تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۷:۲۲
کد مطلب : ۴۵۹۷۶۶
یادداشت؛
سدهای خرسان و تنگ سرخ، سدهای بی اعتمادی بین مردم و مسئولین هستند
محمد بهرامی
۴
کبنا ؛
محمد بهرامی شهردار اسبق یاسوج در یادداشتی به موضوع سد خرسان و تنگ سرخ یاسوج پرداخت که در ادامه میخوانید:
گاهی آنقدر وقت تنگ است و موضوع پراهمیت که باید بیمقدمه و بیاتلاف زمان و بیاسراف قلم و کاغذ سراغ اصل موضوع و حرف آخر رفت؛ جناب آقای استاندار، نمایندگان محترم استان و مسئولین مربوطه؛ شما مسئول و مدیر و نماینده کدام «آب» و کدام «خاک» هستید؟ دلواپس و نگران «کدام» مردم هستید؟ آب و خاک و درخت و محیط زیست، بومی منطقه بودن، اصالت زندگی، کوچ اجباری، تاریخ و تمدن یک دیار، پارک ملی، مشاغل محلی، توسعه پایدار، گیاهان دارویی و دهها واژهی درشت دیگر زندگی، در انبار واژگان شما چه تعریف و اهمیتی دارد که اینگونه جلوی چشمتان عدهای که معنا و مفهوم و اهمیت اعتماد مردم را درک نمیکنند یا بخاطر منافع خودشان آن را دور میزنند چون سیلی ویرانگر بالا و پایین این دیار (بویراحمد و دنا و مارگون و استان) را با سدهایی چون تنگ سرخ و خرسان، در مینوردند و این همه خسارت به جا میگذارند و از شما صدایی در نمیآید؟ واقعاً نمیدانید یا نمیبینید که سدی چون سد خرسان ۳ با آن طراحی زشت اولیه و جابجایی مرزانه، چه افتضاح و زیانهای جبران ناپذیری به بار میآورد؟ فعالان و کارشناسان دلسوز محیط زیست دیگر با چه زبان و قلمی دل نگرانی خود و آثار مخرب این سد خرسان ۳ را بگویند و بنویسند تا شما از پی این غارت آشکار، غیرتی در رگهایتان جاری شود؟؛
* زیر آب رفتن ۱۷ روستا
* انتقال بین حوضهای آب و...
* کوچ اجباری و اثرات زیان بار حاصل از این کوچ برای کوچکنندگان و حاشیه نشینی و آثار تلخ این حاشیه نشینی
* آثار زیان بار آن بر رود کارون و بخشی از مردم خوزستان
* خطر نابودی پارک ملی دنا
* از بین رفتن اصالت زیستی و بومی این ۱۷ روستا که خود کتابها درد و نگرانی است
* زیر آب رفتن قبرستان ۵ هزار ساله و نابودی بخشی از تاریخ منطقه
* نابودی توسعه پایدار
* نابودی مشاغل محلی
* نابودی گیاهان دارویی خاص و نادر ایران
و دهها آثار مخرب دیگر. هر کدام از این آثاری که تیتروار گفته شد خود قصه پر رنج و غصهای دارد که میتواند ساعتها تِمِ یک گفتگوی طولانی باشد.
این سدها، سدهای بیاعتمادی بین مردم و مسئولین هستند. در شرایطی که ما بیشتر از همیشه باید وحدت و یکدلی داشته باشیم و اعتماد بین مردم و مسئولین محکمتر از همیشه باشد، این دیوارهای بلند تفرقه و بیاعتمادی را بشکنید و فرو ریزید. این چه بنایی است که اکثر کارشناسان و مردم منطقه از آن رضایت ندارند ولی اصرار بر ادامهی آن داده میشود؟ کجای دنیا تمام زندگی و زیست یک منطقه را نابود میکنند تا شاید منطقه دیگر مقداری آباد شود؟ (که البته اگر در مقصد ابادانی شود و مشکلی ایجاد نگردد) اینکه ما همه یک ملتیم و از یک کشوریم با هزاران اشتراک که خواهان آبادانی و توسعه گوشه گوشه این کشور عزیز شکی نیست اما به عدالت و بدون تبعیض.
آن چه بیشتر از هر چیز دیگری مردم را ناراحت و بیاعتماد میکند این سکوت و عدم شفافسازی شماست. نمیدانیم صدا و سیما بهعنوان رسانه ملی نمیخواهد یا شما حاضر نمیشوید که در برنامهای زنده و در حضور کارشناسان برای مردم شفافسازی و رفع ابهام نمایید. شک نکنید اگر استدلالهای شما منطقی و منصفانه باشد مردم مثل همیشه درک میکنند و انصاف دارند. همانگونه که آنجاها که مدیران و مسئولان خود را صادق دیدهاند حتی اشتباهات سهویشان را درک کردهاند و بخشیدهاند.
این چه رازی است که همواره استانهای کم جغرافیای ما مبدا انتقال سرمایهها بوده است و دیگران مقصد این انتقال سودآور؟ ماجرای سد تنگ سرخ و خرسان یکی از ماجراها و داستانهای فراموش نشدنی تاریخ این منطقه خواهد شد و آیندگان بارها به آن رجوع خواهند کرد چرا که اثرات مخرب این سد به احوال و زندگی آنان در آینده خواهد رسید، پس به گوش و به هوش باشید و در جای درست این داستان قرار بگیرید. شما امروز مسئول هستید و پاسخگوی حال و آینده و تاریخ این دیار خواهید بود. مواظب رد پایتان در تقویم این آب و خاک باشید. مبادا که فرزندان و نوادگان ما، نام شما را هم ردیف سیل و خشکسالی و آفتهای محیط زیست یاد کنند. تا دیرتر نشده، بلند شوید و نقش و دین خود را به مردم و منطقه و کشور و نظام و عدالت ادا کنید و دیوارهای بیاعتمادی را فرو بریزید.
محمد بهرامی
۲۲ اسفند ۱۴۰۱
گاهی آنقدر وقت تنگ است و موضوع پراهمیت که باید بیمقدمه و بیاتلاف زمان و بیاسراف قلم و کاغذ سراغ اصل موضوع و حرف آخر رفت؛ جناب آقای استاندار، نمایندگان محترم استان و مسئولین مربوطه؛ شما مسئول و مدیر و نماینده کدام «آب» و کدام «خاک» هستید؟ دلواپس و نگران «کدام» مردم هستید؟ آب و خاک و درخت و محیط زیست، بومی منطقه بودن، اصالت زندگی، کوچ اجباری، تاریخ و تمدن یک دیار، پارک ملی، مشاغل محلی، توسعه پایدار، گیاهان دارویی و دهها واژهی درشت دیگر زندگی، در انبار واژگان شما چه تعریف و اهمیتی دارد که اینگونه جلوی چشمتان عدهای که معنا و مفهوم و اهمیت اعتماد مردم را درک نمیکنند یا بخاطر منافع خودشان آن را دور میزنند چون سیلی ویرانگر بالا و پایین این دیار (بویراحمد و دنا و مارگون و استان) را با سدهایی چون تنگ سرخ و خرسان، در مینوردند و این همه خسارت به جا میگذارند و از شما صدایی در نمیآید؟ واقعاً نمیدانید یا نمیبینید که سدی چون سد خرسان ۳ با آن طراحی زشت اولیه و جابجایی مرزانه، چه افتضاح و زیانهای جبران ناپذیری به بار میآورد؟ فعالان و کارشناسان دلسوز محیط زیست دیگر با چه زبان و قلمی دل نگرانی خود و آثار مخرب این سد خرسان ۳ را بگویند و بنویسند تا شما از پی این غارت آشکار، غیرتی در رگهایتان جاری شود؟؛
* زیر آب رفتن ۱۷ روستا
* انتقال بین حوضهای آب و...
* کوچ اجباری و اثرات زیان بار حاصل از این کوچ برای کوچکنندگان و حاشیه نشینی و آثار تلخ این حاشیه نشینی
* آثار زیان بار آن بر رود کارون و بخشی از مردم خوزستان
* خطر نابودی پارک ملی دنا
* از بین رفتن اصالت زیستی و بومی این ۱۷ روستا که خود کتابها درد و نگرانی است
* زیر آب رفتن قبرستان ۵ هزار ساله و نابودی بخشی از تاریخ منطقه
* نابودی توسعه پایدار
* نابودی مشاغل محلی
* نابودی گیاهان دارویی خاص و نادر ایران
و دهها آثار مخرب دیگر. هر کدام از این آثاری که تیتروار گفته شد خود قصه پر رنج و غصهای دارد که میتواند ساعتها تِمِ یک گفتگوی طولانی باشد.
این سدها، سدهای بیاعتمادی بین مردم و مسئولین هستند. در شرایطی که ما بیشتر از همیشه باید وحدت و یکدلی داشته باشیم و اعتماد بین مردم و مسئولین محکمتر از همیشه باشد، این دیوارهای بلند تفرقه و بیاعتمادی را بشکنید و فرو ریزید. این چه بنایی است که اکثر کارشناسان و مردم منطقه از آن رضایت ندارند ولی اصرار بر ادامهی آن داده میشود؟ کجای دنیا تمام زندگی و زیست یک منطقه را نابود میکنند تا شاید منطقه دیگر مقداری آباد شود؟ (که البته اگر در مقصد ابادانی شود و مشکلی ایجاد نگردد) اینکه ما همه یک ملتیم و از یک کشوریم با هزاران اشتراک که خواهان آبادانی و توسعه گوشه گوشه این کشور عزیز شکی نیست اما به عدالت و بدون تبعیض.
آن چه بیشتر از هر چیز دیگری مردم را ناراحت و بیاعتماد میکند این سکوت و عدم شفافسازی شماست. نمیدانیم صدا و سیما بهعنوان رسانه ملی نمیخواهد یا شما حاضر نمیشوید که در برنامهای زنده و در حضور کارشناسان برای مردم شفافسازی و رفع ابهام نمایید. شک نکنید اگر استدلالهای شما منطقی و منصفانه باشد مردم مثل همیشه درک میکنند و انصاف دارند. همانگونه که آنجاها که مدیران و مسئولان خود را صادق دیدهاند حتی اشتباهات سهویشان را درک کردهاند و بخشیدهاند.
این چه رازی است که همواره استانهای کم جغرافیای ما مبدا انتقال سرمایهها بوده است و دیگران مقصد این انتقال سودآور؟ ماجرای سد تنگ سرخ و خرسان یکی از ماجراها و داستانهای فراموش نشدنی تاریخ این منطقه خواهد شد و آیندگان بارها به آن رجوع خواهند کرد چرا که اثرات مخرب این سد به احوال و زندگی آنان در آینده خواهد رسید، پس به گوش و به هوش باشید و در جای درست این داستان قرار بگیرید. شما امروز مسئول هستید و پاسخگوی حال و آینده و تاریخ این دیار خواهید بود. مواظب رد پایتان در تقویم این آب و خاک باشید. مبادا که فرزندان و نوادگان ما، نام شما را هم ردیف سیل و خشکسالی و آفتهای محیط زیست یاد کنند. تا دیرتر نشده، بلند شوید و نقش و دین خود را به مردم و منطقه و کشور و نظام و عدالت ادا کنید و دیوارهای بیاعتمادی را فرو بریزید.
محمد بهرامی
۲۲ اسفند ۱۴۰۱