟ این صداقت است؟ همه این موارد را در کنار کدام کار مؤثر آقای بزرگواری بگذاریم که دلیلی باشد بر اینکه مردم تشنۀ حضورشان بودهاند؟ چند درصد مردم و در کدام اجتماع از ایشان التماس برگشت داشتند؟ آیا میدانید که چند درصد از بزرگان و متنفذین و جوانان طایفۀ سادات امامزاده علی(ع) عضو ستادهای تصمیمگیری آقایان موحد و هاشمیپور هستند؟
بنابراین مغلطهگویی در کنار ادعاهای واهی نمیتواند راه درست را به شما نشان دهد. اگر مردم میخواستند ایشان را چهرهای صادق در سیاست بدانند، خداوند با مردم یار بود و نگذاشت آنچه از خودش پنهان نیست از مردم پنهان بماند. «وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماكِرینَ». بله.... و الا تکرار حضور افراد متنفذ بدیهی است! حضور جوانان حتی از طایفۀ محترم سادات امامزاده علی(ع) مثل آقایان نجاتنیا و نبوی، یعنی باز بودن فضای سیاسی برای حضور جوانان و کذب بودن چنین ادعایی! و در نهایت تداوم ناکارآمدی، که ۸ سال را مستقیماً خودشان رقم زدند و استقبال مردم هم ادعایی بیش نیست!
توصیه آخرم این است که عالیجناب؛ «بیصداقتی و عدم پایبندی به تعهدات دینی و اخلاقی برخی مسئولان بدترین آسیب به نظام است».
به گزارش کبنا، مطلب منتشر شده در سایت نزدیک به بزرگواری به شرح زیر است.
تنور انتخابات در حوزه انتخابیه کهگیلویه گرمتر از گذشته است. در آوردگاه رقابت، هرکدام از مدعیان با داشتهها و محاسباتی وارد عرصه انتخابات شدهاند.
موحد به لطف جایگاه نمایندگی و تأثیرگذاری بر سیستم بوروکراسی، انتظار دارد بتواند با تکیه بر این مؤلفه رقبا را از میدان خارج کند.
هاشمی پور، نماینده ادوار و تک دورهای مجلس دهم نیز انتظار دارد رقابت دوره دهم را یکبار دیگر تکرار و صندلی سبز بهارستان را در اسفند ۱۴۰۲ بنام خود تثبیت نماید.
مژدهی پور و سعادتیان نیز با توجه به دوره پایانی حضور موحد در انتخابات، از هم اکنون برای جریانداری در آینده وارد گود رقابت شدهاند.
دهبانی پور، باقریان و جلیل فر نیز برای تثبیت حضور خود به عنوان نیروی شاخص جریان اصلاحات در این دوره و دورههای بعد، گام در عرصه رقابت با رقبای درون جناحی و انتخاباتی گذاشتهاند.
هر چند در بررسی محاسبات مدعیان نامبرده پارهای از واقعیات وجود دارد اما، به نظر میرسد افراد مذکور در محاسبات خود چالشهای پیش رو را آن گونه که وجود دارد لحاظ نکردهاند.
برای فهم درست مطلب و ارائه تحلیلی متناسب با حقیقت، لازم است کهگیلویه را آن گونه که هست شناخت. حوزه انتخابیه کهگیلویه از مناطقی است که هر چند به لطف عدالت گستری نظام اسلامی در توزیع امکانات از سالهای نخست پیروزی انقلاب شاهد ایجاد زیرساختهایی همانند راه، تأسیسات آب، برق، گاز، خدمات ارتباطی، تأسیس نهادهای آموزشی عمومی و دانشگاهی، خدمات رفاهی و بهداشتی و … بوده است اما، هنوز در ریف مناطق محروم قرار دارد.
کهگیلویه هر چند توانمندیهایی در زمینه منابع نفتی و معادن دارد اما، این توانمندی یا همانند منابع نفتی بهمئی به مرحله استخراج نرسیده است یا با تاراج خام معادن به خارج از استان و عدم ایجاد زمینه فرآوری آن در منطقه، آوردهای اقتصادی در راستای توسعه و اشتغال پایدار برای اهالی با خود به همراه نداشته است.
ظرفیت کشاورزی کهگیلویه نیز یکی از توانمندیهای اقتصادی این حوزه انتخابیه است. این پتانسیل به واسطه ضعف در بهرهمندی حق آبه و ضایع شدن حق این مردم و تعریف حق آبه سدها به مناطق پائین دست خارج از استان، اثر خود در تحول اقتصادی و ایجاد اشتغال پایدار را از دست داده است. مضاف بر این، مصیبت زیست محیطی استفاده از منابع زیرزمینی آب برای مصارف شُرب و کشاورزی معضلی است که سرانجام دامن این سرزمین و اهالی آن را خواهد گرفت.
سرزمین چهار فصل کهگیلویه بزرگ با اقلیمی گرمسیری و سردسیری، ظرفیت اقتصادی عظیمی به ویژه در اکوتوریسم و اقتصاد توریسم دارد که متأسفانه این پتانسیل نیز همانند سایر توانمندیها و شاید با اولویتی بالاتر، محجور و دست نخورده باقی مانده است.
با در نظر گرفتن ملاحظات فوق، آرزوی اشتغال اهالی به ویژه جوانان این دیار، محدود به استخدام در بوروکراسی اداری، مشاغل فصلی، فروشندگی یا مهاجرت به استانهای مجاور جهت کار در صنایع نفتی و کشاورزی است.
در اسفند ۱۴۰۲ اهالی کهگیلویه باید انتخاب کنند و این واقعیات بر انتخاب آنها اثرگذار است. موحد به واسطه جایگاه نمایندگی بر بوروکراسی مسلط است و انتظار دارد سبد رای خود را حفظ و برنده این رقابت باشد اما، این ظاهر قصه است، واقعیت چالش موحد در همین به اصطلاح ظرفیت است.
نخست آن که ظرفیت بوروکراسی کهگیلویه محدود است و نمیتوان از این رهگذر همه را راضی نگهداشت. علاوه بر این، توده مردم فهمشان از چنین رویکردی، تبعیض است و این خود عاملی مسبوق به سابقه در تقابل ذهنیت جامعه با استمرار حضور موحد بر صندلی سبز بهارستان است. ، مضاف بر این، موحد بعد از ۶ دوره نمایندگی آوردهای برای رفاه و توسعه حوزه انتخابیه نداشته است و شرایط کنونی او بسیار مشابه با رقابت مجلس دهم و خبر از افول مقبولیت اجتماعی او دارد. شرایط سنی موحد و منع قانونی برای حضور در رقابتهای بعد از ۱۴۰۲ مزید بر علت شده و چالش بزرگتری را در همراهی رایدهندگان، حتی حلقه اولیه او به وجود آورده است. ذهنیت جامعه این حقیقت را با خود نجوا میکند که حتی در صورت پیروزی نیز دیگر نمیتوانند به وعدههای پس از اسفند ۱۴۰۲ موحد اعتماد کنند.
در روزهای اخیر خطاب به موحد در مطلبی آورده شده بود؛ « کسی که ۲۴ سال نتوانست یا نخواست در این ۴ سال نیز نه میتواند و نه خواهد خواست. » این قضاوت، فهم امروز مردم کهگیلویه از ۶ دوره حضور موحد در مجلس است. چنین ذهنیت عمومی فراگیری که امروزه به شدت افکار عمومی را تحت تأثیر خود قرار داده است نمیتواند برای موحد تا رسیدن به موعد انتخابات در اسفند ۱۴۰۲امید آفرین باشد بلکه، ریزشهای موحد نه در حامیان، که در حلقه نخست او آغاز شده و هر چه به فصل انتخابات نزدیکتر شویم شدیدتر نیز خواهد شد. بر این اساس، باید منتظر پایان تلخ موحد با رای نه قاطع مردم بود.
هاشمی پور در رقابتهای مجلس دهم توانست با شکست موحد به مجلس راه یابد. در دوره نهم ناکارآمدی موحد به دلایلی که برخی از آنها پیش از این آورده شد و تبلیغ چهرهای کارآمد و کارآفرین از هاشمی، منجر به پیروزی او در رقابت با موحد شد. هاشمی پور در دوره چهار ساله نمایندگی نه فقط وعدههایی که داده بود تجلی خاصی در تغییر وضع موجود کهگیلویه و کارآفرینی با خود به همراه نداشت بلکه، تحت تأثیر نمایش مقتدرانه و کارآمد تاجگردون در مجلس و بوروکراسی ملی، این ذهنیت را برای اهالی کهگیلویه به وجود آورد که کهگیلویه حتی داشتههایش را نیز باخته است. علاوه بر این، ضعف تعامل هاشمی پور با مردم در چهارساله نمایندگی عرصه را برای رقیب کهنه کار او فراهم کرد تا با استفاده حداکثری از واقعیت موجود و شعار «عزت» هاشمی را شکست دهد. موحد توانست با مدیریت افکار عمومی بر اساس واقعیات موجود، وعده تغییر مشی سیاسی و توجه به خدمات عمومی و اعاده عزت از دست رفته، اعتماد مردم را به دست آورد. امری که در ادامه و در دوره نمایندگی اخیر به آن پایبند نبود و سوت پایان موحد را پیش از موعد به صدا در آورده است.
بر این اساس، هاشمی پور به رغم به خدمت گرفتن رسانهها، آوردهای برای اقناع ذهنیت جامعه برا اعتماد به او با خود به همراه ندارد.
مژدهی و سعادتیان بهامید ایجاد زمینهای برای جریانداری در آینده وارد عرصه رقابت شدهاند. برای تأثیرگذاری این طیف از نامزدها باید منتظر آینده و دوره بعد بدون موحد بود.
دهبانی پور، مجیدیان و جلیل فر با رویکرد اصلاح طلبی سعی در تثبیت حضور خود به عنوان جریان دار شدن در این طیف را دارند که نتیجه چنین طرحی در زمان محدود باقی مانده به نتیجه نخواهد رسید و باید منتظر تحولات آینده و انتخابات ۱۴۰۶ بود.
این روزها واقعیت موجود کهگیلویه افکار عمومی را متوجه بزرگواری نموده است. بزرگواری نماینده ادوار کهگیلویه است که بعد از دو دوره متوالی نمایندگی با هدف واگذاری عرصه به جوانان از حضور در رقابتهای انتخاباتی کنار کشید. تکرار حضور افراد متنفذ، بستن فضای سیاسی جهت عرض اندام جوانان، تداوم ناکارآمدی و دعوتهای گسترده مردمی برای تغییر وضع موجود از او، بزرگواری را قانع به حضور در عرصه انتخابات نمود. دقت در افکار عمومی و قضاوت مردم در خصوص بزرگواری، نشانگر مساعد بودن ذهنیت اجتماعی برای پذیرش و اعتماد به او است. حامیانش بر اساس چنین فهمی از فضای عمومی او را خادم صادق توصیف و جریان خود را خیزشی برای احیای کهگیلویه معرفی میکنند. آنها معتقدند کهگیلویه بزرگ آماده رای آری به خادم صادق کهگیلویه است.