تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۰۶
کد مطلب : ۴۵۳۹۷۲
ریشه اعتراضات در ایران در گفتوگو با کارشناسان بررسی شد
پنجضلعی اعتراضات در ایران / برچسب به معترضان تناسبی با گفتوگو ندارد / اصولگرایان درک درستی از مشکلات ندارند
۱
کبنا ؛براي اينکه يک جامعه به آرمان شهر برسد و توسعه را تجربه کند، توجه به چند الزام مهم ضروري است يکي از اصلي ترين آنها «شناختي دقيق از فرصت ها و تهديدها » است تا از اين طريق امکان اقدامات لازم براي اصلاح فراهم شود. همچينن بايد گفت، لازم است چرخه تصميم گيري و اجرايي از حضور چهره هاي تندرويي که اصرار به افراطي گري دارند، پاک شود تا عقلانيت به لايه هاي مختلف جامعه رسوخ کند. همه اين موارد در حالي است که کوتاهي و اهمال هاي نهادهاي رسمي موجب شده کشور و در نتيجه مردم در برهه اي مملو از موانع بلد و کوتاه، سختي هاي عديده اي را تجربه کنند.
پنجضلعی اعتراضات در ایران
بابک نگاهداری_ رئیس مرکز پژوهشهای مجلس_ درسخنانی عوامل موثر بر اعتراضات اخیر در کشور را برشمرد و ریشه اصلی وقایع اخیر را در ایجاد احساس نارضایتی میان مردم دانست.
نگاهداری این احساس نارضایتی را چندبُعدی و در پنج حوزه موضوعی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، زیستمحیطی و بینالمللی دستهبندی کرد.
وی افزود: در حوزه اقتصادی ما از سال ۱۳۹۰ تا به امروز وضعیت خوبی نداشتهایم و این واقعیتی است که تمام شاخصهای اقتصادی، اعم از کمی و کیفی، آن را نشان میدهد. طی ۱۱ سال، به جمعیت فقرا اضافه شد. ضمن آنکه شکاف فقر نیز مستمرا افزایش یافته به نحوی که در سال ۱۴۰۰ به بالاترین مقدار خود از سال ۱۳۹۰ به بعد رسیده است. یعنی نه تنها افراد بیشتری به زیر خط فقر رفتهاند بلکه فاصله فقرا با خط فقر نیز بیشتر شده است. گمان نکنید که این موضوع صرفا باعث نارضایتی در بین فقرا و طبقه متوسط میشود. به هر حال طبقات بالا، حتی اگر در این وضعیت به صورت شخصی ارتقا پیدا کنند؛ در جامعهای زندگی میکنند که بدتر شدن وضعیت مردم را میبینند. بیشک چنین اتفاقی در طبقات بالا نیز احساس نارضایتی ایجاد میکند.
وی افزود: برخی میگویند کسانی که در خیابان حضور دارند با توجه به اینکه غالبا از طبقه متوسط هستند؛ مشکل اقتصادی ندارند و اصلا وضعیت اقتصادی برایشان مهم نیست. ابدا چنین نیست. این افراد حتی اگر امروز هم غم نان نداشته باشند؛ نسبت به آینده و اینکه وضعیت اقتصادیشان بهتر شود امیدوار نیستند.
نگاهداری در ادامه یادآور شد: بر اساس افکارسنجی انجام شده در اردیبهشت ۱۴۰۱ در مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، متاسفانه امید مردم به بهبود اوضاع اقتصادی، افزایشی نبوده است. همچنین در حوزه مسکن، درصد افرادی که باور دارند قیمت خرید مسکن در سه ماه آینده افزایش خواهد یافت، با گذشت زمان به صورت قابل توجهی بیشتر شده است. این نسبت از ۶/ ۳۷ درصد در آبان ۱۴۰۰ و ۴۱ درصد در بهمن ۱۴۰۰ با افزایشی چشمگیر به ۵/ ۵۵ درصد در اردیبهشت ۱۴۰۱ رسیده است.
تنها ۱۰ درصد از کسانی که خود یا خانوادهشان مالک منزل نیستند، به نحوی احتمال میدهند که در یک سال آینده مسکن جدید خریداری کنند. اعداد بسیار گویا هستند. وضعیت اقتصادی به سمتی پیش رفته است که وضعیت و چشمانداز از آینده مبهم است.رئیس مرکز پژوهشهای مجلس در تبیین نقش حوزه فرهنگی دراعتراضات، درباره موضوع حجاب گفت: حرکت در حوزه حجاب سه دهه است که در جامعه ایران به صورت لاینقطعی در حال حرکت و پیشروی بوده است. کارهای فرهنگی صورت گرفته نیز اصلا جوابگو و منطبق با وضعیت نبوده و نتایج خوبی نداشتهاند. موضوع پیدایش سبک زندگی جدید در جامعه ایران که به مدد شبکههای مجازی، خصوصا اینستاگرام به وقوع پیوسته، یک موضوع مهم فرهنگی دیگر است. متاسفانه عملکرد دستگاههای فرهنگی کشور، متناسب با نیازها نبوده است.
وی درادامه از کمآبی، آلودگی هوا، ریزگردها و انقراض گونهها به عنوان مسائل زیست محیطی که منجر به ایجاد احساس نارضایتی شده نام برد و گفت: درحوزه بینالمللی موضوع برجام یکی از متغیرهای مهم در این زمینه است. فارغ از اینکه تاثیر واقعی برجام چقدر است؛ افکار عمومی نسبت به سرنوشت برجام حساس و دچار ابهام در به نتیجه رسیدن آن است، در نحوه اطلاعرسانی فرآیند مذاکرات و نتیجه آن برای اقتصاد و زندگی مردم اشکالات اساسی وجود دارد. نگاهداری با تاکید بر اینکه شنیدن اعتراضات و توان اصلاح رویه برای هر حکومتی نیاز است، تصریح کرد: هنر حکمرانی این است که با تمام بخشهای جامعه در ارتباط باشد و اعتراضات و حتی اعتراضهای خاموش تمام مردم را بشنود.
برداشتهای متفاوت از فضای کشور
نگاهداری دربخش دیگری از سخنانش در تحلیل وقایع اخیر در کشور با بیان اینکه دو نگاه حاکم یا بهتر بگویم دو برداشت در فضای فعلی کشور وجود دارد، گفت: این دو برداشت شامل روایت اعتراضات همهگیر و روایت اغتشاشات خارجی است که هر دو رویکرد تلاش میکنند تا واقعیت را مطابق با برداشت خود، روایت کنند.
وی افزود: روایت اعتراضات همهگیر، طوری القا میکند که گویی میلیونها نفر در سراسر کشور در حال راهپیمایی و تظاهرات هستند و همهچیز بحرانی است. شایعات عجیب و غریبی را هم که در این فضا ساخته میشود، این روزها کم ندیدهایم.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس ادامه داد: روایت اغتشاشات خارجی هم بنا بر انتساب تمام اتفاقات ۴۰ روز اخیر به عناصر اطلاعاتی و امنیتی خارجی ساخته شده است. در این روایت هم شاکله اصلی این است که ما با یک پروژه خارجی مواجه هستیم و اگر تعداد اندکی از جوانان هم در این فضا وجود دارند به خاطر فریب خوردن است.
وی براساس پژوهشهای علمی مرکز پژوهشهای مجلس، یادآور شد: نتایج این یافتهها به ما نشان میدهند که این دو برداشت را باید در کنار هم و در ارتباط با یکدیگر درک و فهم کرد، از طرفی کاملا آشکار و واضح است که وجود، نفوذ و تاثیر نیروهای خارجی و عوامل آموزشدیده آنها در وقایع اخیر کشور وجود عینی و واقعی دارد.
از طرف دیگر هم ما شاهد این هستیم کسانی که به خیابانها میآیند و از آن مهمتر کسانی که در خانهها و پشت گوشیهایشان با این اتفاقات همدلی میکنند؛ اعتراضاتی دارند. بنابراین هم اعتراضات و نارضایتی بخشهایی از مردم را داریم و هم اغتشاشاتی وجود دارد که کاملا با برنامهریزی و طراحی دشمنان در حال اجرا است. به همین دلیل ما با وضعیت پیچیده مواجهیم نه ساده. پس ما هم با اعتراض مواجهیم هم اغتشاش.
ظهور اپوزیسیون جدید
وی در ادامه سخنانش دخالت خارجی در بروز ناآرامیها در کشور را در سه سطح نرم و رسانهای، دخالت خارجی و فعالیت ایرانیان خارج از کشور تقسیمبندی کرد و گفت: همه شاهد این هستیم که رسانههای فارسیزبان خارجی و ماهوارهای اعم از منوتو، بیبیسی، ایران اینترنشنال و تمام گروههای تلگرامی و اکانتهای توییتری و اینستاگرامی، تمام توان خود را به میان آوردهاند و در اعتراضات نقش ایفا میکنند. این تنها ادعای مسوولان نیست و تمام کارشناسان و پژوهشگران داخلی و خارجی درباره تاثیرات این رسانهها متفقالقول هستند.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس دومین سطح دخالت خارجی را سطح سخت و فیزیکی و شامل ایجاد اغتشاشات خیابانی با استفاده از نیروهای آموزشدیده توصیف کرد و گفت: سطح سوم هم مربوط به فعالیت ایرانیان خارج از کشور است که در این دوره عامل جدیدی است که به موضوع اضافه شده است.
نگاهداری با بیان اینکه تظاهرات ایرانیان خارج از کشور موضوع تازهای نیست درعین حال گفت که این تظاهرات، تفاوتهایی با قبل دارد که سابقا بدین صورت وجود نداشت. به گفته رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، رسانههای فارسیزبان و حتی غیرفارسیزبان تمام تلاش خود را در این مدت کردهاند که به نحو بیسابقهای تظاهرات ایرانیان خارج از کشور را برجسته و حتی بزرگنمایی کنند. دلیل دیگر هم ظهور شخصیتهای اپوزیسیون جدید است.
نگاهداری افزود: قبل از این اعتراضات، رهبران اپوزیسیون ایرانی خارج از کشور به دو دسته تقسیم میشدند؛ منافقین و بازماندگان رژیم پهلوی. این افراد، جایگاهی در افکار عمومی داخل ایران نداشتند و اصلا ارتباط عاطفی در جامعه ایران نمیتوانستند برقرار سازند. اما چهرههای جدیدی در جبهه اپوزیسیون خارج از کشور ظهور کردهاند.
مهدي آيتي_ فعال سياسي اصلاح طلب_ در گفتوگو با آرمان امروز با تاکيد بر پرهيز از افراطي گري و به کارگيري مسئولان معتدل مي گويد: يکي از مواردي که مانع آرامش مي شود، چيزي غير اين نيست که مسئولان و آنهايي که قرار است سياست گذاري کنند درک صحيحي از مشکلات کشور ندارند و به همين دليل اساسا «حل» مشکل بعيد مي شود. چرا که تا مساله به طور دقيق ارزيابي نشود، بحث پيدا کردن راه حل منتفي مي شود.
اين چهره اصلاح طلب در ادامه گفت: به قائده مانع ها بر اساس تدبير و تلاش هاي کارشناسي بايد حل شوند که لازمه اين مهم دولتي کارآمد و توانا است. در حال حاضر زمام امور و همچنين تريبون هاي مهم در اختيار دسته اي هستند که خودشان با افراطي گري و اصرار به ندانم کاري باني خرابي هاي موجود هستند. حالا من از شما مي پرسم، وقتي اداره امور به دست تندروها افتاده است، مي توانيم اميدي براي بهبودي اوضاع داشته باشيم.
او با اشاره به برخوردهاي تندي که با جامعه دانشگاهي صورت مي گيرد، افزود: وقتي با اهالي دانشگاه که قشر نخبه و فرهيخته جامعه را تشکيل مي دهند، برخوردهاي راديکال انجام مي شود و جايگاه دانشجويان ناديده گرفته مي شود، چطور مي توانيم به اصلاح شانسي قائل شويم؟ تا زماني که بناي سيستم بر تعامل با همه سليقه ها نباشد، نه تنها مشکلي حل نخواهد شد، بلکه روز به روز بر مشکلات افزوده خواهد شد.
وي توضيح داد: دولت سيزهم وارد شانزدهمين ماه فعاليت خود شده است و در حالي که با وعده کمرنگ شدن مشکلات مردم راًي گرفته بودند، مردم گرفتاري هاي بيشتري را نسبت به پيش از انتخابات 1400 دارند که اين يک دليل واضح دارد. در واقع وقتي دولتي ها چهره هاي کارنامه داري که مشي اعتدالي دارند را به حاشيه مي کشند و از افراد افراطي که عادت به تندوري دارند، استفاده مي کند معلوم است هم در بخش اقتصاد چالش هاي زيادي را ببينيم و هم در حوزه سياست خارجي، فرهنگي و ... عملکردها طوري باشد که نارضايتي عمومي به بيشترين حد ممکن خود برسد. دولت آقاي رئيسي به طور آشکاري با تندورها هم نظر و هم راًي است و به همين دليل مردم به حدي مشکل را تحمل کردند که قرار را بر بلند کردن صداي اعتراضي شان گذاشتند.
مهدي آيتي در پايان گفت: ايران کشوري غني با پتانسيل هاي عظيم و البته نيروي کار ارزان است و به همين دليل به هيچ وجه نبايد با اين موضوع کنار آمد که آرامش و راحتي خيال براي مردم آرزويي محال باشد. کافي است، يکبار براي هميشه تصميمي جدي و مهم درباره واقع بيني در همه امور و به کار گيري چهره هاي کارنامه دار و معتدل بگيريم تا از اين طريق مانع هاي پيش رو را برداريم و مقدمات پيشرفت و توسعه را فراهم سازيم. در صورت تحقق اين هدف، آرامش به جامعه تزريق خواهد شد و در نتيجه رضايتمندي عمومي و اعتماد به سيستم در بيشترين حالت ممکن خود قرار خواهد گرفت.
برچسب به معترضان تناسبی با گفتوگو ندارد
اين روزها جملاتي که از سوي برخي مسئولان ميشنويم در شرايط فعلي کشور باور نکردني است و درحاليکه فضاي رسانهاي و تاکيد پاستورنشينان بر ايجاد فضاهاي گفتوگو در کشور (ميان دولت و ملت) است، برخيها با جملاتي خارج از عرف و شرع جامعه ايراني، با زدن برچسبها به معترضان، ميخواهند صداي آنها به گوش مسئولان نرسد يا جامعه را بيشتر عصباني کنند. هنوز کسي استنباط دقيقي از اين صحبتها ندارد که برچه مبنايي و با چه هدفي گفته ميشود!، اما کارشناسان براين باورند برچسبهاي غير اخلاقي به معترضان، دليل يا سدي براي نشنيدن مطالبات آنهاست. برچسبهايي نظير مثل «لخت مادرزاد»، «همخوابي»، «زندگي مثل حيوان»، «استخر مختلط» و... در فضايي مطرح ميشود که دولت و نظام سعي دارند با فضاي گفتوگو، به يک آشتي ملي و وفاق ملي برسند، اما حالا چگونه ميشود با معترضان در مورد گفتوگو حرف زد؟ معترضان و دانشجويان حالا با صدها برچسب روبهرو شدهاند و طي اين مدت که از اين سخنان ميگذرد، نه تنها آرام نشدهاند بلکه مانند بنزين روي آتش اعتراضات عمل ميکند. نيازي به راستي آزمايي اين سخنان در سطح جامعه ايراني نيست و فقط ميتوان اينگونه صحبتها را از زبان يا توئيت برخي از مسئولان شنيد و آن زمان است که ميتوان به اين امر پي برد که فضاي گفتوگو از حوالي بهارستان تا پاستور چقدر فاصله دارد. بهعنوان مثال چندي پيش مصطفي ميرسليم، نماينده تهران در مجلس شوراي اسلامي گفته بود که پيش از اعتراضات زناني را در خيابان ديده که لخت مادرزاد بودهاند. حميد رسايي، نماينده سابق مجلس نيز گفته بود: «خواسته معترضان از آزادي اين است که هر شب با يکي بخوابند و مثل حيوان بچَرند!» همچنين اين سياستمدار اصولگرا و عضو جبهه پايداري در توئيتي بيسابقه و همزمان با اعتراضات دانشجويان در دانشگاه شريف، نوشت: «اراذلي که به اسم دانشجو هر روز به بهانه اي دانشگاه شريف را متشنج مي کنند، دنبال بهانه اي براي اخراج و در گام بعد اقامت گرفتن در اروپا هستند. راه مواجه با آن ها مطابق ضوابط دانشگاه، ابتدا اخراج و سپس ممنوع الخروجي 10 تا 15ساله است. باور کنيد وحشي بازي در محيط دانشگاه تمام مي شود.» البته از اين نوع اظهار نظرها در اعتراضات اخير کم نبوده و حتي در مقابل دوربينهاي تلويزيوني نيز خطاب به معترضان گفته شده؛ چندي پيش حسين کچويان استاد دانشگاه تهران در شبکه افق تلويزيون، خواست معترضان را «زن، فحشا، هرزگي» عنوان کرد!. سعيد قاسمي که سابقه توهين به مقامات عالي جمهوري اسلامي را در کارنامه خود دارد، با حضور در برنامه شبکه افق، خطاب به ابراهيم رئيسي گفته بود «يک راه بيشتر نداري؛ تغيير ريل با حجامت در نظام.» محمدجواد اخوان، سردبير روزنامه جوان نوشت: «از سلف مختلط شروع ميکنند و کم کم به خوابگاه مختلط و استخر مختلط ميرسند.» پس از اين صحبتها بود که معترضان شعار ميدادند: «نه حيض هستيم نه هرزه...» با اين حال سوال اينجاست که فرهنگ عفافي که دوستان همواره از آن بهکار ميبرند، آيا نبايد اين عفت در کلام و گفتار مسئولان پابرجا باشد. با اين حال در رابطه با اين موضوعات، تقي آزاد ارمکي_ جامعهشناس برجسته کشور_ در گفتوگو با آرمان امروز به ريشه يابي اين سخنان ميپردازد که حاوي نکات قابل تاملي است.
امروز و در شرايط فقدان مرجعيتهاي مياني و معتدل، اعتراضات براي برخي از مسئولان و سلبريتيها به ميدان مبارزات سياسي تبديل شده. در شرايطي که دولت و قوه قضائيه سعي دارند که معترضان را دعوت به فضاي گفتوگو کنند، برخي مسئولان و کارشناسان در رسانههاي رسمي به ميداني براي تنش افزايي و آتش افروزي تبديل شدهاند و برچسبهاي غير اخلاقي به طرفهاي مخالف جريان فکري خود ميزنند. استنباط شما از اين اتفاقات که در جريان ناآراميها رخ داده و به نوعي بيسابقه است، چيست؟
براي اتفاقاتي که در 45 روز اخير رخ داده و در جريان است، ميتوان اسامي مختلفي گذاشت. يک تعبيري که جامعه شناسان ايران از اين اعتراضات دارند، يک جنبش اجتماعي در ايران اتفاق افتاده که هدف اساسي آن زندگي، صلح و آزادي است. نيروهاي اجتماعي آن زنان و مردان جوان هستند. اين صفات توضيح ميدهد که اساسا اين پديده، يک جنبش اجتماعي تمام عيار است. اگر بخواهيم پذيراي صداي معترضان باشيم بايد اينگونه به آن نگاه کنيم و زمانيکه پذيرايش شديم با توجه به ابعاد و زواياي اين جنبش اجتماعي، ميتوان با آن ارتباط برقرار کرد. آن را به رسميت شناخت و از داخل اين جنبش اجتماعي، الگوهاي جديد زيستي را بهدست آورد. کساني که علاقهاي به رسميت شناختن اين پديده ندارند و همچنان جامعه ايراني را يک جامعهاي به وسعت نيم قرن پيش ميپندارند، تعابير مختلفي از اين جنبش بهکار ميبرند، يا اين امر را به اتفاق کور تقليل ميدهند يا آن را يک حادثه سياسي ميدانند که از طريق بيگانگان کنترل ميشود و... اما شکل خيلي زشت و بد اين موضوع زماني است که براي نشنيدن صداي معترضان، آن را به يک «امر جنسي» تقليل ميدهند و ميگويند که اين پديده (اعتراضات) ريشه در يک فروريختگي و عقدهگشايي جنسي دارد و عاملان آن زنان و مردان بدکاره هستند!. اين بدترين تعبير در مورد اين پديده است که از سوي برخي از مسئولان و نمايندگان و تربيون رسمي کشور، بيان ميشود. در حقيقت آنها ميخواهند با غيراخلاقي کردن اين پديده، مانع از اثرگذاري، شنيدن صداي اعتراضات، بيتوجهي به فضاي گفتوگو محور و توجه به خواسته معترضان شوند. اما نکته قابل تامل در برچسبهاي برخي ها اين است که افرادي که اين زنان و مردان برهنه را ديدهاند، در کجا بودند؟ در خواب، عالم رويا يا خوابنما شدهاند؟ ما چرا اين افراد برهنه را نديديم، اما افرادي مانند آقاي ميرسليم ديدهاند!. شايد ايشان درخواب ديده و فکر کرده که در عالم واقعيت بوده است. همچنين برخي افراد که صاحب جايگاه يا رسانه نظير تريبون صدا و سيما و روزنامههاي رسمي هستند نيز اين تعبير را بهکار ميبرند که معترضان بهدنبال روابط جنسي آزاد و بيقيد و بند هستند؛ سوال ما از آنها، اين است که مگر روابط جنسي آزاد در جامعه ايراني به دليل اعمال سياستهاي غلط شما، رواج پيدا نکرد؟ مگر ما ازدواج سفيد نداشتيم؟ من يک مطالعه در حوزه روابط جنسي در ايران داشتهام که نشان ميدهد، روابط دختران و پسران يا ازدواج سفيد، رقم بزرگي را شامل ميشود. اين موضوع سالهاست بهدليل سياستهاي اشتباه به وقوع پيوسته و آرزوي جوانان و افرادي نيست که بخواهند حالا با اعتراضات و ايجاد فضاي ناآرامي، آن را محقق کنند. آيا روابط جنسي آزاد در ايران و تهران از يک دهه پيش به شکل آشکار و پنهان وجود نداشته؟ که برخي بخواهند اين موضوع را بهدست بياورند و آن را اشاعه دهند. بلعکس برخي از جوانان نيز بهدنبال آشکار سازي و فرياد زدن آن در خيابان نيستند، چرا بايد روابطي را که دارند فرياد بزنند و آن را آشکار کنند. گروههاي ذينفع هم وجود دارند که مدافع اين امر هستند و از اين روابط سود مالي ميبرند، پس صحبت مسئولان يک نوع بدفهمي يا به بيراهه کشاندن اعتراضات يا تقليل آن به موارد خيلي جزئي، غيراخلاقي و روانشناسي است.
همانطور که در جريان ناآراميهاي اخير شاهد بوديم، يک خبر دروغ به نقل از شهردار تهران منتشر شد که براساس آن ادعا شده بود، زاکاني گفته است براي تخليه هيجانات دختران معترض بايد خانههاي عفاف ايجاد کنيم که ميليونها نفر از چهرههاي مشهور و مردم به اين خبر واکنش نشان دادند. در حاليکه آنقدر آنها از بيان اين موضوع ناراحت بودند که حتي به اصل و وجاهت خبر توجهي نکردند. کارشناسان نيز بر اين باورند که جامعهاي که سابقه 2500 سال تمدن را پشت سر خود دارد، چطور ميتواند بهدنبال انحرافات و موضوعات غير اخلاقي با رويکرد اعتراضي باشد. نظر شما در اين رابطه چيست؟
اين حرفها بسيار زشت است که دختران جامعه را به فساد و مشکلات اخلاقي متهم کنيد تا بتوانيد حرف خود را به کرسي بنشانند. بيان اين موضوعات و انعکاس وسيع آنها در رسانههاي همسو، يک نوع ويرانگري نسبت به اخلاق عمومي، روحانيت و اصحاب دين است. اگر هم شرع و دين به ما سفارش ميکند که اگر شما چيزي را هم ميبينيد چشمانتان را ببنديد تا آشکار نشود، چطور موضوع نديده را ميبينيم؟. کساني بايد اجازه پيدا کنند تا در افکار عمومي جامعه با دختران، زنان و مردان که به يک امر (درست يا غلط) معترض هستند، سخن بگويند نه اينکه آنها را به فساد يا خواستههاي غيراخلاقي متهم کنند. يک زمان ميگفتند که اساتيد دانشگاه بي دين هستند، بعد گفتيم که نمايندگان مجلس دچار فساد اخلاقي شدهاند! و حالا به مردان و دختران اين کشور برچسب ميزنيم. اين نگاه راديکال به جامعه، زندگي، مردم است. چرا مسئولان ارشد کشور در مقابل اين نوع صحبتها که مانند بنزين برروي آتش اعتراضات ريخته ميشود، سکوت ميکنند، دستگاههاي نظارتي کجا هستند تا بررسي کنند که دليل اين حرفها که موجب عصبانيت مردم در اين شرايط ميشود، چيست؟. اين افراد بايد براي تشويش اذهان عمومي در جريان اعتراضات محاکمه شوند. اگر قضاوتهاي غير اخلاقي اشاعه پيدا کند، در همه سطوح جامعه فراگير خواهد شد و بهجايي ميرسد که در هر اتفاق زنان، دختران و شخصيتهاي فرهنگي و اجتماعي را به فساد اخلاقي متهم کرديم.
طبق گفته مسئولان و کارشناسان، اين اعتراضات ريشه اقتصادي دارد نه صرفا حجاب، حالا ميتوان از برخي از مسئولان سوال کرد که چطور شما «زن لخت مادرزاد» يا «استخر مختلط» را ديديد، اما آن زني که تا کمر در سطل زباله به دنبال مايحتاج اوليه زندگياش بود، نديديد؟
بله؛ برخي از مسئولان اين مشکلات را «مخصوصا» نميبينند و در اين مواقع چشمانشان را ميبينند، اما چطور و کجا زنان برهنه در خيابان ديديد؟ چطور شده که اين افراد چيز نديده را اعلام ميکنند اما موضوعي را وجود ندارد سالهاست که کتمان ميکنند و به شکل عاميانه ميشوند مبلق اين سخن در فضاي مجازي. وقتي آنها ميگويند که ما زن برهنه ديديم، خواستار اين هستند که افرادي که از قاعده آنها فاصله دارند، دستگير شوند چون مصداق برهنگي در خيابان و کوچه است.
ريشه اين سخنان
اين صحبتها از سوي تعداد معدودي از افراد جناح اصولگرا که به شکل بنيادي همواره بهدنبال اخلاق، کاهش نابرابري، دولت متعالي و پاک بودند، بيان شده و متاسفانه حالا دارند خلاف اين موضوعات را در جامعه انجام ميدهند. اصولگرايان افرادي هستند که به «اصول» باور دارند و ميخواهند ريشهها را تقويت کنند. يکي از اصول اساسي کشور اخلاق و نجابت، حفظ حرمت و روان درست است که متاسفانه در بيان اينگونه جملات، اين اصول زير پا گذاشته شده است. اين صحبتها نشانههاي فروريختن است و در مسير از دست دادن اعتماد حرکت ميکنيم. ما در صحبتهايمان از کاهش و نابودي سرمايه اجتماعي سخن گفتيم که ميتواند در کوتاه مدت آسيبزا و حادثه آفرين باشد. ما از بعضي آرمانها فاصله گرفتيم و اخلاق، نجابت، توسعه، برابري و مدارا را نابود کرديم و تصاحب منابع و حذف رقيب به هر قيمتي مهم شد، حتي به برچسب اخلاقي زدن، سرزنش کردن، تحقير معترضان رسيديم.
پزشکیان: چرا دانشجویان به اینجا رسیدهاند؟
مسعود پزشکيان درباره جلسه هيات نظارت بر رفتار نمايندگان که براي بررسي شکايت نيروي انتظامي از چهار نماينده مجلس به دليل سخنان و موضع گيري آنها در ماجراي مرگ مهسا اميني برگزار شد گفت: نيروي انتظامي در اين جلسه گفت ما از نمايندگان گلايه داريم و قصدمان شکايت نبوده است. در حال حاضر مشکل نوع نگاه هايي است که در هيات نظارت بر رفتار نمايندگان وجود دارد.
نماينده مجلس ادامه داد: برخي نگاه ها در مجلس اين است که ما آتش بيار معرکه بوديم. در واقع در حال حاضر که نيروي انتظامي اينگونه مي گويد؛ برخي اعضا هيات نظارت کوتاه نمي آيند. بايد مارادونا را ول کرد و غضنفر را چسبيد.
نماينده مردم تبريز در مجلس اظهار کرد: ما به جاي اينکه بپذيريم که درنوع سياست گذاري و رفتارمان اشکالاتي وجود داشته است و مديريت خودمان را نقد کنيم ديگران را مقصر مي کنيم. ميشد کاري کرد که اين اتفاقات نيفتد. حالا که اين اتفاقات افتاده نيز ميگوئيم تقصير آنهاست.
آيا خود مديران، قانونگذاران، مسئولان و مجريان تقصيري ندارند و همه تقصيرها براي طرف مقابل است؟ چرا ما نبايد بنشينيم و بپذيريم که يک سري اشکالاتي داشتيم و آنها را اصلاح کنيم؟ ضمن اينکه آنها را نقد مي کنيم خودمان را نيز نقد کنيم که چه کاري کرديم که اين وضعيت به وجود آمده است.
وي تاکيد کرد: من به عنوان يک نماينده آن چيزي را که مي فهمم و ميبينم و گلايه مردم است طرح مي کنم و چيزي که آنجا گفتم و اينجا هم تاکيد مي کنم اين است که شفاف کردن بهترين راه براي حل مشکلات بوده است. با شفافيت جامعه روشن مي شود و از التهاب خارج مي شود. عدم شفافيت باعث تشنج مي شود. شفافيت شکل بگيرد کار من و هرکسي که اين وضعيت را ايجاد کرده رو مي شود و وظيفه حاکميت شفاف سازي است.
پزشکيان تاکيد کرد: از ابتداي اين اتفاقات نيز تاکيد کردم ما اشتباهاتي داشتيم و بايد بپذيريم اشتباه داشتيم و آنها را شفاف کنيم. اينکه از اين وضعيت عده اي سواستفاده مي کنند و جامعه را تحريک مي کنند که براندازي کنند بدتر از آن يکي است.
ما نبايد بپذيريم که جامعه را به سمت هرج و مرج ببريم اما نبايد کاري کنيم که بهانه دست آنها بيفتد که اين هرج مرج را هر روز دامن بزنند. نوع مديريت ما و نوع رفتار ما اين افراد را تحريک مي کند. به جاي اينکه عملکرد خودمان را شفاف کنيم مي گوييم معترضان همه شان اجنبي هستند.
وي خاطر نشان کرد: قطعا بايد اصلاحاتي در جامعه انجام شود و اين اصلاحات در همه قسمت ها بايد اتفاق بيفتد. هر کسر دو روزش برابر باشد زيان کار است. هر کدام از اين واحدها از روحانيت، مجلس، دولت، قوه قضاييه، معلم و دانشگاه مي توانند به گونه اي ديگرکار کنند که شاهد وضعيت فعلي نباشيم. مگر در دانشگاه دانشجو ديوانه است که به اينجا رسيده است؟ دانشجوها هم بچه خود ما هستند. چرا دانشجويان ما به اينجا رسيده اند؟ ما بايد بشينيم فکر کنيم که ببينيم چکار کرديم که جامعه اينگونه شده است. مي گويند نبايد بد گفت خوب چرا به اينجا رسيده که بد شده اند.
پنجضلعی اعتراضات در ایران
بابک نگاهداری_ رئیس مرکز پژوهشهای مجلس_ درسخنانی عوامل موثر بر اعتراضات اخیر در کشور را برشمرد و ریشه اصلی وقایع اخیر را در ایجاد احساس نارضایتی میان مردم دانست.
نگاهداری این احساس نارضایتی را چندبُعدی و در پنج حوزه موضوعی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، زیستمحیطی و بینالمللی دستهبندی کرد.
وی افزود: در حوزه اقتصادی ما از سال ۱۳۹۰ تا به امروز وضعیت خوبی نداشتهایم و این واقعیتی است که تمام شاخصهای اقتصادی، اعم از کمی و کیفی، آن را نشان میدهد. طی ۱۱ سال، به جمعیت فقرا اضافه شد. ضمن آنکه شکاف فقر نیز مستمرا افزایش یافته به نحوی که در سال ۱۴۰۰ به بالاترین مقدار خود از سال ۱۳۹۰ به بعد رسیده است. یعنی نه تنها افراد بیشتری به زیر خط فقر رفتهاند بلکه فاصله فقرا با خط فقر نیز بیشتر شده است. گمان نکنید که این موضوع صرفا باعث نارضایتی در بین فقرا و طبقه متوسط میشود. به هر حال طبقات بالا، حتی اگر در این وضعیت به صورت شخصی ارتقا پیدا کنند؛ در جامعهای زندگی میکنند که بدتر شدن وضعیت مردم را میبینند. بیشک چنین اتفاقی در طبقات بالا نیز احساس نارضایتی ایجاد میکند.
وی افزود: برخی میگویند کسانی که در خیابان حضور دارند با توجه به اینکه غالبا از طبقه متوسط هستند؛ مشکل اقتصادی ندارند و اصلا وضعیت اقتصادی برایشان مهم نیست. ابدا چنین نیست. این افراد حتی اگر امروز هم غم نان نداشته باشند؛ نسبت به آینده و اینکه وضعیت اقتصادیشان بهتر شود امیدوار نیستند.
نگاهداری در ادامه یادآور شد: بر اساس افکارسنجی انجام شده در اردیبهشت ۱۴۰۱ در مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، متاسفانه امید مردم به بهبود اوضاع اقتصادی، افزایشی نبوده است. همچنین در حوزه مسکن، درصد افرادی که باور دارند قیمت خرید مسکن در سه ماه آینده افزایش خواهد یافت، با گذشت زمان به صورت قابل توجهی بیشتر شده است. این نسبت از ۶/ ۳۷ درصد در آبان ۱۴۰۰ و ۴۱ درصد در بهمن ۱۴۰۰ با افزایشی چشمگیر به ۵/ ۵۵ درصد در اردیبهشت ۱۴۰۱ رسیده است.
تنها ۱۰ درصد از کسانی که خود یا خانوادهشان مالک منزل نیستند، به نحوی احتمال میدهند که در یک سال آینده مسکن جدید خریداری کنند. اعداد بسیار گویا هستند. وضعیت اقتصادی به سمتی پیش رفته است که وضعیت و چشمانداز از آینده مبهم است.رئیس مرکز پژوهشهای مجلس در تبیین نقش حوزه فرهنگی دراعتراضات، درباره موضوع حجاب گفت: حرکت در حوزه حجاب سه دهه است که در جامعه ایران به صورت لاینقطعی در حال حرکت و پیشروی بوده است. کارهای فرهنگی صورت گرفته نیز اصلا جوابگو و منطبق با وضعیت نبوده و نتایج خوبی نداشتهاند. موضوع پیدایش سبک زندگی جدید در جامعه ایران که به مدد شبکههای مجازی، خصوصا اینستاگرام به وقوع پیوسته، یک موضوع مهم فرهنگی دیگر است. متاسفانه عملکرد دستگاههای فرهنگی کشور، متناسب با نیازها نبوده است.
وی درادامه از کمآبی، آلودگی هوا، ریزگردها و انقراض گونهها به عنوان مسائل زیست محیطی که منجر به ایجاد احساس نارضایتی شده نام برد و گفت: درحوزه بینالمللی موضوع برجام یکی از متغیرهای مهم در این زمینه است. فارغ از اینکه تاثیر واقعی برجام چقدر است؛ افکار عمومی نسبت به سرنوشت برجام حساس و دچار ابهام در به نتیجه رسیدن آن است، در نحوه اطلاعرسانی فرآیند مذاکرات و نتیجه آن برای اقتصاد و زندگی مردم اشکالات اساسی وجود دارد. نگاهداری با تاکید بر اینکه شنیدن اعتراضات و توان اصلاح رویه برای هر حکومتی نیاز است، تصریح کرد: هنر حکمرانی این است که با تمام بخشهای جامعه در ارتباط باشد و اعتراضات و حتی اعتراضهای خاموش تمام مردم را بشنود.
برداشتهای متفاوت از فضای کشور
نگاهداری دربخش دیگری از سخنانش در تحلیل وقایع اخیر در کشور با بیان اینکه دو نگاه حاکم یا بهتر بگویم دو برداشت در فضای فعلی کشور وجود دارد، گفت: این دو برداشت شامل روایت اعتراضات همهگیر و روایت اغتشاشات خارجی است که هر دو رویکرد تلاش میکنند تا واقعیت را مطابق با برداشت خود، روایت کنند.
وی افزود: روایت اعتراضات همهگیر، طوری القا میکند که گویی میلیونها نفر در سراسر کشور در حال راهپیمایی و تظاهرات هستند و همهچیز بحرانی است. شایعات عجیب و غریبی را هم که در این فضا ساخته میشود، این روزها کم ندیدهایم.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس ادامه داد: روایت اغتشاشات خارجی هم بنا بر انتساب تمام اتفاقات ۴۰ روز اخیر به عناصر اطلاعاتی و امنیتی خارجی ساخته شده است. در این روایت هم شاکله اصلی این است که ما با یک پروژه خارجی مواجه هستیم و اگر تعداد اندکی از جوانان هم در این فضا وجود دارند به خاطر فریب خوردن است.
وی براساس پژوهشهای علمی مرکز پژوهشهای مجلس، یادآور شد: نتایج این یافتهها به ما نشان میدهند که این دو برداشت را باید در کنار هم و در ارتباط با یکدیگر درک و فهم کرد، از طرفی کاملا آشکار و واضح است که وجود، نفوذ و تاثیر نیروهای خارجی و عوامل آموزشدیده آنها در وقایع اخیر کشور وجود عینی و واقعی دارد.
از طرف دیگر هم ما شاهد این هستیم کسانی که به خیابانها میآیند و از آن مهمتر کسانی که در خانهها و پشت گوشیهایشان با این اتفاقات همدلی میکنند؛ اعتراضاتی دارند. بنابراین هم اعتراضات و نارضایتی بخشهایی از مردم را داریم و هم اغتشاشاتی وجود دارد که کاملا با برنامهریزی و طراحی دشمنان در حال اجرا است. به همین دلیل ما با وضعیت پیچیده مواجهیم نه ساده. پس ما هم با اعتراض مواجهیم هم اغتشاش.
ظهور اپوزیسیون جدید
وی در ادامه سخنانش دخالت خارجی در بروز ناآرامیها در کشور را در سه سطح نرم و رسانهای، دخالت خارجی و فعالیت ایرانیان خارج از کشور تقسیمبندی کرد و گفت: همه شاهد این هستیم که رسانههای فارسیزبان خارجی و ماهوارهای اعم از منوتو، بیبیسی، ایران اینترنشنال و تمام گروههای تلگرامی و اکانتهای توییتری و اینستاگرامی، تمام توان خود را به میان آوردهاند و در اعتراضات نقش ایفا میکنند. این تنها ادعای مسوولان نیست و تمام کارشناسان و پژوهشگران داخلی و خارجی درباره تاثیرات این رسانهها متفقالقول هستند.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس دومین سطح دخالت خارجی را سطح سخت و فیزیکی و شامل ایجاد اغتشاشات خیابانی با استفاده از نیروهای آموزشدیده توصیف کرد و گفت: سطح سوم هم مربوط به فعالیت ایرانیان خارج از کشور است که در این دوره عامل جدیدی است که به موضوع اضافه شده است.
نگاهداری با بیان اینکه تظاهرات ایرانیان خارج از کشور موضوع تازهای نیست درعین حال گفت که این تظاهرات، تفاوتهایی با قبل دارد که سابقا بدین صورت وجود نداشت. به گفته رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، رسانههای فارسیزبان و حتی غیرفارسیزبان تمام تلاش خود را در این مدت کردهاند که به نحو بیسابقهای تظاهرات ایرانیان خارج از کشور را برجسته و حتی بزرگنمایی کنند. دلیل دیگر هم ظهور شخصیتهای اپوزیسیون جدید است.
نگاهداری افزود: قبل از این اعتراضات، رهبران اپوزیسیون ایرانی خارج از کشور به دو دسته تقسیم میشدند؛ منافقین و بازماندگان رژیم پهلوی. این افراد، جایگاهی در افکار عمومی داخل ایران نداشتند و اصلا ارتباط عاطفی در جامعه ایران نمیتوانستند برقرار سازند. اما چهرههای جدیدی در جبهه اپوزیسیون خارج از کشور ظهور کردهاند.
مهدي آيتي_ فعال سياسي اصلاح طلب_ در گفتوگو با آرمان امروز با تاکيد بر پرهيز از افراطي گري و به کارگيري مسئولان معتدل مي گويد: يکي از مواردي که مانع آرامش مي شود، چيزي غير اين نيست که مسئولان و آنهايي که قرار است سياست گذاري کنند درک صحيحي از مشکلات کشور ندارند و به همين دليل اساسا «حل» مشکل بعيد مي شود. چرا که تا مساله به طور دقيق ارزيابي نشود، بحث پيدا کردن راه حل منتفي مي شود.
اين چهره اصلاح طلب در ادامه گفت: به قائده مانع ها بر اساس تدبير و تلاش هاي کارشناسي بايد حل شوند که لازمه اين مهم دولتي کارآمد و توانا است. در حال حاضر زمام امور و همچنين تريبون هاي مهم در اختيار دسته اي هستند که خودشان با افراطي گري و اصرار به ندانم کاري باني خرابي هاي موجود هستند. حالا من از شما مي پرسم، وقتي اداره امور به دست تندروها افتاده است، مي توانيم اميدي براي بهبودي اوضاع داشته باشيم.
او با اشاره به برخوردهاي تندي که با جامعه دانشگاهي صورت مي گيرد، افزود: وقتي با اهالي دانشگاه که قشر نخبه و فرهيخته جامعه را تشکيل مي دهند، برخوردهاي راديکال انجام مي شود و جايگاه دانشجويان ناديده گرفته مي شود، چطور مي توانيم به اصلاح شانسي قائل شويم؟ تا زماني که بناي سيستم بر تعامل با همه سليقه ها نباشد، نه تنها مشکلي حل نخواهد شد، بلکه روز به روز بر مشکلات افزوده خواهد شد.
وي توضيح داد: دولت سيزهم وارد شانزدهمين ماه فعاليت خود شده است و در حالي که با وعده کمرنگ شدن مشکلات مردم راًي گرفته بودند، مردم گرفتاري هاي بيشتري را نسبت به پيش از انتخابات 1400 دارند که اين يک دليل واضح دارد. در واقع وقتي دولتي ها چهره هاي کارنامه داري که مشي اعتدالي دارند را به حاشيه مي کشند و از افراد افراطي که عادت به تندوري دارند، استفاده مي کند معلوم است هم در بخش اقتصاد چالش هاي زيادي را ببينيم و هم در حوزه سياست خارجي، فرهنگي و ... عملکردها طوري باشد که نارضايتي عمومي به بيشترين حد ممکن خود برسد. دولت آقاي رئيسي به طور آشکاري با تندورها هم نظر و هم راًي است و به همين دليل مردم به حدي مشکل را تحمل کردند که قرار را بر بلند کردن صداي اعتراضي شان گذاشتند.
مهدي آيتي در پايان گفت: ايران کشوري غني با پتانسيل هاي عظيم و البته نيروي کار ارزان است و به همين دليل به هيچ وجه نبايد با اين موضوع کنار آمد که آرامش و راحتي خيال براي مردم آرزويي محال باشد. کافي است، يکبار براي هميشه تصميمي جدي و مهم درباره واقع بيني در همه امور و به کار گيري چهره هاي کارنامه دار و معتدل بگيريم تا از اين طريق مانع هاي پيش رو را برداريم و مقدمات پيشرفت و توسعه را فراهم سازيم. در صورت تحقق اين هدف، آرامش به جامعه تزريق خواهد شد و در نتيجه رضايتمندي عمومي و اعتماد به سيستم در بيشترين حالت ممکن خود قرار خواهد گرفت.
برچسب به معترضان تناسبی با گفتوگو ندارد
اين روزها جملاتي که از سوي برخي مسئولان ميشنويم در شرايط فعلي کشور باور نکردني است و درحاليکه فضاي رسانهاي و تاکيد پاستورنشينان بر ايجاد فضاهاي گفتوگو در کشور (ميان دولت و ملت) است، برخيها با جملاتي خارج از عرف و شرع جامعه ايراني، با زدن برچسبها به معترضان، ميخواهند صداي آنها به گوش مسئولان نرسد يا جامعه را بيشتر عصباني کنند. هنوز کسي استنباط دقيقي از اين صحبتها ندارد که برچه مبنايي و با چه هدفي گفته ميشود!، اما کارشناسان براين باورند برچسبهاي غير اخلاقي به معترضان، دليل يا سدي براي نشنيدن مطالبات آنهاست. برچسبهايي نظير مثل «لخت مادرزاد»، «همخوابي»، «زندگي مثل حيوان»، «استخر مختلط» و... در فضايي مطرح ميشود که دولت و نظام سعي دارند با فضاي گفتوگو، به يک آشتي ملي و وفاق ملي برسند، اما حالا چگونه ميشود با معترضان در مورد گفتوگو حرف زد؟ معترضان و دانشجويان حالا با صدها برچسب روبهرو شدهاند و طي اين مدت که از اين سخنان ميگذرد، نه تنها آرام نشدهاند بلکه مانند بنزين روي آتش اعتراضات عمل ميکند. نيازي به راستي آزمايي اين سخنان در سطح جامعه ايراني نيست و فقط ميتوان اينگونه صحبتها را از زبان يا توئيت برخي از مسئولان شنيد و آن زمان است که ميتوان به اين امر پي برد که فضاي گفتوگو از حوالي بهارستان تا پاستور چقدر فاصله دارد. بهعنوان مثال چندي پيش مصطفي ميرسليم، نماينده تهران در مجلس شوراي اسلامي گفته بود که پيش از اعتراضات زناني را در خيابان ديده که لخت مادرزاد بودهاند. حميد رسايي، نماينده سابق مجلس نيز گفته بود: «خواسته معترضان از آزادي اين است که هر شب با يکي بخوابند و مثل حيوان بچَرند!» همچنين اين سياستمدار اصولگرا و عضو جبهه پايداري در توئيتي بيسابقه و همزمان با اعتراضات دانشجويان در دانشگاه شريف، نوشت: «اراذلي که به اسم دانشجو هر روز به بهانه اي دانشگاه شريف را متشنج مي کنند، دنبال بهانه اي براي اخراج و در گام بعد اقامت گرفتن در اروپا هستند. راه مواجه با آن ها مطابق ضوابط دانشگاه، ابتدا اخراج و سپس ممنوع الخروجي 10 تا 15ساله است. باور کنيد وحشي بازي در محيط دانشگاه تمام مي شود.» البته از اين نوع اظهار نظرها در اعتراضات اخير کم نبوده و حتي در مقابل دوربينهاي تلويزيوني نيز خطاب به معترضان گفته شده؛ چندي پيش حسين کچويان استاد دانشگاه تهران در شبکه افق تلويزيون، خواست معترضان را «زن، فحشا، هرزگي» عنوان کرد!. سعيد قاسمي که سابقه توهين به مقامات عالي جمهوري اسلامي را در کارنامه خود دارد، با حضور در برنامه شبکه افق، خطاب به ابراهيم رئيسي گفته بود «يک راه بيشتر نداري؛ تغيير ريل با حجامت در نظام.» محمدجواد اخوان، سردبير روزنامه جوان نوشت: «از سلف مختلط شروع ميکنند و کم کم به خوابگاه مختلط و استخر مختلط ميرسند.» پس از اين صحبتها بود که معترضان شعار ميدادند: «نه حيض هستيم نه هرزه...» با اين حال سوال اينجاست که فرهنگ عفافي که دوستان همواره از آن بهکار ميبرند، آيا نبايد اين عفت در کلام و گفتار مسئولان پابرجا باشد. با اين حال در رابطه با اين موضوعات، تقي آزاد ارمکي_ جامعهشناس برجسته کشور_ در گفتوگو با آرمان امروز به ريشه يابي اين سخنان ميپردازد که حاوي نکات قابل تاملي است.
امروز و در شرايط فقدان مرجعيتهاي مياني و معتدل، اعتراضات براي برخي از مسئولان و سلبريتيها به ميدان مبارزات سياسي تبديل شده. در شرايطي که دولت و قوه قضائيه سعي دارند که معترضان را دعوت به فضاي گفتوگو کنند، برخي مسئولان و کارشناسان در رسانههاي رسمي به ميداني براي تنش افزايي و آتش افروزي تبديل شدهاند و برچسبهاي غير اخلاقي به طرفهاي مخالف جريان فکري خود ميزنند. استنباط شما از اين اتفاقات که در جريان ناآراميها رخ داده و به نوعي بيسابقه است، چيست؟
براي اتفاقاتي که در 45 روز اخير رخ داده و در جريان است، ميتوان اسامي مختلفي گذاشت. يک تعبيري که جامعه شناسان ايران از اين اعتراضات دارند، يک جنبش اجتماعي در ايران اتفاق افتاده که هدف اساسي آن زندگي، صلح و آزادي است. نيروهاي اجتماعي آن زنان و مردان جوان هستند. اين صفات توضيح ميدهد که اساسا اين پديده، يک جنبش اجتماعي تمام عيار است. اگر بخواهيم پذيراي صداي معترضان باشيم بايد اينگونه به آن نگاه کنيم و زمانيکه پذيرايش شديم با توجه به ابعاد و زواياي اين جنبش اجتماعي، ميتوان با آن ارتباط برقرار کرد. آن را به رسميت شناخت و از داخل اين جنبش اجتماعي، الگوهاي جديد زيستي را بهدست آورد. کساني که علاقهاي به رسميت شناختن اين پديده ندارند و همچنان جامعه ايراني را يک جامعهاي به وسعت نيم قرن پيش ميپندارند، تعابير مختلفي از اين جنبش بهکار ميبرند، يا اين امر را به اتفاق کور تقليل ميدهند يا آن را يک حادثه سياسي ميدانند که از طريق بيگانگان کنترل ميشود و... اما شکل خيلي زشت و بد اين موضوع زماني است که براي نشنيدن صداي معترضان، آن را به يک «امر جنسي» تقليل ميدهند و ميگويند که اين پديده (اعتراضات) ريشه در يک فروريختگي و عقدهگشايي جنسي دارد و عاملان آن زنان و مردان بدکاره هستند!. اين بدترين تعبير در مورد اين پديده است که از سوي برخي از مسئولان و نمايندگان و تربيون رسمي کشور، بيان ميشود. در حقيقت آنها ميخواهند با غيراخلاقي کردن اين پديده، مانع از اثرگذاري، شنيدن صداي اعتراضات، بيتوجهي به فضاي گفتوگو محور و توجه به خواسته معترضان شوند. اما نکته قابل تامل در برچسبهاي برخي ها اين است که افرادي که اين زنان و مردان برهنه را ديدهاند، در کجا بودند؟ در خواب، عالم رويا يا خوابنما شدهاند؟ ما چرا اين افراد برهنه را نديديم، اما افرادي مانند آقاي ميرسليم ديدهاند!. شايد ايشان درخواب ديده و فکر کرده که در عالم واقعيت بوده است. همچنين برخي افراد که صاحب جايگاه يا رسانه نظير تريبون صدا و سيما و روزنامههاي رسمي هستند نيز اين تعبير را بهکار ميبرند که معترضان بهدنبال روابط جنسي آزاد و بيقيد و بند هستند؛ سوال ما از آنها، اين است که مگر روابط جنسي آزاد در جامعه ايراني به دليل اعمال سياستهاي غلط شما، رواج پيدا نکرد؟ مگر ما ازدواج سفيد نداشتيم؟ من يک مطالعه در حوزه روابط جنسي در ايران داشتهام که نشان ميدهد، روابط دختران و پسران يا ازدواج سفيد، رقم بزرگي را شامل ميشود. اين موضوع سالهاست بهدليل سياستهاي اشتباه به وقوع پيوسته و آرزوي جوانان و افرادي نيست که بخواهند حالا با اعتراضات و ايجاد فضاي ناآرامي، آن را محقق کنند. آيا روابط جنسي آزاد در ايران و تهران از يک دهه پيش به شکل آشکار و پنهان وجود نداشته؟ که برخي بخواهند اين موضوع را بهدست بياورند و آن را اشاعه دهند. بلعکس برخي از جوانان نيز بهدنبال آشکار سازي و فرياد زدن آن در خيابان نيستند، چرا بايد روابطي را که دارند فرياد بزنند و آن را آشکار کنند. گروههاي ذينفع هم وجود دارند که مدافع اين امر هستند و از اين روابط سود مالي ميبرند، پس صحبت مسئولان يک نوع بدفهمي يا به بيراهه کشاندن اعتراضات يا تقليل آن به موارد خيلي جزئي، غيراخلاقي و روانشناسي است.
همانطور که در جريان ناآراميهاي اخير شاهد بوديم، يک خبر دروغ به نقل از شهردار تهران منتشر شد که براساس آن ادعا شده بود، زاکاني گفته است براي تخليه هيجانات دختران معترض بايد خانههاي عفاف ايجاد کنيم که ميليونها نفر از چهرههاي مشهور و مردم به اين خبر واکنش نشان دادند. در حاليکه آنقدر آنها از بيان اين موضوع ناراحت بودند که حتي به اصل و وجاهت خبر توجهي نکردند. کارشناسان نيز بر اين باورند که جامعهاي که سابقه 2500 سال تمدن را پشت سر خود دارد، چطور ميتواند بهدنبال انحرافات و موضوعات غير اخلاقي با رويکرد اعتراضي باشد. نظر شما در اين رابطه چيست؟
اين حرفها بسيار زشت است که دختران جامعه را به فساد و مشکلات اخلاقي متهم کنيد تا بتوانيد حرف خود را به کرسي بنشانند. بيان اين موضوعات و انعکاس وسيع آنها در رسانههاي همسو، يک نوع ويرانگري نسبت به اخلاق عمومي، روحانيت و اصحاب دين است. اگر هم شرع و دين به ما سفارش ميکند که اگر شما چيزي را هم ميبينيد چشمانتان را ببنديد تا آشکار نشود، چطور موضوع نديده را ميبينيم؟. کساني بايد اجازه پيدا کنند تا در افکار عمومي جامعه با دختران، زنان و مردان که به يک امر (درست يا غلط) معترض هستند، سخن بگويند نه اينکه آنها را به فساد يا خواستههاي غيراخلاقي متهم کنند. يک زمان ميگفتند که اساتيد دانشگاه بي دين هستند، بعد گفتيم که نمايندگان مجلس دچار فساد اخلاقي شدهاند! و حالا به مردان و دختران اين کشور برچسب ميزنيم. اين نگاه راديکال به جامعه، زندگي، مردم است. چرا مسئولان ارشد کشور در مقابل اين نوع صحبتها که مانند بنزين برروي آتش اعتراضات ريخته ميشود، سکوت ميکنند، دستگاههاي نظارتي کجا هستند تا بررسي کنند که دليل اين حرفها که موجب عصبانيت مردم در اين شرايط ميشود، چيست؟. اين افراد بايد براي تشويش اذهان عمومي در جريان اعتراضات محاکمه شوند. اگر قضاوتهاي غير اخلاقي اشاعه پيدا کند، در همه سطوح جامعه فراگير خواهد شد و بهجايي ميرسد که در هر اتفاق زنان، دختران و شخصيتهاي فرهنگي و اجتماعي را به فساد اخلاقي متهم کرديم.
طبق گفته مسئولان و کارشناسان، اين اعتراضات ريشه اقتصادي دارد نه صرفا حجاب، حالا ميتوان از برخي از مسئولان سوال کرد که چطور شما «زن لخت مادرزاد» يا «استخر مختلط» را ديديد، اما آن زني که تا کمر در سطل زباله به دنبال مايحتاج اوليه زندگياش بود، نديديد؟
بله؛ برخي از مسئولان اين مشکلات را «مخصوصا» نميبينند و در اين مواقع چشمانشان را ميبينند، اما چطور و کجا زنان برهنه در خيابان ديديد؟ چطور شده که اين افراد چيز نديده را اعلام ميکنند اما موضوعي را وجود ندارد سالهاست که کتمان ميکنند و به شکل عاميانه ميشوند مبلق اين سخن در فضاي مجازي. وقتي آنها ميگويند که ما زن برهنه ديديم، خواستار اين هستند که افرادي که از قاعده آنها فاصله دارند، دستگير شوند چون مصداق برهنگي در خيابان و کوچه است.
ريشه اين سخنان
اين صحبتها از سوي تعداد معدودي از افراد جناح اصولگرا که به شکل بنيادي همواره بهدنبال اخلاق، کاهش نابرابري، دولت متعالي و پاک بودند، بيان شده و متاسفانه حالا دارند خلاف اين موضوعات را در جامعه انجام ميدهند. اصولگرايان افرادي هستند که به «اصول» باور دارند و ميخواهند ريشهها را تقويت کنند. يکي از اصول اساسي کشور اخلاق و نجابت، حفظ حرمت و روان درست است که متاسفانه در بيان اينگونه جملات، اين اصول زير پا گذاشته شده است. اين صحبتها نشانههاي فروريختن است و در مسير از دست دادن اعتماد حرکت ميکنيم. ما در صحبتهايمان از کاهش و نابودي سرمايه اجتماعي سخن گفتيم که ميتواند در کوتاه مدت آسيبزا و حادثه آفرين باشد. ما از بعضي آرمانها فاصله گرفتيم و اخلاق، نجابت، توسعه، برابري و مدارا را نابود کرديم و تصاحب منابع و حذف رقيب به هر قيمتي مهم شد، حتي به برچسب اخلاقي زدن، سرزنش کردن، تحقير معترضان رسيديم.
پزشکیان: چرا دانشجویان به اینجا رسیدهاند؟
مسعود پزشکيان درباره جلسه هيات نظارت بر رفتار نمايندگان که براي بررسي شکايت نيروي انتظامي از چهار نماينده مجلس به دليل سخنان و موضع گيري آنها در ماجراي مرگ مهسا اميني برگزار شد گفت: نيروي انتظامي در اين جلسه گفت ما از نمايندگان گلايه داريم و قصدمان شکايت نبوده است. در حال حاضر مشکل نوع نگاه هايي است که در هيات نظارت بر رفتار نمايندگان وجود دارد.
نماينده مجلس ادامه داد: برخي نگاه ها در مجلس اين است که ما آتش بيار معرکه بوديم. در واقع در حال حاضر که نيروي انتظامي اينگونه مي گويد؛ برخي اعضا هيات نظارت کوتاه نمي آيند. بايد مارادونا را ول کرد و غضنفر را چسبيد.
نماينده مردم تبريز در مجلس اظهار کرد: ما به جاي اينکه بپذيريم که درنوع سياست گذاري و رفتارمان اشکالاتي وجود داشته است و مديريت خودمان را نقد کنيم ديگران را مقصر مي کنيم. ميشد کاري کرد که اين اتفاقات نيفتد. حالا که اين اتفاقات افتاده نيز ميگوئيم تقصير آنهاست.
آيا خود مديران، قانونگذاران، مسئولان و مجريان تقصيري ندارند و همه تقصيرها براي طرف مقابل است؟ چرا ما نبايد بنشينيم و بپذيريم که يک سري اشکالاتي داشتيم و آنها را اصلاح کنيم؟ ضمن اينکه آنها را نقد مي کنيم خودمان را نيز نقد کنيم که چه کاري کرديم که اين وضعيت به وجود آمده است.
وي تاکيد کرد: من به عنوان يک نماينده آن چيزي را که مي فهمم و ميبينم و گلايه مردم است طرح مي کنم و چيزي که آنجا گفتم و اينجا هم تاکيد مي کنم اين است که شفاف کردن بهترين راه براي حل مشکلات بوده است. با شفافيت جامعه روشن مي شود و از التهاب خارج مي شود. عدم شفافيت باعث تشنج مي شود. شفافيت شکل بگيرد کار من و هرکسي که اين وضعيت را ايجاد کرده رو مي شود و وظيفه حاکميت شفاف سازي است.
پزشکيان تاکيد کرد: از ابتداي اين اتفاقات نيز تاکيد کردم ما اشتباهاتي داشتيم و بايد بپذيريم اشتباه داشتيم و آنها را شفاف کنيم. اينکه از اين وضعيت عده اي سواستفاده مي کنند و جامعه را تحريک مي کنند که براندازي کنند بدتر از آن يکي است.
ما نبايد بپذيريم که جامعه را به سمت هرج و مرج ببريم اما نبايد کاري کنيم که بهانه دست آنها بيفتد که اين هرج مرج را هر روز دامن بزنند. نوع مديريت ما و نوع رفتار ما اين افراد را تحريک مي کند. به جاي اينکه عملکرد خودمان را شفاف کنيم مي گوييم معترضان همه شان اجنبي هستند.
وي خاطر نشان کرد: قطعا بايد اصلاحاتي در جامعه انجام شود و اين اصلاحات در همه قسمت ها بايد اتفاق بيفتد. هر کسر دو روزش برابر باشد زيان کار است. هر کدام از اين واحدها از روحانيت، مجلس، دولت، قوه قضاييه، معلم و دانشگاه مي توانند به گونه اي ديگرکار کنند که شاهد وضعيت فعلي نباشيم. مگر در دانشگاه دانشجو ديوانه است که به اينجا رسيده است؟ دانشجوها هم بچه خود ما هستند. چرا دانشجويان ما به اينجا رسيده اند؟ ما بايد بشينيم فکر کنيم که ببينيم چکار کرديم که جامعه اينگونه شده است. مي گويند نبايد بد گفت خوب چرا به اينجا رسيده که بد شده اند.