نمیتوان از خزان مذاکرات سخن به میان آورد، اما باید توجه داشت بعد از انتخابات کنگره احتمالا دولت بایدن امتیازات کمتری به ایران در مذاکرات هستهای خواهد داد.
در شرایطی که در چند وقت اخیر پس از تبادل پاسخهای برجامی میان ایران و آمریکا چنین به نظر میرسید که فاصله چندانی تا احیای نهایی توافق باقی نمانده، این روزها سیگنالهای منفی و سلبی قابل توجهی در ارتباط با مذاکرات مطرح میشود.
به گزارش کبنا، پس از پاسخ ایران به پیشنهادات برجامی آمریکا در پنجشنبه (۱۰ شهریور) غربیها واکنشی نسبتا منفی را در قبال خواستههای پادمانی ایران اتخاذ کردند. در چند روز اخیر نیز شاهد هستیم که موج واکنشهای منفی ابعاد گستردهتر و عمیقتری نیز به خود گرفته است. برای نمونه جان کربی، هماهنگ کننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید، در چند روز اخیر در ابتدا گفته بود، در نزدیکی لبه پرتگاه هستیم، اما گزینههای دیگر در قبال ایران را بررسی میکنیم. همچنین، او اخیرا تاکید کرده صبر واشنگتن برای حصول توافق در وین بیپایان نیست.
حتی کارین ژان پییر، سخنگوی کاخ سفید، احتمال استفاده از ماده پنج پیمان ناتو علیه ایران را در گفتوگوی با خبرنگاران مطرح کرده بود که به معنای اقدام مشترک اعضای این سازمان علیه ایران خواهد بود. همزمان رسانههای آمریکایی و اسرائیل همانند جروزالمپست و وال استریت ژورنال از تعویق هر گونه توافق تا بعد از برگزاری انتخابات میان دورهایی کنگره در ۸ نوامبر سخن به میان آوردهاند.
در جدیدترین کنش سلبی نیز وزارت خزانهداری آمریکا چهار شرکت و یک فرد ایرانی را به اتهام ساخت و انتقال پهپاد به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین تحریم کرده که خود اقدام منفی در مسیر مذاکرات برجامی نیز محسوب میشود. اکنون چرخش در فضای مثبتِ چند هفته اخیر به یک فضای منفی، در مقام یک مساله مهم قابل طرح است. اینکه آیا رخدادها و اظهارات اخیر نشنانهای برای پایان مذاکرات و توافق هستند یا صرفا در قالب جنگ روایتها قابل خوانش خواهند بود؟
عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک و کارشناس مسائل بینالمللی در گفتگو با فرارو معتقد است هر گونه مذاکره و حصول توافق به مقطع بعد از انتخابات میان دورهایی کنگره آمریکا موکول خواهد شد، اما سخن به میان آورد از «خزان توافق» هنوز زود به نظر میرسد.
آمریکا ادامه مذاکرات را به بعد از انتخابات میان دورهایی کنگره موکول کرده است
عبدالرضا فرجیراد در بخش ابتدایی اظهارات خود در ارتباط با سیگنالهای منفی چند روز اخیر گفت: «اروپاییها و آمریکاییها، در انتظار دریافت پاسخ نهایی ایران بودند، اما آنها تصور نمیکردند که در این پاسخ مسائل پادمانی به صورت جدی مجددا مطرح شود. از آنجایی که در پاسخ قبلی ایران، مسائل پادمانی به شکل جدی مطرح نشده بود، غربیها خوشبین بودند ایران از این مساله صرفنظر کرده یا در پی کنار آمدن و تعامل است. پس از اینکه آنها تاکید جدی ایران بر مسائل پادمانی را مشاهده کردند، به این نتیجه رسیدند با توجه به زمان اندک باقیمانده تا انتخابات میاندورهایی کنگره نمیتوانند مذاکرات را به سرانجام برسانند. بنابراین، آنها در مسیر گام برداشتهاند که موضوع توافق را بعد از ۸ نوامبر پیگیری و ادامه دهند.»
موکول شدن ادامه مذاکرات به بعد از انتخابات کنگره، مخالفتهای با توافق را تقویت میکند
سفیر اسبق کشورمان در نروژ و مجارستان در ادامه تاکید کرد: «دموکراتها و دولت بایدن، در پی آن بودند تا قبل از انتخابات کنگره توافق با ایران را به سرانجام برسانند تا بتوانند از آن به عنوان یک برگ برنده بهره بگیرند، اما بعد از مطرح شدن مسائل پادمانی میان تهران و آژانس، فشارهای مضاعف اسرائیل و جنگ تبلیغاتی شدید جمهوریخواهان علیه توافق، به این نتیجه رسیدند که مسائل مورد اختلاف در عرض چند روز یا یک تا دو هفته آینده قابل حل نخواهد بود. بنابراین، آنها تداوم کانالهای گفتگو از طریق میانجیها را تا بعد از برگزاری انتخابات کنگره در ۸ نوامبر در دستور کار قرار دادهاند.» توقف توافق تا بعد از برگزاری انتخابات در آمریکا، فرصتی مناسب برای تجدید قوا و افزایش فشارهای مخالفان احیای برجام است. اساسا فشار اسرائیلیها، جمهوریخواهان و حتی بعضا کشورهای عربی، مواضع دولت بایدن را در قبال توافق بیش از بیش تضعیف خواهد کرد.»
این استاد دانشگاه در ادامه با تاکید بر اینکه تعلیق توافق تا بعد از انتخابات کنگره به معنای صدور قطعنامه ضدایرانی در نشست فصلی شورای حکام آژانس در ماه سپتامبر نخواهد بود، ادامه داد: «اساسا باید توجه داشت که صدور قطعنامه دوم تنها میتواند با هدف پیگیری قطعنامه نخست باشد. در قطعنامه اول از ایران درخواست شد پیرامون سه سایت هستهای خود پاسخ دهد؛ در مقابل ایران دوربینها آژانس را خاموش و فعالیتهای ناظران آژانس را محدود کرد. اساسا باید توجه داشت تروئیکای اروپایی و آمریکا از قطعنامه اول نتیجهای کسب نکردند و اگر بخواهند قطعنامه دومی صادر کنند، در صورت انجام مطالبه آنها از سوی تهران، پرونده را به شورای امنیت ارجاع خواهد داد. در صورت وقوع این رخداد، دیگر محلی برای مذاکره بعد از انتخابات میان دورهایی کنگره آمریکا باقی نخواهد ماند.»
وی افزود: «با توجه به استدلالهایی که مطرح شد، پیشبینیام این است که در نشست جدید شورای حکام قطعنامهای علیه ایران صادر نخواهد شد. شاید بیانیهای انتقادی نسبت به کنشهای ایران صادر شود.»
بایدن برای مقابله با اتهامات داخلی، لحن ضدایرانی را تشدید کرده است
مدیرکل سابق شورای راهبردی روابط خارجی در بخش دیگری از گفتههای خود تصریح کرد: «اساسا باید توجه داشت که در وضعیت بعد از موکول شدن ادامه مذاکرات به بعد از انتخابات میان دورهایی کنگره، رقیب بایدن (جمهوریخواهان) بر عدم موفقیت دو سال مذاکرات دموکراتها و صحت رفتار دونالد ترامپ تاکید خواهند کرد. در چنین فضایی شاهد هستیم که دولت بایدن مواضعی سفت و سختتر را اتخاذ کرده است. برای نمونه در بحث آلبانی، استفاده از بند ۵ ناتو را به میان کشیده و اخیرا چند شرکت ایرانی را تحریم کرده است. این کنشها به نوعی کنشورزی دولت بایدن برای مقابله با اتهامات جریان مقابل است.»
خزان مذاکرات فرا نرسیده است
این استاد ژئوپلتیک در پایان تاکید کرد: «با وجود تمام موانع پیشرو، هنوز سخن به میان آوردن از خزان مذاکرات زود به نظر میرسد. اگر خزان مذاکرات فرا برسد و غنیسازی ایران ادامه پیدا کند، به طور حتم غربیها نمیتوانند منفعل باقی بمانند. در صورت عدم انفعال نیز مساله این است که آنها چه راهکاری را میخواهند در پیش بگیرند. واقعیت امر این است که حداقل در مقطع کنونی که بحران اوکراین به لحظه بن بست رسیده، تنشهای میان چین و آمریکا بر سر تایوان اوج گرفته و کشورهای اروپایی به شدت از بحران انرژی در فصل زمستان واهمه دارند، بعید به نظر میرسد آنها خواهان گشوده شدن یک بحران جدید برای خود باشند. با توجه به این مسائل نمیتوان از خزان مذاکرات سخن به میان آورد، اما باید توجه داشت بعد از انتخابات کنگرخ احتمال دولت بایدن امتیازات کمتری را خواهد داد.»
برجام و امنیت خاورمیانه
آرمان امروز نوشت: جوبایدن، رئیس جمهور آمریکا به مقامهای دولتی تاکید کرده است که قصد دارد اطمینان حاصل کند که تا در صورت شکست تلاشها برای احیای برجام، گزینههای دیگری برای مقابله با ایران در دسترس است. همچنین جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا در این باره گفته است: به اندازه گذشته به دستیابی به توافق با ایران نزدیک نیستیم و احتمال توافق با ایران کمرنگتر شد است. وی گفته است که صبر واشنگتن برای ادامه تلاشها به منظور احیای برجام ابدی نخواهد بود. از طرفی دیگر جیمز دروسی، تحلیلگر مسائل بین الملل چندی پیش در تحلیلی به روند مذاکرات واکنش نشان داد و تصریح کرده بود که امنیت منطقه با و یا بدون برجام شکننده خواهد بود و توافق برجامی روابط قویتر را در برخی زمینهها در خاورمیانه را تضمین میکند و در عین حال چالشهای جدیدی را در جاهای دیگر به راه میاندازد. «دروسی» در رزوهای اخیر با انتشار تحلیل دیگری در همین مورد با عنوان «امنیت چند جانبه در خاورمیانه چگونه خواهد بود؟» این مساله را پی گرفته است. در این مورد باید گفت: علارغم تردیدها در سرنوشت مذاکرات احیای برجام، باید دانست که چشم انداز امنیت و ثبات بیشتر در خاورمیانه با یا بدون توافق هستهای همچنان مبهم است. شکی وجود ندارد که با احیای توافقی که ایالات متحده در سال 2018 از آن خارج شد، منطقه وضعیت بهتری را نسبت به فقدان آن خواهد داشت. جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیش از این با خوش بینی گفته بود ممکن است تا چند روز دیگر به توافق برسیم. جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی ایالات متحده هم با تائید این مسئله اذعان داشته بود که ایالات متحده نیز نسبت به این مسئله «به صورتی محتاطانه خوشبین است». اگر چه در روزهای اخیر چنین حدی از خوش بینی در طرف غربی مذاکرات رنگ باخته، اما باید در نظر داشت که تأثیر چنین توافقی احتمالاً محدود است. با اطمینان می توان فرض کرد که جنگ پنهان و در سایه بین اسرائیل – مخالف سرسخت احیای توافق- و ایران، صرف نظر از هر گونه توافقی، ادامه خواهد یافت. این جنگ نه تنها در خاک و فضای سایبری ایران و اسرائیل، بلکه در سایر بخشهای خاورمیانه از جمله سوریه، عراق، لبنان، غزه و احتمالاً یمن در جریان است. اکثر مقامات ارشد کنونی اسرائیل بر این پندارند که در حالی که توسعه برنامه اتمی ایران چالشهای امنیتی بسیار جدی برای تل آویو ایجاد میکند، اسرائیل طیف وسیعی از گزینهها را برای مقابله با چنین چالشهایی دارد. اسرائیل به عنوان تنها قدرت هستهای خاورمیانه است، که هرگز به داشتن سلاحهای هستهای اعتراف نکرده، ولی معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) را هم امضا نکرده است. همچنین کشورهای حاشیه خلیج فارس هم نگرانی هایی دارند و ادعا می کنند این توافق در بهترین حالت، پیشرفت ایران را به سمت تبدیل شدن به یک قدرت هسته ای کند می کند؟ به تأثیر از سوی دیگر احیای توافق هسته ای، عدم اطمینان در مورد پایداری کاهش تنش ها در خاورمیانه بین اسرائیل، کشورهای خلیج فارس، مصر، ترکیه و ایران هم اضافه کرد . شکنندگی برخی از این روابط در پیشرفت کند تلاش ها برای تجدید روابط بین عربستان سعودی با ایران و ترکیه با مصر مشهود است. تفاوتها و رقابتهای بین بازیگران مختلف خاورمیانه، از جمله ترکیه، اسرائیل، ایران، امارات متحده عربی و قطر در کشورهایی مانند افغانستان، سوریه، یمن، لیبی و کردستان عراق هم به این مسئله دامن می زند. این شکنندگی در فقدان اعتمادی که تلاشهای با میانجیگری روسیه برای دستیابی به نزدیکی میان ترکیه و بشار اسد را پیچیده میکند، مشهود است. این مسئله، در مورد چنین دست تلاش های روسیه در خلیج فارس هم بازتاب پیدا می کند -جایی که قطر و عربستان سعودی با تلاش امارات برای بازگرداندن اسد به جمع اعراب، 11 سال پس از تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب به دلیل جنگ داخلی، مخالفت می کنند. به این مسئله رقابت و منازعه میان بین ایران، ترکیه و اسرائیل را که بر سر کردهای عراق در گرفت و تنش های عراق و ترکیه به دلیل عملیات نظامی ترکیه در شمال عراق که شورشیان کرد ترکیه را هدف قرار می دهد را به آن اضافه کنید. حملات موشکی اخیر به یک میدان نفتی متعلق به امارات در شمال عراق، پیمانکاران آمریکایی را متقاعد کرد که این پروژه را برای بار دوم رها کنند. تاکنون هیچ کس مسئولیت این حملات را بر عهده نگرفته است. اکنون ما در خاورمیانه با این واقعیت روبرو هستیم که کاهش تنشهای منطقهای به نفع ایجاد وضعیتی پایدارتر، نه تنها تحت تأثیر عوامل اقتصادی مانند گذار اقتصادی در خلیجفارس و بحران اقتصادی در ترکیه، ایران و مصر است، بلکه به واسطه سویه های ژئوپلیتیک نیز هدایت میشود. چین و روسیه تصریح کردهاند که تنها در صورتی امکان مشارکت بیشتر در امنیت منطقه را خواهند داشت که بازیگران خاورمیانه مسئولیت بیشتری برای مدیریت درگیریهای منطقهای، کاهش تنشها و دفاع خود بر عهده بگیرند. اگر تلاشها برای احیای توافق هستهای ایران با شکست مواجه شود، رقابت هستهای در خاورمیانه تسریع خواهد میشود. اما اگر ایران و آمریکا دوباره به این توافق پایبند باشند، این رقابت بهطور صددرصدی خنثی خواهد شد اما این واقعیت که سرنوشت برنامه هستهای ایران تغییر مسیر در چهارراه خاورمیانه است، ناقض رسیدگی به دیگر مسائل نبوده و این موضوع نیاز به تلاشها هماهنگ منطقهای و بینالمللی و اقدامات اعتماد سازی با عنایت به امتیازاتی که در پی خواهد داشت تاکید میکند و این به نوبه خود مستلزم اراده سیاسی برای بازنگری مجدد آمریکا فارغ از منظر ملاحضات داخلی و خارجی است.
سراب زمستاني
عباس عبدی در اعتماد نوشت: پيشتر درباره برجام نوشته بودم كه به نظر بنده ايران يا بهتر است گفته شود اكثريت قاطع صاحبان قدرت تصميم خود را براي امضاي برجام گرفتهاند، البته با اين توضيح كه مسائل فني و پادماني با آژانس و نيز سياست ايالات متحده در اين باره را نميدانم و معتقد بودم كه اگر اختلالي در امضا و احياي برجام رخ دهد، بيش از آنكه از جانب ايران باشد، ناشي از مشكلات پادماني و خواست امريكاييها است كه طبعا اسراييل نيز در اين ميان آتشبيار معركه است، ولي طي چند هفته اخير تحولاتي در ايران رخ داده كه ماجرا را قدري تغيير داده است. در اين يادداشت به تاكتيك جديد يك گروه بسيار كوچك ولي پرنفوذ و البته غيرمسوول در ساختار قدرت پرداخته ميشود كه همسو با اسراييل مخالف توافق برجام هستند. هرچند آنان به ظاهر از موضع ضديت با اسراييل مخالف برجام هستند، ولي درنهايت آب اين سود مخالفتخواني در يك جوي مشترك با اسراييل روان خواهد شد.
اين گروه كوچك، مدتي است كه در كنار مخالفت گاه و بيگاه خود با برجام مسير جديدي را ريلگذاري كردهاند. مسيري كه ميتوان آن را «سراب زمستاني» ناميد. هدف آنان اين است كه با به تاخير انداختن توافق برجام، مدعي شوند كه توافق بهتري در زمستان در انتظار ايران است و اين سرابي بيش نيست. خودشان هم ميدانند كه اين سراب و دروغ است، ولي آنان گمان ميكنند كه با گذشت زمان منافع برجام براي هر دو طرف ايران و امريكا كمتر ميشود و اگر به زمستان برسد و انتخابات كنگره نيز برگزار شود، عملا دو طرف به ويژه طرف امريكايي انگيزه خود را از دست ميدهد، به علاوه ممكن است كه دموكراتها با وضعيت ضعيفتري در كنگره و سنا مواجه بشوند و كفه مخالفان برجام قويتر شود و اين آقايان به هدف اصلي خود كه لغو نهايي برجام است ميرسند و ايران را وارد يك چالش بسيار مهم كنند و قطعنامههاي شوراي امنيت را دوباره برقرار نمايند و الي آخر... گرچه اين هدف اصلي است ولي ادعاي آنان اين است كه به علت جنگ اوكراين، اروپا با بحران انرژي مواجه شده و براي عبور از اين وضع امتيازات بيشتري در مذاكرات خواهد داد. اين تحليل به كلي نادرست است. چرا؟ اولا فرض كنيم كه اروپا با بحران انرژي مواجه شود، ايران چه كمكي ميتواند به آن بنمايد؟ ايران خودش هم در زمستان گاز ندارد و گاز صنايع را قطع ميكند تا مردم اعتراض نكنند. سال گذشته حدود ۷۰۰ ميليون دلار خسارت صنايع ناشي از قطع گاز زمستاني بود. حتي در صادرات گاز متعهد شده خود نيز دچار مشكل ميشود. به علاوه مگر ايران ميتواند به اروپا گاز صادر كند؟ با كدام لوله؟ ايران كه تكنولوژي مايع كردن گاز را ندارد كه گاز مايع صادر كند.
حالا فرض كنيم كه همه اينها حل شود كه حل شدني نيست، اين آقايان كه متاسفانه گرايشهاي روسي دارند، چگونه مجاز خواهند شد كه عليه منافع روسيه و به سود اروپا وارد اين چالش شوند؟! اين ادعا شوخي است. شايد بگويند فروش نفت ايران آزاد ميشود و مشكل انرژي اروپا حل ميشود. اروپا مشكل نفت ندارد كه با آزاد كردن نفت ايران حل شود. از همه اينها گذشته، اروپا در اين ماجرا كجاي معادله قرار دارد؟ مگر اروپاييها ميتوانند عليه سياستهاي امريكا اقدامي كنند؟ اگر ميتوانستند جنگ اوكراين اينقدر ادامه نمييافت و روابط آنان با روسيه متشنج نميشد. اكنون چگونه ميخواهند به امريكا فشار آورند كه زير بار توافق بهتري به سود ايران برود؟
اتفاقا امريكاييها دنبال اين هستند كه اروپا روابط و وابستگيهاي خود به روسيه را كم كند، لذا از اين وضعيت استقبال ميكنند نه اينكه بخواهند مشكل اروپا را حل كنند. اگر چنين قصدي داشتند در ماجراي اوكراين چنين ميكردند.
آقاي رييسي و دولت تحتتاثير اين تحليلهاي فريبكارانه و بولتننويسان فريبكار قرار نگيرند. حتما يادتان است كه ميگفتند كسي جرات تحريم نفت ايران را ندارد چون نفت به ۲۰۰ دلار ميرسد. تحريم كردند ارزان هم شد و خسارات ماند براي مردم و تورم ۵۰درصدي. شما حتي اگر قصدي براي تصويب و احياي برجام ندارند، اين را مستقل از اين «سراب زمستاني» پيش ببريد. اروپاييها به مسائل خودشان بهتر از ما واقف هستند و اگر چنين خطري آنان را تهديد كند و توان تاثيرگذاري داشته باشند، حتما اكنون آن را انجام ميدهند و نميگذارند براي زمستان.